متن درس
مبادی علوم دینی: بازسازی معرفتی در پرتو سلامت اخلاقی و کرامت معنوی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۲)
مقدمه: شالوده معرفتی علوم دینی
علوم دینی، به مثابه ریشهای تنومند در خاک تمدن اسلامی، از دیرباز شالودهای برای هدایت فکری و اخلاقی جوامع فراهم آورده است. این علوم، که در حوزههای علمیه بالیدهاند، نه تنها معرفت دینی را به ارمغان آوردهاند، بلکه با پرورش عالمانی وارسته، چراغ راه بشریت بودهاند. با این حال، چالشهای روزگار معاصر، از جمله سوءمدیریت منابع و انحراف از سلامت اخلاقی، ضرورت بازسازی این علوم را در چارچوبی علمی و اخلاقی برجسته ساخته است. این نوشتار، با الهام از درسگفتار جلسه هشتاد و دوم، به تبیین جایگاه عالمان دینی، ویژگیهای اخلاقی و معنوی آنان، و راهکارهای احیای سلامت جریان حوزوی میپردازد. ساختار این اثر، با تقسیمبندی موضوعی و شرح تفصیلی، در پی آن است که مفاهیم را به گونهای روشن و منسجم برای مخاطبان فرهیخته ارائه نماید.
بخش نخست: سلامت جریان حوزوی و نقش عالمان عادی
بازسازی سلامت حوزوی در پرتو سنت قدما
جریان حوزوی، در صورت بازگشت به سلامت و خیرخواهی سنت قدما، میتواند به مثابه جویباری زلال، معرفت و خیر را به جامعه تزریق نماید. عالمان دینی، با تکیه بر دانش و اخلاق، قادرند از طریق تدریس، نگارش، و خطابه، خدماتی ارزشمند ارائه دهند. فروش علم، به معنای عرضه دانش در قالب آموزش و آثار مکتوب، نه تنها مشروع است، بلکه به تقویت جایگاه علوم دینی در جامعه یاری میرساند. این رویکرد، که در سنت قدما ریشه دارد، عالمان را از وابستگی به منابع غیرمشروع بینیاز میسازد و استقلال مالی و اخلاقی آنان را تضمین میکند.
| درنگ: جریان حوزوی میتواند با بازگشت به سلامت و خیرخواهی قدما، از طریق تدریس و نگارش، به جامعه خدمت کند و استقلال مالی و اخلاقی عالمان را تضمین نماید. |
ویژگیهای عالمان عادی: خدمتگزاران معرفت
عالمان عادی، که با آموزش دقیق و اخلاقی پرورش یافتهاند، به تدریس، نگارش کتاب، و ایراد خطابه مشغولاند. این گروه، همانند معلمان و پزشکان، با ارائه خدمات علمی به جامعه خدمت میکنند. دریافت مزد برای این فعالیتها، که در چارچوب اصول دینی انجام میشود، نه تنها مشروع است، بلکه به خودکفایی مالی عالمان یاری میرساند. این خودکفایی، از وابستگی به منابع غیرمشروع جلوگیری کرده و به حفظ شأن علمی و اخلاقی عالمان کمک میکند.
نقد فقر تحمیلی: پیامدهای رویکردهای استعماری
فقر تحمیلی به عالمان، که ریشه در رویکردهای استعماری دارد، به کاهش استقلال مالی و اخلاقی آنان منجر شده است. این وضعیت، عالمان را به سوی وابستگیهای ناسالم سوق داده و گاه به انحرافاتی چون سوءاستفاده از منابع عمومی انجامیده است. اصلاح نظام مالی حوزهها، با تأکید بر خودکفایی و مدیریت شفاف منابع، میتواند این چالش را برطرف سازد و سلامت جریان حوزوی را احیا نماید.
تفاوت عالمان عادی و ورثه النبیاء
عالمان عادی، با ارائه خدمات علمی، نقشی ارزشمند در جامعه ایفا میکنند، اما ورثه النبیاء، که با کرامت و معنویت متمایزند، جایگاهی والاتر دارند. این تمایز، ضرورت پرورش عالمانی وارسته را که نه تنها به علم، بلکه به اخلاق و معنویت نیز آراستهاند، برجسته میسازد. ورثه النبیاء، به مثابه ستارگان در آسمان معرفت، راهنمایان حقیقی جوامعاند.
| درنگ: ورثه النبیاء، با کرامت و معنویت، جایگاهی والاتر از عالمان عادی دارند و ضرورت پرورش عالمان وارسته را برجسته میسازند. |
بخش دوم: سلامت اخلاقی و خودکفایی عالمان قدیم
نجابت و قناعت: میراث عالمان قدیم
عالمان قدیم، مانند مرحوم آشتیانی، به دلیل آموزش علمی و اخلاقی، از دزدی و گدایی به دور بودند. این گروه، با نجابت و قناعت، حتی در شرایط فقر، از طمع و هوس پرهیز میکردند. حکایتی از مرحوم آشتیانی نشان میدهد که وی، با وجود نیاز مالی، تنها دو درهم از کیسهای که برای فقرا بود برداشت و حتی آن را با صداقت توجیه کرد. این نجابت، که چون گوهری درخشان در رفتار عالمان قدیم میدرخشید، الگویی برای تربیت عالمان معاصر است.
خودکفایی مالی: ارث و منابع مشروع
عالمان قدیم، از طریق ارث خانوادگی یا منابع مشروع، مانند آموزش در متونی چون لمعه، به خودکفایی مالی دست مییافتند. این خودکفایی، به آنان امکان میداد تا با شرافت و بدون وابستگی به منابع غیرمشروع، به خدمت علمی و دینی بپردازند. لمعه، به عنوان یکی از متون فقهی برجسته، حتی به والدین توصیه میکند که به فرزندان در حال تحصیل حمایت مالی بیشتری ارائه دهند، که این خود نشاندهنده اهمیت خودکفایی در سنت حوزوی است.
آموزش و عبادت: سپری در برابر هوس
آموزش صحیح، که با عبادت و دعا همراه بود، عالمان قدیم را از هوسهای نفسانی، مانند پرخوری، دور نگه میداشت. این عالمان، که چون درختی ریشهدار در خاک تقوا استوار بودند، با تمرکز بر درس و عبادت، اشتهاهای نفسانی را مهار میکردند. در مقابل، در روزگار معاصر، گرایش به پرخوری و عدم تحرک، به کاهش سلامت جسمانی و اخلاقی برخی عالمان منجر شده است. این امر، ضرورت احیای آموزش جامع و اخلاقی را در حوزهها برجسته میسازد.
| درنگ: آموزش صحیح و عبادت، عالمان قدیم را از هوسهای نفسانی دور نگه میداشت و الگویی برای احیای سلامت اخلاقی در حوزههای معاصر است. |
نقد پرخوری و هوسهای معاصر
در دوره معاصر، گرایش به پرخوری و عدم تحرک، به کاهش سلامت جسمانی و اخلاقی برخی عالمان انجامیده است. این وضعیت، که چون ابری تیره بر آسمان سلامت حوزوی سایه افکنده، نشاندهنده فاصله گرفتن از قناعت و سادگی قدما است. عالمان قدیم، با زندگی سالم و قناعتپیشه، الگویی بودند که شکمهای پر شده از هوس را با خاک قناعت پر میکردند، نه با زیادهخواهی.
بخش سوم: مشروعیت علمفروشی و ارزش آثار علمی
مشروعیت علمفروشی: خدمت به جامعه
علمفروشی، به معنای ارائه دانش از طریق تدریس، نگارش، یا خطابه، برای عالمان دینی مشروع است. این فعالیت، که چون جویباری زلال به جامعه معرفت میبخشد، نه تنها به خودکفایی عالمان کمک میکند، بلکه تأثیرگذاری علوم دینی را در جامعه افزایش میدهد. عالمانی چون ادیب نیشابوری، با تدریس و دریافت مزد، نشان دادند که علمفروشی میتواند با شرافت و تعهد همراه باشد.
ارزش آثار علمی قدما
آثار علمی قدما، مانند دیوانهای ادیب نیشابوری یا مجموعههای خطاطی، نشاندهنده عمق علمی و تعهد اخلاقی آنان است. این آثار، که چون گنجینههایی گرانبها در تاریخ معرفت اسلامی میدرخشند، الگویی برای تولید آثار علمی باکیفیت در دوره معاصر هستند. عالمان قدیم، با تمرکز بر نگارش و تفکر، از هوسهای نفسانی دور بودند و به خلق آثاری ماندگار همت گماردند.
فعالیتهای تفریحی: مسیری به سوی خودکفایی
عالمان قدیم، در اوقات فراغت به فعالیتهایی چون خطاطی مشغول بودند که به خودکفایی مالی و معنوی آنان یاری میرساند. این فعالیتها، که چون نسیمی خنک روح عالمان را نوازش میداد، به آنان امکان میداد تا بدون وابستگی به منابع غیرمشروع، به خدمت علمی ادامه دهند. ترویج چنین مهارتهایی در حوزههای معاصر، میتواند به احیای خودکفایی عالمان کمک کند.
| درنگ: آثار علمی و فعالیتهای تفریحی قدما، مانند خطاطی، به خودکفایی و تقویت جایگاه علوم دینی یاری رساند. |
بخش چهارم: نقد سوءمدیریت منابع دینی
سوءاستفاده از منابع دینی: چالش اعتبار
سوءاستفاده از منابع دینی، مانند خمس و زکات، به کاهش اعتماد عمومی و اعتبار علوم دینی منجر شده است. این انحراف، که چون خاری در پای دین فرو رفته، ضرورت مدیریت شفاف و عادلانه منابع را برجسته میسازد. عالمانی که به ناحق خود را مالک این منابع میدانند، به اعتبار معنوی علوم دینی آسیب میرسانند.
پیشنهاد توزیع عادلانه منابع
توزیع عادلانه منابع وقفی و خمس، با نظارت دقیق، میتواند فقر را در جامعه ریشهکن کند. این پیشنهاد، که چون چراغی در تاریکی فقر میدرخشد، مستلزم اثبات نیاز و نظارت بر عملکرد دریافتکنندگان است. چنین نظامی، با ایجاد عدالت اجتماعی، جایگاه علوم دینی را در خدمت به جامعه تقویت میکند.
نقد سوءمدیریت وقف: ضرورت اصلاح
سوءمدیریت منابع وقفی، به کاهش اعتبار دین و کاستی نظام دینی انجامیده است. این وضعیت، که چون سایهای سنگین بر علوم دینی افتاده، ضرورت اصلاح نظام مالی حوزهها را با تأکید بر شفافیت و پاسخگویی برجسته میسازد. مدیریت صحیح وقف، میتواند به احیای اعتماد عمومی و تقویت جایگاه دین یاری رساند.
| درنگ: توزیع عادلانه و نظارتشده منابع وقفی و خمس، میتواند فقر را ریشهکن کرده و اعتبار علوم دینی را احیا نماید. |
بخش پنجم: دستهبندی عالمان و ظهور کرامت
دستهبندی عالمان: تنوع استعدادها
عالمان دینی به سه دسته نادر تقسیم میشوند: اهل کرامت، اهل نبوغ، و اهل غرائب. این دستهبندی، که چون رنگینکمانی از استعدادها در آسمان معرفت میدرخشد، نشاندهنده تنوع نقشهای علمی و معنوی عالمان است. هر دسته، با ویژگیهای خاص خود، به غنای علوم دینی یاری میرساند.
اهل کرامت: خدمت بیچشمداشت
اهل کرامت، با تکیه بر آیه شریفه ﴿مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾ (شوری: ۲۳، من از شما بر این رسالت پاداشی جز مودت خویشاوندان نمیطلبم)، از دریافت مزد مادی پرهیز کرده و به خدمت بیچشمداشت متعهدند. این گروه، که چون ستارگانی درخشان در آسمان معنویت میدرخشند، با دستدادن و پرهیز از دستگرفتن، الگویی برای عالمان معاصر هستند.
| درنگ: اهل کرامت، با تعهد به خدمت بیچشمداشت، الگویی والا برای عالمان دینی ارائه میدهند. |
نادر بودن اهل کرامت
اهل کرامت، به دلیل نادر بودن، بهصورت استثنایی در میان عالمان، دراویش، یا مردم عادی ظاهر میشوند. این نادر بودن، که چون گوهری کمیاب در دل سنگ است، نشاندهنده دشواری پرورش چنین افرادی است. با این حال، ظهور آنان، لطف الهی را به نمایش میگذارد و ضرورت توجه به استعدادهای معنوی را در همه اقشار برجسته میسازد.
لطائف الحیل: زندگی شرافتمندانه
اهل کرامت، با بهرهگیری از لطائف الحیل، به زندگی شرافتمندانه ادامه میدادند. این روش، که چون پلی ظریف بر فراز دشواریهای زندگی کشیده شده، به آنان امکان میداد تا بدون وابستگی به منابع غیرمشروع، با شرافت به خدمت بپردازند. این ویژگی، الگویی برای عالمان معاصر در حفظ شرافت در شرایط دشوار است.
بخش ششم: عرفان، فلسفه و کرامت در حوزهها
عرفان پنهان در حوزههای قدیم
عرفان در حوزههای قدیم، به دلیل حساسیتهای اجتماعی و دینی، بهصورت پنهانی دنبال میشد. این پنهانکاری، که چون گنجی در دل خاک نهان بود، به حفظ اصالت عرفان کمک کرد. تنها افراد معدودی، که با جستوجو و تلاش به این گنج دست مییافتند، از معارف عرفانی بهرهمند میشدند.
ظهور عرفان و فلسفه از حوزهها
عرفان، فلسفه، و کرامت، بهصورت نادر از دل حوزههای علمی ظهور میکردند. این ظهور، که چون شکوفهای بر شاخسار علوم دینی میشکفت، نشاندهنده ظرفیت بالای این علوم برای تولید معرفتهای عمیق بود. پرورش استعدادهای نادر در حوزهها، میتواند به احیای این معارف در دوره معاصر یاری رساند.
| درنگ: ظهور عرفان و فلسفه از حوزهها، ظرفیت علوم دینی برای تولید معرفتهای عمیق را نشان میدهد. |
نقد شایعات درباره دراویش
شایعات درباره دراویش، مانند رفتارهای غیراخلاقی زیر خرقه، نتیجه ناآگاهی و قضاوت غیرعلمی است. این شایعات، که چون ابری تیره بر حقیقت سایه میافکنند، به کاهش اعتبار گروههای دینی منجر شدهاند. تجربه زیسته در خانقاه، نشاندهنده صداقت و صفای برخی دراویش است که با قضاوتهای غیرمنصفانه نادیده گرفته شده است.
بخش هفتم: نقد چالشهای اجتماعی و دینی
مظلومیت اهل سنت: ضرورت عدالت دینی
اهل سنت، به دلیل محدودیتهای اجتماعی و دینی، در مظلومیت به سر میبرند. این مظلومیت، که چون آه مظلومی سوهانوار چاقوی عدالت را تیز میکند، ضرورت ترویج عدالت دینی و اجتماعی را برجسته میسازد. ایجاد فضایی برای آزادی عمل دینی، میتواند به کاهش این مظلومیت و تقویت وحدت اسلامی یاری رساند.
تفاوت مظلوم و ضعیف
مظلوم، کسی است که در حق او اجحاف شده، حتی اگر قوی باشد، در حالی که ظالم ممکن است ضعیف باشد. این تمایز، که چون خطی روشن میان حقیقت و باطل کشیده شده، به عالمان کمک میکند تا با دیدی عادلانه به مسائل اجتماعی نگاه کنند و از قضاوتهای سطحی دوری ورزند.
امنیت دینی: پایه اعتبار دین
عدم امنیت دینی، به کاهش اعتبار دین و افزایش مظلومیت گروههای دینی منجر شده است. این وضعیت، که چون زخمی بر پیکر دین وارد آمده، ضرورت ایجاد امنیت دینی برای همه گروهها را برجسته میسازد. امنیت دینی، به مثابه سپری برای حفاظت از اعتبار علوم دینی، باید در اولویت قرار گیرد.
| درنگ: امنیت دینی، بهعنوان پایهای برای حفظ اعتبار علوم دینی، باید برای همه گروهها تضمین شود. |
بخش هشتم: نقد سوءاستفاده و خودبرتربینی
نقد سوءاستفاده از منابع عمومی
سوءاستفاده از منابع عمومی، مانند برداشتن غیرمجاز از صندوقها، به کاهش اعتماد عمومی و اعتبار علوم دینی انجامیده است. این انحراف، که چون لکهای بر دامان پاک دین نشسته، ضرورت شفافیت مالی و نظارت دقیق بر منابع را برجسته میسازد.
نقد خودبرتربینی: مانعی برای خدمت
خودبرتربینی برخی عالمان و دراویش، به کاهش اعتبار علوم دینی منجر شده است. این نگرش، که چون دیواری میان عالم و جامعه فاصله میاندازد، مانعی برای خدمت صادقانه است. فروتنی، به مثابه کلیدی برای گشودن درهای خدمت، باید در میان عالمان ترویج یابد.
گدایی و نگرش نادرست مالکیت
گدایی در میان برخی دراویش، نتیجه نگرش نادرست مالکیت منابع عمومی است. این نگرش، که چون علفی هرز در باغ دین روییده، به کاهش اعتبار گروههای دینی منجر شده است. اصلاح این نگرش، با تأکید بر شفافیت و عدالت، میتواند به احیای جایگاه دین یاری رساند.
بخش نهم: تجربه زیسته و ضرورت امنیت
تجربه زیسته: تأثیر ناامنی بر تولید علمی
تجربه زیسته برخی افراد، مانند دفن نوشتهها برای حفظ آنها، نشاندهنده تأثیر ناامنی بر تولید علمی است. این اقدام، که چون فریادی خاموش در دل تاریخ است، ضرورت ایجاد فضایی امن برای تولید و حفظ آثار علمی را برجسته میسازد.
نقد فرزندان ناصالح: چالش اعتبار دین
سوءاستفاده فرزندان برخی عالمان از منابع، به کاهش اعتماد عمومی و اعتبار علوم دینی انجامیده است. این وضعیت، که چون زخمی بر پیکر دین وارد آمده، ضرورت تربیت اخلاقی نسل جدید را برجسته میسازد. تربیت نسلی وارسته، میتواند به احیای جایگاه علوم دینی یاری رساند.
| درنگ: تربیت اخلاقی نسل جدید، برای جلوگیری از سوءاستفاده و احیای اعتبار علوم دینی، ضرورتی انکارناپذیر است. |
نتیجهگیری: احیای علوم دینی در پرتو اخلاق و عدالت
علوم دینی، به مثابه گنجینهای گرانبها در تاریخ تمدن اسلامی، نیازمند بازسازی در چارچوبی علمی، اخلاقی، و عادلانه است. عالمان عادی، با تدریس و نگارش، به جامعه خدمت میکنند، اما ورثه النبیاء، با کرامت و معنویت، جایگاهی والاتر دارند. سلامت اخلاقی و خودکفایی عالمان قدیم، الگویی برای احیای جریان حوزوی در دوره معاصر است. سوءمدیریت منابع و خودبرتربینی، چالشهایی هستند که با توزیع عادلانه منابع، شفافیت مالی، و ترویج فروتنی قابل رفعاند. اهل کرامت، نبوغ، و غرائب، بهعنوان گروههای نادر، ظرفیت علوم دینی برای تولید معرفتهای عمیق را نشان میدهند. این اثر، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، در پی آن است که با بازسازی مبادی علوم دینی، راه را برای احیای جایگاه شایسته این علوم در جهان معاصر هموار سازد.
| با نظارت صادق خادمی |