متن درس
شرح فصوص الحکم: تأملاتی در عرفان اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۱۰۴)
دیباچه
این نوشتار، با تأمل در یکی از ژرفترین مباحث عرفانی فصوص الحکم اثر شیخ اکبر محییالدین ابنعربی، به بررسی تطبیقی شخصیتهای فرعون و ابوجهل و مفاهیم بنیادین مرگ، ایمان و احتضار میپردازد. این اثر، با اتکا به آیات قرآن کریم و روایات، دیدگاههای عرفانی شیخ را تحلیل و نقد کرده و با رویکردی علمی و انتقادی، به تبیین مفاهیم عرفانی مینشیند. ساختار این نوشتار، با بهرهگیری از عناوین و زیرعناوین تخصصی، به گونهای تنظیم شده که تمامی جزئیات درسگفتار، بدون حذف یا ایجاز، با زبانی روشن و متین ارائه گردد. هدف، ارائه متنی است که چون آیینهای صاف، حقیقت معارف عرفانی را بازتاب دهد و برای پژوهشگران حوزه عرفان اسلامی، بستری برای تأمل و تعمق فراهم آورد.
بخش نخست: تبیین مفاهیم کفر و ایمان در شخصیت ابوجهل و فرعون
مفهوم عذاب اخروی و لجاجت ابوجهل
بحث با اشاره به آیهای از قرآن کریم آغاز میشود که بر عدم ایمان افرادی چون ابوجهل، حتی در مواجهه با آیات الهی، تأکید دارد:
وَمَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ الْأَخِرَوِيِّ لَا يُؤْمِنُ وَلَوْ جَاءَتْهُ كُلُّ آيَةٍ
«و کسی که کلمه عذاب اخروی بر او واجب شده، ایمان نمیآورد، حتی اگر همه آیات به سویش آید.» (یونس: ۹۶-۹۷)
این آیه، به صراحت از عناد و لجاجت افرادی حکایت دارد که قلبشان از پذیرش حقیقت محروم است. ابوجهل، بهعنوان نمادی از کفر و عناد، حتی در لحظه مرگ بر عقاید باطل خود اصرار ورزید. این لجاجت، چون سدی استوار، او را از نور هدایت محروم ساخت و نشاندهنده تأثیر عمیق تعصبات بر انحراف از مسیر حق است.
تطبیق شخصیت ابوجهل و فرعون در نگاه شیخ اکبر
شیخ اکبر، ابوجهل را در مرتبهای پستتر از فرعون میداند، زیرا فرعون به شرک معتقد بود، اما ابوجهل هیچ اعتقادی نداشت. فرعون، با پذیرش معبود، عابد و عبادت، هرچند در قالب شرک، به نوعی نظام اعتقادی پایبند بود. ادعای الوهیت او («أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى»، نازعات: ۲۴)، هرچند خطا، نشان از جسارت و شخصیتی برجسته دارد:
أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى
«من پروردگار والای شما هستم.» (نازعات: ۲۴)
در مقابل، ابوجهل حتی از گفتن «بسم الله» هراس داشت و آن را جادو میپنداشت. این تفاوت، چون آینهای است که عمق کفر ابوجهل و پیچیدگی شخصیت فرعون را نمایان میسازد. فرعون، با وجود کفر، متانتی در رفتار داشت، در حالی که ابوجهل با بیادبی و خباثت، از هرگونه چارچوب اعتقادی تهی بود.
رفتار ابوجهل در برابر دعوت پیامبر
ابوجهل، در مواجهه با دعوت پیامبر اکرم (ص) به ضیافت، با شنیدن «بسم الله»، آن را جادو تلقی کرده و از خوردن غذا امتناع میورزید. این رفتار، چون پردهای تاریک، ترس غیرمنطقی و تعصب او را آشکار میسازد. او حتی در لحظه مرگ، از پشیمانی و بازگشت به حقیقت خودداری کرد، که این امر، عمق عناد و خباثت او را نشان میدهد.
قرآن کریم، در آیهای دیگر، به نمونهای مشابه اشاره دارد:
تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ
«بریده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد.» (المسد: ۱)
این آیه، نفرین الهی علیه کسانی را بازگو میکند که در برابر حقیقت، عناد میورزند. رفتار ابوجهل در رد «بسم الله»، مصداقی از این عناد است که او را در مرتبهای پستتر از فرعون قرار میدهد.
متانت فرعون در برابر موسی (ع)
برخلاف ابوجهل، فرعون در برخورد با موسی (ع) متانتی نشان میداد که ریشه در رابطه عاطفی میان آنها داشت. این رابطه، هرچند تحت تأثیر مسائل حکومتی مختل شد، نشاندهنده پیچیدگی شخصیت فرعون است. او، برخلاف ابوجهل که از امکانات خود برای دشمنی با پیامبر (ص) بهره میجست، قادر به ایجاد پیوندی انسانی بود. این تفاوت، چون دو سوی یک ترازو، شخصیت متین فرعون و خباثت ابوجهل را نمایان میسازد.
جمعبندی بخش نخست
این بخش، با تبیین تفاوتهای بنیادین میان ابوجهل و فرعون، به تحلیل عرفانی شیخ اکبر و نقد آن پرداخت. ابوجهل، با انکار مطلق و خباثت، در برابر فرعون، که با وجود شرک، نظامی اعتقادی داشت، در مرتبهای پستتر قرار میگیرد. این تحلیل، نشاندهنده عمق نگاه عرفانی به شخصیتهای تاریخی و تأثیر تعصبات بر مسیر انسان است.
بخش دوم: مرگ، احتضار و ایمان در نگاه عرفانی
تقسیمبندی انواع مرگ
شیخ اکبر، مرگ را به سه دسته تقسیم میکند: مرگ محتضر (در حال احتضار)، مرگ فجأتی (ناگهانی)، و مرگ غفلتی (در غفلت). این تقسیمبندی، چون شاخههای درختی تنومند، به تأثیر نوع مرگ بر وضعیت روحی انسان در انتقال به عالم آخرت اشاره دارد. مرگ محتضر، فرصتی برای شهود آیات الهی فراهم میآورد، اما مرگ فجأتی و غفلتی، به دلیل ناگهانی بودن، ممکن است این فرصت را سلب کند.
ادعای شهود آیات الهی در احتضار
شیخ معتقد است که همه افراد در حال احتضار، آیات الهی را مشاهده کرده و با ایمان از دنیا میروند. این دیدگاه، چون نسیمی که بر دریاچهای آرام میوزد، به رحمت عام الهی اشاره دارد، اما به دلیل فقدان دلیل قرآنی، مورد نقد قرار گرفته است. آیات قرآن کریم، مانند:
كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا
«آیات ما را تکذیب کردند.» (اعراف: ۳۷)
نشان میدهند که برخی با کفر از دنیا میروند و ادعای ایمان همگانی در لحظه مرگ، با نصوص دینی تعارض دارد.
نقد دیدگاه شیخ درباره مرگ فجأتی
شیخ، مرگ فجأتی را مانع شهود آیات الهی میداند، زیرا روح بهناگاه از بدن خارج میشود. این دیدگاه، با این فرض که کیفیت مرگ تعیینکننده ایمان است، مورد نقد است. به عنوان مثال، مرگ ناگهانی در تصادف، لزوماً مانع ایمان نیست، زیرا کیفیت لحظه مرگ، بیش از کمیت آن، اهمیت دارد. این نقد، چون چراغی در تاریکی، بر پیچیدگی قضاوت الهی تأکید دارد.
نقد ادعای مرگ از پشت
یکی از جنجالیترین ادعاهای شیخ، این است که اگر کسی از پشت سر کشته شود، بدون ایمان از دنیا میرود. این دیدگاه، به دلیل اشاره احتمالی به شهادت امام حسین (ع)، به شدت مورد نقد قرار گرفته و نجس تلقی شده است. شهادت، چون گوهری درخشان، ارزشی فراتر از کیفیت مرگ دارد و نوع کشته شدن (از پشت یا جلو) تأثیری بر ایمان شهدا ندارد. این نقد، بر جایگاه والای شهدا و ضرورت پرهیز از قضاوتهای شتابزده تأکید دارد.
مرگ طبیعی و غیرطبیعی
مرگ طبیعی، به دو نوع حقیقی و عادی تقسیم میشود. مرگ حقیقی، چون زندگی طولانی امام زمان (عج)، شریف و گواراست و نشاندهنده تعادل طبیعی بدن است. در مقابل، مرگهای ناشی از اعتیاد، پرخوری یا خودکشی، غیرطبیعی تلقی میشوند. فرعون، به دلیل غرق شدن در دریا، به مرگ طبیعی از دنیا نرفت، و ادعای تبرئه او توسط شیخ، به دلیل تعارض با قرآن کریم، مورد نقد است:
سَاءَمَا عَمِلُوا
«بد کرداری کردند.» (توبه: ۹۸)
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با بررسی انواع مرگ و ادعاهای عرفانی شیخ اکبر، به نقد دیدگاههای او درباره ایمان در لحظه مرگ و تبرئه فرعون پرداخت. نقدهای مطرحشده، بر ضرورت استناد به نصوص دینی و پرهیز از تعابیر بدون پشتوانه تأکید دارند. این تحلیل، چون پلی است که عرفان را به نقد علمی متصل میسازد.
بخش سوم: نقد عرفانی و پایبندی به نصوص دینی
نقد تبرئه فرعون
شیخ اکبر، فرعون را از یک جهت مانند کافران و از جهت دیگر مانند مؤمنان میداند، زیرا او خدا را در قالب خود مقید کرد و حق را در صورت باطل دید. این دیدگاه، به وحدت وجود اشاره دارد، اما به دلیل فقدان سند قرآنی، نادرست است. ادعای رضایت خدا از عبادت فرعون، چون نسیمی بیریشه، فاقد پشتوانه دینی است و با آیات قرآن کریم، مانند:
لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ
«هیچ معبودی جز او نیست.» (آل عمران: ۱۸)
تعارض دارد. این نقد، بر اهمیت پایبندی به نصوص دینی تأکید میورزد.
نقد استناد به کشف عرفانی
شیخ، به کشف و شهود خود استناد میکند، اما این استناد، بدون پشتوانه نص، معتبر نیست. کشف عرفانی، چون شعلهای در باد، نمیتواند مبنای قضاوت باشد. این نقد، بر ضرورت استناد به قرآن کریم و روایات تأکید دارد و هرگونه ادعای بدون سند را رد میکند.
نقد مفهوم جهنم در دیدگاه شیخ
شیخ معتقد است جهنم موقت است و به گوشمالیهای کوچک محدود میشود. این دیدگاه، با آیات قرآن کریم، مانند:
خَالِدِينَ فِيهَا
«در آن جاودانند.» (بقره: ۳۹)
تعارض دارد. این نقد، بر دائمی بودن عذاب برای کافران تأکید میکند و ادعای شیخ را نادرست میداند.
نقد سیاسی بودن ادعاهای شیخ
برخی معتقدند که شیخ به دلیل تقیه، فرعون را تبرئه کرده است. اما این امر در مسائل اعتقادی پذیرفتنی نیست. اصول اعتقادی، چون ستونهای استوار یک بنا، نباید تحت تأثیر ملاحظات سیاسی قرار گیرند. این نقد، بر اهمیت حفظ اصول دینی تأکید دارد.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با نقد دیدگاههای شیخ اکبر درباره تبرئه فرعون، استناد به کشف عرفانی، و مفهوم جهنم، بر ضرورت پایبندی به نصوص دینی تأکید کرد. این نقدها، چون چراغی راهنما، مسیر عرفان را به سوی حقیقت قرآنی هدایت میکنند.
نتیجهگیری
این نوشتار، با بررسی دیدگاههای عرفانی شیخ اکبر درباره فرعون و ابوجهل، به تبیین مفاهیم مرگ، ایمان و احتضار پرداخت. نقدهای مطرحشده، با استناد به آیات قرآن کریم و روایات، بر ضرورت پایبندی به نصوص دینی و پرهیز از ادعاهای بدون سند تأکید دارند. این اثر، چون درختی تنومند، ریشه در معارف قرآنی دارد و شاخسار آن، تأملات عرفانی را به سوی حقیقت متعالی هدایت میکند. برای پژوهشگران عرفان اسلامی، این متن بستری است برای تعمق در پیچیدگیهای تفکر عرفانی و نقد علمی آن.