در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

روانشناسی منطقی 241

متن درس

پویایی وجودی در عالم ناسوت: تحلیلی قرآنی بر تحول و تسخیرات انسانی

پویایی وجودی در عالم ناسوت: تحلیلی قرآنی بر تحول و تسخیرات انسانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 241)

مقدمه

در گستره دانش‌های انسانی، بررسی عالم ناسوت به عنوان بستری برای تحولات وجودی، جایگاهی ویژه دارد. این بررسی، با نگاهی عمیق به مفاهیم قرآنی نظیر مصیر و مهاد، به تبیین پویایی ذاتی هستی می‌پردازد و انسان را در میانه این جریان مداوم حركت قرار می‌دهد. همچون رودخانه‌ای که هر لحظه آب تازه‌ای را در بستر خود جاری می‌سازد، عالم ناسوت نیز عرصه‌ای است برای صیرورت و تبدل، جایی که سکون معنایی ندارد و هر موجودی در مسیر بازگشت به سوی مبدأ الهی گام برمی‌دارد. این نوشتار، با تمرکز بر آموزه‌های قرآنی، به کاوش در عمق این مفاهیم می‌پردازد و نقش تسخیرات الهی و انسانی را در چیدمان هستی برجسته می‌سازد.

بخش اول: مفهوم مصیر و صیرورت در قرآن کریم

در قرآن کریم، واژه مصیر به عنوان کلیدی برای درک بازگشت امور به سوی خداوند متعال، در بیش از بیست و سه مورد به کار رفته است. این واژه، که دلالت بر ظرف سیر و حركت دارد، در آیاتی همچون «إِلَيْهِ الْمَصِيرُ» (به سوی اوست بازگشت) و «بِئْسَ الْمَصِيرُ» (و چه بد بازگشتگاهی است) ظاهر می‌شود. مصیر، از ریشه صار یصیر صیرا، به معنای تحول و صیرورت است و با سیر ظاهری که از ریشه سار یسیر سیرا می‌آید، تفاوت دارد؛ اولی سیر تجردی و دقیق‌تر را نشان می‌دهد، همچون چرخشی که در عمق وجود رخ می‌دهد، و دومی حركت افقی و عمودی را تداعی می‌کند.

در بررسی اشتقاقی، الفاظ مشابه معانی مقارب دارند؛ برای نمونه، یذوق و یذوب اشتراک در ذوب شدن و چشیدن را نشان می‌دهند. مصیر، به عنوان ظرف تحول، در عالم جهنم نیز جاری است، جایی که «فَتَمَتَّعُوا قَلِيلًا ثُمَّ اضْطُرَّ إِلَىٰ عَذَابِنَا» (پس اندکی برخوردار شوید آنگاه به عذاب ما ناچار خواهید شد) و «وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ» (و بازگشت به سوی خداست) بر حركت مداوم تأکید دارد. این مفهوم، همچون چرخی که بی‌وقفه می‌گردد، سکون را نفی می‌کند و خلود را با سیر همساز می‌سازد، همانند آیه «كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهَا جُلُودًا أُخْرَىٰ» (هر گاه پوست‌هایشان پخته شود پوست‌های دیگری به جای آن نهیم).

مصیر، به عنوان ظرف تحول تجردی، سکون را در عالم ناسوت نفی می‌کند و بازگشت به سوی خداوند را به عنوان اصل حاکم بر هستی برجسته می‌سازد.

زیربخش: تفاوت مصیر و مسیر در اشتقاق قرآنی

مصیر با صاد، صیرورت را نشان می‌دهد، همچون تحول خمر به خل یا خل به خمر، که حركت چرخشی و دقیق است. این در مقابل مسیر با سین قرار می‌گیرد که حركت ظاهری را تداعی می‌کند. در قرآن کریم، «إِلَى اللَّهِ تُصِيرُ الْأُمُورُ» (و امور به سوی خدا بازگردانده می‌شود) بر این تحول تأکید دارد. همچون نبضی که در عمق جسم می‌تپد، مصیر سیر ظریف را نمایان می‌سازد و عالم را عرصه‌ای برای چرخش مداوم می‌داند.

بخش دوم: مفهوم مهاد و بستر پویای هستی

واژه مهاد در قرآن کریم، به معنای بستر متحرک، در بیش از هجده مورد ظاهر می‌شود، همچون «أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا» (آیا زمین را بستری نگستردیم) و «فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ» (پس جهنم برای او بس است و چه بد بستری است). مهاد، از ریشه مهد یمهد مهدا، ظرف متحرک را نشان می‌دهد، همچون گهواره‌ای که جنبش دارد و سکون را انکار می‌کند. زمین، جهنم و بهشت، همه مهاد هستند، جایی که حركت جاری است.

در آیاتی مانند «وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ» (و زمین را گستردیم پس چه نیکو گسترانندگانی هستیم) و «مِنَ الْمَهْدِ إِلَى اللَّحْدِ» (از گهواره تا گور)، مهاد به عنوان ظرف جنبش و انفعال توصیف می‌شود. جهنم نیز مهاد است، با حركت بد، همچون «مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ» (پناهگاهشان جهنم است و چه بد بستری است).

مهاد، بستری زنده و متحرک است که عالم را همچون گهواره‌ای جنبان می‌بیند و هرگونه سکون را در هستی رد می‌کند.

زیربخش: مهاد در بهشت و جهنم

در بهشت، «أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ» (اینان اهل بهشت‌اند) و «تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» (رودها از زیر آن جاری است) بر پویایی تأکید دارد. جهنم نیز، با «كُلَّمَا زِدْنَاهُمْ سَعِيرًا» (هر چه بر آنها بیفزاییم شعله‌ورتر شود)، ظرف حركت است. همچون دره‌ای سرازیر که سیر مداوم را نشان می‌دهد، عالم قیامت فاقد سکون است.

جمع‌بندی بخش‌های اول و دوم

مفاهیم مصیر و مهاد، پویایی عالم ناسوت را برجسته می‌سازند و حركت را اصل بنیادین هستی می‌دانند. این بررسی، با نفی سکون، انسان را به تأمل در تحول وجودی فرا می‌خواند و بازگشت به سوی خداوند را به عنوان غایت این سیر توصیف می‌کند.

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶)

بخش سوم: تسخیرات و توازن در عالم هستی

تسخیرات الهی، ملائکه و اسمای الهی، بر عالم ناسوت تأثیرگذارند و هستی را مسخر امر الهی می‌سازند. انسان نیز تسخیراتی دارد، که بدون عمله اکره، توازن و چیدمان عالم را تغییر می‌دهد. همچون بادهایی که با توازن سرعت، بدون اتصال، با هم حرکت می‌کنند، عالم در توازن حركت دارد.

تغییرات فصلی، همچون زمستان و تابستان، از این تسخیرات ناشی می‌شود. اگر وزان معنویات در جامعه رشد کند، توازن عالم دگرگون می‌شود. انعکاسات محیطی، همچون نگاه به آب یا مؤمن، بر روان تأثیر می‌گذارد و از زودپیری جلوگیری می‌کند.

تسخیرات، توازن حركت را در عالم ایجاد می‌کنند و انعکاسات محیطی را برای تحول روانی انسان فراهم می‌سازند.

زیربخش: انعکاسات و تربیت نفس

انسان باید خود را تسویه کند، واردات داشته باشد و فضولات را دفع کند. محاسبه نفس، با تمرکز بر سرمایه‌ها نه عیوب، از مایوسی جلوگیری می‌کند. همچون حسابداری که ابتدا دارایی‌ها را می‌شمارد، انسان باید امکانات وجودی خود را بشناسد.

بخش چهارم: بدبینی و منفی‌نگری در روان‌شناسی قرآنی

گناه و معصیت، طفیلی عالم وجودند و وسعت هستی را تحت‌الشعاع قرار نمی‌دهند. ذهنیت بسته، بدبینی ایجاد می‌کند و انسان را به وسواس و شکاکیت می‌کشاند. قرآن کریم، با «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ» (ما راه را به او نشان دادیم)، بر هدایت تأکید دارد نه غرق گناه بودن.

تربیت نادرست، ذهن را محدود می‌کند و انسان را از درک خیرات عالم محروم می‌سازد. همچون مگسی که بر آشغال می‌نشیند، منفی‌نگری وسعت هستی را نادیده می‌گیرد.

بدبینی، ناشی از ذهنیت بسته، سلامت روان را تهدید می‌کند و قرآن کریم با تأکید بر هدایت، این دیدگاه را رد می‌نماید.

زیربخش: خودشناسی و صبر در تربیت نفس

انسان برای نمره‌دهی به خود، درصد حيات و فعل شخصی را بسنجد. اراده، با حذف طمع، به کمال می‌رسد. حدیث «وجدتک اهلا للعبادة» (تو را شایسته عبادت یافتم) بر عبادت بدون طمع تأکید دارد.

بخش پنجم: تربیت نفس و خروج از نقص

تکامل، خروج از قوه به فعل است و طمع را از دل برمی‌دارد. انسان، بدون طمع به خود، دیگران و خدا، به کمال می‌رسد. همچون کسی که خدا را در هر حالتی می‌پرستد، عبادت حقیقی بدون غرض است.

در روان‌شناسی، ارضائات نفسانی جای خود را به درد عشق می‌دهد، جایی که غرض حذف می‌شود. انسان، با دیدن خدا به عنوان موجود شخصی و حقیقی، از محدودیت‌ها رها می‌شود.

تربیت نفس، با حذف طمع و تقویت اراده، انسان را به کمال وجودی هدایت می‌کند و عبادت را خالص می‌سازد.

جمع‌بندی کلی کتاب

این بررسی، با کاوش در پویایی عالم ناسوت از منظر قرآنی، تحول، تسخیرات و تربیت نفس را به عنوان ارکان روان‌شناسی راستین معرفی می‌کند. همچون دریایی که امواجش هرگز آرام نمی‌گیرد، هستی در حركت مداوم است و انسان را به سوی کمال فرا می‌خواند. این مفاهیم، پایه‌ای برای پژوهش‌های آتی در روان‌شناسی الهی فراهم می‌آورند.

با نظارت صادق خادمی