در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

روانشناسی منطقی 242

متن درس

روان‌شناسی قرآنی و پویایی هستی در عالم ناسوت

روان‌شناسی قرآنی و پویایی هستی در عالم ناسوت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۴۲)

دیباچه

در این اثر، با تکیه بر درس‌گفتارهای عالمانه و ژرف‌نگر، به کاوش در مفاهیم بنیادین روان‌شناسی قرآنی و پویایی عالم ناسوت پرداخته می‌شود. عالم طبیعت، چون رودخانه‌ای خروشان، در هر لحظه در جریان است و هیچ‌گونه سکون در آن راه ندارد. این پویایی، نه‌تنها در ساحت مادی، بلکه در حوزه روان و معنویت انسانی نیز جاری است و مفاهیمی چون «مصیر» و «مهاد» را به‌عنوان استعاره‌هایی از این تحولات مداوم معرفی می‌کند. این نوشتار، با ادغام دیدگاه‌های قرآنی و اصول روان‌شناختی، چارچوبی جامع برای فهم هستی ارائه می‌دهد که می‌تواند راهگشای پژوهشگران و اندیشمندان در حوزه الهیات و روان‌شناسی باشد. این اثر، چون چراغی فروزان، مسیر فهم عمیق‌تر پویایی هستی را روشن می‌سازد و انسان را به تأمل در جایگاه خویش در این رقص ابدی عالم دعوت می‌کند.

بخش یکم: معنا‌شناسی مصیر در قرآن کریم

اشتقاق و مفهوم مصیر

واژه «مصیر» در قرآن کریم، به‌عنوان یکی از مفاهیم بنیادین در توصیف حرکت و تحول هستی، جایگاهی ویژه دارد. این واژه، که در بیش از بیست و سه آیه به کار رفته، بر پویایی و صیرورت مداوم در عالم تأکید دارد. برای نمونه، در آیات زیر، این مفهوم به زیبایی تجلی یافته است:

إِلَيْهِ الْمَصِيرُ
(به سوی اوست [مطلب حذف شد] ]

إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ
(به سوی خداست [مطلب حذف شد] ]

همچنین، در توصیف عذاب جهنم، این واژه در آیاتی چون:

فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمَصِيرُ
(جهان او را بس است و چه بد [مطلب حذف شد] ]

سَاءَتْ مَصِيرًا
(چه بد [مطلب حذف شد] ]

مصیر، که گاه با «سین» و گاه با «صاد» نگاشته می‌شود، به معنای سیر و حرکت است. با این حال، تفاوت ظریفی در کاربرد این دو حرف وجود دارد. «یسیر» با سین، به حرکت ظاهری و افقی اشاره دارد، در حالی که «یصیر» با صاد، به تحول و صیرورت تجردی‌تر و دقیق‌تر دلالت می‌کند. اشتقاق واژه مصیر، با ریشه در صار-یصیر-صیرورة، به تبدیل و تحول اشاره دارد. این مفهوم، در مقابل سکون، عالم را چون ظرفی متحرک تصویر می‌کند که در آن، همه‌چیز در حال تغییر و صیرورت است. برای نمونه، در آیه زیر، تحول مداوم حتی در عذاب جهنم به تصویر کشیده شده است:

كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا أُخْرَى
(هرگاه پوست‌هایشان پخته شود، پوست‌هایی دیگر به جای آن قرار [مطلب حذف شد] ]

این پویایی، با نفی هرگونه سکون، عالم را چون رودخانه‌ای خروشان می‌نمایاند که هیچ‌گاه آرام نمی‌گیرد.

مصیر، به‌عنوان ظرف تحول تجردی، سکون را در هستی نفی می‌کند و عالم را چون رودخانه‌ای خروشان تصویر می‌نماید.

جمع‌بندی بخش یکم

اشتقاق و معنا‌شناسی مصیر، با تأکید بر تحول و صیرورت، پویایی عالم را برجسته می‌سازد و هرگونه تصور سکون را باطل می‌داند. این مفهوم، پایه‌ای برای درک روان‌شناختی حرکت مداوم در هستی فراهم می‌آورد و راه را برای کاوش‌های عمیق‌تر در روان‌شناسی قرآنی هموار می‌کند. مصیر، چون آینه‌ای، حرکت مداوم عالم را بازتاب می‌دهد و انسان را به تأمل در سیر وجودی خویش دعوت می‌نماید.

بخش دوم: مهاد و پویایی زمین و جهنم

مفهوم مهاد در قرآن کریم

مفهوم «مهاد» در قرآن کریم، به‌عنوان ظرف حرکت و بستری پویا، از اهمیت بسزایی برخوردار است. این واژه، در آیاتی چون:

أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا
(آیا زمین را بستری [مطلب حذف شد] ]

فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمَهَادُ
(جهان او را بس است و چه بد [مطلب حذف شد] ]

به کار رفته است. مهاد، که از ریشه «مهد» به معنای گهواره گرفته شده، به ظرفی متحرک اشاره دارد که هیچ‌گونه سکون در آن راه ندارد. زمین، چون گهواره‌ای که همواره در جنبش است، و جهنم، چون بستری که در آن حرکت و چرخش مداوم حاکم است، هر دو مصداق مهاد هستند. این پویایی، با تعابیری چون «من المهد إلى اللحد» (از گهواره تا گور)، به زیبایی تصویر شده است که نشان‌دهنده حرکت مداوم از آغاز تا پایان حیات است.

مهاد، نه‌تنها در زمین، بلکه در جهنم نیز به‌عنوان ظرفی برای تحول و حرکت به کار رفته است. در آیه زیر، جهنم به‌عنوان بستری متحرک توصیف شده است:

مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَهَادُ
(بهره‌ای اندک، سپس جایگاهشان جهنم است و چه بد [مطلب حذف شد] ]

این مفهوم، با نظریه‌های مدرن روان‌شناسی محیطی که بر تأثیر محیط بر روان تأکید دارند، همخوانی دارد. مهاد، چون بستری زنده، روان انسان را در خود جای داده و آن را به سوی تحول هدایت می‌کند.

مهاد، استعاره‌ای از ظرف متحرک هستی، سکون را در عالم ناسوت نفی می‌نماید و تحول را چون چرخشی مداوم می‌نمایاند.

جمع‌بندی بخش دوم

مفهوم مهاد، با تأکید بر پویایی زمین و جهنم، عالم را چون بستری زنده و متحرک تصویر می‌کند. این دیدگاه، پایه‌ای برای روان‌شناسی قرآنی فراهم می‌آورد که در آن، تحول مداوم محور اصلی است. مهاد، چون گهواره‌ای که حیات را در خود می‌پروراند، انسان را به تأمل در جایگاه خویش در این بستر پویا دعوت می‌کند.

بخش سوم: حرکت فلسفی در مفاهیم مصیر و مهاد

تجلی پویایی در قرآن کریم

مفاهیم «مصیر» و «مهاد» در قرآن کریم، به‌عنوان تجلی‌های حرکت فلسفی، عالم را چون دریایی مواج تصویر می‌کنند که در آن، هیچ‌گونه سکون وجود ندارد. این پویایی، در آیاتی چون:

وَإِلَى اللَّهِ تُصِيرُ الْأُمُورُ
(و بازگشت امور به سوی [مطلب حذف شد] ]

وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ
(و به سوی خداست [مطلب حذف شد] ]

به روشنی بیان شده است. حرکت فلسفی، که در صیرورت و تحول ظریف نهفته است، در مقابل سیر ظاهری و درشت قرار می‌گیرد. در تعبیر «صار یصیر صیرورة»، صیرورت به سیر دقیق و تجردی اشاره دارد که از حرکت‌های ظاهری متمایز است. این پویایی، نه‌تنها در عالم ناسوت، بلکه در بهشت و جهنم نیز جاری است. در جهنم، تحولات مداوم، چون پوست‌هایی که پیوسته جایگزین می‌شوند، و در بهشت، جریان رودها و نعمت‌های دائم، نشان‌دهنده نبود سکون است.

حرکت فلسفی در مصیر و مهاد، هستی را چون دریایی مواج می‌نمایاند که در آن، تحول مداوم حاکم است.

جمع‌بندی بخش سوم

مفاهیم مصیر و مهاد، با تأکید بر حرکت فلسفی، پویایی هستی را در جهنم و بهشت برجسته می‌سازند و پایه‌ای برای نفی سکون در روان‌شناسی قرآنی فراهم می‌آورند. این دیدگاه، عالم را چون رقصی ابدی تصویر می‌کند که در آن، هر موجودی در مسیر تحول و صیرورت قرار دارد.

بخش چهارم: نقد رویکردهای سنتی به سکون و پویایی

ناسازگاری با پویایی قرآنی

برخی از رویکردهای سنتی در علم دینی، با تأکید بر سکون و ایستایی، در تضاد با پویایی قرآنی قرار می‌گیرند. این دیدگاه‌ها، که گاه از تربیت‌های نادرست نشأت گرفته‌اند، هستی را چون ظرفی ساکن تصویر می‌کنند که با حقیقت قرآنی ناسازگار است. قرآن کریم، با تأکید بر پویایی، هیچ نشانه‌ای از سکون ارائه نمی‌دهد. عالم، چون انرژی هسته‌ای خروشان، در حال جنبش و تحول است. این پویایی، در آیاتی چون:

إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ
(تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری [مطلب حذف شد] ]

بر رابطه‌ای حقیقی و پویا میان انسان و خدا تأکید دارد. نقد این رویکردهای سنتی، ضرورت بازنگری در فهم هستی را آشکار می‌سازد. خدا، نه چون مفهومی کلی، بلکه به‌عنوان وجودی حقیقی و حیات‌بخش، محور تحول عالم است.

رویکردهای سنتی به سکون، با پویایی قرآنی در تضاد است و هستی را چون انرژی هسته‌ای خروشان حکایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

نقد رویکردهای سنتی، با تأکید بر پویایی هستی، ضرورت بازنگری در درک سکون را برجسته می‌سازد و خدا را به‌عنوان موجودی حقیقی و حیات‌بخش معرفی می‌کند. این دیدگاه، روان‌شناسی قرآنی را به سوی درکی پویا و زنده هدایت می‌کند.

بخش پنجم: تسخیرات و توازن در عالم هستی

نقش تسخیرات در تحول روان‌شناختی

تسخیرات الهی و انسانی، چون نسیم‌هایی که توازن هستی را برقرار می‌کنند، در تحول روان‌شناختی انسان نقشی کلیدی ایفا می‌کنند. این تسخیرات، در آیاتی چون:

إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ
(ما راه را به او [مطلب حذف شد] ]

بازتاب یافته‌اند. نظم و چیدمان عالم، از طریق توازن و انعکاسات محیطی شکل می‌گیرد. محیط، چون باغی پربار، و تغذیه، چون آبی زلال، روان انسان را تغذیه کرده و از زوال زودرس محافظت می‌کنند. توصیه‌های شرعی، مانند پرهیز از نگاه به ناپاکان و مصرف غذای حلال، این انعکاسات مثبت را تقویت می‌کنند.

تسخیرات، چون نسیم‌هایی که توازن هستی را برقرار می‌کنند، تحول روان‌شناختی را تسهیل می‌نمایند.

جمع‌بندی بخش پنجم

تسخیرات و توازن، با تأکید بر انعکاسات محیطی، نقش کلیدی در تحول روان‌شناختی ایفا می‌کنند و انسان را از زوال زودرس حفظ می‌نمایند. این دیدگاه، انسان را به سوی تعادل و رشد معنوی هدایت می‌کند.

بخش ششم: نقد بدبینی و منفی‌نگری در روان‌شناسی قرآنی

چالش‌های فرهنگ بدبینی

فرهنگ بدبینی و منفی‌نگری، که گاه در جوامع اسلامی ریشه دوانده، ناشی از تربیت‌های نادرست و ذهنیت‌های بسته است. این فرهنگ، با تمرکز بر گناه و معصیت، چون مگسی که بر آشغال می‌نشیند، وسعت خیرات عالم را نادیده می‌گیرد. قرآن کریم، با آیاتی چون:

إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ
(ما راه را به او [مطلب حذف شد] ]

بر ظرفیت انسان برای انتخاب خیر تأکید دارد. این دیدگاه، با نفی بدبینی، روان را به سوی امید و رشد معنوی هدایت می‌کند.

بدبینی، چون سایه‌ای تاریک، وسعت خیرات را پنهان می‌دارد و روان را به وسواس می‌کشاند.

جمع‌بندی بخش ششم

نقد فرهنگ بدبینی، ضرورت درک خیرات عالم را برجسته می‌سازد و راهی به سوی رشد معنوی می‌گشاید. این دیدگاه، انسان را از تاریکی وسواس به سوی نور امید هدایت می‌کند.

بخش هفتم: خودشناسی و نقش اراده در حذف طمع

خودشناسی و اراده در روان‌شناسی قرآنی

خودشناسی، چون آینه‌ای صاف، اغراض شخصی را آشکار می‌سازد و انسان را به سوی حذف وسواس و طمع هدایت می‌کند. اراده، به‌عنوان شمشیری برنده، با حذف طمع از خود، دیگران، و حتی خدا، انسان را به کمال وجودی رهنمون می‌شود. این فرآیند، در آیه زیر بازتاب یافته است:

وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ
(سوگند به عصر که انسان دستخوش زیان است مگر کسانی که گرویدند و کارهای شایسته [مطلب حذف شد] ]

اراده، چون شمشیری برنده، طمع را قطع می‌کند و کمال را آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش هفتم

خودشناسی و اراده، با حذف طمع، انسان را به کمال روان‌شناختی می‌رسانند و عبادت بدون غرض را محقق می‌سازند. این دیدگاه، انسان را به سوی خودآگاهی و رشد وجودی هدایت می‌کند.

بخش هشتم: تکامل و خروج از نقص به فعلیت

فرآیند تکامل در روان‌شناسی قرآنی

تکامل، چون پروانه‌ای که از پیله نقص بیرون می‌آید، فرآیندی است که انسان را از قوه به فعل هدایت می‌کند. حذف طمع، به‌عنوان یک اصل روان‌شناختی، انسان را از اغراض نفسانی آزاد کرده و به سوی حق رهنمون می‌شود. این مفهوم، در تعابیری چون:

وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ
(تو را شایسته پرستش [مطلب حذف شد] ]

تجلی یافته است، که عبادت را نه برای بهشت یا ترس از جهنم، بلکه برای حق می‌داند.

تکامل، چون پروانه‌ای که از پیله نقص بیرون می‌آید، انسان را به فعلیت و حذف طمع رهنمون می‌سازد.

جمع‌بندی بخش هشتم

تکامل، با خروج از نقص به فعلیت، حذف طمع را به‌عنوان فرآیند روان‌شناختی کلیدی معرفی می‌کند و انسان را به سوی حق هدایت می‌نماید. این دیدگاه، انسان را به سوی کمال وجودی و عبادت خالص دعوت می‌کند.

بخش نهم: نقش محیط و تغذیه در سلامت روان

تأثیر محیط و تغذیه بر روان

محیط و تغذیه، چون باغی پربار و آبی زلال، روان انسان را تغذیه می‌کنند و از زوال زودرس جلوگیری می‌نمایند. توصیه‌های شرعی، مانند پرهیز از نگاه به ناپاکان و مصرف غذای حلال، انعکاسات مثبتی در روان ایجاد می‌کنند که با نظریه‌های روان‌شناسی محیطی همخوانی دارند.

محیط، چون باغی پربار، روان را تغذیه می‌کند و از زوال زودرس جلوگیری می‌نماید.

جمع‌بندی بخش نهم

نقش محیط و تغذیه، با تأکید بر انعکاسات مثبت، سلامت روان را تقویت می‌کند و پایه‌ای برای رشد معنوی فراهم می‌آورد. این دیدگاه، انسان را به سوی تعادل و سلامت روان‌شناختی هدایت می‌کند.

بخش دهم: نقد رویکردهای سنتی در محاسبه نفس

بازنگری در محاسبه نفس

رویکردهای سنتی در علم دینی که بر شمارش عیوب تأکید دارند، به مایوسی و بدبینی منجر می‌شوند و با روان‌شناسی قرآنی ناسازگارند. محاسبه نفس، چون کاوشگری در معدن سرمایه‌ها، باید بر شناسایی امکانات وجودی متمرکز شود تا انسان به خودآگاهی و رشد روانی دست یابد.

محاسبه نفس، چون کاوشگری در معدن سرمایه‌ها، مایوسی را به امید تبدیل می‌نماید.

جمع‌بندی بخش دهم

نقد رویکردهای سنتی، ضرورت تمرکز بر مثبت‌ها را در محاسبه نفس برجسته می‌سازد و راهی به سوی رشد روانی می‌گشاید. این دیدگاه، انسان را به سوی خودآگاهی و امید دعوت می‌کند.

بخش یازدهم: پویایی عالم و نفی سکون

نفی سکون در قرآن کریم

عالم ناسوت، چون رقصی ابدی، فاقد هرگونه سکون است و تمامی موجودات در حال حرکت و تحول هستند. مفاهیم «مصیر» و «مهاد»، این پویایی را تأیید کرده و هرگونه ایستایی را نفی می‌کنند.

پویایی عالم، چون رقصی ابدی، سکون را در ناسوت باطل می‌نماید.

جمع‌بندی بخش یازدهم

پویایی عالم، با نفی سکون، تحول مداوم را در قرآن کریم تأیید می‌کند و پایه‌ای برای روان‌شناسی پویا فراهم می‌آورد. این دیدگاه، انسان را به تأمل در حرکت مداوم عالم دعوت می‌کند.

بخش دوازدهم: نقش خدا در روان‌شناسی قرآنی

خدا، محور تحول عالم

خدا، چون خورشیدی حیات‌بخش، محور تحول و پویایی عالم ناسوت است. این وجود حقیقی و زنده، انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند و هرگونه تصور کلی یا انتزاعی از او را باطل می‌داند.

خدا، چون خورشیدی حیات‌بخش، تحول عالم را هدایت می‌نماید و روان را به کمال می‌رساند.

جمع‌بندی بخش دوازدهم

نقش خدا، با تأکید بر وجود حقیقی، تحول روان‌شناختی را در عالم ناسوت محور قرار می‌دهد. این دیدگاه، انسان را به سوی کمال و ارتباط حقیقی با خدا هدایت می‌کند.

نتیجه‌گیری

روان‌شناسی قرآنی، با تکیه بر مفاهیم بنیادین «مصیر» و «مهاد»، عالم ناسوت را چون بستری پویا و متحرک تصویر می‌کند که در آن، تحول و صیرورت مداوم حاکم است. تسخیرات الهی و انسانی، با ایجاد توازن و نظم، به رشد روان‌شناختی انسان یاری می‌رسانند. اراده و خودشناسی، با حذف طمع و تمرکز بر حق، انسان را به سوی کمال وجودی هدایت می‌کنند. فرهنگ بدبینی و وسواس، که از تربیت‌های نادرست نشأت گرفته، مانع درک خیرات عالم می‌شود و ضرورت بازنگری در رویکردهای سنتی را برجسته می‌سازد. این اثر، چون چراغی در مسیر پژوهش‌های الهیاتی و روان‌شناختی، راه را برای فهم عمیق‌تر پویایی شخصیت انسان و جایگاه او در عالم ناسوت هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی