در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 1102

متن درس





تحلیل عرفانی فصوص الحکم: تبیین مفاهیم قدیم و حادث و نجات فرعون

تحلیل عرفانی فصوص الحکم: تبیین مفاهیم قدیم و حادث و نجات فرعون

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۱۰۲)

دیباچه

این نوشتار به کاوش در یکی از ژرف‌ترین مباحث عرفان نظری، برگرفته از شرح فصوص الحکم، اختصاص دارد که با تکیه بر آیات قرآن کریم و تأملات عمیق عرفانی، مفاهیمی چون قدیم و حادث بودن کلام الهی و نجات فرعون را بررسی می‌کند. این تحلیل، با رویکردی دقیق و علمی، به تبیین دیدگاه‌های شارح فصوص الحکم و نقد آن‌ها پرداخته و با استناد به نصوص قرآنی، کوشیده است تا حقایق عرفانی را در قالبی روشن و منسجم ارائه دهد. نوشتار حاضر، با بهره‌گیری از تمثیلات ادبی و پیوندهای معنایی، تلاش دارد تا مفاهیم پیچیده عرفانی را به گونه‌ای فصیح و متین برای مخاطبان فرهیخته روشن سازد، بی‌آنکه از چارچوب علمی و دانشگاهی خارج شود.

بخش نخست: تبیین مفهوم قدیم و حادث در عرفان نظری

مفهوم قدیم و حادث در نگاه عرفانی

در عرفان نظری، یکی از مباحث بنیادین، تمایز میان قدیم و حادث بودن عالم است. عالم، از حیث حضور در علم ازلی الهی، قدیم تلقی می‌شود، چراکه در علم خداوند، که ازلی و ابدی است، همه‌چیز از ازل موجود بوده است. اما از منظر وجود خارجی، عالم حادث است، زیرا در ظرف زمان و مکان به ظهور می‌رسد. این تمایز، ریشه در تفاوت میان مرتبه ذات الهی و مرتبه فعل الهی دارد. ذات الهی، که سرچشمه همه وجود است، از هرگونه حدوث و زوال مبراست، اما فعل الهی، که در عالم کثرت ظهور می‌یابد، در قلمرو زمان و مکان متعین می‌شود.

درنگ: عالم در علم الهی قدیم است، زیرا در ذات خداوند از ازل حاضر بوده، اما در وجود خارجی حادث است، زیرا در ظرف زمان و مکان ظهور می‌یابد.

نقد مفهوم حدوث به مثابه انتزاع

در ادامه، این دیدگاه مطرح می‌شود که مفهوم «حادث» صرفاً یک انتزاع ذهنی است و در حقیقت، چیزی به نام حادث در برابر قدیم وجود ندارد. آنچه حادث خوانده می‌شود، در واقع فعل الهی است که در ظرف ظهور متعین می‌گردد. این دیدگاه، با مبانی عرفان ابن‌عربی هم‌سو است که وجود را یگانه و متعلق به ذات الهی می‌داند. حدوث، در این نگاه، صفتی است که به ظهور فعل الهی در عالم کثرت نسبت داده می‌شود، نه آنکه حقیقتی مستقل در برابر قدیم داشته باشد. این تبیین، به مثابه کلیدی است که قفل پیچیدگی‌های وجود را می‌گشاید و نشان می‌دهد که عالم، در حقیقت، جلوه‌ای از وحدت وجود الهی است.

استناد به آیات قرآن کریم

برای تبیین مفهوم حدوث آیات، به دو آیه از قرآن کریم استناد شده است:


  • مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ


    هیچ ذکر تازه‌ای از پروردگارشان برایشان نمی‌آید، مگر آنکه آن را شنیده و به بازیگوشی می‌پردازند (سوره انبیاء، آیه ۲).

  • وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ


    و هیچ ذکر تازه‌ای از سوی رحمان برایشان نمی‌آید، مگر آنکه از آن روی‌گردان می‌شوند (سوره شعراء، آیه ۵).

این آیات، به نزول تدریجی آیات الهی اشاره دارند که به صورت «محدث» (تازه و نو) نازل می‌شوند. اما مردم، به دلیل غفلت یا بازیگوشی، به این آیات اعتنا نمی‌کنند. واژه «یلعبون» در سوره انبیاء و «معرضین» در سوره شعراء، به بی‌توجهی و عدم اهتمام مردم به آیات الهی دلالت دارد. این بی‌اعتنایی، به مثابه غفلتی است که انسان را از حقیقت توحیدی دور می‌سازد و او را در دام کثرت گرفتار می‌کند.

نقد استناد آیات به بحث قدیم و حادث

نقدی که بر استناد این آیات به بحث قدیم و حادث وارد شده، آن است که این آیات هیچ ارتباطی با این موضوع ندارند. آیات مذکور، صرفاً به رفتار انسان‌ها در مواجهه با وحی الهی پرداخته و نه به مسائل فلسفی-عرفانی قدیم و حادث. این نقد، نشان‌دهنده اهتمام به روش‌شناسی صحیح در تفسیر قرآن کریم است که از خلط مباحث عرفانی و قرآنی پرهیز می‌کند. همان‌گونه که باغبانی ماهر، شاخه‌های هرز را از درخت حقیقت جدا می‌کند، مفسر قرآن نیز باید از تحمیل مفاهیم بیگانه بر آیات پرهیز نماید.

درنگ: آیات سوره‌های انبیاء و شعراء به رفتار انسان‌ها در برابر وحی الهی اشاره دارند و ارتباطی با بحث قدیم و حادث بودن عالم ندارند.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، به تبیین مفهوم قدیم و حادث در عرفان نظری پرداخت و نشان داد که عالم، در علم الهی قدیم و در وجود خارجی حادث است. اما مفهوم حدوث، صرفاً انتزاعی ذهنی است و حقیقتی مستقل ندارد. استناد به آیات قرآن کریم برای اثبات این دیدگاه، به دلیل عدم ارتباط موضوعی، مورد نقد قرار گرفت. این تحلیل، بر اهمیت پایبندی به سیاق آیات و پرهیز از تفاسیر نادرست تأکید دارد.

بخش دوم: نقد دیدگاه شارح درباره کلام الهی

قدیم و حادث بودن کلام الهی

یکی از مناقشات مطرح در درس‌گفتار، دیدگاه شارح فصوص الحکم است که کلام الهی را از یک سو قدیم (در علم الهی) و از سوی دیگر حادث (در ظرف ظهور) می‌داند. این دیدگاه، با استدلال به آیات سوره‌های انبیاء و شعراء، مورد نقد قرار گرفته است. نقد اصلی آن است که کلام الهی نمی‌تواند به طور همزمان قدیم و حادث باشد، زیرا این دو صفت متضادند و نمی‌توان آن‌ها را به یک حقیقت نسبت داد. این مناقشه، به مثابه دو راهی است که یکی به سوی حقیقت می‌رود و دیگری به سوی تناقض.

تمثیل سکه و نقد آن

شارح، برای تبیین دیدگاه خود، به تمثیل سکه‌ای متوسل شده که یک سوی آن شیر و سوی دیگرش خط است. او عالم را به سکه‌ای تشبیه کرده که از یک سو قدیم (در علم الهی) و از سوی دیگر حادث (در وجود خارجی) است. این تمثیل، اگرچه در نگاه نخست جذاب به نظر می‌رسد، اما به دلیل تناقض درونی، ناکافی و غیرمنطقی دانسته شده است. همان‌گونه که سکه نمی‌تواند به طور همزمان در یک سو شیر و در سوی دیگر خط باشد و همچنان یک حقیقت واحد بماند، عالم نیز نمی‌تواند به طور همزمان قدیم و حادث باشد.

درنگ: تمثیل سکه برای تبیین قدیم و حادث بودن عالم، به دلیل تناقض درونی، ناکافی و غیرمنطقی است.

نقد استدلال قرآنی شارح

شارح، با استناد به آیات سوره‌های انبیاء و شعراء، کوشیده است تا دیدگاه خود را اثبات کند. اما این آیات، صرفاً به نزول آیات الهی و واکنش مردم به آن‌ها اشاره دارند و هیچ ارتباطی با بحث قدیم و حادث ندارند. این نقد، به مثابه چراغی است که تاریکی سوءتفاهم را از آیات قرآن کریم می‌زداید و بر ضرورت روش‌شناسی دقیق در تفسیر تأکید می‌کند.

احترام به قرآن کریم و پرهیز از تحریف

با لحنی آمیخته به طنز عالمانه، تأکید شده است که گرچه قرآن کریم مورد احترام است، برخی با سوءاستفاده از آن، به جای خدمت به معانی قرآنی، به تحریف معنوی آن می‌پردازند. این تحریف، به مثابه خیانتی است که در لباس احترام، حقیقت را از دیده‌ها پنهان می‌کند. احترام به قرآن کریم، در گرو فهم دقیق و پایبندی به سیاق آیات آن است.

مناقشات تاریخی درباره کلام الهی

درس‌گفتار به مناقشات تاریخی میان متکلمان درباره قدیم یا حادث بودن کلام الهی اشاره دارد. این مناقشات، که در تاریخ کلام اسلامی، به‌ویژه میان معتزله و اشاعره، چالش‌برانگیز بوده، گاه به جدال‌هایی بی‌ثمر انجامیده است. این جدال‌ها، به مثابه جنگ بر سر سایه‌ای است که از حقیقت دور افتاده و به جای روشنگری، تاریکی می‌آفریند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، به نقد دیدگاه شارح درباره قدیم و حادث بودن کلام الهی پرداخت و با استدلال و تمثیل، ناسازگاری این دیدگاه را نشان داد. آیات مورد استناد شارح، ارتباطی با این موضوع ندارند و تحریف معنوی قرآن کریم، نتیجه خلط سیاق آیات است. این تحلیل، بر ضرورت پایبندی به نصوص قرآنی و پرهیز از تفاسیر بی‌پشتوانه تأکید دارد.

بخش سوم: رحمت و عذاب الهی و نجات فرعون

تبیین رحمت و عذاب الهی

در ادامه، به مفهوم رحمت و عذاب الهی پرداخته شده است. عذاب الهی، در نگاه عرفانی، به معنای فقدان رحمت نیست، بلکه خود از سر رحمت است، زیرا رحمت الهی بر غضبش سبقت دارد. این دیدگاه، با اصل «سبقت رحمته غضبه» هم‌خوانی دارد که عذاب را نیز در راستای رحمت الهی تفسیر می‌کند. رحمت الهی، به مثابه اقیانوسی است که حتی امواج عذاب را در خود جای داده و به سوی خیر هدایت می‌کند.

درنگ: عذاب الهی، نه فقدان رحمت، بلکه جلوه‌ای از رحمت الهی است، زیرا رحمت خداوند بر غضبش پیشی دارد.

نقد دیدگاه شارح درباره نجات فرعون

یکی از موضوعات مورد بحث، دیدگاه شارح درباره نجات فرعون در آخرت است. شارح مدعی است که فرعون در آخرت نجات می‌یابد، اما این ادعا فاقد پشتوانه قرآنی است. هیچ آیه‌ای در قرآن کریم به ایمان آوردن فرعون دلالت ندارد. این نقد، به مثابه وزنه‌ای است که ترازوی حقیقت را از انحراف حفظ می‌کند و بر لزوم استناد به نصوص قرآنی تأکید دارد.

استناد به آیات درباره ایمان در زمان عذاب

برای بررسی این موضوع، به دو آیه از قرآن کریم استناد شده است:


  • فَلَمْ يَكُنْ يَنْفَعُهُمْ إِيمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبَادِهِ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْكَافِرُونَ


    اما ایمانشان هنگامی که عذاب ما را دیدند سودی به حالشان نداشت. این سنت الهی است که در میان بندگانش جاری بوده و در آنجا کافران زیان دیدند (سوره غافر، آیه ۸۵).

  • فَلَوْلَا كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ


    چرا هیچ قریه‌ای ایمان نیاورد که ایمانش به حالش سودمند افتد، جز قوم یونس که چون ایمان آوردند، عذاب رسوایی را در زندگی دنیا از آنها برداشتیم و تا مدتی آنها را برخوردار کردیم (سوره یونس، آیه ۹۸).

آیه سوره غافر، به سنت الهی اشاره دارد که ایمان در زمان عذاب پذیرفته نمی‌شود، در حالی که آیه سوره یونس، استثنای قوم یونس را نشان می‌دهد که پیش از نزول عذاب ایمان آوردند و نجات یافتند. این تمایز، به مثابه خطی است که مرز میان ایمان اختیاری و ایمان اضطراری را روشن می‌سازد.

نقد خلط آیات سوره غافر و یونس

شارح، به اشتباه آیه سوره غافر را با استثنای قوم یونس در سوره یونس خلط کرده و این دو را به هم مرتبط دانسته است. این خلط، به تحریف معنوی آیات منجر شده است. استثنای قوم یونس، به ایمان آوردن آن‌ها پیش از نزول عذاب اشاره دارد، نه ایمان در زمان عذاب. این نقد، بر اهمیت تفکیک سیاق آیات و پرهیز از سوءتفسیر تأکید دارد.

درنگ: استثنای قوم یونس در سوره یونس، به ایمان پیش از عذاب اشاره دارد و ارتباطی با آیه سوره غافر ندارد که ایمان در زمان عذاب را بی‌اثر می‌داند.

نقد دیدگاه شارح درباره ایمان فرعون

با استناد به آیات قرآن کریم، تأکید شده است که فرعون ایمانی نیاورد و ادعای نجات او در آخرت، بدون پشتوانه قرآنی است. این دیدگاه، به مثابه ادعایی است که بر پایه‌ای سست بنا شده و با نسیمی از حقیقت فرو می‌ریزد. پایبندی به نصوص قرآنی، تنها راه رهایی از تفاسیر ذوقی است.

تحریف معنوی قرآن کریم

شارح، با خارج کردن آیات از سیاق خود و تفسیر نادرست آن‌ها، به تحریف معنوی قرآن کریم متهم شده است. تحریف معنوی، به معنای سوءاستفاده از آیات برای تطبیق با دیدگاه‌های شخصی است که در اینجا مورد نقد قرار گرفته است. این تحریف، به مثابه آینه‌ای شکسته است که حقیقت را به‌گونه‌ای مخدوش نشان می‌دهد.

نقد سیاسی-اجتماعی دیدگاه شارح

با لحنی کنایی، اشاره شده است که برخی تفاسیر، مانند تبرئه فرعون، ممکن است تحت تأثیر عوامل سیاسی و برای توجیه برخی شخصیت‌ها ارائه شده باشد. این نقد، به تأثیر عوامل بیرونی بر تفسیر متون دینی اشاره دارد و نشان می‌دهد که گاه حقیقت، قربانی انگیزه‌های غیرعلمی می‌شود.

تأکید بر مراجعه مستقیم به قرآن کریم

مخاطبان به مراجعه مستقیم به قرآن کریم و پرهیز از اعتماد به تفاسیر بدون پشتوانه دعوت شده‌اند. قرآن کریم، به مثابه چشمه‌ای زلال است که حقیقت را بی‌هیچ واسطه‌ای در اختیار جویندگان قرار می‌دهد. این تأکید، بر اولویت نصوص قرآنی بر تفاسیر بشری دلالت دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، به بررسی رحمت و عذاب الهی و نقد دیدگاه شارح درباره نجات فرعون پرداخت. با استناد به آیات قرآن کریم، مشخص شد که ادعای نجات فرعون فاقد پشتوانه است و خلط آیات سوره‌های غافر و یونس، به تحریف معنوی منجر شده است. تأکید بر مراجعه مستقیم به قرآن کریم، راهگشای فهم صحیح معانی الهی است.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با کاوش در مباحث عرفان نظری فصوص الحکم، به تبیین مفاهیم قدیم و حادث، کلام الهی و نجات فرعون پرداخت. با نقد دیدگاه‌های شارح و استناد به آیات قرآن کریم، نشان داده شد که برخی تفاسیر، به دلیل خلط سیاق آیات و تحمیل مفاهیم بیگانه، از حقیقت دور افتاده‌اند. تأکید بر مراجعه مستقیم به قرآن کریم و پایبندی به نصوص آن، به مثابه مشعلی است که راه حقیقت‌جویان را روشن می‌سازد. این تحلیل، با زبانی متین و ساختاری منسجم، کوشید تا مفاهیم عرفانی را در قالبی علمی و دانشگاهی ارائه دهد.


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ


ای خداوند، درود فرست بر محمد و خاندان محمد.

با نظارت صادق خادمی