متن درس
روانشناسی دین و معرفت: تربیت نفس و حذف طمع
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 243)
مقدمه
در قلمرو روانشناسی دین و معرفت، مفهوم کمال انسانی چونان گوهری تابناک میدرخشد که مسیر آن از گذرگاه حذف طمع و رهایی از وابستگیهای نفسانی عبور میکند. این کتاب، با نگاهی عمیق به فرآیندهای روانشناختی و معنوی، انسان را به سوی شناخت خویش و پیوند با مبدأ هستی رهنمون میسازد. کمال، آنگاه تحقق مییابد که انسان به خداوند رسد، و این رسیدن نه به معنای کسب مادیات، بلکه رهایی از هرگونه طمع است. طمع، چونان سایهای تاریک بر روح آدمی، انگیزههای زائد را برمیانگیزد و انسان را از عبادت خالص بازمیدارد. روانشناسی راستین با رویکرد قرآنی، به بررسی این مفاهیم میپردازد و با تمرکز بر حذف طمع از خود، دیگران و حتی خداوند، چارچوبی الهی برای تحول انسان ارائه میدهد.
بخش اول: کمال انسانی و حذف طمع در روانشناسی قرآنی
مفهوم کمال و رسیدن به خداوند
کمال انسانی در روانشناسی دین، آنگاه نمودار میشود که انسان به خداوند رسد. این رسیدن، به معنای عمل بدون طمع است؛ زیرا تمامی اعمال آدمیان غالباً از طمع زائد سرچشمه میگیرد. برای نمونه، تحصیل علم نه برای دانش خالص، بلکه برای کسب مقام یا رهایی از عقاب الهی انجام میشود. طمع، چونان زنجیری نامرئی، انسان را به وابستگیهای دنیوی میبندد و او را از کمال بازمیدارد. معرفت، سه منزل دارد: نخست، رهایی از طمع نسبت به خود؛ دوم، حذف طمع از دیگران؛ و سوم، برداشتن طمع حتی از خداوند. این مراحل، چونان پلکانی به سوی عشق الهی، انسان را از وابستگیهای نفسانی آزاد میسازد.
در این مسیر، سالک کامل به جایی میرسد که میگوید: خداوندا، نه چیزی میخواهم؛ تنها عشق تو را طلب میکنم. این عشق، بدون انتظار پاداش، چونان دریایی بیکران، روح را فرا میگیرد. حتی نان و آب که خداوند به سوسک و مورچه نیز میدهد، برای سالک بیمعنا میشود؛ زیرا خداوند، دائمالفضل است و عطایش بیانتها. روایت میگوید: «العبد يدبر و الرب يقدر»، یعنی بنده تدبیر میکند و پروردگار مقدر میسازد. اگر انسان به این مقام رسد که طمع از خداوند نیز بردارد، عبادت او خالص میشود و چون عاشقی بیانتظار، به عمل میپردازد.
تحلیل روانشناختی: سه مرحله معرفت و نقش اراده
معرفت کامل، شامل سه مرحله رهایی از طمع نسبت به خود، دیگران و خداوند است. این فرآیند، به عنوان یک مسیر روانشناختی و معنوی، انسان را از وابستگیهای نفسانی آزاد کرده و به سوی عشق الهی هدایت میکند. اراده، به عنوان محور تحول، با حذف طمع، انسان را به کمال میرساند. طمع، به عنوان انگیزه نفسانی، مانع عبادت خالص است و حذف آن، به رهایی از وابستگیهای مادی و معنوی منجر میشود. این مفهوم، با تأکید بر عبادت بدون انتظار پاداش، همخوانی با نظریههای روانشناسی انگیزشی دارد که رفتارهای خودمختار را عامل سلامت روان میدانند.
نقش خداوند در پویایی عالم
خداوند، چونان موجودی پویا و فعال، نه مرده و نه جامد است؛ بلکه با فعل و علم و قدرت، عالم را اداره میکند بدون طمع یا تغییر. این تصور، انسان را به درک عمیقتری از رابطه با خداوند میرساند و تحول روانشناختی را تسهیل میکند. عالم، ظهور عشق الهی است و در هر لحظه، تجلی ذات بیانتها دارد. انسان باید خود را از شوونات جدا کند تا خویشتن را بیابد و سپس به سوی حق گام بردارد.
| کمال انسانی با حذف طمع از خود، دیگران و خداوند تحقق مییابد، که این فرآیند، انسان را به عشق خالص الهی رهنمون میسازد. |
جمعبندی بخش
در این بخش، کمال انسانی به عنوان فرآیندی روانشناختی و معنوی تبیین شد که با حذف طمع و رهایی از وابستگیها، انسان را به سوی خداوند هدایت میکند. این مراحل، پایهای برای تحول وجودی فراهم میآورند.
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴)
بخش دوم: غفلت و محاسبه نفس در روانشناسی دین
رصد مراودات و حضور الهی
انسان باید به جای مشاغل بیهوده، مراودات خویش را رصد کند. خداوند میفرماید: إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ (پروردگار تو سخت در کمین است). انسان باید نفس خویش را میان دو پهلو قرار دهد و توجه به حضور الهی را تقویت کند. غفلت، چونان برفک بر صفحه ذهن، مانع از درک واقعیت میشود و انسان را در خیالات غرق میکند.
تحلیل روانشناختی: نقش توجه در رفع غفلت
توجه به حضور الهی و رهایی از غفلت، به تحول روانشناختی کمک میکند. غفلت، مانع درک امکانات وجودی است و توجه مداوم، این مانع را برمیدارد. محاسبه نفس، با تمرکز بر سرمایهها، به خودآگاهی منجر میشود.
| غفلت، چونان حجابی بر روح، انسان را از حضور الهی بازمیدارد و رصد مراودات، کلیدی برای رفع آن است. |
جمعبندی بخش
غفلت، مانع اصلی تحول است و محاسبه نفس با رصد مراودات، راهی به سوی توجه و حضور الهی میگشاید.
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵)
بخش سوم: شناخت نفس و تعادل تمایلات در روانشناسی انسان
شناخت و جراحتی نفس
بسیاری از گناهان و عقبماندگیها از عدم شناخت نفس ناشی میشود. انسان باید تمایلات شهوت، ثروت و عناوین را بسنجد و تعادل بخشد. عافیتطلبی، چونان فریبی نفسانی، به شهوت یا هوس بازمیگردد. روانشناسی غربی، فاقد زیرساختهای معرفتی است و اسلام، چارچوبی جامع ارائه میدهد. علم دینی باید مبانی روانشناختی را باز کند تا اشکالات رویکردهای غربی آشکار شود.
تحلیل روانشناختی: نقد عافیتطلبی و شناخت تمایلات
شناخت نفس از طریق تعادل تمایلات شهوت، ثروت و عناوین به رشد منجر میشود. عافیتطلبی، مانع رشد است و به تمایلات نفسانی بازمیگردد. روانشناسی غربی، ناتوان از تبیین دقیق روان انسان است و رویکرد اسلامی، جامعتر است.
انسان باید خود را با مرده مساوی کند تا تمایلات را بشناسد. این تمرین، چونان جراحتی عمیق، نفس را از وابستگیها رها میسازد. میل، سرمایه اصلی انسان است و باید کنترل شود.
| میل، چونان هسته مرکزی نفس، اگر کنترل شود، به کمال میرسد؛ اما بیمیلی، بیماری است. |
جمعبندی بخش
شناخت نفس و تعادل تمایلات، پایه تحول روانشناختی است و عافیتطلبی، مانعی نفسانی تلقی میشود.
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶)
بخش چهارم: روانشناسی بالینی و بزرگسازی شخصیت
بزرگسازی نفس و حرمت به دین
آدم بیشخصیت، به هیچ چیز حرمت نمیگذارد. برای حل مشکلات، باید بزرگ شویم. انسان بزرگ، حتی به کوچکترینها احترام میگذارد. نماز و روزه، اگر از سر اجبار باشد، فاقد معرفت است. باید گناهان را ول کنیم و نفس را بزرگ سازیم تا به معرفت برسیم.
تحلیل روانشناختی: نقش شخصیت در تحول
بزرگسازی شخصیت، با احترام به خود و دیگران، به تحول منجر میشود. انسان کوچک، از دین حرمت برنمیدارد.
| بزرگسازی نفس، کلیدی برای حرمت به دین و رسیدن به معرفت است. |
جمعبندی بخش
شخصیت بزرگ، پایه احترام به دین و تحول روانشناختی است.
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۷)
بخش پنجم: روانشناسی اجتماعی و استفاده از امکانات غیبی
قدرت درونی و استفاده از امکانات
انسان باید قدرت را در خود معنا کند، نه در عناوین خارجی. روایت میگوید: «المَالُ تَحْرُسُهُ وَالْعِلْمُ يَحْرُسُكَ» (مال را تو نگه میداری و علم تو را نگه میدارد). باید از امکانات غیبی مانند ملائکه و اموات استفاده کرد. آدم عاقل، از امکانات خوب بهره میبرد.
تحلیل روانشناختی: نقد عدم استفاده از امکانات غیبی
عدم استفاده از امکانات غیبی، مانع رشد است. انسان باید از جبرائیل، میکائیل و غیره استمداد جوید.
| استفاده از امکانات غیبی، شرط عقلانیت و تحول روانشناختی است. |
جمعبندی بخش
قدرت درونی و بهره از امکانات غیبی، مسیر کمال را هموار میسازد.
نتیجهگیری کلی
این کتاب، با بررسی روانشناسی دین و معرفت، نشان داد که تربیت نفس و حذف طمع، کلیدی برای کمال انسانی است. با ادغام تحلیلهای قرآنی، مسیر تحول روشن شد و انسان به سوی عشق الهی رهنمون گردید.
| با نظارت صادق خادمی |