در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 850

متن درس





شرح فصوص الحکم: طلب الهی، عطای بی‌حساب و نقد مفهوم تنقیص در فص سلیمانی

شرح فصوص الحکم: طلب الهی، عطای بی‌حساب و نقد مفهوم تنقیص در فص سلیمانی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۸۵۰)

دیباچه

کتاب حاضر، شرحی عمیق و روشمند بر فص سلیمانی از فصوص الحکم ابن‌عربی است که با محوریت طلب الهی، عطای بی‌حساب الهی و نقد مفهوم تنقیص اخروی نگاشته شده است. این اثر، با رویکردی عرفانی و فلسفی، به کاوش در مفاهیم پیچیده عرفان نظری پرداخته و با نقدی دقیق بر تفاسیر سنتی، به‌ویژه دیدگاه‌های شیخ، به تبیین رابطه میان طلب انسانی، جود الهی و مراتب وجودی می‌پردازد..

بخش نخست: طلب الهی و مراتب آن

تمایز طلب با امر الهی و بدون آن

طلب، به‌عنوان کنشی انسانی، در صورتی که با امر الهی همراه باشد، در راستای حکمت الهی قرار می‌گیرد و هیچ‌گونه تنقیص اخروی به دنبال ندارد. اما طلب بدون امر الهی، به تغییر در خصوصیات زندگی دنیوی و اخروی منجر می‌شود. این تغییر، نه به معنای نقصان، بلکه به مثابه تحقق مرتبه‌ای خاص از وجود است که به مقتضای طلب فرد شکل می‌گیرد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که طلب، حتی بدون امر الهی، تنقیص اخروی ندارد، بلکه مراتب وجودی فرد را دگرگون می‌سازد.

چنان‌که رودی از سرچشمه‌ای واحد جاری است و در هر پیچ و خم، جلوه‌ای نو می‌یابد، طلب انسانی نیز، به مقتضای ماهیت خود، مرتبه‌ای از وجود را متعین می‌سازد، بدون آنکه کمال الهی را کاهش دهد.

درنگ: طلب با امر الهی، در راستای حکمت الهی است و تنقیص اخروی ندارد، اما طلب بدون امر الهی، مراتب وجودی فرد را دگرگون می‌سازد، نه آنکه نقصان ایجاد کند.

مثال‌های طلب و تأثیرات آن

طلب دنیا، زندگی دنیوی و اخروی خاصی را رقم می‌زند، و طلب علم، حیاتی دیگر در دنیا و آخرت پدید می‌آورد. این تفاوت، نه به معنای تنقیص، بلکه نتیجه انتخاب مرتبه‌ای خاص از وجود است. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که هر طلب، مظهر اسمی از اسماء الهی است و به مقتضای آن، جلوه‌ای از وجود را متعین می‌سازد.

همچون باغبانی که بذری خاص می‌کارد و میوه‌ای متناسب با آن برداشت می‌کند، انسان نیز با طلب خود، مرتبه‌ای از وجود را می‌پرورد که با ماهیت طلبش همخوانی دارد.

درنگ: هر طلب، مرتبه‌ای از وجود را متعین می‌سازد، بدون آنکه نقصان اخروی ایجاد کند.

طلب سلیمان و فقدان امر الهی

حضرت سلیمان، بدون امر صریح الهی، مُلکی طلب کرد که لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي («پس از من سزاوار هیچ‌کس نباشد»). این طلب، نشان‌دهنده ابتکار شخصی اوست. قرآن کریم در سوره ص، آیه ۳۵ می‌فرماید: وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ («و به من مُلکی عطا کن که پس از من سزاوار هیچ‌کس نباشد، که تو خود بخشنده‌ای»). این طلب، مظهر اسم وهاب الهی است، اما فقدان امر صریح، آن را از طلب نبوی متمایز می‌سازد.

درنگ: طلب سلیمان، بدون امر صریح الهی، مظهر اسم وهاب است، اما از طلب نبوی متمایز است.

تمایز طلب سلیمان و پیامبر

پیامبر اکرم (ص) با امر الهی، علم طلب کردند: قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا («بگو: پروردگارا، بر دانشم بیفزا» – سوره طه، آیه ۱۱۴). این طلب، به دلیل امر الهی، در مرتبه‌ای برتر قرار دارد. در مقابل، طلب سلیمان، به ابتکار شخصی او وابسته بود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که امر الهی، طلب را در راستای حکمت الهی قرار می‌دهد.

همچون ستاره‌ای که با نور خورشید درخشان‌تر می‌شود، طلب با امر الهی، در پرتو حکمت الهی به کمال می‌رسد.

درنگ: طلب پیامبر، به دلیل امر الهی، در مرتبه‌ای برتر از طلب سلیمان قرار دارد.

جمع‌بندی بخش نخست

طلب الهی، چه با امر الهی باشد و چه بدون آن، تنقیص اخروی به دنبال ندارد، بلکه مراتب وجودی فرد را دگرگون می‌سازد. طلب سلیمان، به دلیل فقدان امر صریح، از طلب نبوی متمایز است، اما هر دو در چارچوب وحدت وجود، مظهر اسماء الهی‌اند. این بخش، با تبیین تمایز میان طلب‌های مختلف، بر جود بی‌حساب الهی و نقش حکمت در تحقق مراتب وجودی تأکید دارد.

بخش دوم: عطای الهی و نقد مفهوم تنقیص

عطای الهی و فقدان حسابگری

عطای الهی، حتی اگر در دنیا دریافت شود، از مُلک آخرت کم نمی‌کند و محاسبه نمی‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که جود الهی، با حسابگری دنیوی ناسازگار است. خداوند، برخلاف انسان‌های محدود، عطای خود را محاسبه نمی‌کند و تنقیص اخروی ایجاد نمی‌شود.

همچون دریایی بی‌کران که امواجش را بی‌حساب به ساحل می‌رساند، جود الهی نیز بدون محاسبه به خلق می‌رسد.

درنگ: عطای الهی، با محاسبه دنیوی ناسازگار است و تنقیص اخروی ایجاد نمی‌کند.

نقد مفهوم تنقیص اخروی

مفهوم تنقیص اخروی، که در برخی تفاسیر سنتی مطرح شده، از منظر عرفانی نادرست است. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که طلب، حتی بدون امر الهی، تنقیص اخروی ندارد، بلکه خصوصیات زندگی دنیوی و اخروی را تغییر می‌دهد. این تغییر، نتیجه انتخاب مرتبه وجودی است، نه کاهش کمال اخروی.

چنان‌که نقاشی با انتخاب رنگ‌های متفاوت، تابلویی نو می‌آفریند، طلب انسانی نیز مرتبه‌ای جدید از وجود را رقم می‌زند، بدون آنکه کمال الهی را کاهش دهد.

درنگ: طلب، تنقیص اخروی ندارد، بلکه مراتب وجودی را دگرگون می‌سازد.

آیه عطای بی‌حساب

قرآن کریم در سوره ص، آیه ۳۹ می‌فرماید: هَٰذَا عَطَاؤُنَا فَأَنْعِمْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ («این عطای ماست، پس ببخش یا نگه دار، بدون حساب»). این آیه، به سلیمان اختیار بخشش یا امساک عطا را می‌دهد، نه به خداوند نسبت به بندگان. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این آیه، بر اختیار سلیمان در مدیریت عطای الهی دلالت دارد، نه بر مشروط بودن استجابت.

درنگ: آیه عطای بی‌حساب، بر اختیار سلیمان در مدیریت عطا دلالت دارد، نه بر مشروط بودن استجابت الهی.

نقد تفسیر نادرست آیه

برخی شارحان، آیه فَأَنْعِمْ أَوْ أَمْسِكْ را به استجابت مشروط الهی تفسیر کرده‌اند، که با سیاق آیه ناسازگار است. استاد فرزانه قدس‌سره این تفسیر را نادرست می‌دانند، زیرا آیه به سلیمان خطاب دارد، نه به بندگان عام. خلط مخاطب آیه، به برداشت‌های ناصواب منجر شده است.

همچون مسافری که مقصد را با مسیر اشتباه می‌گیرد، تفسیر نادرست آیه، معانی آن را از سیاق اصلی دور می‌سازد.

درنگ: تفسیر آیه عطای بی‌حساب به استجابت مشروط، با سیاق آیه ناسازگار است.

حذف ما یعلم در آیه

در آیه هَٰذَا عَطَاؤُنَا، عبارت «لَكَ» محذوف است و به سیاق آیه، به سلیمان اختصاص دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که حذف ما یعلم، در ادبیات عربی رایج است و فهم آن به سیاق واگذار می‌شود.

همچون گوهری که در صدف پنهان است، معنای آیه در سیاق آن آشکار می‌شود.

درنگ: حذف ما یعلم در آیه، به سیاق و مخاطب خاص (سلیمان) وابسته است.

نقد استناد به ذوق الطریق

استناد به «ذوق الطریق» به جای دلیل نقلی یا عقلی، از منظر استاد فرزانه قدس‌سره ناکافی است. این استناد، مشابه تمسک به وجدان در فقه است و فاقد اعتبار علمی است. هر ادعای عرفانی باید با نصوص دینی یا استدلال منطقی تأیید شود.

چنان‌که بنایی بدون پی محکم فرو می‌ریزد، استدلال بدون پشتوانه نقلی یا عقلی نیز سست است.

درنگ: استناد به ذوق الطریق، بدون پشتوانه نقلی یا عقلی، فاقد اعتبار علمی است.

نقد اختصاص عطای الهی

عطای الهی مختص کسی نیست و به دیگری منتقل نمی‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره ادعای برخی شارحان مبنی بر انتقال عطای دیگران به سلیمان را رد می‌کنند، زیرا هر فرد، مظهر اسماء خاصی است و عطای الهی به مقتضای وجود اوست.

همچون آینه‌ای که نور را به گونه‌ای خاص بازمی‌تاباند، هر فرد نیز عطای الهی را به مقتضای مرتبه وجودی خود دریافت می‌کند.

درنگ: عطای الهی مختص هر فرد است و به دیگری منتقل نمی‌شود.

جمع‌بندی بخش دوم

عطای الهی، بی‌حساب و بدون تنقیص اخروی است. تفسیر نادرست آیات، مانند آیه عطای بی‌حساب، و استناد به ذوق الطریق، به برداشت‌های ناصواب منجر شده است. این بخش، با تأکید بر جود بی‌حساب الهی و نقد مفهوم تنقیص، بر وحدت وجود و تخصیص مظاهر به اسماء الهی دلالت دارد.

بخش سوم: تواضع و کمال عالم

نقد خودبزرگ‌بینی در عالمان

عالم اگر خود را بزرگ و دیگران را کوچک ببیند، دچار استکبار و نادانی است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که خودبزرگ‌بینی، نشانه فقدان معرفت حقیقی و بار علمی است. عالم حقیقی، به دلیل اتصال به حق، متواضع و خاکی است.

همچون ستاره‌ای که در آسمان فروتنانه می‌درخشد، عالم حقیقی نیز با تواضع، نور معرفت را پراکنده می‌سازد.

درنگ: خودبزرگ‌بینی، نشانه فقدان معرفت حقیقی است، و عالم حقیقی با تواضع شناخته می‌شود.

مثال پهلوانان و تواضع

پهلوانان واقعی، با تواضع و افتادگی، از خودنمایی پرهیز می‌کردند، برخلاف تازه‌کاران که به خودنمایی گرایش داشتند. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که تواضع، نشانه کمال و بار حقیقی است، در حالی که خودنمایی، نشانه نقصان و خامی است.

چنان‌که کوهی استوار در برابر بادهای تند سر خم نمی‌کند، پهلوان حقیقی نیز با تواضع، استواری خود را نشان می‌دهد.

درنگ: تواضع، نشانه کمال است، و خودنمایی، نشانه نقصان و خامی.

مثال درختان میوه‌دار

درختان پرمیوه، به دلیل سنگینی بار، سر به زیرند و نیاز به تکیه‌گاه دارند، مانند عالمان حقیقی که با بار علمی و معنوی، متواضع می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره این تشبیه را برای نشان دادن کمال عالم به کار می‌برند.

همچون درختی که زیر بار میوه خمیده است، عالم حقیقی نیز زیر بار معرفت، فروتن و خاکسار است.

درنگ: بار علمی و معنوی، عالم را متواضع می‌سازد، و فقدان آن، به خودنمایی منجر می‌شود.

ادعای تأیید الهی در کلام شیخ

شیخ با عبارت «أَيَّدَنَا اللَّهُ وَإِيَّاكَ بِرُوحٍ مِنْهُ» («خداوند ما و شما را به روحی از خود تأیید کند»)، تأیید الهی را برای خود و مخاطب طلب می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این دعا را نشانه تواضع ظاهری می‌دانند، اما ساختار کلام، خود را در مرتبه‌ای متمایز قرار می‌دهد.

همچون آینه‌ای که نور را بازمی‌تاباند، دعای عالم باید با تواضع حقیقی همراه باشد تا به حقیقت متصل گردد.

درنگ: دعای تأیید الهی، نیازمند تواضع حقیقی است تا به حقیقت متصل گردد.

جمع‌بندی بخش سوم

تواضع، نشانه کمال عالم حقیقی است، و خودبزرگ‌بینی، نشانه نقصان و نادانی. مثال‌های پهلوانان و درختان پرمیوه، بر این حقیقت دلالت دارند که کمال، با فروتنی و انقطاع به حق همراه است. این بخش، با تأکید بر اهمیت تواضع، راهنمای عالمان در مسیر معرفت حقیقی است.

بخش چهارم: قوانین الهی و نقد قوانین بشری

تمایز قوانین الهی و بشری

قوانین الهی، بر اساس جود و حکمت استوارند، برخلاف قوانین بشری که به دلیل محدودیت انسان‌ها، بر تقابل و ضعف بنا شده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که خداوند، از قوت بنده برای امتحان او استفاده می‌کند، نه از ضعف.

همچون باغبانی که از بهترین نهال‌ها برای پرورش باغ استفاده می‌کند، خداوند نیز از قوت بنده برای امتحان او بهره می‌جوید.

درنگ: قوانین الهی بر جود و حکمت استوارند و از قوت بنده برای امتحان استفاده می‌کنند.

نقد قوانین بشری در مواجهه

در قوانین بشری، از نقطه ضعف حریف استفاده می‌شود، اما خداوند، از مرتبه قوت بنده وارد می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را نشانه غنای مطلق الهی می‌دانند.

چنان‌که خورشید از اوج آسمان نور می‌پراکند، خداوند نیز از مرتبه قوت بنده، امتحان او را رقم می‌زند.

درنگ: خداوند از قوت بنده برای امتحان او استفاده می‌کند، برخلاف قوانین بشری که بر ضعف استوار است.

مثال قوت معنوی

قوت معنوی یکی از اولیای الهی، در مواجهه با دشمن، به امتحان الهی منجر شد. استاد فرزانه قدس‌سره این مثال را برای نشان دادن امتحان الهی از مرتبه قوت به کار می‌برند.

همچون کوهی که در برابر طوفان استوار می‌ماند، قوت معنوی اولیای الهی نیز در امتحانات الهی درخشان است.

درنگ: قوت معنوی اولیای الهی، مظهر کمال است و در امتحانات الهی درخشان می‌شود.

نقد قاعده امتحان الهی

ادعای برخی شارحان مبنی بر امتحان الهی از نقطه قوت، فاقد دلیل نقلی یا عقلی است. استاد فرزانه قدس‌سره این قاعده را نادرست می‌دانند و تأکید دارند که هر قاعده عرفانی باید با نصوص دینی یا منطق تأیید شود.

همچون بنایی که بدون نقشه ساخته شود، قاعده بدون پشتوانه نقلی یا عقلی سست و ناپایدار است.

درنگ: قاعده امتحان الهی از نقطه قوت، بدون پشتوانه نقلی یا عقلی، نادرست است.

جمع‌بندی بخش چهارم

قوانین الهی، بر جود و حکمت استوارند و از قوت بنده برای امتحان او استفاده می‌کنند، برخلاف قوانین بشری که بر ضعف استوارند. این بخش، با نقد قواعد نادرست و تأکید بر قوت معنوی اولیای الهی، بر غنای مطلق الهی دلالت دارد.

بخش پنجم: نقد و جمع‌بندی نهایی

نقد فقدان انس با قرآن کریم

با وجود قرائت فراوان قرآن کریم در گذشته، فقدان فهم دقیق آن، به تفسیرهای نادرست منجر شده است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که قرائت بدون تأمل، مانع فهم عمیق معانی قرآنی است.

همچون چشمه‌ای که بدون بهره‌برداری خشک می‌شود، قرائت قرآن کریم بدون تأمل، به معرفت حقیقی راه نمی‌برد.

درنگ: قرائت قرآن کریم بدون تأمل، مانع فهم عمیق معانی آن است.

نقد تفسیر نادرست آیات

تفسیر نادرست آیاتی مانند فَأَنْعِمْ أَوْ أَمْسِكْ، به دلیل فقدان توجه به سیاق و مخاطب آیه، به برداشت‌های ناصواب منجر شده است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که فهم دقیق آیات، نیازمند توجه به سیاق و مرتبه وجودی است.

درنگ: فهم دقیق آیات قرآن کریم، نیازمند توجه به سیاق و مخاطب آن است.

اجر تام در طلب با امر الهی

طلب با امر الهی، حتی اگر مستجاب نشود، اجر تام دارد، زیرا بنده به وظیفه خود عمل کرده است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که امتثال امر الهی، خود کمال است، صرف‌نظر از نتیجه ظاهری.

همچون کشاورزی که بذر را با دقت می‌کارد، بنده نیز با امتثال امر الهی، به کمال می‌رسد، حتی اگر میوه‌ای ظاهری نبیند.

درنگ: طلب با امر الهی، اجر تام دارد، حتی اگر مستجاب نشود.

اختیار الهی در استجابت

خداوند در استجابت طلب، مختار است و ممکن است عطا کند یا امساک نماید. استاد فرزانه قدس‌سره این اختیار را به حکمت و مصلحت الهی نسبت می‌دهند.

همچون حکیمی که با دقت تصمیم می‌گیرد، خداوند نیز با حکمت، استجابت را رقم می‌زند.

درنگ: اختیار الهی در استجابت، به حکمت و مصلحت وابسته است.

نقد حسابگری در آخرت

برخلاف ادعای برخی شارحان، خداوند عطای خود را در آخرت محاسبه نمی‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که جود الهی، با حسابگری دنیوی ناسازگار است.

چنان‌که خورشید بی‌حساب نور می‌پراکند، خداوند نیز عطای خود را بدون محاسبه به خلق می‌رساند.

درنگ: جود الهی، با حسابگری دنیوی ناسازگار است و عطا، به کمال بنده آسیب نمی‌رساند.

آیه سؤال اخروی

قرآن کریم در سوره نحل، آیه ۹۳ می‌فرماید: لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ («حتماً از آنچه می‌کردید بازخواست خواهید شد»). این سؤال، درباره عمل به نعمت‌هاست، نه بازپس‌گیری یا تنقیص آن‌ها.

درنگ: سؤال اخروی، برای تبیین مسئولیت بنده است، نه کاهش نعمت‌های عطاشده.

آیه دعوت به طلب

قرآن کریم در سوره غافر، آیه ۶۰ می‌فرماید: ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ («مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم»). این آیه، طلب را وظیفه عام خلق می‌داند، و استجابت، به مقتضای حکمت الهی است.

همچون چشمه‌ای که به سوی همه جاری است، دعوت الهی نیز به همه خلق گسترده است.

درنگ: طلب، وظیفه عام خلق است، و استجابت، به مقتضای حکمت الهی است.

استغفار سلیمان

حضرت سلیمان پس از طلب مُلک بی‌سابقه، استغفار کرد: قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي («گفت: پروردگارا، مرا ببخش و به من مُلکی عطا کن که پس از من سزاوار هیچ‌کس نباشد» – سوره ص، آیه ۳۵). استاد فرزانه قدس‌سره این استغفار را نشانه آگاهی سلیمان از بزرگی طلبش می‌دانند.

همچون مسافری که پس از گامی بلند به سوی مقصد بازمی‌گردد، استغفار سلیمان نیز نشانه بازگشت به حق است.

درنگ: استغفار سلیمان، نشانه تواضع و آگاهی او از بزرگی طلبش است.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با نقد تفاسیر نادرست و تأکید بر فهم دقیق قرآن کریم، بر جود بی‌حساب الهی، تواضع در طلب و حکمت در استجابت دلالت دارد. استغفار سلیمان، نشانه تواضع و بازگشت به حق است، و سؤال اخروی، برای تبیین مسئولیت بنده است، نه تنقیص نعمت‌ها.

نتیجه‌گیری نهایی

این شرح، با تکیه بر مبانی عرفان نظری ابن‌عربی، به تبیین طلب الهی، عطای بی‌حساب و نقد مفهوم تنقیص در فص سلیمانی پرداخته است. تأکید بر جود بی‌حساب الهی، تمایز طلب با امر الهی و بدون آن، و نقد تفاسیر نادرست، از اصول کلیدی این تحلیل است. تواضع عالم حقیقی، تمایز قوانین الهی و بشری، و نقش استغفار سلیمان، این اثر را با مبانی عرفانی و قرآنی هم‌راستا می‌کند. این کتاب، با نگاهی عمیق به عرفان نظری، راهنمایی برای فهم دقیق‌تر فصوص الحکم ارائه می‌دهد و بر غنای مطلق حق و کمال خلق در مراتب وجودی تأکید دارد.

با نظارت صادق خادمی