متن درس
علم نفس و کمال انسانی در گفتمان دینی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۰)
مقدمه: نفس انسانی و مسیر کمال
علم نفس، چونان چشمهای زلال در گستره معرفت دینی، به کاوش در ماهیت وجود انسان، قوای نفسانی، و چالشهای پیشروی کمال او میپردازد. این علم، مانند نوری که تاریکیهای وجود را روشن میسازد، انسان را به شناخت خویشتن و دستیابی به تعالی رهنمون میشود. درسگفتارهای آیت الله نکونام قدس سره در جلسه سیام (۲۳ بهمن ۱۳۹۷)، با تمرکز بر قدرت نفس، موانع عقل و علم، و تأثیر خرافات و ریا، چارچوبی جامع برای فهم این مسائل ارائه میدهد. این نوشتار، با تکیه بر محتوای اصلی و تحلیلهای آن، به تبیین دقیق این مفاهیم با زبانی علمی و تمثیلاتی فاخر میپردازد تا راه را برای تأمل عمیق در علم نفس و مسیر کمال انسانی هموار سازد.
| درنگ: علم نفس، مانند نقشهای برای سفر وجودی انسان، راهنمای شناخت خویشتن و دستیابی به کمال است. |
بخش نخست: اهمیت علم نفس در معرفت دینی
ضرورت مطالعه مداوم علم نفس
علم نفس، بهسان ستونی استوار در بنای معرفت دینی، از اساسیترین حوزههای دانش است که با بررسی ماهیت نفس، عقل، و علم، انسان را به فهم عمیقتر وجود خود رهنمون میسازد. مطالعه مداوم این علم، مانند آبیاری درختی تنومند، ذهن را از نیازهای معرفتی بینیاز میکند و انسان را به سوی تعالی هدایت مینماید. این ضرورت، ریشه در عمق و گستردگی این حوزه دارد که نیازمند تداوم و تمرکز است.
در فلسفه اسلامی، علم نفس بهعنوان یکی از ارکان اصلی شناخت انسان و جایگاه او در نظام هستی شناخته میشود. این علم، با تحلیل قوای نفسانی، مانند شهوت، عقل، و عشق، انسان را در برابر چالشهای درونی و بیرونی توانمند میسازد. تأکید بر استمرار مطالعه، مانند دعوتی به سفری طولانی در مسیر معرفت، نشاندهنده اهمیت این علم در رشد وجودی انسان است.
| درنگ: علم نفس، مانند چشمهای جوشان، با مطالعه مداوم، انسان را از نیازهای معرفتی بینیاز و به سوی کمال هدایت میکند. |
بخش دوم: قدرت نفس و چالشهای آن
ماهیت چندوجهی نفس
نفس انسانی، مانند اقیانوسی ژرف با امواج متلاطم، دارای ابعاد مختلفی از جمله شهوت، انحطاط حیوانی، مرحمت، و عشق است. این نیرو، به دلیل قدرت غریزی خود، مانند حیوانی سرکش، میتواند مانعی در برابر عقل باشد و انسان را به سوی انحطاط سوق دهد. نفس اماره، چونان طوفانی که عقل را در خود غرق میکند، انسان را از تصمیمگیریهای عقلانی بازمیدارد.
در قرآن کریم، این دوگانگی نفس به زیبایی ترسیم شده است: وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا (سوره شمس، آیات ۷-۸): «و سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد، پس بدکاری و پرهیزگاریاش را به او الهام کرد.» این آیه، مانند آینهای که حقیقت نفس را بازتاب میدهد، بر ظرفیت دوگانه نفس برای خیر و شر تأکید دارد.
نفس بهعنوان ابزار امتحان الهی
نفس، مانند میدان آزمونی الهی، در انسان قرار داده شده تا توانایی او در غلبه بر تمایلات نفسانی و دستیابی به کمال سنجیده شود. خداوند، مانند باغبانی که بذر امتحان را در وجود انسان میکارد، این نیرو را برای آزمایش عزم و اراده او آفریده است. این دیدگاه، با آیه الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا (سوره ملک، آیه ۲) همخوانی دارد: «آن کس که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدامیک از شما نیکوکارتر است.»
| درنگ: نفس، مانند میدان امتحانی الهی، انسان را به مبارزه با تمایلات خود دعوت میکند تا به سوی کمال گام بردارد. |
بخش سوم: توانمندیهای انسانی و نقش تمرین
قدرت نفس و بروز توانمندیها
نفس، اگر بهدرستی تربیت شود، مانند بذری که در خاک حاصلخیز میروید، میتواند به توانمندیهای خارقالعادهای منجر شود. این توانمندیها، از قدرت بدنی گرفته تا علم و معنویت، مانند ستارگانی در آسمان وجود انسان میدرخشند. برای نمونه، پهلوانان تاریخی، مانند شخصیتی که با صد و چهل کیلوگرم وزن و تواناییهای بدنی شگفتانگیز، امنیت اجتماعی را تأمین میکرد، نشاندهنده این قدرتاند. این افراد، با تمرین و ریاضت، مانند کوهی استوار، تواناییهای خود را به اوج رساندهاند.
در قرآن کریم، به عظمت وجود انسانی اشاره شده است: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (سوره تین، آیه ۴): «بهراستی انسان را در نیکوترین صورت آفریدیم.» این آیه، مانند مشعلی که عظمت خلقت انسان را روشن میکند، بر ظرفیت بینهایت او برای کمال تأکید دارد.
نقش تمرین و ریاضت
توانمندیهای انسانی، مانند گلی که با آبیاری شکوفا میشود، نتیجه تمرین مداوم و نظاممند است. ورزشکاران، عالمان، یا عارفان، با ریاضت و تمرکز، مانند صیقلی که جواهری را درخشان میکند، قوای خود را به کمال میرسانند. برای نمونه، پهلوانی که با تمرینات سنگین به قدرت بدنی فوقالعاده دست مییابد، یا عالمی که با مطالعه عمیق به قلههای معرفت میرسد، نشاندهنده این اصلاند.
قدرت بهعنوان جلوه وجودی
قدرت، مانند آینهای که عظمت انسان را بازتاب میدهد، در اشکال مختلف جسمانی، فکری، و اجتماعی بروز مییابد. این قدرت، مانند رودی که در بسترهای گوناگون جاری میشود، میتواند در قالب پهلوانی، علم، یا مدیریت اجتماعی ظاهر شود. در تاریخ، افرادی مانند عیاران، با وجود کاستیها، با قدرت خود امنیت و نظم اجتماعی را تأمین میکردند، که نمودی از این عظمت وجودی است.
| درنگ: توانمندیهای انسانی، مانند ستارگانی در آسمان وجود، با تمرین و ریاضت به کمال میرسند و عظمت خلقت انسان را نشان میدهند. |
بخش چهارم: موانع کمال انسانی
ضعف عقل و علم در برابر نفس
نفس اماره، مانند طوفانی که عقل را در خود فرو میبرد، میتواند قوه عقلانی انسان را تحتالشعاع قرار دهد و او را به سوی انحطاط سوق دهد. ضعف عقل و کمبود علم، مانند خاکی سست زیر پای انسان، او را در برابر این طوفان آسیبپذیر میسازد. قرآن کریم به این خطر اشاره دارد: وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا (سوره کهف، آیه ۲۸): «و از هوی و هوس خود پیروی کرد و کارش به زیادهروی کشید.»
همچنین، محدودیت علم انسانی در قرآن کریم چنین بیان شده است: وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا (سوره اسراء، آیه ۸۵): «و به شما از علم جز اندکی داده نشده است.» این آیه، مانند هشداری به انسان، بر محدودیت دانش او و نیاز به تقویت عقل و علم تأکید دارد.
تفاوت نفس انسانی و ملائکه
ملائکه، مانند موجوداتی نورانی که از گناه مصوناند، فاقد نفس امارهاند و از اینرو در برابر خطا ایمن هستند. اما انسان، مانند مسافری در میدانی پرچالش، به دلیل دارا بودن نفس، در معرض امتحان و اختیار قرار دارد. این تفاوت، مانند تمایز میان آسمانی بیابر و زمینی پر از طوفان، انسان را به سوی رشد از طریق غلبه بر نفس دعوت میکند.
خرافات و پیرایههای دینی و سنتی
خرافات و پیرایهها، مانند علفهای هرز در باغ معرفت، مانعی در برابر کمال انسانیاند. این خرافات، چه در قالب باورهای سنتی مانند اعتقاد به تأثیر خون حیوانات بر امور زندگی، و چه در قالب پیرایههای دینی که به نام روایت ترویج میشوند، انسان را از مسیر حقیقت دور میکنند. این باورهای نادرست، مانند سایهای که نور عقل را میپوشاند، نتیجه ضعف علم و عقلاند.
| درنگ: خرافات و پیرایهها، مانند علفهای هرز، عقل و علم را تحتالشعاع قرار میدهند و مانع کمال انسانی میشوند. |
بخش پنجم: سالوس، ریا، و فریبپذیری
سادهانگاری و فریبپذیری انسان
انسان، مانند کودکی که به آسانی فریب میخورد، به دلیل سادگی ذاتی در برابر سالوس و فریبکاری آسیبپذیر است. این ویژگی، مانند خاکی حاصلخیز برای رشد باورهای نادرست، انسان را در برابر شارلاتانها و سودجویان ضعیف میسازد. برای نمونه، افرادی که با وعدههای غیرواقعی، مانند تأثیر خون گوسفند بر باروری، از سادگی مردم سوءاستفاده میکنند، این ضعف را بهرهبرداری میکنند.
سالوس و ریا در جامعه
سالوس و ریا، مانند نقابی که حقیقت را میپوشاند، در میان افرادی که خود را با ظواهر دینی یا اجتماعی زینت میدهند، مانعی بزرگ در برابر خلوص و کمال است. قرآن کریم این رفتار را نکوهش کرده است: فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ (سوره ماعون، آیات ۴-۶): «پس وای بر نمازگزارانی که از نمازشان غافلاند، کسانی که ریا میکنند.»
بزک و خودنمایی
خودنمایی، مانند لباسی فریبنده که حقیقت را میپوشاند، در اشکال مختلف ظاهری و معنوی بروز مییابد. از آرایش ظاهری زنان گرفته تا زهد و عبادت نمایشی برخی افراد، این رفتارها، مانند آینهای شکسته، تصویری نادرست از حقیقت ارائه میدهند. برای نمونه، فردی که در خانه با سادهترین پوشش عبادت میکند، اما در جمع با ظاهری متظاهرانه خود را نشان میدهد، گرفتار این خودنمایی است.
| درنگ: سالوس و ریا، مانند نقابی فریبنده، انسان را از خلوص نیت و مسیر کمال دور میکنند. |
بخش ششم: تربیت نفس و مسیر کمال
ضرورت تربیت نفس
نفس، مانند اسبی سرکش، اگر تربیت نشود، انسان را به سوی انحطاط میکشاند. تربیت، مانند مهاری که این اسب را رام میکند، از طریق محبت، اخلاق، و ریاضت ممکن است. این فرآیند، مانند کاشتن بذری در خاک حاصلخیز، انسان را به سوی نفس مطمئنه و کمال هدایت میکند.
تمرین و تخصص در مسیر کمال
دستیابی به کمال، مانند صعود به قلهای بلند، نیازمند تمرکز و تخصص در یک حوزه است. انسان، مانند هنرمندی که اثری بینظیر خلق میکند، باید با تمرین مداوم در یک مسیر خاص، قوای خود را به کمال برساند. این اصل، مانند نوری که مسیر را روشن میکند، بر اهمیت تخصص و دوری از پراکندگی تأکید دارد.
زیبایی و کمال انسانی
زیبایی، مانند گلی که در باغ وجود انسان میشکفد، یکی از جلوههای کمال است. این زیبایی، چه در بعد ظاهری و چه معنوی، نیازمند تشخیص و تربیت است. قرآن کریم به این کمال اشاره دارد: الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ (سوره سجده، آیه ۷): «آن کس که هر چیزی را که آفرید نیکو آفرید.»
| درنگ: تربیت نفس و تمرکز بر تخصص، مانند کلیدهایی زرین، انسان را به سوی زیبایی و کمال هدایت میکنند. |
بخش هفتم: تجربههای عملی و مثالهای تاریخی
قدرت عیاران در تاریخ
در گذشته، افرادی مانند عیاران، مانند ستونهایی استوار، با قدرت بدنی و نفوذ اجتماعی، نظم و امنیت را در جامعه تأمین میکردند. برای نمونه، شخصیتی که با وزن صد و چهل کیلوگرم و تواناییهای بدنی، امنیت شهری را برقرار میکرد، نمودی از قدرت نفس انسانی بود. این افراد، با وجود برخی کاستیها، مانند مشعلی در تاریکی، نقش مهمی در مدیریت اجتماعی داشتند.
ضعف نظامهای قضایی
نظامهای قضایی امروزی، مانند بنایی سست، در مقایسه با قدرت فردی برخی افراد در گذشته، از کاستی رنج میبرند. این ضعف، مانند سایهای که نور عدالت را میپوشاند، نتیجه فقدان هماهنگی میان عقل، علم، و قدرت است. برای نمونه، پروندههایی که سالها در محاکم قضایی حلنشده باقی میمانند، نشاندهنده این کاستیاند.
تجربههای شخصی در مسیر کمال
استاد فرزانه، با نقل تجربههای شخصی، مانند صعود به گلدستههای بلند یا مطالعه در مکانهای مرتفع، بر اهمیت ریاضت و تمرین تأکید دارند. این تجربهها، مانند سفری در مسیر معرفت، نشاندهنده تأثیر تمرین و پشتکار در تقویت قوای انسانیاند. برای نمونه، صعود به گلدستههای مسجد فیضآباد یا مطالعه در پشتبام، مانند مشعلی که راه را روشن میکند، نمادی از تلاش برای دستیابی به کمال است.
| درنگ: تجربههای عملی و ریاضت، مانند پلههایی به سوی آسمان، انسان را به قلههای کمال رهنمون میسازند. |
بخش هشتم: چالشهای اجتماعی و راهکارها
سادهانگاری و فریبپذیری
سادهانگاری، مانند کودکی که به آسانی فریب میخورد، انسان را در برابر سودجویان آسیبپذیر میسازد. برای نمونه، افرادی که با وعدههای غیرواقعی، مانند تأثیر خون گوسفند بر باروری، از مردم سوءاستفاده میکنند، از این ضعف بهره میبرند. این ویژگی، مانند خاکی که علفهای هرز در آن میروید، نیازمند تقویت عقل و علم است.
تربیت و محبت در برابر قلدری
تربیت، مانند نسیمی ملایم، باید با محبت و اخلاق همراه باشد، نه با زور و قلدری. برای نمونه، داستان مردی که با دستورات مکرر به همسرش برای آوردن هندوانه، او را تربیت کرده بود، نشاندهنده تفاوت میان تربیت حقیقی و رفتارهای دیکتاتورانه است. تربیت حقیقی، مانند آبی که درختی را پرورش میدهد، با محبت و آرامش همراه است.
غلبه بر چالشهای نفسانی
انسان، مانند مسافری در مسیری پرچالش، با موانعی چون ضعف عقل و علم، قدرت نفس، خرافات، و ریا مواجه است. غلبه بر این چالشها، مانند صعود به قلهای بلند، نیازمند تربیت، آموزش صحیح، و تقویت عقل و علم است. این فرآیند، مانند کاشتن بذری در خاک حاصلخیز، انسان را به سوی کمال هدایت میکند.
| درنگ: غلبه بر چالشهای نفسانی، مانند سفری به سوی قلههای کمال، نیازمند تربیت، عقل، و علم است. |
جمعبندی
علم نفس، مانند مشعلی فروزان، راه شناخت انسان و مسیر کمال او را روشن میسازد. درسگفتارهای آیت الله نکونام قدس سره، با تبیین قدرت نفس، ضعف عقل و علم، و موانعی چون خرافات و ریا، چارچوبی جامع برای فهم چالشهای وجودی انسان ارائه میدهند. نفس، مانند اقیانوسی با امواج متلاطم، هم میتواند به انحطاط منجر شود و هم به تعالی رهنمون گردد. آیات قرآنی، مانند وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا و لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ، بر دوگانگی نفس و عظمت خلقت انسان تأکید دارند. تربیت نفس، تمرکز بر تخصص، و دوری از خرافات و ریا، مانند کلیدهایی زرین، انسان را به سوی کمال هدایت میکنند. این نوشتار، با تکیه بر مثالهای تاریخی و تجربههای عملی، دعوتی است به دانشپژوهان برای تأمل در قوای نفسانی و تلاش برای دستیابی به تعالی.
| با نظارت صادق خادمی |