متن درس
تبیین عرفانی فص داودیه فصوص الحکم: خلافت الهی و اقتدا به هدایت انبیا
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۶۶)
مقدمه: جایگاه فص داودیه در حکمت عرفانی
کتاب «فصوص الحکم» ابنعربی، چونان گوهری درخشان در آسمان عرفان نظری، به تبیین مقامات انبیا و اولیا در قالب فصوص حکمی میپردازد. فص داودیه، با تمرکز بر حکمت وجودیه و مقام خلافت الهی حضرت داود علیهالسلام، جایگاه والای او را در سلسلهمراتب عرفانی و الهیاتی ترسیم میکند. استاد فرزانه قدسسره در درسگفتار جلسه ۸۶۶، با استناد به آیات قرآن کریم و تحلیل عمیق عرفانی، به بررسی مفاهیم خلافت ظاهری و باطنی، ضرورت اقتدا به هدایت الهی، و نقد برخی عبارات ابنعربی پرداختهاند. این نوشتار، با بازنویسی علمی و آکادمیک محتوای درسگفتار، تمامی نکات و جزییات را با زبانی فاخر و متین ارائه میدهد. ساختار منظم، عناوین تخصصی، و تمثیلات ادبی، این متن را به اثری دانشگاهی و مناسب برای پژوهشگران حوزه عرفان و الهیات تبدیل کرده است، گویی چونان آیینهای که نور حقیقت قرآنی را در پرتو حکمت عرفانی بازمیتاباند.
بخش نخست: هدایت الهی و اقتدا به پیشینیان
تأکید قرآن کریم بر اقتدا به هدایت انبیا
بحث فص داودیه با استناد به آیهای از قرآن کریم آغاز میشود که محوریت هدایت الهی و اقتدا به پیشینیان را روشن میسازد:
أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ ۗ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا ۖ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَىٰ لِلْعَالَمِينَ
(انعام: ۹۰): «آنان کسانیاند که خدا هدایتشان کرده است، پس به هدایت آنان اقتدا کن. بگو: من از شما برای آن پاداشی نمیطلبم. این جز تذکری برای جهانیان نیست.»
تحلیل تفصیلی: این آیه، چونان مشعلی فروزان، راه اقتدا به هدایت الهی را نشان میدهد. منظور از هدایت در این آیه، اصول بنیادین دین است که در میان انبیا مشترک بوده و از فروع شرعی متغیر متمایز است. اقتدا به هدایت انبیا، به معنای متابعت از حقایق ثابت الهی است که نسخ نمیشوند، نه احکام شرعی که ممکن است در شریعتهای مختلف تغییر یابند. این تبیین، بر ضرورت تمرکز بر اصول دینی و پرهیز از فرو رفتن در فروع متغیر تأکید دارد.
| درنگ: اقتدا به هدایت انبیا، به معنای متابعت از اصول ثابت دینی است، نه فروع شرعی متغیر. |
توضیح تکمیلی: این آیه، بر جایگاه والای انبیا بهعنوان حاملان هدایت الهی تأکید دارد و رسول خاتم را به پیروی از اصول هدایت پیشینیان فرا میخواند، گویی چونان جریانی زلال که از سرچشمه حقیقت الهی به سوی امت جاری میشود.
نقد تفسیر نادرست آیه توسط ابنعربی
ابنعربی در تفسیر آیه مذکور، بهاشتباه اقتدا به انبیای پیشین را به معنای متابعت از خود آنها دانسته، در حالی که منظور آیه، متابعت از هدایت الهی آنهاست.
تحلیل تفصیلی: این سوءتفاهم، چونان سایهای است که بر نور حقیقت افتاده و آن را مشوش میسازد. هدایت انبیا، در اصول دینی مانند توحید، نبوت، و معاد خلاصه میشود که در همه شریعتها ثابت است. رسول خاتم صلیاللهعلیهوآله، بهعنوان ناسخ شرایع پیشین، به فروع شرعی آنها مقید نیست، بلکه به اصول مشترک آنها اقتدا میکند. این نقد، بر ضرورت فهم دقیق آیات قرآن کریم و پرهیز از تفاسیر نادرست تأکید دارد.
| درنگ: اقتدا به انبیا، به معنای متابعت از هدایت الهی آنها در اصول دینی است، نه متابعت از خود آنها یا فروع شرعی نسخشده. |
توضیح تکمیلی: این تبیین، نشاندهنده جایگاه والای رسول خاتم در تکمیل هدایت الهی است که اصول دینی را به کمال رسانده و فروع شرعی را در شریعت ختمیه بازتعریف کرده است.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با استناد به آیه ۹۰ سوره انعام، بر لزوم اقتدا به هدایت الهی انبیا تأکید کرد. این هدایت، در اصول ثابت دینی خلاصه میشود که از فروع متغیر متمایز است. نقد تفسیر ابنعربی، ضرورت فهم دقیق آیات قرآن کریم را برجسته میسازد. این بخش، چونان دریچهای است که نور هدایت قرآنی را بر مسیر عرفان نظری میتاباند.
بخش دوم: خلافت الهی: ظاهری و باطنی
تمایز خلافت ظاهری و باطنی
یکی از محورهای اصلی فص داودیه، تمایز میان خلافت ظاهری و باطنی است. خلافت باطنی، مستقیماً از خداوند دریافت میشود و نیازی به ادعا یا سند ظاهری ندارد، زیرا فرد در این مقام، مدعی جایگاه خاصی نیست. خلافت ظاهری اما نیازمند نص الهی است، چه در ظرف رسالت با اعجاز و چه در ظرف امامت با نص خاص از رسول.
تحلیل تفصیلی: خلافت باطنی، چونان جریانی زلال از سرچشمه الهی است که در قلب اولیا جاری میشود، بیآنکه نیازی به اعلام ظاهری داشته باشد. این خلافت، در ساحت ولایت عرفانی ظهور مییابد و از ادعاهای ظاهری مبراست. خلافت ظاهری اما، چونان تاجی است که با نص الهی بر سر رسولان و ائمه نهاده شده و مشروعیت آن به اعجاز یا نص خاص وابسته است.
| درنگ: خلافت باطنی بدون ادعا و نیاز به سند از خداوند دریافت میشود، در حالی که خلافت ظاهری نیازمند نص الهی است. |
توضیح تکمیلی: این تمایز، بر تفاوت میان مقامات معنوی و ظاهری تأکید دارد. خلافت باطنی، در ساحت قلب و باطن اولیا ظهور مییابد، در حالی که خلافت ظاهری، به نظام حکومتی و رهبری دینی مربوط است.
امتناع خلافت الهی بدون واسطه رسول
پس از ختم نبوت، هیچکس نمیتواند بدون واسطه رسول خاتم به خلافت الهی دست یابد، زیرا پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله، مسیر اتصال به حق را منحصر کرده است.
تحلیل تفصیلی: رسول خاتم، چونان دروازهای است که راه به سوی حقیقت الهی از او میگذرد. هرگونه ادعای اتصال مستقیم به خداوند بدون واسطه رسول، باطل است، زیرا سعه وجودی پیامبر، تمامی مسیرهای اتصال به حق را در بر گرفته است. این نکته، بر جایگاه بیبدیل رسول خاتم در نظام خلافت و ولایت تأکید دارد.
| درنگ: خلافت الهی پس از ختم نبوت، تنها از طریق واسطه رسول خاتم ممکن است و اتصال مستقیم به خداوند بدون او محال است. |
توضیح تکمیلی: این اصل، بر ضرورت تبعیت از رسول خاتم در همه مراتب خلافت، چه ظاهری و چه باطنی، تأکید دارد و هرگونه ادعای مستقل را نفی میکند.
نص الهی در خلافت ظاهری
خلافت ظاهری در ظرف رسالت با اعجاز اثبات میشود، چنانکه قرآن کریم میفرماید:
فَأْتُوا بِمِثْلِهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
(بقره: ۲۳): «اگر راست میگویید، مانند آن بیاورید.»
در ظرف امامت نیز، خلافت با نص خاص از رسول اثبات میشود، زیرا امام بدون واسطه رسول تعیین نمیگردد.
تحلیل تفصیلی: نص الهی، چونان سندی محکم است که مشروعیت خلافت ظاهری را تضمین میکند. در رسالت، اعجاز قرآن کریم این مشروعیت را اثبات میکند، و در امامت، نص صریح رسول، جانشینان او را معین میسازد. این اصل، نظام خلافت را از هرگونه گمانهزنی و ادعای بیاساس مصون میدارد.
| درنگ: خلافت ظاهری در رسالت با اعجاز و در امامت با نص خاص از رسول اثبات میشود. |
توضیح تکمیلی: این تبیین، بر اهمیت نص الهی در تعیین مشروعیت رهبری دینی تأکید دارد و نظام امامت را بهعنوان ادامه رسالت معرفی میکند.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، تمایز میان خلافت ظاهری و باطنی را تبیین کرد. خلافت باطنی، بدون ادعا و نیاز به سند، از خداوند دریافت میشود، در حالی که خلافت ظاهری نیازمند نص الهی است. امتناع خلافت بدون واسطه رسول خاتم، جایگاه بیبدیل او را در نظام ولایت و خلافت نشان میدهد. این بخش، چونان پلی است که ساحتهای ظاهری و باطنی خلافت را به هم پیوند میزند.
بخش سوم: نصب خاص و عام در خلافت ظاهری
نصب خاص: خلافت ائمه معصومین
نصب خاص، به تعیین ائمه معصومین علیهمالسلام اختصاص دارد که با ویژگیهای مشخص و غیرقابل تفسیر بهصورت جزئی معین میشوند.
تحلیل تفصیلی: نصب خاص، چونان نوری است که از جانب خداوند و به واسطه رسول خاتم بر ائمه معصومین تابیده و جایگاه آنها را در سلسله خلافت الهی روشن ساخته است. این نصب، به دلیل صراحت و دقت، از هرگونه ابهام و تعدد مصون است و مشروعیت رهبری دینی را تضمین میکند.
| درنگ: نصب خاص، مختص ائمه معصومین است که با ویژگیهای مشخص و غیرقابل تفسیر تعیین میشوند. |
توضیح تکمیلی: این اصل، بر جایگاه والای ائمه معصومین در نظام خلافت الهی تأکید دارد و آنها را بهعنوان جانشینان مستقیم رسول خاتم معرفی میکند.
نصب عام: ولایت فقیه جامعالشرایط
نصب عام، به فقیه جامعالشرایط مربوط است که باید دارای سه ویژگی باشد: اجتهاد در علوم دینی (شامل اصول، فروع، و اعتقادات)، عدالت در رفتار و امانتداری، و توانایی مدیریت کلان اجتماعی و اقتصادی.
تحلیل تفصیلی: فقیه جامعالشرایط، چونان ستونی است که بنای جامعه دینی بر آن استوار میشود. اجتهاد، او را به سرچشمه دانش دینی متصل میکند؛ عدالت، اطمینان از صداقت و امانت او را تضمین میکند؛ و مدیریت، اقتدار او را در هدایت جامعه به نمایش میگذارد. این شروط، فقاهت را از محدوده فروع فقهی فراتر برده و به مدیریت کلان جامعه گسترش میدهد.
| درنگ: فقیه جامعالشرایط باید دارای اجتهاد، عدالت، و توانایی مدیریت کلان باشد تا صلاحیت ولایت عام را داشته باشد. |
توضیح تکمیلی: این شروط، بر ضرورت جامعیت در رهبری دینی تأکید دارند و فقیه را بهعنوان ادامهدهنده راه رسول و ائمه در عصر غیبت معرفی میکنند.
نقد کاستیهای علم دینی در مدیریت کلان
علم دینی، در برخی موارد، به دلیل فقدان اقتدار و توانایی مدیریت کلان، نمیتواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. فقاهت بدون جامعیت در اجتهاد، عدالت، و مدیریت، صلاحیت مرجعیت را سلب میکند.
تحلیل تفصیلی: علم دینی، چونان درختی است که باید شاخسارهای دانش، عدالت، و اقتدار را بهصورت توأمان داشته باشد. فقدان هر یک از این ویژگیها، گویی چونان شاخهای شکسته است که توانایی باروری کامل را از درخت سلب میکند. این نقد، بر ضرورت اصلاح روشهای آموزشی و پژوهشی در علم دینی تأکید دارد.
| درنگ: علم دینی بدون اجتهاد، عدالت، و مدیریت کلان، نمیتواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. |
توضیح تکمیلی: این بخش، بر لزوم بازنگری در روشهای علم دینی تأکید دارد تا با نیازهای پیچیده جامعه مدرن هماهنگ شود.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، به بررسی نصب خاص و عام در خلافت ظاهری پرداخت. نصب خاص، مختص ائمه معصومین است که با نص صریح رسول تعیین میشوند. نصب عام، به فقیه جامعالشرایط مربوط است که باید اجتهاد، عدالت، و مدیریت را در خود جمع کند. نقد کاستیهای علم دینی، بر ضرورت جامعیت در رهبری دینی تأکید دارد. این بخش، چونان ترازویی است که مشروعیت و صلاحیت خلافت را با معیارهای الهی میسنجد.
بخش چهارم: انحرافات در فهم عرفانی و دینی
عدم تخصص و ناآگاهی
یکی از انحرافات در فهم مفاهیم عرفانی و دینی، ورود افراد بدون تخصص کافی به مباحث پیچیده است. ناآگاهی از منابع اصیل، بهویژه در حوزه ولایت، به درک ناقص و سوءتعبیر منجر میشود.
تحلیل تفصیلی: ناآگاهی، چونان غباری است که بر آیینه حقیقت مینشیند و آن را تیره میسازد. ورود به مباحث عرفانی بدون دانش کافی، گویی چونان گام نهادن در تاریکی است که به گمراهی میانجامد. این انحراف، بر ضرورت مطالعه دقیق و دسترسی به منابع اصیل تأکید دارد.
| درنگ: ناآگاهی و عدم تخصص، به درک ناقص مفاهیم عرفانی و دینی، بهویژه در حوزه ولایت، منجر میشود. |
توضیح تکمیلی: این نکته، بر اهمیت آموزش تخصصی و دسترسی به منابع معتبر در فهم عرفان نظری تأکید دارد.
سیاستزدگی و تعصب
تأثیرات سیاسی و تعصبات گروهی، قضاوت عقلانی را مختل میکند و حقایق واضح را تحریف میسازد. شیعه، بهعنوان حقیقتی ناب، نباید به تعصب بیمورد یا ادعاهای غیرمستند آلوده شود.
تحلیل تفصیلی: سیاستزدگی، چونان طوفانی است که عقل را در گرداب تعصب غرق میکند. حقیقت شیعه، گویی چونان خورشیدی است که در روز روشن میدرخشد، اما تعصب بیمورد، چونان ابری است که نور آن را میپوشاند. پاسخ به نقدها باید با استدلال قوی و گوش دادن دقیق به دیگران همراه باشد.
| درنگ: سیاستزدگی و تعصب، قضاوت عقلانی را مختل کرده و حقیقت شیعه را در معرض تحریف قرار میدهد. |
توضیح تکمیلی: این بخش، بر ضرورت گفتوگوی عقلانی و پرهیز از تعصب کورکورانه در دفاع از حقیقت تأکید دارد.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، دو انحراف اصلی در فهم عرفانی و دینی را بررسی کرد: ناآگاهی و سیاستزدگی. این انحرافات، مانع از دستیابی به حقیقت میشوند و بر ضرورت تخصص، استدلال، و پرهیز از تعصب تأکید دارند. این بخش، چونان هشداری است که پژوهشگران را به سوی مسیر روشن حقیقت رهنمون میسازد.
بخش پنجم: تقیه و حفظ دین در شرایط دشوار
تقیه بهعنوان استراتژی حفظ دین
علما در طول تاریخ، به دلیل محدودیتهای سیاسی و سلطه حکام جور، ناچار به تقیه بودهاند تا دین را حفظ کنند. تقیه گاهی به شکل تملق یا تأیید ظاهری حکام بروز کرده است.
تحلیل تفصیلی: تقیه، چونان سپری است که دین را در برابر طوفانهای سیاسی و اجتماعی حفظ میکند. این استراتژی، نه از سر ضعف، بلکه از سر حکمت و برای بقای معارف دینی به کار گرفته شده است. علما، گویی چونان باغبانانی هستند که در طوفان، از نهال دین محافظت میکنند.
| درنگ: تقیه، استراتژی حکیمانهای برای حفظ دین در شرایط دشوار است و نباید بهعنوان ضعف ایمانی تفسیر شود. |
توضیح تکمیلی: این اصل، بر پیچیدگیهای تاریخی در حفظ و انتقال معارف دینی تأکید دارد و تقیه را بهعنوان ضرورتی برای بقای دین معرفی میکند.
نمونههای تاریخی از تقیه
نمونههایی از تقیه در تاریخ، مانند اظهارات خواجه نصیرالدین طوسی در «اخلاق ناصری» درباره شراب، نشاندهنده ملاحظات سیاسی برای حفظ دین است. این اظهارات، نه از سر اعتقاد، بلکه برای امکان انتشار معارف دینی بیان شدهاند.
تحلیل تفصیلی: خواجه نصیر، چونان عالمی فرزانه، در شرایط دشوار سیاسی، با تقیه، معارف دینی را حفظ کرد. این اقدام، گویی چونان نقابی است که حقیقت را در برابر دشمنان پنهان میسازد تا در زمان مناسب آشکار شود.
| درنگ: اظهارات علما در شرایط تقیه، مانند سخنان خواجه نصیر در اخلاق ناصری، برای حفظ دین و نه از سر اعتقاد بوده است. |
توضیح تکمیلی: این نمونهها، بر ضرورت فهم شرایط تاریخی در تحلیل آثار عرفانی و دینی تأکید دارند.
قداست علما و ارتباط باطنی با معصومین
علمای راستین، با معصومین علیهمالسلام ارتباط باطنی داشتهاند، اما این ارتباط به دلیل عدم ادعای ظاهری، نیازی به سند نداشته است.
تحلیل تفصیلی: این ارتباط باطنی، چونان نوری است که در قلب علما میدرخشد و آنها را به معصومین پیوند میدهد. عدم ادعا، نشانه صدق و اخلاص آنهاست، گویی چونان چشمهای زلال که بیصدا در اعماق زمین جاری است.
| درنگ: علمای راستین، با معصومین ارتباط باطنی داشتهاند، اما عدم ادعای ظاهری، نشانه اخلاص آنهاست. |
توضیح تکمیلی: این نکته، بر تمایز میان مقام باطنی و ظاهری علما تأکید دارد و قداست واقعی را در عدم ادعا میداند.
نقد ادعاهای غیرمستند در ولایت باطنی
ادعاهای باطنی بدون سند، مشکوک است و تنها در صورتی معتبر است که بدون داعیه باشد. ادعای ولایت باطنی بدون نص، به دلیل فقدان مستندات، پذیرفتنی نیست.
تحلیل تفصیلی: ادعاهای بیاساس، چونان بادهایی هستند که در کویر حقیقت پراکنده میشوند. ولایت باطنی، تنها در سایه اخلاص و عدم ادعا معتبر است، و هرگونه داعیه بدون سند، از اعتبار ساقط است.
| درنگ: ادعای ولایت باطنی بدون سند، به دلیل فقدان مستندات، معتبر نیست و تنها در صورت عدم داعیه پذیرفتنی است. |
توضیح تکمیلی: این نقد، بر اهمیت استناد به مستندات در اثبات ادعاهای دینی و عرفانی تأکید دارد.
نمونههای معاصر از تقیه
در دوران معاصر، برخی عالمان دینی برای حفظ جایگاه معارف دینی در برابر فشارهای سیاسی، از شگردهای هوشمندانه استفاده کردهاند، مانند قرار دادن تصاویر عالمان دینی در کنار دیگر شخصیتها برای جلب توجه عمومی.
تحلیل تفصیلی: این شگردها، چونان نقشهای استادانه است که حقیقت را در پس پردهای از تدبیر حفظ میکند. عالمان دینی، با هوشیاری، از این روشها برای حفظ و انتقال معارف در شرایط دشوار بهره بردهاند.
| درنگ: تقیه در دوران معاصر، بهعنوان شگردی هوشمندانه برای حفظ معارف دینی در برابر فشارهای سیاسی به کار رفته است. |
توضیح تکمیلی: این نمونهها، بر خلاقیت و حکمت عالمان در حفظ دین در شرایط دشوار تأکید دارند.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، به بررسی تقیه بهعنوان استراتژی حفظ دین پرداخت. نمونههای تاریخی و معاصر، نشاندهنده حکمت عالمان در حفظ معارف دینی است. ارتباط باطنی علما با معصومین و نقد ادعاهای غیرمستند، بر اهمیت اخلاص و استناد در عرفان و دین تأکید دارد. این بخش، چونان آیینهای است که حکمت عالمان را در حفظ دین بازمیتاباند.
بخش ششم: نقد عبارات ابنعربی و محدودیتهای تاریخی
نقد عبارات نادرست ابنعربی
برخی عبارات ابنعربی در فصوص الحکم، به دلیل تأثیرات سیاسی و محدودیتهای اجتماعی زمانهاش، نادرست و غیرمستند به نظر میرسد. این عبارات نباید بهعنوان اعتقادات واقعی او تلقی شوند.
تحلیل تفصیلی: این عبارات، چونان سایههایی هستند که در اثر فشارهای سیاسی بر نور حقیقت عرفانی ابنعربی افتادهاند. محدودیتهای تاریخی، او را ناچار به بیان مطالبی کرده که با اعتقادات اصیل او همخوانی ندارد. این نقد، بر ضرورت بررسی انتقادی متون عرفانی در بستر تاریخی آنها تأکید دارد.
| درنگ: برخی عبارات ابنعربی در فصوص الحکم، تحت تأثیر محدودیتهای سیاسی و اجتماعی نادرست است و نباید بهعنوان اعتقادات او تلقی شود. |
توضیح تکمیلی: این نقد، بر اهمیت فهم شرایط تاریخی در تحلیل آثار عرفانی تأکید دارد و از پژوهشگران میخواهد تا متون را با دقت و در بستر زمانه بررسی کنند.
تأثیر محدودیتهای سیاسی بر عالمان
علما در طول تاریخ، به دلیل سلطه حکام جور، ناچار به بیان مطالبی بودهاند که با حقیقت همخوانی نداشته، اما برای حفظ دین ضروری بوده است.
تحلیل تفصیلی: این محدودیتها، چونان زنجیرهایی بودهاند که عالمان را در تنگنای سیاسی گرفتار کرده، اما حکمت آنها، گویی چونان کلیدی بوده که این زنجیرها را گشوده و دین را حفظ کرده است.
| درنگ: محدودیتهای سیاسی، عالمان را ناچار به بیان مطالبی برای حفظ دین کرده که با حقیقت همخوانی نداشته است. |
توضیح تکمیلی: این اصل، بر پیچیدگیهای تاریخی در حفظ معارف دینی تأکید دارد و حکمت عالمان را در این مسیر ستایش میکند.
جمعبندی بخش ششم
بخش ششم، به نقد عبارات نادرست ابنعربی و تأثیر محدودیتهای تاریخی بر آثار عرفانی پرداخت. این نقد، بر ضرورت بررسی انتقادی متون در بستر زمانه تأکید دارد و حکمت عالمان را در حفظ دین در شرایط دشوار برجسته میسازد. این بخش، چونان چراغی است که تاریکیهای تاریخی را روشن میکند.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، فص داودیه فصوص الحکم را با رویکردی علمی و آکادمیک تبیین کرد. تأکید بر اقتدا به هدایت الهی انبیا، تمایز میان خلافت ظاهری و باطنی، و ضرورت نص الهی در خلافت ظاهری، محورهای اصلی بحث را تشکیل میدهند. نقد کاستیهای علم دینی، انحرافات ناآگاهی و سیاستزدگی، و نقش تقیه در حفظ دین، بر اهمیت استدلال، تخصص، و حکمت در فهم عرفانی و دینی تأکید دارند. نقد عبارات ابنعربی و محدودیتهای تاریخی، ضرورت بررسی انتقادی متون را نشان میدهد. این اثر، چونان دریچهای است که نور حقیقت قرآنی را در پرتو حکمت عرفانی به نمایش میگذارد.
| با نظارت صادق خادمی |