در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 743

متن درس





شرح فصوص الحکم: فص عیسویه

شرح فصوص الحکم: فص عیسویه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۷۴۳)

مقدمه: درآمدی بر فص عیسویه

فص عیسویه، پانزدهمین فص از کتاب شریف فصوص الحکم اثر ابن عربی، به تبیین حکمت نبوی در کلمه عیسویه اختصاص دارد و یکی از متون بنیادین عرفان نظری است که به مسائل پیچیده‌ای نظیر نبوت، رسالت، ولایت، و نحوه تحقق وجود حضرت عیسی (ع) می‌پردازد. این فص، با نگاهی ژرف به خلقت عیسی، نقش ماء مریم، نفخ روح، و تمثل ملائکه، به تحلیل این موضوعات در چارچوب حکمت اسلامی و عرفان نظری اهتمام دارد. شرح حاضر، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، با رویکردی عرفانی-فلسفی و کلامی، به بازخوانی و نقد آرای شارحان پیشین پرداخته و با افزودن توضیحات تکمیلی، به غنای علمی و معنوی متن افزوده است. این نوشتار، با ساختاری منظم و علمی، به‌گونه‌ای نگاشته شده که پاسخگوی نیازهای پژوهشگران حوزه عرفان و حکمت اسلامی باشد. استعارات و تمثیلات فاخر، همچون نوری که از مشکات وجود برمی‌خیزد، در این متن به کار رفته تا مفاهیم عمیق عرفانی را به شکلی روشن و دل‌انگیز ارائه کند.

بخش نخست: تبیین وجود حضرت عیسی و مسائل بنیادین

اشتراک جسم کثیف و لطیف

حقیقت این است که بدن حاصل از جسم کثیف و ظلمانی، یعنی ماده، در جوهر و حقیقت با جسم لطیف و نورانی، یعنی مجردات، اشتراک دارد. این دیدگاه، بر وحدت وجودی میان ماده و مجردات تأکید دارد و تفاوت میان آن‌ها را نه در ماهیت، بلکه در مراتب ظهور می‌داند. این اشتراک، مانند دو روی یک سکه است که هرچند در ظاهر متفاوت‌اند، اما در جوهر یکی‌اند.

درنگ: جسم کثیف و ظلمانی (مادی) با جسم لطیف و نورانی (روحانی) در حقیقت و جوهر اشتراک دارد و تفاوت آن‌ها در مراتب ظهور است.

اهمیت فص عیسویه

فص عیسویه، به دلیل طرح مسائل پیچیده‌ای چون نبوت، رسالت، و خاتمیت، از جایگاهی ویژه در عرفان نظری برخوردار است. این فص، با بررسی موضوعات عمیق الهیاتی، مانند خلقت حضرت عیسی (ع) و نقش ملائکه در این فرآیند، به تحلیل دقیق این مفاهیم می‌پردازد. اهمیت این فص، مانند چراغی است که تاریکی‌های مسائل پیچیده عرفانی را روشن می‌سازد و راه را برای فهم عمیق‌تر هموار می‌کند.

درنگ: فص عیسویه به دلیل پرداختن به مسائل پیچیده نبوت، رسالت، و خاتمیت، از اهمیت والایی در عرفان نظری برخوردار است.

نقد بی‌اساسی آرای شارح

شارح فصوص الحکم در این فص، گاه گذرگاه‌هایی را مطرح کرده که به بن‌بست می‌رسند و فاقد استدلال‌های علمی و معتبر در باب نبوت و خاتمیت حضرت عیسی (ع) هستند. این آرای بی‌اساس، مانند شاخه‌هایی سست‌اند که نمی‌توانند وزن حقیقت را تحمل کنند. نقد این دیدگاه‌ها، بر ضرورت استناد به منابع قرآنی و روایی معتبر تأکید دارد تا از گمراهی در تحلیل‌های عرفانی جلوگیری شود.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با تبیین اشتراک جسم کثیف و لطیف، بر وحدت وجودی ماده و مجردات تأکید کرد. اهمیت فص عیسویه در طرح مسائل پیچیده عرفانی و نقد آرای بی‌اساس شارح، بر ضرورت دقت علمی در تحلیل‌های عرفانی دلالت دارد. این بخش، چونان مشعلی است که راه را برای فهم عمیق‌تر این فص روشن می‌سازد.

بخش دوم: خلقت حضرت عیسی و پرسش‌های بنیادین

پرسش از تحقق وجود عیسی

یکی از پرسش‌های محوری فص عیسویه، چگونگی تحقق وجود حضرت عیسی (ع) است: آیا این وجود از ماء مریم، نفخ جبرئیل، یا تمثل روح به بشری سویا ناشی شده است؟ این پرسش، مانند کلیدی است که درهای اسرار خلقت عیسی را می‌گشاید و به پیچیدگی‌های الهیاتی و عرفانی این موضوع اشاره دارد.

درنگ: پرسش از چگونگی تحقق وجود حضرت عیسی، به بررسی نقش ماء مریم، نفخ جبرئیل، یا تمثل روح به بشری سویا معطوف است.

نقد دیدگاه علامه طباطبایی

علامه طباطبایی احتمال داده‌اند که تمثل جبرئیل به بشری سویا ممکن است تخیل در حس مریم بوده باشد. این دیدگاه، بر نقش ادراک حسی در مواجهه مریم با روح تأکید دارد، اما از منظر عرفان نظری مورد نقد است، زیرا تمثل را به جای واقعیتی خارجی، به ادراک ذهنی فرو می‌کاهد. این نقد، مانند اصلاح خطایی در نقشه‌ای دقیق، بر ضرورت فهم حقیقت تمثل تأکید دارد.

رد ماء مریم

خلقت حضرت عیسی (ع) از ماء مریم نبوده، زیرا قرآن کریم هیچ اشاره‌ای به این امر ندارد و زایمان مریم فوری بوده است، نه نیازمند دوره نه‌ماهه‌ای که برای نطفه لازم است. این دیدگاه، مانند نوری است که شبهات پیرامون اسباب مادی خلقت عیسی را زایل می‌سازد.

درنگ: خلقت حضرت عیسی از ماء مریم نبوده، زیرا قرآن کریم به آن اشاره‌ای ندارد و زایمان مریم فوری بوده است.

فوریت زایمان مریم

زایمان مریم، برخلاف فرآیند طبیعی زایمان، فوری بوده و نیازی به انتظار نه‌ماهه نداشته است. این ویژگی، مانند رودی خروشان است که بی‌نیاز از مسیرهای متعارف، به مقصد می‌رسد و بر تمایز خلقت عیسی از فرآیندهای طبیعی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با بررسی پرسش از چگونگی تحقق وجود حضرت عیسی، بر رد نقش ماء مریم و فوریت زایمان مریم تأکید کرد. نقد دیدگاه علامه طباطبایی، بر واقعیت خارجی تمثل و ضرورت پرهیز از تفسیرهای حسی دلالت دارد. این بخش، مانند پلی است که مفاهیم عرفانی را به واقعیات قرآنی متصل می‌سازد.

بخش سوم: تمثل ملائکه و نزول الهی

نزول ملائکه بدون تجافی

ملائکه الهی، برخلاف موجودات مادی، نزول به معنای تجافی، یعنی ترک مقام بالا و انتقال به پایین، ندارند. نزول آن‌ها، ظهور فعلی در عالم ماده است، مانند آیه ﴿تَنَزَّلُ ٱلْمَلَٰٓئِكَةُ وَٱلرُّوحُ﴾ (قدر: ۴)، که به معنای فرو آمدن فرشتگان و روح به اذن پروردگارشان برای هر کاری است. این نزول، مانند نوری است که بدون حرکت مکانی، در عالم ماده تجلی می‌یابد.

درنگ: نزول ملائکه، ظهور فعلی آن‌ها در عالم ماده است، نه ریزش مادی یا انتقال مکانی.

تمثل حقیقی ملائکه

ملائکه با اقتدار خود، تمثل حقیقی به شکل بشری سویا ایجاد می‌کنند، نه اینکه خود به بشر تبدیل شوند. این تمثل، انشای ارادی صورت است، نه انقلاب ماهیت. مانند نقشی است که نقاش بر بوم می‌کشد، بدون آنکه خود بوم شود.

درنگ: تمثل ملائکه، انشای ارادی صورت بشری است، نه تبدل ذات یا انقلاب ماهیت.

نقد انقلاب ماهیت

ادعای برخی متکلمان مبنی بر انقلاب ماهیت ملائکه به بشر، محال است، زیرا تمثل، انشای صورت است، نه تبدل ذات. این نقد، مانند جداسازی گوهر از صدف، بر ضرورت فهم صحیح ماهیت تمثل تأکید دارد.

تبیین آیه مجیء

آیه ﴿جَآءَ رَبُّكَ وَٱلْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا﴾ (فجر: ۲۲)، به معنای انتقال مادی حق یا ملائکه نیست، بلکه ظهور فعلی آن‌هاست، یعنی پروردگار با فرشتگان صف در صف بیاید. این ظهور، مانند تجلی خورشید در آینه‌ای است که بدون حرکت مکانی، نور خود را می‌گستراند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تبیین نزول ملائکه به‌عنوان ظهور فعلی و نه انتقال مادی، بر ماهیت غیرمادی تمثل و اقتدار ارادی ملائکه تأکید کرد. نقد انقلاب ماهیت و تبیین آیه مجیء، بر ضرورت فهم صحیح این مفاهیم دلالت دارد. این بخش، چونان نقشه‌ای دقیق، مسیر فهم عرفانی را روشن می‌سازد.

بخش چهارم: نقش مریم و آمادگی باطنی

کمالات مریم

مریم، از اولیای کملین است که بدون طلب مقام، به عبادت در خلوت پرداخت و مستعد دریافت امر الهی شد. این اخلاص، مانند چشمه‌ای زلال است که از اعماق وجود او جوشید و او را برای پذیرش عنایت الهی آماده ساخت.

درنگ: مریم، به دلیل اخلاص و عبادت در خلوت، مستعد دریافت امر الهی شد و از اولیای کملین است.

نقد ریاکاری

برخلاف ریاکاران که با تظاهر به عبادت در پی کسب مقام‌اند، مریم در خلوت به عبادت پرداخت. این اخلاص، مانند گوهری ناب است که در برابر تظاهرات ریاکارانه می‌درخشد و بر اهمیت بی‌نیازی از طلب دنیوی تأکید دارد.

آمادگی باطنی مریم

خلوت و بی‌هوایی مریم، او را مستعد دریافت روح الهی کرد. این آمادگی، مانند زمینی حاصلخیز است که بذر امر الهی در آن به ثمر می‌نشیند، برخلاف کسانی که با طلبکارانه عبادت می‌کنند.

گفت‌وگوی مریم و روح

پس از تمثل روح به بشری سویا، مریم به خدا پناه برد و روح اعلام کرد که رسول خداست و قصد هبه غلام زکیا دارد. این گفت‌وگو، مانند نسیمی است که خبر از عنایت الهی می‌دهد و آمادگی مریم را برای پذیرش امر الهی نشان می‌دهد.

درنگ: گفت‌وگوی مریم و روح، بر نقش هدایتی روح و آمادگی باطنی مریم برای پذیرش امر الهی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با تبیین کمالات مریم و آمادگی باطنی او، بر اخلاص و بی‌نیازی او از طلب دنیوی تأکید کرد. نقد ریاکاری و بررسی گفت‌وگوی مریم و روح، بر اهمیت اخلاص در دریافت عنایت الهی دلالت دارد. این بخش، چونان آیینه‌ای است که حقیقت اولیای الهی را بازمی‌تاباند.

بخش پنجم: نقد اسباب مادی و اسرار قرآنی

رد نفخ جبرئیل

خلقت حضرت عیسی از نفخ جبرئیل یا ماء مریم نبوده، زیرا قرآن کریم هیچ اشاره‌ای به این دو ندارد. این سکوت قرآنی، مانند دری بسته است که اسرار الهی را در خود نهان دارد و از گمانه‌زنی‌های غیرمستند بازمی‌دارد.

درنگ: قرآن کریم درباره نقش نفخ جبرئیل یا ماء مریم در خلقت عیسی ساکت است و این امر از اسرار الهی است.

نقد عقم

مفهوم عقم یا نازایی مطلق وجود ندارد؛ هر زنی که نمی‌زاید، مشکلی جسمی یا روانی دارد که قابل رفع است. این دیدگاه، مانند نوری است که شبهات پیرامون نازایی را زایل می‌سازد و بر نظام‌مندی خلقت تأکید دارد.

خلقت یحیی

خلقت حضرت یحیی (ع)، مشابه خلقت عیسی، بدون نیاز به اسباب مادی رخ داد. آیه ﴿هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ﴾ (مریم: ۹)، یعنی «آن بر من آسان است»، بر قدرت الهی در خلقت بدون اسباب مادی تأکید دارد.

غسل مریم

مریم نیازی به غسل جنابت نداشته، زیرا خلقت عیسی از ماء یا نطفه نبوده و غسل او تنها برای نفاس بوده است. این تبیین، مانند جریانی زلال است که شبهات پیرامون خلقت عیسی را پاک می‌سازد.

اسرار قرآنی

قرآن کریم درباره چگونگی خلقت عیسی ساکت است و این سکوت، از اسرار الهی است که نباید با گمانه‌زنی‌های غیرمستند تفسیر شود. این اصل، مانند نگهبانی است که از حریم اسرار الهی پاسداری می‌کند.

درنگ: سکوت قرآن کریم درباره چگونگی خلقت عیسی، از اسرار الهی است و نباید با گمانه‌زنی تفسیر شود.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با رد نقش نفخ جبرئیل و ماء مریم در خلقت عیسی، بر سکوت قرآن کریم و ضرورت پرهیز از گمانه‌زنی تأکید کرد. نقد مفهوم عقم و تبیین خلقت یحیی، بر نظام‌مندی خلقت و قدرت الهی دلالت دارد. این بخش، چونان دری است که به سوی اسرار الهی گشوده می‌شود، اما ورود به آن را به احترام به قرآن کریم مشروط می‌سازد.

بخش ششم: فرآیند خلقت و انشای روح

خلقت طبیعی انسان

خلقت انسان از نطفه تا روح، فرآیندی طبیعی است که در آیه ﴿ثُمَّ كَسَوْنَا ٱلْعِظَٰمَ لَحْمًا﴾ (مؤمنون: ۱۴)، یعنی «سپس استخوان‌ها را با گوشت پوشاندیم»، شرح داده شده است. این فرآیند، مانند ساختمانی است که با نظمی دقیق و مهندسی‌شده بنا می‌شود.

درنگ: خلقت انسان از نطفه تا روح، فرآیندی طبیعی و نظام‌مند است که در قرآن کریم شرح داده شده است.

انشای روح

انشای روح در خلقت انسان، مانند تحول نطفه به علقه و مضغه، بخشی از فرآیند طبیعی است. این انشا، مانند نسیمی است که حیات را در کالبد ماده می‌دمد و پیوستگی ماده و روح را در نظام خلقت نشان می‌دهد.

نقد تقسیم‌بندی جرم لطیف و کثیف

تقسیم‌بندی شارح به جرم لطیف و کثیف و ارتباط آن با افلاک، غیرعلمی و فاقد استناد است. این نقد، مانند اصلاح خطایی در محاسبات است که بر ضرورت تحلیل علمی در علم دینی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم، با تبیین فرآیند طبیعی خلقت انسان و انشای روح، بر نظام‌مندی این فرآیند تأکید کرد. نقد تقسیم‌بندی غیرعلمی جرم لطیف و کثیف، بر لزوم استناد به تحلیل‌های قرآنی و علمی دلالت دارد. این بخش، چونان نقشه‌ای است که مسیر خلقت را با دقت ترسیم می‌کند.

بخش هفتم: روش‌شناسی عرفانی و ضرورت دقت قرآنی

محدودیت شناخت ملائکه

شناخت ملائکه و جن با مطالعه نظری ممکن نیست و نیازمند همراهی با عوالم مجردات است. این اصل، مانند دری است که تنها با تجربه عرفانی گشوده می‌شود و بر محدودیت روش‌های نظری تأکید دارد.

درنگ: شناخت ملائکه و جن، نیازمند تجربه عرفانی و همراهی با عوالم مجردات است، نه صرف مطالعه نظری.

رد شناسایی جبرئیل

هیچ دلیلی وجود ندارد که روح در آیه ﴿فَأَرْسَلْنَآ إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا﴾ (مریم: ۱۷)، یعنی «پس روح خود را به سوی او فرستادیم، و او برایش به صورت بشری خوش‌اندام تجلی یافت»، جبرئیل باشد. خدا ملائکه متعددی دارد و هر یک وظیفه‌ای خاص دارند. این دیدگاه، مانند شاخه‌ای است که از درخت حقیقت جدا می‌شود تا از خلط مفاهیم جلوگیری کند.

نفخ روح

نفخ روح در آیه ﴿وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي﴾ (حجر: ۲۹)، یعنی «و از روح خود در او دمیدم»، ظهور فعلی ملائکه است، نه انتقال مادی. این نفخ، مانند نسیمی است که حیات را بدون حرکت مکانی به ارمغان می‌آورد.

ضرورت دقت قرآنی

مباحث قرآنی، مانند خلقت عیسی، نیازمند تحلیل دقیق و پرهیز از تفسیرهای غیرعلمی است. علم دینی باید با نگاهی نظام‌مند، این مباحث را تبیین کند تا از شبهات جلوگیری شود. این ضرورت، مانند بازسازی بنایی است که باید بر پایه‌هایی استوار بنا گردد.

درنگ: مباحث قرآنی، نیازمند تحلیل دقیق و علمی است تا از تفسیرهای غیرمستند و شبهات جلوگیری شود.

جمع‌بندی بخش هفتم

بخش هفتم، با تأکید بر محدودیت شناخت نظری ملائکه و ضرورت دقت قرآنی، بر لزوم تجربه عرفانی و تحلیل علمی دلالت دارد. رد شناسایی جبرئیل و تبیین نفخ روح، بر ماهیت غیرمادی این مفاهیم تأکید می‌کند. این بخش، چونان راهنمایی است که مسیر پژوهش‌های عرفانی را روشن می‌سازد.

نتیجه‌گیری کلی

شرح فص عیسویه، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین مفاهیم کلیدی خلقت حضرت عیسی، تمثل ملائکه، و نقش مریم پرداخت. قرآن کریم درباره چگونگی انعقاد عیسی ساکت است و ادعاهایی مانند خلقت از ماء مریم یا نفخ جبرئیل فاقد سند قرآنی‌اند. تمثل ملائکه، انشای ارادی و ظهور فعلی آن‌هاست، نه انقلاب ماهیت. مریم، به دلیل اخلاص و خلوت باطنی، مستعد دریافت امر الهی شد و خلقت عیسی، بدون نیاز به اسباب مادی، فوری رخ داد. نقد مفهوم نازایی مطلق، رد دیدگاه‌های غیرعلمی، و تأکید بر روش‌شناسی دقیق قرآنی، از محورهای کلیدی این متن است. این نوشتار، چونان مشعلی فروزان، راه را برای پژوهشگران عرفان نظری و حکمت اسلامی روشن می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی