در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

روانشناسی منطقی 119

متن درس

روان‌شناسی راستین و سادیسم: تحلیلی عمیق در پرتو تعالیم دینی

روان‌شناسی راستین و سادیسم: تحلیلی عمیق در پرتو تعالیم دینی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 119)

مقدمه

روان‌شناسی راستین، به‌عنوان شاخه‌ای از معرفت بشری، با تکیه بر اصول دینی و علمی، به کاوش در ژرفای رفتارها و اختلالات روانی می‌پردازد. این نوشتار، با تمرکز بر مفهوم سادیسم به‌عنوان یک اختلال روانی و نیز نقد برداشت‌های نادرست از مفاهیم عرفانی و دینی، تلاش دارد تا با زبانی فاخر و علمی، تحلیلی جامع و عمیق ارائه دهد. سادیسم، که در لذت بردن از آزار خود یا دیگران ریشه دارد، نه‌تنها از منظر روان‌شناختی، بلکه از دیدگاه تعالیم دینی نیز مورد نقد قرار می‌گیرد.

بخش نخست: سادیسم، ماهیت و ابعاد روانی

سادیسم، به‌عنوان یک اختلال روانی، در تمایل به کسب لذت از آزار خود یا دیگران تعریف می‌شود. این رفتار، که گاه در روابط اجتماعی یا حتی در قالب برداشت‌های نادرست از عرفان بروز می‌یابد، نشانه‌ای از انحراف از سلامت روان است. استاد فرزانه، با تمثیلی از رفتارهای روزمره، سادیسم را به مثابه بیماری‌ای توصیف می‌کنند که فرد را به سوی آزار عمدی خود یا دیگران سوق می‌دهد. این اختلال، نه‌تنها با اصول سلامت روان، بلکه با تعالیم دینی که بر مهربانی و اعتدال تأکید دارند، در تضاد است.

درنگ: سادیسم، به‌عنوان یک انحراف روانی، در لذت بردن از آزار خود یا دیگران ریشه دارد و با اصول دینی و اخلاقی، که بر حفظ کرامت انسانی تأکید دارند، ناسازگار است.

این اختلال، گاه در رفتارهایی چون خشونت خانگی یا تمایل به تحمیل درد به دیگران نمود می‌یابد. به‌عنوان مثال، فردی که از آزار جسمی یا روانی دیگران لذت می‌برد، گرفتار نوعی بیماری روانی است که به اضطراب و ناآرامی در جامعه منجر می‌شود.

بخش دوم: نقد سادیسم در پرتو مفاهیم عرفانی

نقد برداشت‌های نادرست از زهد

یکی از محورهای اصلی درس‌گفتارهای استاد فرزانه، نقد برداشت‌های نادرست از مفهوم زهد است که گاه به رفتارهای سادیستیک منجر می‌شود. زهد، در معنای اصیل خود، به معنای دل نبستن به دنیا به دلیل ناپایداری آن است، نه محروم کردن خود از لذت‌های مشروع به‌صورت افراطی. استاد، با اشاره به داستان کله‌پاچه در کتاب اوصاف‌الاشراف، به شخصی اشاره می‌کنند که با به نمایش گذاشتن کله‌پاچه و امتناع از مصرف آن، نه‌تنها خود را محروم می‌کند، بلکه دیگران را نیز آزار می‌دهد. این رفتار، نمونه‌ای از سادیسم روانی است که به جای تعالی روحی، به ظلم به نفس و دیگران می‌انجامد.

درنگ: برداشت‌های نادرست از زهد، که به محرومیت افراطی از لذت‌های مشروع منجر می‌شود، نوعی سادیسم روانی است که با عرفان اصیل و تعالیم دینی ناسازگار است.

استاد، با تمثیلی از گربه‌ای که در برابر دنبه‌ای دست‌نیافتنی قرار می‌گیرد، این رفتار را به مثابه آزار عمدی نفس توصیف می‌کنند. چنین اعمالی، نه‌تنها به سلامت روان آسیب می‌رسانند، بلکه با اصول قرآنی، که بر اعتدال و استفاده مشروع از نعمت‌های الهی تأکید دارند، در تضادند.

زهد و رابطه با دنیا در پرتو نهج‌البلاغه

استاد فرزانه، با استناد به نهج‌البلاغه، زهد را به معنای عدم تعلق نفسانی به دنیا تعریف می‌کنند. این مفهوم، در آیه شریفه قرآن کریم نیز بازتاب یافته است:

مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ

(ترجمه: آنچه نزد شماست، تمام می‌شود و آنچه نزد خداست، باقی است) (نحل: ۹۶)

این آیه، بر ناپایداری دنیا و پایداری آنچه نزد خداست تأکید دارد. زهد، به معنای بهره‌مندی مشروع از دنیا با وابستگی به خدا، نه خودآزاری یا محرومیت افراطی است. استاد، با تمثیلی زیبا، دنیا را به غذایی بدون نمک تشبیه می‌کنند که بدون خدا، بی‌مزه و بی‌ارزش است. زاهد واقعی، کسی است که دنیا را به دلیل خدا دوست دارد، نه به دلیل تعلق نفسانی.

بخش سوم: خودآزاری و سادیسم در پوشش عرفان

یکی از نکات محوری درس‌گفتارها، نقد رفتارهای خودآزاری است که به بهانه عرفان انجام می‌شوند. استاد، با اشاره به رفتارهایی چون کندن مو، زخم کردن بدن یا تحمل درد غیرضروری، این اعمال را نشانه‌هایی از سادیسم روانی می‌دانند. چنین رفتارهایی، نه‌تنها با سلامت روان سازگار نیستند، بلکه با تعالیم دینی، که بر حفظ سلامت جسم و روح تأکید دارند، در تضادند.

درنگ: خودآزاری به بهانه عرفان، مانند کندن مو یا زخم کردن بدن، نشانه‌ای از سادیسم روانی است که با اصول سلامت روان و تعالیم دینی ناسازگار است.

استاد، با تمثیلی از فردی که ریگ در کفش خود می‌ریزد تا درد بکشد، این رفتارها را به مثابه بیماری روانی توصیف می‌کنند که به جای تعالی، به فروپاشی روانی منجر می‌شوند.

بخش چهارم: صیانت نفس و فروتنی

صیانت نفس، به معنای حفظ کرامت و فروتنی در برابر دیگران، یکی از اصول کلیدی مورد تأکید استاد است. این اصل، با رفتارهای نمایشی و متکبرانه برخی از عالمان دینی، که گاه در محافل با ژست‌های خاص ظاهر می‌شوند، در تضاد است. استاد، با تمثیلی از علمایی که با رفتارهای متکبرانه، مردم را از خود دور می‌کنند، بر لزوم فروتنی و مهربانی تأکید می‌کنند.

درنگ: صیانت نفس، مستلزم فروتنی، مهربانی و پذیرش نقد از سوی مردم است و با رفتارهای متکبرانه و نمایشی در تضاد قرار دارد.

استاد، با اشاره به رفتار برخی عالمان دینی که با ژست‌های خاص در مجالس ظاهر می‌شوند، این اعمال را نشانه ضعف صیانت نفس می‌دانند. چنین رفتارهایی، نه‌تنها به انزوای اجتماعی منجر می‌شوند، بلکه به کاهش ارتباط مؤثر با مردم می‌انجامند.

بخش پنجم: سادیسم و لذت از آزار دیگران

یکی از ابعاد تاریک سادیسم، لذت بردن از رنج و فلاکت دیگران است. استاد، با اشاره به افرادی که از گرسنگی، فقر یا گرفتاری دیگران لذت می‌برند، این رفتار را نشانه‌ای از بیماری روانی می‌دانند. این نوع سادیسم، که در برخی جوامع به شکل تماشای رنج دیگران بروز می‌یابد، با اصول انسانی و دینی، که بر همدلی و کمک به دیگران تأکید دارند، در تضاد است.

درنگ: لذت بردن از رنج و فلاکت دیگران، نشانه‌ای از سادیسم روانی است که با اصول انسانی و دینی، که بر همدلی و مهربانی تأکید دارند، ناسازگار است.

استاد، با تمثیلی از افرادی که از تماشای رنج دیگران لذت می‌برند، این رفتار را به مثابه آتشی توصیف می‌کنند که روان فرد و جامعه را می‌سوزاند.

بخش ششم: تمایز سادیسم و استحباب در عرفان

استاد فرزانه، با تمایز میان سادیسم و استحباب در عرفان، بر این نکته تأکید دارند که در عرفان اصیل، درد و رنج در راه خدا به دلیل حب الهی شیرین است، اما در سادیسم، لذت از درد به دلیل اختلال روانی است. این تمایز، برای درک صحیح عرفان و جلوگیری از انحرافات روانی ضروری است.

درنگ: در عرفان اصیل، رنج در راه خدا به دلیل حب الهی شیرین است، اما در سادیسم، لذت از درد نشانه‌ای از اختلال روانی است.

استاد، با اشاره به شعری عرفانی که هجران را شیرین‌تر از وصال توصیف می‌کند، این برداشت را نقد می‌کنند و آن را به سادیسم روانی نسبت می‌دهند که با عرفان اصیل ناسازگار است.

بخش هفتم: نقد ظلم به نفس و دیگران

ظلم به نفس، که گاه در قالب عرفان‌های کاذب بروز می‌یابد، به ظلم به دیگران منجر می‌شود. استاد، با اشاره به رفتارهایی چون محروم کردن خود از نعمت‌های مشروع یا تحمل درد غیرضروری، این اعمال را نشانه‌ای از بیماری روانی می‌دانند که به اضطراب و ناآرامی منجر می‌شوند.

درنگ: ظلم به نفس، مانند محرومیت افراطی از نعمت‌های مشروع، به ظلم به دیگران منجر می‌شود و با اصول دینی و سلامت روان ناسازگار است.

استاد، با تمثیلی از فردی که به بهانه عرفان، خود را از نعمت‌های الهی محروم می‌کند، این رفتار را به مثابه ظلمی توصیف می‌کنند که روان و جسم را به نابودی می‌کشاند.

بخش هشتم: نقد برداشت‌های نادرست از علم دینی

استاد فرزانه، با نقد برخی برداشت‌های نادرست از علم دینی، به داستان‌هایی اشاره می‌کنند که عالمان را در قالب رفتارهای غیرمنطقی و افراطی نشان می‌دهند. به‌عنوان مثال، داستان‌هایی که از عالمان به‌عنوان افرادی که از نیازهای طبیعی خود غفلت می‌کنند، نه‌تنها غیرواقعی هستند، بلکه به تحریف چهره علم دینی منجر می‌شوند.

درنگ: برداشت‌های نادرست از علم دینی، که عالمان را در قالب رفتارهای غیرمنطقی و افراطی نشان می‌دهند، به تحریف حقیقت و ظلم به نفس و دیگران منجر می‌شوند.

استاد، با اشاره به داستان‌هایی چون عالمی که به دلیل مطالعه بیش‌ازحد دچار بیماری می‌شود، این روایت‌ها را غیرواقعی و زیان‌بار می‌دانند. علم دینی، بر اساس تعالیم قرآنی و روایی، بر اعتدال و سلامت تأکید دارد.

نتیجه‌گیری

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی سادیسم به‌عنوان یک اختلال روانی و نقد برداشت‌های نادرست از مفاهیم عرفانی و دینی پرداخت. سادیسم، چه در قالب خودآزاری و چه در آزار دیگران، نه‌تنها با سلامت روان، بلکه با اصول دینی و انسانی در تضاد است. زهد، صیانت نفس و اعتدال، به‌عنوان اصول بنیادین تعالیم دینی، راه را برای زندگی سالم و متعادل هموار می‌کنند. این اثر، با ارائه تحلیلی جامع و علمی، تلاش دارد تا مخاطبان را به سوی درک عمیق‌تری از روان‌شناسی راستین و پرهیز از انحرافات روانی هدایت کند.

با نظارت صادق خادمی