در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 934

متن درس





کاوش در حکمت یحیویه: تأملی عرفانی و قرآنی در فص یحیویه فصوص الحکم

کاوش در حکمت یحیویه: تأملی عرفانی و قرآنی در فص یحیویه فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۹۳۴)

دیباچه

فص یحیویه در فصوص الحکم ابن عربی، چون آیینه‌ای است که تجلیات حکمت الهی را در ساحت وجودی حضرت مریم و عیسی علیهما‌السلام بازمی‌تاباند. این فص، با کاوش در کرامات مریم و معجزات عیسی، به تبیین مفاهیم عمیق عرفانی نظیر توحید، نبوت، کرامت، و اعجاز می‌پردازد. درس‌گفتار حاضر، که در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۵ ارائه شده، با نگاهی نقادانه و قرآنی، این فص را تحلیل کرده و با استناد به آیات قرآن کریم و اصول کلامی، دیدگاه‌های ابن عربی را مورد ارزیابی قرار داده است. این نوشتار، با تجمیع محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های تکمیلی، به ارائه متنی نظام‌مند و علمی پرداخته که چون چراغی، مسیر تأمل در حکمت یحیویه را برای سالکان معرفت روشن می‌سازد. متن با آیات قرآنی، نقدهای علمی، و تمثیلات فاخر غنی شده و ساختاری دانشگاهی یافته تا پاسخگوی نیازهای پژوهشی مخاطبان باشد.

بخش نخست: مبانی حکمت یحیویه و نقد دیدگاه ابن عربی

تبیین بسم‌الله الرحمن الرحیم

آغاز فص یحیویه با ذکر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» چون دری است که به سوی توحید و رحمانیت الهی گشوده می‌شود. این ذکر، چارچوب عرفانی بحث را ترسیم کرده و بر محوریت ذات الهی در گفتمان عرفانی تأکید دارد.

درنگ: بسم‌الله، نشانه‌ای از توحید و رجوع به رحمانیت الهی است که چارچوب عرفانی حکمت یحیویه را مشخص می‌کند.

این آغاز، چون سرآغاز کتابی آسمانی، خواننده را به تأمل در مبدأ هستی دعوت می‌کند.

نقد نسبت جذع یابس به شاهد آخر

ابن عربی، جذع یابس (تنه خشک نخل) را به عنوان شاهد آخر بر برائت حضرت مریم و نبوت حضرت عیسی معرفی کرده است. این دیدگاه، به دلیل فقدان استناد قرآنی و مغایرت با آیات، مورد نقد قرار گرفته است. قرآن کریم هیچ اشاره‌ای به شاهد بودن جذع نخل ندارد.

درنگ: ادعای ابن عربی مبنی بر شاهد بودن جذع یابس، به دلیل عدم استناد به قرآن کریم، فاقد اعتبار است.

این نقد، بر ضرورت التزام به متن قرآنی و پرهیز از گمانه‌زنی‌های بی‌اساس تأکید دارد.

نقد علمی ابن عربی

ابن عربی در علوم فقه، اصول، فلسفه، و علوم قرآنی کاستی‌هایی داشته و تنها در کلام و عرفان برجسته بوده است. با این حال، کلام او تقلیدی و عرفانش بر پایه‌هایی سست استوار است. این ضعف‌ها، به ناسازگاری برخی دیدگاه‌های او با اصول قرآنی منجر شده است.

درنگ: ضعف علمی ابن عربی در فقه، فلسفه، و علوم قرآنی، به ناسازگاری برخی دیدگاه‌هایش با قرآن کریم انجامیده است.

این نقد، بر اهمیت جامعیت علمی در تدوین معارف عرفانی تأکید می‌کند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، مبانی حکمت یحیویه را با تمرکز بر نقد دیدگاه ابن عربی تبیین کرد. بسم‌الله، چارچوب توحیدی بحث را ترسیم نمود و نقد نسبت جذع یابس به شاهد آخر، بر فقدان استناد قرآنی آن تأکید داشت. ضعف علمی ابن عربی، محدودیت‌های او را در ارائه دیدگاه‌های سازگار با قرآن کریم آشکار ساخت.

بخش دوم: تمایز معجزه و کرامت در حکمت یحیویه

تبیین معجزه و کرامت

معجزه، عملی است خارق‌العاده که پیامبر با ادعای نبوت انجام می‌دهد، در حالی که کرامت، عملی است که از ولی خدا صادر می‌شود. این تمایز، بر اساس شرح خواجه نصیرالدین طوسی در تجرید، چارچوبی دقیق برای تحلیل اعمال انبیا و اولیا ارائه می‌دهد.

درنگ: معجزه، عمل پیامبر با ادعای نبوت است، و کرامت، عمل ولی خدا بدون ادعای نبوت.

این تعریف، چون خطی است که مرز میان نبوت و ولایت را روشن می‌سازد.

کرامت مریم و معجزه عیسی

تکان دادن جذع نخل توسط حضرت مریم و ریختن خرمای تازه، کرامتی الهی است، زیرا او پیامبر نبود. در مقابل، سخن گفتن حضرت عیسی در گهواره، معجزه‌ای است که نبوت او را اثبات می‌کند.

درنگ: عمل مریم، کرامت، و عمل عیسی، معجزه است، که نقش ولایی مریم و نبوی عیسی را مشخص می‌کند.

این تمایز، چون دو بال پرنده‌ای است که حکمت یحیویه را به سوی حقیقت پرواز می‌دهد.

نقد استناد مریم و عیسی به جذع نخل

نه حضرت مریم و نه حضرت عیسی به جذع نخل یا چشمه برای اثبات برائت یا نبوت استناد نکردند. مریم تنها به عیسی اشاره کرد و عیسی نیز صرفاً نبوت خود را اعلان نمود.

درنگ: مریم و عیسی به جذع نخل یا چشمه استناد نکردند، بلکه مریم به عیسی اشاره کرد و عیسی نبوت خود را اعلان نمود.

این نقد، گویی پرده‌ای است که از حقیقت قرآنی رفع ابهام می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تبیین تمایز معجزه و کرامت، نقش ولایی مریم و نبوی عیسی را روشن ساخت. کرامت مریم در تکان دادن جذع نخل و معجزه عیسی در نطق گهواره، جایگاه هر یک را مشخص کرد. نقد عدم استناد به جذع نخل، بر التزام به متن قرآنی تأکید داشت.

بخش سوم: تحلیل آیات سوره مریم و کرامت الهی

تبیین آیات ۲۲-۲۵ سوره مریم

قرآن کریم در آیات ۲۲ تا ۲۵ سوره مریم، ماجرای زایمان حضرت مریم و کرامت الهی را چنین شرح می‌دهد:

﴿فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا﴾ (مریم: ۲۲)

ترجمه: «پس [مریم] به او باردار شد و با او به مکانی دورافتاده پناه برد.»

﴿فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ﴾ (مریم: ۲۳)

ترجمه: «و درد زایمان او را به سوی تنه درخت خرمایی کشاند.»

﴿قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا﴾ (مریم: ۲۳)

ترجمه: «گفت: ای کاش پیش از این مرده بودم و یکسره از یادها رفته بودم.»

﴿فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا﴾ (مریم: ۲۴)

ترجمه: «پس از زیر [پای] او [فرشته‌ای] او را ندا داد که غمگین مباش، پروردگارت زیر [پای] تو چشمه‌ای پدید آورده است.»

﴿وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا﴾ (مریم: ۲۵)

ترجمه: «و تنه درخت خرما را به سوی خود تکان ده، تا خرمای تازه بر تو فرو ریزد.»

این آیات، کرامت الهی به مریم را در قالب چشمه و خرمای تازه نشان می‌دهند، بدون اشاره به شاهد بودن جذع نخل.

درنگ: آیات ۲۲-۲۵ سوره مریم، کرامت الهی به مریم را تبیین می‌کنند و هیچ اشاره‌ای به شاهد بودن جذع نخل ندارند.

این آیات، چون جویبارهایی از رحمت الهی، مریم را در دشوارترین لحظات یاری رساندند.

نقد ادعای خشکی جذع نخل

ادعای خشکی جذع نخل فاقد سند قرآنی است. جذع نخل به تنه درخت خرما اشاره دارد که به دلیل ساختار طبیعی نخل (عدم وجود برگ در تنه)، ممکن است به اشتباه خشک پنداشته شود.

درنگ: ادعای خشکی جذع نخل، به دلیل فقدان سند قرآنی، نادرست است و جذع به تنه درخت خرما اشاره دارد.

این نقد، چون تیغی است که پرده‌های گمانه‌زنی را کنار می‌زند.

کرامت جذع نخل و مشابهت با مریم

جذع نخل، مانند مریم، بدون فحل (نرینه) خرمای تازه داد، که کرامتی الهی است. این مشابهت، چون آینه‌ای است که پیوند میان کرامت مریم و جذع نخل را بازمی‌تاباند.

درنگ: جذع نخل، مانند مریم، بدون فحل خرمای تازه داد، که جلوه‌ای از کرامت الهی است.

این کرامت، گویی نشانه‌ای از لطف بی‌کران الهی به مریم است.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تحلیل آیات سوره مریم، کرامت الهی به مریم را در قالب چشمه و خرمای تازه تبیین کرد. نقد ادعای خشکی جذع نخل، بر التزام به متن قرآنی تأکید داشت. مشابهت کرامت جذع نخل با مریم، پیوند عرفانی این دو را روشن ساخت.

بخش چهارم: نطق عیسی و تبیین نبوت

سخن عیسی در گهواره

حضرت عیسی در گهواره سخن گفت تا نبوت خود را اعلان کند، نه برای تبرئه مستقیم مادرش. قرآن کریم می‌فرماید:

﴿قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا﴾ (مریم: ۳۰)

ترجمه: «گفت: من بنده خدایم، به من کتاب داده و مرا پیامبر کرده است.»

این سخن، چون مشعلی است که حقیقت نبوت عیسی را در تاریکی اتهامات روشن می‌سازد.

درنگ: سخن عیسی در گهواره، برای اعلان نبوت او بود، نه تبرئه مستقیم مریم.

این تبیین، محوریت نبوت عیسی را در ماجرا برجسته می‌کند.

تبیین انشاء و اخبار

سخن عیسی («إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ») انشاء است، نه اخبار، زیرا وجود خارجی نداشته و در لحظه ایجاد شده است. انشاء، چون خلق کلامی است که حقیقت را در لحظه پدید می‌آورد.

درنگ: سخن عیسی، انشاء است، نه اخبار، زیرا در لحظه ایجاد شده و وجود خارجی پیشین نداشته است.

این تمایز، گویی کلیدی است که قفل پیچیدگی‌های کلامی را می‌گشاید.

برائت غیرمستقیم مریم

عیسی با معرفی خود به عنوان «عیسی بن مریم»، به طور غیرمستقیم برائت مادرش را نشان داد، بدون استدلال مستقیم. این عمل، چون نسیمی است که غبار اتهام را از چهره مریم می‌زداید.

درنگ: عیسی با معرفی خود به عنوان عیسی بن مریم، به طور غیرمستقیم برائت مریم را نشان داد.

این حکمت، شأن والای مریم را در نظام الهی حفظ کرد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با تمرکز بر نطق عیسی در گهواره، اعلان نبوت او را تبیین کرد. تمایز انشاء و اخبار، ماهیت کلام عیسی را روشن ساخت و برائت غیرمستقیم مریم، حکمت الهی در حفظ شأن او را نشان داد.

بخش پنجم: نقدهای کلامی و عرفانی

نقد مفهوم شاهد در فقه

ابن عربی مفهوم شاهد را به اشتباه در چارچوب شهادت فقهی به کار برده، در حالی که ماجرا از باب اعجاز و کرامت است. شهادت فقهی، نیازمند اخبار از وجود خارجی است، نه انشاء.

درنگ: کاربرد مفهوم شاهد در چارچوب فقهی توسط ابن عربی نادرست است، زیرا ماجرا از باب اعجاز و کرامت است.

این نقد، بر ضرورت دقت در کاربرد اصطلاحات علمی تأکید دارد.

نقد معجزه ناقص

معجزه باید مطابق ادعای پیامبر باشد. اگر دیوار سخن بگوید اما پیامبر را تکذیب کند، معجزه کامل نیست. معجزه، چون آینه‌ای است که باید حقیقت ادعا را بی‌ کم و کاست بازتاب دهد.

درنگ: معجزه باید مطابق ادعای پیامبر باشد، وگرنه ناقص است.

این نقد، معیار صحت معجزه را روشن می‌سازد.

نقد مقایسه عیسی و گوساله سامری

مقایسه نطق عیسی با ورور گوساله سامری نادرست است، زیرا عیسی ظهور رحمانی و گوساله ظهور شیطانی دارد. این تفاوت، چون روز و شب، آشکار است.

درنگ: نطق عیسی، ظهور رحمانی، و ورور گوساله سامری، ظهور شیطانی است، و مقایسه آن‌ها نادرست است.

این نقد، تفاوت ماهوی معجزه و فریب را تبیین می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با نقدهای کلامی و عرفانی، کاستی‌های دیدگاه ابن عربی را آشکار ساخت. نقد کاربرد نادرست شاهد، معیار صحت معجزه، و تفاوت نطق عیسی با گوساله سامری، بر ضرورت استدلال قرآنی تأکید داشت.

بخش ششم: علم پیشینی عیسی و مقام ارواح کامل

علم عیسی به آینده

حضرت عیسی، به دلیل کمال روحی، از آینده خود و امتش (نسبت ابن‌الله) آگاه بود و از ابتدا خود را عبدالله معرفی کرد. این علم، چون نوری است که تاریکی آینده را روشن می‌سازد.

درنگ: عیسی به دلیل کمال روحی، از نسبت ابن‌الله به خود آگاه بود و خود را عبدالله معرفی کرد.

این علم، جایگاه عیسی را در سلسله انبیا والا می‌سازد.

تبیین ارواح کامل

ارواح کامل، مانند عیسی، از حقایق عالم آگاهند و هیچ عملی بدون اذن آن‌ها رخ نمی‌دهد. این مقام، چون قله‌ای است که اولیای خدا بر آن ایستاده‌اند.

درنگ: ارواح کامل، از حقایق عالم آگاهند و هیچ عملی بدون اذن آن‌ها رخ نمی‌دهد.

این تبیین، مقام عرفانی انبیا را در نظام هستی روشن می‌کند.

تبیین لوح محفوظ

ارواح کامل، حقایق عالم را در لوح محفوظ، که نفس خودشان است، مشاهده می‌کنند. این علم، چون گنجی است که در سینه اولیا نهفته است.

درنگ: ارواح کامل، حقایق عالم را در لوح محفوظ نفس خود مشاهده می‌کنند.

این دیدگاه، پیوند عمیق اولیا با حقیقت وجودی را نشان می‌دهد.

تبیین عهد الست

برخی اولیا، عهد الست («قَالُوا بَلَى») را چنان به یاد دارند که گویی همین لحظه رخ داده است. این یادآوری، چون آوایی است که از ژرفای وجود اولیا برمی‌خیزد.

درنگ: برخی اولیا، عهد الست را چنان به یاد دارند که گویی هم‌اکنون رخ داده است.

این تبیین، ارتباط عرفانی اولیا با مبدأ هستی را تبیین می‌کند.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم، با تمرکز بر علم پیشینی عیسی، مقام ارواح کامل را تبیین کرد. علم عیسی به آینده، جایگاه او را والا ساخت. تبیین لوح محفوظ و عهد الست، پیوند عرفانی اولیا با حقیقت وجودی را روشن کرد.

بخش هفتم: نقد انحرافات کلامی و عرفانی

نقد نسبت ابن‌الله در مسیحیت

مسیحیت، عیسی را ابن‌الله، خدا، یا روح‌القدس می‌داند، که با سخن او («عبدالله») مغایر است. این انحراف، چون غباری است که حقیقت عیسی را پوشانده است.

درنگ: نسبت ابن‌الله در مسیحیت، با سخن عیسی («عبدالله») مغایر است و انحرافی کلامی است.

این نقد، بر التزام به قرآن کریم در شناخت عیسی تأکید دارد.

نقد تکرار سخنان بی‌اساس

تکرار سخنان بی‌اساس ابن عربی توسط برخی عالمان، به دلیل ضعف علمی، به معارف دینی آسیب زده است. این تکرار، چون سایه‌ای است که بر نور حقیقت افتاده است.

درنگ: تکرار سخنان بی‌اساس ابن عربی، به دلیل ضعف علمی، به معارف دینی آسیب می‌رساند.

این نقد، بر ضرورت بازنگری انتقادی متون عرفانی تأکید دارد.

نقد سرقت علمی

سرقت آثار علمی و ادبی در حوزه‌های دینی، به معارف دینی آسیب زده است. این عمل، چون دزدی گنجی است که به امانت سپرده شده بود.

درنگ: سرقت علمی در حوزه‌های دینی، به معارف دینی آسیب می‌زند و امانت‌داری علمی را خدشه‌دار می‌کند.

این نقد، بر اهمیت اصالت و امانت‌داری در تولید علم تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش هفتم

بخش هفتم، با نقد انحرافات کلامی و عرفانی، کاستی‌های معرفتی را آشکار ساخت. نقد نسبت ابن‌الله، تکرار سخنان بی‌اساس، و سرقت علمی، بر ضرورت التزام به قرآن و اصالت علمی تأکید داشت.

بخش هشتم: مقایسه سلام عیسی و یحیی

تبیین سلام عیسی و یحیی

سلام عیسی، به دلیل اعجازی بودن و ظرف محاجه، از سلام یحیی، که عادی و نکره است، ارفع است. سلام عیسی، چون ستاره‌ای است که در آسمان نبوت می‌درخشد.

درنگ: سلام عیسی، به دلیل اعجازی بودن، از سلام یحیی ارفع است.

این مقایسه، مراتب معنوی سلام در قرآن کریم را روشن می‌سازد.

نقد جاهلان به حقایق

جاهلان به حقایق الهی، احتمال عدم صدق در سخن عیسی را مطرح می‌کنند، که ناشی از ناآگاهی است. این جهل، چون پرده‌ای است که حقیقت را از دیدگان پنهان می‌کند.

درنگ: احتمال عدم صدق در سخن عیسی، از جهل به حقایق الهی ناشی می‌شود.

این نقد، بر اهمیت معرفت به حقایق قرآنی تأکید دارد.

تبیین قول الحق

سخن عیسی («إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ») قول الحق است، یعنی بیانگر حقیقت الهی و نبوت او. این کلام، چون گوهری است که از دریای حقیقت الهی صید شده است.

درنگ: سخن عیسی، قول الحق است که حقیقت الهی و نبوت او را بیان می‌کند.

این تبیین، اصالت کلام عیسی را در چارچوب قرآنی تأیید می‌کند.

جمع‌بندی بخش هشتم

بخش هشتم، با مقایسه سلام عیسی و یحیی، مراتب معنوی سلام عیسی را برجسته ساخت. نقد جاهلان به حقایق، بر اهمیت معرفت قرآنی تأکید داشت و تبیین قول الحق، حقیقت کلام عیسی را روشن کرد.

جمع‌بندی

فص یحیویه در فصوص الحکم، با کاوش در کرامات مریم و معجزات عیسی، دریچه‌ای به سوی حکمت الهی گشوده است. این نوشتار، با تحلیل درس‌گفتار جلسه ۹۳۴، دیدگاه‌های ابن عربی را با استناد به قرآن کریم نقد کرد. بسم‌الله، چارچوب توحیدی بحث را ترسیم نمود و نقد نسبت جذع یابس، بر التزام به متن قرآنی تأکید داشت. تمایز معجزه و کرامت، نقش ولایی مریم و نبوی عیسی را روشن ساخت. آیات سوره مریم، کرامت الهی را تبیین کردند و نطق عیسی، نبوت او را اعلان نمود. نقدهای کلامی و عرفانی، کاستی‌های علمی را آشکار ساختند و علم پیشینی عیسی، مقام ارواح کامل را نشان داد. مقایسه سلام عیسی و یحیی، مراتب معنوی را تبیین کرد. این متن، چون پلی است که سالکان را از ظواهر به سوی باطن حقیقت هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی