در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 798

متن درس





شرح فصوص الحکم – فص عیسویه

شرح فصوص الحکم: فص عیسویه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۷۹۸)

مقدمه

کتاب فصوص الحکم اثر عارف نامدار، محی‌الدین ابن‌عربی، از برجسته‌ترین آثار عرفان نظری است که به تبیین مقامات انبیا و اولیا در قالب فصوص یا حلقه‌های حکمت می‌پردازد. فص عیسویه، که به حضرت عیسی (ع) اختصاص دارد، از بخش‌های کلیدی این اثر است و دربردارنده مفاهیم عمیق عرفانی، کلامی و فلسفی است. شرح حاضر، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تحلیل آیه ۱۱۷ سوره مائده و فرازهای مرتبط با شهادت حضرت عیسی (ع) و رقابت الهی پرداخته و با نگاهی نقادانه، تفاسیر ابتدایی و نادرست را بررسی می‌کند. این نوشتار، با ساختاری علمی و نظام‌مند، به تبیین رابطه انبیا با امت‌هایشان، استمرار معنوی این پیوند، و تمایز میان شهادت و مشاهدت می‌پردازد. همچنین، با نقد دیدگاه‌های محدودکننده شهادت انبیا و تأکید بر جامعیت قرآن کریم، به بازسازی مفاهیم عرفانی و کلامی در قالبی آکادمیک و دانشگاهی اهتمام ورزیده است. متن با بهره‌گیری از تمثیلات و استعارات فاخر فارسی، ضمن حفظ روح عرفانی و علمی، برای مخاطبان متخصص و پژوهشگران علوم دینی نگاشته شده است.

بخش نخست: تبیین آیه ۱۱۷ سوره مائده

معناشناسی آیه

آیه ۱۱۷ سوره مائده، که در آن حضرت عیسی (ع) می‌فرماید: ﴿مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ﴾ (به آنان جز آنچه به من فرمان داده بودی نگفتم که: خدا را بپرستید، پروردگار من و پروردگار شما)، بر محوریت توحید در دعوت حضرت عیسی (ع) تأکید دارد. این آیه، با تبرئه ایشان از هرگونه ادعای الوهیت، دعوت او را به عبودیت و پرستش خدای یکتا محدود می‌سازد. این بیان، چونان آیینه‌ای صاف، حقیقت رسالت عیسوی را بازتاب می‌دهد و هرگونه شائبه انحراف از توحید را نفی می‌کند.

تمایز ربّی و ربّکم

در فراز ﴿رَبِّي وَرَبَّكُمْ﴾، حضرت عیسی (ع) خدا را به‌عنوان پروردگار خود و پروردگار امت متمایز می‌سازد. این تمایز، نه از سر جدایی، بلکه به‌منزله تبیین مراتب ربوبیت است. پروردگار حضرت عیسی (ع)، که در مقام نبوت و قرب الهی است، با پروردگار امت، که در مرتبه‌ای دیگر قرار دارند، تفاوت دارد. این تفاوت، چونان نوری است که از یک منشأ ساطع شده، اما در ظهورات گوناگون، مراتب متفاوتی را آشکار می‌سازد.

درنگ: تمایز میان ﴿رَبِّي﴾ و ﴿رَبَّكُمْ﴾، بر مراتب گوناگون ربوبیت دلالت دارد که در دعوت توحیدی حضرت عیسی (ع) تجلی یافته و بر نقش او به‌عنوان واسطه فیض الهی تأکید می‌ورزد.

شهادت عیسی (ع) بر امت

در فراز ﴿وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ﴾ (تا هنگامی که در میانشان بودم، بر آنان گواه بودم)، حضرت عیسی (ع) بر نقش نظارتی و گواهی‌دهنده خود بر امت تأکید می‌ورزد. این شهادت، نه صرف حضور فیزیکی، بلکه اشرافی معنوی و رئاسی است که پیامبر بر امت خویش دارد. این گواهی، چونان نگهبانی است که در شب تار، با چراغی فروزان، راه امت را روشن می‌سازد.

نقد تفسیر معیت به‌جای اشراف

برخی مفسران، به‌اشتباه، واژه ﴿عَلَيْهِمْ﴾ را با مَعَهُمْ جایگزین کرده و شهادت حضرت عیسی (ع) را به معیت با امت فروکاسته‌اند. این تفسیر، که معیت را به معنای تساوی می‌داند، با حقیقت اشراف پیامبرانه سازگار نیست. اشراف، چونان قله‌ای است که بر دشت امت سایه می‌افکند، درحالی‌که معیت، هم‌سطحی و هم‌وزنی را القا می‌کند که با مقام نبوت ناسازگار است.

رقابت الهی

در ادامه آیه، حضرت عیسی (ع) می‌فرماید: ﴿فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ﴾ (و چون مرا برگرفتی، تو خود بر آنان نگهبان بودی). این فراز، به انتقال مسئولیت نظارت از حضرت عیسی (ع) به خداوند اشاره دارد. رقابت الهی، که با دقت و آگاهی کامل همراه است، فراتر از شهادت انسانی است و چونان چشمه‌ای زلال، تمامی هستی را در بر می‌گیرد.

نقد تأدیب در تأخر علیهم

برخی مفسران، تأخر واژه ﴿عَلَيْهِمْ﴾ در ﴿كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ﴾ را به تأدیب نسبت داده‌اند. اما این تأخر، صرفاً به دلیل قواعد نحوی و حضور الف و لام در الرَّقِيب است. این تحلیل، بر ضرورت انضباط علمی در تفسیر قرآن کریم تأکید می‌ورزد و هرگونه تفسیر غیرنحوی را مردود می‌شمارد.

درنگ: تأخر ﴿عَلَيْهِمْ﴾ در آیه، ناشی از قواعد نحوی است و نه تأدیب، که این امر بر اهمیت انضباط علمی در تفسیر قرآن کریم دلالت دارد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با تمرکز بر آیه ۱۱۷ سوره مائده، به تبیین دعوت توحیدی حضرت عیسی (ع)، تمایز مراتب ربوبیت، و نقش نظارتی ایشان بر امت پرداخته است. نقد تفاسیر نادرست، از جمله جایگزینی اشراف با معیت و نسبت دادن تأخر علیهم به تأدیب، بر لزوم دقت علمی در تفسیر قرآن کریم تأکید دارد. این بخش، با بهره‌گیری از استعارات فاخر، مفاهیم عرفانی و کلامی را در قالبی علمی و دانشگاهی ارائه کرده است.

بخش دوم: شهادت الهی و استمرار رابطه انبیا با امت

جامعیت شهادت الهی

در پایان آیه، خداوند می‌فرماید: ﴿وَأَنْتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ﴾ (و تو بر هر چیزی گواه هستی). این فراز، بر جامعیت شهادت الهی تأکید دارد که نه‌تنها شامل رقابت، بلکه تمامی شئون هستی را در بر می‌گیرد. شهادت الهی، چونان اقیانوسی بی‌کران است که تمامی ذرات وجود را در خود جای داده و هیچ‌چیز از دایره نظارتش بیرون نیست.

نقد محدودیت شهادت انبیا

برخی دیدگاه‌ها، شهادت انبیا را به حضور فیزیکی آن‌ها محدود می‌سازند و گمان می‌برند که با وفات پیامبر، رابطه او با امت قطع می‌شود. اما این دیدگاه، با حقیقت معنوی نبوت ناسازگار است. انبیا، حتی پس از وفات، بر امت‌هایشان اشراف دارند و این پیوند، چونان رشته‌ای ناگسستنی، تا روز قیامت ادامه می‌یابد، مگر آنکه حکم شرعی نسخ شود.

تشبیه رابطه انبیا و امت

رابطه انبیا با امت‌هایشان، به رابطه زن و شوهر تشبیه شده است که با مرگ یکی از طرفین قطع نمی‌شود. این پیوند، چونان محرمیتی است که در عالم معنا پایدار می‌ماند و پیامبر را در مقام پاسخگویی به اعمال امت قرار می‌دهد. این تشبیه، چونان گلی است که در باغ عرفان شکوفا شده و عطر معنویت را در فضای امت پراکنده می‌سازد.

درنگ: رابطه انبیا با امت‌هایشان، چونان پیوندی معنوی و ناگسستنی است که حتی پس از وفات نیز استمرار می‌یابد و بر نقش تربیتی و نظارتی پیامبران تأکید دارد.

تبیین معنای توفیتنی

فراز ﴿فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي﴾ به معنای برگرفتن حضرت عیسی (ع) نزد خداوند است، که می‌تواند به رفع جسمانی یا معنوی اشاره داشته باشد. این توفی، چونان بال‌هایی است که روح پیامبر را به سوی آسمان الهی پرواز می‌دهد، درحالی‌که نظارت الهی بر امت ادامه می‌یابد.

نقد حجب دوطرفه

برخی مفسران، حجب را دوطرفه دانسته و گمان کرده‌اند که امت از عیسی (ع) و عیسی (ع) از امت محجوب می‌شوند. اما این دیدگاه نادرست است، زیرا انبیا همواره بر امت‌هایشان اشراف دارند و محجوب نمی‌شوند. این اشراف، چونان چشمه‌ای است که از قله نبوت جاری شده و امت را سیراب می‌کند.

مسئولیت انبیا در قیامت

انبیا در روز قیامت مسئول تربیت امت‌هایشان هستند و باید پاسخگوی اعمال آن‌ها باشند. این مسئولیت، چونان بار امانتی است که بر دوش پیامبران نهاده شده و آن‌ها را به نظارت مستمر بر امت واداشته است.

تمایز شهادت و مشاهدت

تفاوت میان شهادت و مشاهدت، در کارکرد زمانی آن‌هاست. شاهد به آنچه در گذشته دیده گواهی می‌دهد، اما مشاهد در لحظه کنونی نظارت دارد. این تمایز، چونان تفاوت میان خاطره‌ای که در ذهن نقش بسته و منظره‌ای است که پیش چشم حاضر است.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تأکید بر جامعیت شهادت الهی و استمرار رابطه انبیا با امت‌ها، به نقد دیدگاه‌های محدودکننده پرداخته و نقش نظارتی و تربیتی پیامبران را تبیین کرده است. تشبیهات و استعارات فاخر، به غنای معنایی متن افزوده و مفاهیم عرفانی را در قالبی علمی و دانشگاهی ارائه داده است.

بخش سوم: نقدهای عرفانی و اجتماعی

نقد تفاسیر عرفانی ناسازگار

برخی تفاسیر عرفانی، که از آیه مغیبات استنباط می‌کنند، با معنای ظاهری قرآن کریم ناسازگارند. این تفاسیر، چونان شاخه‌هایی هستند که از تنه درخت قرآن جدا شده و به بیراهه می‌روند. تفسیر قرآن کریم باید با انضباط علمی و تطبیق با متن قرآنی همراه باشد.

جامعیت قرآن کریم

قرآن کریم، به‌عنوان کتابی امی، تمامی فرامین الهی را در خود جای داده و برخلاف قوانین بشری، نیازی به متمم ندارد. این جامعیت، چونان گنجینه‌ای است که تمامی نیازهای هدایتی بشر را در خود نهفته دارد.

نقد تقلید در علوم دینی

تقلید در علوم دینی باید بر اساس افضلیت علمی باشد، نه صرف زنده یا مرده بودن عالم. این معیار، چونان ترازویی است که حقیقت را از باطل جدا می‌سازد و بر ضرورت انضباط علمی در تقلید تأکید دارد.

درنگ: تقلید در علوم دینی باید بر پایه افضلیت علمی استوار باشد، نه معیارهای غیرعلمی مانند زنده یا مرده بودن عالم، که این امر بر ضرورت انضباط علمی در حوزه‌های دینی تأکید دارد.

نقد عوامل اجتماعی و انقلابی

عوامل اجتماعی نظیر عقده‌های ناشی از محرومیت‌های فرهنگی و اقتصادی، به تضعیف حرکت‌های انقلابی انجامیده است. رفتارهای غیرعقلانی و عقده‌محور، چونان خارهایی هستند که در مسیر پیشرفت انقلاب فرو می‌روند و مانع شکوفایی آن می‌شوند.

نقش اخوت دینی

اخوت دینی، که در آیه ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾ (حجرات: ۱۰) (مؤمنان جز برادر یکدیگر نیستند) تجلی یافته، می‌توانست حرکت‌های انقلابی را به موفقیت جهانی برساند. این اخوت، چونان پلی است که دل‌های مؤمنان را به یکدیگر پیوند می‌دهد.

نقد علم‌الحال

عدم اجرای قضاوت مبتنی بر وضعیت کنونی (علم‌الحال)، مانع اصلاح جامعه شده است. این قضاوت، چونان چراغی است که راه اصلاح را روشن می‌سازد و بدون آن، جامعه در تاریکی گمراهی فرو می‌رود.

نقد از بین بردن سرمایه‌های انسانی

نابودی سرمایه‌های انسانی، مانند مغزهای متفکر، به زیان جامعه است. این سرمایه‌ها، چونان گوهرهایی هستند که در صورت حفظ، می‌توانند جامعه را به سوی پیشرفت هدایت کنند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با نقد تفاسیر ناسازگار و تأکید بر جامعیت قرآن کریم، به بررسی موانع اجتماعی و انقلابی پرداخته و نقش اخوت دینی و انضباط علمی را در پیشرفت جامعه تبیین کرده است. استعارات فاخر، به غنای متن افزوده و آن را برای مخاطبان متخصص جذاب‌تر ساخته است.

نتیجه‌گیری کلی

شرح فص عیسویه از فصوص الحکم، با تکیه بر آیه ۱۱۷ سوره مائده، به تبیین مفاهیم عمیق عرفانی، کلامی و فلسفی پرداخته و با نقد تفاسیر نادرست، بر ضرورت انضباط علمی در تفسیر قرآن کریم تأکید ورزیده است. این نوشتار، با ساختاربندی علمی و بهره‌گیری از استعارات فاخر، رابطه انبیا با امت‌هایشان، جامعیت شهادت الهی، و نقش تربیتی پیامبران را در قالبی دانشگاهی ارائه کرده است. همچنین، نقدهای اجتماعی و انقلابی، به همراه تأکید بر اخوت دینی و انضباط علمی، راهکارهایی برای اصلاح جامعه ارائه داده است. این اثر، چونان چراغی است که در مسیر حقیقت‌جویی، راه پژوهشگران را روشن می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی