در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

روانشناسی منطقی 110

متن درس

روان‌شناسی منطقی: تأملاتی در خشونت، ظلم و رستگاری

روان‌شناسی منطقی: تأملاتی در خشونت، ظلم و رستگاری

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه‌ 110)

مقدمه

روان‌شناسی منطقی، به‌عنوان شاخه‌ای از معرفت دینی، تلاشی است برای فهم عمیق رفتارهای انسانی در پرتو تعالیم الهی و تحلیل‌های روان‌شناختی. این نوشتار، با بهره‌گیری از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی ریشه‌ها، پیامدها و راهکارهای مهار خشونت و ظلم در فرد و جامعه می‌پردازد. خشونت و ظلم، چونان آتشی در خرمن وجود آدمی، نه‌تنها به پیکر اجتماع آسیب می‌رساند، بلکه روح و روان فرد را نیز به ورطه تباهی می‌کشاند. این کتاب، با رویکردی علمی و دانشگاهی، درصدد است تا با تحلیل روان‌شناختی و جامعه‌شناختی، راهی به سوی رستگاری و سلامت روان در پرتو تعالیم قرآنی و دینی ارائه دهد. ساختار این نوشتار، با بخش‌بندی‌های موضوعی، به گونه‌ای طراحی شده که هر بخش به یکی از جنبه‌های خشونت، ظلم و راه‌های رهایی از آن بپردازد.

بخش نخست: ریشه‌های روان‌شناختی غضب و خشونت

غضب، چونان طوفانی درونی، آرامش روان آدمی را بر هم می‌زند و به رفتارهای خشن و ناپسند منجر می‌شود. استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در درس‌گفتارهای خود، ریشه‌های غضب را در سه صفت نفسانی جست‌وجو می‌کنند: تکبر، تجبر و تحقیر دیگران. این صفات، چونان ریشه‌های درختی سمی، در اعماق وجود آدمی نفوذ کرده و رفتارهای خشن را تغذیه می‌کنند.

تکبر: خاستگاه غضب

تکبر، یا خودبرتربینی، حالتی باطنی است که انسان را از پذیرش خطاها و کاستی‌های خود بازمی‌دارد. انسان متکبر، چونان کوهی که خود را بالاتر از دشت‌های اطراف می‌بیند، از شنیدن سخنان دیگران سر باز می‌زند و در برابر هر مخالفتی به خشم می‌آید. این صفت، چونان آتشی نهان، در درون فرد شعله‌ور می‌شود و او را به سوی غضب و خشونت سوق می‌دهد. استاد فرزانه، با اشاره به حکایتی از عالمی برجسته، نشان می‌دهند که تواضع، به‌عنوان پادزهر تکبر، می‌تواند انسان را از دام غضب برهاند. آن عالم، در مواجهه با بی‌اعتنایی دیگران به درخواستش، با تواضع و فروتنی، از خشم پرهیز کرد و آرامش خود را حفظ نمود.

درنگ:

تواضع، چونان سپری در برابر تکبر، انسان را از غضب و خشونت مصون می‌دارد و آرامش روان را به ارمغان می‌آورد.

تجبر: جلوه‌گری کاذب

تجبر، یا خودنمایی و جبروت ساختگی، حالتی است که انسان برای خود عظمتی ظاهری می‌سازد و به سبب آن، در برابر کوچک‌ترین ناملایمات به خشم می‌آید. این صفت، چونان لباسی فاخر اما شکننده، انسان را در برابر آسیب‌های روانی ضعیف می‌سازد. استاد فرزانه، با تمثیلی از فردی که به سبب لکه‌ای بر لباسش خشمگین می‌شود، نشان می‌دهند که تجبر، انسان را به واکنش‌های نامتناسب و خشن سوق می‌دهد. در مقابل، جبروت الهی، که ذاتی و حقیقی است، از هرگونه ساختگی‌بودن مبراست.

تحقیر دیگران: ریشه‌ای اجتماعی برای خشونت

تحقیر دیگران، یا کوچک‌شمردن انسان‌ها، سومین ریشه غضب است که به رفتارهای خشن منجر می‌شود. انسانی که دیگران را ناچیز می‌انگارد، چونان پادشاهی که رعایا را بی‌ارزش می‌داند، در برابر کوچک‌ترین نافرمانی به خشم می‌آید. این صفت، نه‌تنها روابط اجتماعی را تخریب می‌کند، بلکه روان فرد را نیز درگیر آشوب می‌سازد. استاد فرزانه، با اشاره به رفتار متفاوت افراد در برابر مقامات بالا و زیردستان، نشان می‌دهند که تحقیر دیگران، ریشه‌ای عمیق در خشونت‌های روزمره دارد.

درنگ:

تحقیر دیگران، چونان زهری در روابط اجتماعی، به خشم و خشونت دامن می‌زند و سلامت روان فرد و جامعه را به خطر می‌اندازد.

جمع‌بندی بخش نخست

ریشه‌های غضب، یعنی تکبر، تجبر و تحقیر دیگران، چونان زنجیرهایی هستند که انسان را در دام خشونت گرفتار می‌کنند. این صفات، نه‌تنها به روابط اجتماعی آسیب می‌رسانند، بلکه روان فرد را نیز درگیر ناآرامی و آشوب می‌سازند. برای رهایی از این دام، تواضع، فروتنی و احترام به دیگران، به‌عنوان پادزهرهایی کارآمد، پیشنهاد می‌شوند که می‌توانند انسان را به سوی آرامش و سلامت روان هدایت کنند.

بخش دوم: خشونت در بستر جامعه و تاریخ

خشونت، چونان رودی خروشان، در طول تاریخ و در بستر جوامع مختلف جریان یافته و آثار مخربی بر جای گذاشته است. استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی تاریخی و جامعه‌شناختی، خشونت را به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین معضلات اجتماعی معرفی می‌کنند که ریشه در ساختارهای فرهنگی و تاریخی دارد.

خشونت نهادینه‌شده در تاریخ

خشونت در جامعه، گاه از سوی حاکمان و پادشاهان به مردم تحمیل شده و به بخشی از فرهنگ عمومی تبدیل گشته است. استاد فرزانه، با اشاره به نمادهای خشونت در تاریخ، مانند شمشیرها و خنجرهای پادشاهان، نشان می‌دهند که این ابزارها، نه‌تنها نشانه قدرت بودند، بلکه خشونت را در جامعه نهادینه کردند. این خشونت، حتی به حوزه‌های دینی نیز نفوذ کرده و گاه در قالب تعصبات و رفتارهای خشن، به نام دین ترویج شده است.

خشونت در نهاد خانواده

خانواده، به‌عنوان هسته اصلی جامعه، گاه بستر بروز خشونت‌های روزمره می‌شود. والدین، گاه با تندی و پرخاش، فرزندان را تحت فشار قرار می‌دهند و این رفتار، چونان بذری سمی، در روان کودک کاشته می‌شود و در آینده به رفتارهای خشن منجر می‌گردد. استاد فرزانه، با تمثیلی از مادری که فرزند خود را به سبب گریه می‌زند، نشان می‌دهند که خشونت در خانواده، نه‌تنها به کودک آسیب می‌رساند، بلکه چرخه‌ای از رفتارهای خشن را در نسل‌های آینده بازتولید می‌کند.

درنگ:

خشونت در خانواده، چونان آتشی است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و سلامت روان جامعه را به خطر می‌اندازد.

خشونت در نظام آموزشی

نظام آموزشی، که باید کانون تربیت و پرورش باشد، گاه به بستری برای خشونت تبدیل می‌شود. در گذشته، تنبیه بدنی به‌عنوان روشی برای تربیت تلقی می‌شد، اما امروزه، این خشونت به شکل‌های دیگری، مانند تحقیر و سرزنش، ادامه یافته است. استاد فرزانه، با اشاره به مثال‌هایی از تنبیه‌های نادرست در مدارس، نشان می‌دهند که این رفتارها، نه‌تنها به تربیت کمک نمی‌کنند، بلکه روان دانش‌آموزان را آسیب‌پذیر می‌سازند.

جمع‌بندی بخش دوم

خشونت، چونان سایه‌ای سنگین، بر تاریخ، خانواده و نظام آموزشی سایه افکنده و به بازتولید رفتارهای خشن در جامعه منجر شده است. برای رهایی از این چرخه، لازم است تا با آموزش و آگاهی، خشونت از نهادهای اجتماعی و خانوادگی زدوده شود و جای خود را به مهربانی و احترام متقابل بدهد.

بخش سوم: نجات و رستگاری در پرهیز از ظلم و خشونت

نجات و رستگاری، چونان گوهری درخشان، در گرو پرهیز از ظلم و خشونت است. استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تکیه بر تعالیم قرآنی، نجات را به معنای سلامت روان و جسم و رهایی از ستم و کاستی تعریف می‌کنند.

مفهوم نجات در بستر دینی و دنیوی

نجات، چه در بعد دینی و چه در بعد دنیوی، به معنای دستیابی به زندگی سالم و عاری از ظلم است. این مفهوم، برای مؤمن و غیرمؤمن یکسان است؛ زیرا سلامت روان و جسم، آرمانی انسانی و فراگیر است. استاد فرزانه، با اشاره به این که ظلم و خشونت، انسان را از سلامت و رستگاری دور می‌کند، بر ضرورت پرهیز از این صفات تأکید می‌کنند.

درنگ:

نجات، چونان نسیمی خنک، روان و جسم انسان را از گرمای ظلم و خشونت رهایی می‌بخشد و به سوی سلامت هدایت می‌کند.

خباثت و بغض: ریشه‌های پنهان خشونت

خباثت و بغض، چونان زهری در روان آدمی، به رفتارهای خشن و ظالمانه منجر می‌شوند. استاد فرزانه، با اشاره به حکایتی تاریخی، نشان می‌دهند که حتی افراد عالم و عارف نیز ممکن است تحت تأثیر بغض پنهان، به خشونت گرایش یابند. این بغض، چونان آتشی زیر خاکستر، سال‌ها در وجود فرد باقی می‌ماند و به اعمال خشن منجر می‌شود.

جمع‌بندی بخش سوم

نجات و رستگاری، در گرو پرهیز از ظلم و خشونت و ریشه‌کن‌کردن خباثت و بغض از وجود آدمی است. این امر، نیازمند خودآگاهی، تربیت نفسانی و آموزش مداوم است تا انسان بتواند از دام این صفات رهایی یابد و به سوی سلامت روان و رستگاری گام بردارد.

بخش چهارم: ظلم و پیامدهای آن

ظلم، چونان سیلی ویرانگر، نه‌تنها به فرد و جامعه آسیب می‌رساند، بلکه به نابودی نسل و انقراض منجر می‌شود. استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با استناد به آیات قرآنی، به بررسی پیامدهای ظلم و ضرورت شناخت آن می‌پردازند.

ظلم و قطع نسل

ظلم، به‌ویژه ظلم به نفس، مانند رسوباتی در رگ‌های حیات اجتماعی و زیستی، به انسداد و نابودی منجر می‌شود. استاد فرزانه، با تمثیلی از لوله‌های بسته‌شده به سبب رسوبات، نشان می‌دهند که ظلم، چونان عاملی مخرب، نسل و جامعه را به سوی انقراض سوق می‌دهد. این مفهوم در قرآن کریم نیز مورد تأکید قرار گرفته است:

فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

پس ریشه گروهی که ستم کردند برکنده شد و سپاس خدایی را که پروردگار جهانیان است (انعام: ۴۵).

درنگ:

ظلم، چونان رسوباتی در رگ‌های حیات، به قطع نسل و نابودی جامعه منجر می‌شود و نیازمند بررسی‌های علمی و دینی است.

عذاب‌های ناشی از ظلم

ظلم، عذاب‌های متعددی را به دنبال دارد که در قرآن کریم به دو نوع اصلی تقسیم شده‌اند: عذاب الهی و عذاب نکرا. عذاب الهی، از طریق عوامل طبیعی و اجتماعی مانند بیماری‌ها و ناکامی‌ها اعمال می‌شود، اما عذاب نکرا، عذابی باطنی و ناشناخته است که به اختلالات روانی و اضطراب‌های بی‌علاج منجر می‌شود. استاد فرزانه، با استناد به آیه‌ای از قرآن کریم، این موضوع را تبیین می‌کنند:

مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ يُرَدُّ إِلَىٰ رَبِّهِ فَيُعَذِّبُهُ عَذَابًا نُكْرًا

هر که ستم کند، به زودی او را عذاب می‌کنیم، سپس به سوی پروردگارش بازگردانده می‌شود و او عذابی سخت به وی می‌رساند (کهف: ۸۷).

جمع‌بندی بخش چهارم

ظلم، با پیامدهای ویرانگر خود، نه‌تنها به نابودی فرد و جامعه منجر می‌شود، بلکه عذاب‌های الهی و نکرا را به دنبال دارد. شناخت این عذاب‌ها و تأثیرات آن‌ها بر روان و جسم، نیازمند بررسی‌های علمی و دینی است تا انسان بتواند از دام ظلم رهایی یابد.

بخش پنجم: ظلم‌شناسی و ضرورت آموزش آن

ظلم‌شناسی، چونان چراغی در تاریکی جهل، راه رهایی از ظلم و خشونت را روشن می‌سازد. استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، بر ضرورت آموزش ظلم‌شناسی در نظام‌های آموزشی تأکید می‌کنند و آن را کلید رهایی از چرخه ظلم می‌دانند.

فقدان ظلم‌شناسی در نظام آموزشی

یکی از کاستی‌های نظام‌های آموزشی، نبود آموزش ظلم‌شناسی است. بسیاری از افراد، به دلیل ناآگاهی، ظلم را با دلسوزی یا ترحم اشتباه می‌گیرند. استاد فرزانه، با اشاره به رفتارهای نادرست والدین و معلمان، نشان می‌دهند که این ناآگاهی، به بازتولید ظلم در جامعه منجر می‌شود. آموزش ظلم‌شناسی، باید به‌عنوان ماده‌ای درسی در مدارس، حوزه‌ها و دانشگاه‌ها گنجانده شود تا افراد بتوانند ظلم به نفس و به غیر را تشخیص دهند.

درنگ:

ظلم‌شناسی، چونان کلیدی طلایی، درهای آگاهی را می‌گشاید و انسان را از دام ظلم و خشونت رهایی می‌بخشد.

رابطه ظلم به نفس و ظلم به غیر

ظلم به نفس، پیش‌نیاز ظلم به غیر است. فردی که به خود ظلم می‌کند، با درونی‌سازی صفات منفی مانند غیبت، تهمت و حسادت، ابتدا روان خود را تخریب می‌کند و سپس این رفتارها را به دیگران منتقل می‌کند. استاد فرزانه، با تمثیلی از فردی که با غیبت و تهمت به خود آسیب می‌رساند، نشان می‌دهند که ظلم به نفس، ریشه تمامی ظلم‌های اجتماعی است.

جمع‌بندی بخش پنجم

ظلم‌شناسی، به‌عنوان ضرورتی بنیادین، می‌تواند انسان را از چرخه ظلم و خشونت رهایی بخشد. آموزش این موضوع در نظام‌های آموزشی، نه‌تنها به آگاهی افراد کمک می‌کند، بلکه به ساخت جامعه‌ای عادلانه و سالم منجر می‌شود.

بخش ششم: مهندسی دینی و پیاده‌سازی اسلام

پیاده‌سازی اسلام، چونان ساخت بنایی عظیم، نیازمند مهندسی دقیق و نظام‌مند است. استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تأکید بر ضرورت مهندسی دینی، نشان می‌دهند که فقدان این مهندسی، به پیاده‌سازی نادرست اسلام و ترویج ظلم و خشونت منجر شده است.

نیاز به مهندسی دینی

همان‌گونه که یک دستگاه پیچیده نیاز به دستورالعمل و مهندس دارد، اسلام نیز برای اجرا در جامعه نیازمند ساختارسازی و آموزش است. استاد فرزانه، با تمثیلی از دستگاه‌های پیچیده مانند کامپیوتر و هواپیما، نشان می‌دهند که بدون مهندسی دقیق، اسلام نمی‌تواند به درستی در جامعه پیاده شود. این امر، نیازمند تربیت مهندسان دینی است که بتوانند تعالیم اسلامی را به شکلی نظام‌مند در جامعه اجرا کنند.

نقش علم دینی در کاهش ظلم

علم دینی، به‌عنوان چراغی هدایتگر، می‌تواند راه رهایی از ظلم و خشونت را نشان دهد. استاد فرزانه، با اشاره به کاستی‌های علم دینی در تبیین ظلم‌شناسی، بر ضرورت بازنگری در روش‌های آموزشی تأکید می‌کنند. علم دینی باید به گونه‌ای باشد که ظلم را در تمامی ابعاد آن، از ظلم به نفس تا ظلم به جامعه، شناسایی و ریشه‌کن کند.

درنگ:

علم دینی، چونان مشعلی فروزان، راه رهایی از ظلم را روشن می‌سازد و به پیاده‌سازی عادلانه اسلام کمک می‌کند.

جمع‌بندی بخش ششم

مهندسی دینی، به‌عنوان ضرورتی برای پیاده‌سازی اسلام، می‌تواند جامعه را از دام ظلم و خشونت رهایی بخشد. این امر، نیازمند تربیت متخصصانی است که با آگاهی از ظلم‌شناسی و تعالیم قرآنی، بتوانند اسلام را به شکلی عادلانه و نظام‌مند در جامعه اجرا کنند.

نتیجه‌گیری کلی

روان‌شناسی منطقی، با تکیه بر تعالیم قرآنی و تحلیل‌های استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، خشونت و ظلم را به‌عنوان بزرگ‌ترین معضلات روان‌شناختی و اجتماعی شناسایی می‌کند. این معضلات، ریشه در صفات نفسانی مانند تکبر، تجبر و تحقیر دیگران دارند و به پیامدهای مخربی مانند پیری زودرس، بیماری‌های روانی و نابودی نسل منجر می‌شوند. برای رهایی از این چرخه، آموزش ظلم‌شناسی، ترویج تواضع و مهندسی دینی ضروری است. آیات قرآنی، مانند آیه ۸۷ سوره کهف و آیه ۴۵ سوره انعام، نشان می‌دهند که ظلم، عذاب‌های متعددی را به دنبال دارد که نیازمند بررسی‌های علمی و دینی است. در نهایت، پیاده‌سازی اسلام به‌عنوان یک نظام جامع، نیازمند ساختارسازی دقیق و آموزش مداوم است تا جوامع اسلامی به سوی رستگاری و سلامت روان حرکت کنند.

با نظارت صادق خادمی