متن درس
روانشناسی اجتماعی در پرتو تعالیم دینی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره جلسه 207
مقدمه
در این نوشتار، به بررسی عمیق مباحث روانشناسی اجتماعی پرداخته میشود که ریشه در تعالیم الهی و تجربیات تاریخی جوامع انسانی دارد. این بررسی، با تمرکز بر روابط متقابل میان افراد و ساختارهای قدرت، ضعفهای ذاتی بشر و نقش آگاهی در پیشرفت اجتماعی، به تبیین چگونگی شکلگیری رفتارهای جمعی میپردازد. همچون رودخانهای که از سرچشمههای پاک الهی جاری میشود و در مسیر خود، سنگریزههای ناآگاهی را میشوید، این مباحث به دنبال روشنسازی مسیر رشد فکری و اخلاقی جوامع است. تمامی محتوای ارائهشده، بر پایه اصول علمی و دینی استوار بوده و به منظور تعمیق درک متخصصان از پویاییهای اجتماعی تدوین گردیده است.
تأثیر روابط قدرت بر رفتار اجتماعی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۱)
در بررسی روانشناسی اجتماعی، یکی از مسائل بنیادین، پرسش از نقش بزرگان و حاکمان در بدبختی جوامع یا بالعکس، تأثیر مردم بر سرنوشت leaders است. این بحث، به قاعدهای اشاره دارد که بیان میدارد مردم بر آیین حاکمان خود هستند. اما آیا این قاعده همواره صادق است؟ در جوامع عقبمانده، جایی که مردم ضعیف و ناآگاهاند، حاکمان بر مردم سلطه مییابند و رفتارها را شکل میدهند. در مقابل، در کشورهای پیشرفته، جایی که مردم آگاه و باهوش شدهاند، حاکمان ناچار به تبعیت از خواست مردم میشوند و سیاستمداران پیوسته از مردم سخن میگویند. این تغییر، همچون چرخش بادهای موسمی که جهت حرکت ابرها را دگرگون میسازد، نشاندهنده قدرت آگاهی جمعی است.
اگر جامعهای پیشرفته را با جامعهای عقبمانده مقایسه کنیم، میبینیم که در اولی، سیاستمداران بر مردم تمرکز دارند، حتی اگر به دروغ باشد، و در دومی، مردم پیوسته از حاکمان تعریف میکنند. در روز قیامت، سردمداران هیچ عذری نمیتوانند بتراشند، زیرا مردم خود مسئول سادهلوحی و عدم هوشمندیشان هستند. انسان ضعیف است، اما این ضعف، هم برای طالب و هم برای مطلوب صدق میکند. ضعف انسانی، همچون زنجیری که هر دو سوی آن به آتش متصل است، هر دو طرف را به نابودی میکشاند. ما به دلیل کمهوشی، اهمال و سادهلوحی بدبخت شدهایم. اگر هوشمند و آگاه باشیم، اجازه نمیدهیم کسی بر ما سوار شود یا کلاه بر سرمان بگذارد.
دین آمده تا چنین انسانهایی را زیاد کند، پیامبران و قرآن برای پرورش آگاهی آمدهاند. در جوامع انسانی، هر جامعهای که رشد فکریاش خوب بوده، کمتر فریب خورده و هر چه رشد فکریاش پایینتر، بدبختتر بوده. امتها اختلاف دارند و فضیلتها متفاوت است. طالب و مطلوبها متفاوتند و ما باید با آگاهی ارتقا یابیم. ناآگاهی منجر به عذاب، مکافات و عقبماندگی میشود. مثالی از زنی که به دلیل تصمیم عجولانه در ازدواج بدبخت شده، نشان میدهد که تحقیق و فکر پیش از تصمیم ضروری است. امروزه، کمبود ازدواج به دلیل افزایش آگاهی دختران و پسران است که نمیخواهند همچون پیشینیان فریب بخورند.
دین نیز بر این تأکید دارد که زندگی بدون اختیار و در فضای فسق و فجور، همچون زندانی است که در آن یکی با چاقو و شلاق تهدید میکند. فسق و فجور اگر با اختیار باشد، متفاوت است، اما در جوامع ناآگاه، مردم فریب میخورند. آگاهی یکی از عوامل کاهش بدبختی جوامع است و انسان باید در همه شئون زندگی آگاه و عاقل باشد.
در میان انبیا، برخی همچون نوح نهصد سال مدیریت کردهاند. کششهای ذاتی جوامع، همچون تفاوتهای ژنتیکی در افراد که برخی زود چاق میشوند یا قند خونشان بالا میرود، در طول تاریخ متفاوت بوده. این کششها گاه به بیماریهای جمعی تبدیل شده، همچون لواط در قوم لوط. هَٰؤُلَاءِ بَنَاتِي إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ این دختران مناند اگر قصد دارید کاری کنید. (ترجمه: اینان دختران مناند اگر قصد [کار درست] دارید.) این عرضه، نشاندهنده عمق بیماری است که حتی پیشنهاد ازدواج را نمیپذیرند.
امروزه، همجنسبازی در جهان پذیرفته شده و این کششها ریشه در ساختارهای تاریخی و محیطی دارد. امتهایی که به بلا مبتلا شدند، کششهای بیمارگونه داشتند، همچون یهود با کششهای مالی یا بنیاسرائیل با توهمات. امتهای عادی به بلا مبتلا نشدند، اما آنانی که کششهای ذاتیشان به بیماری تبدیل شد، نیازمند جراحی الهی بودند.
در کشور ما، مناطق مختلف خلق و خوهای خاص دارند که تحت تأثیر آب و هوا و زمان است. برخی ساختارها قابل تربیتاند، برخی نیازمند جراحی یا موت اخترامی. زمینههای تاریخی جوامع، همچون زمینههای بیماری در بدن، اگر کنترل نشود منجر به مرگ میشود. انبیا کنترل میکردند، اما وقتی مردم گوش نمیدادند، بلا میآمد.
در اسلام، خوارج و طالبان کنترل نمیشدند. سیستم تاریخی بشر همچون سیستم بدن است. خدا یک علم، یک الفبا و یک قانون دارد که در همه عالم به کار میبرد. بشر در آینده انسان میآفریند بهتر از خلقت خدا، زیرا اقتصاد شخصی است. سیستم عوالم واحد است و اگر کسی حکمت خلقت را دریابد، همه چیز روشن میشود.
پیامبران اسماء اعظم دارند که کلیدهای خلقتاند. حتی کفار میتوانند صاحب اسم اعظم شوند، زیرا فرمول و کد است. فرق موحد و کافر در قدرت ایمان است که فرمول است، نه کلیشه. حوزهها باید قدرتمند شوند و در خلقت حرکت کنند. آزمایش کنید نماز بیوضو و با وضو بخوانید تا تفاوت حس کنید. اگر فرقی نکرد، طهارت سر کاری است، اما آزمایشگاه بدن نشان میدهد تفاوت دارد.
| درنگ: آگاهی جمعی همچون سپری در برابر فریبهای اجتماعی عمل میکند و جوامع را از بدبختی نجات میدهد. |
جمعبندی این بخش
در این بخش، به بررسی روابط قدرت و مردم، نقش آگاهی در کاهش بدبختی و کششهای ذاتی جوامع پرداخته شد. این مباحث نشان میدهد که پیشرفت اجتماعی وابسته به ارتقای فکری است و ناآگاهی ریشه بسیاری از مشکلات است.
مشکلات معرفتی و عملی در جوامع
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۲)
مشکل عملی نداریم، مردم خوباند اما علمشان کم است. علمای ما خوباند اما مشکل علم داریم. به عکس برخی که میگویند علم زیاد داریم و عمل کم، علممان کم است. روانشناسی نشان میدهد اگر امام زمان بیاید و بگوید برای وصول، کلهات را به دیوار بزن، شک میآید و آدم را زمینگیر میکند. مشکل معرفت داریم نه عمل. مردم اهل عملاند اما شک بدبختشان کرده. این خیالات است که ورمان داشته. ذاتی و ماتی هیچی نیست، هر چه دلت میخواهد باش، راه باز است. چهارچوب اگر جدا شود، آزاد میشوی.
جمعبندی این بخش
این بخش بر مشکلات معرفتی تأکید دارد و نشان میدهد که شک و عدم علم واقعی مانع پیشرفت است.
عبرت از مصائب و بقاء هستی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۳)
آدم از رنج لذت نمیبرد اما مصائب آمریکا همچون باد که ساختمان را ده کیلومتر میبرد، عبرت است. خدا فوت کرده و همه را برداشته. دنیا بیاعتبار است همچون سگی که دیزی را میبرد. تمام هستی بالبقاء است، همه ظهورات الهیاند. حرکت دوچرخه را میبینیم اما حرکت ذهن میلیاردها سیر دارد. تنفس مفرح ذات است اما اگر رطوبت نباشد، میترکاند. فلسفه عرف عام نیست، نظر حقیقت است. ممکنات بالبقاء هستند اما همه بقاییاند. بقاء ظهوری متفاوت از بقاء ذاتی است.
| درنگ: هستی همچون اقیانوسی بیکران است که هر موج آن ظهوری از ذات الهی است. |
جمعبندی این بخش
مصائب عبرتآموزند و هستی بالبقاء، نیازمند روئیت قرب الهی است.
رشد علمی و آزمایشگاهی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۴)
برای رشد علمی، علما باید از زوایای وجودشان آزمایشگاه بسازند اما غرق نشوند. استخاره خطرناک است اگر موثر باشد.
جمعبندی این بخش
رشد علمی نیازمند آزمایش و احتیاط است.
تضاد و تخالف در هستی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۵)
تضاد وسواس و خشونت میآورد اما دین و علم این طور نیست. ما باید اعلام کنیم ممکن است مشکلات بشر برطرف شود و با دشمنان زندگی کنیم. فلسفه باید جامعهشناسی را تدوین کند. فیلسوفان آینده را پیشبینی میکنند. فلاسفه باید قدرتمند باشند. مهربان باشیم و تضاد بین نباشیم. همه خوب میخواهند اما تضاد نیست. ضد نداریم، فقط تخالف. در قرآن ضد به معنای خلاف است نه غایه الخلاف. ضد اختلال میآورد. عالم هستی تضاد فلسفی ندارد. قرب و بعد نسبیاند. ائمه با مخالفان فامیل بودند اما ضد نبودند. حوزهها باید از بنبست بیرون آیند. ارتداد مال فینال است نه همه. مردم ائمه را دوست داشتند اما منافع مانع بود.
| درنگ: تخالف همچون رودهایی است که میتوانند به هم بپیوندند، اما تضاد دیوارهای نفوذناپذیر میسازد. |
جمعبندی این بخش
ضد وجود ندارد، فقط تخالف که قابل حل است.
طلسم در قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (طلسم)
در سوره ابراهیم آیه ۴۶: وَقَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَعِنْدَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَإِنْ كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ و در واقع مکر خود را به کار بردند و مکرشان پیش خداست هر چند که اگر مکرشان [به کار افتد] کوهها از آن [جا به جا] شود. این آیه طلسم است با چهار مکر.
جمعبندی این بخش
طلسمات قرآنی نشاندهنده قدرت کلام الهی است.
روانشناسی بالینی و ضد
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (روانشناسی بالینی)
ضد نداریم، اگر بزنیم نصف مشکلات روحی حل میشود. تضاد وسواس میآورد. لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ دین شما برای شما و دین من برای من. شاکرا و کفورا هر دو ثقیلاند. وسواس اختلال است بر اساس ضد. عالم هستی ضد ندارد. فلسفه حکمت است و در قرآن آمده. غایه در عالم نداریم، همه نسبی است. ائمه در تخالف بودند نه ضد. حوزهها باید ارتباط با جهان داشته باشند.
جمعبندی این بخش
عدم ضد، کلید حل مشکلات روانی است.
تأثیر تاريكى در روانشناسی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (روانشناسی بالینی ۲)
نور مشکل است، تاريكى شن دارد اما الك شده. در تاريكى بخوابید برای آرامش.
جمعبندی این بخش
تاريكى برای سلامت روان مفید است.
روانشناسی رشد و شب
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (روانشناسی رشد)
شب برای رشد است، قم الليل الا قليلا. شبها را حرام نکنید. مثال از عموی مستجاب الدعوه که شبها قیام میکرد.
| درنگ: شب همچون باغی پربار است که میوههای رشد در آن میروید. |
جمعبندی این بخش
شب فرصت رشد است.
جمعبندی کل کتاب
این نوشتار به بررسی ابعاد روانشناسی اجتماعی در پرتو تعالیم دینی پرداخت و نشان داد که آگاهی، عدم تضاد و استفاده از شب برای رشد، کلید پیشرفت است. همچون درختی که ریشه در خاک الهی دارد، این مباحث به تعمیق درک انسانی کمک میکند.
| با نظارت صادق خادمی |