در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

روانشناسی منطقی 244

متن درس

روان‌شناسی دین و معرفت: تربیت نفس در پرتو آموزه‌های الهی

روان‌شناسی دین و معرفت: تربیت نفس در پرتو آموزه‌های الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 244)

مقدمه

در عرصه دانش روان‌شناسی که با معرفت الهی آمیخته است، تربیت نفس به عنوان پلی میان وجود انسانی و کمال الهی نمودار می‌شود. این نوشتار، با کاوش در لایه‌های عمیق نفس انسانی، به بررسی چگونگی رهایی از بندهای طمع و غفلت می‌پردازد و انسان را به سوی پویایی و عشق الهی رهنمون می‌سازد. با تکیه بر آموزه‌های قرآنی و روایی، این کتاب به تبیین فرآیندهای روان‌شناختی می‌پردازد که نفس را از نازل‌ترین تمایلات به سوی عالی‌ترین مراتب معرفت سوق می‌دهد. همانند نهالی که در خاک حاصلخیز ریشه می‌دواند، نفس انسانی نیز در بستر معرفت الهی بالنده می‌گردد و میوه کمال را به بار می‌آورد.

حذف طمع در روان‌شناسی قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳)

در روان‌شناسی دین و معرفت، کمال انسانی هنگامی تحقق می‌یابد که انسان به ذات الهی دست یابد. دست‌یابی به خداوند به معنای عمل بی‌طمع است، جایی که تمامی اعمال از بند زیاده‌خواهی رها می‌شوند. انسان‌ها اغلب به سبب طمع به سوی دانش روی می‌آورند، گویی دانش ابزاری برای رهایی از عقاب اخروی یا کسب بهشت است. اما معرفت سه منزل دارد: نخست، رهایی از سر خود؛ دوم، رهایی از دیگران؛ و سوم، حذف طمع حتی از خداوند. همانند پرنده‌ای که بال‌هایش را از بند باد رها می‌سازد، انسان باید طمع را از وجود خویش بزداید تا به نزدیکی الهی رسد.

سالک کامل به جایی می‌رسد که می‌گوید: خداوندا، نه چیزی می‌خواهم، بلکه تنها عشق تو را طلب می‌کنم. این مقام، جایی است که انسان حتی از نان و آب چشم می‌پوشد، زیرا خداوند به همه مخلوقات، از سوسک تا مورچه، روزی می‌رساند. خداوند دائم‌الفضل است بر آفریدگان و دستانش به عطا گشوده. عبد تدبیر می‌کند و رب تقدیر؛ انسان نیمی از کار را انجام می‌دهد، اما خداوند هرگونه که خواهد، قیچی می‌زند. اگر انسان به این مقام رسد که طمع از خداوند نیز بردارد، عبادت را نه برای چیزی، بلکه از سر عشق انجام می‌دهد.

برخی کفش دارند و بند آن را از خداوند می‌طلبند، نمک آش‌شان را نیز. این دعاها درست است، اما مقام عالی‌تر آن است که انسان بگوید: خلقتم لاجلی یا خلقتم مثلی؛ مرا به مانند خودت بیافرین، که تو به هیچ‌کس طمع نداری. انسان در این مقام، دائماً کار می‌کند بی‌آن‌که غرض یا زیاده‌خواهی داشته باشد. خداوند را باید پویا تصور کرد، نه خفته یا مرده؛ او تخته‌سنگی جامد نیست، بلکه با تکانی ناقص نمی‌شود و بی‌تکان همه عالم را به حرکت درمی‌آورد. او حرکت دارد، فعل دارد، علم دارد، قدرت دارد، و همه عالم را با دست توانای قدرت اداره می‌کند، بی‌طمع و بی‌زیاده‌خواهی.

حذف طمع، به عنوان یک فرآیند روان‌شناختی و معنوی، انسان را از وابستگی‌های نفسانی رها کرده و به سوی عبادت خالص و عشق الهی هدایت می‌کند. این مفهوم، با تأکید بر پویایی خداوند و رهایی از زیاده‌خواهی، انسان را به سوی کمال وجودی سوق می‌دهد.

طمع، به‌عنوان یک نیروی محرک نفسانی، اگر حذف نشود، انسان را در بند زیاده‌خواهی نگه می‌دارد و مانع از رسیدن به کمال الهی می‌شود.

جمع‌بندی این بخش

در این بخش، به بررسی حذف طمع پرداختیم و دیدیم که چگونه رهایی از آن، انسان را به سوی عشق خالص الهی می‌برد. این فرآیند، نفس را پالایش کرده و به پویایی الهی نزدیک می‌سازد، همانند رودخانه‌ای که از چشمه‌های پاک سرچشمه می‌گیرد و به اقیانوس بی‌کران می‌پیوندد.

رهایی از غفلت در روان‌شناسی قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴)

در روان‌شناسی دین و معرفت، انسان باید به جای مشاقی و مشق‌بازی، مراودات خویش را رصد کند. خداوند می‌فرماید: إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ (پروردگار تو سخت در کمین است). انسان باید نفس خویش را میان دو پهلویش قرار دهد و توجه یابد. توجه، انسان را از غفلت می‌رهاند؛ غفلت سبب می‌شود ذهن مانند تلویزیونی پر از برفک شود، خالی از معنا.

غفلت، به‌عنوان یک مانع روان‌شناختی، انسان را از توجه به حضور الهی بازمی‌دارد و به سوی خیالات بی‌معنا سوق می‌دهد. این مفهوم، با تأکید بر رصد مراودات و توجه مداوم، انسان را به سوی خودآگاهی هدایت می‌کند.

غفلت، مانند برفکی که صفحه ذهن را می‌پوشاند، مانع از دیدن حقیقت می‌شود و انسان را در چرخه خیالات بی‌انتها اسیر می‌سازد.

جمع‌بندی این بخش

رهایی از غفلت، با رصد مراودات و توجه به حضور الهی، نفس را بیدار می‌سازد و به سوی معرفت رهنمون می‌کند، همانند ستاره‌ای که در شب تاریک راه را روشن می‌سازد.

شناخت نفس و بالانس تمایلات در روان‌شناسی قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵)

در روان‌شناسی انسان، بسیاری از گناهان و عقب‌ماندگی‌ها از عدم شناخت نفس ناشی می‌شود. انسان باید کشش‌های خویش را جراحتی کند: شهوت‌ها، ثروت‌ها، و عناوین. برخی ادعا می‌کنند بی‌خیالند و عافیت‌طلب، اما این چهارمی وجود ندارد؛ همه در سه دسته تقسیم می‌شوند. روان‌شناسی غربی عقب‌مانده است و نتوانسته مبانی اسلامی را باز کند. مشکلات روان‌شناختی در جوامع، از جمله علم دینی، ناشی از تربیت نادرست است و به بدبینی و وسواس منجر می‌شود.

انسان باید خود را با مرده مساوی کند، با هجده تست در قبرستان، تا ترس را بزداید. تمایلات نفسانی، اگر کنترل شوند، به سلامت روان کمک می‌کنند. میل سرمایه اصلی انسان است؛ بی‌میلی بیماری است.

شناخت نفس، به‌عنوان پایه روان‌شناسی قرآنی، انسان را به سوی بالانس تمایلات و رهایی از عقب‌ماندگی‌ها هدایت می‌کند. این مفهوم، با تأکید بر جراحتی کشش‌ها و عدم وجود چهارمی، انسان را به خودآگاهی می‌رساند.

تمایلات نفسانی، همانند سرمایه‌هایی نهفته در وجود انسان، باید بالانس شوند تا به کمال روانی و معنوی دست یابیم.

جمع‌بندی این بخش

شناخت نفس و بالانس تمایلات، انسان را از بندهای نازل رها می‌سازد و به سوی مراتب عالی سوق می‌دهد، همانند درختی که ریشه‌هایش را در خاک تعادل فرو می‌برد.

رام کردن نفس و نقش شخصیت در روان‌شناسی قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶)

در روان‌شناسی بالینی، آدم بی‌شخصیت به هیچ‌چیز شخصیت نمی‌گذارد. انسان باید بزرگ شود تا به نماز، قرآن، و جامعه احترام گذارد. انصاف اصل است؛ روایت می‌گوید: لا دین لمن لا انصاف له (کسی که انصاف ندارد، دینی ندارد). ترس مانع حرکت نفس است؛ نفس را باید رام کرد، نه ترساند، همانند رستم که رخش خویش را رام می‌ساخت.

شخصیت قوی، با احترام به خود، به پایبندی به احکام کمک می‌کند. انسان باید خود را بزرگ کند، زیرا در وجودش عالم اکبر نهفته است: و فیک انطوی العالم الاکبر.

رام کردن نفس، با پرهیز از ترس و ایجاد شخصیت قوی، انسان را به سوی تحول روان‌شناختی هدایت می‌کند. این مفهوم، با تأکید بر احترام به خود و دیگران، به رشد معنوی منجر می‌شود.

شخصیت قوی، مانند بنایی استوار، انسان را از تحقیر خویشتن رها می‌سازد و به سوی عبادت خالص رهنمون می‌کند.

جمع‌بندی این بخش

رام کردن نفس و تقویت شخصیت، انسان را به سوی کمال می‌برد، همانند اسبی رام که سوارکار را به مقصد می‌رساند.

قدرت درونی و استفاده از امکانات در روان‌شناسی قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۷)

در روان‌شناسی اجتماعی، انسان به عناوین بیشتر تشبث می‌کند تا به خود. قدرت باید در وجود متمرکز شود، نه متعلقات. روایت می‌گوید: المال تحرسه والعلم یحرسک (مال را تو نگه می‌داری و علم تو را نگه می‌دارد). انسان عاقل از امکانات خوب استفاده می‌کند، مادی و معنوی. از جبرائیل، میکائیل، و اموات باید استمداد جست.

قدرت درونی، با تمرکز بر وجود، انسان را از وابستگی رها می‌کند. استفاده از امکانات معنوی، به تحول روان‌شناختی کمک می‌کند.

قدرت درونی، همانند چشمه‌ای جوشان از وجود انسان، او را به سوی کمال الهی سوق می‌دهد.

جمع‌بندی این بخش

قدرت درونی و استفاده بهینه از امکانات، انسان را به سوی معرفت می‌برد، همانند کشتی‌ای که بادهای الهی آن را به ساحل نجات می‌رساند.

نتیجه‌گیری

روان‌شناسی راستین با رویکرد قرآنی، انسان را موجودی پویا با ظرفیت‌های عظیم برای کمال معرفی می‌کند. حذف طمع، محاسبه نفس، پویایی عالم، و استفاده از امکانات، انسان را به سوی عشق الهی هدایت می‌کند. این چارچوب، با تکیه بر آیات و روایات، زمینه‌ای برای مطالعه عمیق‌تر فراهم می‌آورد.

با نظارت صادق خادمی