متن درس
html
روانشناسی راستین: نگرشی قرآنی به توانمندی انسانی و ساختارهای اجتماعی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 148)
مقدمه
روانشناسی، بهعنوان علمی که به کنکاش در اعماق وجود انسانی و تعاملات او با محیط اجتماعی میپردازد، در بستر فرهنگ و معارف اسلامی، جلوهای متعالی مییابد. این نوشتار، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تلاش دارد تا با نگاهی قرآنی و تحلیلی، چارچوبی علمی و آکادمیک برای فهم توانمندیهای انسانی و نقش ساختارهای اجتماعی در شکوفایی یا افول آن ارائه دهد. با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و تحلیلهای روانشناختی و جامعهشناختی، این اثر میکوشد تا رابطه میان فرد، جامعه و ایمان را در مسیر دستیابی به اقتدار انسانی تبیین نماید. همانگونه که نسیم حیاتبخش بهار، شاخسارهای خشکیده را جان میبخشد، معارف قرآنی نیز میتوانند روح انسان و جامعه را به سوی کمال و توانمندی رهنمون سازند.
بخش اول: تأثیر ساختارهای اجتماعی بر توانمندی انسانی
انسان، چونان نهالی در بستر خاک جامعه، از محیط پیرامون خود تأثیر میپذیرد. رشد یا افول او نهتنها به توانمندیهای فردی، بلکه به ساختارهای اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی وابسته است. جامعه، همانند مادری مهربان یا طوفانی ویرانگر، میتواند استعدادهای فرد را شکوفا سازد یا به ورطه نابودی کشاند. استاد فرزانه در تبیین این اصل، بر این باورند که توانمندیهای فردی در چارچوب شرایط اجتماعی شکل میگیرند و هیچ انسانی نمیتواند بهتنهایی، مستقل از محیط، به قلههای کمال یا حضیض ناکامی دست یابد.
درنگ: ساختارهای اجتماعی، چونان خاک حاصلخیزی هستند که بذر توانمندیهای انسانی را در خود میپرورانند. بدون بستری سالم و پویا، استعدادهای فردی به بار نمینشینند.
نقش جامعه در رشد یا افول فرد
انسان در جامعهای که فقر، فساد یا استکبار حاکم باشد، بهسختی میتواند به سلامت روانی و معنوی دست یابد. همانگونه که پرندهای در قفس تنگ، توان پرواز به اوج آسمان را ندارد، انسان نیز در جامعهای ناسالم، از شکوفایی محروم میماند. استاد فرزانه تأکید دارند که جامعهای سالم، با غنا، تقوا و عدالت، بستری فراهم میکند که افراد در آن بهراحتی رشد مییابند. برای نمونه، خانوادهای که از فقر رنج میبرد، چونان زمینی خشکیده است که نهال فرزندانش در آن به سختی بالنده میشوند.
تأثیر محیط خانواده بر فرد
خانواده، چونان آیینهای است که تصویر رشد یا افول فرد در آن بازتاب مییابد. محیط خانه، با عناصری چون خوراک، پوشاک، روابط عاطفی و فرهنگ حاکم، نقشی بنیادین در شکلگیری شخصیت و توانمندیهای فرد ایفا میکند. استاد فرزانه با تمثیلی زیبا، خانه را به خاکی تشبیه میکنند که یا بذر سعادت میکارد یا تخم ناکامی میپراکند. کودکی که در محیطی سالم پرورش مییابد، چونان نهالی است که در خاکی غنی ریشه دوانده و به بار مینشیند.
جمعبندی بخش اول
این بخش نشان داد که توانمندی انسانی، بیش از آنکه به اراده فردی وابسته باشد، در گرو ساختارهای اجتماعی و خانوادگی است. جامعهای که از عدالت، سلامت و تقوا برخوردار باشد، چونان باغی پرثمر، افراد را به سوی کمال هدایت میکند. در مقابل، جامعهای که در آن فساد، فقر یا استکبار حاکم است، چونان بیابانی خشک، استعدادهای انسانی را به تباهی میکشاند.
بخش دوم: ساختارهای اجتماعی در پرتو قرآن کریم
قرآن کریم، چونان مشعلی فروزان، راه را برای فهم ساختارهای اجتماعی سالم و ناسالم روشن میسازد. استاد فرزانه با استناد به آیات سوره قصص، دو نوع ساختار اجتماعی را تبیین میکنند: ساختار استکباری، که در آن فساد و علو (برتریجویی) حاکم است، و ساختار ایمانی، که بر پایه تقوا و عدالت بنا شده است.
ساختار استکباری و پیامدهای آن
در ساختار استکباری، که در داستان قارون در قرآن کریم به تصویر کشیده شده، برتریجویی و فساد، چونان سیلی ویرانگر، جامعه را به سوی نابودی میکشاند. آیات 76 تا 82 سوره قصص، این ساختار را چنین توصیف میکنند:
إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَيْهِمْ ۖ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ
قارون از قوم موسی بود، اما بر آنان ستم کرد و ما به او از گنجها آنچنان دادیم که کلیدهایش بر گروهی نیرومند سنگین میآمد. آنگاه که قومش به او گفتند: شادمانی مکن که خدا شادمانان [مغرور] را دوست ندارد.
این آیات نشان میدهند که در جامعه استکباری، ثروت و قدرت، بدون تقوا و عدالت، به فساد و تباهی منجر میشوند. قارون، چونان ستارهای که درخششش به خاموشی میگراید، نمادی از ناکامی در برابر زیادهخواهی مادی است.
درنگ: جامعه استکباری، چونان باتلاقی است که در آن ثروت و قدرت، بدون پشتوانه تقوا، به فساد و تباهی میانجامد.
ساختار ایمانی و ویژگیهای آن
در مقابل، ساختار ایمانی، که در آیات 83 تا 88 سوره قصص ترسیم شده، جامعهای است که در آن برتریجویی و فساد جایی ندارد:
تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۖ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
آن سرای آخرت را برای کسانی قرار میدهیم که در زمین نه برتریجویی میخواهند و نه فساد، و فرجام نیکو از آن پرهیزگاران است.
این آیه، چونان چراغی راهنما، نشان میدهد که جامعه ایمانی، با دوری از علو و فساد، بستری برای رشد معنوی و روانی افراد فراهم میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که چنین جامعهای، چونان باغی سرسبز، افراد را به سوی تقوا و سعادت هدایت میکند.
جمعبندی بخش دوم
قرآن کریم، با ترسیم دو ساختار متضاد اجتماعی، راه را برای فهم تفاوت میان جامعه استکباری و ایمانی روشن میسازد. جامعه استکباری، با تکیه بر ثروت و قدرت مادی، به فساد و ناکامی میانجامد، در حالیکه جامعه ایمانی، با محوریت تقوا و عدالت، بستری برای شکوفایی توانمندیهای انسانی فراهم میکند.
بخش سوم: نقش پاداش و مجازات در جامعه ایمانی
در جامعه ایمانی، نظام پاداش و مجازات، چونان ترازویی دقیق، رفتارهای افراد را تنظیم میکند. استاد فرزانه با استناد به آیه 84 سوره قصص، این اصل را تبیین میکنند:
مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا ۖ وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
هر کس کار نیکی بیاورد، برای او بهتر از آن خواهد بود و هر کس کار بدی بیاورد، کسانی که کارهای بد کردهاند جز آنچه انجام دادهاند کیفر نمیبینند.
این آیه، چونان نسیمی که تعادل را به طبیعت بازمیگرداند، نشان میدهد که پاداش کارهای نیک باید سخاوتمندانه و بیش از انتظار باشد، اما مجازات کارهای بد، دقیقاً به اندازه عمل. این اصل، با نظریههای انگیزشی روانشناسی، مانند نظریه انتظار-ارزش، همخوانی دارد و انگیزه درونی افراد را برای خیر تقویت میکند.
درنگ: در جامعه ایمانی، پاداش سخاوتمندانه برای کارهای نیک، انگیزه خیر را تقویت میکند، در حالیکه مجازات عادلانه، از فساد و بیعدالتی جلوگیری مینماید.
جمعبندی بخش سوم
نظام پاداش و مجازات در جامعه ایمانی، چونان ستونهایی استوار، رفتارهای افراد را هدایت میکند. این نظام، با تشویق خیر و بازدارندگی از شر، به ایجاد جامعهای پویا و عادلانه کمک میکند.
بخش چهارم: موانع روانشناختی رشد فردی و اجتماعی
یأس، بیتفاوتی و اهمال، چونان سایههای تاریک، مانع از شکوفایی توانمندیهای انسانی میشوند. استاد فرزانه این عوامل را بهعنوان بیماریهای روانی-اجتماعی معرفی میکنند که به سردمزاجی روانی و کاهش انگیزه منجر میگردند.
یأس و بیتفاوتی
یأس، چونان غباری که بر آیینه دل مینشیند، امید و انگیزه را از انسان سلب میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که در جامعهای که یأس و بیتفاوتی غلبه یابد، افراد از تلاش برای رشد بازمیمانند. این دیدگاه با نظریه ناامیدی آموختهشده در روانشناسی بالینی همراستاست، که نشان میدهد یأس، چرخهای از انفعال ایجاد میکند.
کمخواهی و پیامدهای آن
کمخواهی، چونان قفسی که پرنده آرزوها را در خود محبوس میکند، مانع از رشد و پیشرفت است. استاد فرزانه با نقد فرهنگ بسنده کردن به حداقلها، بر ضرورت زيادهخواهی در علم، خیر و معرفت تأکید دارند. این اصل با نظریه خودتعیینگری در روانشناسی همخوانی دارد که بر اهمیت اهداف والا تأکید میکند.
درنگ: کمخواهی، چونان زنجیری بر پای اراده، انسان را از دستیابی به قلههای علم و معرفت بازمیدارد. جامعه ایمانی باید به زيادهخواهی معنوی تشویق نماید.
جمعبندی بخش چهارم
یأس، بیتفاوتی و کمخواهی، چونان موانعی بر سر راه رشد، انسان و جامعه را به سوی انفعال و ناکامی سوق میدهند. برای رهایی از این موانع، باید امید، انگیزه و زيادهخواهی معنوی را در جامعه ترویج داد.
بخش پنجم: نقش بهداشت و نظافت در توانمندی انسانی
بهداشت و نظافت، چونان آبی زلال، جسم و روان انسان را شستوشو میدهند و به توانمندی او کمک میکنند. استاد فرزانه با تأکید بر اهمیت نظافت، محیط زندگی ناسالم را به منزله باتلاقی میدانند که سلامت انسان را به خطر میاندازد.
بهداشت و سلامت جسمی
عدم رعایت بهداشت، چونان آتشی که خرمن سلامتی را میسوزاند، به بیماری و ضعف منجر میشود. استاد فرزانه با اشاره به تأثیرات منفی محیطهای آلوده، مانند فرشهای غیربهداشتی، بر ضرورت نظافت تأکید دارند. این دیدگاه با یافتههای روانشناسی سلامت همخوانی دارد که بر ارتباط میان محیط سالم و سلامت روان تأکید میکند.
نظافت و سلامت روان
نظافت، نهتنها جسم، بلکه روان را نیز پاکیزه میسازد. استاد فرزانه با تمثیلی زیبا، نظافت را به نسیمی تشبیه میکنند که غبار استرس و اضطراب را از روان انسان میزداید. رعایت بهداشت، به کاهش استرس و بهبود سلامت روان کمک میکند.
درنگ: نظافت، چونان کلیدی طلایی، درهای سلامت جسم و روان را میگشاید و انسان را به سوی توانمندی هدایت میکند.
جمعبندی بخش پنجم
بهداشت و نظافت، بهعنوان ستونهای سلامت، نقشی اساسی در توانمندی انسانی ایفا میکنند. جامعهای که به نظافت اهمیت دهد، چونان باغی پاکیزه، بستری برای رشد افراد فراهم میسازد.
بخش ششم: اختلالات روانی و معنوی
اختلالات روانی، چونان سایههایی که بر روشنایی وجود انسان میافتند، در سه سطح جسمی، روانی و معنوی بروز مییابند. استاد فرزانه این اختلالات را به سه دسته تقسیم میکنند:
اختلالات جسمی-بهداشتی
این اختلالات، ناشی از عدم سلامت جسمی و تغذیه نامناسب هستند. برای نمونه، بیماریهای جسمی، چونان زنجیری بر پای توانمندی، انسان را از رشد بازمیدارند.
اختلالات روانی داخلی
ترس، فراموشی و وسواس، چونان غبارهایی بر آیینه ذهن، به اختلالات روانی منجر میشوند. استاد فرزانه تأکید دارند که این اختلالات نیازمند رواندرمانی هستند و با فعالیتهای اجتماعی و ورزشی قابل بهبودند.
اختلالات برونمرزی
این دسته از اختلالات، که ناشی از تأثیرات معنوی و ماورایی هستند، نیازمند رویکرد دینی و معنویاند. استاد فرزانه این اختلالات را به تأثیرات شيطاني و انعكاسات عالم غیب نسبت میدهند که تنها با ایمان و تقوا قابل رفع هستند.
درنگ: اختلالات برونمرزی، چونان طوفانی نامرئی، روح انسان را متلاطم میکنند و تنها با ایمان و تقوا آرام میگیرند.
جمعبندی بخش ششم
اختلالات روانی و معنوی، در سه سطح جسمی، روانی و برونمرزی، مانع از توانمندی انسان میشوند. رویکردی جامع، که سلامت جسم، روان و روح را در نظر بگیرد، برای رفع این اختلالات ضروری است.
بخش هفتم: ایمان و استحکام روحی
ایمان، چونان ستونی استوار، روح انسان را از پوکی و سستی حفظ میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که ایمان، مانع از آسیبپذیری در برابر اختلالات روانی میشود و به انسان استحکام میبخشد.
ایمان و سلامت روان
ایمان، چونان سپری در برابر طوفانهای روانی، انسان را از یأس و انفعال محافظت میکند. این دیدگاه با نظریه معنادرمانی فرانکل همخوانی دارد که بر نقش معنا و ایمان در سلامت روان تأکید میکند.
زیادهخواهی معنوی
زیادهخواهی در علم، خیر و معرفت، چونان بالهایی است که انسان را به سوی قلههای کمال پرواز میدهند. استاد فرزانه با استناد به دعای «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْعَفْوَ وَالْعَافِيَةَ وَالْمُعَافَاةَ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ» (خدایا، من از تو عفو، عافیت و معافیت در دنیا و آخرت میطلبم)، بر اهمیت این ویژگی تأکید دارند.
درنگ: ایمان، چونان ریشهای محکم، روح انسان را در برابر طوفانهای روانی استوار میسازد و زيادهخواهی معنوی، او را به سوی کمال هدایت میکند.
جمعبندی بخش هفتم
ایمان، بهعنوان عاملی استحکامبخش، انسان را از پوکی روحی و روانی حفظ میکند. زيادهخواهی معنوی، در کنار ایمان، راه را برای دستیابی به توانمندی و کمال هموار میسازد.
بخش هشتم: قدرت و توانمندی انسانی در سه سطح
قدرت انسانی، چونان درختی تنومند، در سه سطح حسی، روانی و معنوی ریشه دارد. استاد فرزانه این سطوح را چنین تبیین میکنند:
سطح حسی (جسمی)
سلامت جسمی و نظافت، چونان خاکی حاصلخیز، بستری برای توانمندی انسان فراهم میکنند. بدون سلامت جسم، انسان چونان پرندهای بیبال است که توان پرواز ندارد.
سطح روانی
توانمندیهای روانی و عقلانی، چونان شاخسارهای درخت، انسان را به سوی رشد و پیشرفت هدایت میکنند. این سطح، نیازمند فعالیتهای اجتماعی و فکری است.
سطح معنوی
ارتباط با غیب و وحی، چونان میوههای شیرین درخت، اوج توانمندی انسانی را رقم میزند. این سطح، تنها با ایمان و تقوا قابل دسترسی است.
درنگ: قدرت انسانی، چونان درختی است که ریشه در سلامت جسم، شاخسار در توانمندیهای روانی و میوه در ارتباط معنوی با غیب دارد.
جمعبندی بخش هشتم
قدرت انسانی، در سه سطح حسی، روانی و معنوی تعریف میشود. برای دستیابی به اقتدار کامل، انسان باید این سه سطح را بهصورت متوازن پرورش دهد.
نتیجهگیری کلی
روانشناسی راستین، با تکیه بر معارف قرآنی و تحلیلهای جامعهشناختی، نشان میدهد که توانمندی انسانی، در گرو تعادل میان عوامل جسمی، روانی و معنوی است. جامعهای که بر پایه تقوا، عدالت و سلامت بنا شده باشد، چونان باغی پرثمر، بستری برای شکوفایی افراد فراهم میکند. در مقابل، جوامع استکباری و فاسد، چونان بیابانی خشک، استعدادهای انسانی را به تباهی میکشانند. ایمان، بهعنوان ستونی استوار، در کنار بهداشت و نظافت، نقش کلیدی در ایجاد اقتدار انسانی ایفا میکند. برای تحقق این اقتدار، باید از یأس، بیتفاوتی و کمخواهی دوری جست و به سوی زيادهخواهی در علم، خیر و معرفت گام برداشت. این اثر، با ارائه چارچوبی علمی و آکادمیک، بر ضرورت بازسازی ساختارهای اجتماعی و تقویت ایمان و سلامت برای دستیابی به جامعهای پویا و توانمند تأکید دارد.
با نظارت صادق خادمی