در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 797

متن درس





شرح فصوص الحکم: فص عیسویه (شماره ۷۹۷)

شرح فصوص الحکم: فص عیسویه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۷۹۷)

مقدمه: درآمدی بر فص عیسویه و ضرورت اصلاح فرهنگ دینی

فص عیسویه از فصوص الحکم ابن‌عربی، یکی از متون برجسته عرفان نظری، به کاوش در مفاهیم عمیق عبودیت، رابطه متقابل حق و عبد، و نقش دعا و اجابت در این ارتباط می‌پردازد. این بخش، با تأمل در ضرورت اصلاح فرهنگ ادبی و بازگشت به کتاب و سنت، به نقد رویکردهای عامیانه در فهم دینی و عرفانی پرداخته و بر اهمیت نیت در برابر عمل تأکید می‌ورزد. استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی نقادانه، تأثیر فرهنگ ادبی بر دین، فلسفه، و عرفان را بررسی کرده و ضرورت بازنگری در منابع ادبی و علمی را برای دستیابی به تمدنی پویا و مبتنی بر معرفت اصیل گوشزد می‌کنند. این نوشتار، با حفظ تمامی جزئیات درس‌گفتار و تحلیل‌های ارائه‌شده، به گونه‌ای ساختارمند و علمی بازنویسی شده تا ضمن انتقال دقیق مفاهیم، با زبانی فاخر و متناسب با فضای آکادمیک، مخاطبان را به تأمل در عمق این مباحث دعوت نماید.

بخش نخست: نقد فرهنگ ادبی و تأثیر آن بر معرفت دینی

فرهنگ ادبی، بنیان تمدن و معرفت

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که فرهنگ ادبی، رکن اساسی تمدن، تربیت، و پویایی علمی هر جامعه‌ای است. بدون وجود ادبیاتی دقیق و علمی، دستیابی به پیشرفت در حوزه‌های دینی، فلسفی، و عرفانی ناممکن است. ایشان با اشاره به جوامع اسلامی، خاطرنشان می‌سازند که غلبه فرهنگ ادبی عامیانه، دین و معرفت را به سطحی نازل و غیرعلمی تنزل داده است. این عامیانه‌گری، ریشه در فقدان منابع ادبی معتبر و استوار بر اصول علمی دارد که مانع از شکل‌گیری تمدنی پویا و مبتنی بر اندیشه‌های عقلانی شده است.

درنگ: فرهنگ ادبی، بنیان تمدن و معرفت دینی است. بدون اصلاح این فرهنگ، پیشرفت علمی و دینی ممکن نیست.

برای مثال، منابع ادبی فارسی، هرچند از منظر تاریخی ارزشمندند، اما به دلیل تأثیرپذیری از فرهنگ عامیانه، از دقت علمی لازم برخوردار نیستند. استاد با اشاره به آثاری چون لغت‌نامه‌های معروف، این منابع را به سبب غلبه رویکردهای غیرعلمی، ناکافی برای پاسخگویی به نیازهای معرفتی جوامع مدرن می‌دانند. این نقد، دعوتی است به بازنگری در منابع ادبی و تدوین آثاری که بتوانند بنیانی استوار برای تمدن اسلامی فراهم آورند.

پیوند ادبیات و معرفت دینی

استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر پیوند عمیق میان ادبیات و معرفت دینی، خاطرنشان می‌سازند که دین، فلسفه، و عرفان، همگی متأثر از زبان و ادبیاتی هستند که انسان در آن تفکر می‌کند و معنا می‌سازد. اگر ادبیات جامعه‌ای از عمق و دقت علمی برخوردار نباشد، معرفت دینی و فلسفی آن نیز به سطحی نازل فرو می‌کاهد. این دیدگاه، مانند آینه‌ای است که انعکاس اندیشه‌های یک ملت را در آیینه زبان و ادب نشان می‌دهد؛ زبانی که اگر صیقل‌یافته و علمی باشد، معرفت را به اوج می‌رساند و اگر عامیانه و ناپخته باشد، آن را به حضیض می‌کشاند.

درنگ: دین و عرفان، آیینه ادبیات یک جامعه‌اند. ادبیات عامیانه، معرفت را به نازل‌ترین سطح فرو می‌کاهد.

این نقد، نه تنها به ادبیات فارسی، بلکه به ادبیات عربی نیز تسری می‌یابد. استاد با اشاره به ریشه‌های بیابانی و عامیانه ادبیات عربی، تأکید دارند که این محدودیت‌های تاریخی، مانع از شکل‌گیری فرهنگی علمی و پویا شده است. از این‌رو، بازسازی فرهنگ ادبی بر مبنای منابع اصیل و علمی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای احیای معرفت دینی است.

نقد عامیانه‌گری در علم دینی

یکی از محورهای اصلی درس‌گفتار، نقد رویکردهای عامیانه در علم دینی است. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به تأثیر فرهنگ عامیانه بر تفسیر متون دینی، خاطرنشان می‌سازند که این رویکرد، مفاهیمی چون دعا، اجابت، امر، و اطاعت را به یک معنا فروکاسته و از عمق عرفانی آن‌ها کاسته است. این سوء‌تفاهم، نتیجه فقدان دقت ادبی و علمی در تفسیر متون است که به جای تعمق در معانی، به سطحی‌نگری و ساده‌سازی منجر شده است.

برای مثال، تلقی نادرست از رابطه آمر و مأمور، که خدا و عبد را در یک سطح قرار می‌دهد، به شدت مورد نقد استاد قرار گرفته است. این تلقی، مانند کژراهه‌ای است که راهنمایان ناآگاه، مسافران معرفت را به سوی آن هدایت کرده‌اند. استاد تأکید دارند که چنین برداشت‌هایی، نه تنها از نظر عرفانی نادرست‌اند، بلکه به انحراف در فهم رابطه حق و عبد منجر می‌شوند.

درنگ: سوء‌تفاهم در مفاهیم دینی، نتیجه عامیانه‌گری در تفسیر است که عمق عرفانی متون را فرو می‌کاهد.

بخش دوم: عبودیت، دعا، و اجابت در فص عیسویه

تلازم دعا و اجابت

استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه شریفه ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ (غافر: ۶۰)، که می‌فرماید: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم»، بر تلازم دعا و اجابت تأکید دارند. این رابطه متقابل، مانند دو بال پرنده‌ای است که عبد را به سوی حق پرواز می‌دهد. هر دعایی، به حکمت الهی، اجابت می‌شود، حتی اگر این اجابت با تأخیر رخ دهد. این اصل، نشانه‌ای از رحمت بی‌کران الهی است که هیچ دعایی را بی‌پاسخ نمی‌گذارد.

درنگ: دعا و اجابت، رابطه‌ای ملازم دارند که رحمت الهی را در پاسخ به بندگان متجلی می‌سازد.

با این حال، استاد به تأخیر برخی مکلفان در اجابت امر الهی اشاره کرده و این تأخیر را به مثابه غفلتی می‌دانند که گاه از ناتوانی و گاه از بی‌توجهی نشأت می‌گیرد. برای مثال، تأخیر در اقامه نماز در وقت مقرر، مانند به تعویق انداختن سفری است که مقصد آن، دیدار معبود است. این تأخیر، هرچند گاه ناگزیر است، اما نباید به عادت تبدیل شود.

نقش نیت در عبودیت

یکی از نکات برجسته درس‌گفتار، تأکید بر اهمیت نیت در برابر عمل است. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به حدیث شریف «نیت مؤمن، بهتر از عمل اوست»، خاطرنشان می‌سازند که نیت خالص، حتی در صورت عدم توانایی در انجام عمل، ارزشی والا نزد خداوند دارد. این نیت، مانند بذری است که در خاک دل کاشته می‌شود و حتی اگر به بار ننشیند، ریشه‌های آن، گواه صداقت عبد است.

درنگ: نیت خالص، ارزشی فراتر از عمل دارد و معیار حقیقی عبودیت است.

استاد با ذکر مثالی از اقامه نماز، بیان می‌دارند که حتی اگر مکلف به دلیل ناتوانی، نتواند نماز را در وقت مقرر بخواند، قصد خالص او برای انجام این فریضه، نزد خداوند مقبول است. این دیدگاه، مانند چراغی است که راه عبودیت را در تاریکی‌های ناتوانی روشن می‌سازد.

نقد عبودیت مبتنی بر نیاز

استاد فرزانه قدس‌سره با نقد تلقی نادرست از عبودیت، که آن را به نیازهای مادی فرو می‌کاهد، تأکید دارند که پرستش خدا نباید به سطح احتیاجات روزمره تنزل یابد. ایشان با استناد به کلام امیرالمؤمنین علیه‌السلام که فرمود: «نه از ترس آتش تو و نه به طمع بهشت تو»، عبودیت خالص را الگویی معرفی می‌کنند که فارغ از هرگونه نیاز مادی، تنها برای ذات الهی است.

درنگ: عبودیت خالص، فارغ از ترس و طمع، تنها برای ذات الهی است.

این دیدگاه، مانند نسیمی است که غبار نیازهای مادی را از چهره عبودیت می‌زداید و آن را به سوی معرفتی ناب و خالص هدایت می‌کند. استاد با اشاره به این که برخی خدا را تنها به نام اسمای الهی متناسب با نیازشان (مانند رزاق برای روزی) می‌خوانند، بر ضرورت عبودیت برای ذات الهی، نه صرفاً برای رفع نیازها، تأکید دارند.

بخش سوم: نقد تفاسیر و ترجمه‌های نادرست

ابهام در تفسیر متون عرفانی

استاد فرزانه قدس‌سره با نقد برخی تفاسیر و ترجمه‌های متون عرفانی، به ویژه در حوزه فصوص الحکم، خاطرنشان می‌سازند که بسیاری از شارحان، به دلیل فقدان دقت علمی، به تفاسیر نازل و غیراصیل روی آورده‌اند. این تفاسیر، مانند آب گل‌آلودی هستند که به جای روشن ساختن حقیقت، آن را در هاله‌ای از ابهام فرو می‌برند.

برای مثال، تفسیر نادرست آیه شریفه قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا (طه: ۱۱۴)، که می‌فرماید: «بگو: پروردگارا، بر علمم بیفزا»، به گونه‌ای که خدا را مأمور عبد می‌داند، به شدت مورد نقد استاد قرار گرفته است. ایشان این تفسیر را مانند کژراهه‌ای می‌دانند که از حقیقت عرفانی دور شده و به سوء‌تفاهم منجر می‌گردد.

درنگ: تفاسیر نادرست، حقیقت عرفانی متون را در هاله‌ای از ابهام فرو می‌برند.

ضعف ترجمه‌ها و کپی‌برداری غیرعلمی

استاد با اشاره به ترجمه‌های غیراصیل و کپی‌برداری‌های غیرعلمی، تأکید دارند که بسیاری از آثار معاصر، فاقد عمق و اصالت لازم‌اند. این آثار، مانند سایه‌ای کم‌رنگ از اصل، نمی‌توانند بار معرفتی متون عرفانی را به دوش بکشند. ایشان این مشکل را نتیجه ضعف فرهنگ علمی در حوزه‌های دینی دانسته و بر ضرورت تدوین آثاری اصیل و مبتنی بر تحقیق تأکید دارند.

درنگ: ترجمه‌های غیرعلمی، مانع از انتقال دقیق معرفت عرفانی می‌شوند.

بخش چهارم: ضرورت اصلاح علم دینی و بازگشت به کتاب و سنت

عقب‌ماندگی علم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به چالش‌های علم دینی، خاطرنشان می‌سازند که حاکمیت افکار عامیانه و غیرعلمی، مانع از پیشرفت این حوزه شده است. این عقب‌ماندگی، مانند کشتی‌ای است که در گل نشسته و از حرکت در دریای معرفت بازمانده است. ایشان بر ضرورت اصلاح این رویکردها و بازگشت به کتاب و سنت به‌عنوان منابع اصیل دینی تأکید دارند.

درنگ: بازگشت به کتاب و سنت، راه رهایی علم دینی از عقب‌ماندگی است.

استاد با ذکر نمونه‌هایی از مقاومت در برابر نقدهای علمی، مانند نقدهای عالمان دینی به برخی متون سنتی، بر ضرورت ایجاد فضایی برای نقد آزادانه و علمی تأکید دارند. این فضا، مانند باغی است که در آن، درختان معرفت با آبیاری نقد و تحقیق، به بار می‌نشینند.

نقش اندیشمندان و خانواده در فرهنگ‌سازی

استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر نقش اندیشمندان در شکل‌گیری فرهنگ جامعه، خاطرنشان می‌سازند که افکار نادرست نخبگان، مانند سرچشمه‌ای آلوده، به کل جامعه سرایت می‌کند. همچنین، ایشان با تشبیه جامعه به خانواده‌ای که رفتار والدین، فرزندان را شکل می‌دهد، بر نقش تربیت خانوادگی در فرهنگ‌سازی تأکید دارند. این تشبیه، مانند آینه‌ای است که تأثیر عمیق تربیت را بر فرهنگ جامعه نشان می‌دهد.

درنگ: اندیشمندان و خانواده، دو رکن اساسی در شکل‌گیری فرهنگ صحیح جامعه‌اند.

تأثیر استبداد تاریخی

استاد با اشاره به تأثیر استبداد و سلاطین بر انحراف دین، تأکید دارند که قدرت‌های سیاسی، مانع حاکمیت کتاب و سنت شده‌اند. این انحراف، مانند سایه‌ای سنگین است که بر نور معرفت دینی افتاده و آن را از درخشش بازداشته است. اصلاح این وضعیت، نیازمند پاکسازی دین از پی‌رايه‌های غیراصیل و بازگشت به منابع اصلی است.

درنگ: استبداد تاریخی، مانع حاکمیت کتاب و سنت شده و اصلاح آن، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.

بخش پنجم: ادب در گفت‌وگو با خدا

امتنان در خطاب الهی

استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به خطاب «ربی» در دعا، آن را نشانه‌ای از محبت و امتنان الهی می‌دانند. این خطاب، مانند نسیمی است که از جانب معبود بر دل عبد می‌وزد و او را به سوی محبت و قرب الهی هدایت می‌کند. ایشان تأکید دارند که گفت‌وگو با خدا، نیازمند ادبی خاص و فارغ از عامیانه‌گری است.

درنگ: خطاب «ربی» در دعا، نشانه محبت و امتنان الهی است که عبد را به قرب معبود فرا می‌خواند.

استاد با نقد رویکردهای عامیانه در گفت‌وگو با خدا، خاطرنشان می‌سازند که این ادب، مانند کلیدی است که درهای معرفت را می‌گشاید و عبد را به سوی فهمی عمیق‌تر از رابطه با حق هدایت می‌کند.

نقد تشبیهات نادرست

استاد با نقد تشبیهات نادرست، مانند تشبیه اجابت الهی به خواسته‌های کودکانه، تأکید دارند که چنین برداشت‌هایی، عرفان را به سطحی نازل فرو می‌کاهد. این تشبیهات، مانند پرده‌ای هستند که حقیقت عرفانی را از دیده‌ها پنهان می‌سازند. ایشان بر ضرورت استفاده از تشبیهات فاخر و متناسب با مقام الهی تأکید دارند.

درنگ: تشبیهات نادرست، عرفان را به سطحی نازل فرو می‌کاهد و نیازمند اصلاح است.

نتیجه‌گیری

فص عیسویه، با تمرکز بر مفاهیم عبودیت، دعا، و اجابت، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر رابطه حق و عبد می‌گشاید. استاد فرزانه قدس‌سره با نقد فرهنگ ادبی عامیانه و تأکید بر بازگشت به کتاب و سنت، راهی برای احیای معرفت دینی و تمدن اسلامی ترسیم می‌کنند. این درس‌گفتار، مانند مشعلی است که تاریکی‌های عامیانه‌گری را روشن ساخته و مسیر معرفت اصیل را نشان می‌دهد. اصلاح فرهنگ ادبی، تقویت نیت خالص در عبودیت، و بازگشت به منابع اصیل دینی، از مهم‌ترین پیام‌های این بخش است که می‌تواند راهگشای تمدنی پویا و مبتنی بر معرفت باشد.

با نظارت صادق خادمی