متن درس
روانشناسی راستین در عالم ناسوت: تحلیلی قرآنی و فلسفی از مفهوم حرکت، مصیر و تحول وجودی انسان
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 307)
مقدمه
روانشناسی راستین، بهعنوان شاخهای عمیق و چندوجهی در شناخت وجود انسانی، از منظری قرآنی و فلسفی به کاوش در مفاهیم بنیادین حرکت، مصیر و تحول وجودی در عالم ناسوت میپردازد. این نوشتار، با رویکردی علمی و آکادمیک، به دور از پیشفرضهای کلامی و با تکیه بر تحلیلهای قرآنی، به بررسی مفاهیم کلیدی چون مصیر، مهاد و تسخیرات میپردازد. عالم ناسوت، برخلاف دیدگاههای مبتنی بر سکون، فضایی پویا و سرشار از تحول توصیف میشود که انسان در آن، از طریق اراده، تعامل با محیط و خودشناسی، به سوی کمال یا انحطاط سیر میکند..
بخش اول: مفهوم مصیر و پویایی وجودی در قرآن کریم
تبیین مفهوم مصیر
واژه مَصِير در قرآن کریم، به معنای مقصد نهایی حرکت و تحول وجودی انسان، بهویژه در ارتباط با رستگاری یا عذاب، به کار رفته است. این واژه، که در بیش از بیست مورد در قرآن ذکر شده، بر پویایی عالم و حرکت مداوم انسان به سوی مقصدی وجودی دلالت دارد. مصیر، برخلاف تصور رایج که آن را صرفاً مقصدی مکانی میداند، به صیرورت و تحول درونی اشاره دارد. این مفهوم، مانند رودی است که در بستر خویش جریان دارد و هر لحظه به سوی مقصدی نو در حرکت است، بیآنکه در سکون متوقف شود.
درنگ: مصیر در قرآن کریم، نهتنها مقصد نهایی، بلکه نمود تحول وجودی انسان در عالم ناسوت است که پویایی و حرکت را بهعنوان جوهره هستی آشکار میسازد.
شواهد قرآنی
آیات متعددی در قرآن کریم بر این مفهوم تأکید دارند:
- إِلَيْهِ مَصِيرُكُمْ جَمِيعًا (غافر: ۳)؛ «به سوی اوست بازگشت همگان».
- بِئْسَ ٱلْمَصِيرُ (آل عمران: ۱۶۲)؛ «چه بد مقصدی است».
- قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى ٱلنَّارِ (ابراهیم: ۳۰)؛ «بگو: بهرهمند شوید که مقصدتان به سوی آتش است».
تحلیل اشتقاقی
در بررسی اشتقاقی، واژه مَصِير از ریشه صَيَرَ – يَصِيرُ – صَيْرًا به معنای تحول و صیرورت است، در حالی که مَسِير از ریشه سَارَ – يَسِيرُ – سَيْرًا به حرکت ظاهری و فیزیکی اشاره دارد. تفاوت میان این دو، در ظرافت و تجرد مصیر نهفته است. مصیر، حرکتی ظریف و وجودی است که انسان را از حالت بالقوه به بالفعل سوق میدهد، مانند گلی که از نهان دانه به آشکار شدن شکوفه تحول مییابد. این تمایز، با نظریههای روانشناسی تکاملی که بر تحول درونی شخصیت تأکید دارند، همخوانی دارد.
تمایز سیر و صیرورت
سیر، به حرکت ظاهری و افقی در عالم ماده اشاره دارد، در حالی که صیرورت، به تحول درونی و حرکت عمودی در ساحت وجود دلالت میکند. این تمایز، عالم ناسوت را بهسان اقیانوسی معرفی میکند که امواج ظاهری آن (سیر) و جریانهای عمیق زیرین آن (صیرورت) هر دو در پویایی عالم نقش دارند. برای مثال، حرکت نبض در بدن، مصداقی از مصیر است که نهتنها حرکت فیزیکی، بلکه چرخش و تحول در حیات را نشان میدهد.
جمعبندی بخش اول
مفهوم مصیر در قرآن کریم، بهعنوان جوهرهای از پویایی عالم ناسوت، بر حرکت مداوم و تحول وجودی انسان تأکید دارد. این مفهوم، با تمایز میان سیر ظاهری و صیرورت درونی، انسان را به تأمل در مسیر وجودی خویش دعوت میکند. مصیر، مانند چراغی است که مسیر تحول انسان را در عالم ناسوت روشن میسازد و او را به سوی مقصدی الهی یا عذابآلود هدایت میکند.
بخش دوم: مهاد و پویایی عالم ناسوت
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵)
مفهوم مهاد در قرآن کریم
واژه مَهَد در قرآن کریم، به معنای بستری پویا و متحرک برای حیات و رشد است، نه مکانی ساکن و بیتحرک. مهاد، مانند گهوارهای است که با نوسان خویش، موجودات را در مسیر تحول و رشد نگاه میدارد. این مفهوم، زمین را بهعنوان بستری زنده و پویا معرفی میکند که در آن هیچگونه سکونی وجود ندارد.
درنگ: مهاد در قرآن کریم، بستری متحرک و پویا برای حیات است که زمین و حتی جهنم را بهعنوان فضاهایی برای تحول و حرکت معرفی میکند.
شواهد قرآنی
آیات زیر بر این معنا دلالت دارند:
- أَلَمْ نَجْعَلِ ٱلْأَرْضَ مِهَٰدًا (نبأ: ۶)؛ «آیا زمین را بستری [متحرک] قرار ندادیم؟»
- وَلَبِئْسَ ٱلْمِهَٰدُ (بقره: ۲۰۶)؛ «و چه بد بستری است».
- وَمَأْوَىٰهُمْ جَهَنَّمُ ۚ وَبِئْسَ ٱلْمِهَٰدُ (نور: ۵۷)؛ «و جایگاهشان جهنم است و چه بد بستری است».
تحلیل مفهومی
مهاد، برخلاف تصور عامه که آن را مکانی ساکن میداند، بستری برای حرکت و تحول است. زمین، بهعنوان مهاد، مانند مادری است که فرزند خویش را در آغوشی پویا پرورش میدهد. این پویایی، در جهنم نیز به شکل عذابآلود ادامه مییابد، جایی که تحول وجودی انسان در قالب خلود و تغییر مداوم پوستها رخ میدهد. این مفهوم، با نظریههای روانشناسی محیطی که بر تأثیر محیط پویا بر رشد شخصیت تأکید دارند، همخوانی دارد.
جهنم و بهشت بهعنوان مصیر و مهاد
جهنم و بهشت، هر دو بهعنوان فضاهایی پویا در قرآن کریم توصیف شدهاند. جهنم، بستری است که در آن تحول وجودی به شکل عذاب ادامه مییابد، در حالی که بهشت، فضایی برای سیر به سوی کمال است. آیه كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَٰهُمْ جُلُودًا أُخْرَىٰ (نساء: ۵۶)؛ «هرگاه پوستهایشان پخته شود، پوستهای دیگری جایگزین میکنیم»، بر تحول مداوم در جهنم تأکید دارد. در مقابل، آیه تِلْكَ ٱلْجَنَّةُ ٱلَّتِى نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن كَانَ تَقِيًّا (مریم: ۶۳)؛ «این است بهشتی که به بندگان پرهیزگارمان به ارث میدهیم»، به پویایی بهشت به سوی کمال اشاره دارد.
جمعبندی بخش دوم
مفهوم مهاد، عالم ناسوت را بهعنوان بستری زنده و متحرک معرفی میکند که در آن هیچ سکونی وجود ندارد. جهنم و بهشت، بهعنوان مصیر و مهاد، فضاهایی برای تحول وجودی انسان هستند که در یکی به سوی عذاب و در دیگری به سوی کمال سیر میکنند. این دیدگاه، انسان را به تأمل در پویایی محیط خویش و تأثیر آن بر رشد وجودی دعوت میکند.
بخش سوم: تسخیرات و نظم پویای عالم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶)
تبیین مفهوم تسخیرات
تسخیرات در عالم ناسوت، به نظم و توازن حرکتی موجودات اشاره دارد که تحت امر الهی عمل میکنند. این تسخیرات، مانند رشتههای نامرئی هستند که موجودات را در هماهنگی و توازن نگاه میدارند، بیآنکه به یکدیگر بسته یا وابسته باشند. این نظم، مانند رقصی است که هر جزء در آن با هماهنگی حرکت میکند، اما آزاد و مستقل است.
درنگ: تسخیرات، نظم پویای عالم را حفظ میکنند و موجودات را در مسیری هماهنگ به سوی تحول وجودی هدایت میکنند.
شواهد قرآنی
آیه زیر بر این مفهوم تأکید دارد:
- وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِى ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِى ٱلْأَرْضِ جَمِيعًا (جاثیه: ۱۳)؛ «و آنچه در آسمانها و زمین است، همه را برای شما مسخر کرد».
تحلیل مفهومی
تسخیرات، سازوکارهایی الهی هستند که نظم و توازن عالم را حفظ میکنند. این مفهوم، با نظریههای روانشناسی سیستمهای اجتماعی که بر تعادل و هماهنگی در تعاملات انسانی تأکید دارند، همخوانی دارد. انسان، در این نظم پویا، با تعامل با محیط و دیگر موجودات، به سوی تحول وجودی خویش سوق داده میشود.
تأثیر محیط و تعاملات بر تحول وجودی
محیط، از جمله تغذیه، تعاملات اجتماعی و فرهنگ، بر تحول وجودی انسان تأثیر میگذارد. قرآن کریم در آیه كُلُوا مِنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَٱعْمَلُوا صَٰلِحًا (مؤمنون: ۵۱)؛ «از چیزهای پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید»، بر اهمیت تغذیه و عمل صالح تأکید دارد. این تأثیرات، مانند بذری هستند که در خاک مناسب رشد میکند و در خاک نامناسب پژمرده میشود.
جمعبندی بخش سوم
تسخیرات، بهعنوان سازوکارهای الهی، نظم پویای عالم ناسوت را حفظ میکنند و انسان را در مسیری هماهنگ به سوی تحول وجودی هدایت میکنند. محیط و تعاملات، بهعنوان بخشی از این تسخیرات، نقش کلیدی در رشد یا انحطاط وجودی انسان ایفا میکنند.
بخش چهارم: نقد دیدگاههای منفیگرایانه و روانشناسی مثبت
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶)
نقد ذهنیت منفیگرایانه
تأکید بیش از حد بر گناه و معصیت، ذهنیت منفیگرایانهای ایجاد میکند که مانع درک وسعت و خیرات عالم میشود. این ذهنیت، مانند مگسی است که تنها بر زشتیها مینشیند و زیباییهای عالم را نادیده میگیرد. قرآن کریم در آیه إِنَّا هَدَيْنَٰهُ ٱلسَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (انسان: ۳)؛ «ما راه را به او نشان دادیم، یا شاکر است یا کافر»، بر هدایت الهی و ظرفیت خیر در انسان تأکید دارد.
درنگ: ذهنیت منفیگرایانه، با تمرکز بر گناه، مانع درک پویایی و خیرات عالم میشود و سلامت روان را مختل میکند.
روانشناسی مثبت و خودشناسی
برای دستیابی به خودشناسی راستین، انسان باید به جای تمرکز بر عیوب، سرمایههای وجودی خویش را بشناسد. این رویکرد، مانند کشاورزی است که ابتدا خاک حاصلخیز خویش را میشناسد و سپس به کشت بذر میپردازد. انسان باید میلهای وجودی خود (شهوت، ثروت و عنوان) را شناسایی و متعادل سازد، نه اینکه با آنها به دشمنی برخیزد.
جمعبندی بخش چهارم
نقد ذهنیت منفیگرایانه، انسان را به سوی روانشناسی مثبت و خودشناسی هدایت میکند. شناخت سرمایههای وجودی و تعادل در میلها، انسان را از انحطاط به سوی کمال سوق میدهد، مانند رودی که با جریان متعادل خویش، به دریا میرسد.
بخش پنجم: تربیت نفس و رهایی از طمع
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶)
تربیت نفس و رهایی از طمع
تربیت نفس، به معنای رهایی از طمع به خود، دیگران و حتی خداوند است. انسان کامل، مانند عاشقی است که بدون چشمداشت، تنها برای عشق به معشوق عمل میکند. این رهایی، انسان را به سوی کمال وجودی سوق میدهد. روایتی از عالمان دینی نقل شده است که میفرماید: «یافتمت شایسته پرستش»؛ یعنی عبادت نه برای بهشت یا ترس از جهنم، بلکه برای شایستگی ذات الهی.
درنگ: رهایی از طمع، انسان را به سوی عبادت خالص و کمال وجودی هدایت میکند، مانند پرندهای که آزادانه در آسمان پرواز میکند.
شواهد قرآنی و روایی
آیه وَمَنْ يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّٰتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَٰرُ (نساء: ۱۳)؛ «و هر که از خدا و پیامبرش اطاعت کند، او را به باغهایی وارد میکند که از زیر آنها نهرها جاری است»، بر اطاعت خالص تأکید دارد. همچنین، روایت «یافتمت شایسته پرستش» بر عبادت بدون طمع دلالت دارد.
جمعبندی بخش پنجم
تربیت نفس، با رهایی از طمع و حرکت به سوی عبادت خالص، انسان را به کمال وجودی میرساند. این مسیر، مانند صعودی است که انسان را از قیدهای مادی آزاد میکند و به سوی حقیقت الهی هدایت مینماید.
بخش ششم: خودشناسی و بزرگمنشی در روانشناسی دینی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶)
خودشناسی و تعادل میلها
خودشناسی، به معنای شناخت و تعادل میلهای وجودی (شهوت، ثروت و عنوان) است. انسان باید مانند پزشکی باشد که ابتدا سلامت خویش را میسنجد و سپس به درمان بیماریها میپردازد. میلها، سرمایههای وجودی انسان هستند و باید با رام کردن و متعادل ساختن آنها، به سوی کمال سوق داده شوند.
درنگ: خودشناسی، با شناخت و تعادل میلهای وجودی، انسان را به سوی بزرگمنشی و کمال هدایت میکند.
بزرگمنشی و احترام به خود
بزرگمنشی، به معنای احترام به وجود خویش و شناخت عظمت آن است. انسان باید مانند کوهی استوار، خود را بهعنوان ظهور اسماء و صفات الهی بشناسد و از تحقیر خویش بپرهیزد. این بزرگمنشی، انسان را به سوی عمل صالح و عبادت خالص هدایت میکند.
جمعبندی بخش ششم
خودشناسی و بزرگمنشی، انسان را از تحقیر و انحطاط نجات میدهد و به سوی کمال وجودی هدایت میکند. این مسیر، مانند بازسازی بنایی است که پس از صافکاری، به شکوه اولیه خویش بازمیگردد.
نتیجهگیری کلی
روانشناسی راستین در عالم ناسوت، با تکیه بر مفاهیم قرآنی چون مصیر، مهاد و تسخیرات، انسان را به تأمل در پویایی وجودی خویش دعوت میکند. عالم ناسوت، بهعنوان بستری متحرک و پویا، انسان را به سوی تحول و کمال هدایت میکند. خودشناسی، رهایی از طمع و بزرگمنشی، انسان را از قیدهای مادی آزاد میسازد و به سوی حقیقت الهی سوق میدهد. این پژوهش، با تحلیل دقیق متون قرآنی و فلسفی، راهی نوین برای فهم روانشناسی دینی ارائه میدهد که هم علمی است و هم معنوی، مانند نوری که در تاریکی مسیر حقیقت را روشن میسازد.
با نظارت صادق خادمی