در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

روانشناسی منطقی 253

متن درس

روان‌شناسی راستین: کاوشی علمی در ابعاد نفس و معرفت انسانی

روان‌شناسی راستین: کاوشی علمی در ابعاد نفس و معرفت انسانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۵۳)

مقدمه

روان‌شناسی راستین، به سان دریچه‌ای عمیق و ژرف به سوی شناخت حقیقت وجود آدمی، رویکردی علمی و معنوی را در تحلیل لایه‌های پنهان نفس و معرفت انسانی به کار می‌گیرد. این علم، با اتکا به بنیان‌های دینی و فلسفی، به کاوش در گرایش‌های نفسانی، دگرگونی‌های رفتاری و موانع دستیابی به کمالات متعالی می‌پردازد. همانند جویباری که از میان سنگلاخ‌های وجود مسیر خود را می‌گشاید، این دانش انسان را به تأمل در مسیر کمال و رفع حجاب‌های درونی فرا می‌خواند. نوشتار حاضر، با بهره‌گیری از درس‌گفتارهای عالمان دینی، چارچوبی منسجم و علمی برای فهم ابعاد وجودی انسان ارائه می‌دهد و با استفاده از تمثیلات ادبی، ضمن حفظ اصالت علمی، به دنبال جذابیت و عمق معرفتی است.

بخش نخست: گرایش‌های نفسانی و دگرگونی‌های رفتاری

ماهیت گرایش‌های نفسانی

نفس انسانی، به مانند جویباری سیال، گرایش‌های خود را بر پایه تعاملات درونی و بیرونی شکل می‌دهد و به سوی حالتی میل می‌کند که در آن، عادات و رفتارها به تدریج تحول می‌یابند. این تحول، گاه انسان را از حالت پیشین خود دور ساخته و به سوی حالتی ثانویه سوق می‌دهد که در آن، وابستگی‌های جدیدی شکل می‌گیرد. برای مثال، فردی که به خواب شبانه عادت کرده، ممکن است با تغییر به خواب روزانه، از آرامش شبانه محروم گردد. این دگرگونی‌ها نه تنها در امور روزمره مانند خواب و خوراک، بلکه در رفتارها، کردارها و حتی آگاهی‌های انسان نیز رخ می‌نماید.

تعادل در توانمندی‌های نفسانی

در قلمرو روان‌شناسی بالینی، این اصل به وضوح قابل مشاهده است. فردی که سال‌ها به حفظ متون و آیات قرآن کریم یا اشعار علمی پرداخته، ممکن است با تمرکز بر حفظ، از عمق تفکر خود بکاهد. برعکس، تمرکز بیش از حد بر تفکر، می‌تواند از ظرفیت حافظه بکاهد. تنها نوابغ نادر قادرند این دو را به تعادل برسانند. این تعادل، نشانه‌ای از نبوغ است که در آن، فرد می‌تواند بدون از دست دادن توانایی‌های پیشین، به سوی کمالات جدید گام بردارد. همانند باغبانی که شاخه‌های درخت را هرس می‌کند تا رشد آن را متعادل سازد، انسان نیز باید گرایش‌های نفسانی خود را مدیریت کند تا به کمال متعالی دست یابد.

کمال مالوف و غیرمالوف

یکی از چالش‌های اساسی در مسیر کمال، وابستگی به کمالات مالوف است. کمال مالوف، به مثابه علفزاری است که انسان در آن خو گرفته و به دانش‌ها و مهارت‌های متداول بسنده کرده است. این کمالات، هرچند ارزشمند، گاه انسان را از دستیابی به کمالات غیرمالوف بازمی‌دارند. کمال غیرمالوف، همانند قله‌ای است که در پس ابرهای نفس پنهان مانده و نیازمند تخریب موانع درونی است. این تخریب، مانند ریزش توده‌ای از گناهان است که با فروپاشی آن، فضایی برای ظهور بصیرت و قدرت متعالی فراهم می‌شود. انبیا و اولیای الهی، با دستیابی به این کمالات، به رویت حقایق غیبی و قدرت‌های متعالی نائل آمده‌اند.

با این حال، کمال غیرمالوف خود دارای مراتبی است. مرتبه نخست، که به آشغال‌های ناسوتی تعبیر شده، خطرناک است؛ زیرا ممکن است انسان را به سوی تجاوز به حریم دیگران سوق دهد. این مرتبه، همانند رودخانه‌ای است که با جریان خود، زباله‌های مسیر را حمل می‌کند و اگر انسان در این زباله‌ها غرق شود، از مسیر کمال بازمی‌ماند. در مقابل، مرتبه متعالی‌تر کمال غیرمالوف، به سوی ملکوت و عوالم بالاتر سیر می‌کند و انسان را به بصیرت و قدرت حقیقی رهنمون می‌سازد.

درنگ: کمال غیرمالوف، همچون دریایی است که آشغال‌های ناسوتی را با خود می‌آورد، اما با دفع آن، به عمق ملکوتی می‌رسد و بصیرت متعالی را آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش به بررسی گرایش‌های نفسانی و تمایز میان کمالات مالوف و غیرمالوف پرداخت. تأکید شد که دستیابی به کمال غیرمالوف، نیازمند تخریب موانع درونی و پرهیز از وابستگی به توانایی‌های ناسوتی است تا انسان به بصیرت و قدرت متعالی دست یابد. این مسیر، همانند سفری است که از میان جنگل‌های انبوه نفس می‌گذرد و به قله‌های روشن معرفت می‌رسد.

بخش دوم: موانع قدرت و عصمت: شرک و شک در روان انسان

شرک و شک به عنوان موانع اصلی

یکی از بزرگ‌ترین موانع در مسیر دستیابی به قدرت و عصمت، شرک و شک است که همانند سایه‌های تاریک، نور وجود انسان را کم‌فروغ می‌سازد. شرک، به مثابه بتی است که در دل انسان جای می‌گیرد و او را از یقین به سوی تردید سوق می‌دهد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: ﴿إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا ۖ وَمَا [مطلب حذف شد] : من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمان‌ها و زمین را پدید آورد، در حالی که حق‌گرا هستم و من از مشرکان نیستم). این آیه، بر ضرورت دفع شرک و شک تأکید دارد تا انسان به عصمت و قدرت بیکران دست یابد.

سیره حضرت ابراهیم علیه‌السلام

حضرت ابراهیم علیه‌السلام، به عنوان الگویی برجسته، با دفع شرک و شک، به بصیرتی دست یافت که او را از مشرکان جدا ساخت. این دفع، همانند پاکسازی آینه دل از غبار است که نور حقیقت را بازمی‌تاباند. در روان‌شناسی، شکست‌های انسان اغلب ریشه در پذیرش پیشینی شکست دارد. همانند ورزشکاری که پیش از مسابقه، اراده خود را به تسلیم می‌سپارد، انسان نیز با شرک و شک، قدرت و همت خویش را تضعیف می‌کند. تمرین برای دفع این موانع، به مثابه کلیدی است که درهای قدرت بیکران را می‌گشاید.

محدودیت‌های علم دینی

علم دینی، گاه به جای تبدیل مصداق به مفهوم، به تکرار مفاهیم بسنده کرده و از دستیابی به قدرت‌های متعالی بازمانده است. این محدودیت، همانند قفسی است که پرنده روح را در خود محصور می‌کند. برای رهایی از این قفس، انسان باید به مبادی غیرمالوف تمسک جوید و از تبدیل مصداق به مصداق پرهیز کند تا به بصیرت و قدرتی فراتر از محدودیت‌های ناسوتی دست یابد.

درنگ: دفع شرک و شک، همچون کلیدی است که درهای قدرت بیکران و عصمت را می‌گشاید و انسان را به وسعت علم الهی رهنمون می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش به بررسی شرک و شک به عنوان موانع اصلی قدرت و عصمت پرداخت و با استناد به سیره حضرت ابراهیم علیه‌السلام، بر ضرورت تمرین برای دفع این موانع تأکید کرد تا انسان به وسعت علم و قدرت الهی دست یابد. این مسیر، همانند سفری است که از تاریکی‌های تردید به سوی نور یقین می‌رود.

بخش سوم: انسان و عوالم وجود: ناسوت، ملکوت و اله

انسان‌شناسی و عوالم وجود

انسان‌شناسی راستین، به سان کاوشگری در اعماق وجود، انسان را در سه ساحت ناسوت، ملکوت و اله مورد تأمل قرار می‌دهد. این عوالم، همانند لایه‌های زمین هستند که هر یک ژرفایی متفاوت دارند. انسان، با شناخت نفس، عقل و روح خویش، می‌تواند در این عوالم سیر کند و به حقیقت وجود خود پی ببرد. عدد نه، به مثابه کلیدی است که قبضه عالم هستی را در خود نهفته دارد، چنان‌که در علوم جفر و رمل، این عدد به عنوان تمام‌العدد شناخته می‌شود.

فراتر رفتن از علم مالوف

انسان، برای دستیابی به این شناخت، باید از محدودیت‌های علم مالوف فراتر رود. مطالعه صرف کتاب‌ها، همانند نشستن در ساحل و نظاره دریا، انسان را از غواصی در اعماق معرفت بازمی‌دارد. برای سیر در عالم اله، انسان باید خود را از قیدهای ناسوتی رها سازد و به سوی برزخ و ملکوت حرکت کند. این سیر، همانند سفری است که از کویر خشک ناسوت به سوی دریای بیکران اله می‌رود.

درنگ: عالم هستی در قبضه عدد نه نهفته است، و انسان با کاوش در عوالم ناسوت، ملکوت و اله، به شناخت حقیقی نفس خویش دست می‌یابد، همچون دریایی که امواجش به ساحل معرفت می‌رسد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش به بررسی عوالم وجود و جایگاه انسان در آن‌ها پرداخت و تأکید کرد که شناخت حقیقی نیازمند حرکت عملی و پرهیز از محدودیت‌های صرف علمی است تا انسان به عمق معرفت دست یابد. این مسیر، همانند سفری است که از کویر ناسوت به سوی اقیانوس اله می‌رود.

بخش چهارم: قدرت و ذلت در روان‌شناسی بالینی

قدرت حقیقی در تواضع

قدرت حقیقی، در نرمش و تواضع نهفته است، همانند خاکی که در برابر باد خم می‌شود اما استواری خود را حفظ می‌کند. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿فَتَمَشَّوْا [مطلب حذف شد] : در زمین به نرمی گام بردارید). مومن، با ذلت و تواضع، به قدرتی دست می‌یابد که از سختی و تندی به دور است. در روان‌شناسی بالینی، افرادی که با تندی و سختی رفتار می‌کنند، اغلب دچار کمبود شخصیت‌اند، همانند گنبدی توخالی که با کوچک‌ترین صدا، اکو می‌دهد.

درنگ: مومن ذلول همچون خاک است که در برابر بادها خم می‌شود اما قدرت حقیقی را در نرمش خویش نهفته دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، قدرت واقعی مومن را به ذلت و نرمش تشبیه کرد و تأکید نمود که کمبود شخصیت در سختی و تندی ظاهر می‌شود، در حالی که قدرت حقیقی در تواضع نهفته است، همانند خاکی که در برابر طوفان استوار می‌ماند.

بخش پنجم: خلقت انسان در قرآن کریم: نقدی بر دیدگاه‌های سنتی

خلقت انسان از نفس واحده

بحث خلقت انسان، یکی از موضوعات پیچیده در انسان‌شناسی دینی است که گاه با دیدگاه‌های سنتی و نادرست همراه شده است. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا [مطلب حذف شد] : او کسی است که شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را از او پدید آورد تا بدان آرام گیرد). این آیه، بر خلقت انسان از نفس واحده تأکید دارد، اما به معنای خالی بودن جهان از دیگر انسان‌ها نیست. برخلاف دیدگاه‌های سنتی که معتقدند جهان پیش از آدم و حوا خالی از انسان بوده، آیات قرآن کریم نشان می‌دهند که انسان‌های دیگر نیز وجود داشته‌اند و فرزندان آدم با آنان ازدواج کرده‌اند، نه با محارم یا موجودات جنی.

خلقت به مثابه جریان تکاملی

این دیدگاه، همانند نهالی است که از خاکی پربار سر برمی‌آورد، نه از خلأ. آیات متعدد قرآن کریم، مانند ﴿وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ [مطلب حذف شد] : و خدا هر جنبنده‌ای را از آب آفرید)، بر تدریجی بودن خلقت و وجود موجودات پیشین دلالت دارند. این آیات، خلقت را به مثابه جریانی سیال و تکاملی ترسیم می‌کنند که در آن، انسان‌های دیگر نیز در کنار آدم و حوا حضور داشته‌اند.

درنگ: خلقت انسان نه از خلأ، بلکه در بستری از موجودات پیشین رخ داد، همچون نهالی که از خاکی پربار سر برمی‌آورد.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش به نقد دیدگاه‌های سنتی در مورد خلقت آدم و حوا پرداخت و با استناد به آیات قرآن کریم، بر وجود انسان‌های دیگر پیش از آن‌ها تأکید کرد تا اشکالات مربوط به ازدواج محارم یا جن‌زدگی رفع شود. این دیدگاه، خلقت را به مثابه جریانی تکاملی ترسیم می‌کند.

بخش ششم: لقمه حرام و تأثیر آن بر زیبایی و روان انسان

تأثیرات لقمه حرام

لقمه حرام، همانند سمی است که زیبایی ظاهری و باطنی انسان را زایل می‌کند. در روزگار کنونی، با وجود پیشرفت در ظاهر و پوشش، مصرف لقمه حرام، انسان را به سوی زشتی و پیری زودرس سوق می‌دهد. همانند درختی که ریشه‌اش در خاک مسموم فرو رفته، انسان نیز با مصرف حرام، از طراوت و زیبایی محروم می‌شود. این تأثیر، نه تنها در ظاهر، بلکه در روان و روح انسان نیز نمود می‌یابد و او را به سوی قساوت و تاریکی می‌کشاند.

درنگ: لقمه حرام، همچون سمی است که زیبایی ظاهری و باطنی انسان را زایل می‌کند و او را به سوی زشتی و پیری زودرس سوق می‌دهد.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش به تأثیر لقمه حرام بر زیبایی و روان انسان پرداخت و تأکید کرد که مصرف حرام، منجر به زشتی ظاهری و پیری زودرس می‌شود. این تأثیر، همانند سمی است که ریشه‌های وجود انسان را مسموم می‌سازد.

نتیجه‌گیری کلی

روان‌شناسی راستین، با کاوش در ابعاد نفسانی و معرفتی انسان، مسیری را ترسیم می‌کند که از شناخت گرایش‌های نفسانی آغاز شده و به سوی کمالات متعالی پیش می‌رود. این مسیر، با دفع موانعی چون شرک و شک، و با عبور از عوالم ناسوت، ملکوت و اله، انسان را به بصیرت و قدرت حقیقی رهنمون می‌سازد. همانند مسافری که از کویر به سوی اقیانوس حرکت می‌کند، انسان نیز باید از محدودیت‌های ناسوتی عبور کرده و به سوی وسعت الهی گام بردارد.

با نظارت صادق خادمی