متن درس
روانشناسی راستین: تأملی بر معارف دینی و اصول روانشناختی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 80)
مقدمه
روانشناسی، بهعنوان علمی که به کاوش در اعماق روح و روان آدمی میپردازد، در تلاقی با معارف دینی، بستری ژرف برای فهم حقیقت انسان و راههای سعادت او فراهم میآورد. این نوشتار، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، کوششی است برای بازنمایی اصول روانشناختی و جامعهشناختی از منظری توحیدی، که ریشه در آیات قرآن کریم و معارف اسلامی دارد.
بخش نخست: تأثیر حرکات بدنی بر روان
یکی از اصول بنیادین در روانشناسی راستین، تأثیر متقابل جسم و روان بر یکدیگر است. استاد فرزانه تأکید دارند که حرکات ساده بدنی، مانند باز نگهداشتن دستها، میتواند ذهن را از قفلشدگی و انسداد رهایی بخشد. این مفهوم، که در روانشناسی مدرن بهعنوان تأثیر زبان بدن بر حالات روانی شناخته میشود، نشاندهنده پیوند عمیق میان جسم و روح است. هنگامی که انسان دستهای خود را میبندد، گویی ذهن او نیز در تنگنای محدودیت گرفتار میشود، اما گشودگی دستها، بهسان کلیدی است که درهای آگاهی و خلاقیت را میگشاید.
درنگ: باز نگهداشتن دستها، بهعنوان نمادی از گشودگی ذهن، میتواند خلاقیت و پویایی فکری را تقویت کند. این اصل، هم در روانشناسی مدرن و هم در معارف دینی، بهعنوان راهکاری برای رهایی از انسداد ذهنی تأیید شده است.
این دیدگاه با نظریههای روانشناسی شناختی همخوانی دارد که بر تأثیر حرکات بدنی بر فرآیندهای ذهنی تأکید دارند. بهعنوان مثال، مطالعات نشان دادهاند که ژستهای بدنی باز، اعتمادبهنفس و خلاقیت را افزایش میدهند. استاد فرزانه، با تکیه بر این اصل، مخاطبان را به سادهزیستی در رفتار و پرهیز از حرکات نمایشی دعوت میکنند، گویی که هر حرکت بدن، آینهای است از حالات درونی انسان.
جمعبندی بخش نخست
تأثیر حرکات بدنی بر روان، اصلی است که نهتنها در روانشناسی مدرن، بلکه در معارف دینی نیز ریشه دارد. گشودگی در رفتار و پرهیز از انسدادهای جسمانی و روانی، راهی است بهسوی تعادل و سلامت روان. این اصل، دعوتی است به سادگی و صداقت در رفتار، که میتواند ذهن را از بند محدودیتها آزاد سازد.
بخش دوم: ضرورت فعالیت علمی مداوم
استاد فرزانه بر این باورند که فعالیت علمی مداوم، بهویژه نگارش و مطالعه مستمر، راهی است برای پویایی ذهن و رهایی از رخوت فکری. ایشان مخاطبان را ترغیب میکنند که هر شب، حتی برای زمانی کوتاه، دست به قلم برند و یا کتابی را مطالعه کنند. این توصیه، که ریشه در حکمت عملی دارد، با نظریههای روانشناسی یادگیری همسو است که بر نقش فعالیت مستمر در تقویت حافظه و خلاقیت تأکید دارند.
درنگ: نگارش و مطالعه مستمر، بهسان آبی زلال، ذهن را از غبار رخوت پاک میکند و به آن پویایی و طراوت میبخشد.
این اصل، نهتنها بهعنوان تمرینی برای تقویت ذهن، بلکه بهمثابه عبادتی معرفی میشود که انسان را به معرفت الهی نزدیکتر میسازد. استاد فرزانه تأکید دارند که هیچ مانعی نباید انسان را از این فعالیت بازدارد، چرا که دانش، چون چراغی است که تاریکیهای جهل را میزداید.
جمعبندی بخش دوم
فعالیت علمی مداوم، بهعنوان یکی از ارکان روانشناسی راستین، راهی است برای حفظ پویایی ذهن و تقویت معرفت. این اصل، که با نظریههای روانشناسی یادگیری همخوانی دارد، انسان را بهسوی تعالی فکری و معنوی هدایت میکند.
بخش سوم: نقد نظام آموزشی و روانشناسی وارداتی
استاد فرزانه، با نگاهی نقادانه، به بررسی نظام آموزشی و روانشناسی وارداتی میپردازند و معتقدند که این نظامها، به دلیل عدم تطابق با نیازهای فرهنگی و دینی جامعه، ناکارآمدند. ایشان تأکید دارند که علوم روانشناسی غربی، هرچند در جای خود ارزشمندند، اما برای جامعهای با بنیانهای توحیدی، کافی نیستند. در مقابل، معارف دانشمندانی چون غزالی و ابنسینا، هرچند کهن، اما به دلیل ریشهداری در فرهنگ دینی، از ارزش بیشتری برخوردارند.
درنگ: روانشناسی وارداتی، چون گیاهی بیریشه در خاک فرهنگ توحیدی، نمیتواند نیازهای معنوی و اجتماعی جامعه را برآورده سازد. بازگشت به معارف دینی، راهی است برای یافتن پاسخهای بومی و پایدار.
این دیدگاه با نظریههای جامعهشناسی فرهنگی همسو است که بر اهمیت انطباق نظامهای آموزشی با فرهنگ بومی تأکید دارند. استاد فرزانه، با اشاره به انقلاب توحیدی، بر این باورند که این انقلاب، با تکیه بر ایمان و اعتقاد، توانسته استکبار و الحاد را به چالش بکشد و بستری برای احیای علوم دینی فراهم آورد.
جمعبندی بخش سوم
نقد نظام آموزشی و روانشناسی وارداتی، دعوتی است به بازنگری در روشهای علمی و آموزشی، با تأکید بر انطباق با فرهنگ دینی. این اصل، راه را برای توسعه علوم بومی و توحیدی هموار میسازد.
بخش چهارم: مسئولیت علما در هدایت جامعه
علما، بهعنوان پیشوایان معنوی جامعه، نقشی بیبدیل در هدایت و انسجام اجتماعی دارند. استاد فرزانه تأکید دارند که اگر جامعه به گمراهی گراید، مسئولیت آن بر دوش علما خواهد بود. این مفهوم، که ریشه در آیات قرآن کریم دارد، با نظریههای روانشناسی اجتماعی همخوانی دارد که بر نقش رهبران دینی در تقویت انسجام اجتماعی تأکید دارند.
وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا
«و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به امر ما هدایت میکنند» (قرآن کریم، انبیاء: 73).
درنگ: علما، چون چراغهایی در تاریکی، مسئولیت هدایت جامعه بهسوی سعادت را بر عهده دارند. گمراهی جامعه، نشانهای است از کوتاهی در این وظیفه خطیر.
این اصل، نهتنها بر مسئولیت علما، بلکه بر ضرورت اخلاص و صداقت در رفتار ایشان تأکید دارد. عالم دینی باید از هرگونه سالوس و تکبر پرهیز کند تا بتواند بهراستی راهنمای جامعه باشد.
جمعبندی بخش چهارم
مسئولیت علما در هدایت جامعه، اصلی است که ریشه در معارف دینی و نظریههای روانشناسی اجتماعی دارد. این مسئولیت، نیازمند اخلاص و پرهیز از رفتارهای نمایشی است تا بتواند جامعه را بهسوی سعادت رهنمون سازد.
بخش پنجم: ریا و بیعقلی
ریا، بهعنوان نتیجه بیعقلی و فقدان معرفت، مانعی بزرگ در مسیر اخلاص و رفتار صادقانه است. استاد فرزانه تأکید دارند که ریا، چون سایهای تاریک، انسان را از نور حقیقت دور میسازد. این مفهوم با نظریههای روانشناسی شناختی همسو است که بر نقش عقل و آگاهی در رفتار اخلاقی تأکید دارند.
وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ
«و چیزی را که به آن علم نداری دنبال نکن» (قرآن کریم، اسراء: 36).
درنگ: ریا، چون غباری بر آینه عقل، حقیقت را از دید انسان پنهان میکند. عقل و معرفت، کلید رهایی از این تاریکی است.
استاد فرزانه، با تمثیلی زیبا، ریا را به رفتار نادانانی تشبیه میکنند که بهجای سادگی و صداقت، به نمایش و خودنمایی روی میآورند. این دیدگاه، انسان را به تأمل در رفتار خود و پرهیز از خودستایی دعوت میکند.
جمعبندی بخش پنجم
ریا، بهعنوان نتیجه بیعقلی، مانعی است در مسیر اخلاص و حقیقت. این اصل، با تأکید بر نقش عقل و معرفت، انسان را به سادگی و صداقت در رفتار دعوت میکند.
بخش ششم: تأثیر سالوس بر سلامت روان
سالوس و رفتارهای نمایشی، به دلیل ایجاد دلهره و استرس، به پیری زودرس و کاهش سلامت روان منجر میشوند. استاد فرزانه، با تمثیلی از زندگی روزمره، نشان میدهند که چگونه رفتارهای نمایشی، انسان را از اصالت و سلامت دور میسازد.
وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ
«و هر که را عمر دراز دهیم، او را در آفرینش واژگونه کنیم» (قرآن کریم، یس: 68).
درنگ: سالوس، چون باری سنگین بر دوش روان، انسان را بهسوی پیری زودرس و ناتوانی روانی سوق میدهد. سادگی و صداقت، راه رهایی از این بار است.
این دیدگاه با نظریههای روانشناسی سلامت همخوانی دارد که استرس مزمن را عاملی برای پیری زودرس میدانند. استاد فرزانه، با نقدی بر رفتارهای نمایشی، انسان را به سادگی و افتادگی دعوت میکنند.
جمعبندی بخش ششم
سالوس و رفتارهای نمایشی، بهعنوان موانعی برای سلامت روان، انسان را از اصالت و تعادل دور میسازند. سادگی و صداقت، کلیدهایی هستند برای حفظ سلامت روان و رهایی از دلهره.
بخش هفتم: ضرورت اخلاص در رفتار دینی
اخلاص، بهعنوان جوهره رفتار دینی، از تکبر و سالوس بهدور است. استاد فرزانه تأکید دارند که عالم دینی باید از خودستایی و نمایش پرهیز کند تا رفتارش مؤثر و صادقانه باشد.
فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ
«پس خود را تزکیه نکنید» (قرآن کریم، نجم: 32).
درنگ: اخلاص، چون نوری درخشان، قلب عالم دینی را روشن میسازد و او را از تاریکی تکبر و سالوس رهایی میبخشد.
این اصل با نظریههای روانشناسی دینی همسو است که اخلاص را پایهای برای تأثیرگذاری رفتار دینی میدانند. استاد فرزانه، با تمثیلی از رفتار پیامبران، نشان میدهند که سادگی و اخلاص، راهی است بهسوی تأثیرگذاری حقیقی.
جمعبندی بخش هفتم
اخلاص در رفتار دینی، اصلی است که عالم را بهسوی تأثیرگذاری و صداقت هدایت میکند. این اصل، با پرهیز از تکبر و سالوس، راه را برای هدایت جامعه هموار میسازد.
بخش هشتم: نقد وسواس و رفتارهای بسته
وسواس و رفتارهای بسته، نشانههایی از ذهنیت محدود و اضطراب هستند. استاد فرزانه تأکید دارند که این رفتارها، مانعی برای اخلاص و سلامت رواناند.
وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ
«و در دین بر شما سختی قرار نداده» (قرآن کریم، حج: 78).
درنگ: وسواس، چون قفلی بر درهای ذهن، انسان را در تنگنای اضطراب گرفتار میسازد. گشودگی و سادگی، کلید رهایی از این قفل است.
این دیدگاه با نظریههای روانشناسی بالینی همخوانی دارد که وسواس را نشانهای از اضطراب و محدودیت ذهنی میدانند. استاد فرزانه، با نقدی بر این رفتارها، انسان را به گشودگی و انعطاف دعوت میکنند.
جمعبندی بخش هشتم
وسواس و رفتارهای بسته، موانعی برای سلامت روان و اخلاص هستند. این اصل، با تأکید بر گشودگی و سادگی، راه را برای تعادل روانی و معنوی هموار میسازد.
بخش نهم: سادگی بهعنوان راهکار رهایی از ریا
سادگی در اعمال دینی، راهکاری است برای رهایی از ریا و پیچیدگیهای غیرضروری. استاد فرزانه تأکید دارند که اعمال ساده و صادقانه، به سلامت روان و تقویت اخلاص کمک میکنند.
قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
«بگو همانا نماز من و قربانی من و زندگی من و مرگ من برای خدای پروردگار جهانیان است» (قرآن کریم، انعام: 162).
درنگ: سادگی، چون جویباری زلال، قلب را از آلودگیهای ریا پاک میسازد و به اخلاص راه میبرد.
این اصل با نظریههای روانشناسی دینی همسو است که سادگی را عاملی برای تقویت اخلاص میدانند. استاد فرزانه، با تمثیلی از اعمال ساده دینی، انسان را به پرهیز از پیچیدگی و نمایش دعوت میکنند.
جمعبندی بخش نهم
سادگی در اعمال دینی، راهی است بهسوی اخلاص و سلامت روان. این اصل، با پرهیز از ریا و پیچیدگی، انسان را بهسوی حقیقت و صداقت هدایت میکند.
بخش دهم: نقد ادعاهای غیرواقعی در عرفان
ادعاهای غیرواقعی، مانند داشتن چشم برزخی، نشانهای از سالوس و شارلاتانیزم است که به گمراهی جامعه منجر میشود. استاد فرزانه، با نقدی صریح بر این ادعاها، بر ضرورت صداقت و هوشیاری تأکید دارند.
إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ
«همانا منافقان خدا را فریب میدهند و او فریبدهنده آنهاست» (قرآن کریم، نساء: 142).
درنگ: ادعاهای غیرواقعی، چون سرابی فریبنده، انسان را از مسیر حقیقت دور میسازد. صداقت و هوشیاری، سپری است در برابر این گمراهی.
این دیدگاه با نظریههای روانشناسی اجتماعی همخوانی دارد که باورهای کاذب را مانعی برای انسجام اجتماعی میدانند. استاد فرزانه، با تمثیلی از داستانهای تاریخی، نشان میدهند که چگونه شارلاتانیزم، جامعه را به انحراف میکشاند.
جمعبندی بخش دهم
نقد ادعاهای غیرواقعی، دعوتی است به صداقت و هوشیاری در برابر باورهای کاذب. این اصل، راه را برای انسجام اجتماعی و سلامت روان هموار میسازد.
بخش یازدهم: نقد سادهلوحی در پذیرش باورها
سادهلوحی در پذیرش باورها، به دلیل فقدان هوشیاری، به گمراهی منجر میشود. استاد فرزانه تأکید دارند که انسان باید با تفکر انتقادی، باورها را مورد ارزیابی قرار دهد.
وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ
«و چیزی را که به آن علم نداری دنبال نکن» (قرآن کریم، اسراء: 36).
درنگ: سادهلوحی، چون باتلاقی خطرناک، انسان را در گمراهی فرو میبرد. تفکر انتقادی، نوری است که راه حقیقت را روشن میسازد.
این اصل با نظریههای روانشناسی شناختی همسو است که تفکر انتقادی را ابزاری برای جلوگیری از گمراهی میدانند. استاد فرزانه، با تمثیلی از قوم بنیاسرائیل، نشان میدهند که چگونه سادهلوحی، انسان را به پرستش بتها سوق میدهد.
جمعبندی بخش یازدهم
نقد سادهلوحی، دعوتی است به تفکر انتقادی و هوشیاری در پذیرش باورها. این اصل، انسان را از گمراهی حفظ کرده و بهسوی حقیقت هدایت میکند.
بخش دوازدهم: ایمان در برابر نفاق و ترس
ایمان، برخلاف نفاق، در برابر فشارها و حملات تقویت میشود و ترس را از بین میبرد. استاد فرزانه تأکید دارند که مومن، در برابر سختیها، چون کوهی استوار، ایمانش فزونی مییابد.
فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ
«پس ایمانشان فزونی یافت و گفتند خدا ما را بس است و چه نیکو وکیلی است» (قرآن کریم، آلعمران: 173).
درنگ: ایمان، چون سپری استوار، انسان را در برابر ترس و نفاق محافظت میکند و او را بهسوی تابآوری و قدرت رهنمون میسازد.
این دیدگاه با نظریههای روانشناسی مثبت همخوانی دارد که ایمان را منبعی برای تابآوری میدانند. استاد فرزانه، با تمثیلی از رفتار مومنان در برابر دشمنان، نشان میدهند که ایمان، انسان را از ترس و سستی رهایی میبخشد.
جمعبندی بخش دوازدهم
ایمان، بهعنوان منبعی برای تابآوری، انسان را از ترس و نفاق حفظ میکند. این اصل، با تأکید بر نقش ایمان در تقویت روان، راه را برای سعادت هموار میسازد.
بخش سیزدهم: نقش اعتماد به خدا در کاهش ترس
اعتماد به خدا، بهعنوان منبعی برای امنیت روانی، ترس را از بین میبرد و به انسان قدرت میبخشد. استاد فرزانه تأکید دارند که این اعتماد، چون لنگرگاهی است که انسان را در طوفانهای زندگی استوار نگه میدارد.
أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
«آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد» (قرآن کریم، رعد: 28).
درنگ: اعتماد به خدا، چون چشمهای زلال، قلب را از اضطراب و ترس پاک میسازد و آرامش را به ارمغان میآورد.
این اصل با نظریههای روانشناسی دینی همسو است که ایمان را عاملی برای کاهش اضطراب میدانند. استاد فرزانه، با تمثیلی از داستان حضرت یونس علیهالسلام، نشان میدهند که اعتماد به خدا، حتی در سختترین شرایط، انسان را نجات میدهد.
جمعبندی بخش سیزدهم
اعتماد به خدا، راهی است بهسوی امنیت روانی و رهایی از ترس. این اصل، با تأکید بر نقش ایمان در کاهش اضطراب، انسان را بهسوی آرامش و قدرت هدایت میکند.
بخش چهاردهم: نقد رفتارهای قلدرمآبانه در تربیت
رفتارهای قلدرمآبانه در تربیت، بهجای پرورش ادب، به پرخاشگری و رفتارهای ناسالم منجر میشوند. استاد فرزانه تأکید دارند که محبت و مهربانی، کلیدهای تربیت صحیحاند.
وَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ
«و به آنها [پدر و مادر] اف نگویید» (قرآن کریم، اسراء: 23).
درنگ: محبت و مهربانی، چون نسیمی ملایم، قلب را بهسوی ادب و سلامت روانی هدایت میکند، درحالیکه قلدری، انسان را به پرخاشگری سوق میدهد.
این دیدگاه با نظریههای روانشناسی تربیتی همخوانی دارد که محبت را عاملی برای پرورش رفتارهای سالم میدانند. استاد فرزانه، با تمثیلی از روابط خانوادگی، نشان میدهند که چگونه رفتارهای خشن، به جای تربیت، به پرخاشگری منجر میشوند.
جمعبندی بخش چهاردهم
نقد رفتارهای قلدرمآبانه، دعوتی است به تربیت مبتنی بر محبت و مهربانی. این اصل، با تأکید بر نقش محبت در پرورش رفتارهای سالم، راه را برای تربیت صحیح هموار میسازد.
بخش پانزدهم: تأثیر تفرقه بر سلامت روان جامعه
تفرقه، بهعنوان عاملی برای کاهش سلامت روان و پیری زودرس، به انسجام اجتماعی آسیب میرساند. استاد فرزانه تأکید دارند که تفرقه، چون زهری کشنده، جامعه را از درون متلاشی میسازد.
وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ
«و از خدا و رسولش اطاعت کنید و با یکدیگر نزاع نکنید که سست شوید و نیرویتان از بین برود» (قرآن کریم، انفال: 46).
درنگ: تفرقه، چون طوفانی ویرانگر، انسجام اجتماعی و سلامت روان را به خطر میاندازد. وحدت و همدلی، کلیدهای حفظ جامعهاند.
این دیدگاه با نظریههای روانشناسی اجتماعی همخوانی دارد که تفرقه را منبعی برای استرس و کاهش سلامت روان میدانند. استاد فرزانه، با تمثیلی از تاریخ معاصر، نشان میدهند که چگونه تفرقه، جامعه را بهسوی ناکامی سوق میدهد.
جمعبندی بخش پانزدهم
تفرقه، مانعی بزرگ برای سلامت روان و انسجام اجتماعی است. این اصل، با تأکید بر وحدت و همدلی، راه را برای سعادت جامعه هموار میسازد.
بخش شانزدهم: لذت و محبت بهعنوان عوامل سلامت روان
محبت و انسجام اجتماعی، بهعنوان عوامل کلیدی سلامت روان، به کاهش وحشت و خشونت کمک میکنند. استاد فرزانه تأکید دارند که محبت، چون گلی معطر، قلبها را به هم پیوند میدهد.
وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ
«و میان دلهایشان الفت ایجاد کرد» (قرآن کریم، انفال: 63).
درنگ: محبت، چون نوری درخشان، قلبها را به هم پیوند میدهد و از وحشت و خشونت میرهاند.
این اصل با نظریههای روانشناسی مثبت همخوانی دارد که روابط مثبت را منبعی برای تقویت سلامت روان میدانند. استاد فرزانه، با تمثیلی از روابط اجتماعی، نشان میدهند که چگونه محبت، جامعه را بهسوی سعادت هدایت میکند.
جمعبندی بخش شانزدهم
محبت و انسجام اجتماعی، کلیدهای سلامت روان و سعادت جامعهاند. این اصل، با تأکید بر نقش روابط مثبت، راه را برای کاهش خشونت و وحشت هموار میسازد.
بخش هفدهم: نقش اخلاص در انس با مخلوقات
اخلاص در رفتار دینی، با ایجاد انس با مخلوقات، به تقویت روابط اجتماعی و سلامت روان کمک میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که اخلاص، چون پلی است که انسان را به مخلوقات الهی متصل میسازد.
قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
«بگو همانا نماز من و قربانی من و زندگی من و مرگ من برای خدای پروردگار جهانیان است» (قرآن کریم، انعام: 162).
درنگ: اخلاص، چون نسیمی ملایم، قلب را به مخلوقات الهی پیوند میدهد و روابط اجتماعی را تقویت میکند.
این اصل با نظریههای روانشناسی دینی همخوانی دارد که اخلاص را عاملی برای تقویت روابط انسانی میدانند. استاد فرزانه، با تمثیلی از نماز و سلام بر مخلوقات، نشان میدهند که چگونه اخلاص، انسان را به انس با هستی میرساند.
جمعبندی بخش هفدهم
اخلاص در رفتار دینی، راهی است بهسوی انس با مخلوقات و تقویت روابط اجتماعی. این اصل، با تأکید بر نقش اخلاص در سلامت روان، انسان را بهسوی سعادت هدایت میکند.
نتیجهگیری کلی
روانشناسی راستین، با تلفیق معارف دینی و اصول روانشناختی، چارچوبی جامع برای فهم رفتار انسانی و هدایت جامعه ارائه میدهد. این اثر، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، مفاهیمی چون تأثیر حرکات بدنی بر روان، ضرورت فعالیت علمی، نقد نظام آموزشی، مسئولیت علما، نقد ریا و سالوس، و نقش محبت و اخلاص را در قالبی علمی و دانشگاهی بازنمایی کرده است. آیات قرآن کریم، چون چراغهایی درخشان، این اصول را روشن ساخته و راه را برای پژوهشگران و اندیشمندان هموار میکنند. این کتاب، دعوتی است به تأمل در حقیقت انسان و راههای سعادت او، با زبانی که هم علمی است و هم دلنشین.
با نظارت صادق خادمی