متن درس
روانشناسی منطقی: بازاندیشی در معرفت و علم دینی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره جلسه 213
مقدمه: بازاندیشی در علم دینی و ضرورت تحول
علم دینی، بهسان مشعلی که مسیر معرفت و هدایت را روشن میسازد، در بستر تاریخ و فرهنگ اسلامی همواره جایگاهی والا داشته است. بااینحال، رویکردهای سنتی در نظامهای آموزشی حوزههای علمیه، گاه به دلیل محدودیتهای روششناختی و تمرکز بیشازحد بر جنبههای تجربی و غیرتخصصی، از تحقق رسالت راستین خود بهعنوان وارثان انبیاء بازماندهاند. در این مسیر، چهار رکن بنیادین معرفت – تخریج، تبیین، تمکین، و تحصیل – بهعنوان محورهای اصلی مورد توجه قرار گرفتهاند تا نظامی منسجم و کارآمد برای پرورش عالمان معرفتی فراهم آید.
درنگ: علم دینی هنگامی به کمال میرسد که با تلفیق تخصص و تجربه، از انزوای فکری و روشهای تجربی صرف رها شود و بهسوی تولید دانشی آکادمیک و کاربردی حرکت کند.
بخش نخست: نقد فلسفه تجربی و ضرورت رویکرد آکادمیک
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ششم)
نقد روششناسی تجربی در فلسفه اسلامی
فلسفه اسلامی، بهویژه در آثار عالمان برجستهای چون ابنسینا و ملاصدرا، غالباً بر ابزارهای حسی و مشاهدات ظاهری استوار بوده است. این رویکرد، هرچند در زمان خود ارزشمند بوده، اما به دلیل فقدان ابزارهای تخصصی و تکنیکهای پیشرفته، به فلسفهای عامیانه و تودهای منجر شده است. همانگونه که در حرفههای سنتی، تجربه بدون پشتوانه علمی به محدودیتهایی میانجامد، فلسفه تجربی نیز از دستیابی به عمق و دقت لازم بازمیماند. این محدودیت، مانند پزشکی است که تنها با تجربه عملی و بدون دانش آکادمیک به درمان میپردازد؛ گرچه گاه مؤثر است، اما از جامعیت و پایداری لازم برخوردار نیست.
برای نمونه، در جوامع عقبمانده، حرفهها غالباً بر تجربه عملی متکیاند و از نظامهای آکادمیک بهرهای نمیبرند. این وضعیت در فلسفه اسلامی نیز دیده میشود، جایی که ابزارهای حسی و مشاهدات ظاهری، بدون پشتوانه روششناسی علمی، به تولید دانشی محدود و غیرتخصصی منجر شده است. استاد فرزانه تأکید دارند که اگر فلسفه اسلامی با ابزارهای علمی و تکنیکهای تخصصی همراه شود، میتواند به جایگاهی برتر در جهان دست یابد، زیرا عالمان دینی با صفا و طهارت باطنی خود، پتانسیل خلق فلسفهای مدرن و جهانی را دارند.
نیاز به تخصص و تجربه توأمان
علم دینی، برای آنکه ارزشمند و کارآمد باشد، باید تخصص و تجربه را درهم آمیزد. در نظامهای آموزشی کنونی، گاه شاهد تمرکز بیشازحد بر تخصص بدون تجربه عملی هستیم، مانند پزشکی که تنها به ابزارهای آزمایشگاهی وابسته است و از شهود و تجربه انسانی غافل میماند. در مقابل، فلسفه تجربی نیز، به دلیل فقدان تخصص، از عمق و دقت لازم بیبهره است. استاد فرزانه با تمثیلی زیبا، علم را به درختی تشبیه میکنند که ریشههایش در تجربه و شاخههایش در تخصص استوار است؛ بدون یکی از این دو، درخت علم بارور نخواهد شد.
درنگ: فلسفه اسلامی، با تلفیق تخصص علمی و تجربه عملی، میتواند به جایگاهی برتر در جهان دست یابد و از محدودیتهای رویکرد تجربی صرف رها شود.
جمعبندی بخش نخست
این بخش با نقد فلسفه تجربی، بر ضرورت گذار به رویکردی آکادمیک و تخصصی تأکید کرد. علم دینی، برای تحقق رسالت خود، باید از محدودیتهای روشهای حسی و تجربی عبور کند و با بهرهگیری از ابزارهای علمی و تکنیکهای پیشرفته، به تولید دانشی جهانی و کارآمد بپردازد. این تحول، نهتنها جایگاه عالمان دینی را ارتقا میدهد، بلکه زمینهساز رهبری فکری و معنوی جهان اسلام خواهد شد.
بخش دوم: فرهنگ انزوایی و نقد نظام تکدی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه هفتم)
نقد فرهنگ انزوایی در علم دینی
یکی از چالشهای اساسی در نظامهای آموزشی دینی، گرایش به انزواگرایی و وابستگی به روشهای غیرمولد است. استاد فرزانه با تمثیلی گویا، این وضعیت را به شتری تشبیه میکنند که هرچند دولا میشود، باز از گاو بلندتر است؛ یعنی انزواگرایی، حتی با تلاش برای پنهانسازی، نمیتواند ماهیت خود را تغییر دهد. این فرهنگ، به جای تولید علم و معرفت، به وابستگی و تکدی منجر شده و از پویایی و خلاقیت علمی بازمانده است.
در قرآن کریم، در سوره مبارکه نساء، آیه ۵، آمده است: ﴿وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا﴾ (و اموالتان را که خدا مایه قوام شما قرار داده به سفیهان مسپارید). این آیه بر اهمیت مدیریت صحیح منابع و پرهیز از وابستگیهای غیرمولد تأکید دارد. استاد فرزانه با استناد به این اصل، نقد میکنند که علم دینی نباید به ابزار تکدی و وابستگی تقلیل یابد، بلکه باید به منبعی برای تولید و خلاقیت تبدیل شود.
پیامدهای فرهنگ تکدی
فرهنگ تکدی، نهتنها به تضعیف جایگاه عالمان دینی منجر شده، بلکه جامعه را نیز به انفعال و وابستگی کشانده است. استاد فرزانه با اشاره به نظامهای بانکی و اقتصادی، که گاه به سودجویی و قماربازی شباهت دارند، نشان میدهند که چگونه فرهنگ انزوایی به توزیع ناعادلانه منابع و تضعیف پویایی اجتماعی منجر شده است. این وضعیت، مانند باغی است که به جای باروری، در باتلاق وابستگی فرومیرود.
درنگ: فرهنگ انزوایی و تکدی، مانع از پویایی علم دینی و رشد جامعه است و باید با تولید علم کاربردی و خلاقیت جایگزین شود.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با نقد فرهنگ انزوایی و تکدی، بر ضرورت تحول در نظامهای آموزشی و اقتصادی دینی تأکید کرد. علم دینی باید از وابستگی به روشهای غیرمولد رها شود و به منبعی برای خلاقیت و پویایی تبدیل گردد. این تحول، با تکیه بر اصول قرآنی و مدیریت صحیح منابع، میتواند جایگاه عالمان دینی را بهعنوان پیشگامان هدایت و معرفت تثبیت کند.
بخش سوم: تسلط بر متون آسمانی و ضرورت معرفت جامع
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه هشتم)
اهمیت تسلط بر متون آسمانی
علم دینی، برای تحقق رسالت خود، نیازمند تسلط بر متون آسمانی مانند تورات، انجیل، زبور، و صحف است. استاد فرزانه تأکید دارند که حوزههای علمیه باید به مرکزی برای مطالعه تطبیقی این متون تبدیل شوند تا بتوانند در برابر چالشهای فکری و فرهنگی جهان معاصر ایستادگی کنند. این تسلط، مانند کلیدی است که درهای معرفت را میگشاید و عالمان را به جایگاه وارثان انبیاء نزدیک میکند.
در قرآن کریم، در سوره مبارکه بقره، آیه ۱۳۶، آمده است: ﴿قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ﴾ (بگویید به خدا و آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل شده ایمان آوردیم). این آیه بر اهمیت ایمان به تمامی کتب آسمانی و ضرورت شناخت آنها تأکید دارد.
چالشهای کنونی و راهکارها
استاد فرزانه با اشاره به چالشهایی مانند گسترش جریانهای انحرافی، بر ضرورت تسلط عالمان بر متون آسمانی تأکید میکنند. این تسلط، نهتنها به تقویت معرفت دینی منجر میشود، بلکه توانایی عالمان را در پاسخگویی به شبهات و هدایت جامعه افزایش میدهد. حوزههای علمیه باید به آزمایشگاههایی برای پژوهش در متون آسمانی تبدیل شوند تا بتوانند نقش رهبری فکری جهان اسلام را ایفا کنند.
درنگ: تسلط بر متون آسمانی، کلید معرفت جامع و رهبری فکری جهان اسلام است و حوزهها باید به مراکز پژوهش تطبیقی تبدیل شوند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تأکید بر ضرورت تسلط بر متون آسمانی، نقش حوزههای علمیه را در تولید معرفت جامع و پاسخگویی به چالشهای فکری برجسته کرد. این تسلط، مانند پلی است که عالمان را به گنجینههای حکمت الهی متصل میکند و جایگاه آنها را بهعنوان وارثان انبیاء تثبیت مینماید.
بخش چهارم: معرفت راستین و پرهیز از غفلت
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه نهم)
ابعاد معرفت راستین
معرفت راستین، فراتر از مطالعه صرف کتب و مباحثه است. استاد فرزانه، معرفت را در چهار رکن بنیادین تعریف میکنند: تخریج (زدودن حرام و جهل)، تبیین (حساسیت به عالم هستی)، تمکین (محاسبه و توانمندسازی نفس)، و تحصیل (مطالعه و آموزش). این چهار رکن، مانند ستونهای بنایی عظیم، معرفت را استوار میسازند و از غفلت جلوگیری میکنند.
در قرآن کریم، در سوره مبارکه زمر، آیه ۹، آمده است: ﴿هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ﴾ (آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند؟). این آیه بر اهمیت علم همراه با معرفت تأکید دارد و نشان میدهد که دانش بدون تخریج و تبیین، به غفلت منجر میشود.
نقد مطالعهمحوری و ضرورت تعامل با عالم
تمرکز بیشازحد بر مطالعه، بدون توجه به تخریج حرام و جهل و حساسیت به عالم هستی، به تولید عالمانی غافل منجر میشود. استاد فرزانه با تمثیلی زیبا، عالم غافل را به دستگاهی تشبیه میکنند که هرچند پر از اطلاعات است، اما سوت نمیزند و حساسیت لازم را ندارد. عالم معرفتی، باید مانند دستگاهی حساس، نسبت به تمامی موجودات و آیات الهی واکنش نشان دهد.
درنگ: معرفت راستین، در گرو تلفیق تخریج، تبیین، تمکین، و تحصیل است و بدون این چهار رکن، علم به غفلت منجر میشود.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تبیین ابعاد معرفت راستین، بر ضرورت توازن میان مطالعه و عمل تأکید کرد. عالمان دینی باید با تخریج حرام و جهل، حساسیت به عالم هستی، و محاسبه نفس، به جایگاهی دست یابند که نهتنها از غفلت رها شوند، بلکه بهعنوان وارثان انبیاء، هدایتگر جامعه باشند.
بخش پنجم: تحول حوزهها به مراکز علمی پیشرو
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه دهم)
ضرورت گذار از تبلیغات به علم
حوزههای علمیه، برای تحقق رسالت خود بهعنوان وارثان انبیاء، باید از مراکز تبلیغاتی به مراکز علمی تبدیل شوند. استاد فرزانه تأکید دارند که حوزهها باید به آزمایشگاههایی برای تولید دانش کاربردی تبدیل شوند تا بتوانند نقش رهبری فکری جهان اسلام را ایفا کنند. این تحول، مانند تبدیل سنگ خام به گوهری درخشان، نیازمند بازنگری در نظامهای آموزشی و تمرکز بر تولید علم است.
در قرآن کریم، در سوره مبارکه بقره، آیه ۱۴۳، آمده است: ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ﴾ (و اینگونه شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید). این آیه بر نقش امت اسلامی در رهبری و هدایت جهانی تأکید دارد.
چالشهای کنونی و راهکارها
حوزههای کنونی، به دلیل تمرکز بر تبلیغات و روشهای سنتی، از تولید علم کاربردی بازماندهاند. استاد فرزانه با اشاره به پیشرفتهای علمی در جهان، بر ضرورت ایجاد آزمایشگاههای پژوهشی و نظامهای آموزشی استادمحور تأکید میکنند. این تحول، مانند نسیمی است که حیات را به باغ خشکیده حوزهها بازمیگرداند.
درنگ: حوزههای علمیه باید از مراکز تبلیغاتی به مراکز علمی پیشرو تبدیل شوند تا نقش رهبری فکری و معنوی جهان اسلام را ایفا کنند.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با تأکید بر ضرورت تحول حوزهها به مراکز علمی، بر اهمیت تولید دانش کاربردی و رهبری فکری جهان اسلام تأکید کرد. این تحول، با تکیه بر نظامهای آموزشی استادمحور و پژوهشی، میتواند جایگاه حوزهها را بهعنوان وارثان انبیاء تثبیت کند.
بخش ششم: نقد شناخت احساسی پروردگار
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه یازدهم)
محدودیتهای شناخت احساسی
شناخت پروردگار در نظامهای دینی، غالباً در ظرف احساس و عبادات محدود شده و از رویکردهای علمی و عقلانی غفلت شده است. استاد فرزانه با تمثیلی زیبا، شناخت传感اسی را به آتشی تشبیه میکنند که هرچند گرمابخش است، اما برد کوتاهی دارد و نمیتواند راه معرفت عمیق را روشن کند. این محدودیت، مانند سفری است که در تاریکی شب آغاز میشود و بدون چراغ عقل، به مقصد نمیرسد.
در قرآن کریم، در سوره مبارکه آلعمران، آیه ۱۹۱، آمده است: ﴿الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾ (کسانی که خدا را در حال ایستاده و نشسته و بر پهلوهایشان یاد میکنند و در خلقت آسمانها و زمین تفکر میکنند). این آیه بر اهمیت تلفیق ذکر احساسی و تفکر عقلانی تأکید دارد.
نیاز به شناخت علمی و عقلانی
برای تحقق معرفت ربوبی، حوزهها باید با سرمایهگذاری در مباحث علمی و عقلانی، شناخت توحیدی را تقویت کنند. این رویکرد، مانند بنایی است که با سنگهای محکم عقل و برهان ساخته میشود و در برابر طوفانهای شبهه و تردید استوار میماند.
درنگ: شناخت پروردگار باید از ظرف احساسی به رویکرد علمی و عقلانی ارتقا یابد تا معرفتی پایدار و عمیق پدید آید.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، با نقد شناخت احساسی پروردگار، بر ضرورت تقویت رویکردهای علمی و عقلانی تأکید کرد. حوزههای علمیه باید با سرمایهگذاری در مباحث توحیدی و عقلانی، به تولید معرفتی پایدار و کارآمد بپردازند تا جایگاه خود را بهعنوان هدایتگران امت اسلامی تثبیت کنند.
بخش هفتم: تعامل با عالم هستی و پرهیز از مطالعه صرف
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه دوازدهم)
نقد تمرکز بر مطالعه صرف
تمرکز بیشازحد بر مطالعه کتب و مباحثه، بدون تعامل عملی با عالم هستی، به تولید عالمانی منفصل از واقعیت منجر میشود. استاد فرزانه با تمثیلی زیبا، عالم کتابمحور را به پرندهای تشبیه میکنند که بالهایش از کاغذ است و نمیتواند در آسمان واقعیت پرواز کند. این وضعیت، مانند باغبانی است که تنها از کتاب میآموزد و هرگز خاک را لمس نمیکند.
در قرآن کریم، در سوره مبارکه رعد، آیه ۳، آمده است: ﴿وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْهَارًا وَمِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ﴾ (و اوست که زمین را گستراند و در آن کوهها و رودها قرار داد و از هر میوهای در آن دو نوع آفرید). این آیه بر لزوم توجه به آیات الهی در عالم طبیعت تأکید دارد.
ضرورت تعامل عملی با عالم
عالمان دینی باید با تعامل عملی با موجودات زنده و عالم هستی، معرفت خود را به عمل تبدیل کنند. استاد فرزانه با اشاره به داستان حضرت سلیمان علیهالسلام، که زبان حیوانات را میدانست، بر اهمیت ارتباط با عالم هستی تأکید میکنند. این ارتباط، مانند کلیدی است که درهای معرفت را میگشاید و عالم را به آزمایشگاهی برای پژوهش تبدیل میکند.
درنگ: تعامل عملی با عالم هستی، مکمل مطالعه کتب است و عالمان را از غفلت به معرفت رهنمون میسازد.
جمعبندی بخش هفتم
این بخش، با نقد تمرکز بیشازحد بر مطالعه، بر ضرورت تعامل عملی با عالم هستی تأکید کرد. عالمان دینی باید با حساسیت به آیات الهی و ارتباط با موجودات، معرفت خود را به عمل تبدیل کنند تا از غفلت رها شوند و به جایگاه وارثان انبیاء دست یابند.
بخش هشتم: استادمحوری و نقد نظام کتابمحور
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه چهاردهم)
نقد نظام کتابمحور
نظام آموزشی کنونی حوزهها، به دلیل تمرکز بر کتابمحوری، از پرورش عالمان معرفتی بازمانده است. استاد فرزانه با تمثیلی گویا، نظام کتابمحور را به بنایی تشبیه میکنند که با مصالح مرده (کاغذ) ساخته شده و نمیتواند حیات معرفتی را در خود جای دهد. این نظام، مانند معلمی است که تنها قواعد را حفظ میکند، اما نمیتواند دانشآموز را به سوی فهم عمیق هدایت کند.
در قرآن کریم، در سوره مبارکه بقره، آیه ۲۹، آمده است: ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا﴾ (اوست که آنچه در زمین است همه را برای شما آفرید). این آیه بر اهمیت بهرهگیری از عالم برای تولید علم و معرفت تأکید دارد.
ضرورت استادمحوری
استادمحوری، بهعنوان جایگزینی برای نظام کتابمحور، میتواند عالمان را به سوی معرفت راستین هدایت کند. استاد فرزانه تأکید دارند که مربی باید مانند پزشکی باشد که بیمار را لحظهبهلحظه ويزيت میکند و راهنماییهای متناسب ارائه میدهد. این رویکرد، مانند باغبانی است که با دستان خود نهال را میپرورد و از آن مراقبت میکند.
درنگ: نظام آموزشی استادمحور، با هدایت زنده و پویا، عالمان را به سوی معرفت راستین رهنمون میسازد.
جمعبندی بخش هشتم
این بخش، با نقد نظام کتابمحور، بر ضرورت استادمحوری تأکید کرد. حوزههای علمیه باید با پرورش مربیان کامل و هدایت پویا، به تولید عالمانی معرفتی بپردازند که نهتنها دانشمند، بلکه راهنمای جامعه باشند.
بخش نهم: رفع موانع وراثت انبیاء
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه پانزدهم)
ابعاد وراثت انبیاء
وراثت انبیاء، شامل سه بعد مالی، کلامی، و معنوی است. استاد فرزانه تأکید دارند که علم دینی در هر سه بعد با چالشهایی مواجه است: انزواگرایی مالی، تمرکز بیشازحد بر تبلیغ کلامی، و غفلت از معرفت معنوی. این وضعیت، مانند درختی است که شاخههایش شکسته و ریشههایش خشکیده است.
در قرآن کریم، در سوره مبارکه نساء، آیه ۵۴، آمده است: ﴿أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا﴾ (یا بر مردم به خاطر آنچه خدا از فضل خود به آنها داده حسد میورزند؟ ما به آل ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنها ملکی عظیم عطا کردیم). این آیه بر اهمیت وراثت کامل انبیاء تأکید دارد.
راهکارهای رفع موانع
برای تحقق وراثت انبیاء، علم دینی باید از انزواگرایی، کتابمحوری، و تحقیرهای تاریخی رها شود. استاد فرزانه تأکید دارند که عالمان باید با صفا، صداقت، و اقتدار معنوی، به جایگاهی دست یابند که مردم را به سوی کمال هدایت کنند. این جایگاه، مانند قلعهای است که با ستونهای معرفت و عمل استوار شده است.
درنگ: وراثت انبیاء، با رفع موانع ساختاری و تقویت ابعاد مالی، کلامی، و معنوی، به جایگاه واقعی خود دست خواهد یافت.
جمعبندی بخش نهم
این بخش، با تبیین ابعاد وراثت انبیاء و موانع آن، بر ضرورت تحول در نظامهای آموزشی و فرهنگی علم دینی تأکید کرد. عالمان دینی باید با رهایی از انزواگرایی و تمرکز بر معرفت و عمل، به جایگاه وارثان انبیاء دست یابند و جامعه را به سوی کمال هدایت کنند.
بخش دهم: نقد نظامهای آموزشی و ضرورت الحاق به تبار انبیاء
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه پانزدهم)
انفکاک علم دینی از تبار انبیاء
علم دینی در وضعیت کنونی، بهسان مدرسهای است که صرفاً به آموزش نظری محدود شده و از تبار انبیاء فاصله گرفته است. این انفکاک، مانند درختی است که از ریشههای معنوی خود جدا شده و تنها شاخ و برگ ظاهری دارد. استاد فرزانه تأکید دارند که علم دینی باید به تبار انبیاء ملحق شود تا بتواند به هدایت و ارشاد جامعه بپردازد. انبیاء، نهتنها معلمان دانش بودند، بلکه مصداق عملی هدایت و قرب به حقیقت وجودی را در زندگی خود متجلی ساختند.
در قرآن کریم، در سوره مبارکه انبیاء، آیه ۷۳، آمده است: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾ (و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت میکردند). این آیه بر نقش انبیاء بهعنوان هدایتگرانی که با عمل و معرفت، مسیر الهی را نشان میدهند، تأکید دارد.
نقد عبادت حرفی و ضرورت عبادت عملی
علم دینی در بسیاری از موارد به عبادت حرفی و نظری محدود شده است که فاقد عمق و تأثیرگذاری عملی است. استاد فرزانه با تمثیلی زیبا، این نوع عبادت را به کلامی تشبیه میکنند که مانند بادی است که میوزد، اما ریشهای در خاک معرفت ندارد. عبادت راستین باید به تجربه وجودی و شهودی منجر شود، مانند آنچه در زندگی انبیاء دیده میشود.
درنگ: علم دینی باید از عبادت حرفی به عبادت عملی و معرفتی ارتقا یابد تا به تبار انبیاء ملحق شود.
رهبری جهانی و خدمت به بشریت
برای ایفای نقش رهبری جهانی، علم دینی باید به معنای واقعی کلمه خادم بشریت شود. استاد فرزانه تأکید دارند که رهبری در اینجا به معنای سیطره و سلطه نیست، بلکه به معنای ارشاد و خدمت به جامعه بشری است. این امر، مانند باغبانی است که نهتنها نهال میکارد، بلکه با مراقبت و پرورش، آن را به درختی بارور تبدیل میکند.
در قرآن کریم، در سوره مبارکه قصص، آیه ۵، آمده است: ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾ (و خواستیم بر کسانی که در زمین ناتوان شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان قرار دهیم و وارثان سازیم). این آیه بر نقش هدایتی و خدمتگزارانه وارثان انبیاء تأکید دارد.
جمعبندی بخش دهم
این بخش، با نقد انفکاک علم دینی از تبار انبیاء، بر ضرورت الحاق به این تبار و تحقق عبادت عملی تأکید کرد. علم دینی باید با پرورش عالمانی که نهتنها دانشمند، بلکه خادم و پیشرو در عمل هستند، به جایگاهی دست یابد که بتواند رهبری فکری و معنوی جهان را بر عهده گیرد.
بخش یازدهم: معرفت در تبار انبیاء و تمایز آن از عقیده
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه پانزدهم)
تمایز معرفت و عقیده
معرفت در تبار انبیاء، فراتر از عقیده است. عقیده، حتی در میان گمراهان نیز میتواند وجود داشته باشد، اما معرفت به شهود و لمس حقیقت هستی وابسته است. استاد فرزانه با تمثیلی زیبا، معرفت را به چشمهای زلال تشبیه میکنند که از عمق وجود سرچشمه میگیرد، درحالیکه عقیده مانند آبی است که در سطح میماند و به عمق نمیرسد.
استاد فرزانه به روایتی اشاره میکنند که میگوید: «زندگی، عقیده و جهاد است.» این روایت نشان میدهد که حتی گمراهان ممکن است عقیده و جهاد داشته باشند، اما این امر آنها را به تبار انبیاء متصل نمیکند. معرفت، مانند نوری است که از قلب عالم به عالم هستی میتابد و او را به حقیقت الهی متصل میکند.
بصیرت و شهود در مقابل دانش نظری
عالم راستین، با بصیرت و شهود، بدون نیاز به مطالعه مستقیم، محتوای معرفتی را درک میکند. استاد فرزانه با تمثیلی، عالم بصیر را به شخصی تشبیه میکنند که با دیدن نام کتاب در قفسه، محتوای آن را درمییابد، درحالیکه فرد فاقد بصیرت، حتی با ورق زدن کتاب، چیزی نمیفهمد. این بصیرت، مانند چشمی است که ورای محسوسات، عالم وجود را میبیند.
درنگ: معرفت در تبار انبیاء، با بصیرت و شهود همراه است و فراتر از عقیده و دانش نظری، به درک حقیقت هستی منجر میشود.
جمعبندی بخش یازدهم
این بخش، با تبیین تمایز معرفت و عقیده، بر اهمیت بصیرت و شهود در علم دینی تأکید کرد. عالمان دینی باید با پرورش بصیرت و اتصال به حقیقت هستی، از محدودیتهای عقیده و دانش نظری عبور کنند و به جایگاه وارثان انبیاء دست یابند.
بخش دوازدهم: نقد موعظه و روضهخوانی برای عالمان
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه پانزدهم)
نقد موعظه و درس اخلاق
موعظه و درسهای اخلاق برای عالمان، نتیجه معکوس دارد و ممکن است به قساوت قلب منجر شود. استاد فرزانه با تمثیلی، موعظه برای عالمان را به آبی تشبیه میکنند که بر سنگ سخت میریزد و اثری نمیگذارد. عالمان، به دلیل آگاهی از محتوای موعظه، آن را تکراری و بیاثر مییابند و گاه به تمسخر آن میپردازند.
نقد روضهخوانی برای عالمان
روضهخوانی برای عالمان، به دلیل آشنایی آنها با محتوای آن، نتیجهای جز بیتفاوتی یا تمسخر به دنبال ندارد. استاد فرزانه با تمثیلی، این وضعیت را به نمایشی تشبیه میکنند که بازیگران آن خود از متن نمایش آگاهاند و از آن تأثیر نمیپذیرند.
استاد فرزانه به روایتی اشاره میکنند که اشک برای امام حسین علیهالسلام را به بال مگس تشبیه کرده و آن را جعلی میدانند: «اشک برای حسین، مانند مرواریدی گرانبهاست که با بال مگس قابل مقایسه نیست.» این نقد، بر اهمیت دقت در روایات و پرهیز از احادیث جعلی تأکید دارد.
درنگ: موعظه و روضهخوانی برای عالمان، به دلیل آگاهی آنها از محتوا، بیاثر است و باید با روشهای معرفتی و عملی جایگزین شود.
جمعبندی بخش دوازدهم
این بخش، با نقد موعظه و روضهخوانی برای عالمان، بر ضرورت جایگزینی این روشها با رویکردهای معرفتی و عملی تأکید کرد. علم دینی باید با پرورش بصیرت و عمل، عالمان را از قساوت قلب و بیتفاوتی رها سازد.
بخش سیزدهم: ضرورت سندمندی و اعتبار علمی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه نوزدهم)
نقد بیسند بودن علم دینی
یکی از بزرگترین چالشهای علم دینی، بیسند بودن و فقدان اعتبار علمی است. استاد فرزانه با تمثیلی، این وضعیت را به ساختمانی تشبیه میکنند که بدون نقشه و پیریزی، فرو میریزد. علم دینی باید با معیارهای علمی و سندمند، به جایگاهی دست یابد که در جهان معتبر باشد.
در قرآن کریم، در سوره مبارکه اسراء، آیه ۳۶، آمده است: ﴿وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ﴾ (و چیزی را که به آن علم نداری دنبال مکن). این آیه بر اهمیت سندمندی و پرهیز از ادعاهای بیاساس تأکید دارد.
نیاز به نظام ارزیابی علمی
استاد فرزانه تأکید دارند که علم دینی باید نظام ارزیابی علمی و رقابتی داشته باشد، مانند آنچه در علوم دیگر دیده میشود. این نظام، مانند مسابقهای است که در آن تواناییها سنجیده میشود و جایگاه هر فرد مشخص میگردد. بدون این نظام، ادعاهای بیاساس و بیسند، به تضعیف اعتبار علم دینی منجر میشود.
درنگ: علم دینی باید با سندمندی و نظام ارزیابی علمی، به جایگاهی معتبر در جهان دست یابد.
جمعبندی بخش سیزدهم
این بخش، با نقد بیسند بودن علم دینی، بر ضرورت ایجاد نظام ارزیابی علمی و رقابتی تأکید کرد. علم دینی باید با معیارهای دقیق و سندمند، به جایگاهی دست یابد که نهتنها در جهان اسلام، بلکه در عرصه جهانی معتبر باشد.
بخش چهاردهم: استفاده از عوالم غیبی و ضرورت تحول معنوی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه هجدهم)
نقد انفکاک از عوالم غیبی
علم دینی، به دلیل انفکاک از عوالم غیبی، از دستیابی به معرفت راستین بازمانده است. استاد فرزانه با تمثیلی، این وضعیت را به راهرویی تشبیه میکنند که بدون بهرهگیری از ابزارهای پیشرفته، در تاریکی گام برمیدارد. استفاده از عوالم غیبی، مانند سوار شدن بر مرکبی است که انسان را به مقصد معرفت میرساند.
در قرآن کریم، در سوره مبارکه بقره، آیه ۳، آمده است: ﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ﴾ (کسانی که به غیب ایمان دارند). این آیه بر اهمیت ایمان به غیب و بهرهگیری از آن در مسیر معرفت تأکید دارد.
ضرورت تحول معنوی
استاد فرزانه تأکید دارند که علم دینی باید با بهرهگیری از عوالم غیبی و تقویت ارتباط معنوی، به تحولی عمیق دست یابد. این تحول، مانند باز شدن دریچهای است که نور معرفت را به قلب عالم میتاباند و او را از محدودیتهای مادی رها میسازد.
درنگ: علم دینی با بهرهگیری از عوالم غیبی و تحول معنوی، به معرفت راستین و هدایت جامعه دست مییابد.
جمعبندی بخش چهاردهم
این بخش، با نقد انفکاک علم دینی از عوالم غیبی، بر ضرورت تحول معنوی و بهرهگیری از این عوالم تأکید کرد. علم دینی باید با تقویت ارتباط معنوی، به جایگاهی دست یابد که نهتنها معرفتی، بلکه هدایتگر و تحولآفرین باشد.
نتیجهگیری کلی
روانشناسی منطقی، بهعنوان رویکردی که معرفت و علم دینی را در پرتو عقل و عمل بازاندیشی میکند، مسیری نوین برای تحول حوزههای علمیه ارائه میدهد. این رویکرد، با تأکید بر چهار رکن تخریج، تبیین، تمکین، و تحصیل، از عالمان دینی میخواهد که از محدودیتهای فلسفه تجربی، فرهنگ انزوایی، و نظام کتابمحور رها شوند و به سوی تولید دانشی آکادمیک و کاربردی حرکت کنند. علم دینی باید با تسلط بر متون آسمانی، تعامل با عالم هستی، و تقویت رویکردهای عقلانی، به مراکز علمی پیشرو تبدیل شود که نهتنها جامعه اسلامی، بلکه جهان را هدایت کند. این تحول، مانند نسیمی است که باغ خشکیده علم دینی را به حیات بازمیگرداند و جایگاه عالمان را بهعنوان وارثان انبیاء تثبیت میکند.
با نظارت صادق خادمی