متن درس
شرح فصوص الحکم: تحلیل عرفانی شهوت، محبت و قدرت الهی در فص عیسویه
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۷۵۴)
دیباچه
فصوص الحکم، اثر جاودان محیالدین ابنعربی، چونان گوهری درخشان در سپهر عرفان نظری میدرخشد و با کاوش در مقامات انبیا و اولیا، به تبیین رموز خلقت و تجلیات الهی میپردازد. فص عیسویه، یکی از فصول این اثر گرانسنگ، به جایگاه حضرت عیسی (ع) و تکوین ایشان از منظر عرفانی اختصاص دارد و رابطه میان شهوت، محبت و قدرت الهی را در خلقت عالم و انسان بررسی میکند. این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در جلسه ۷۵۴، با رویکردی عمیق و فلسفی، به تحلیل مفاهیم محبت ذاتی، شهوت بهعنوان مرتبه نازله عشق، و قدرت مطلق الهی میپردازد. متن حاضر، با حفظ تمامی محتوای اصلی، در قالبی علمی، ساختارمند و دانشگاهی نگاشته شده و با بهرهگیری از تمثیلات ادبی و تحلیلهای عمیق، برای مخاطبان فرهیخته طراحی شده است. هدف، ارائه تبیینی منسجم و دقیق از فص عیسویه است که با قرآن کریم و اصول عرفان شیعی همخوانی داشته باشد، ضمن آنکه دیدگاههای متکلمانه و سنتی مورد نقد و پالایش قرار گیرند.
بخش نخست: مبانی خلقت: شهوت، محبت و قدرت الهی
شهوت و روح معنوی آن
ابنعربی در فص عیسویه، شهوت را دارای روحی معنوی میداند که همان محبت ذاتی است و این محبت، مبنای وجود عالم به شمار میرود. شهوت، بهعنوان مرتبه نازله عشق، در کنار محبت و قدرت الهی، سه رکن اصلی خلقت را تشکیل میدهند. شهوت، چونان سایهای از عشق الهی است که در انسان و حیوان تجلی مییابد، اما محبت و عشق، مراتب والای این حقیقتاند که به خداوند نسبت داده میشوند.
درنگ: شهوت، دارای روح معنوی است که همان محبت ذاتی بوده و علت وجود عالم به شمار میرود.
محبت ذاتی و خلقت عالم
محبت ذاتی، که در حقیقت همان عشق الهی است، انگیزه اصلی خلقت عالم محسوب میشود. این مفهوم، به حدیث منسوب «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف» اشاره دارد، هرچند این حدیث از نظر سندی معتبر نیست. خلقت، ظهور ذاتی خداوند است و نه نتیجه خودنمایی یا سودجویی، بلکه چونان جوشش چشمهای است که از سرشت الهی سرریز میشود.
درنگ: محبت ذاتی یا عشق الهی، انگیزه خلقت عالم است و ظهور ذاتی خداوند را نشان میدهد.
قدرت الهی و استقلال از مجاری مادی
قدرت الهی، محدود به مجاری مادی یا طبیعی نیست و در هر ظرفی که محال عقلی نباشد، جاری میشود. این قدرت، امکان خلقت بدون نیاز به نطفه یا لقمه را فراهم میسازد، چنانکه خلقت حضرت عیسی (ع) نمونهای از این توانایی است. قدرت الهی، چونان رودی بیکران است که بدون نیاز به مسیرهای متعارف، به هر سو جاری میشود.
درنگ: قدرت الهی، مستقل از مجاری مادی است و در هر ظرف غیرمحال جاری میشود.
جمعبندی بخش نخست
این بخش، با تبیین سه رکن شهوت، محبت و قدرت الهی، بهعنوان مبانی خلقت، بر نقش محبت ذاتی بهعنوان انگیزه آفرینش و استقلال قدرت الهی از مجاری مادی تأکید کرد. شهوت، بهعنوان مرتبه نازله عشق، در کنار محبت و قدرت الهی، نظامی منسجم از خلقت را ترسیم میکند.
بخش دوم: شهوت بهعنوان مرتبه نازله عشق
مفهوم شهوت در مراتب عشق
شهوت، مرتبه پایینتر عشق است که در انسان و حیوان ظهور مییابد. عشق، بهعنوان حقیقت بنیادین هستی، مبنای تمامی ظهورات خلقی و الهی است. قرآن کریم در آیه
وَالْمُؤْمِنُونَ أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ
(بقره: ۱۶۵) به شدت محبت مؤمنان به خدا اشاره دارد که مرتبهای از عشق است. شهوت، در صورت جریان در مجرای سالم (مانند نکاح)، صالح و در غیر این صورت (مانند زنا)، ناصالح است.
درنگ: شهوت، مرتبه نازله عشق است و در صورت جریان در مجرای سالم، صالح و در غیر این صورت، ناصالح میشود.
تفاوت مجاری سالم و ناسالم
تفاوت میان نکاح و زنا، نه در ذات شهوت، محبت یا عشق، بلکه در مجرای آنهاست. شهوت، چونان آبی پاک است که اگر در جویبار سالم جاری شود، حیاتبخش است و اگر در مسیر ناسالم روان گردد، به تباهی میانجامد. این تفاوت، در سلامت یا ناسالمی مجرای عمل نمود مییابد.
درنگ: تفاوت نکاح و زنا در سلامت یا ناسالمی مجرای شهوت است، نه در ذات آن.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تبیین شهوت بهعنوان مرتبه نازله عشق، بر نقش آن در خلقت و تفاوت مجاری سالم و ناسالم تأکید کرد. آیه
وَالْمُؤْمِنُونَ أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ
شدت محبت مؤمنان را نشان میدهد که مرتبهای از عشق است و شهوت را در چارچوبی سالم یا ناسالم قرار میدهد.
بخش سوم: تکوین حضرت عیسی (ع) و نفخ روح الهی
خلقت عیسی (ع) بدون نطفه
خلقت حضرت عیسی (ع) از طریق نفخ روح الهی توسط جبرئیل صورت گرفته و نیازی به نطفه یا شهوت نداشته است. قرآن کریم در آیات
فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا… فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا
(مریم: ۱۷-۲۱) به روشنی بر نفخ روح توسط جبرئیل تأکید دارد. این خلقت، چونان گلی است که بدون بذر مادی، از نسیم الهی شکوفا شده است.
درنگ: خلقت عیسی (ع) از طریق نفخ روح الهی صورت گرفته و نیازی به نطفه یا شهوت ندارد.
نقد دیدگاه متکلمانه
دیدگاههای متکلمانهای که خلقت عیسی (ع) را به نطفه یا شهوت نسبت میدهند، فاقد پشتوانه قرآنی و علمیاند. این دیدگاهها، تلاشی برای عادیسازی معجزه الهی هستند و با حقیقت عرفانی خلقت عیسی (ع) ناسازگارند. چنین تبیینهایی، چونان تلاش برای فروکاستن نور الهی به ظلمت ماده است.
درنگ: نسبت دادن خلقت عیسی (ع) به نطفه یا شهوت، فاقد پشتوانه قرآنی و علمی است.
نقد نظریه ماء متوهم جبرئیل
برخی متکلمان، ماء جبرئیل را متوهم دانسته و خلقت عیسی (ع) را به ماء مادی نسبت دادهاند. این دیدگاه، نتیجه تلاش برای تبیین خلقت الهی با مفاهیم مادی است، در حالی که نفخ روح جبرئیل، بدون نیاز به ماء، برای خلقت عیسی (ع) کافی است. این نظریه، چونان سایهای است که بر حقیقت نورانی خلقت عیسی (ع) افتاده است.
درنگ: نظریه ماء متوهم جبرئیل، تلاشی نادرست برای عادیسازی خلقت عیسی (ع) است.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تأکید بر خلقت عیسی (ع) از طریق نفخ روح الهی، دیدگاههای متکلمانهای که این خلقت را به نطفه یا ماء متوهم نسبت میدهند، نقد کرد. آیات قرآنی، بر استقلال خلقت عیسی (ع) از مجاری مادی تأکید دارند و این خلقت را معجزهای الهی معرفی میکنند.
بخش چهارم: نقد حدیث منسوب «کنت کنزاً مخفیاً»
عدم اعتبار سندی حدیث
حدیث منسوب «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف» از نظر سندی معتبر نیست و تفسیر آن به معنای خلقت برای خودنمایی الهی، با حقیقت عرفانی ناسازگار است. خلقت، ظهور ذاتی خداوند است و نه نتیجه انگیزههای مادی یا خودنمایانه.
درنگ: حدیث «کنت کنزاً مخفیاً» از نظر سندی معتبر نیست و تفسیر آن به خودنمایی الهی نادرست است.
خلقت بهعنوان ظهور ذاتی
خلقت، ظهور ذاتی خداوند است و نه نتیجه جبر یا اختیار، بلکه چونان نوری است که از ذات الهی ساطع میشود. این دیدگاه، با فاعلیت الهی بهواسطه عشق همخوانی دارد و خلقت را فراتر از انگیزههای مادی یا خودنمایانه معرفی میکند.
درنگ: خلقت، ظهور ذاتی خداوند است و نتیجه عشق الهی، نه خودنمایی یا سودجویی.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با نقد حدیث منسوب «کنت کنزاً مخفیاً» و تأکید بر عدم اعتبار سندی آن، خلقت را ظهور ذاتی خداوند دانست که از عشق الهی سرچشمه میگیرد. این دیدگاه، هرگونه تفسیر خودنمایانه یا مادی از خلقت را رد میکند.
بخش پنجم: نقش نطفه زن و مرد در خلقت
مشارکت نطفه زن و مرد
نطفه زن و مرد هر دو در خلقت فرزند نقش دارند و دیدگاههای سنتی که نطفه زن را صرفاً ظرف میدانستند، نادرست است. قرآن کریم در آیه
يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ
(طارق: ۷) به نقش مشترک نطفه زن و مرد اشاره دارد. این مشارکت، چونان دو بال پرندهای است که با همافزایی، خلقت فرزند را ممکن میسازد.
درنگ: نطفه زن و مرد هر دو در خلقت فرزند نقش دارند و دیدگاه ظرف بودن زن نادرست است.
قوه تولید مثل در نطفه زن
نطفه زن، مانند نطفه مرد، دارای قوه تولید مثل است و نقش آن در خلقت فرزند، فراتر از ظرف بودن است. این دیدگاه، با رد نظریههای سنتی که زن را صرفاً زمینی برای بذر مرد میدانستند، بر مشارکت برابر زن و مرد تأکید دارد.
درنگ: نطفه زن دارای قوه تولید مثل است و نقش فعالی در خلقت فرزند دارد.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با استناد به آیه
يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ
بر مشارکت برابر نطفه زن و مرد در خلقت تأکید کرد و دیدگاههای سنتی را که نقش زن را به ظرف بودن محدود میکردند، رد نمود.
بخش ششم: پویایی احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد
مصالح و مفاسد در احکام الهی
احکام الهی، از جمله احکام مربوط به ازدواج و خلقت، بر اساس مصالح و مفاسد زمان و مکان تعیین میشوند. این انعطاف، چونان بادبانی است که با جهت باد زمان و مکان تنظیم میشود تا کشتی هدایت الهی را به ساحل مقصود برساند.
درنگ: احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد زمان و مکان تعیین میشوند.
نسخ احکام و تغییر شرایط
احکام الهی، متناسب با شرایط زمانی و مکانی تغییر میکنند، مانند نسخ برخی احکام یا تغییر قبله. این پویایی، نشاندهنده حکمت الهی در قانونگذاری است و هیچ محال عقلی در آن نیست.
درنگ: پویایی احکام الهی، متناسب با شرایط زمان و مکان، حکمت الهی را نشان میدهد.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، با تأکید بر پویایی احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد، نشان داد که این انعطاف، ریشه در حکمت الهی دارد و احکام را متناسب با شرایط زمان و مکان تنظیم میکند.
بخش هفتم: چهار نوع خلقت انسانی
انواع خلقت انسانی
خلقت انسانی به چهار نوع تقسیم میشود: خلقت بدون پدر و مادر (حضرت آدم)، خلقت با پدر و مادر (عموم انسانها)، خلقت بدون مادر (حضرت حوا)، و خلقت بدون پدر (حضرت عیسی). این تقسیمبندی، چونان نمایش تنوع رنگهای آفرینش در تابلوی خلقت الهی است.
درنگ: خلقت انسانی به چهار نوع تقسیم میشود: بدون پدر و مادر، با پدر و مادر، بدون مادر، و بدون پدر.
قدرت الهی در تنوع خلقت
این تنوع در خلقت، نشاندهنده قدرت مطلق الهی است که میتواند انسان را به هر شیوهای که اراده کند، خلق نماید. این توانایی، چونان قلم نقاشی است که بینیاز از ابزارهای متعارف، هر صورتی را بر صفحه هستی ترسیم میکند.
درنگ: تنوع خلقت انسانی، قدرت مطلق الهی را در آفرینش بدون محدودیت نشان میدهد.
جمعبندی بخش هفتم
این بخش، با تبیین چهار نوع خلقت انسانی، بر قدرت مطلق الهی در آفرینش تأکید کرد و نشان داد که خداوند، فارغ از محدودیتهای مادی، میتواند انسان را به هر شیوهای خلق کند.
بخش هشتم: نقد علم دینی در تبیین خلقت عیسی (ع)
نقد تلاش برای عادیسازی معجزه
برخی دیدگاههای علم دینی، با نسبت دادن خلقت عیسی (ع) به ماء متوهم یا شهوت، سعی در عادیسازی این معجزه الهی دارند. این رویکرد، که ریشه در تفکر متکلمانه دارد، با حقیقت عرفانی و قرآنی خلقت عیسی (ع) ناسازگار است.
درنگ: تلاش علم دینی برای عادیسازی خلقت عیسی (ع) با حقیقت عرفانی و قرآنی ناسازگار است.
نقش قدرت الهی در خلقت
قدرت الهی، که در خلقت عیسی (ع) بدون نیاز به نطفه یا شهوت عمل کرده، نشاندهنده استقلال خداوند از مجاری مادی است. این قدرت، چونان نسیمی است که بدون نیاز به بذر، گلی را در بوستان هستی میرویاند.
درنگ: قدرت الهی در خلقت عیسی (ع)، مستقل از مجاری مادی است.
جمعبندی بخش هشتم
این بخش، با نقد تلاشهای علم دینی برای عادیسازی خلقت عیسی (ع)، بر استقلال قدرت الهی از مجاری مادی تأکید کرد و این خلقت را معجزهای الهی دانست که فراتر از تبیینهای مادی است.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در جلسه ۷۵۴، به تبیین عمیق فص عیسویه فصوص الحکم پرداخت. شهوت، بهعنوان مرتبه نازله عشق، در کنار محبت ذاتی و قدرت الهی، مبنای خلقت عالم را تشکیل میدهد. خلقت حضرت عیسی (ع)، از طریق نفخ روح الهی و بدون نیاز به نطفه یا شهوت، معجزهای الهی است که دیدگاههای متکلمانه در عادیسازی آن ناکام ماندهاند. حدیث منسوب «کنت کنزاً مخفیاً» فاقد اعتبار سندی است و خلقت، ظهور ذاتی خداوند است، نه نتیجه خودنمایی. نطفه زن و مرد هر دو در خلقت فرزند نقش دارند و احکام الهی، بر اساس مصالح و مفاسد زمان و مکان، پویا و انعطافپذیرند. تنوع خلقت انسانی، از جمله خلقت بدون پدر عیسی (ع)، قدرت مطلق الهی را نشان میدهد. این شرح، چونان چراغی در مسیر معرفت، راه را برای فهمی عمیق و علمی از حکمت عرفانی هموار ساخت.
با نظارت صادق خادمی