متن درس
شرح فصوص الحکم: فص عزوریه
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۷۲۱)
دیباچه
فص عزوریه از کتاب شریف فصوص الحکم، تألیف محییالدین ابنعربی، دریچهای است به سوی تأمل در مقامات عرفانی عبودیت، ربوبیت، و ولایت، و پیوند این مقامات با نظام حکیمانه خلقت. این فص، با تمرکز بر نقش انسان کامل بهعنوان مظهر اسماء الهی، جایگاه بندگی و پروردگاری را در ساحت وجودی عالم تبیین میکند. شرح حاضر، برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در تاریخ چهارم اسفند ۱۳۸۳ هجری شمسی، با رویکردی علمی و عرفانی، مفاهیم این فص را با استناد به آیات قرآن کریم و تحلیلهای عمیق عرفانی بازنمایی میکند. ساختار این نوشتار، با بهرهگیری از عناوین و زیرعناوین تخصصی، توضیحات تفصیلی، و تمثیلات ادبی، بهگونهای تنظیم شده که برای مخاطبان آگاه به عرفان نظری، محتوایی منسجم و ژرف ارائه دهد. هدف، روشنسازی رابطه میان عبودیت، ربوبیت، و ولایت در پرتو حکمت الهی است، تا خواننده را به سوی فهمی عمیقتر از نظام خلقت و جایگاه انسان در آن رهنمون سازد.
بخش یکم: ختم نبوت و تداوم ولایت
انقطاع نبوت تشریعی و رسالت
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به روایات اسلامی، بر ختم نبوت تشریعی و رسالت پس از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله تأکید میورزند. پس از خاتمالنبیین، هیچ پیامبر مشرعی که شریعت جدیدی بیاورد یا متشرعی که تحت شریعت پیامبر دیگر عمل کند، وجود ندارد. رسالت، بهعنوان وظیفه ابلاغ شریعت الهی، با بعثت پیامبر اکرم به کمال رسیده و منقطع شده است. این ختم، به معنای تکمیل نظام تشریع الهی است، چنانکه شریعت اسلام، بهعنوان کاملترین و نهاییترین شریعت، تمامی نیازهای هدایتی بشر را در بر میگیرد. این اصل، چونان خاتمهای حکیمانه بر کتاب وحی، نشاندهنده کمال نظام تشریع در عالم است.
| درنگ: ختم نبوت تشریعی و رسالت پس از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، به معنای کمال شریعت اسلام و انقطاع ابلاغ شریعت جدید است. |
رد شبهه تأثیر ختم نبوت بر ولایت اولیا
برخی ادعا کردهاند که ختم نبوت با کلام «لا نبی بعدی» مانعی برای ظهور ولایت اولیا ایجاد کرده است. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را نادرست میدانند و تأکید میکنند که ولایت، بهعنوان جلوه عبودیت، از ختم نبوت متأثر نمیشود. ولایت، ظهور بندگی در برابر حق است و با انقطاع نبوت تشریعی، خللی به آن وارد نمیگردد. این دیدگاه، چونان آینهای شفاف، نشان میدهد که ولایت اولیا، ریشه در عبودیت دارد و از سرچشمه ربوبیت الهی سیراب میشود، نه از نظام تشریع.
| درنگ: ختم نبوت، مانع ظهور ولایت اولیا نیست، زیرا ولایت، جلوه عبودیت است و از ربوبیت الهی نشأت میگیرد. |
بخش دوم: عبودیت، ربوبیت و ولایت در نظام وجودی
عبودیت بهعنوان ظهور خلقی
عبودیت، مقام بندگی و تسلیم در برابر حق تعالی است که همه موجودات عالم، از جماد و نبات تا انسان، در آن شریکاند. این مقام، چونان جلوهای خلقی، نمایانگر وابستگی وجودی موجودات به حق است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که عبودیت، فاقد ذات مستقل است و باطن آن، به ربوبیت الهی بازمیگردد. این فقدان ذات، مانند سایهای است که جز در پرتو نور حق، وجودی ندارد. همه عالم، عبد الهیاند و ظهورشان، جلوهای از ربوبیت پروردگار است.
| درنگ: عبودیت، ظهور خلقی عالم است که فاقد ذات مستقل بوده و باطنش به ربوبیت الهی منتهی میشود. |
ربوبیت بهعنوان اسماء فعلی و کنه وجود
ربوبیت، از اسماء فعلی حق تعالی است که به معنای پروردگاری و تدبیر عالم است. این مقام، واسطهای میان ذات حق و ظهور خلقی است و به احدیت و الهویت منتهی میشود. استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیات سوره ناس، ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِكِ النَّاسِ * إِلَٰهِ النَّاسِ﴾ (ناس: ۱-۳)، که میفرماید: «بگو: پناه میبرم به پروردگار مردم، * پادشاه مردم، * خدای مردم»، مراتب ربوبیت (تدبیر)، ملکوت (اقتدار)، و الهویت (وحدت ذاتی) را تبیین میکنند. ربوبیت، چونان نغمهای الهی، عالم را در نظمی حکیمانه اداره میکند و کنه آن، به ذات حق بازمیگردد.
| درنگ: ربوبیت، از اسماء فعلی حق است که تدبیر عالم را بر عهده دارد و به احدیت و الهویت منتهی میشود. |
ولایت بهعنوان ظهور عبودیت
ولایت، جلوهای از عبودیت است که در آن، عبد به واسطه تخلق به اسماء الهی، مظهر صفات و افعال حق میشود. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که ولایت، کنه عبودیت نیست، بلکه ظهور آن است. عبودیت نیز خود ظهور ربوبیت است و کنه، تنها به ذات حق تعلق دارد. این رابطه، مانند آینهای است که نور حق را بازمیتاباند، اما خود ذاتی مستقل ندارد. انسان کامل، با اظهار ولایت، هم میگوید: «أنا بن مکه و منی و نحن أسماء الحسنى»، که نشاندهنده مظهریت اسماء الهی است، و هم میگوید: «أنا أقل الأقلین»، که نمایانگر مقام عبودیت و تسلیم در برابر حق است.
| درنگ: ولایت، ظهور عبودیت است که از تخلق به اسماء الهی نشأت میگیرد، و کنه آن، به ربوبیت الهی بازمیگردد. |
تخلق به اسماء الهی و مقام انسان کامل
انسان کامل، با تخلق به اسماء الحسنى، به مقام ولایت میرسد و مظهر همه صفات الهی از أزل و أبد، ظاهر و باطن، موجود و واجد میشود. این تخلق، نه تنها کمر اولیا را نمیشکند، بلکه جلوهای از عبودیت آنهاست. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که این مقام، مانند گوهری است که در صدف عبودیت شکل میگیرد و در ولایت، درخشش مییابد. انسان کامل، در این مقام، هم عبد است و هم ولی، و این دوگانگی، نمایانگر جامعیت او در ظهور صفات الهی است.
| درنگ: انسان کامل، با تخلق به اسماء الهی، در مقام ولایت، مظهر جامعیت صفات حق است، اما ذاتاً عبد و فاقد کنه مستقل است. |
بخش سوم: کنه و ظهور در نظام عرفانی
تمایز کنه و ظهور
استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر مفهوم کنه، آن را به ذات اصیل و مستقل حق تعالی اختصاص میدهند. کنه، به معنای تحقق تام و بیعلت است که تنها به حق تعلق دارد. همه عالم، مظهر و ظهور است و رابطه علت و معلول در آن حاکم است، اما کنه، فراتر از این رابطه و مختص ذات حق است. عبودیت و ولایت، هر دو ظهورند و فاقد کنه مستقلاند. این تمایز، مانند تفاوت میان نور و سایه است که سایه، وجودی جز در پرتو نور ندارد.
| درنگ: کنه، تنها به ذات حق تعلق دارد و عبودیت و ولایت، بهعنوان ظهور، فاقد کنه مستقلاند. |
عبودیت بهعنوان مقسم کمالات
عبودیت، مقسم همه کمالات خلقی است، اما خود ظهور ربوبیت است و کنهاش به ربوبیت بازمیگردد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که عبودیت، مانند جویباری است که از سرچشمه ربوبیت جاری میشود و همه کمالات را در خود جای میدهد، اما ذاتاً فاقد کنه مستقل است. ولایت نیز، بهعنوان ظهور عبودیت، کنهای جز ربوبیت ندارد. این رابطه، نشاندهنده نظم حکیمانهای است که در آن، همه موجودات به سوی حق اشاره دارند.
| درنگ: عبودیت، مقسم کمالات خلقی است، اما کنه آن، به ربوبیت الهی بازمیگردد و فاقد ذات مستقل است. |
اظهار ولایت در همه عالم
اظهار ولایت، مختص به حق نیست، بلکه همه موجودات، از سنگ و گیاه تا انسان کامل، به اندازه ظرفیت وجودی خود، مظهر ولایتاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که هر موجودی، چونان آیهای از آیات الهی، به جمال حق اشاره دارد. این مفهوم، با آیه ﴿كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ﴾ (قصص: ۸۸)، که میفرماید: «هر چیزی جز وجه او نابودشدنی است»، همخوانی دارد. همه عالم، ظهور حق است و ولایت، جلوهای از این ظهور در مراتب مختلف است.
| درنگ: اظهار ولایت، مختص به حق نیست و همه موجودات، به اندازه ظرفیت خود، مظهر ولایتاند و به جمال الهی اشاره دارند. |
بخش چهارم: توحید و نقش انبیا و اولیا
توحید و اشاره موجودات به حق
توحید، به معنای یگانگی حق و اشاره همه موجودات به اوست. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به مفهوم قرآنی که همه عالم به جمال الهی اشاره دارد، تأکید میکنند که انبیا برای اثبات این حقیقت آمدهاند. این دیدگاه، با آیه ﴿كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ﴾ (قصص: ۸۸) تبیین میشود که نشان میدهد همه موجودات، جز وجه حق، فانیاند و به او اشاره دارند. انبیا، چونان چراغبانان راه توحید، این حقیقت را آشکار ساختهاند.
| درنگ: توحید، یعنی اشاره همه موجودات به جمال الهی، و انبیا برای تبیین این حقیقت مبعوث شدهاند. |
حجابیت ظهورات و نقش اولیای معصوم
گاه ظهورات خلقی، مانند پیامبر، امام، علم، یا حتی قرآن کریم، برای انسان حجاب میشوند و مانع شهود حقیقت حق میگردند. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که اولیای معصوم، به دلیل مقام عبودیت و ولایت کامل، حجاب نیستند، بلکه هدایتگر به سوی حقاند. حب به معصومان، اگر در راستای توحید باشد، ظهور حق را تقویت میکند و شرک نیست. این دیدگاه، مانند آینهای است که نور حق را بازمیتاباند و راه را به سوی حقیقت روشن میسازد.
| درنگ: اولیای معصوم، به دلیل مقام عبودیت و ولایت کامل، حجاب حق نیستند، بلکه هدایتگر به سوی جمال الهیاند. |
رد شرک در محبت مفرط
محبت مفرط به هر موجودی، اعم از فرزند یا اولیای الهی، اگر به شرک منجر شود، باطل است. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ﴾ (کهف: ۱۱۰)، که میفرماید: «بگو: من جز بشری مانند شما نیستم که به من وحی میشود»، تأکید میکنند که تنها حق شایسته عبادت است. محبت به اولیا، اگر در راستای توحید باشد، ارزشمند است، اما اگر به الوهیت غیرحق منجر شود، شرک است.
| درنگ: محبت مفرط به هر موجودی، اگر به شرک منجر شود، باطل است، زیرا تنها حق شایسته عبادت است. |
بخش پنجم: ولایت و نظام اجتماعی
ولایت مطلقه و اطاعت مطلقه
اطاعت مطلقه از خدا، رسول، و اولیالامر، به معنای ولایت مطلقه است. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ﴾ (نساء: ۵۹)، که میفرماید: «خدا را اطاعت کنید و رسول و اولیالامر از میان شما را اطاعت کنید»، تأکید میکنند که ولایت معصوم، مطلق و غیرمشروط است، اما ولایت غیرمعصوم، مشروط به عدالت و اجتهاد است. این اطاعت، مانند ستونی است که نظام الهی را استوار میسازد.
| درنگ: ولایت معصوم، مطلق و غیرمشروط است، اما ولایت غیرمعصوم، مشروط به عدالت و اجتهاد است. |
ولایت فقیه و نقش مردم
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که ولایت فقیه، از عبودیت و ربوبیت نشأت میگیرد و مردم، ولایت را به فقیه اعطا نمیکنند، بلکه با حمایت خود، فعلیت خارجی آن را تقویت میکنند. فقیه، متشرع است و شریعت را از معصوم اخذ میکند، نه مشرع. ادعای مشرع بودن غیرمعصوم، خطرناک است، زیرا شریعت تنها از حق و معصوم است. این دیدگاه، مانند نقشهای دقیق، جایگاه فقیه را در نظام ولایت الهی روشن میسازد.
| درنگ: مردم، ولایت فقیه را اعطا نمیکنند، بلکه با حمایت خود، فعلیت خارجی آن را تقویت میکنند. |
نقد روششناسی در علم دینی
استاد فرزانه قدسسره، با تأسف، به فقدان نقد علمی در علم دینی اشاره میکنند. گاه به دلیل احترام بیش از حد به عالمان دینی، دیدگاههای غیرمنطقی یا غیرمستدل در متون علمی رواج یافته است. این وضعیت، مانند بذری ناسالم در خاک معرفت، به مشکلات معرفتی دامن زده است. نقد علمی، چونان آینهای شفاف، لازمه پالایش و رشد دانش است و نباید تحتالشعاع محبت قرار گیرد.
| درنگ: نقد علمی در علم دینی، لازمه رشد معرفتی است و نباید تحتالشعاع احترام به عالمان قرار گیرد. |
بخش ششم: اعجاز عالم و نقش اولیا
عالم بهعنوان معجزه الهی
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که همه عالم، از نفس کشیدن تا خلقت، معجزهای الهی و مظهر ربوبیت است. هر پدیدهای، چونان آیهای از آیات حق، جلوهای از قدرت و حکمت الهی را نمایان میسازد. این دیدگاه، مانند دریچهای است که عظمت خلقت را به نمایش میگذارد و انسان را به تأمل در اعجاز دائم عالم دعوت میکند.
| درنگ: همه عالم، از حیات تا خلقت، معجزهای الهی و مظهر ربوبیت حق است. |
تخلق اولیا به صفات الهی
اولیای الهی، با تخلق به صفات الهی، نه تنها تضعیف نمیشوند، بلکه این امر، جلوهای از عبودیت و ولایت آنهاست. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که اولیا، مانند آینههایی شفاف، صفات حق را بازمیتابانند و این تخلق، کمرشان را نمیشکند، بلکه مقامشان را تعالی میبخشد.
| درنگ: تخلق اولیا به صفات الهی، جلوهای از عبودیت و ولایت آنهاست و مانع تعالیشان نمیشود. |
بخش هفتم: جمعبندی و نتیجهگیری
شرح فص عزوریه از فصوص الحکم، با تمرکز بر مفاهیم عبودیت، ربوبیت، و ولایت، تأملی عمیق در نظام حکمتآمیز الهی ارائه میدهد. عبودیت، بهعنوان ظهور خلقی، فاقد ذات مستقل است و باطنش به ربوبیت الهی بازمیگردد. ولایت، ظهور عبودیت است و انسان کامل، با تخلق به اسماء الحسنى، مظهر این ولایت میشود. ختم نبوت، مانع ولایت اولیا نیست، زیرا ولایت، از عبودیت نشأت میگیرد و با ربوبیت الهی پیوند دارد. اولیای معصوم، به دلیل مقام عبودیت و ولایت کامل، حجاب حق نیستند، بلکه هدایتگر به سوی جمال الهیاند.
این نوشتار، با پیوند زدن آیات قرآن کریم، مانند ﴿كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ﴾ (قصص: ۸۸) و ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ﴾ (نساء: ۵۹)، نظام وجودی عالم را تبیین میکند. همه عالم، ظهور حق است و کنه، تنها به ذات او تعلق دارد. این اثر، با دعوت به تأمل در توحید و جایگاه انسان کامل، خواننده را به سوی فهمی عمیقتر از حکمت الهی رهنمون میسازد.
| با نظارت صادق خادمی |