متن درس
!DOCTYPE html>
روانشناسی منطقی: تأملاتی در پیوند علم، قدرت و هدایت دینی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 280)
مقدمه: ضرورت علم و قدرت در هدایت دینی
در سپهر معرفت دینی، علم و قدرت دو بال پرواز به سوی هدایت و ارشاد جامعهاند. همانگونه که پرندهای بیبال، ناتوان از اوجگیری است، دین نیز بدون پشتوانه دانش و اقتدار، از تحقق آرمانهایش بازمیماند. این کتاب، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به کاوش در پیوند عمیق میان علم، قدرت و هدایت دینی میپردازد. هدف این اثر، ارائه نگاهی علمی و آکادمیک به نقش حوزههای علمی در ارتقای جامعه اسلامی است، با تأکید بر اینکه علم بدون عمل و قدرت بدون معرفت، چونان کاخی بیبنیان است که در برابر طوفانهای زمانه فرومیریزد.
بخش اول: علم و قدرت، بنیانهای هدایت دینی
1.1. اقتدار علمی و عملی در سیره انبیا
در تاریخ ادیان، انبیای الهی همواره با دو گوهر گرانسنگ علم و قدرت، جوامع را به سوی حقیقت رهنمون شدهاند. این اصل، که در قرآن کریم به زیبایی تجلی یافته، نشاندهنده آن است که حقانیت بدون پشتوانه دانش و اقتدار، ناتوان از استیفای حقوق الهی است. به عنوان مثال، در سوره مبارکه یونس، آیه ۹۰، فرعون که نماد استکبار و قدرت ظاهری است، در لحظهای که اقتدارش در برابر موسی علیهالسلام فرومیریزد، به تسلیم واداشته میشود:
وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ
فرعون در لحظه غرق شدن میگوید: «ایمان آوردم که هیچ معبودی جز آن که بنیاسرائیل به او ایمان آوردهاند نیست و من از تسلیمشدگانم.» این تسلیم، نه از سر معرفت، بلکه از سر ناتوانی در برابر اقتدار موسی علیهالسلام است که با ید بیضا و معجزات الهی، قدرت علمی و عملی خود را به نمایش گذاشت. این آیه نشان میدهد که اقتدار، چونان کلیدی است که قفلهای بسته قلبها را میگشاید و بدون آن، حتی حقانیت الهی نیز نمیتواند بهطور کامل در جامعه جاری شود.
1.2. نقش دشمن در ارتقای جامعه
یکی از اصول روانشناختی در رشد جوامع، تأثیر متقابل میان قوت و ضعف دشمنان و خودیهاست. جامعهای که از اقتدار برخوردار باشد، میتواند به دشمنان خود آزادی بیان دهد، زیرا این آزادی، چونان آینهای است که نقاط ضعف و قوت را نمایان میسازد. در سوره مبارکه غافر، آیه ۳۶، فرعون تحت تأثیر قدرت موسی علیهالسلام، به هامان دستور میدهد:
وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ * أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا
فرعون میگوید: «ای هامان، برایم بنایی برپا کن تا شاید به وسایل آسمانها دست یابم و به خدای موسی بنگرم، هرچند گمان میکنم او دروغگوست.» این آیه نشاندهنده تحریک فرعون توسط موسی علیهالسلام است که او را به تکاپو واداشته و حتی به ادعای خدایی رسانده است: «من پروردگار برتر شما هستم» (سوره نازعات، آیه ۲۴). این تحریک، نتیجه اقتدار موسی علیهالسلام است که حتی دشمن را به سوی رشد و تکاپو سوق داده است.
1.3. آزادی بیان و پالایش جامعه
آزادی بیان، چونان جریانی زلال است که ناخالصیهای جامعه را میزداید. اگر حوزههای علمی از اقتدار برخوردار باشند، میتوانند فضایی برای شنیدن انتقادات و پرسشها فراهم کنند. این فضا، نهتنها به رشد علمی منجر میشود، بلکه جامعه را از رخوت و سستی میرهاند. تجربه تاریخی کتاب «عروه الوثقی» نمونهای درخشان از این اصل است. این کتاب، که از پاسخگویی به پرسشهای مردم شکل گرفت، نشاندهنده اهمیت گفتوگوی علمی و پذیرش انتقادات در رشد دانش دینی است.
جمعبندی بخش اول
علم و قدرت، دو رکن اساسی هدایت دینیاند که بدون آنها، حقانیت الهی نمیتواند در جامعه جاری شود. انبیای الهی با تکیه بر این دو گوهر، جوامع را به سوی حقیقت رهنمون شدند. حوزههای علمی نیز، برای ایفای نقش هدایتی خود، باید به اقتدار علمی و عملی مجهز شوند. این اقتدار، نهتنها به رشد خود حوزهها، بلکه به ارتقای جامعه و حتی دشمنان منجر میشود. آزادی بیان و پذیرش انتقادات، از جمله ابزارهایی است که این اقتدار را تقویت میکند.
بخش دوم: توانمندی حوزهها، از علم نظری تا عمل کارآمد
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲)
2.1. محدودیتهای علم نظری بدون تمرین عملی
دانش نظری، اگرچه ارزشمند است، بدون تمرین عملی به توانمندی منجر نمیشود. حوزههای علمی، که گاه در دام مطالعه صرف و حفظ مفاهیم گرفتار شدهاند، نیازمند تحولی در رویکرد آموزشی خود هستند. همانگونه که ورزشکاری بدون تمرین، نمیتواند در میدان رقابت بدرخشد، عالمی که تنها به مطالعه کتب فقهی یا عرفانی بسنده کند، از کارآمدی لازم برخوردار نخواهد بود. به عنوان مثال، فقیهی که سالها فقه خوانده، اما نمیتواند احکام عملی مانند برش کفن یا شناسایی بخشهای حرام گوشت را اجرا کند، دانشش چونان کتابی است که در قفسه خاک میخورد.
2.2. استضحار نیت، پیششرط معرفت و قدرت
شهید اول در کتاب قواعد (صفحه ۳۶) بر وجوب استضحار نیت در عبادت تأکید دارد. نیت، چونان روحی است که به کالبد عمل جان میبخشد. در امور معنوی، استضحار حقیقی نیت، که به معنای آگاهی کامل و تمرکز بر هدف است، ضروری است. این اصل، فراتر از عبادت، در تمامی اعمال علمی و معنوی صدق میکند. عالمی که بدون نیت روشن و استضحار حقیقی به مطالعه یا عمل میپردازد، مانند کشاورزی است که بذر را بدون توجه به خاک مناسب میپاشد.
2.3. نقش مربی و برنامهریزی در توانمندی
برای کسب معرفت و قدرت، وجود مربی و برنامهریزی نظاممند ضروری است. مربی، چونان چراغی است که مسیر را روشن میکند و برنامهریزی، چونان نقشهای است که راه را هموار میسازد. بدون این دو، علوم دینی به نتیجه مطلوب نمیرسند. عالمی که بدون مربی و برنامه به مطالعه میپردازد، مانند مسافری است که بدون قطبنما در بیابانی بیانتها سرگردان میشود.
جمعبندی بخش دوم
حوزههای علمی برای ایفای نقش هدایتی خود، باید از علم نظری به سوی عمل کارآمد حرکت کنند. تمرین عملی، استضحار نیت و برنامهریزی تحت هدایت مربی، از جمله عوامل کلیدی در این تحولاند. علم بدون عمل، چونان درختی بیریشه است که میوهای به بار نمیآورد. حوزهها باید با ایجاد نظامهای آموزشی و عملی، به سوی توانمندی و اقتدار گام بردارند.
بخش سوم: ساختار پیشنهادی برای حوزههای علمی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳)
3.1. تقسیمبندی حوزهها به سه بخش
برای دستیابی به اقتدار، حوزههای علمی باید به سه بخش تحقیقی، تبلیغی و اجرایی تقسیم شوند. بخش تحقیقی، مسئول تولید علم و پژوهشهای نوین است؛ بخش تبلیغی، بر ارشاد و هدایت جامعه تمرکز دارد؛ و بخش اجرایی، به امور عملی مانند قضاوت و منبر میپردازد. هر بخش باید استانداردهای مشخص و تستهای ارزیابی داشته باشد تا از تشتت و ناهماهنگی جلوگیری شود.
3.2. استانداردسازی زندگی علما
زندگی علما باید بر اساس استانداردهای مشخصی تنظیم شود تا از ناهماهنگی و تشتت جلوگیری گردد. این استانداردسازی، نهتنها به حفظ شأن علما، بلکه به تقویت اقتدار حوزهها کمک میکند. عالمی که زندگیاش هماهنگ و نظاممند باشد، چونان ستونی است که بنای جامعه را استوار نگه میدارد.
3.3. اقتدار و اطاعت در رهبری دینی
به فرموده امیرالمؤمنین علیهالسلام: «کسی که اطاعت نشود، رأیی ندارد.» همچنین، کسی که از اقتدار برخوردار است، نیازی به رأی ندارد، زیرا نفوذ کلامش کافی است. این اصل، نشاندهنده اهمیت اقتدار در رهبری دینی است. عالمی که از اقتدار برخوردار باشد، میتواند بدون نیاز به استدلالهای پیچیده، جامعه را هدایت کند.
جمعبندی بخش سوم
حوزههای علمی برای ایفای نقش رهبری در جامعه، نیازمند ساختارمند شدن در سه بخش تحقیقی، تبلیغی و اجرایی هستند. استانداردسازی زندگی علما و تقویت اقتدار از طریق اطاعت، از جمله عوامل کلیدی در این فرآیند است. این ساختار، حوزهها را به موتور محرکه تحول اجتماعی و دینی تبدیل میکند.
نتیجهگیری: روانشناسی منطقی و آینده حوزههای علمی
روانشناسی منطقی، بهعنوان رویکردی که علم و قدرت را در خدمت هدایت دینی قرار میدهد، راهی روشن برای تحول حوزههای علمی ارائه میکند. این رویکرد، با تأکید بر پیوند علم نظری و عمل کارآمد، استضحار نیت، برنامهریزی نظاممند و استانداردسازی زندگی علما، به حوزهها امکان میدهد تا به اقتداری دست یابند که نهتنها خود، بلکه جامعه و حتی دشمنان را به سوی رشد سوق دهد. آزادی بیان و پذیرش انتقادات، چونان نسیمی است که گرد و غبار رخوت را از چهره جامعه میزداید و حوزهها را به سوی تعالی رهنمون میسازد. این اثر، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تلاشی است برای ارائه چارچوبی علمی و آکادمیک برای این تحول.