در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 784

متن درس





کتاب شرح فصوص الحکم: تأملاتی در فص عیسویه

شرح فصوص الحکم: تأملاتی در فص عیسویه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۷۸۴)

دیباچه

فص عیسویه از فصوص الحکم ابن‌عربی، دریچه‌ای است به سوی تأملات عمیق عرفانی که در آن، مفاهیم بنیادین چون ظهور اعیان عالم، نفس رحمانی، و غنای ذاتی حق مورد کاوش قرار می‌گیرد. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتار شماره ۷۸۴ استاد فرزانه قدس‌سره، با رویکردی علمی و عرفانی، به تبیین این مفاهیم می‌پردازد. هدف این کتاب، ارائه نگاهی جامع و دقیق به این موضوعات است که با استناد به آیات قرآن کریم و نقد دیدگاه‌های سنتی، خواننده را به بازاندیشی در مفاهیم عرفانی دعوت می‌کند. ساختار این نوشتار به گونه‌ای طراحی شده که با حفظ تمامی جزئیات و محتوای اصلی درس‌گفتار، آن را در قالبی علمی، دانشگاهی، و جذاب عرضه نماید. در این مسیر، از استعارات و تمثیلات فاخر فارسی بهره گرفته شده تا مفاهیم عمیق عرفانی به زبانی روشن و دلنشین منتقل شوند.

بخش نخست: مبانی نظری ظهور اعیان عالم

ظهور اعیان از نفس رحمانی

یکی از مفاهیم بنیادین فص عیسویه، ظهور اعیان عالم از نفس رحمانی است. اعیان عالم، به مثابه تجلیات فیض الهی، از نفس رحمانی ظهور می‌یابند، بی‌آنکه چیزی از ذات حق خارج شود. این ظهور، مانند نوری است که از خورشید ساطع می‌گردد، اما ذات خورشید را دستخوش تغییر نمی‌سازد. نفس رحمانی، به عنوان مجرای فیض الهی، اعیان را در عالم خارج متعین می‌سازد، اما این تعین، به معنای خروج یا کاهش از ذات الهی نیست.

درنگ: اعیان عالم از نفس رحمانی ظهور می‌یابند، اما این ظهور، به معنای خروج چیزی از ذات الهی نیست. نفس رحمانی، فیض جاری حق است که اعیان را متعین می‌سازد.

نفی کرب الهی

یکی از نقدهای محوری درس‌گفتار، رد تعبیر «رفع کرب الهی» با ظهور اعیان است. این دیدگاه که خداوند با خلقت اعیان، کربی را از خود دفع می‌کند، به دلیل غنای ذاتی حق، نادرست است. خداوند، به مثابه اقیانوسی بی‌کران، از هرگونه نقص، نیاز، یا کرب مبراست. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَاللَّهُ الْغَنِيُّ عَنِ الْعَالَمِينَ (آل عمران: ۹۷)؛ «و خداوند از جهانیان بی‌نیاز است.» این آیه، غنای مطلق حق را تأیید می‌کند و هرگونه تعبیر انسان‌انگارانه را نفی می‌نماید.

درنگ: خداوند، به دلیل غنای ذاتی، از هرگونه کرب، نگرانی، یا نقص مبراست. تعبیر رفع کرب الهی، دیدگاهی انسان‌انگارانه و ناسازگار با ذات حق است.

تمایز اسماء و اعیان ثابته

اسماء الهی، به عنوان حقایق ربوبی و عین ذات حق، کامل‌اند و طالب ظهور یا کمال نیستند. در مقابل، اعیان ثابته، به مثابه مظاهر اسماء، طالب کمالات‌اند و برای ظهور در عالم خارج تلاش می‌کنند. این تمایز، مانند تفاوت میان چشمه‌ای جوشان و جویبارهایی است که از آن سرچشمه می‌گیرند. اعیان ثابته، در علم الهی ثابت‌اند و ظهور خارجی آن‌ها، کپی این وجودات علمی است.

درنگ: اسماء الهی، به دلیل کمال ذاتی، طالب ظهور نیستند. اعیان ثابته، به عنوان مظاهر، طالب کمالات‌اند و ظهور خارجی آن‌ها، کپی وجود علمی در علم الهی است.

بخش دوم: غنای ذاتی و فیاضیت الهی

غنای مطلق خداوند

خداوند، در ذات، اسماء، و صفات، غنی مطلق است و هیچ نیازی به مخلوقات ندارد. این غنا، مانند خورشیدی است که بی‌نیاز از دریافت نور، نورافشانی می‌کند. تصور اینکه خداوند با خلقت، سبکی یا راحتی می‌یابد، نادرست و انسان‌انگارانه است. خداوند، ذاتاً فیاض و جواد است و خلقت، نتیجه جود ذاتی اوست، نه رفع کرب یا نیازی.

درنگ: خداوند، ذاتاً غنی و فیاض است. خلقت، نتیجه جود ذاتی حق است، نه رفع کرب یا نیازی.

خلقت بدون قصد زاید

خلقت الهی، بدون قصد یا اراده زاید است. خداوند، مانند چشمه‌ای که به جبلی بودنش جاری است، ذاتاً فیاض است و نیازی به تصور، تصدیق، یا غرض ندارد. این دیدگاه، در مقابل اعمال انسانی قرار می‌گیرد که به دلیل نقص، نیازمند قصد و برنامه‌ریزی است. به تعبیر استاد فرزانه قدس‌سره، غرض زاید، خود نوعی مرض است که در ذات الهی راه ندارد.

درنگ: خلقت الهی، بدون قصد یا اراده زاید است و نتیجه فیاضیت ذاتی حق است. غرض زاید، نشانه نقص است و در خداوند منتفی است.

نفی تعابیر بیمارگونه

تعابیر بیمارگونه‌ای مانند سبکی یا راحتی خداوند پس از خلقت، مختص عالم ناسوت و موجودات مادی است. این تعابیر، مانند تلاش برای پوشاندن لباسی تنگ بر تن اقیانوسی بی‌کران، ناسازگار با ذات الهی است. خداوند، دایم‌الخلق است و اگر خلقت برای رفع کرب بود، همواره در کرب می‌ماند، که این محال است.

درنگ: تعابیر سبکی یا راحتی خداوند، انسان‌انگارانه و مختص عالم ماده است. خداوند، دایم‌الخلق و مبرا از کرب است.

بخش سوم: سلسله‌مراتب وجود و فاعلیت الهی

فاعلیت و قابلیت در مراتب وجود

فاعلیت در همه مراتب وجود، از حق است. ظرف عالی، فاعل است و ظرف دانی، متعین به تعین فاعلی. هیچ مرتبه‌ای، مستقل از حق، فاعلیت یا قابلیت ندارد. این ساختار، مانند سلسله‌ای از آینه‌هاست که نور حق را در مراتب مختلف منعکس می‌کنند. قابل در عالم ماده، همان تعینات فاعلی است که از فاعلیت الهی نشأت می‌گیرد.

درنگ: فاعلیت در همه مراتب، از حق است. ظرف عالی، فاعل و ظرف دانی، متعین به تعین فاعلی است. هیچ مرتبه‌ای، فاعلیت یا قابلیت مستقل ندارد.

نفی ظهور اعیان ثابته به معنای خروج

اعیان ثابته، ظهور خارجی نمی‌یابند و در علم الهی ثابت‌اند. نفس رحمانی، اعیان را متعین می‌سازد، نه اینکه خود متعین شود. این دیدگاه، مانند پرونده‌ای است که در اداره‌ای محفوظ می‌ماند و تنها کپی آن به خارج ارائه می‌شود. عالم خارج، کپی اعیان ثابته است و هیچ‌چیز از ذات الهی خارج نمی‌شود.

درنگ: اعیان ثابته، در علم الهی ثابت‌اند و ظهور خارجی آن‌ها، کپی وجود علمی است. هیچ‌چیز از ذات الهی خارج نمی‌شود.

سلسله‌مراتب ظهور

از احدیت تا ناسوت، مراتب ظهور به صورت مُظهر (ظرف عالی) و مَظهر (ظرف دانی) شکل می‌گیرند. این سلسله‌مراتب، مانند نردبانی است که از قله وحدت تا ژرفای کثرت امتداد می‌یابد. هر مرتبه، مظهر مرتبه پیشین و مُظهر مرتبه پسین است.

درنگ: مراتب وجود، از احدیت تا ناسوت، به صورت مُظهر و مَظهر شکل می‌گیرند. هر مرتبه، مظهر مرتبه پیشین و مُظهر مرتبه پسین است.

بخش چهارم: نقد دیدگاه‌های فلسفی و عرفانی

نقد تعابیر کرب الهی

تعبیر «نفّس الله عن الکرب»، به معنای رفع کرب الهی با خلقت، نادرست است. خداوند، مانند کوهی استوار، از هرگونه کرب یا نقص مبراست. این تعبیر، مانند تلاش برای نسبت دادن حالات انسانی به ذات بی‌نیاز حق، ناسازگار با عرفان ناب است.

درنگ: تعبیر رفع کرب الهی، نادرست و انسان‌انگارانه است. خداوند، ذاتاً بی‌نیاز از سبکی یا رفع کرب است.

نقد دیدگاه‌های صور مرتسمه

دیدگاه صور مرتسمه، که علم الهی را منفصل و در عقل اول می‌داند، نادرست است. علم الهی، متحد با ذات حق است و جزئیات را در ذات خود می‌داند. قرآن کریم می‌فرماید: وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا (انعام: ۵۹)؛ «و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر اینکه او آن را بداند.» این آیه، بر علم کامل الهی به جزئیات تأکید دارد.

درنگ: علم الهی، متحد با ذات حق است و جزئیات را در ذات خود می‌داند. دیدگاه صور مرتسمه، ناسازگار با این حقیقت است.

نقد نسب در اسماء

اسماء الهی، نسب یا حیثیات نیستند، بلکه حقایق ربوبی و عین ذات‌اند. تصور اینکه اسماء طالب ظهورند، مانند نسبت دادن نقص به کمال مطلق است. اسماء، مانند ستارگان در آسمان ذات الهی، کامل و بی‌نیاز از طلب‌اند.

درنگ: اسماء الهی، حقایق ربوبی و عین ذات‌اند و طالب ظهور نیستند. تصور طلب در اسماء، نشانه نقص در فهم است.

بخش پنجم: کمال و نقص در خلقت

کمال و نقص در انسان

در انسان، کمال و نقص در هم تنیده‌اند. کمال نهایی انسان، در فناست، نه در ساخت و ساز. مانند درختی که در خاک فنا می‌یابد تا میوه‌ای نو زاییده شود، انسان نیز در فنا به کمال می‌رسد. این دیدگاه، بر تفاوت میان کمالات انسانی و کمال ذاتی الهی تأکید دارد.

درنگ: کمال نهایی انسان، در فناست. کمال و نقص در انسان در هم تنیده‌اند، اما در خداوند، تنها کمال ذاتی است.

نفی عبث در خلقت

هیچ‌چیز در خلقت عبث نیست. حتی کفر، در ظرف خود، غایت و کمال دارد. خلقت، مانند تابلویی است که هر نقش آن، حکمت و غایتی دارد. این دیدگاه، بر حکمت الهی در همه مراتب خلقت تأکید می‌کند.

درنگ: هیچ‌چیز در خلقت عبث نیست. حتی کفر، در ظرف خود، غایت و کمال دارد و حکمت الهی در همه مراتب جاری است.

عبادت و معرفت

هدف خلقت، معرفت و عبادت مخلوقات برای وصول به کمال خودشان است. قرآن کریم می‌فرماید: وَلَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ (احزاب: ۲۱)؛ «و برای شما در رسول خدا الگویی نیکوست.» این آیه، بر الگو بودن پیامبر (ص) در زندگی حکیمانه تأکید دارد.

درنگ: هدف خلقت، معرفت و عبادت مخلوقات برای وصول به کمال است، نه رفع نیاز الهی.

بخش ششم: علم و شناخت در عرفان

وجود ذهنی و شناخت

ذهن انسان، تعینات خارجی را به‌صورت مفهومی بازنمایی می‌کند، اما این بازنمایی، تغییر در ذهن نیست. مانند آینه‌ای که تصاویر را منعکس می‌کند بی‌آنکه خود تغییر یابد، ذهن نیز مفاهیم را حفظ می‌کند. این دیدگاه، بر ظرفیت کامل ذهن در حفظ مفاهیم تأکید دارد.

درنگ: ذهن، تعینات خارجی را به‌صورت مفهومی بازنمایی می‌کند، اما این بازنمایی، تغییر در ذهن نیست. ذهن، همه مفاهیم را حفظ می‌کند.

فراموشی و بازیافت

فراموشی، ظاهری است و در قیامت، همه اطلاعات بازیافت می‌شوند. قرآن کریم می‌فرماید: اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا (اسراء: ۱۴)؛ «کتابت را بخوان که امروز خودت برای حسابرسی خویش بسنده‌ای.» این آیه، بر بازآوری همه علوم در قیامت تأکید دارد.

درنگ: فراموشی، ظاهری است و در قیامت، همه اطلاعات بازیافت می‌شوند. علم الهی، همه‌چیز را حفظ می‌کند.

تقلید از علم

علم، ابدی است و تقلید از علم، چه از زنده یا مرده، معتبر است، مشروط به اصالت فتوا. مانند گنجی که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود، علم نیز از زمان و مکان فراتر است. این دیدگاه، بر ارزش ابدی علم و استقلال آن از جسم تأکید دارد.

درنگ: علم، ابدی است و تقلید از علم، مشروط به اصالت فتوا، معتبر است. علم، از جسم و زمان مستقل است.

بخش هفتم: نقد علم دینی و کیفیت در خلقت

نقد کمیت‌گرایی در علم دینی

تأکید بر کمیت به جای کیفیت در علم دینی، مانند کاشت بذری بدون توجه به حاصلخیزی خاک، نادرست است. علم دینی باید بر کیفیت و حکمت تمرکز کند، نه انگیزه‌های مادی. این نقد، بر ضرورت حفظ خلوص علم از انگیزه‌های غیرعلمی تأکید دارد.

درنگ: علم دینی باید بر کیفیت و حکمت تمرکز کند. تأکید بر کمیت و انگیزه‌های مادی، علم را آلوده می‌کند.

اهمیت آمادگی علمی

آمادگی علمی و تمرکز بر یک موضوع دقیق، مانند صیقل دادن گوهر، ارزشمندتر از تولید آثار بدون عمق است. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به تلاش علمی عالمان دینی، بر اهمیت دقت و اصالت در تولید علم تأکید می‌کنند.

درنگ: آمادگی علمی و تمرکز بر موضوعات دقیق، ارزشمندتر از تولید آثار بدون عمق است.

نمونه علمی عالمان دینی

تلاش علمی عالمان دینی، مانند تدوین عروه با دقت و اصالت، نمونه‌ای از کار علمی عمیق است. این تلاش، مانند بنایی است که با دقت و استحکام ساخته می‌شود و از دستکاری‌های بی‌جا مصون می‌ماند.

درنگ: کار علمی دقیق و مستقل، مانند تدوین عروه، نمونه‌ای از اصالت و استحکام در علم دینی است.

نتیجه‌گیری

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به بررسی فص عیسویه از فصوص الحکم ابن‌عربی پرداخت و مفاهیم عمیق عرفانی مانند ظهور اعیان، نفس رحمانی، و غنای ذاتی حق را تبیین نمود. با استناد به آیات قرآن کریم و نقد دیدگاه‌های سنتی، بر ضرورت بازاندیشی در مفاهیم عرفانی تأکید شد. خلقت الهی، تجلی فیاضیت ذاتی حق است و هیچ‌چیز در آن عبث نیست. این کتاب، با زبانی فاخر و ساختاری علمی، دعوتی است به تأمل در حکمت الهی و کمال خلقت.

با نظارت صادق خادمی