در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 701

متن درس





شرح فصوص الحکم – فص عزوریه

شرح فصوص الحکم: فص عزوریه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۷۰۱)

دیباچه

شرح حاضر، تأملی عمیق و ژرف بر فص عزوریه از کتاب شریف فصوص الحکم اثر محیی‌الدین ابن‌عربی است که در تاریخ پنجم اردیبهشت ۱۳۸۳ هجری شمسی ارائه شده است. این نوشتار، با تکیه بر آیات نورانی قرآن کریم، تحلیل‌های فلسفی و عرفانی، و نقدی روش‌مند بر رویکردهای علمی در حوزه معارف دینی، به بررسی موضوعاتی چون تفاضل انبیا و امت‌ها، نقد روش‌شناسی علمی، و جایگاه عقل و منطق در فهم معارف الهی می‌پردازد. ساختار این اثر به گونه‌ای تنظیم شده که با ارائه عناوین و زیرعناوین تخصصی، توضیحات تفصیلی، و تمثیلات ادبی، محتوایی منسجم و عمیق برای مخاطبان علاقه‌مند به مباحث عرفانی و فلسفی فراهم آورد. هدف، تبیین دقیق و جامع مفاهیم فص عزوریه با زبانی وزین و متناسب با فضای علمی است، تا تأمل در نظام حکیمانه خلقت و جایگاه انسان در آن را تسهیل نماید.

بخش یکم: تفاضل انبیا و امت‌ها در نظام خلقت

تبیین مفهوم تفاضل

استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه شریفه ﴿تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ﴾ (بقره: ۲۵۳)، که می‌فرماید: «این پیامبران‌اند که برخی را بر برخی دیگر برتری دادیم»، به بررسی مفهوم تفاضل در میان انبیا می‌پردازند. این تفاضل، نه به معنای برتری مطلق، بلکه به مثابه تناسبی حکیمانه در نظام خلقت است. انبیا، به‌عنوان مظاهر اسمای الهی، متناسب با ظرفیت و نیاز امت‌های خویش، مأموریت‌هایی متمایز دریافت می‌کنند. این تناسب، چونان نغمه‌ای هماهنگ در سمفونی خلقت، هر جزء را در جایگاه شایسته خود قرار می‌دهد.

درنگ: تفاضل انبیا، جلوه‌ای از تناسب حکیمانه در نظام خلقت است که هر پیامبر را با امت خویش هماهنگ می‌سازد، نه نشانه‌ای از برتری مطلق.

این دیدگاه، ریشه در حکمت الهی دارد که هیچ چیز را بی‌مورد یا زائد در عالم قرار نداده است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که علم انبیا، متناسب با نیازهای امت‌هایشان تنظیم شده است، و این تناسب، گواهی بر نظم و حکمت جاری در خلقت است. برای مثال، همان‌گونه که یک نقاش ماهر، هر رنگ را به‌جای خویش بر بوم می‌نشاند، خداوند نیز علم و معرفت را متناسب با جایگاه هر پیامبر و امت او نازل فرموده است.

نقد دیدگاه تفاضل میان علم انبیا و اولیا

یکی از موضوعات مورد نقد استاد فرزانه قدس‌سره، دیدگاهی است که علم انبیا را محدود به نیاز امت‌ها و علم اولیا را نامحدود می‌داند. ایشان این ادعا را ناسازگار با حکمت الهی می‌دانند، زیرا خداوند به هر موجودی، اعم از انبیا یا اولیا، علمی متناسب با جایگاه و مأموریت او عطا فرموده است. ادعای علم بی‌حساب برای اولیا، چونان افزودن رنگی ناسازگار به تابلوی خلقت، با نظم حکیمانه الهی ناهمخوان است. علم انبیا و اولیا، هر دو از سرچشمه واحد الهی سرچشمه می‌گیرد و تفاوت آن‌ها در نحوه ظهور و کاربرد است، نه در ماهیت یا گستردگی بی‌تناسب.

درنگ: علم انبیا و اولیا، هر دو در چارچوب تناسب حکیمانه الهی قرار دارند و هیچ‌یک بی‌حساب یا زائد نیست.

بخش دوم: نقد روش‌شناسی علمی در معارف دینی

فقدان نقد علمی در حوزه‌های معرفتی

استاد فرزانه قدس‌سره با تأسف، به فقدان نقد علمی در حوزه‌های معرفت دینی اشاره می‌کنند. ایشان معتقدند که در طول تاریخ، به دلیل احترام بیش از حد به عالمان دینی و فقدان پرسشگری از سوی شاگردان و مردم، گاه دیدگاه‌هایی غیرمنطقی یا غیرمستدل در متون علمی رواج یافته است. این وضعیت، چونان بذری ناسالم در خاک معرفت، به مشکلات معرفتی دامن زده است. نقد علمی، چونان آینه‌ای شفاف، لازمه پالایش و رشد دانش است و نباید تحت‌الشعاع محبت و احترام قرار گیرد.

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که حتی در برابر معصومان علیهم‌السلام، پرسشگری جایز است، چه رسد به عالمان غیرمعصوم. این دیدگاه، ریشه در دعوت قرآن کریم به تأمل و پرسشگری دارد، چنان‌که در آیه ﴿فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَىٰ مِنْ فُطُورٍ﴾ (ملک: ۳)، که می‌فرماید: «دیدگانت را بازگردان، آیا خللی می‌بینی؟»، خداوند انسان را به جستجوی نقص در خلقت دعوت کرده است. این دعوت، گواهی بر مشروعیت و مطلوبیت پرسشگری در نظام خلقت و معارف دینی است.

درنگ: پرسشگری و نقد علمی، حتی در برابر معصومان و نظام خلقت، نه تنها جایز، بلکه مطلوب است و لازمه رشد معرفتی است.

تفاوت علم حقیقی و محفوظات

استاد فرزانه قدس‌سره میان علم حقیقی و محفوظات تمایز قائل شده و علم را در رابطه منطقی میان ذهن و واقعیت تعریف می‌کنند. علم حقیقی، چونان جریانی زلال، از اندیشه‌ای منطقی و متناسب با حقایق هستی سرچشمه می‌گیرد، نه از حفظ صرف اطلاعات. ایشان با تمثیلی زیبا، عالم بی‌منطق را به مشاعره‌گری تشبیه می‌کنند که هزاران بیت شعر حفظ کرده، اما شاعر نیست. عالم حقیقی، کسی است که میان اندیشه‌اش و حقایق هستی، پیوندی منطقی برقرار سازد.

درنگ: علم حقیقی، رابطه منطقی میان ذهن و واقعیت است، نه صرف حفظ اطلاعات، و عالم حقیقی با منطق و اندیشه تعریف می‌شود.

این تأکید بر منطق، ریشه در سنت فلسفی اسلامی، به‌ویژه آثار فارابی و ابن‌سینا دارد که عقل را محور معرفت می‌دانند. استاد فرزانه قدس‌سره، نظام آموزشی حفظ‌محور را نقد کرده و به ترویج تفکر مستقل و عمیق دعوت می‌کنند.

بخش سوم: تناسب حکیمانه در نظام خلقت

اصل تناسب در خلقت

استاد فرزانه قدس‌سره بارها بر اصل تناسب در خلقت تأکید می‌ورزند. خداوند، چونان نقاشی چیره‌دست، هیچ چیز زائدی به هیچ موجودی عطا نکرده است. هر موجود، از جمله انبیا و اولیا، متناسب با جایگاه و نقش خود در نظام خلقت، از علم و معرفت برخوردار است. این تناسب، چونان رشته‌ای نامرئی، همه اجزای عالم را به هم پیوند می‌دهد. ادعای علم بی‌حساب برای اولیا، با این حکمت ناسازگار است، زیرا هر چیز در عالم، در جای خویش نیکوست.

درنگ: نظام خلقت بر پایه تناسب حکیمانه بنا شده و هیچ موجودی، بیش یا کم از آنچه نیاز دارد، دریافت نکرده است.

این اصل، در عرفان ابن‌عربی با مفهوم «تجلیات اسمایی» تبیین می‌شود، جایی که هر موجود، مظهر اسمی خاص از اسمای الهی است. استاد فرزانه قدس‌سره با این دیدگاه، به رد ادعاهایی می‌پردازند که علم اولیا را بی‌حساب و نامتناسب می‌دانند.

تقدم انبیا بر امت‌ها

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که انبیا مقدم بر امت‌ها هستند و امت‌ها توسط انبیا شکل می‌گیرند. خداوند ابتدا انبیا را خلق می‌کند و سپس امت‌ها را متناسب با ایشان می‌سازد. این روند، چونان خلق نقشی بر بوم، از بالا به پایین است، نه برعکس. برای مثال، در صدر اسلام، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله با دعوت خویش، امتی نوین را بنیان نهادند که پیش از آن وجود نداشت.

درنگ: انبیا مقدم بر امت‌ها هستند و امت‌ها، ظهور و تجلی مأموریت انبیا در عالم‌اند.

این دیدگاه، ریشه در فلسفه خلقت و عرفان ابن‌عربی دارد که انبیا را مظاهر اصلی اسمای الهی و محور شکل‌گیری جوامع می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به تاریخ صدر اسلام، این اصل را تأیید می‌کنند.

بخش چهارم: نقد فرهنگ‌سازی دینی

اولویت انسان بر بناها

استاد فرزانه قدس‌سره با نقدی عمیق، به فرهنگ‌سازی نادرست در جوامع دینی اشاره می‌کنند که گاه به جای تربیت انسان‌ها و پرورش عالمان، بر ساخت بناها مانند مساجد و حرم‌ها تأکید می‌ورزد. ایشان معتقدند که انسان، چونان گوهر خلقت، مقدم بر هر بنایی است. بناها، تنها به شرط وجود عالم و انسان معنوی ارزش دارند. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به روایت «المؤمن أفضل من الكعبة»، که می‌فرماید: «مؤمن برتر از کعبه است»، انسان را محور و مقصود خلقت می‌دانند.

درنگ: انسان و عالم، ارزشی والاتر از بناها دارند، و اولویت دین باید بر تربیت انسان‌ها باشد، نه ساخت بناها.

این دیدگاه، با تأکید شیعه بر امامت و نقش هدایتی امامان معصوم علیهم‌السلام هم‌خوانی دارد، جایی که انسان در مرکز نظام دینی قرار دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، فرهنگ ظاهری را نقد کرده و به اصلاح اولویت‌های دینی دعوت می‌کنند.

نقد برداشت‌های غیرمنطقی از آیات

استاد فرزانه قدس‌سره به برداشت‌هایی که از آیاتی مانند ﴿تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ﴾ (بقره: ۲۵۳) بدون استدلال منطقی ارائه می‌شوند، انتقاد می‌کنند. برخی شارحان، تفاضل انبیا را به تفاوت در امت‌ها نسبت می‌دهند، حال آنکه این آیه چنین دلالتی ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که تفاضل امت‌ها نتیجه تفاضل انبیاست، نه برعکس. این نقد، بر اهمیت روش‌شناسی منطقی در تفسیر متون دینی تأکید دارد.

درنگ: تفسیر آیات قرآن کریم باید مبتنی بر منطق و ظاهر متن باشد، نه بر برداشت‌های غیرمستدل.

بخش پنجم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

شرح فص عزوریه از فصوص الحکم، با تمرکز بر مفاهیم تفاضل انبیا و امت‌ها، تناسب حکیمانه در خلقت، و نقد روش‌شناسی علمی در معارف دینی، تأملی عمیق در نظام حکمت‌آمیز الهی ارائه می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر منطق، عقل‌گرایی، و اصالت انسان در برابر محفوظات و بناها، به اصلاح فرهنگ علمی و دینی دعوت می‌کنند. این اثر، با پیوند زدن آیات قرآن کریم، مانند ﴿وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ﴾ (اسراء: ۵۵) و ﴿وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ﴾ (نحل: ۷۱)، که به ترتیب می‌فرمایند: «و به‌راستی برخی از پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم» و «و خداوند برخی از شما را در روزی بر برخی دیگر برتری داده است»، تفاضل را به تناسب تفسیر می‌کند. این تناسب، چونان نظمی شگرف، همه اجزای خلقت را در جای خویش قرار داده است.

این نوشتار، با دعوت به پرسشگری و تفکر منطقی، راهی به سوی احیای عقل‌گرایی در معارف دینی می‌گشاید. استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلات و تحلیل‌های عمیق، نشان می‌دهند که عالم حقیقی، نه در حفظ اطلاعات، که در اندیشه‌ای منطقی و متناسب با حقایق هستی تعریف می‌شود. این اثر، چونان چراغی در مسیر معرفت، خواننده را به تأمل در حکمت الهی و جایگاه انسان در خلقت دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی