متن درس
روانشناسی راستین: تأملاتی در قرب الهی و رفتار انسانی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 202)
مقدمه
روانشناسی، بهعنوان علمی که رفتار و فرایندهای ذهنی انسان را کاوش میکند، در پیوند با تعالیم الهی و معارف دینی، به بُعدی متعالی دست مییابد که نهتنها رفتارهای ظاهری، بلکه نیات و انگیزههای باطنی انسان را نیز تبیین میکند. این کتاب، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، کوششی است برای بازنمایی روانشناسی از منظری الهی که در آن، مفاهیم قرب به خداوند، عشق الهی، و نقش انسان در جامعه و نظام سیاسی با زبانی فاخر و علمی بررسی میشود.
بخش اول: انفاق و عشق در روانشناسی مثبتگرا
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱)
انفاق: دریچهای به سوی عشق الهی
انفاق، بهعنوان یکی از ارکان اساسی تعالیم دینی، در روانشناسی مثبتگرا جایگاهی ویژه دارد. هنگامی که انسان به دیگری کمک میکند، ایثار میورزد یا از خود میگذرد، پیش از آنکه گیرنده از این عمل بهرهمند شود، خود انفاقکننده در قلب خویش موجی از عشق و رضایت درونی را تجربه میکند. این تجربه، که گویی نسیمی از بهشت بر روح انسان میوزد، نشاندهنده پیوند عمیق میان عمل خیر و تحول باطنی است. استاد فرزانه تأکید میورزند که این لذت معنوی، پیش از تأثیر مادی انفاق، در نفس انسان جاری میشود. با این حال، انسانها اغلب گرفتار توهم خودبزرگبینیاند و گمان میبرند که انفاق صرفاً به نفع دیگری است، حال آنکه حقیقت این است که انفاقکننده خود پیشتر از این فیض معنوی بهرهمند شده است.
| درنگ: انفاق، پیش از آنکه نانی به دست نیازمند برساند، عشقی الهی در قلب انفاقکننده میریزد، گویی روح او پیش از جسم دیگری، سیراب محبت میشود. |
تحلیل روانشناختی
از منظر روانشناسی مثبتگرا، انفاق بهعنوان عملی خیرخواهانه، به تقویت سلامت روان و افزایش حس خوشبختی در فرد کمک میکند. این عمل، با فعالسازی مراکز پاداش در مغز، احساس رضایت و معنا را در فرد تقویت میکند. همچنین، انفاق با ایجاد حس ارتباط اجتماعی، به کاهش احساس تنهایی و افزایش همدلی منجر میشود. این دیدگاه با تعالیم دینی همخوانی دارد، که در آن، انفاق نهتنها عملی مادی، بلکه سفری معنوی به سوی قرب الهی است.
بخش دوم: عشق الهی و معرفت خداوند
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲)
عشق الهی: بازتابی از حقیقت مطلق
عشق الهی، که سرچشمه تمامی زیباییها و کمالات عالم است، در مقایسه با عشقهای زمینی، چون قطرهای در برابر اقیانوسی بیکران است. استاد فرزانه میفرمایند که هر آنچه در این عالم از علم، زیبایی، و کمال مییابیم، تنها جرعهای از حقیقت بینهایت الهی است. خداوند، که حقیقت مطلق و سرچشمه همه صفات است، در هر لحظه با شأنی نوظهور، تجلی مییابد. این تجلی، که در قرآن کریم با آیه ﴿كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ﴾ (الرحمن: ۲۹) توصیف شده، نشاندهنده پویایی و حیات بیپایان الهی است. انسان، با تأمل در این شئون الهی، میتواند به سوی معرفت و عشق به پروردگار گام بردارد.
| درنگ: عشق الهی، چون خورشیدی است که تمامی عشقهای زمینی را در پرتو خود معنا میبخشد؛ هرچه در عالم است، جلوهای از حقیقت بیکران اوست. |
تحلیل روانشناختی
از منظر روانشناسی دینی، عشق به خداوند بهعنوان یک نیروی انگیزشی متعالی، انسان را به سوی خود-شکوفایی معنوی هدایت میکند. این عشق، با ایجاد حس اتصال به منبعی بینهایت، به انسان آرامش و معنا میبخشد. نظریههای روانشناسی وجودی، مانند دیدگاههای ویکتور فرانکل، بر اهمیت یافتن معنا در زندگی تأکید دارند، و عشق الهی، بهعنوان اوج این معنا، میتواند به تقویت تابآوری روانی و امید در برابر چالشهای زندگی کمک کند.
قرب الهی: سفری به سوی حقیقت
استاد فرزانه تأکید میورزند که قرب به خداوند، اعظمترین مقصود انسان است. این قرب، نهتنها در عبادات، بلکه در تمامی شئون زندگی، از جمله نفس کشیدن و حرکت در عالم، تجلی مییابد. قرآن کریم در آیه ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾ (الفاتحة: ۵) انسان را به سوی عبادتی خالصانه و استمداد از خداوند دعوت میکند. این دعوت، گویی فراخوانی است برای ورزش ربانی، که در آن، انسان با هر عمل خود، به سوی خدا گام برمیدارد.
تحلیل روانشناختی
در روانشناسی انگیزشی، نیت بهعنوان عاملی کلیدی در تعیین ارزش و تأثیر رفتارها شناخته میشود. قرب الهی، با تمرکز بر نیت خالص، اعمال روزمره را به تجربهای معنوی تبدیل میکند. این دیدگاه با نظریههای خود-تعیینگری (Self-Determination Theory) همخوانی دارد، که بر اهمیت انگیزههای درونی در رفتار تأکید میکند.
نقش اولیای الهی در هدایت به سوی خدا
اولیای الهی، بهویژه اهلبیت علیهمالسلام، بهعنوان مصباح الهدی و سفینة النجاة، راهنمایان انسان به سوی خداوندند. استاد فرزانه میفرمایند که ذکر مداوم اولیا، اگرچه ارزشمند است، بدون توجه به خداوند، به مقصود نهایی نمیرسد. انسان باید از طریق اولیا به سوی خدا سیر کند، نه آنکه در ذکر آنها متوقف شود. این سیر، گویی سفری است از ساحل به سوی اقیانوس بیکران الهی.
| درنگ: اولیای الهی، چون چراغهایی در شب تار، راه را به سوی خدا نشان میدهند، اما مقصد نهایی، تنها ذات اقدس الهی است. |
تحلیل روانشناختی
از منظر روانشناسی اجتماعی، اولیای الهی بهعنوان الگوهای رفتاری، نقش مهمی در شکلدهی هویت معنوی و اجتماعی انسانها ایفا میکنند. این الگوسازی، با تقویت حس هویت جمعی و ارزشهای متعالی، به انسجام اجتماعی و کاهش رفتارهای ناهنجار کمک میکند.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تأکید بر عشق الهی و قرب به خداوند، نشان داد که چگونه معرفت الهی میتواند بهعنوان محرکی قدرتمند، رفتارهای انسانی را در مسیری معنوی هدایت کند. اولیای الهی، بهعنوان راهنمایان این مسیر، انسان را به سوی مقصدی متعالی رهنمون میشوند. تحلیلهای روانشناختی نشان میدهند که این مفاهیم، نهتنها در حوزه دین، بلکه در چارچوبهای علمی مانند روانشناسی وجودی و انگیزشی نیز قابل تبییناند.
بخش سوم: روانشناسی خانواده و عشق بیعیب
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳)
عشق بیعیب والدین به فرزندان
عشق والدین به فرزندان، چون چشمهای زلال، حتی در برابر خطاها و کاستیهای فرزندان، جاری و بیعیب باقی میماند. استاد فرزانه این عشق را الگویی از مهربانی بیکران الهی میدانند که خداوند نسبت به بندگانش ابراز میدارد. حتی اگر فرزندی به خطا رود، والدین او را با محبتی بیقید در آغوش میگیرند، گویی این عشق، بازتابی از رحمت بیانتهای پروردگار است.
| درنگ: عشق والدین به فرزندان، چون آینهای است که رحمت بیحد الهی را منعکس میکند؛ حتی در برابر خطا، این عشق پابرجاست. |
تحلیل روانشناختی
از منظر روانشناسی خانواده، عشق بیقید والدین بهعنوان یک مکانیسم محافظتی، به تقویت پیوندهای عاطفی و ایجاد امنیت روانی در فرزندان کمک میکند. این عشق، با آیاتی نظیر ﴿رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ﴾ (الفرقان: ۷۴) همخوانی دارد، که بر نقش محبت در ایجاد آرامش خانوادگی تأکید میورزد. نظریه دلبستگی (Attachment Theory) نیز بر اهمیت این پیوند عاطفی در رشد روانی سالم تأکید دارد.
ارتباط عشق والدین با عشق الهی
عشق والدین، نمونهای کوچک از مهربانی بیحد خداوند است. استاد فرزانه میفرمایند که حتی اگر انسان به خطا رود، خداوند او را در بر میگیرد و این عشق، انسان را در هر حال، چه در بهشت و چه در جهنم، همراهی میکند. این حضور الهی، گویی سایهای است که انسان را در هر مسیر از گزند تنهایی حفظ میکند.
تحلیل روانشناختی
در روانشناسی دینی، پذیرش بیقید الهی بهعنوان منبعی برای تابآوری روانی شناخته میشود. خداوند، بهعنوان منبع نهایی محبت، حتی در شرایط گناه، انسان را از رحمت خود محروم نمیکند. این دیدگاه، به تقویت امید و کاهش اضطراب وجودی کمک میکند، که در نظریههای روانشناسی مثبتگرا نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تمرکز بر عشق بیعیب والدین و ارتباط آن با عشق الهی، نشان داد که چگونه محبت خانوادگی میتواند بازتابی از رحمت الهی باشد. تحلیلهای روانشناختی، این مفاهیم را در چارچوب نظریههای دلبستگی و تابآوری روانی تبیین کرده و بر نقش محبت در ایجاد انسجام خانوادگی تأکید دارند.
بخش چهارم: روانشناسی اجتماعی و نقش خواص
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴)
تقسیمبندی انسانها و نیات در جامعه
انسانها و نیاتشان در جامعه به دو دسته عادی و خاص تقسیم میشوند. انسانهای عادی، ممکن است در طول روز اعمال خیر محدودی انجام دهند، اما خواص، که شامل عالمان دینی و دانشمنداناند، به دنبال بهترینها هستند و اعمالشان با نیت قرب الهی انجام میشود. استاد فرزانه این تفاوت را به دو راهی میان ساحل و اقیانوس تشبیه میکنند: عوام در ساحل میمانند، اما خواص به سوی عمق اقیانوس معرفت گام برمیدارند.
| درنگ: خواص، چون ستارگانی در آسمان جامعه، با نیات متعالی، مسیر کمال را روشن میکنند، درحالیکه عوام در ساحل عادات روزمره میمانند. |
تحلیل روانشناختی
این تقسیمبندی با نظریههای روانشناسی اجتماعی در باب تفاوتهای فردی و انگیزههای رفتار همراستاست. خواص، با انگیزههای متعالی، رفتارهایشان را با هدفهای معنوی تنظیم میکنند، که این امر به انسجام اجتماعی و الگوسازی مثبت کمک میکند. نظریههای رهبری تحولآفرین نیز بر نقش افراد خاص در هدایت جامعه تأکید دارند.
نقش خواص در هدایت جامعه
خواص، بهویژه عالمان دینی، باید به دنبال بهترینها باشند و از کارهای عادی و تکراری پرهیز کنند. قرآن کریم در آیه ﴿وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ ۚ وَذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ﴾ (البینة: ۵) بر اخلاص در عمل تأکید میورزد. استاد فرزانه این آیه را بهعنوان فراخوانی برای خواص میدانند تا با اخلاص، جامعه را به سوی کمال هدایت کنند.
تحلیل روانشناختی
در روانشناسی اجتماعی، خواص بهعنوان رهبران فکری، با الگوسازی رفتارهای متعالی، میتوانند هنجارهای اجتماعی را بهسوی ارزشهای والا سوق دهند. این نقش، با نظریههای نفوذ اجتماعی و الگوسازی رفتاری همخوانی دارد.
تفاوت اعمال خواص و عوام
خواص، حتی اعمال روزمره مانند خوردن و خوابیدن را با نیت قرب الهی انجام میدهند، درحالیکه عوام فاقد این مبدل معنویاند. استاد فرزانه این تفاوت را به کیمیاگری تشبیه میکنند که خواص، با نیت الهی، اعمال عادی را به طلای معنوی تبدیل میکنند.
| درنگ: خواص، با نیت الهی، اعمال روزمره را به عبادتی متعالی تبدیل میکنند، گویی کیمیاگریاند که خاک را به زر بدل میسازند. |
تحلیل روانشناختی
این مفهوم با نظریههای روانشناسی انگیزشی همراستاست که بر نقش نیت در تبدیل اعمال روزمره به رفتارهای معنادار تأکید دارند. خواص، با نیتمحوری، به اعمالشان ارزش متعالی میبخشند، که این امر به افزایش حس معنا و رضایت در زندگی منجر میشود.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تأکید بر نقش خواص در هدایت جامعه و تفاوتهای میان اعمال خواص و عوام، نشان داد که چگونه نیت الهی میتواند رفتارهای روزمره را به تجربهای معنوی تبدیل کند. تحلیلهای روانشناختی، این مفاهیم را در چارچوب نظریههای انگیزشی و نفوذ اجتماعی تبیین کرده و بر اهمیت الگوسازی متعالی در انسجام اجتماعی تأکید دارند.
بخش پنجم: روانشناسی اجتماعی و سیاسی: مشروعیت قدرت
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵)
مشروعیت قدرت در جامعه سالم
مشروعیت قدرت در جامعه سالم، نه بر پایه زور یا حیله، بلکه بر اساس دلایل عقلانی و نقلی استوار است. استاد فرزانه تأکید میورزند که حاکم باید از صلاحیت، فضیلت، و توانایی لازم برای اداره جامعه برخوردار باشد. این دیدگاه، گویی بنای حکومتی را بر ستونهای حکمت و عدالت استوار میسازد.
| درنگ: مشروعیت قدرت، چون بنایی است که بر ستونهای عقل و نقل استوار است؛ حاکم باید حکیم و عادل باشد تا جامعه را به سوی کمال هدایت کند. |
تحلیل روانشناختی
از منظر روانشناسی سیاسی، مشروعیت قدرت به پذیرش اجتماعی و اعتماد عمومی وابسته است. این دیدگاه با نظریههای افلاطون در «جمهوری» همخوانی دارد، که حاکمان را حکیمان و عالمان جامعه میداند. نظریههای رهبری تحولآفرین نیز بر اهمیت صلاحیت و فضیلت در جلب اعتماد جامعه تأکید دارند.
حاکمان و حداقل معونه
حاکمان جامعه باید با حداقل معونه و حداکثر خدمت عمل کنند. استاد فرزانه، با اشاره به زندگی ساده اولیای الهی، تأکید میکنند که این بزرگان، تمامی امکانات را برای دین خدا صرف میکردند و خود در نهایت سادگی زیست میکردند. این سادهزیستی، گویی چراغی است که راه خدمت صادقانه را روشن میکند.
| درنگ: حاکمان، چون اولیای الهی، باید با سادهزیستی و خدمتمحوری، چون چراغی در تاریکی، جامعه را به سوی عدالت هدایت کنند. |
تحلیل روانشناختی
این اصل با نظریههای رهبری تحولآفرین در روانشناسی سازمانی همراستاست. رهبرانی که با سادهزیستی و خدمتمحوری عمل میکنند، اعتماد و وفاداری جامعه را جلب میکنند. این رفتار، به تقویت انسجام اجتماعی و کاهش فساد کمک میکند.
حقانیت و حقیقت در برابر نسبیت
برخلاف دیدگاههای نسبیتگرایانه که حقیقت را غیرقابلشناسایی میدانند، استاد فرزانه تأکید میورزند که حقیقت قابل تبیین و استیفاست. روایتی منسوب به اهلبیت علیهمالسلام میفرماید: «هرچه از این بیت خارج شود، زخرف است و فاقد حقیقت.» این سخن، گویی خط بطلانی بر نسبیتگرایی میکشد و حقیقت را در تعالیم الهی متجلی میسازد.
| درنگ: حقیقت، چون گوهری درخشان در تعالیم اهلبیت علیهمالسلام، قابل تبیین است و نسبیتگرایی، چون سایهای است که نور آن را میپوشاند. |
تحلیل روانشناختی
نسبیتگرایی، با انکار حقیقت مطلق، به تضعیف انگیزههای معنوی و اخلاقی در جامعه منجر میشود. در مقابل، دین با ارائه معیارهای مشخص، امکان تبیین حقیقت را فراهم میکند. این دیدگاه با نظریههای روانشناسی اجتماعی در باب تأثیر ارزشهای مشترک بر انسجام اجتماعی همراستاست.
موانع تبیین حقیقت
قدرتمندان جهان، به دلیل منافع استکباری، مانع تبیین حقیقت میشوند. استاد فرزانه این مقاومت را به ترس از به چالش کشیده شدن قدرتشان نسبت میدهند. این موانع، گویی دیوارهاییاند که نور حقیقت را از جامعه دریغ میکنند.
| درنگ: قدرتمندان، چون نگهبانانی در برابر نور حقیقت، با نسبیتگرایی مانع از روشن شدن حق میشوند، اما حقیقت، راه خود را مییابد. |
تحلیل روانشناختی
از منظر روانشناسی اجتماعی، این پدیده بهعنوان مقاومت در برابر تغییر شناخته میشود. قدرتمندان، با ترویج نسبیتگرایی، سعی در حفظ وضع موجود دارند، اما حقیقت، با روشهای عقلانی و نقلی، قابل اثبات است.
جنگ ابتدایی در زمان غیبت
استاد فرزانه میفرمایند که در زمان غیبت، عالمان دینی جنگ ابتدایی را به دلیل فقدان قدرت مطلق جایز نمیدانند، اما در صورت کسب قدرت، استیفای حق واجب است. این اصل، گویی ترازویی است که میان مسالمت و حقطلبی تعادل برقرار میکند.
| درنگ: در زمان ضعف، مسالمت چون سپری است برای حفظ جامعه، اما در زمان قدرت، استیفای حق چون شمشیری است برای اجرای عدالت. |
تحلیل روانشناختی
این اصل به رابطه میان قدرت و حق در روانشناسی سیاسی اشاره دارد. در شرایط ضعف، مسالمت بهترین استراتژی است، اما در صورت قدرت، اهمال حق جایز نیست و باید با روشهای قانونمند اعمال شود. این دیدگاه با نظریههای تصمیمگیری استراتژیک در روانشناسی سیاسی همخوانی دارد.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با بررسی مشروعیت قدرت، سادهزیستی حاکمان، و تبیین حقیقت در برابر نسبیتگرایی، نشان داد که چگونه اصول دینی میتوانند به هدایت جامعه به سوی عدالت و کمال کمک کنند. تحلیلهای روانشناختی، این مفاهیم را در چارچوب نظریههای رهبری تحولآفرین و نفوذ اجتماعی تبیین کرده و بر اهمیت عقلانیت و نقل در ایجاد جامعهای سالم تأکید دارند.
بخش ششم: روانشناسی اجتماعی و چالشهای تمدن معاصر
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶)
نسبیتگرایی و چالشهای تمدن معاصر
استاد فرزانه تأکید میورزند که نسبیتگرایی، که حقیقت را غیرقابلشناسایی میداند، چالشی اساسی برای تمدن معاصر است. این دیدگاه، گویی پردهای است که نور حقیقت را از جامعه پنهان میکند و به تضعیف ارزشهای معنوی منجر میشود. در مقابل، تعالیم دینی، با ارائه معیارهای مشخص، امکان تبیین حقیقت را فراهم میکنند.
| درنگ: نسبیتگرایی، چون سایهای است که حقیقت را میپوشاند، اما تعالیم دینی، چون چراغی، راه را به سوی حقیقت روشن میکنند. |
تحلیل روانشناختی
نسبیتگرایی، با انکار حقیقت مطلق، به کاهش انگیزههای اخلاقی و معنوی در جامعه منجر میشود. این پدیده، در روانشناسی اجتماعی، بهعنوان عاملی برای افزایش بیاعتمادی و انسجامزدایی شناخته میشود. در مقابل، ارزشهای دینی، با ارائه معیارهای مشخص، به تقویت هویت جمعی و انسجام اجتماعی کمک میکنند.
قدرت و حقیقت در جامعه جهانی
استاد فرزانه میفرمایند که قدرتمندان جهان، با ترویج نسبیتگرایی، مانع از تبیین حقیقت میشوند تا منافع استکباری خود را حفظ کنند. این مقاومت، گویی دیواری است که میان انسان و حقیقت فاصله میاندازد. با این حال، حقیقت، با روشهای عقلانی و نقلی، قابل اثبات است.
| درنگ: قدرتمندان، با نسبیتگرایی، دیواری در برابر حقیقت میسازند، اما حقیقت، چون جویباری، راه خود را از میان سنگها مییابد. |
تحلیل روانشناختی
از منظر روانشناسی اجتماعی، این پدیده بهعنوان مقاومت در برابر تغییر شناخته میشود. قدرتمندان، با ترویج نسبیتگرایی، سعی در حفظ وضع موجود دارند، اما روشهای عقلانی و نقلی میتوانند این موانع را در هم شکنند و حقیقت را آشکار سازند.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، با بررسی چالشهای نسبیتگرایی و موانع تبیین حقیقت، نشان داد که چگونه تعالیم دینی میتوانند بهعنوان چراغی در تاریکی تمدن معاصر، راه را به سوی حقیقت روشن کنند. تحلیلهای روانشناختی، این مفاهیم را در چارچوب نظریههای انسجام اجتماعی و مقاومت در برابر تغییر تبیین کرده و بر امکان اثبات حقیقت تأکید دارند.
نتیجهگیری کلی
روانشناسی راستین، با بهرهگیری از تعالیم الهی و معارف اولیای دین، رویکردی جامع برای تحلیل رفتارهای انسانی در ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی، و سیاسی ارائه میدهد. این رویکرد، با تأکید بر مفاهیم قرب الهی، اخلاص، و عشق به خداوند، انسان را به سوی خود-شکوفایی معنوی و هدایت اجتماعی سوق میدهد. انفاق، بهعنوان دریچهای به سوی عشق الهی، و نقش خواص در هدایت جامعه، بهعنوان ستارگانی در آسمان اجتماع، همگی در راستای تقویت ارتباط انسان با خداوند و بهبود انسجام اجتماعی عمل میکنند. در حوزه سیاسی، مشروعیت قدرت و تبیین حقیقت، از نسبیتگرایی فاصله گرفته و بر عقلانیت و نقل استوار است. این نوشتار، با حفظ تمامی محتوای درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تلاش کرد تا این مفاهیم را با زبانی علمی و ادبی، برای مخاطبان دانشگاهی تبیین کند و با تحلیلهای تکمیلی، عمق و غنای آنها را برجسته سازد.
| با نظارت صادق خادمی |