متن درس
html
روانشناسی راستین: کاوشی در معارف اجتماعی و دینی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره جلسه 146
مقدمه
روانشناسی اجتماعی و دینی، بهعنوان شاخهای از دانش بشری، در پی شناخت عمیق رفتارها، انگیزهها و چالشهای انسان در بستر جامعه و در تعامل با معارف الهی است. این کتاب، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی مسائل بنیادین جوامع انسانی، بهویژه جوامع اسلامی، میپردازد. محور اصلی این نوشتار، تحلیل روانشناختی موانع تحقق جامعهای آرمانی است که در آن کلام پاک و رفتار ستودنی، بهعنوان دو رکن اساسی، حاکمیت داشته باشد. با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و معارف اهل بیت علیهمالسلام، این اثر تلاش دارد تا ضمن شناسایی چالشهای اجتماعی و دینی، راهکارهایی علمی و عملی برای نیل به جامعهای متعالی ارائه دهد.
بخش اول: روانشناسی منابع و استعدادها
اهمیت بهرهبرداری از ذخایر انسانی و طبیعی
جوامع انسانی، همانند معدنی گرانبها، سرشار از منابع طبیعی و استعدادهای بشری هستند که اگر به درستی مدیریت شوند، میتوانند به شکوفایی تمدنها منجر گردند. استاد فرزانه در درسگفتارهای خود، با تمثیلی بدیع، جامعه را به زمینی حاصلخیز تشبیه میکنند که گنجینههای آن، از نفت و طلا گرفته تا نوابغ و استعدادها، به دلیل سوءمدیریت و ناآگاهی، یا خامفروشی میشوند یا به تاراج میروند. این منابع، که میتوانند به مثابه اورانیوم غنیشده، انرژی عظیمی برای پیشرفت فراهم آورند، در صورت عدم مدیریت صحیح، نهتنها بهرهای نمیرسانند، بلکه ممکن است به جامعه آسیب رسانند.
استاد با اشاره به تاریخچه بهرهبرداری از منابع طبیعی، به نمونههایی از خامفروشی جواهراتی چون فیروزه، زبرجد و یاقوت اشاره دارند که با قیمتی ناچیز از کشور خارج شده و پس از فرآوری، با ارزشی چندبرابر به همان سرزمین بازمیگردند. این روند، که ریشه در ناآگاهی و غفلت دارد، نهتنها در حوزه منابع طبیعی، بلکه در مدیریت استعدادهای انسانی نیز مشهود است. نوابغ، که به مثابه جواهراتی نادر در جامعهاند، به دلیل نبود بستر مناسب، یا از کشور مهاجرت میکنند یا در درون جامعه مورد بیمهری قرار میگیرند.
درنگ: منابع انسانی و طبیعی، همانند گنجینههایی هستند که اگر با حکمت و آگاهی مدیریت شوند، به شکوفایی جامعه منجر میگردند. اما در صورت غفلت، این گنجینهها یا به تاراج میروند یا به عاملی برای آسیب اجتماعی بدل میشوند.
نقش روانشناسی در مدیریت استعدادها
از منظر روانشناسی اجتماعی، مدیریت استعدادها نیازمند شناخت عمیق ویژگیهای روانشناختی افراد و ایجاد بسترهایی برای شکوفایی آنهاست. استاد فرزانه با اشاره به این نکته که نوابغ، همانند اورانیوم، دارای پتانسیل عظیمی هستند، تأکید میکنند که بدون مدیریت صحیح، این پتانسیل میتواند به جای خیر، شر آفرین باشد. این دیدگاه، ریشه در معارف دینی دارد که انسان را بهعنوان خلیفه الهی، دارای ظرفیتهای بیکران میداند، اما این ظرفیتها تنها در سایه آگاهی و هدایت به فعلیت میرسند.
جمعبندی بخش اول
این بخش نشان داد که منابع انسانی و طبیعی، بهعنوان سرمایههای اصلی هر جامعه، نیازمند مدیریت هوشمندانه و آگاهانهاند. روانشناسی اجتماعی، با ارائه ابزارهایی برای شناخت و پرورش استعدادها، میتواند راهگشای تحقق جامعهای پویا و پیشرو باشد. استاد فرزانه با تمثیلاتی از خامفروشی منابع و هدررفتن استعدادها، بر ضرورت آگاهی و برنامهریزی تأکید دارند و این مهم را بهعنوان یکی از چالشهای اصلی جوامع اسلامی برجسته میسازند.
بخش دوم: روانشناسی صنعت و حرفه
چالشهای حرفهای و اعتماد اجتماعی
یکی از مسائل بنیادین در روانشناسی صنعتی، کاهش اعتماد اجتماعی به دلیل کاستی در حرفههاست. استاد فرزانه با تمثیلی از تعمیرکاران ناکارآمد، به این نکته اشاره دارند که فقدان تخصص و مهارت در حرفهها، به کاهش اعتماد عمومی منجر میشود. این کاستی، که ریشه در آموزش ناکافی و عجله در کسب سود دارد، به تدریج به بیاعتمادی نسبت به نهادهای اجتماعی و حتی ارزشهای دینی دامن میزند.
به عنوان مثال، استاد به مواردی اشاره میکنند که افراد پس از دورهای کوتاه شاگردی، بدون کسب مهارت کافی، اقدام به ارائه خدمات میکنند. این امر، که به تعبیر ایشان به مثابه «خامفروشی مهارت» است، نهتنها به کیفیت خدمات آسیب میرساند، بلکه اعتماد اجتماعی را نیز مخدوش میسازد. این چالش، در جوامع اسلامی به دلیل فقدان نظامهای آموزشی منسجم، نمود بیشتری دارد.
درنگ: فقدان تخصص و مهارت در حرفهها، به مثابه خامفروشی منابع انسانی است که به کاهش اعتماد اجتماعی و تضعیف پیوندهای جامعه منجر میشود.
جمعبندی بخش دوم
این بخش بر اهمیت تخصص و مهارت در حرفهها تأکید دارد و نشان میدهد که کاستی در این حوزه، نهتنها به اقتصاد جامعه آسیب میرساند، بلکه اعتماد اجتماعی را نیز تضعیف میکند. روانشناسی صنعتی، با ارائه راهکارهایی برای آموزش و ارتقای مهارتها، میتواند به بهبود کیفیت خدمات و تقویت پیوندهای اجتماعی کمک کند.
بخش سوم: روانشناسی دینی و موانع تحقق جامعه آرمانی
سیره اهل بیت علیهمالسلام و چالشهای اجتماعی
استاد فرزانه با استناد به سیره امیرالمؤمنین علیهالسلام، به بررسی دلایل ناکامی جوامع اسلامی در تحقق آرمانهای دینی میپردازند. ایشان با اشاره به روایتی از حضرت علی علیهالسلام در بستر شهادت، که فرمودند: «از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست دهید»، بر این نکته تأکید دارند که جامعه آن زمان، به دلیل ناآگاهی و غفلت، از بهرهگیری از علوم الهی محروم ماند. این روایت، که در آن حضرت خود را به راههای آسمان آگاهتر از راههای زمین معرفی میکنند، نشاندهنده عمق معرفتی است که جامعه از آن بیبهره بود.
سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي، فَإِنِّي بِطُرُقِ السَّمَاوَاتِ أَعْرَفُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ
ترجمه: از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست دهید، زیرا من به راههای آسمانها آگاهترم تا به راههای زمین.
این کلام، به مثابه دعوتی است از سوی یک اقیانوس معرفت که جامعه، به دلیل ناآگاهی، از آن بهره نبرد. استاد فرزانه با تمثیلی از جامعه کوفه، که در آن معاویه به دلیل فهم زبان قدرت و حیله، بر مردم تأثیر گذاشت، نشان میدهند که غفلت و ناآگاهی، مانع از پذیرش هدایت الهی شد.
درنگ: ناآگاهی و غفلت جامعه، مانع از بهرهگیری از معارف الهی اهل بیت علیهمالسلام شد و زبان قدرت و حیله را بر زبان حقیقت ترجیح داد.
جمعبندی بخش سوم
این بخش نشان داد که ناکامی جوامع اسلامی در تحقق آرمانهای دینی، ریشه در ناآگاهی و غفلت دارد. روانشناسی دینی، با تأکید بر سیره اهل بیت علیهمالسلام، بر ضرورت آگاهی و آمادگی جامعه برای پذیرش هدایت الهی تأکید میکند. این بخش، با تمثیلاتی از تاریخ صدر اسلام، به تحلیل روانشناختی موانع اجتماعی میپردازد.
بخش چهارم: روانشناسی فقر و وابستگی متقابل
فقر الزامی و کمال انسانی
استاد فرزانه با استناد به روایتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام، که فرمودند: «اگر فقرا نباشند، اغنیا هلاک میشوند»، به بررسی مفهوم فقر الزامی و نقش آن در کمال انسانی میپردازند. این روایت، که به تعبیری، وابستگی متقابل فقرا و اغنیا را نشان میدهد، از منظر روانشناسی محیطی، به تحلیل روابط اجتماعی میپردازد. استاد با تمثیلی از سفرهای سبک که با حضور فقرا سنگین میشود، نشان میدهند که فقر الزامی، نه نقص، بلکه کمالی است که به ضرورتهای اجتماعی اشاره دارد.
ترجمه روایت: اگر فقرا نباشند، اغنیا هلاک میشوند.
این مفهوم، که فقر فخری نامیده میشود، در دو سطح خلقی و حقی بررسی میشود. در سطح خلقی، وابستگی متقابل انسانها به یکدیگر، به مثابه زنجیرهای است که جامعه را منسجم میسازد. در سطح حقی، این فقر به ارتباط انسان با پروردگار اشاره دارد، جایی که وجود انسان از خدا و ظهور خدا از انسان است.
درنگ: فقر الزامی، به مثابه ضرورتی برای کمال انسانی و انسجام اجتماعی است که در سایه وابستگی متقابل انسانها و ارتباط آنها با پروردگار معنا مییابد.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش با تحلیل مفهوم فقر از منظر روانشناسی محیطی، نشان داد که وابستگی متقابل، نهتنها نقص نیست، بلکه کمالی است که به انسجام اجتماعی و معنوی منجر میشود. استاد فرزانه با تمثیلات و استناد به روایات، بر ضرورت بازنگری در مفهوم فقر و نقش آن در جامعه تأکید دارند.
بخش پنجم: روانشناسی اجتماعی و همزیستی مسالمتآمیز
همزیستی انسان و حیوان
استاد فرزانه با اشاره به تلاشهای مدرن برای ایجاد همزیستی مسالمتآمیز بین انسان و حیوانات، به نمونههایی از روابط دوستانه بین گونههای مختلف اشاره دارند. این تلاشها، که ریشه در شناخت روانشناختی رفتارها دارد، نشاندهنده ظرفیت بشر برای مدیریت روابط بینگونهای است. با این حال، ایشان با تأسف به ناکامی جوامع اسلامی در ایجاد همزیستی انسانی اشاره میکنند و این ناکامی را به فقدان آموزش و فرهنگسازی نسبت میدهند.
استاد با تمثیلی از حیواناتی که به دلیل تربیت صحیح، روابط مسالمتآمیز با انسان برقرار میکنند، بر ضرورت آموزش و فرهنگسازی در جوامع انسانی تأکید دارند. این در حالی است که در جوامع اسلامی، به دلیل نبود نظامهای علمی و تشکیلاتی، اخوت مؤمنان، که در قرآن کریم به آن اشاره شده، بهطور کامل محقق نشده است.
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ
ترجمه: مؤمنان جز برادر یکدیگر نیستند.
درنگ: همزیستی مسالمتآمیز، نیازمند شناخت روانشناختی و آموزش است. جوامع اسلامی، به دلیل فقدان نظامهای علمی، در تحقق اخوت مؤمنان ناکام ماندهاند.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش بر اهمیت فرهنگسازی و آموزش در ایجاد همزیستی مسالمتآمیز تأکید دارد. روانشناسی اجتماعی، با ارائه راهکارهایی برای مدیریت رفتارها، میتواند به تحقق جامعهای مبتنی بر اخوت و همکاری کمک کند. استاد فرزانه با مقایسه تلاشهای مدرن در همزیستی با حیوانات و ناکامیهای جوامع اسلامی، بر ضرورت بازنگری در نظامهای آموزشی تأکید دارند.
بخش ششم: روانشناسی دینی و جامعه آرمانی
ویژگیهای جامعه اسلامی آرمانی
قرآن کریم در سوره حج، ویژگیهای جامعهای آرمانی را با دو مفهوم کلیدی «طیب من القول» و «صراط الحمید» توصیف میکند. این دو مفهوم، که به ترتیب به کلام پاک و رفتار ستودنی اشاره دارند، بهعنوان ارکان اصلی جامعهای متعالی معرفی شدهاند.
وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِيدِ
ترجمه: و بهسوی سخن پاک هدایت شدند و بهسوی راه ستوده هدایت یافتند.
استاد فرزانه با تمثیلی از جامعهای که در آن کلام و رفتار پاک حاکم است، به تحلیل موانع تحقق این آرمان میپردازند. ایشان سه عامل اصلی را مانع این هدف میدانند: نادانی، غفلت و سوءاستفاده از دین. نادانی، بهعنوان ریشه بسیاری از مشکلات اجتماعی، مانع از درک صحیح دین و عمل به آن میشود. غفلت، که به منافع شخصی و مادی اولویت میدهد، به تضعیف عدالت و خیرخواهی منجر میشود. در نهایت، سوءاستفاده از دین، آن را از ابزاری برای هدایت به وسیلهای برای قدرت و کشتار تبدیل کرده است.
درنگ: تحقق جامعهای مبتنی بر طیب من القول و صراط الحمید، نیازمند رفع سه مانع اصلی است: نادانی، غفلت و سوءاستفاده از دین.
جمعبندی بخش ششم
این بخش با استناد به آیات قرآن کریم، ویژگیهای جامعه آرمانی را تبیین کرد و موانع تحقق آن را مورد تحلیل قرار داد. روانشناسی دینی، با تأکید بر رفع نادانی و غفلت، راهکارهایی برای تحقق جامعهای متعالی ارائه میدهد. استاد فرزانه با تمثیلات و استدلالهای قرآنی، بر ضرورت اصلاح ساختارهای اجتماعی و دینی تأکید دارند.
بخش هفتم: روانشناسی اجتماعی و مهندسی دین
ضرورت مهندسی دینی
استاد فرزانه با تأکید بر ضرورت مهندسی دین، به نیاز جوامع اسلامی به ارائه دینی مردمگرا، جوانگرا و سودگرا اشاره دارند. این مهندسی، که باید مبتنی بر رویکردهای علمی و عملی باشد، دین را بهعنوان راهحلی برای مشکلات اجتماعی و فردی معرفی میکند. ایشان با تمثیلی از پیغمبری که به مردم میگوید «دستت را به من بده تا نیفتی»، بر ضرورت هدایت الهی و نظاممند تأکید دارند.
قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ
ترجمه: بگو: پروردگارا، از وسوسههای شیطانها به تو پناه میبرم و پروردگارا، به تو پناه میبرم از اینکه نزد من حضور یابند.
این آیه، که به ضرورت پناه بردن به خدا در برابر وسوسهها اشاره دارد، نشاندهنده نیاز به سیستمی است که دین را بهگونهای ارائه کند که با نیازهای جامعه همخوانی داشته باشد.
درنگ: مهندسی دین با رویکردی علمی و مردمگرا، میتواند دین را به راهحلی برای مشکلات اجتماعی و فردی تبدیل کند.
جمعبندی بخش هفتم
این بخش بر ضرورت بازطراحی دین با رویکردی علمی و عملی تأکید دارد. روانشناسی اجتماعی، با ارائه ابزارهایی برای شناخت نیازهای جامعه، میتواند به تحقق دینی جذاب و کارآمد کمک کند. استاد فرزانه با تمثیلات قرآنی، بر اهمیت نظاممندی در ارائه دین تأکید دارند.
بخش هشتم: روانشناسی اجتماعی و کوچکی انسان
تحقیر انسان در برابر قدرتهای مادی
استاد فرزانه با استناد به آیهای از سوره زخرف، به تأثیر قدرتهای مادی در تحقیر انسان اشاره دارند. این آیه، که به تحقیر قوم فرعون توسط او اشاره دارد، نشاندهنده کاهش عزت نفس انسان در برابر مادیات است.
فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ
ترجمه: پس قومش را سبک و خوار کرد و آنها از او اطاعت کردند.
این تحقیر، که ریشه در نادانی و غفلت دارد، به کاهش اعتماد به نفس و وابستگی به مادیات منجر میشود. استاد با تمثیلی از انسانهایی که به دلیل کوچکنگری، از ظرفیتهای واقعی خود محروم میمانند، بر ضرورت آگاهی و خودباوری تأکید دارند.
درنگ: تحقیر انسان توسط قدرتهای مادی، به کاهش عزت نفس و وابستگی به مادیات منجر میشود و مانع از تحقق ظرفیتهای واقعی انسانی میگردد.
جمعبندی بخش هشتم
این بخش نشان داد که نادانی و غفلت، انسان را در برابر قدرتهای مادی تحقیر میکند و از تحقق ظرفیتهای الهی او جلوگیری مینماید. روانشناسی اجتماعی، با تأکید بر خودباوری و آگاهی، میتواند به بازسازی عزت نفس انسانی کمک کند.
جمعبندی نهایی
روانشناسی راستین، با الهام از معارف قرآنی و سیره اهل بیت علیهمالسلام، به بررسی چالشهای اجتماعی و دینی جوامع اسلامی پرداخته و راهکارهایی برای رفع آنها ارائه میدهد. این کتاب نشان داد که نادانی، غفلت و سوءاستفاده از دین، سه مانع اصلی در تحقق جامعهای مبتنی بر کلام پاک و رفتار ستودنی هستند. برای غلبه بر این موانع، نیاز به مهندسی دینی با رویکردی علمی و مردمگرا است که بتواند دین را بهعنوان راهحلی برای مشکلات اجتماعی معرفی کند. بهرهبرداری صحیح از منابع انسانی و طبیعی، پرورش استعدادها و ایجاد همزیستی مسالمتآمیز، از الزامات تحقق جامعهای اسلامی و انسانی است. در نهایت، با رفع نادانی و غفلت و با تکیه بر قدرت الهی، میتوان به سوی جامعهای حرکت کرد که در آن کلام و رفتار پاک و ستودنی حاکم باشد.
با نظارت صادق خادمی