در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

روانشناسی منطقی 94

متن درس

html

روانشناسی اجتماعی در پرتو معارف اسلامی

روانشناسی اجتماعی در پرتو معارف اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره جلسه 94

مقدمه

در گستره دانش‌های انسانی، روانشناسی اجتماعی به عنوان شاخه‌ای پویا، رفتارهای فردی را در بستر تعاملات جمعی می‌کاود و به جستجوی ریشه‌های پنهان پیوندهای انسانی می‌پردازد. این نوشتار، با الهام از آموزه‌های ژرف دینی، به کاوش در ابعاد اجتماعی نفس انسانی می‌پردازد و با نگاهی تحلیلی، پیوند میان معرفت الهی و رفتارهای روزمره را آشکار می‌سازد. همچون نهری زلال که از چشمه‌سار وحی سرچشمه می‌گیرد، این مباحث به تبیین نقش محبت، آگاهی و فرهنگ در شکل‌گیری جامعه‌ای متعادل می‌پردازد، جایی که هر فرد همچون گلی در بوستان وجود، در تعامل با دیگران به شکوفایی می‌رسد.

بخش یکم: حس ششم و ادراک اجتماعی

در عرصه روانشناسی اجتماعی، مفهوم حس ششم به عنوان ادراکی فراتر از حواس ظاهری، نقش کلیدی در فهم تعاملات انسانی ایفا می‌کند. این حس، همچون نوری پنهان در عمق وجود، افراد را قادر می‌سازد تا نیات و عواطف دیگران را بدون کلام دریابند. در تجربه‌ای روزمره، همچون هنگامی که خانواده‌ای در مکانی عمومی گرد آمده و جوانی با همراهی شریک زندگی‌اش ظاهر می‌شود، این حس ششم آشکار می‌گردد. ناظر، با دیدن صفای رخسار آنان، همچون کبوترانی که در آسمان محبت پرواز می‌کنند، به عمق پیوندشان پی می‌برد. این ادراک، نه تنها در خداحافظی ناگهانی آن جوان با ناظر، بلکه در فهم عمیق محبت پنهان جلوه‌گر می‌شود. آیت الله نکونام قدس سره تأکید می‌ورزند که طلاب علوم دینی باید این محبت را به مردم ابراز دارند، زیرا مردم همچون آینه‌ای صاف، نیات پاک را بازتاب می‌دهند. این حس ششم، در میان مردم وجود دارد و آنان را قادر می‌سازد تا خیرخواهی را از دورویی تمیز دهند. در جامعه‌ای که آخوندی همچون رستم یا گشتاسب تصور می‌شود، عقب‌ماندگی از مهربانی با مردم، همچون سدی در برابر جریان محبت، مانع پیشرفت می‌گردد. این بخش، با تأکید بر نقش حس ششم در روابط اجتماعی، به تبیین اهمیت مهربانی و صفای باطن می‌پردازد، جایی که هر تعامل همچون بذری در خاک وجود کاشته می‌شود و میوه‌اش در پیوندهای انسانی برداشت می‌گردد.

حس ششم، ادراکی است که نیات پاک را همچون نوری در تاریکی آشکار می‌سازد و مهربانی را به عنوان پلی میان دل‌ها استوار می‌کند.

جمع‌بندی بخش یکم

در پایان این بخش، حس ششم به عنوان ابزاری کلیدی در روانشناسی اجتماعی برجسته می‌شود که با تقویت مهربانی و صفای باطن، جامعه را به سوی تعالی هدایت می‌کند. این ادراک، همچون چراغی در شب، راه تعاملات انسانی را روشن می‌سازد.

بخش دوم: حیاء و نجابت در روانشناسی اجتماعی

در روانشناسی اجتماعی، تمایز میان حیاء و نجابت، کلیدی برای فهم رفتارهای انسانی است. نجابت، همچون درختی تنومند، ریشه در متانت و سنگینی دارد، حتی اگر ایمان وجود نداشته باشد؛ در حالی که حیاء، میوه معرفت است و از خلق نیکو سرچشمه می‌گیرد. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که ایمان به تنهایی حیاء نمی‌آورد، بلکه معرفت و آگاهی است که ادب را می‌پروراند. در جامعه‌ای که هزاران سال بر ایمان تأکید شده، اما از خرد و فرهنگ غفلت گردیده، بیدادگری و بی‌ادبی رواج می‌یابد. آمارها نشان می‌دهند که در مناطقی با نمازخوانان بیشتر، گاهی بی‌ادبی فزونی می‌گیرد، در حالی که در نواحی فرهنگی‌تر، متانت حاکم است. این تفاوت، همچون رودخانه‌ای که از کوهسار دانش سرازیر می‌شود، نشان‌دهنده نقش آگاهی در ایجاد حیاء است. فقر و جهل، همچون سایه‌ای تاریک، بی‌حیایی را می‌پرورانند، در حالی که علم و غنا، متانت و سنگینی می‌آورند. تأکید بیش از حد بر ایمان بدون توجه به خرد و توانمندی، همچون بستن آب به خیمه‌ای سوراخ، بی‌ثمر است. باید خرد را به مردم تزریق کرد و توانمندی را تقویت نمود، زیرا ضعیف در نظام طبیعت پامال می‌شود. فقرزدایی یا زدودن فقر، همچون پاکسازی باغ از علف‌های هرز، جامعه را به سوی تعالی می‌برد. این بخش، با کاوش در عوامل بی‌حیایی همچون فقر و جهل، به اهمیت غنا و آگاهی در روانشناسی اجتماعی می‌پردازد.

حیاء، میوه معرفت است و از خلق نیکو سرچشمه می‌گیرد، در حالی که فقر و جهل، بی‌حیایی را همچون سایه‌ای تاریک می‌پرورانند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تأکید بر نقش معرفت و آگاهی در ایجاد حیاء، نشان می‌دهد که جامعه بدون خرد و غنا، به سوی بی‌ادبی گرایش می‌یابد، و راه نجات در تزریق دانش و توانمندی نهفته است.

بخش سوم: فضولی و تجسس در روابط اجتماعی

در روانشناسی اجتماعی، فضولی و تجسس، همچون زخمی عفونی در پیکره روابط انسانی، از عقده‌ها و حقارت‌ها نشأت می‌گیرد. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که مؤمنی که از غیبت، تهمت و تجسس رنج می‌برد، چگونه می‌تواند واقعی باشد؟ در جوامع، فضولی صفتی عام است، همچون در شهری مقدس که همسایه پیش از صاحبخانه در را باز می‌کند تا ببیند چه کسی آمده. این رفتار، ریشه در فقر و بی‌نیازی دارد، زیرا آدم غنی، بی‌نیاز است و تجسس نمی‌کند. بهتر است کنار خانه کافری مودب زندگی کرد تا کنار فقیری نادان، زیرا متانت از فرهنگ می‌آید نه صرف ایمان. اقتضایی بودن این امور، همچون قانونی که بر نوع می‌رود نه فرد، نشان می‌دهد که ممکن است فقیری نجیب یا غنی شروری وجود داشته باشد، اما کلیت بر آن است. این بخش، با تحلیل نقش فقر در ایجاد تجسس، به اهمیت فرهنگ و غنا در روابط سالم می‌پردازد.

فضولی، زخمی است که از فقر و عقده سرچشمه می‌گیرد و روابط اجتماعی را همچون سمی کشنده آلوده می‌سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

فضولی و تجسس، عوامل破坏 روابط اجتماعی‌اند که با تقویت فرهنگ و غنا، می‌توان آنها را ریشه‌کن کرد و جامعه‌ای متین ساخت.

بخش چهارم: خباثت و ادراک باطنی

در روانشناسی اجتماعی، خباثت نه در اعمال عادی، بلکه در نیات پنهان ریشه دارد. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که خبیث واقعی نادر است، زیرا مردم عادی‌اند و گاه در عصبانیت عمل می‌کنند. خبیث کسی است که بدی‌ها را حس می‌کند اما تحمل نمی‌کند، حیل نمی‌زند و بغضش را پنهان نمی‌کند. این رفتار، همچون دیوانگی، نفاق است و سوء ادب با خداوند. صدق باطن باید در دل بماند و مزاحم دیگران نشود. این بخش، با کاوش در خباثت، به اهمیت تحمل و مدارا در روابط اجتماعی می‌پردازد.

خباثت، در عدم تحمل بدی‌ها و پنهان نکردن بغض نهفته است و روابط را همچون طوفانی ویرانگر درهم می‌شکند.

جمع‌بندی بخش چهارم

خباثت، با عدم مدارا همراه است و راه علاج آن در صدق باطن بدون آزار دیگران نهفته است.

بخش پنجم: جرات و ادراک در تعاملات الهی

در روانشناسی اجتماعی، جرات نه بزدلی، بلکه مقتضای طبیعت انسانی در تعاملات است. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که درخواست موسی برای دیدن خداوند، أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ (هر که در این [جهان] کور باشد در آخرت [نیز] کور و گمراه‏تر است)، مقتضای تربیت الهی است. این درخواست، همچون تمایل به دیدن گوینده در مکالمه، طبیعی است. در جوامع پیشرفته، شناسایی طرف مقابل پیش از اطاعت ضروری است، در حالی که در عقب‌مانده‌ها، بزدلی حاکم. این بخش، با تحلیل جرات در تعاملات، به اهمیت معرفت و حضور می‌پردازد.

جرات، مقتضای طبیعت انسانی است و ترس را همچون سایه‌ای از دل می‌زداید.

جمع‌بندی بخش پنجم

جرات، عامل افزایش معرفت است و در تعاملات الهی، به قرب بیشتر منجر می‌شود.

بخش ششم: حسادت در رفتارهای حیوانی و انسانی

در روانشناسی اجتماعی، حسادت همچون زنبوری که نیش می‌زند و می‌میرد، خودویرانگر است. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که زنبور عسل، با حسادت، گل‌ها را خراب می‌کند و حتی در مرگ راضی است. این رفتار، در انسان‌ها نیز دیده می‌شود، جایی که عالمان اجازه نمی‌دهند دیگران برجسته شوند. این بخش، با تمثیل حیوانی، حسادت را تحلیل می‌کند.

حسادت، همچون نیش زنبور، خود و دیگران را نابود می‌سازد.

جمع‌بندی بخش ششم

حسادت، عامل破坏 روابط است و شناخت آن، راهی به سوی تعالی اجتماعی می‌گشاید.

بخش هفتم: عرفان واقعی و صفات اولیا

در روانشناسی اجتماعی، عرفان واقعی با صفای اولیا همراه است. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که معصومین با صفا و صداقت زندگی می‌کردند و مشکلات ناسوتی را حل می‌نمودند. دشمنان، عرفان را با تحریف خراب کردند. این بخش، به اهمیت حل مشکلات دنیوی در عرفان می‌پردازد.

عرفان، با حل مشکلات دنیوی، همچون پلی به سوی کمال الهی است.

جمع‌بندی بخش هفتم

عرفان بدون صفای باطن، به جنون منجر می‌شود و راه حقیقی در پیروی از معصومین است.

بخش هشتم: محبت الهی و روابط اجتماعی

در روانشناسی اجتماعی، محبت الهی به جای خوف، مردم را به سوی خدا می‌کشاند. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که خدا شیرین است و اگر جمالش را نشان دهیم، مردم دنبالش می‌روند. وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ (و کسانی که ایمان آورده‏اند دوستی‏شان به خدا سخت‏تر است). این بخش، به نقش عشق در عبادت می‌پردازد.

محبت الهی، همچون عسلی شیرین، دل‌ها را به سوی کمال می‌کشاند.

جمع‌بندی بخش هشتم

محبت، عامل جدایی‌ناپذیر از خدا است و عبادت خوفی را بی‌ثمر می‌سازد.

بخش نهم: خودبرتربینی و اخلاق اجتماعی

در روانشناسی اجتماعی، خودبرتربینی، همچون سدی در برابر مهربانی، روابط را نابود می‌کند. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که اولیا از جلال الهی خوف داشتند، نه از بهشت و جهنم. این بخش، به اهمیت تواضع می‌پردازد.

خودبرتربینی، دل‌ها را از مهربانی خالی می‌کند و روابط را ویران می‌سازد.

جمع‌بندی بخش نهم

تواضع، کلید روابط سالم است و خودبرتربینی را ریشه‌کن می‌کند.

بخش دهم: مصلحت در انتقال معارف

در روانشناسی اجتماعی، سالک کامل می‌تواند معارف را منتقل کند، اما با مصلحت. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که نواب امام زمان چهار تن بودند و انتخاب بر اساس کمال بود. این بخش، به اهمیت مصلحت می‌پردازد.

مصلحت، همچون کلیدی برای انتقال دانش، روابط را حفظ می‌کند.

جمع‌بندی بخش دهم

انتقال معارف بدون مصلحت، به نارضایتی منجر می‌شود.

بخش یازدهم: روانشناسی اجتماعی و سلامت

در روانشناسی اجتماعی، علوم دینی فراتر از کلام و فقه است و به بهداشت و سیاست می‌پردازد. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که سلامت دنیوی، پیش‌نیاز سعادت اخروی است. مَن كَانَ فِي هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي ٱلْءَاخِرَةِ أَعْمَىٰ (هر که در این [جهان] کور باشد در آخرت [نیز] کور و گمراه‏تر است). سلامت، بهره‌مندی از زندگی مدرن بدون تخريب است. ابداع، متفاوت از بدعت است و باید قرآن کریم را در علوم بهره برد. حوزه‌های علمیه باید دانشگاه‌ها را تغذیه کنند.

سلامت روانی و اجتماعی، پایه سعادت اخروی است و بدون آن، آخرت سعادتمند نخواهد بود.

جمع‌بندی بخش یازدهم

سلامت، سعادت است و ابداع از قرآن کریم، راهی به سوی پیشرفت علمی است.

بخش دوازدهم: روانشناسی اجتماعی و برخورد اجتماعی

در روانشناسی اجتماعی، رفتارهای خوش، شخصیت را ارتقا می‌دهند. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که شذوذات، حتی در عالمان، شخصیت را کوچک می‌کند. تعادل در نمودار زندگی، کلیدی است. وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا (و با مردم به نیکی سخن گویید).

برخورد خوش، روابط را تقویت و شخصیت را ارتقا می‌دهد.

جمع‌بندی بخش دوازدهم

تعادل رفتاری، عامل رشد اجتماعی است.

بخش سیزدهم: روانشناسی اجتماعی و انس

در روانشناسی اجتماعی، انس با مردم، پیوندها را تقویت می‌کند. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که مردم‌داری، عامل موفقیت عالمان دینی است. شجاعت، حرف قشنگ و مردم‌داری، کلیدها هستند. وَٱخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ (و برای مؤمنان بال خود را فروکش).

انس با مردم، همچون پلی به سوی تعالی اجتماعی است.

جمع‌بندی بخش سیزدهم

مردم‌داری، سعادت دنیوی و اخروی را تضمین می‌کند.

بخش چهاردهم: روانشناسی اجتماعی و دلباختگی

در روانشناسی اجتماعی، دلباختگی به معصومین، جامعه را تعالی می‌بخشد. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که ما ترجمان ائمه هستیم و دلباخته‌ایم نه خودباخته. قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ ٱللَّهُ (بگو اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد).

دلباختگی، نیروی محرکه رشد معنوی است و از خودباختگی متمایز.

جمع‌بندی بخش چهاردهم

دلباختگی، سخت‌گیری همراه با عشق است.

بخش پانزدهم: روانشناسی اجتماعی و استنباط

در روانشناسی اجتماعی، استنباط بدون روانشناسی و جامعه‌شناسی، حجیت ندارد. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که عدم شناخت انسان و جهان، فتوا را بی‌اعتبار می‌کند. وَٱتَّبِعْ أَحْسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ (و از بهترین چیزی که از پروردگارت به سوی تو نازل شده پیروی کن).

استنباط جامع، دانش چندرشته‌ای را می‌طلبد.

جمع‌بندی بخش پانزدهم

استنباط بدون علوم انسانی، محدود و خطرناک است.

بخش شانزدهم: روانشناسی اجتماعی و اقتدار

در روانشناسی اجتماعی، اقتدار از دعوا جلوگیری می‌کند. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که قدرت، دفاع را ممکن می‌سازد. وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا ٱسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ (و برایشان هرچه در توان دارید از نیروی آماده کنید).

اقتدار، عامل ثبات اجتماعی است.

جمع‌بندی بخش شانزدهم

قدرت، رشد اسلام را تضمین کرد.

بخش هفدهم: روانشناسی اجتماعی و تقابل

در روانشناسی اجتماعی، تقابل سازنده، رشد را می‌پروراند. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که روابط بالا به پایین، منقرض می‌شوند. وَتَعَاوَنُوا عَلَى ٱلْبِرِّ وَٱلْتَّقْوَىٰ (و در نیکی و تقوا با یکدیگر همکاری کنید).

تقابل، رشد گروهی را تقویت می‌کند.

جمع‌بندی بخش هفدهم

مولد بودن، کلیدی برای پیشرفت است.

بخش هجدهم: روانشناسی اجتماعی و زندگی طلبه

در روانشناسی اجتماعی، تعادل علم و مال در زندگی طلاب ضروری است. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که کمبود، عقده می‌آورد. وَٱبْتَغِ فِيمَآ ءَاتَىٰكَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلْءَاخِرَةَ (و در آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را بجوی).

تعادل، کمبودها را جلوگیری می‌کند.

جمع‌بندی بخش هجدهم

سلامت ساختارها، ارزش عالمان را حفظ می‌کند.

بخش نوزدهم: روانشناسی اجتماعی و اخلاق

در روانشناسی اجتماعی، اخلاق فراتر از کلام است. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که اهل علم گاه گوش نمی‌دهند و دست بده ندارند. إِنَّ ٱللَّهَ يَأْمُرُ بِٱلْعَدْلِ وَٱلْإِحْسَانِ (خدا به عدالت و احسان فرمان می‌دهد).

اخلاق، ساختارهای اجتماعی را اصلاح می‌کند.

جمع‌بندی بخش نوزدهم

گوش دادن و بخشش، عیوب را می‌زدایند.

بخش بیستم: روانشناسی اجتماعی و بسترسازی

در روانشناسی اجتماعی، بسترسازی فرهنگی، رفتارها را اصلاح می‌کند. آیت الله نکونام قدس سره می‌فرمایند که تأکید بر حرمت، بی‌ثمر است. وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى ٱلْخَيْرِ (و از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند).

بسترسازی، تغییر رفتارها را ممکن می‌سازد.

جمع‌بندی بخش بیستم

فرهنگ‌سازی، جایگزین تیغ حرمت است.

نتیجه‌گیری کلی

روانشناسی اجتماعی در پرتو معارف اسلامی، چارچوبی جامع برای تحلیل رفتارها ارائه می‌دهد. محبت، آگاهی و فرهنگ، عوامل کلیدی‌اند. ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ (و کسانی که ایمان آورده‏اند دوستی‏شان به خدا سخت‏تر است). این نوشتار، منبعی برای پژوهشگران است.

با نظارت صادق خادمی