متن درس
مبادی علوم دینی: بازخوانی موضوعشناسی در پرتو منطق علمی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۱)
دیباچه
علوم دینی، بهسان شجرهای تناور در تمدن اسلامی، ریشه در شناخت عمیق موضوعات و مسائل اجتماعی، تاریخی و فرهنگی دارد. این نوشتار، با هدف بازسازی مبادی علوم دینی، به بازخوانی درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در جلسهای به تاریخ پنجم خرداد ۱۳۹۸ میپردازد. هدف، تبیین ضرورت موضوعشناسی در آموزش طلاب، با نگاهی علمی و نظاممند است که نهتنها به احیای جایگاه علوم دینی در جهان معاصر کمک میکند، بلکه آن را بهسان چراغی هدایتگر برای پاسخ به نیازهای جامعه معاصر قرار میدهد. این اثر، با ساختاری منسجم و مبتنی بر منطق علمی، تمامی جزئیات درسگفتار را با شرح و تفصیل به مخاطبان عرضه میدارد. همانند طبیبی که با شناخت امراض، درمان را تجویز میکند، این نوشتار نیز میکوشد تا با شناخت دقیق موضوعات، راهی بهسوی پویایی علوم دینی بگشاید.
بخش نخست: ضرورت موضوعشناسی در مبادی علوم دینی
شناخت موضوعات: بنیان معرفت دینی
شناخت موضوعات در مبادی علوم دینی، بهسان پایهای استوار برای بنای معرفت دینی است. بدون این شناخت، طلاب، مانند کشتیبانانی بیجهت در دریای طوفانی مسائل اجتماعی، سرگردان خواهند ماند. موضوعشناسی، به طلاب امکان میدهد تا با مسائل نظری و عملی بهصورت علمی مواجه شوند و از اینرو، به پویایی علوم دینی یاری رساند. این شناخت، نهتنها به فهم احکام شرعی کمک میکند، بلکه به عالمان دینی توان پاسخگویی به نیازهای روزافزون جامعه را میبخشد.
درنگ: شناخت موضوعات، شالودهای برای فهم عمیق احکام و مسائل دینی است و به عالمان امکان میدهد تا با نیازهای جامعه بهصورت علمی و کارآمد پاسخ گویند.
روشهای نیل به شناخت موضوعات
برای نیل به شناخت موضوعات، آگاهی تاریخی، آگاهی روزآمد و مشاهده مستقیم منابع و مراکز، مانند مطالعه اسناد بصری یا بازدید از اماکن، ضروری است. این روشها، بهسان آینهای شفاف، تصویری جامع از مسائل اجتماعی و دینی به طلاب ارائه میدهند. آگاهی تاریخی، گذشته را به حال پیوند میزند و آگاهی روزآمد، مسائل کنونی را در پرتو واقعیتهای اجتماعی روشن میسازد. مشاهده مستقیم، مانند نسیمی که پردههای جهل را کنار میزند، به طلاب امکان میدهد تا با واقعیات جامعه از نزدیک آشنا شوند و از اینرو، به فهمی عمیقتر از موضوعات دست یابند.
درنگ: آگاهی تاریخی، روزآمد و مشاهده مستقیم، ابزارهایی هستند که شناخت موضوعات را برای طلاب ممکن ساخته و به کارآمدی علوم دینی یاری میرسانند.
شناخت اقوام، ملل و مسائل اجتماعی
شناخت اقوام و ملل، همراه با فهم مسائل اجتماعی، مانند تفاوتهای حیض، نفاس و استحاضه، برای طلاب ضرورتی انکارناپذیر است. این شناخت، بهسان پلی است که عالمان دینی را به نیازهای واقعی جامعه متصل میکند. برای مثال، فهم دقیق تفاوتهای حیض، نفاس و استحاضه، نهتنها به صدور احکام شرعی دقیق کمک میکند، بلکه به عالمان امکان میدهد تا با مسائل زنان، که بخش مهمی از جامعهاند، بهگونهای علمی و همدلانه مواجه شوند. بدون این شناخت، علوم دینی از واقعیتهای اجتماعی دور افتاده و به حاشیه رانده میشود.
درنگ: شناخت اقوام، ملل و مسائل اجتماعی، به عالمان امکان میدهد تا با نیازهای واقعی جامعه، از جمله مسائل زنان، بهصورت علمی و همدلانه پاسخ گویند.
آموزش موسیقی: ابزاری برای فهم فرهنگی
آموزش موسیقی، بهویژه برای طلابی که از صوت و آوای خوش برخوردارند، در مبادی علوم دینی ضرورتی است که به فهم بهتر ابزارهای فرهنگی یاری میرساند. موسیقی، بهسان زبانی جهانی، میتواند به عالمان دینی کمک کند تا با فرهنگهای گوناگون ارتباط برقرار کنند و از سوءتفاهمات دینی، مانند حرام دانستن موسیقی بهصورت کلی، جلوگیری کنند. این آموزش، به طلاب امکان میدهد تا با ابزارهای هنری، پیام دین را بهگونهای جذاب و مؤثر به جامعه منتقل کنند.
درنگ: آموزش موسیقی، بهعنوان ابزاری فرهنگی، به طلاب کمک میکند تا با سوءتفاهمات دینی مقابله کرده و پیام دین را با جذابیت به جامعه منتقل کنند.
چالش انحراف در آموزش موضوعات حساس
آموزش موضوعات حساس، مانند مسائل زنان یا ادیان دیگر، ممکن است به انحراف برخی طلاب منجر شود. این نگرانی، از آنروست که جوانی و تراکم اطلاعات، گاه طلاب را به سوی گرایشهای نادرست، مانند انحراف به خانقاهها یا دیگر اماکن، سوق میدهد. این چالش، مانند سایهای است که بر مسیر آموزش علمی سایه افکنده و ضرورت نظارت نظاممند را برجسته میسازد.
درنگ: آموزش موضوعات حساس، اگرچه ممکن است به انحراف برخی طلاب منجر شود، اما با نظارت نظاممند، این خطر به حداقل میرسد.
پاسخ به چالش انحراف
آموزش نظاممند و علمی، تحت نظارت نهادهای آموزشی، بهسان سپری استوار، از انحراف طلاب جلوگیری میکند. این نظارت، مانند راهنمایی که مسافری را در مسیر نگاه میدارد، طلاب را از گمراهی بازمیدارد و به آنها امکان میدهد تا با سلامت علمی و اخلاقی، به فراگیری موضوعات بپردازند. این رویکرد، نهتنها از انحراف جلوگیری میکند، بلکه به تربیت عالمانی آگاه و کارآمد یاری میرساند.
درنگ: نظارت نظاممند و آموزش علمی، از انحراف طلاب در مواجهه با موضوعات حساس جلوگیری کرده و به سلامت علمی و اخلاقی آنها کمک میکند.
عالم بهسان طبیب
عالم دینی، مانند طبیبی است که با شناخت دقیق امراض و داروها، به درمان بیماران میپردازد. عالم نیز باید موضوعات و مسائل را بهخوبی بشناسد تا بتواند بهصورت علمی و کارآمد به نیازهای جامعه پاسخ دهد. همانگونه که طبیب بدون شناخت بیماری، ناتوان از درمان است، عالم بدون موضوعشناسی، از هدایت جامعه بازمیماند. این تمثیل، ضرورت آموزش جامع موضوعات را به روشنی نشان میدهد.
درنگ: عالم، مانند طبیب، با شناخت دقیق موضوعات، میتواند بهصورت علمی به نیازهای جامعه پاسخ دهد و از کاستی جلوگیری کند.
زیان ناآگاهی عالمان
ناآگاهی عالمان از موضوعات، مانند تاریکیای است که نور علوم دینی را کمفروغ میسازد. این ناآگاهی، به کاهش اعتبار علوم دینی و افزایش شکاف میان عالمان و جامعه منجر شده است. عالمی که از مسائل اجتماعی بیخبر است، مانند چوپانی است که گله را در بیابان رها کرده و از مسیر گمراه شده است. این وضعیت، ضرورت موضوعشناسی را بیش از پیش آشکار میسازد.
درنگ: ناآگاهی عالمان از موضوعات، به کاهش اعتبار علوم دینی و دوری از جامعه منجر شده و ضرورت موضوعشناسی را برجسته میکند.
کیفیت در برابر کمیت
افزایش کمیت عالمان در دوره معاصر، مانند رودی است که به جای عمق، تنها پهنای ظاهری یافته است. این افزایش، بدون توجه به کیفیت آموزش، به کاهش عمق علمی و تأثیرگذاری علوم دینی منجر شده است. آموزش باکیفیت، مانند گوهر نایابی است که ارزش آن در کمیابی و عمق آن نهفته است، و از اینرو، تمرکز بر کیفیت در آموزش دینی ضرورتی انکارناپذیر است.
درنگ: افزایش کمیت عالمان، بدون توجه به کیفیت، به کاهش عمق علمی علوم دینی منجر شده و ضرورت تمرکز بر کیفیت را برجسته میکند.
عمق علمی قدما
آثار و اشعار عالمان پیشین، مانند معماهایی است که از شناخت عمیق آنها از موضوعات دینی و اجتماعی حکایت دارد. این آثار، بهسان گنجینهای از معرفت، نشاندهنده فهمی ژرف از مسائل زمانه است. این عمق علمی، الگویی برای آموزش معاصر است که میتواند علوم دینی را از حاشیه به متن بازگرداند.
درنگ: آثار قدما، با نشان دادن شناخت عمیق از موضوعات، الگویی برای آموزش جامع و پویای علوم دینی در دوره معاصر ارائه میدهند.
کاستی احکام ناآگاهانه
احکامی که بدون شناخت موضوعات صادر میشوند، مانند کلیدی است که به هیچ قفلی نمیخورد. این احکام، مانند حرام دانستن اموری بدون آگاهی، نهتنها ناکارآمدند، بلکه به کاهش اعتبار علوم دینی منجر میشوند. موضوعشناسی، مانند نوری است که مسیر صدور احکام منطقی را روشن میسازد.
درنگ: احکام ناآگاهانه، به دلیل فقدان پشتوانه علمی، ناکارآمد بوده و ضرورت موضوعشناسی را برای صدور احکام منطقی برجسته میکنند.
مصرف غیرمشروع منابع
عالمانی که بدون تولید علمی، از منابع مالی جامعه، مانند خمس و زکات، بهره میبرند، مانند مهمانانی ناخواندهاند که بر سفره دیگران نشستهاند. این مصرف غیرمشروع، به کاهش اعتماد عمومی و زیان به جامعه منجر شده است. قرآن کریم میفرماید:
وَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَیِّبًا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ
«و از آنچه خداوند به شما روزی داده، حلال و پاکیزه بخورید و از خداوندی که به او ایمان دارید پروا کنید» (سوره مائده، آیه ۸۸). این آیه، بر ضرورت کسب روزی حلال و متناسب با تلاش تأکید دارد.
درنگ: مصرف منابع بدون تولید علمی، به کاهش اعتماد عمومی و زیان جامعه منجر شده و ضرورت تولید علمی را تأکید میکند.
ضرورت آموزش حتی با انحراف
آموزش موضوعات، حتی با احتمال انحراف برخی طلاب، مانند کاشتن بذری است که گاه با آفات همراه است، اما ثمره آن ارزش مخاطره را دارد. این آموزش، به تربیت عالمانی آگاه و کارآمد منجر میشود و از اینرو، اجتنابناپذیر است. پذیرش این عوارض، مانند پذیرش خار در کنار گل، بخشی از فرآیند آموزش است.
درنگ: آموزش موضوعات، حتی با احتمال انحراف، به دلیل ضرورت تربیت عالمان آگاه، اجتنابناپذیر است.
گزینش علمی طلاب
گزینش علمی و نظاممند طلاب، مانند انتخاب دانههای سالم برای کاشت، از انحراف در آموزش موضوعات حساس جلوگیری میکند. این گزینش، با انتخاب طلاب مستعد و متعهد، به افزایش کیفیت آموزش دینی و سلامت علمی و اخلاقی طلاب یاری میرساند.
درنگ: گزینش علمی و نظاممند، با انتخاب طلاب مستعد، از انحراف در آموزش جلوگیری کرده و کیفیت علوم دینی را ارتقا میدهد.
آموزش پزشکی و علوم دینی: تمثیلی از ضرورت
آموزش موضوعات حساس در علوم دینی، مانند کالبدشکافی در پزشکی، ضرورتی است که به فهم عمیقتر مسائل کمک میکند. همانگونه که طبیب با مشاهده بدن انسان، به شناخت امراض دست مییابد، عالم نیز با شناخت موضوعات اجتماعی و دینی، به هدایت جامعه توانمند میشود. این تمثیل، ضرورت آموزش عملی و واقعی را به روشنی نشان میدهد.
درنگ: آموزش موضوعات حساس در علوم دینی، مانند کالبدشکافی در پزشکی، به شناخت عمیق مسائل و هدایت جامعه کمک میکند.
تجربه زیسته عالمان
تجربه زیسته عالمان در محیطهای اجتماعی چالشبرانگیز، مانند حضور در اماکنی که از نظر اجتماعی حساس تلقی میشوند، به فهم عمیقتر مسائل یاری میرساند. این تجربه، مانند سفری است که راهنما را با مسیرهای ناهموار آشنا میکند و او را برای هدایت بهتر آماده میسازد. حضور عالم در چنین محیطهایی، به کاهش شکاف با جامعه و افزایش تأثیرگذاری علوم دینی کمک میکند.
درنگ: تجربه زیسته در محیطهای اجتماعی، به عالمان امکان میدهد تا مسائل واقعی جامعه را درک کرده و به هدایت آن بپردازند.
ناآگاهی از مسائل اجتماعی
ناآگاهی عالمان از مسائل اجتماعی، مانند وجود اماکن چالشبرانگیز یا مفاهیم پایهای مانند مساحت در مدیریت زائران، به کاستی آنها منجر شده است. این ناآگاهی، مانند کوری است که راهنما را از مسیر بازمیدارد و جامعه را به بیراهه میکشاند. این امر، ضرورت آموزش جامع موضوعات اجتماعی را به روشنی نشان میدهد.
درنگ: ناآگاهی عالمان از مسائل اجتماعی، به کاستی علوم دینی منجر شده و ضرورت آموزش جامع را تأکید میکند.
گشایش و پذیرش در برابر مسائل
عالمان باید با گشایش و پذیرش، مانند دری گشوده به روی نیازمندان، به مسائل اجتماعی و گناهان مردم با ملاحظه و اخلاق برخورد کنند. این رویکرد، مانند نسیمی است که فضای تنگ تعصبات را تازه میکند و به هدایت جامعه با حکمت و رحمت یاری میرساند. گشایش، به عالمان امکان میدهد تا با فروتنی و همدلی، به نیازهای جامعه پاسخ دهند.
درنگ: گشایش و پذیرش در برابر مسائل اجتماعی، به عالمان امکان میدهد تا با حکمت و اخلاق به هدایت جامعه بپردازند.
نقد خودبرتربینی
خودبرتربینی عالمان، مانند غباری است که بر آینه علوم د니다 مینشیند و آن را تیره میسازد. این خودبرتربینی، که ریشه در ناآگاهی از موضوعات دارد، به کاهش اعتبار علوم دینی و دوری از جامعه منجر شده است. فروتنی علمی، مانند آبی زلال، این غبار را میزداید و جایگاه عالمان را در میان مردم استوار میسازد.
درنگ: خودبرتربینی عالمان، به کاهش اعتبار علوم دینی منجر شده و ضرورت فروتنی علمی را برجسته میکند.
نگاه الهی: راهی به سوی حکمت
عالم باید با نگاه الهی، که به فرموده قرآن کریم «یَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ» است، به موضوعات بنگرد. این نگاه، مانند چراغی است که مسیر حکمت و اخلاق را روشن میسازد و عالم را از تعصبات و تنگنظریها دور میکند. این رویکرد، به عالمان امکان میدهد تا با دیدی باز و قلبی گشاده، به مسائل جامعه پاسخ دهند.
درنگ: نگاه الهی، به عالمان امکان میدهد تا با حکمت و اخلاق، از تعصبات دوری کرده و به مسائل جامعه پاسخ دهند.
تجربه زیسته و خطر انحراف
تجربه زیسته برخی طلاب در محیطهای اجتماعی، بدون نظارت مناسب، ممکن است به انحراف آنها منجر شود. این تجربه، مانند سفری است که بدون راهنما، مسافر را به بیراهه میکشاند. نظارت نظاممند، مانند قطبنمایی است که طلاب را در مسیر درست نگاه میدارد و از انحراف بازمیدارد.
درنگ: تجربه زیسته بدون نظارت، ممکن است به انحراف طلاب منجر شود، اما نظارت نظاممند این خطر را کاهش میدهد.
تنوع دینی و ضرورت شناخت
تنوع دینی در جهان، مانند هزاران دین در هندوستان، نیازمند شناخت عالمان است. این تنوع، مانند باغی است پر از گلهای گوناگون، که هر یک زیبایی و پیچیدگی خاص خود را دارند. شناخت این تنوع، به عالمان امکان میدهد تا با آگاهی از فرهنگها و ادیان، به نیازهای جهانی پاسخ دهند.
درنگ: شناخت تنوع دینی، به عالمان امکان میدهد تا با آگاهی از فرهنگها، به نیازهای جهانی پاسخ دهند.
پیچیدگیهای اجتماعی در جهان
مسائل اجتماعی، مانند سوزاندن عروسها در هند به دلیل جهیزیه کم، نشاندهنده پیچیدگیهای فرهنگی است که عالمان باید آنها را بشناسند. این مسائل، مانند زخمهایی بر پیکر جامعهاند که تنها با شناخت و درمان علمی بهبود مییابند. این شناخت، ضرورت اقوامشناسی را برای عالمان دینی برجسته میسازد.
درنگ: شناخت مسائل اجتماعی، مانند مشکلات فرهنگی در هند، ضرورت اقوامشناسی را برای هدایت جامعه تأکید میکند.
نقد تعصبات دینی
تعصبات دینی غیرمنطقی، مانند تجسس در امور دیگران، مانند سمی است که به پیکر دین آسیب میرساند. این تعصبات، به کاهش اعتبار علوم دینی و دوری جامعه از دین منجر شدهاند. عالم باید مانند باغبانی باشد که علفهای هرز تعصب را از باغ دین میزداید و به ترویج اخلاق و حکمت میپردازد.
درنگ: تعصبات دینی غیرمنطقی، به کاهش اعتبار علوم دینی منجر شده و ضرورت ترویج اخلاق را برجسته میکنند.
نقش عالم در هدایت جامعه
عالم باید با حضور در محیطهای چالشبرانگیز، مانند اماکنی که از نظر اجتماعی حساس تلقی میشوند، به هدایت مردم بپردازد. این حضور، مانند چراغی است که در تاریکی میدرخشد و راه را برای گمراهان روشن میکند. این رسالت، به کاهش شکاف با جامعه و افزایش تأثیرگذاری علوم دینی یاری میرساند.
درنگ: حضور عالم در محیطهای چالشبرانگیز، به هدایت جامعه و کاهش شکاف با مردم کمک میکند.
ناآگاهی از مفاهیم پایه
ناآگاهی برخی عالمان از مفاهیم پایه، مانند مساحت در مدیریت زائران، مانند ندانستن ابزار کار برای صنعتگری است. این ناآگاهی، به کاستی در مدیریت مسائل دینی و اجتماعی منجر شده است. آموزش جامع، مانند نقشهای است که مسیر درست را به عالم نشان میدهد.
درنگ: ناآگاهی از مفاهیم پایه، به کاستی عالمان منجر شده و ضرورت آموزش جامع را تأکید میکند.
تغییر ذهنیت جامعه
جامعه معاصر، مانند نسلی بیدار، دیگر ادعاهای غیرواقعی عالمان را باور نمیکند. این تغییر ذهنیت، مانند موجی است که ساحل ناآگاهی را میشوید و ضرورت ارائه علوم دینی با پشتوانه علمی را برجسته میسازد. عالمان باید با آگاهی و صداقت، به این نیاز پاسخ دهند.
درنگ: آگاهی جامعه معاصر، ضرورت ارائه علوم دینی با پشتوانه علمی و صداقت را برجسته میکند.
پذیرش عوارض آموزش
آموزش موضوعات، مانند هر فرآیند دیگر، با عوارضی مانند انحراف برخی طلاب همراه است. این عوارض، مانند ضایعات چوب در تراشکاری یا استخوان در پرورش مرغ، بخشی از فرآیند است. پذیرش این عوارض، مانند پذیرش سختیهای راه برای رسیدن به مقصد، به تربیت عالمان آگاه کمک میکند.
درنگ: پذیرش عوارض آموزش، مانند انحراف برخی طلاب، بهعنوان بخشی از فرآیند، به تربیت عالمان آگاه یاری میرساند.
رزمیکاری: ضرورتی برای آمادگی
آموزش رزمیکاری برای طلاب، مانند آمادهسازی جنگجویی برای میدان نبرد، به سلامت جسمانی و اقتدار آنها کمک میکند. این آمادگی، مانند سپری است که طلاب را در برابر چالشهای اجتماعی محافظت میکند و اعتمادبهنفس آنها را برای مواجهه با مسائل تقویت میکند.
درنگ: رزمیکاری، بهعنوان بخشی از آموزش طلاب، به سلامت جسمانی و اقتدار آنها کمک کرده و توانایی مواجهه با چالشها را تقویت میکند.
چالشهای تولید علمی
افزایش هزینههای تولید علمی، مانند چاپ کتاب، مانند باری است که بر دوش حوزههای علمی سنگینی میکند. این چالش، به کاهش فعالیتهای علمی و تولید دانش دینی منجر شده است. حمایت مالی از تولید علمی، مانند آبی است که شجره دانش را بارور میسازد.
درنگ: افزایش هزینههای تولید علمی، ضرورت حمایت مالی از فعالیتهای علمی را برای احیای علوم دینی برجسته میکند.
موضوعشناسی: پایه احکام منطقی
موضوعشناسی، مانند بنیانی است که احکام منطقی بر آن استوار میشوند. این شناخت، به عالمان امکان میدهد تا با فهم مصالح و مفاسد، از صدور احکام غیرمنطقی و بینتیجه جلوگیری کنند. موضوعشناسی، مانند نوری است که مسیر هدایت جامعه را روشن میسازد.
درنگ: موضوعشناسی، بهعنوان پایهای برای صدور احکام منطقی، از احکام غیرمنطقی جلوگیری کرده و به هدایت جامعه کمک میکند.
جمعبندی
این نوشتار، با بازخوانی درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به ضرورت موضوعشناسی در مبادی علوم دینی پرداخته است. شناخت موضوعات اجتماعی، تاریخی و دینی، بهسان شالودهای است که علوم دینی را پویا و کارآمد میسازد. آموزش موسیقی، رزمیکاری و علوم اجتماعی، همراه با نظارت نظاممند، به تربیت عالمانی آگاه و کارآمد یاری میرساند. عالم، مانند طبیبی است که با شناخت دقیق مسائل، به هدایت جامعه میپردازد. ناآگاهی، خودبرتربینی و تعصبات غیرمنطقی، مانند موانعیاند که علوم دینی را از جایگاه شایستهاش دور کردهاند. پذیرش عوارض آموزش، مانند انحراف برخی طلاب، بخشی از فرآیند تربیت است که با گزینش علمی و نظارت نظاممند به حداقل میرسد. این اثر، با نگاهی الهی و علمی، بر ضرورت بازسازی علوم دینی تأکید دارد تا جایگاه آنها در جهان معاصر احیا شده و بهسان چراغی هدایتگر، مسیر جامعه را روشن سازد.
با نظارت صادق خادمی