متن درس
html
روانشناسی راستین: تأملاتی در شعور، علم و جامعه
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره جلسه 104
دیباچه
روانشناسی راستین، بهعنوان شاخهای از معرفت دینی، به کاوش در زوایای عمیق شعور انسانی و پیوند آن با علم، ایمان و جامعه میپردازد. این اثر، برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، کوششی است برای بازسازی فکری و معنوی حوزههای علمی و ارائه راهکارهایی برای ارتقای شعور فردی و اجتماعی. در این کتاب، مفاهیم کلیدی چون شعور، ادراک، عدالت، و نقش علم دینی در ساخت جامعهای آرمانی با زبانی فاخر و علمی بررسی میشوند.
بخش اول: اجتهاد و عدالت، شالودههای مشروعیت دینی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۱)
اجتهاد و عدالت، دو رکن بنیادین برای مشروعیت عالم دینیاند. عالم دین، چونان باغبانی است که باید با دانش و تقوا، نهال ایمان را در جامعه پرورش دهد. فقدان یکی از این دو، به مثابه گسستن ریشههای این نهال است که به فعل حرام میانجامد. استاد فرزانه تأکید دارند که عالم فاقد اجتهاد یا عدالت، هرچند مالک اموال خمس و زکات باشد، عملی ناروا مرتکب شده و توزیع این اموال، چون تقسیم مال دزدی است که نهتنها سودی ندارد، بلکه به فساد میانجامد.
درنگ: اجتهاد و عدالت، دو بال پرواز عالم دینیاند که بدون آنها، هر عمل دینی به فعل حرام بدل میشود.
این دیدگاه، ریشه در نهجالبلاغه دارد، جایی که امیرالمؤمنین علیهالسلام در خطبه شقشقیه، به نالایقی افراد در مناصب اجتماعی و دینی اشاره کرده و آن را به «شقشقه هدرت» تشبیه میکنند؛ شتری که از خستگی یا عصبانیت، حلقومش برجسته میشود، اما این برجستگی نه از قدرت، که از ضعف است. این تمثیل، به زیبایی نشان میدهد که تصدی مناصب اجتماعی و دینی توسط افراد ناشایست، چونان حلقومی است که بهجای زبان، تنها علامتی از کاستی است.
نتیجهگیری بخش
اجتهاد و عدالت، چون دو ستون استوار، شالوده مشروعیت عالم دینی را تشکیل میدهند. علم دینی، بدون این دو، به مثابه بنایی است که بر شالودهای سست بنا شده و فرو خواهد ریخت. حوزههای علمی باید با تأکید بر این دو اصل، عالمانی تربیت کنند که نهتنها به دانش، بلکه به تقوا و عدالت نیز آراسته باشند.
بخش دوم: شعور، زیرساخت علم و ایمان
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۲)
شعور، چونان نوری است که مسیر علم و ایمان را روشن میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که شعور، زیرساخت هر نوع معرفت و رفتار انسانی است. عالم بدون شعور، چونان دانشمندی است که ابزارش را دارد، اما نمیداند چگونه از آن بهره گیرد. این دیدگاه، ضرورت پیوند علوم انسانی مانند روانشناسی و جامعهشناسی با علم دینی را برجسته میکند.
درنگ: شعور، پایه و اساس علم و ایمان است؛ بدون آن، علم به فساد و ایمان به ریا میانجامد.
استاد فرزانه، با استناد به قرآن کریم، شعور را بهعنوان توانایی درک و فهم معرفی میکنند: وَمِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ ٱلْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ (سوره زمر، آیه ۵۵)؛ «و پیش از آنکه عذاب ناگهان به سراغتان آید و شما آگاه نباشید». این آیه، بر ناتوانی افراد فاقد شعور در درک خطرات پیشرو دلالت دارد. شعور، چونان شاخکی ظریف است که اگر شکسته شود، انسان را از درک حقایق محروم میکند.
استاد، علم را به ریشههای محکم گیاه تشبیه میکنند که اگر با شعور همراه نباشد، بهجای ثمر، به فساد میانجامد. ثروت، قدرت و علم، اگر با شعور همراه نباشند، چون شیری هستند که بهسرعت فاسد میشوند. این تمثیل، شکنندگی شعور را در برابر تأثیرات مخرب علم و قدرت نشان میدهد.
نقد نظامهای آموزشی
نظامهای آموزشی که به روانشناسی و جامعهشناسی بیتوجهاند، بهجای تقویت شعور، به تولید دانشمندانی بیشعور منجر میشوند که نمیتوانند نیازهای جامعه را پاسخ دهند. استاد تأکید دارند که علم دینی، بدون فهم عمیق روانشناختی و جامعهشناختی، از مشروعیت میافتد.
نتیجهگیری بخش
شعور، چونان روحی است که به علم و ایمان جان میبخشد. حوزههای علمی باید با تلفیق علوم انسانی و دینی، به تربیت عالمانی بپردازند که نهتنها عالم، بلکه شعورمند باشند. این رویکرد، به تقویت بنیانهای فکری و معنوی جامعه اسلامی کمک خواهد کرد.
بخش سوم: شعور اجتماعی و نسبیت در جامعه اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۸۱)
استاد فرزانه، جامعه اسلامی را به باغی تشبیه میکنند که در آن، هر فرد به نسبتی از نعمتهای الهی برخوردار است. این نسبیت، به معنای توزیع عادلانه منابع و امکانات است، نه وجود و عدم مطلق. جامعهای که در آن حسرت و عقده غالب باشد، از شعور جمعی محروم است.
درنگ: نسبیت در توزیع منابع، حسرت و عقده را کاهش داده و به تقویت شعور اجتماعی منجر میشود.
استاد، با اشاره به آیات قرآن کریم، بر ضرورت ایجاد نظامهای اجتماعی عادلانه تأکید دارند. جامعهای که در آن تفاوتها بهصورت نسبی باشد، نه مطلق، به سوی تعادل و همبستگی حرکت میکند. این دیدگاه، الگویی برای تحقق عدالت اجتماعی ارائه میدهد.
نقد توزیع ناعادلانه ثروت
فقدان نظامهای اطلاعاتی دقیق برای شناسایی ثروتمندان و فقرا، به کاستی در توزیع منابع منجر شده است. استاد، ایجاد بانکهای اطلاعاتی را برای مدیریت عادلانه منابع ضروری میدانند، تا از این رهگذر، شعور اجتماعی تقویت شود.
نتیجهگیری بخش
نسبیت در جامعه اسلامی، چونان جریان آبی است که به هر بوتهای به اندازه نیازش میرسد. این اصل، به کاهش حسرت و تقویت همبستگی اجتماعی کمک میکند. حوزههای علمی باید با ترویج این نگاه، به اصلاح ساختارهای اجتماعی یاری رسانند.
بخش چهارم: دستهبندی بیشعوری و نقد دروغگویی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۸۲)
استاد، افراد بیشعور را به دو دسته تقسیم میکنند: مستکبر، که آگاهانه بیشعورند، و مستضعف، که از ناآگاهی دچار بیشعوریاند. بیشعوری مستکبرانه، به دلیل آگاهی و انکار عمدی، خطرناکتر است. این دستهبندی، به تحلیل دقیق رفتارهای اجتماعی کمک میکند.
درنگ: بیشعوری مستکبرانه، به دلیل آگاهی و انکار عمدی، از بیشعوری ناآگاهانه خطرناکتر است.
استاد، با استناد به قرآن کریم، دروغگویی را خطرناکتر از بیشعوری میدانند: لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ ٱللَّٰهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ (سوره صف، آیات ۲-۳)؛ «چرا چیزی میگویید که به آن عمل نمیکنید؟ بسیار نفرتانگیز است نزد خدا که چیزی بگویید که به آن عمل نمیکنید». دروغ، به دلیل تأثیر مخربش بر اعتماد و ایمان، به فساد اجتماعی منجر میشود.
نتیجهگیری بخش
دروغگویی، چونان آفتی است که ریشههای شعور و ایمان را میخشکاند. حوزههای علمی باید با ترویج صداقت و پرهیز از ریا، به تقویت شعور جمعی و کاهش فساد اجتماعی کمک کنند.
بخش پنجم: شعور در موجودات و پیوند آن با جسم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۸۴)
استاد، با استناد به قرآن کریم، همه موجودات را دارای شعور میدانند: يُسَبِّحُ لِلَّٰهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلْأَرْضِ (سوره حشر، آیه ۱)؛ «آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح میگویند». این دیدگاه، شعور را بهعنوان ویژگی ذاتی خلقت معرفی میکند.
درنگ: شعور، ویژگی ذاتی همه موجودات است که ارتباط عمیق خلقت با خالق را نشان میدهد.
استاد، پوست و مو را بهعنوان شاخصهای ظاهری شعور معرفی میکنند. پوست نرم یا زبر، موهای سفت یا شل، همگی نمایانگر سلامت روانی و شعورند. این دیدگاه، ضرورت تحقیقات روانشناختی بر پیوند جسم و روان را نشان میدهد.
نقد سبک زندگی ناسالم
تغذیه نامناسب و عدم رعایت بهداشت، به کاهش شعور و هوش منجر میشود. استاد، سبک زندگی سالم را برای حفظ شعور ضروری میدانند، بهویژه در حوزههای علمی که باید طلاب را به سوی سلامت جسمی و روانی هدایت کنند.
نتیجهگیری بخش
شعور، چونان شاخکی ظریف است که در همه موجودات حضور دارد. حوزههای علمی باید با توجه به پیوند جسم و روان، به تربیت عالمانی بپردازند که شعورشان با سلامت جسمی و روانی تقویت شده باشد.
بخش ششم: سلامت حوزه و اعتماد اجتماعی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۳)
سلامت حوزههای علمی، در گرو پذیرش نقد و پرهیز از ریا و سالوس است. استاد، حوزهای را سالم میدانند که نقد را بهعنوان حسن بپذیرد، نه عیب. چنین حوزهای، چونان پناهگاهی معنوی، اعتماد جامعه را جلب میکند.
درنگ: حوزههای سالم، با پذیرش نقد و ترویج صداقت، به پناهگاه معنوی و فکری جامعه بدل میشوند.
نقد آموزش سطحی
آموزش سطحی، که بر حفظ بدون فهم عمیق استوار است، به کاستی عالمان دین منجر میشود. استاد، آموزش عمیق و باکیفیت را برای تربیت عالمانی حکیم ضروری میدانند.
نتیجهگیری بخش
حوزههای علمی، چونان قلب تپنده جامعهاند. سلامت این قلب، در گرو پذیرش نقد، تقویت شعور و آموزش عمیق است تا عالمانی تربیت شوند که بتوانند جامعه را به سوی کمال هدایت کنند.
بخش هفتم: اهمیت آموزش عمیق در حوزههای علمی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴)
درسخواندن دقیق و عمیق، شالوده طلبگی است. استاد، عالم دین را به دریانوردی تشبیه میکنند که باید خود را به اقیانوس دانش برساند. آموزش سطحی، چونان قایقی سست است که در طوفانهای نیازهای جامعه غرق میشود.
درنگ: آموزش عمیق و باکیفیت، عالمان را به حکیمان و فیلسوفانی بدل میکند که توانایی هدایت جامعه را دارند.
استاد تأکید دارند که عالم باید نهتنها کتب را بخواند، بلکه اشکالات آنها را نیز بشناسد. این نگاه نقادانه، به تولید دانشی پویا و کارآمد منجر میشود.
نتیجهگیری بخش
آموزش عمیق، چونان بذری است که در خاک حوزه کاشته میشود و میوه آن، عالمانی حکیم و شعورمند است. حوزههای علمی باید با تمرکز بر کیفیت آموزش، به تربیت چنین عالمانی بپردازند.
جمعبندی نهایی
روانشناسی راستین، چونان چراغی است که مسیر علم و ایمان را روشن میکند. این اثر، با تأکید بر شعور بهعنوان زیرساخت رفتار و معرفت، راهکارهایی برای بازسازی حوزههای علمی و تقویت پیوند آنها با جامعه ارائه میدهد. نقد تقلید، ریا و آموزشهای سطحی، همراه با تأکید بر ضرورت علوم انسانی مانند روانشناسی و جامعهشناسی، به تولید عالمانی منجر میشود که توانایی هدایت نظاممند جامعه را دارند. شعور، چونان گوهری ظریف است که نیازمند مراقبت مداوم است تا در برابر تأثیرات مخرب علم، ثروت و قدرت حفظ شود. حوزههای علمی، با پذیرش نقد، ترویج صداقت و توجه به سبک زندگی سالم، میتوانند بهعنوان پناهگاههای معنوی و فکری جامعه عمل کنند. ایجاد نظامهای آموزشی مبتنی بر کیفیت، عدالت و نسبیت در توزیع منابع، به تقویت شعور اجتماعی و دینی و تحقق جامعهای پویا و اخلاقمدار یاری میرساند.
با نظارت صادق خادمی