در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 735

متن درس




شرح فصوص الحکم: تبیین ولایت باقیه و وضعیت غیرمکلفین در فص عزیریه

شرح فصوص الحکم: تبیین ولایت باقیه و وضعیت غیرمکلفین در فص عزیریه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۷۳۵)

دیباچه

فصوص الحکم، اثر جاودان محی‌الدین ابن‌عربی، چونان گوهری درخشان در آسمان عرفان نظری می‌درخشد. فص عزیریه، یکی از فصول این کتاب سترگ، به کاوش در مفاهیم عمیق ولایت، نبوت، رسالت و وضعیت غیرمکلفین در عوالم آخرت می‌پردازد. این شرح، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه ۷۳۵، با رویکردی علمی و روشمند، این مفاهیم را تحلیل کرده و با تکیه بر قرآن کریم، روایات معتبر و استدلال‌های عقلانی، به بازسازی نظام عرفانی ابن‌عربی همت گمارده است. متن حاضر، با حفظ تمامی محتوای اصلی، در قالبی دانشگاهی و ساختارمند نگاشته شده و با بهره‌گیری از تمثیلات ادبی و تحلیل‌های عمیق، برای مخاطبان فرهیخته طراحی شده است. هدف، تبیین دقیق جایگاه ولایت باقیه، وضعیت اطفال و مستضعفین در عالم برزخ، و نقد دیدگاه‌های ناصواب درباره امتحان در قیامت است، تا فهمی منسجم از نظام عرفانی ارائه شود که با عدل و رحمت الهی همخوانی داشته باشد.

بخش نخست: خطاب الهی و مرتبه باقیه اولیا

دلالت خطاب الهی بر مرتبه باقیه

در عبارت «فَصَارَ هَذَا الْخِطَابُ الْإِلَهِيُّ خَبَرًا يَدُلُّ عَلَى عُلُوِّ مَرْتَبَةٍ بَاقِيَةٍ وَهِيَ الْمَرْتَبَةُ الْبَاقِيَةُ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ وَالرُّسُلِ فِي الدَّارِ الْآخِرَةِ»، خطاب الهی به مثابه خبری ظهور می‌یابد که بر مرتبه‌ای والا و پایدار دلالت دارد. این مرتبه، که در دار آخرت، عالم عاری از تشریع، همچنان پابرجاست، به ولایت باطنی اولیا، انبیا و رسل اشاره دارد. این ولایت، چونان نوری است که در تمامی عوالم، از دنیا تا آخرت، تابان است و از نبوت و رسالت، که به ظرف تکلیف دنیوی محدودند، متمایز است.

درنگ: خطاب الهی بر مرتبه باقیه ولایت دلالت دارد که در تمامی عوالم جاری است.

تمایز ولایت از نبوت و رسالت

نبوت و رسالت، به دلیل وابستگی به تکلیف شرعی، در ظرف دنیا معنا می‌یابند، اما ولایت، به مثابه باطن امور، در تمامی مراتب وجودی، از جمله در آخرت، حضور دارد. این تمایز، چونان خطی است که مرز میان ظاهر و باطن هدایت الهی را روشن می‌سازد.

درنگ: ولایت، برخلاف نبوت و رسالت، در تمامی عوالم، از جمله آخرت، باقی است.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با تبیین خطاب الهی و دلالت آن بر مرتبه باقیه اولیا، بر تمایز ولایت از نبوت و رسالت تأکید کرد. ولایت، به عنوان باطن هدایت الهی، در تمامی عوالم جاری است و از محدودیت‌های ظرف تکلیف فراتر می‌رود.

بخش دوم: وعد یا وعید در انقطاع نبوت

تفسیر عبارت «لامحون اسمک من دیوان النبوة»

عبارت «لامحون اسمک من دیوان النبوة» (محو نام از دیوان نبوت) پرسشی را برمی‌انگیزد: آیا این عبارت وعید (تهدید) است یا وعد (وعده الهی)؟ پاسخ این است که این عبارت را می‌توان وعد الهی دانست، زیرا انقطاع نبوت تشریعی در دنیا به معنای سلب رسالت نیست، بلکه ولایت، به عنوان باطن امور، باقی می‌ماند. این تداوم ولایت، چونان نویدی است که هدایت الهی را در تمامی عوالم تضمین می‌کند.

درنگ: انقطاع نبوت تشریعی، وعد الهی است، زیرا ولایت باقی می‌ماند.

تداوم رسالت و ولایت در دنیا

برخلاف تصور انقطاع کامل نبوت، رسالت و ولایت در دنیا نیز مستمرند. این استمرار، چونان جریانی است که از سرچشمه الهی به سوی خلقت جاری می‌شود و هدایت را در همه زمان‌ها تضمین می‌کند.

درنگ: رسالت و ولایت در دنیا مستمرند و منقطع نمی‌شوند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تفسیر عبارت «لامحون اسمک من دیوان النبوة» به عنوان وعد الهی، بر تداوم ولایت و استمرار رسالت در دنیا تأکید کرد. این دیدگاه، نظام عرفانی را از شبهه انقطاع هدایت پالایش می‌کند.

بخش سوم: وضعیت غیرمکلفین در آخرت

قیامت کبری و قیامت خاص

در آخرت، دو نوع قیامت وجود دارد: قیامت کبری، که عمومی است، و قیامتی خاص برای غیرمکلفین، مانند اطفال، مجانین و فطری‌ها (کسانی که در زمان انبیا نبوده‌اند). این گروه، به دلیل فقدان تکلیف در دنیا، در عالم برزخ تحت تربیت و امتحان قرار می‌گیرند، نه در بهشت یا دوزخ نهایی.

درنگ: غیرمکلفین در عالم برزخ تحت تربیت و امتحان قرار می‌گیرند، نه در قیامت کبری.

عدل الهی و وضعیت اطفال و مستضعفین

اطفال، مجانین و مستضعفین، به دلیل فقدان تکلیف، نمی‌توانند به دلیل نبود عمل به بهشت یا به دلیل نبود گناه به دوزخ بروند. این گروه در عالم برزخ، چونان نهال‌هایی در باغ الهی، تحت تربیت و امتحان قرار می‌گیرند تا مرتبه آنها تعیین شود.

درنگ: اطفال و مستضعفین در برزخ تربیت می‌شوند تا مرتبه آنها تعیین گردد.

نقد دیدگاه دوزخ برای اطفال کفار

برخی از اهل سنت معتقدند که اطفال کفار به دوزخ می‌روند، اما این دیدگاه، بر اساس استدلال خواجه نصیرالدین طوسی در تجرید الاعتقاد، با عدل الهی ناسازگار و قبیح است. قرآن کریم می‌فرماید:
لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ
([خدا] به بندگانش ستمگر نیست، فصلت: ۴۶). این آیه، چونان سپری است که عدل الهی را در برابر ظلم به غیرمکلفین حفظ می‌کند.

درنگ: اعتقاد به دوزخ برای اطفال کفار با عدل الهی ناسازگار است.

استناد قرآنی به آیه ۲۱ سوره طور

قرآن کریم در آیه ۲۱ سوره طور می‌فرماید:
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ ۚ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ
(و كسانى كه ايمان آورده و فرزندانشان به ايمان از آنها پيروى كرده‌اند، فرزندانشان را به آنها ملحق مى‌كنيم و از عملشان چيزى نمى‌كاهيم. هر كس در گرو دستاورد خويش است). این آیه، چونان کلیدی است که درهای رحمت الهی را برای ملحق شدن ذریه مؤمنین به والدینشان می‌گشاید، بدون کاستن از عمل والدین.

درنگ: ذریه مؤمنین به والدینشان ملحق می‌شوند، بدون کاستن از عمل والدین.

تبیین مراتب ذریه در آخرت

آیه ۲۱ سوره طور بر این نکته تأکید دارد که ذریه مؤمنین، به دلیل ایمان والدین، در مراتب بهشتی به آنها ملحق می‌شوند، اما هر فرد بر اساس عمل خود مسئول است. این مراتب، چونان نردبانی است که هر کس را در جایگاه شایسته‌اش قرار می‌دهد، بدون اختلاط مراتب.

درنگ: مراتب ذریه و والدین در آخرت متفاوت است، اما ملحق شدن آنها رحمت الهی است.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین وضعیت غیرمکلفین در عالم برزخ و نقد دیدگاه‌های ناسازگار با عدل الهی، بر تربیت و امتحان اطفال و مستضعفین در برزخ تأکید کرد. آیه ۲۱ سوره طور، رحمت الهی را در ملحق شدن ذریه مؤمنین به والدینشان نشان می‌دهد.

بخش چهارم: تربیت و امتحان در عالم برزخ

امتحان در برزخ، نه قیامت

برخلاف برخی روایات که امتحان غیرمکلفین را در قیامت می‌دانند، دیدگاه صحیح این است که این امتحان در عالم برزخ رخ می‌دهد. برزخ، چونان باغی است که نهال‌های غیرمکلف در آن پرورش می‌یابند و برای ورود به بهشت یا دوزخ آماده می‌شوند.

درنگ: امتحان غیرمکلفین در عالم برزخ رخ می‌دهد، نه در قیامت.

نقد امتحان با آتش در قیامت

برخی روایات، امتحان در قیامت را به صورت ورود به آتش توصیف می‌کنند که با موفقیت، به برودت و سلامتی و با نافرمانی، به عذاب منجر می‌شود. این دیدگاه، بر اساس استدلال محقق طوسی در تجرید الاعتقاد، با عدل الهی ناسازگار است، زیرا تهذیب غیرمکلفین در قیامت قبیح است.

درنگ: امتحان با آتش در قیامت با عدل الهی ناسازگار است.

نقش انبیا و اولیا در برزخ

انبیا، اولیا و علما در عالم برزخ مسئولیت تربیت غیرمکلفین را بر عهده دارند. این تربیت، شامل ترفیع (ارتقای معنوی) و تعذیب (تأدیب) است. برای مثال، حضرت ابراهیم (ع) و حضرت زهرا (س) در برزخ نقش تربیتی دارند و افراد را برای مراتب بالاتر آماده می‌کنند.

درنگ: انبیا و اولیا در برزخ نقش تربیتی برای غیرمکلفین دارند.

تفاوت تکالیف برزخ و دنیا

عالم برزخ، مانند دنیا، دارای عمل، آثار عمل، ترفیع و تعذیب است، اما تکالیف آن با تکالیف دنیوی متفاوت است. دنیا محل کاشت است و برزخ محل برداشت و تربیت، چونان زمینی است که بذرهای کاشته‌شده در آن به بار می‌نشینند.

درنگ: برزخ دارای تکالیف خاص و تربیت ویژه‌ای است که با دنیا متفاوت است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تأکید بر تربیت و امتحان غیرمکلفین در عالم برزخ، نقد دیدگاه امتحان در قیامت و نقش انبیا و اولیا در برزخ را تبیین کرد. برزخ، به عنوان عالمی واسطه‌ای، افراد را برای ورود به قیامت آماده می‌سازد.

بخش پنجم: نقد کتب معارف اسلامی و روان‌شناسی

نقص کتب معارف اسلامی

برخی کتب معارف اسلامی و روان‌شناسی، مباحث مربوط به اطفال و مستضعفین را به صورت ناقص و غیرمنطقی ارائه می‌دهند که برای مخاطبان امروزی، به‌ویژه نسل جوان، قابل پذیرش نیست. این کتب، چونان آیینه‌های شکسته‌اند که حقیقت را به‌درستی بازنمی‌تابانند و نیازمند بازنگری علمی‌اند.

درنگ: کتب معارف اسلامی نیازمند بازنگری علمی برای پاسخگویی به نیازهای امروزی‌اند.

ضرورت ارائه منطقی علوم دینی

علم دینی باید با زبانی منطقی و متناسب با نیازهای فکری جامعه ارائه شود تا از شبهات و سوءتفاهمات جلوگیری گردد. این ضرورت، چونان هشداری است که علم دینی را از غفلت و عافیت‌طلبی برحذر می‌دارد.

درنگ: علم دینی باید منطقی و متناسب با نیازهای جامعه ارائه شود.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با نقد کتب معارف اسلامی و روان‌شناسی، بر ضرورت بازنگری و ارائه منطقی علوم دینی تأکید کرد تا پاسخگوی نیازهای فکری جامعه باشد.

بخش ششم: تهذیب نفس و حلال‌درمانی

اهمیت تهذیب نفس

برای رسیدن به کمال، انسان باید دل و ذهن خود را از حرام، جهل، کینه، تکبر و استکبار پاک کند. این فرآیند، چونان پالایش آبی است که از ناخالصی‌ها تصفیه می‌شود تا به زلالی حقیقت برسد.

درنگ: تهذیب نفس، پالایش دل و ذهن از حرام و جهل است.

داستان حضرت موسی و قصاب

داستان حضرت موسی (ع) و قصاب، که در روایات آمده، نشان‌دهنده اهمیت عمل صالح ساده، مانند خدمت به والدین، در رسیدن به مراتب عالی است. قصاب، با مراقبت از مادر پیرش، چونان ستاره‌ای در آسمان عمل صالح می‌درخشد و مرتبه‌ای والا می‌یابد.

درنگ: عمل صالح ساده، مانند خدمت به والدین، انسان را به مراتب عالی می‌رساند.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، با تأکید بر تهذیب نفس و حلال‌درمانی، نشان داد که دوری از حرام و جهل، و انجام اعمال صالح ساده، انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند.

بخش هفتم: مسئولیت اجتماعی و دینی

بی‌تفاوتی، نشانه گمراهی

بی‌توجهی به مسائل دینی و اجتماعی، مانند مصائب امت اسلامی، نشانه گمراهی است. انسان باید نسبت به شهدا، آسیب‌دیدگان و مشکلات امت حساس باشد و برای خیر جامعه دعا کند. این حساسیت، چونان چراغی است که مسیر هدایت را روشن می‌سازد.

درنگ: بی‌تفاوتی به مسائل دینی و اجتماعی نشانه گمراهی است.

نقش علم دینی در هدایت جامعه

علم دینی باید به جای عافیت‌طلبی، به تربیت مستضعفین و هدایت جامعه بپردازد. این مسئولیت، چونان باری است که ورثه انبیا بر دوش می‌کشند تا امت را به سوی حقیقت رهنمون شوند.

درنگ: علم دینی موظف به هدایت و تربیت جامعه است.

دعا برای خیر امت

انسان باید شب و روز برای خیر امت، رفع بلاها و سعادت مؤمنین دعا کند. این دعا، چونان نسیمی است که دل‌ها را به سوی رحمت الهی هدایت می‌کند.

درنگ: دعا برای خیر امت، نشانه ایمان و هدایت است.

جمع‌بندی بخش هفتم

این بخش، با تأکید بر مسئولیت اجتماعی و دینی، بی‌تفاوتی را نشانه گمراهی دانست و بر نقش علم دینی در هدایت جامعه و اهمیت دعا برای خیر امت تأکید کرد.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین فص عزیریه فصوص الحکم پرداخت. ولایت، به عنوان باطن امور، در تمامی عوالم جاری است و انقطاع نبوت تشریعی مانع از تداوم هدایت الهی نمی‌شود. اطفال و مستضعفین در عالم برزخ تحت تربیت و امتحان قرار می‌گیرند تا برای ورود به بهشت یا دوزخ آماده شوند. آیه ۲۱ سوره طور، رحمت الهی را در ملحق شدن ذریه مؤمنین به والدینشان نشان می‌دهد. نقد دیدگاه‌های ناسازگار با عدل الهی، مانند امتحان در قیامت، و تأکید بر تربیت در برزخ، بنیان این شرح را استوار ساخت. علم دینی موظف است با ارائه منطقی و متناسب با نیازهای جامعه، به هدایت امت بپردازد. تهذیب نفس، دوری از گناه و توجه به مسائل دینی و اجتماعی، مسیر انسان به سوی کمال و رهایی از گمراهی است. این شرح، چونان چراغی در مسیر معرفت، راه را برای فهمی عمیق و علمی از حکمت عرفانی هموار ساخت.

با نظارت صادق خادمی