در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 1149

متن درس





شهود حقیقت در تسبیح هستی: تبیین آیه ۴۴ سوره إسراء در فص چهل و یکم فصوص الحکم

شهود حقیقت در تسبیح هستی: تبیین آیه ۴۴ سوره إسراء در فص چهل و یکم فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۱۴۹)

دیباچه

این نوشتار، با محوریت تبیین آیه شریفه «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» از سوره إسراء، به کاوش در مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی فص چهل و یکم فصوص الحکم ابن‌عربی می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره، در جلسه ۱۱۴۹ (مورخ ۱۲/۳/۱۳۸۷)، با رویکردی نقادانه و علمی، به بررسی تفاسیر نادرست از تسبیح اشیاء پرداخته و بر ضرورت پایبندی به ظاهر قرآن کریم، رعایت قواعد ادبی، و پالایش عرفان از خلط مفاهیم تأکید ورزیده‌اند. این متن، با بازنویسی محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی، به ارائه دیدگاهی منسجم و علمی در قالبی دانشگاهی می‌پردازد. هدف، تبیین تسبیح همه اشیاء به‌عنوان ظهور هویت الهی، نقد تحریفات معنوی و ادبی، و روشن‌سازی جایگاه توحید در فهم عرفانی است. این نوشتار، چون مشعلی است که مسیر معرفت را در پرتو قرآن کریم و عرفان نظری روشن می‌سازد.

درنگ: آیه ۴۴ سوره إسراء، تسبیح همه اشیاء را به حمد پروردگار نسبت داده و محور توحیدی بحث را آشکار می‌سازد.

بخش نخست: تبیین تسبیح اشیاء در آیه ۴۴ سوره إسراء

معنای ظاهری آیه

قرآن کریم در آیه ۴۴ سوره إسراء می‌فرماید:

تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ ۚ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ ۗ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا

(هفت آسمان و زمین و هر که در آن‌هاست او را تسبیح می‌گویند، و هیچ چیز نیست مگر اینکه تسبیح‌گوی اوست به حمدش، ولی شما تسبیحشان را درنمی‌یابید. او بردبار و آمرزنده است). این آیه، با صراحت بر تسبیح همه اشیاء به حمد پروردگار تأکید دارد. تسبیح، چون نغمه‌ای است که از عمق وجود هر مخلوق برمی‌خیزد و به سوی حق تعالی روانه می‌شود، و حمد، چون کلیدی است که این تسبیح را به توان الهی متصل می‌سازد.

درنگ: آیه ۴۴ إسراء، تسبیح همه اشیاء را به حمد خدا نسبت داده و بر شمولیت آن در نظام خلقت تأکید دارد.

تفسیر صحیح تسبیح

هر شیء، به توان حمد الهی، خدا را تسبیح می‌کند. این تفسیر، با ظاهر آیه سازگار است و تسبیح را نه به خود شیء، بلکه به پروردگار نسبت می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که باید گفت: «إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ لِلَّهِ بِحَمْدِ اللَّهِ»، یعنی هر شیء، خدا را با حمد خدا تسبیح می‌کند. این بیان، چون آینه‌ای است که حقیقت توحیدی آیه را بی‌هیچ تحریفی بازتاب می‌دهد.

درنگ: تسبیح هر شیء، به حمد الهی و برای خداست، نه به توان خود شیء.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با تکیه بر آیه ۴۴ سوره إسراء، تسبیح همه اشیاء را به‌عنوان ظهور حمد الهی تبیین کرد. تأکید بر تفسیر صحیح آیه، که تسبیح را به خدا و به توان حمد او نسبت می‌دهد، راه را برای فهمی توحیدی و عاری از تحریف هموار می‌سازد.

بخش دوم: نقد تحریفات معنوی و ادبی در تفسیر آیه

تحریف معنوی توسط شیخ

در تفسیر فص چهل و یکم، شیخ ابن‌عربی آیه را به‌گونه‌ای تفسیر می‌کند که گویی هر شیء خودش را تسبیح می‌کند، زیرا صنع خداست، و تسبیح خودش، تسبیح خداست. استاد فرزانه قدس‌سره این تفسیر را تحریف معنوی می‌دانند، زیرا ضمیر «بحمده» را به شیء بازمی‌گرداند، در حالی که آیه صراحتاً تسبیح را به خدا نسبت می‌دهد. این تحریف، چون غباری است که بر چهره زلال حقیقت نشسته و آن را از شفافیت دور می‌سازد.

درنگ: نسبت دادن ضمیر «بحمده» به شیء، تحریف معنوی آیه است و با ظاهر قرآن کریم ناسازگار است.

نقد خلط صنع و صانع

شیخ مدعی است که تسبیح صنع (خود شیء) همان تسبیح صانع (خدا) است، مانند تعریف بنا و بنّا که تعریف یکی، تعریف دیگری را در پی دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این تمثیل را نادرست می‌دانند، زیرا تسبیح در قرآن کریم مختص خداست و نمی‌توان آن را به خلق نسبت داد. این خلط، چون آمیختن آب زلال با گل‌آلود است که حقیقت را مشوب می‌سازد.

درنگ: تمثیل بنا و بنّا برای تسبیح صنع و صانع، به دلیل تفاوت ماهیت تسبیح و تعریف، نادرست است.

نقد تحریف ادبی

تفسیر شیخ، از منظر ادبی نیز نادرست است، زیرا «بحمده» را به شیء نسبت می‌دهد، در حالی که ضمیر باید به خدا بازگردد. اگر «بحمده» به شیء بازگردد، معنا می‌شود که شیء به توان خود خدا را تسبیح می‌کند، که با مفهوم تسبیح ناسازگار است. این نقد، چون تیغی است که پرده‌های خطا را از چهره قواعد ادبی کنار می‌زند.

درنگ: نسبت دادن «بحمده» به شیء، نقض قواعد ادبی و ناسازگار با مفهوم تسبیح است.

نقد افزودن «وَهُوَ» به آیه

شیخ، با افزودن «وَهُوَ» به آیه («إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا وَهُوَ يُسَبِّحُ»)، متن قرآن کریم را دستکاری کرده است. استاد فرزانه قدس‌سره این اقدام را تحریف متن قرآنی می‌دانند، زیرا آیه فاقد «وَهُوَ» است. این افزودن، چون دخل و تصرفی است که اصالت کلام الهی را خدشه‌دار می‌سازد.

درنگ: افزودن «وَهُوَ» به آیه، تحریف متن قرآن کریم است و از اعتبار علمی برخوردار نیست.

نقد استعمال آیه در معانی متعدد

استفاده از آیه در معانی متعدد بدون قرینه، تحریف است و باید از آن پرهیز کرد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اگر معنای آیه روشن نیست، باید آن را رها کرد و از تفاسیر بی‌اساس اجتناب نمود. این دیدگاه، چون مشعلی است که مسیر تفسیر صحیح را از بیراهه‌های گمانه‌زنی جدا می‌سازد.

درنگ: استعمال آیه در معانی متعدد بدون قرینه، تحریف است و باید به معنای ظاهری آیه پایبند ماند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با نقد تحریفات معنوی و ادبی در تفسیر آیه، بر ضرورت پایبندی به ظاهر قرآن کریم و رعایت قواعد ادبی تأکید کرد. تحریفاتی چون نسبت دادن «بحمده» به شیء، خلط صنع و صانع، و افزودن «وَهُوَ» به آیه، از منظر علمی و قرآنی نادرست‌اند و حقیقت توحیدی آیه را مخدوش می‌سازند.

بخش سوم: تسبیح و انحصار آن به خدا

تسبیح مختص خدا

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که در قرآن کریم، تسبیح برای غیر خدا وجود ندارد. ادعای تسبیح نفسی (تسبیح شیء برای خودش) نادرست است، زیرا آیه صراحتاً تسبیح را برای خدا می‌داند. این دیدگاه، با آیه

سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ

(آنچه در آسمان‌ها و زمین است برای خدا تسبیح می‌گویند؛ سوره حشر، آیه ۱) هم‌خوان است. تسبیح، چون رودی است که تنها به سوی دریای بی‌کران الهی جاری می‌شود.

درنگ: تسبیح در قرآن کریم مختص خداست و ادعای تسبیح نفسی خلق، نادرست و فاقد مبنای قرآنی است.

نقد تفسیر تسبیح نفسی

ادعای «يُسَبِّحُ نَفْسَهُ» (شیء خودش را تسبیح می‌کند) بدون قرینه، نادرست است. آیه صراحتاً تسبیح را برای خدا می‌داند و هیچ مفعولی جز خدا برای تسبیح در نظر نگرفته است. این نقد، چون نسیمی است که غبار تفاسیر نادرست را از چهره حقیقت می‌زداید.

درنگ: ادعای تسبیح نفسی، به دلیل فقدان قرینه در آیه، نادرست و ناسازگار با مفهوم توحید است.

نقد رجوع ضمیر «بحمده» به عبد

شیخ مدعی است که در مرتبه‌ای، ضمیر «بحمده» به عبد بازمی‌گردد، یعنی عبد خودش را تسبیح می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این تفسیر را نادرست می‌دانند، زیرا رجوع «بحمده» به عبد، به معنای تسبیح عبد به توان خودش است، که با مفهوم تسبیح ناسازگار است. حمد، چون گوهری است که تنها به خدا تعلق دارد و نمی‌توان آن را به مخلوق نسبت داد.

درنگ: رجوع ضمیر «بحمده» به عبد، ناسازگار با مفهوم حمد و تسبیح است و با ظاهر آیه هم‌خوانی ندارد.

نقد خلط حمد و تسبیح

حمد، مختص خداست، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید:

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

(سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است؛ سوره فاتحه، آیه ۲). نسبت دادن حمد به شیء، حتی با تقدیر مفعول، نادرست است، زیرا قرینه معین در آیه، حمد را به خدا اختصاص می‌دهد. این نقد، چون آینه‌ای است که انحصار حمد به خدا را نمایان می‌سازد.

درنگ: حمد، مختص خداست و نمی‌توان آن را به شیء نسبت داد، حتی با تقدیر مفعول.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تأکید بر انحصار تسبیح و حمد به خدا، تفاسیر نادرست شیخ را نقد کرد. تسبیح نفسی، رجوع ضمیر «بحمده» به عبد، و خلط حمد و تسبیح، همگی از منظر قرآنی و ادبی ناسازگارند. این تحلیل، حقیقت توحیدی آیه را چون ستاره‌ای درخشان در آسمان معرفت نمایان می‌سازد.

بخش چهارم: حلم و غفران الهی در آیه

معنای حلیم و غفور

آیه ۴۴ سوره إسراء، پس از تبیین تسبیح اشیاء، به صفت الهی «حَلِيمًا غَفُورًا» اشاره دارد. حلیم، به معنای کسی است که زود عقوبت نمی‌کند و از گناهان بسیار می‌گذرد. استاد فرزانه قدس‌سره، حلم الهی را به فردی تشبیه می‌کنند که به توهین‌ها اعتنا نمی‌کند و با صبر و گذشت عمل می‌کند. این صفت، چون سایه‌ای گسترده است که بندگان را در پناه رحمت الهی قرار می‌دهد.

درنگ: حلیم، به معنای عدم شتاب در عقوبت و گذشت از گناهان است و بر رحمت بی‌کران الهی دلالت دارد.

نقد نسبت «رَبِّهِ الْحَلِيمِ الْغَفُورِ»

شیخ، به اشتباه، عبارت «رَبِّهِ الْحَلِيمِ الْغَفُورِ» را به آیه نسبت داده، در حالی که آیه می‌فرماید:

إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا

(او بردبار و آمرزنده است). این تحریف، از منظر استاد فرزانه قدس‌سره، به دلیل عدم پایبندی به متن آیه، نادرست است. این نقد، چون مشعلی است که خطای افزودن تعابیر بی‌اساس به کلام الهی را روشن می‌سازد.

درنگ: نسبت دادن «رَبِّهِ الْحَلِيمِ الْغَفُورِ» به آیه، تحریف متن قرآنی است و با ظاهر آیه ناسازگار است.

غفور و تبدیل گناهان

صفت غفور، به معنای پنهان کردن گناهان و تبدیل آن‌ها به حسنات برای محبوبین است. قرآن کریم می‌فرماید:

يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ

(خداوند بدی‌هایشان را به نیکی‌ها تبدیل می‌کند؛ سوره فرقان، آیه ۷۰). استاد فرزانه قدس‌سره، با مثال حضرت موسی (ع)، که کشتن کافر به‌عنوان ذنب او به حسنه تبدیل شد، این مفهوم را تبیین می‌کنند. این تبدیل، چون کیمیایی است که گناه را به گوهر نیکی بدل می‌سازد.

درنگ: غفور بودن خدا، گناهان محبوبین را به حسنات تبدیل می‌کند، چنان‌که در مورد حضرت موسی (ع) رخ داد.

نقد معنای ستار

استاد فرزانه قدس‌سره، معنای ستار بودن خدا را مورد نقد قرار داده و تأکید دارند که پنهان کردن گناهان از خود خدا، به دلیل فراگیری علم الهی
(لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ، چیزی از علم او پنهان نمی‌ماند؛ سوره سبأ، آیه ۳)، ناممکن است. پنهان‌سازی گناهان از مردم یا ملائکه نیز بی‌معناست، زیرا خدا از همه آگاه است. این نقد، چون آینه‌ای است که تناقض میان ستر و علم الهی را نمایان می‌سازد.

درنگ: ستار بودن خدا، به معنای پنهان کردن گناهان از خودش نیست، زیرا علم الهی فراگیر است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تبیین صفات حلیم و غفور، بر رحمت بی‌کران الهی تأکید کرد. نقد تحریفات شیخ در نسبت دادن «رَبِّهِ الْحَلِيمِ الْغَفُورِ» به آیه و بررسی معنای ستار، بر ضرورت پایبندی به متن قرآن کریم و پرهیز از تفاسیر غیرمنطقی دلالت دارد.

بخش پنجم: محدودیت معرفتی انسان در فهم تسبیح

نفهمیدن تسبیح عالم

آیه ۴۴ سوره إسراء می‌فرماید:

وَلَٰكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ

(ولی شما تسبیحشان را درنمی‌یابید). این عبارت، بر ناتوانی عمومی انسان‌ها در فهم تسبیح اشیاء تأکید دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این ناتوانی را به محدودیت معرفتی انسان نسبت می‌دهند، که چون سایه‌ای بر آگاهی او افتاده و مانع درک جزئیات تسبیح عالم می‌شود.

درنگ: ناتوانی انسان در فهم تسبیح اشیاء، به محدودیت معرفتی او بازمی‌گردد.

تفاوت در فهم تسبیح

برخلاف عموم، انبیا و اولیا توانایی فهم تسبیح اشیاء را دارند. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به داستان حضرت سلیمان (ع) و فهم تسبیح مورچه، این تفاوت را تبیین می‌کنند. این توانایی، چون نوری است که در قلب اولیا تابیده و آن‌ها را به درک اسرار خلقت رهنمون می‌سازد.

درنگ: انبیا و اولیا، برخلاف عموم، توانایی فهم تسبیح اشیاء را دارند، چنان‌که در داستان سلیمان (ع) مشهود است.

تسبیح خاص هر شیء

هر شیء تسبیح خاص خود را دارد، و انسان‌ها از جزئیات آن بی‌اطلاع‌اند:

لَا نَقْدِرُ عَلَى الِاطِّلَاعِ عَلَى تَفَاصِيلِ الْوُجُودِ

(ما توانایی آگاهی از جزئیات وجود را نداریم). این تنوع، چون باغی است که هر گل آن نغمه‌ای خاص از تسبیح الهی سر می‌دهد.

درنگ: هر شیء تسبیح خاص خود را دارد، و انسان‌ها از فهم جزئیات آن ناتوان‌اند.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تأکید بر ناتوانی عمومی انسان در فهم تسبیح اشیاء، توانایی انبیا و اولیا در این زمینه را برجسته ساخت. تسبیح خاص هر شیء، نشان‌دهنده تنوع در ظهورات الهی است که تنها در پرتو معرفت اولیا قابل درک است.

بخش ششم: هویت الهی و مراتب تسبیح

هویت احدی و مراتب کونی

هویت احدی الهی در مراتب الهی و کونی ظاهر می‌شود، و تسبیح هر شیء، تسبیح هویت الهی در اوست. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که خدا هم مسبح (تسبیح‌کننده) و هم مسبَّح (تسبیح‌شده) است، زیرا فعل خلق، ظهور اوست. این دیدگاه، چون آینه‌ای است که وحدت وجود را در کثرت خلقی بازتاب می‌دهد.

درنگ: تسبیح هر شیء، ظهور هویت الهی در مراتب کونی است و خدا هم مسبح و هم مسبَّح است.

نقد روش شیخ در تفسیر

شیخ، بدون نیاز به تحریف آیه، می‌توانست به نتیجه «هُوَ الْمُسَبِّحُ وَهُوَ الْمُسَبَّحُ» برسد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این نتیجه، با توحید فعلی سازگار است، اما شیخ به اشتباه آن را از تحریف آیه استخراج کرده است. این نقد، چون مشعلی است که راه تفسیر صحیح را از بیراهه تحریف جدا می‌سازد.

درنگ: نتیجه «خدا مسبح و مسبَّح است» بدون تحریف آیه قابل دستیابی است و نیازی به دستکاری متن قرآن کریم ندارد.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، با تبیین هویت احدی الهی در مراتب کونی، تسبیح اشیاء را به‌عنوان ظهور خدا تبیین کرد. نقد روش شیخ، بر امکان دستیابی به حقیقت توحیدی بدون تحریف آیه تأکید دارد و راه را برای فهمی عمیق‌تر هموار می‌سازد.

بخش هفتم: نقد درگیری با بندگان خدا

احترام به بندگان خدا

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که درگیری با بندگان خدا، حتی اگر بد باشند، به دلیل حرمت الهی آن‌ها نادرست است. این دیدگاه، چون نوری است که بر حرمت مخلوقات به‌عنوان فعل خدا می‌تابد و از درگیری بی‌مورد نهی می‌کند.

درنگ: احترام به بندگان خدا، به دلیل حرمت الهی آن‌ها، ضروری است و درگیری با آن‌ها نادرست است.

نقد نسبت گناه به معصومین

استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به اقدامات معصومین (ع) مانند امیرالمؤمنین (ع)، تأکید دارند که کشتن کفار به اذن خدا بوده و نمی‌توان آن را ذنب دانست، زیرا معصوم گناه نمی‌کند. این نقد، چون تیغی است که نسبت‌های نادرست به معصومین را قطع می‌کند.

درنگ: اقدامات معصومین (ع) به اذن خداست و نمی‌توان آن‌ها را ذنب دانست، زیرا معصوم از گناه مبراست.

جمع‌بندی بخش هفتم

این بخش، با تأکید بر احترام به بندگان خدا و نقد نسبت گناه به معصومین، بر حرمت الهی مخلوقات و عصمت اولیا تأکید کرد. این تحلیل، جایگاه والای معصومین را در نظام خلقت روشن می‌سازد.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با کاوش در فص چهل و یکم فصوص الحکم، آیه ۴۴ سوره إسراء را به‌عنوان محور تبیین تسبیح اشیاء بررسی کرد. نقد تحریفات معنوی و ادبی شیخ، از جمله نسبت دادن «بحمده» به شیء، افزودن «وَهُوَ» به آیه، و خلط صنع و صانع، بر ضرورت پایبندی به ظاهر قرآن کریم و رعایت قواعد ادبی تأکید دارد. تسبیح، مختص خداست و حمد، گوهری است که تنها به او تعلق دارد. ناتوانی انسان در فهم تسبیح اشیاء، در برابر توانایی انبیا و اولیا، نشان‌دهنده مراتب معرفتی است. هویت احدی الهی، در مراتب کونی ظهور یافته و تسبیح هر شیء، بازتاب این هویت است. احترام به بندگان خدا و عصمت معصومین، از دیگر محورهای این تحلیل است. این نوشتار، چون چشمه‌ای زلال است که حقیقت توحیدی را در پرتو قرآن کریم و عرفان نظری به جویندگان معرفت عرضه می‌دارد.


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ


ای خداوند، درود فرست بر محمد و خاندان محمد و فرجشان را نزدیک گردان.

با نظارت صادق خادمی