متن درس
روانشناسی راستین و ظلم: تحلیلی فاخر و علمی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 111)
مقدمه
کتاب حاضر، با تکیه بر آیات نورانی قرآن کریم و درسگفتارهای عمیق استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به کاوش در مفهوم ظلم و ظلمات از منظری روانشناختی و جامعهشناختی میپردازد. این اثر، با زبانی فاخر، معیار و متناسب با فضای آکادمیک، در پی تبیین ریشهها، آثار و پیامدهای ظلم در قالب ساختارهای فردی و گروهی است. هدف این نوشتار، ارائه تحلیلی جامع و علمی از ظلم بهعنوان پدیدهای چندوجهی است که نهتنها در رفتارهای فردی، بلکه در نظامهای اجتماعی و تشکیلاتی نیز ریشه دوانده و تاریکیهای روحی و اجتماعی را پدید میآورد.
بخش اول: مفهوم ظالمين در قرآن کریم
در قرآن کریم، ظالمين به گروهها، باندها یا تشکیلاتی اطلاق میشود که بهصورت سازمانیافته و سیستمی به ستمگری میپردازند. این مفهوم از آیه شریفه زیر استخراج میگردد:
لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ (بقره: ۱۲۴)
ترجمه: عهد من به ظالمان نمیرسد.
این آیه، ظالمين را از افراد عادی که ممکن است مرتکب گناه شوند، متمایز میسازد. ظالمين، کسانی هستند که ظلم را در قالب ساختارهای اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی گسترش میدهند و تأثیرات آن را بهصورت کلان بر جامعه تحمیل میکنند.
تمایز ظالمين از ظالم فردی
ظالم فردی ممکن است به دلیل فقر، نادانی یا شرایط خاص مرتکب گناهانی مانند دزدی یا قتل شود، اما این اعمال، به دلیل فقدان ساختار گروهی، در دسته ظالمين قرار نمیگیرند. ظالمين، گروههایی هستند که با ایجاد نظامهای ظالمانه، مانند تشکیلات سیاسی یا باندها، به ستمگری میپردازند. این تمایز در آیات قرآن کریم، بهویژه در اشاره به گروههای ظالم، آشکار است.
قرآن کریم: کتاب سهل و ممتنع
قرآن کریم، کتابی است که در ظاهر ساده، اما در باطن عمیق و پیچیده است. این ویژگی در آیه زیر به زیبایی بیان شده است:
ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ (ذاریات: ۵۵)
ترجمه: یادآوری کن، زیرا یادآوری به مؤمنان سود میرساند.
این سادگی ظاهری و عمق باطنی، امکان تحلیل دقیق مفاهیمی چون ظلم و ظلمات را از منظر روانشناسی و جامعهشناسی فراهم میآورد. قرآن کریم، مانند چشمهای زلال، در دسترس همگان است، اما ژرفای آن تنها با تأمل و تدبر آشکار میشود.
بخش دوم: ریشهها و آثار ظلم در ساختارهای گروهی
ظلم در قالب گروهها، احزاب یا سیستمهای سازمانیافته، تأثیراتی عمیقتر و گستردهتر از ظلم فردی دارد. این نوع ظلم، به دلیل ماهیت سیستمی خود، میتواند بنیانهای یک جامعه را متزلزل کند. آیه زیر به این حقیقت اشاره دارد:
فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (انعام: ۴۵)
ترجمه: ریشه قومی که ظلم کردند، بریده شد و سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است.
این آیه نشاندهنده آن است که ظلم گروهی، به دلیل تأثیرات کلان و گسترده، به نابودی جوامع منجر میشود. ظالمين، با ایجاد ساختارهای ظالمانه، مانند نظامهای سیاسی فاسد یا باندها، تاریکیهای اجتماعی را گسترش میدهند.
ظلم فردی و عدم شمول در ظالمين
گناهان فردی، مانند دزدی یا شرب خمر، اگرچه نکوهیدهاند، در دسته ظالمين قرار نمیگیرند، مگر اینکه بهصورت سازمانیافته و گروهی انجام شوند. فردی که به دلیل فقر یا نیاز، مرتکب دزدی میشود، ظالمين نیست، زیرا فاقد ساختار سیستمی است. این تمایز، بر اهمیت تأثیرات کلان ظلم تأکید دارد.
مثالهای ظلم فردی و تفاوت با ظالمين
برای نمونه، فردی که به دلیل فقر، فرشی را از مسجدی میدزدد، در دسته ظالمين قرار نمیگیرد، زیرا عمل او فردی و غیرسازمانیافته است. در مقابل، ظالمين کسانی هستند که با ایجاد سیستمهای ظالمانه، مانند باندها یا گروههای فاسد، به ستمگری میپردازند. این تفاوت، مانند تفاوت میان قطرهای آب و سیلی خروشان است که یکی بهآرامی میگذرد و دیگری همهچیز را در خود فرو میبرد.
بخش سوم: ظلم و هبوط در داستان آدم و حوا
داستان آدم و حوا در قرآن کریم، نمونهای روشن از تأثیرات ظلم در ایجاد هبوط است. آیه زیر این مفهوم را تبیین میکند:
فَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ (بقره: ۳۵)
ترجمه: به این درخت نزدیک نشوید که از ظالمان خواهید بود.
نزدیک شدن به درخت ممنوعه، به دلیل تأثیرات گسترده و سیستمی آن (هبوط بشریت)، در دسته ظالمين قرار میگیرد. این عمل، نهتنها یک نافرمانی فردی، بلکه ایجاد یک طيف ظالمانه است که تاریکیهای وجودی را بر بشریت تحمیل کرد.
امامت و شرط عصمت
امامت، به دلیل تأثیر طيفساز آن، نیازمند عصمت است. آیه زیر این اصل را روشن میسازد:
لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ (بقره: ۱۲۴)
ترجمه: عهد من به ظالمان نمیرسد.
هر فرد غیرمعصومی که به مقام امامت منصوب شود، به دلیل ایجاد طيف ظالمانه، در دسته ظالمين قرار میگیرد. این شرط عصمت، مانند نوری است که مسیر هدایت را از تاریکیهای ظلم متمایز میسازد.
اطاعت مطلق و ضرورت عصمت
اطاعت مطلق از اولیالامر، مستلزم عصمت آنهاست. آیه زیر این حقیقت را بیان میکند:
أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ (نساء: ۵۹)
ترجمه: از خدا و رسول و اولیالامر خود اطاعت کنید.
اطاعت مطلق، مانند ریسمانی است که تنها در دست معصومان ایمن است. فقدان عصمت در اولیالامر، به ظلم سیستمی منجر میشود که تاریکیهای اجتماعی را گسترش میدهد.
بخش چهارم: رفتار اصلاحی در برابر گناه فردی
رفتار امیرالمؤمنین علیهالسلام در مواجهه با گناهان فردی، نمونهای برجسته از رویکرد اصلاحی به جای تنبیهی است. ایشان در برخورد با جوانی که مرتکب گناه شده بود، به جای مجازات سخت، با نرمی و رفع نیازهای او، مانند ازدواج، به اصلاح رفتارش پرداختند. این رویکرد، مانند باغبانی است که به جای بریدن شاخههای بیمار، ریشههای ضعف را درمان میکند.
ظالمين و مالکیتهای کلان
افرادی که ثروتهای کلان، مانند صدها تریلی یا داراییهای عظیم، دارند و از آن برای ظلم استفاده میکنند، در دسته ظالمين قرار میگیرند. این نوع ظلم، به دلیل تأثیرات سیستمی، مانند سیلی است که بنیانهای جامعه را در هم میشکند.
رفتارهای نمایشی و طيفساز
رفتارهایی مانند پوشیدن لباس نامناسب توسط عالمان یا نظامیان در ملأ عام، به دلیل ایجاد طيف ظالمانه، در دسته ظالمين قرار میگیرد. این رفتارها، مانند سنگی است که در برکه آرام جامعه افتاده و امواجی از تاریکی و اختلال ایجاد میکند.
بخش پنجم: آثار روانشناختی و جسمانی ظلم
ظلم، تاریکیهای روحی و روانی را به همراه میآورد که در آیه زیر به زیبایی بیان شده است:
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ (انعام: ۳۹)
ترجمه: کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، کر و گنگ در تاریکیها هستند.
این ظلمات، شامل استرس، اضطراب، افسردگی، خودشیفتگی و حتی بیماریهای جسمانی مانند سرطان است. ظلم، مانند سمی است که نهتنها روح، بلکه جسم را نیز آلوده میسازد.
رابطه ظلم و بیماریهای جسمانی
ظلم، به دلیل ایجاد استرس و اضطراب، میتواند به بیماریهای جسمانی مانند سرطان منجر شود. این ارتباط، مانند رودی است که از سرچشمه آلوده شده و در مسیر خود، زندگی را به تباهی میکشاند.
تأثیرات اجتماعی ظلمات
ظلمات، مانند مه غلیظی است که جامعه را در خود فرو میبرد. این تاریکیها، از طریق رفتارهای ظالمانه، مانند تکذیب آیات الهی یا افترا به خدا، به اختلالات روانی و اجتماعی منجر میشوند.
بخش ششم: ظلمات و رهایی از آن
قرآن کریم، راههای رهایی از ظلمات را در آیاتی مانند زیر بیان میکند:
قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً (انعام: ۶۳)
ترجمه: بگو چه کسی شما را از تاریکیهای خشکی و دریا نجات میدهد، در حالی که او را با تضرع و در خفا میخوانید؟
تضرع، فروتنی و ارتباط با خدا، مانند نوری است که ظلمات را از دل و جامعه میزداید. سلام کردن، صدقه دادن و رفتارهای اصلاحی، از جمله راهکارهایی هستند که تاریکیهای ظلم را برطرف میسازند.
نقش عبادات در رفع ظلمات
عباداتی مانند نماز و صدقه، مانند آبی زلال، قلب و روح را از آلودگیهای ظلمات پاک میکنند. این اعمال، نهتنها بلا را دفع میکنند، بلکه به انسان آرامش و طهارت میبخشند.
جمعبندی بخش ششم
ظلمات، تاریکیهایی هستند که از گناه، معصیت و رفتارهای ظالمانه سرچشمه میگیرند. قرآن کریم، با ارائه راهکارهایی مانند تضرع و عبادت، انسان را به سوی نور هدایت میکند. این نور، مانند ستارگانی است که در تاریکی شب، راه را به گمشدگان نشان میدهد.
نتیجهگیری
این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی مفهوم ظلم و ظلمات از منظر روانشناسی و جامعهشناسی پرداخت. ظالمين، بهعنوان گروههای سازمانیافتهای که ظلم را بهصورت سیستمی گسترش میدهند، از ظالم فردی متمایز هستند. آثار ظلم، از تاریکیهای روحی و روانی تا بیماریهای جسمانی، مانند سایهای شوم بر جامعه و فرد گسترانیده میشود. با این حال، قرآن کریم، با ارائه راهکارهایی مانند تضرع، عبادت و رفتارهای اصلاحی، انسان را به سوی نور هدایت میکند. این اثر، تلاشی است برای روشن ساختن مسیر رهایی از ظلمات و رسیدن به نور حقیقت.
با نظارت صادق خادمی