متن درس
html
روانشناسی راستین و نظام احسن: تبیین علمی و آکادمیک
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 171)
دیباچه
روانشناسی راستین، در چارچوب نظام احسن، رویکردی است عمیق و جامع به شناخت جایگاه انسان در گستره هستی، که با تکیه بر اصول فلسفی و دینی، به تبیین رابطه انسان با معرفت، عمل و نظام خلقت میپردازد. این دیدگاه، که ریشه در حکمت توحیدی و اعتدال الهی دارد، انسان را موجودی مسئول و فعال در شبکهای از روابط متقابل با کل هستی میداند.
بخش یکم: نظام احسن و عصمت الهی
مفهوم نظام احسن
نظام احسن، به مثابه آیینهای شفاف از حکمت و اعتدال الهی، تجلیگاه عصمت حق تعالی است که تمامی مراتب خلقت را در هماهنگی بیمانندی با یکدیگر پیوند میدهد. این نظام، چونان قطاری است که با سرعتی معین در مسیر حکمت الهی حرکت میکند و انسان، با اتصال به آن، در جریان این عصمت و کمال قرار میگیرد. عصمت در این دیدگاه، نه تنها مصونیت از خطا، بلکه هماهنگی وجودی با نظم هستی است که انسان را به سوی خیر و سعادت رهنمون میسازد.
| درنگ: نظام احسن، تجلی عصمت الهی است که خلقت را در اعتدالی بینقص سامان میدهد و انسان را به هماهنگی با کل هستی فرا میخواند. |
تحلیل و تبیین
اتصال انسان به نظام احسن، مانند پیوستن به کاروانی است که در مسیر مقصود الهی در حرکت است. این اتصال، معرفتی عمیق را میطلبد که انسان را از پراکندگی و سرگشتگی به سوی وحدت و یقین رهنمون میسازد. در این نظام، هر موجودی به قدر مرتبه خویش، در هماهنگی با دیگر موجودات، نقشی ایفا میکند. قرآن کریم در این باره میفرماید: الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّىٰ (الاعلی: ۲)؛ یعنی آن که آفرید و سامان داد. این آیه به تسویه و اعتدال خلقت اشاره دارد که نظام احسن را به مثابه نظامی موزون و متعادل معرفی میکند.
توضیح تکمیلی
نظام احسن، چونان باغی است که هر درخت و گل در آن، با نظمی شگفتانگیز، در جای خود قرار گرفته و به کل مجموعه زیبایی و کمال میبخشد. انسان در این باغ، با آگاهی و معرفت، میتواند به جریان عصمت الهی متصل شود و از این رهگذر، اعمالش را با حکمت الهی همراستا سازد. این دیدگاه، نه تنها در فلسفه اسلامی، بلکه در روانشناسی عرفانی نیز جایگاهی ویژه دارد، زیرا انسان را به سوی خودآگاهی و هماهنگی با هستی سوق میدهد.
جمعبندی
نظام احسن، به مثابه نظامی وجودی و ظهوری، خلقت را در چارچوبی اعتدالی و حکیمانه سامان میدهد. انسان با اتصال به این نظام، در مسیر عصمت و کمال قرار میگیرد و از پراکندگی وجودی به سوی وحدت و یقین رهنمون میشود. این دیدگاه، زیربنای روانشناسی راستین را تشکیل میدهد که معرفت را مبنای عمل و هماهنگی با هستی را هدف غایی انسان میداند.
بخش دوم: تقدم معرفت بر عمل
مفهوم تقدم معرفت
در نظام احسن، عمل، چون شاخهای است که از ریشه معرفت تغذیه میکند. بدون معرفت، عمل فاقد ارزش ذاتی است و نمیتواند انسان را به سوی کمال هدایت کند. مشکل اصلی انسان، نه ناتوانی در عمل، بلکه جهل به خیر و حقیقت است. این دیدگاه، عمل را متفرع بر معرفت میداند و بر ضرورت شناخت عمیق به عنوان زیربنای هر کنش صالح تأکید دارد.
| درنگ: معرفت، زیربنای عمل صالح است و بدون شناخت عمیق، عمل به تنهایی ارزشی ندارد. |
تحلیل و تبیین
جهل، چونان سایهای تاریک، مانع از آن میشود که انسان مسیر خیر را بازشناسد. هنگامی که انسان به حقیقت خیر آگاه شود، چونان پرندهای که به سوی نور بال میگشاید، به سوی عمل صالح حرکت میکند. قرآن کریم در این باره میفرماید: فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ (التغابن: ۱۶)؛ یعنی تا آنجا که میتوانید از خدا پروا کنید. این آیه، تقوا را به معنای آگاهی و شناخت معرفی میکند که عمل را در مسیر حق قرار میدهد.
توضیح تکمیلی
این دیدگاه با نظریههای روانشناسی شناختی همخوانی دارد که بر نقش شناخت در شکلدهی رفتار تأکید میکنند. معرفت در نظام احسن، نه تنها آگاهی نظری، بلکه شناختی وجودی است که انسان را به سوی هماهنگی با نظم هستی هدایت میکند. این معرفت، انسان را از تردید و شبهه رها ساخته و عملش را در مسیر خیر و حکمت قرار میدهد.
جمعبندی
تقدم معرفت بر عمل، اصلی بنیادین در روانشناسی راستین است که انسان را به سوی شناخت عمیق و آگاهانه هدایت میکند. این شناخت، زیربنای هر عمل صالح است و بدون آن، عمل به تنهایی نمیتواند به کمال منجر شود. در نظام احسن، معرفت، چونان چراغی است که مسیر عمل را روشن میسازد و انسان را از تاریکی جهل به سوی نور حقیقت رهنمون میشود.
بخش سوم: تقوای علمی و جهلزدایی
مفهوم تقوای علمی
تقوا، در معنای راستین خود، پرهیز از جهل است، نه صرف پرهیز از گناه ظاهری. قرآن کریم در این باره میفرماید: فَاعْلَمُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ (محمد: ۱۹)؛ یعنی بدانید که هیچ معبودی جز خدا نیست. این آیه، بر اهمیت علم به توحید به عنوان مبنای تقوا تأکید دارد و تقوای علمی را به مثابه ریشهای معرفی میکند که اعمال صالح از آن میروید.
| درنگ: تقوای علمی، پرهیز از جهل است و بدون رفع جهل، تقوای ظاهری اثری حقیقی ندارد. |
تحلیل و تبیین
تقوای آلوده به جهل، چونان گیاهی است که در خاکی مسموم میروید و میوهای فاسد به بار میآورد. انسان باید ابتدا جهل خویش را برطرف سازد تا اعمالش در مسیر خیر و حکمت قرار گیرد. این دیدگاه، تقوا را به مثابه فرآیندی شناختی و وجودی بازتعریف میکند که انسان را به سوی آگاهی و هماهنگی با نظام احسن هدایت میکند.
توضیح تکمیلی
از منظر روانشناسی دینی، تقوای علمی، انسان را از انحرافات فکری و عملی بازمیدارد و او را در مسیر شناخت توحیدی قرار میدهد. این دیدگاه، با نظریههای روانشناسی شناختی که بر نقش آگاهی در تغییر رفتار تأکید دارند، همخوانی دارد و تقوا را به مثابه حالتی از ذهنآگاهی معرفی میکند که انسان را به سوی کمال سوق میدهد.
جمعبندی
تقوای علمی، به مثابه پلی است که انسان را از تاریکی جهل به سوی نور معرفت رهنمون میسازد. این تقوا، زیربنای اعمال صالح است و بدون آن، عمل به تنهایی نمیتواند انسان را به کمال برساند. در نظام احسن، تقوای علمی، انسان را به هماهنگی با حکمت الهی و نظم خلقت پیوند میدهد.
بخش چهارم: مسئولیت انسان در نظام احسن
مفهوم مسئولیت دوسویه
انسان در نظام احسن، موجودی است که نسبت به آینده علّت و نسبت به گذشته معلول است. این دوگانگی، او را در شبکهای از روابط متقابل با هستی قرار میدهد که در آن هر عمل، پیامدی در کل نظام خلقت دارد. قرآن کریم در این باره میفرماید: كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ (المدثر: ۳۸)؛ یعنی هر کس در گرو اعمال خویش است.
| درنگ: انسان در نظام احسن، هم بدهکار و هم طلبکار از هستی است و مسئولیت او در قبال آینده و گذشته، او را به سوی هماهنگی با نظم خلقت سوق میدهد. |
تحلیل و تبیین
این مسئولیت دوسویه، انسان را به مثابه عضوی از پیکره هستی معرفی میکند که هر کنش او، چونان موجی در دریا، بر کل نظام خلقت تأثیر میگذارد. انسان، با آگاهی از این مسئولیت، میتواند جایگاه خویش را در نظام احسن تنظیم کند و اعمالش را با حکمت الهی همراستا سازد.
توضیح تکمیلی
از منظر روانشناسی اجتماعی، این دیدگاه، حس مسئولیت جمعی و همدلی را تقویت میکند و انسان را به مشارکت فعال در خیر جمعی سوق میدهد. این مسئولیت، انسان را از انزوای وجودی خارج ساخته و او را به سوی هماهنگی با کل هستی هدایت میکند.
جمعبندی
مسئولیت انسان در نظام احسن، او را به سوی آگاهی و هماهنگی با نظم خلقت سوق میدهد. این مسئولیت، انسان را به مثابه موجودی فعال و مسئول در شبکه هستی معرفی میکند که با معرفت و عمل صالح، میتواند به کمال دست یابد.
بخش پنجم: سلام در نماز و ارتباط با هستی
مفهوم سلام در نماز
سلام در نماز، چونان کلیدی است که انسان را به مراتب مختلف هستی (احدیت، واحدیت، هویت) پیوند میدهد. عبارتهای السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ، السَّلَامُ عَلَيْنَا و السَّلَامُ عَلَيْكُمْ به ترتیب به پیامبر، جامعه مؤمنان و کل هستی اشاره دارند و نشاندهنده وحدت وجودی انسان با نظام خلقت هستند.
| درنگ: سلام در نماز، نمادی از پیوند وجودی انسان با مراتب هستی است که او را در هماهنگی با نظام احسن قرار میدهد. |
تحلیل و تبیین
این سلامها، انسان را از انزوای فردی به سوی وحدت با کل هستی رهنمون میسازد. نماز، چونان آیینهای است که انسان در آن، جایگاه خویش را در نظام احسن بازمییابد و با تمامی مراتب هستی همنفس میشود. این ارتباط، انسان را به سوی هماهنگی با حکمت الهی هدایت میکند.
توضیح تکمیلی
از منظر روانشناسی دینی، این ارتباط در نماز، حس تعلق به کل هستی را تقویت میکند و انسان را از انزوای وجودی خارج میسازد. این دیدگاه، با نظریههای روانشناسی مثبتگرا در باب معنا و تعلق همراستا است و نماز را به مثابه عملی وجودی معرفی میکند که انسان را به سوی کمال هدایت میکند.
جمعبندی
سلام در نماز، انسان را به مراتب مختلف هستی پیوند میدهد و او را در جریان هماهنگی با نظام احسن قرار میدهد. این عمل، نه تنها عبادتی ظاهری، بلکه ارتباطی وجودی با کل هستی است که انسان را به سوی وحدت و کمال رهنمون میسازد.
بخش ششم: وحدت وجودی و همبستگی هستی
مفهوم وحدت وجودی
همه موجودات در نظام احسن، چونان اعضای یک پیکره واحد هستند که با یکدیگر در ارتباطی وجودی قرار دارند. این دیدگاه، با بیت سعدی که میگوید: «بنیآدم اعضای یکدیگرند» همراستا است و این همبستگی را به کل هستی تسری میدهد. قرآن کریم در این باره میفرماید: كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ (القصص: ۸۸)؛ یعنی همه چیز فانی است جز وجه او.
| درنگ: وحدت وجودی، همه موجودات را در شبکهای از روابط متقابل قرار میدهد که مبنای اخلاق و مسئولیت اجتماعی در نظام احسن است. |
تحلیل و تبیین
این همبستگی، انسان را به مثابه جزئی از کل هستی معرفی میکند که هر عمل او، بر کل نظام خلقت تأثیر میگذارد. این دیدگاه، انسان را به سوی مسئولیتپذیری و همدلی با دیگر موجودات سوق میدهد و او را از خودمحوری به سوی وحدت با هستی هدایت میکند.
توضیح تکمیلی
از منظر روانشناسی اجتماعی، این همبستگی، حس تعلق جمعی و مسئولیت اجتماعی را تقویت میکند. انسان در نظام احسن، نه تنها مسئول خویش، بلکه مسئول کل هستی است و این مسئولیت، او را به سوی خیر جمعی و هماهنگی با نظام خلقت رهنمون میسازد.
جمعبندی
وحدت وجودی، انسان را به سوی هماهنگی با کل هستی هدایت میکند و او را از انزوای فردی به سوی مسئولیت جمعی سوق میدهد. این دیدگاه، مبنای اخلاق و رفتار اجتماعی در نظام احسن است و انسان را به مشارکت فعال در خیر جمعی فرا میخواند.
بخش هفتم: علم و معلومات: تمایز و تأثیر
مفهوم علم و معلومات
علم، معرفتی فعال و وجودی است که به عمل صالح منجر میشود، در حالی که معلومات، صرفاً اطلاعاتی انفعالی است که فاقد تأثیر وجودی است. روایتی از عالمان دینی نقل شده که میفرماید: «صدق قوله فعله»؛ یعنی عمل، تصدیقکننده گفتار و اعتقاد است.
| درنگ: علم، معرفتی فعال است که انسان را به سوی خیر و عمل صالح هدایت میکند، در حالی که معلومات، اطلاعاتی انفعالی است که فاقد تأثیر وجودی است. |
تحلیل و تبیین
علم، چونان نوری است که مسیر خیر را روشن میسازد و انسان را به سوی عمل صالح هدایت میکند. در مقابل، معلومات، مانند انبوهی از اطلاعات بیروح است که بدون تأثیر وجودی، در ذهن انسان باقی میماند. این تمایز، اهمیت معرفتشناسی دینی را در روانشناسی راستین برجسته میسازد.
توضیح تکمیلی
این دیدگاه، با نظریههای یادگیری شناختی همخوانی دارد که بر نقش آگاهی فعال در تغییر رفتار تأکید میکنند. علم در نظام احسن، انسان را از تردید و شبهه رها ساخته و او را به سوی هماهنگی با حکمت الهی هدایت میکند.
جمعبندی
تمایز میان علم و معلومات، انسان را به سوی معرفتی فعال و وجودی هدایت میکند که زیربنای عمل صالح است. این دیدگاه، اهمیت شناخت عمیق را در روانشناسی راستین برجسته میسازد و انسان را به سوی کمال و هماهنگی با نظام احسن رهنمون میکند.
بخش هشتم: ذکر خفی و هماهنگی با هستی
مفهوم ذکر خفی
ذکر خفی، نه گفتن یواشکی ذکر، بلکه حالتی از هماهنگی وجودی با نظام احسن است که انسان را در حالت دائمالذکر قرار میدهد. قرآن کریم در این باره میفرماید: كُلُّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (الرحمن: ۲۹)؛ یعنی هر روز او در کاری است. این آیه، به هماهنگی مداوم با حکمت الهی اشاره دارد.
| درنگ: ذکر خفی، هماهنگی وجودی با نظام احسن است که انسان را در جریان مداوم آگاهی الهی قرار میدهد. |
تحلیل و تبیین
ذکر خفی، چونان نسیمی است که انسان را با جریان هستی همنفس میسازد و اعمالش را به صورت خودکار با حکمت الهی همراستا میکند. این حالت، انسان را از شبهات و تردیدها رها ساخته و او را در مسیر کمال قرار میدهد.
توضیح تکمیلی
از منظر روانشناسی عرفانی، ذکر خفی به مثابه حالتی از ذهنآگاهی عمیق است که انسان را در جریان مداوم آگاهی الهی قرار میدهد. این دیدگاه، انسان را از پراکندگی فکری و عملی رها ساخته و او را به سوی هماهنگی با نظام احسن هدایت میکند.
جمعبندی
ذکر خفی، انسان را به سوی هماهنگی با نظام احسن هدایت میکند و او را در حالت دائمالذکر قرار میدهد. این حالت، نه تنها عملی عبادی، بلکه هماهنگی وجودی با کل هستی است که انسان را به سوی کمال و یقین رهنمون میسازد.
نتیجهگیری کلان
روانشناسی راستین در چارچوب نظام احسن، انسان را به مثابه موجودی مسئول و فعال در شبکه هستی معرفی میکند که با معرفت و عمل صالح، میتواند به هماهنگی با حکمت الهی دست یابد. این دیدگاه، با تأکید بر تقدم معرفت بر عمل، تقوای علمی، مسئولیت دوسویه، وحدت وجودی و هماهنگی با هستی، انسان را به سوی کمال و سعادت رهنمون میسازد. نظام احسن، چونان باغی است که هر موجود در آن، با نظمی شگفتانگیز، در جای خویش قرار گرفته و انسان، با آگاهی و معرفت، میتواند در این باغ به کمال دست یابد. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تلاشی است برای تبیین علمی و آکادمیک این دیدگاه که هم برای پژوهشگران علوم انسانی و هم برای علاقهمندان به فلسفه و عرفان اسلامی سودمند است.
| با نظارت صادق خادمی |