متن درس
مبادی علوم دینی: کاوش در فهم قرآن کریم و نقش نوابغ در پیشرفت علمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه هشتاد و ششم)
مقدمه
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در جلسه هشتاد و ششم (تاریخ ۱۱ / ۳ / ۱۳۹۸)، به بررسی عمیق مبادی علوم دینی، ضرورت فهم دقیق قرآن کریم، نقش نوابغ در پیشرفت علمی و دینی، و نقد روشهای سنتی آموزش در حوزههای علمیه میپردازد. استاد با رویکردی انتقادی و اصلاحی، چالشهای موجود در فهم و آموزش علوم دینی را تحلیل کرده و بر لزوم اصلاح روششناسی علمی تأکید دارند. این متن، با حفظ امانتداری کامل نسبت به محتوای اصلی، به زبانی فصیح، معیار و دانشگاهی نگاشته شده و با بهرهگیری از تمثیلات و استعارات فاخر، مفاهیم را بهگونهای منسجم و روشن برای مخاطبان متخصص ارائه میدهد. هدف، ارائه متنی علمی است که ضمن وفاداری به محتوای اصلی، راهکارهایی برای احیای علم دینی در دنیای مدرن ارائه کند.
بخش نخست: ضرورت فهم عمیق قرآن کریم
پیچیدگی قرآن کریم و چالشهای فهم آن
قرآن کریم، بهعنوان کتاب هدایت الهی، از همان عبارت آغازین بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ با پیچیدگیهای ادبی و معنایی همراه است. این پیچیدگی، فهم عمیق آن را به چالشی بزرگ برای جوامع اسلامی تبدیل کرده است. استاد تأکید دارند که قرآن کریم، برخلاف تصور رایج، کتابی نیست که هر فرد بدون دانش تخصصی بتواند معانی عمیق آن را دریابد. همانگونه که علوم طبیعی مانند فیزیک و ریاضی نیازمند آموزش نظاممند است، فهم قرآن کریم نیز مستلزم تسلط بر علوم ادبی، منطقی و موضوعشناسی است. فقدان این دانش، به مهجوریت قرآن در جوامع اسلامی منجر شده، بهگونهای که قرائت آن اغلب به مراسم خاص، مانند آیینهای سوگواری، محدود شده و در علوم دینی کاربردی ندارد.
استاد با اشاره به تجربه شخصی خود در تدریس فقه، بیان میدارند که به دلیل خلأ فهم آیات قرآنی، ابتدا به آموزش آیات الاحکام پرداختند تا این کمبود را جبران کنند. این تجربه، به اهمیت اولویتبندی آموزش آیات قرآنی در علوم دینی اشاره دارد. همچنین، ایشان با نقد ضعف جامعه در فهم قرآن کریم، به کاستی نظام آموزشی و حتی عمدی بودن اجتناب برخی از فهم عمیق آن اشاره میکنند، زیرا فهم قرآن به تغییر در رفتار و نظامهای اجتماعی منجر میشود.
کادر درنگ
|
پیچیدگی قرآن کریم: قرآن کریم کتابی است که فهم آن از همان بِسْمِ اللَّهِ با چالشهای ادبی و معنایی همراه است. این پیچیدگی، ضرورت تسلط بر علوم ادبی، منطقی و موضوعشناسی را برای فهم عمیق آن برجسته میسازد. |
ساختار غیرخطی قرآن کریم
یکی از ویژگیهای برجسته قرآن کریم، ساختار غیرخطی و معماگونه آن است. برخلاف کتابهای علمی که بهصورت فصلبندی منظم ارائه میشوند، قرآن کریم از یک موضوع به موضوع دیگر منتقل میشود، گویی از موسی به ابراهیم و از آنجا به مفاهیم دیگر پرش میکند. این ساختار، فهم آن را دشوارتر کرده و نیازمند مطالعه عمیق و بهرهگیری از منابع مکمل است. استاد توصیه میکنند که برای فهم قرآن کریم، باید چندین کتاب تخصصی در کنار آن مطالعه شود تا توانایی ورود به عمق معانی آن فراهم گردد. بدون این آمادگی، ورود به قرآن کریم به انحراف در تفسیر منجر میشود.
بااینحال، قرائت قرآن کریم، حتی بدون فهم کامل، اثرات معنوی و تربیتی عمیقی دارد. استاد با تمثیلی زیبا، این اثر را به کلیدی تشبیه میکنند که حتی اگر کوری آن را بزند، چراغ را روشن میسازد، هرچند روشنی را نبیند. این انس با قرآن، فراتر از فهم ظاهری، به رشد باطنی انسان کمک میکند.
کادر درنگ
|
اثر معنوی قرائت قرآن: قرائت قرآن کریم، حتی بدون فهم عمیق، مانند کلیدی است که کور با آن چراغ را روشن میکند. این انس، اثرات معنوی و تربیتی عمیقی بر انسان دارد. |
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، بر ضرورت فهم عمیق قرآن کریم تأکید دارد. این کتاب آسمانی، با ساختار پیچیده و غیرخطی خود، نیازمند آموزش نظاممند و تسلط بر علوم مکمل است. مهجوریت قرآن در جوامع اسلامی، نتیجه ضعف در آموزش و اجتناب برخی از فهم آن به دلیل تبعات اجتماعی است. بااینحال، قرائت قرآن، حتی بدون درک کامل، اثرات معنوی عمیقی دارد که به رشد باطنی انسان کمک میکند.
بخش دوم: استعارههای عذاب الهی و کرامت خداوند
تنوع و شدت عذاب الهی
استاد با بهرهگیری از استعارهای بدیع، عذاب الهی را به دو صورت توصیف میکنند: گاه مانند میخی که بهتدریج در وجود انسان فرو میرود و گاه مانند تریلی که ناگهان انسان را درهم میکوبد. این تمثیل، به تنوع و شدت عذابهای الهی اشاره دارد که بسته به شرایط، میتواند تدریجی یا ناگهانی باشد. واژه «چشیدن» در قرآن کریم، مانند آیه ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ (سوره دخان، آیه ۴۹، ترجمه: «بچش که تو همان عزیز کریمی!»)، به تجربه محدود و تدریجی عذاب اشاره دارد، که نشاندهنده کاربرد دقیق واژگان قرآنی در زبانشناسی دینی است.
خداوند، به دلیل کرامت خود، عذاب را بهصورت محدود اعمال میکند، اما اگر بخواهد با صفت جبار یا قهار عمل کند، شدت آن افزایش مییابد. این تفاوت در صفات الهی، به تعدیل عذاب در پرتو رحمانیت خداوند اشاره دارد، که در الهیات اسلامی جایگاه ویژهای دارد.
کادر درنگ
|
کرامت الهی در عذاب: خداوند به دلیل کرامت، عذاب را بهصورت محدود اعمال میکند، اما در صورت اعمال صفات جبار یا قهار، شدت عذاب افزایش مییابد. این تعدیل، جلوهای از رحمانیت الهی است. |
نقد فرافکنی گناه
استاد با نقد برخی باورهای رایج، مانند نسبت دادن بلایای طبیعی نظیر زلزله به گناهان مردم، بر نادرستی این فرافکنی تأکید دارند. زمین، مانند دیگی جوشان، بهطور طبیعی عمل میکند و فرآیندهای آن، مانند تولید نفت، آب و فلزات، نتیجه جوشش درونی آن است. این فرآیندها، از اسرار الهی نهفته در زمین هستند که فهم آنها نیازمند تخصص و تلاش است. استاد با تمثیلی زیبا، زمین را به دیگی تشبیه میکنند که با جوشش خود، مواد گوناگون را تولید میکند، و این جوشش، مستقل از گناهان انسانی است.
کادر درنگ
|
زمین، دیگ جوشان: زمین، مانند دیگی که با جوشش خود مواد گوناگون تولید میکند، بستری برای اسرار الهی است. نسبت دادن بلایا به گناهان، فرافکنی نادرستی است که از فهم علمی پدیدههای طبیعی دور است. |
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با بهرهگیری از استعارههای عذاب الهی و دیگ جوشان، به تنوع و شدت عذابهای الهی و فرآیندهای طبیعی زمین اشاره دارد. کرامت الهی، عذاب را تعدیل میکند، و زمین، بهعنوان بستری برای اسرار الهی، مستقل از فرافکنیهای انسانی عمل میکند. این مفاهیم، در الهیات اسلامی و فلسفه طبیعی جایگاه ویژهای دارند.
بخش سوم: نقش نوابغ در پیشرفت علمی و دینی
تعریف و ویژگیهای نوابغ
نوابغ، افرادی هستند که به دلیل تراکم انرژی و استعداد ذاتی، مانند رگههای طلا در کوه، از دل جامعه ظهور میکنند. استاد با تمثیلی فاخر، انسانهای نابغه را به رگههای ارزشمند معدنی تشبیه میکنند که بهطور طبیعی در بستر جامعه پدیدار میشوند. این استعدادها، در همه اقشار، از مومنان تا کفار، و در حوزههای مختلف، از علم تا هنر، بروز مییابند. نوابغ، با بهره هوشی بالا، از کودکی تواناییهای خارقالعادهای نشان میدهند، مانند کودکی که در چهارسالگی محاسباتی انجام میدهد که عقل کل نیز از آن عاجز است.
بااینحال، محیط و شرایط اجتماعی در ظهور یا نابودی نوابغ نقش کلیدی دارند. در گذشته، بسیاری از نوابغ به دلیل فقدان امکانات، ناشناخته مانده یا دیوانه و مردهاند. پیشرفت علوم انسانی و طبیعی در دنیای مدرن، امکان شناسایی و پرورش این استعدادها را افزایش داده است.
کادر درنگ
|
نوابغ، رگههای طلا: نوابغ، مانند رگههای ارزشمند در کوه، بهطور طبیعی در جامعه ظهور میکنند. این استعدادها، در همه اقشار و فرهنگها بروز مییابند و نیازمند شناسایی و پرورش هستند. |
نوابغ در حوزههای علمیه
استاد با اشاره به شخصیتهایی مانند حافظ، خیام، شیخ بهایی و ابنسینا، تأکید دارند که این افراد، به دلیل نبوغ ذاتی، بدون استاد برجسته شدند. این نمونهها، به نقش استعداد ذاتی در پیشرفت علمی و دینی اشاره دارند. بااینحال، برخی نوابغ، مانند هیتلر و صدام، به دلیل سوءاستفاده از استعداد، به شرارت روی آوردند. این نکته، به اهمیت جهتگیری اخلاقی در عملکرد نوابغ اشاره دارد.
استاد همچنین به تمایز بین نبوت و نبوغ تأکید دارند. برخی مدعیان نبوت، در واقع نوابغی بودند که به دلیل استعدادهایشان به اشتباه پیامبر خوانده شدند. این تمایز، در فلسفه دین و تاریخ ادیان جایگاه کلیدی دارد.
کادر درنگ
|
تمایز نبوت و نبوغ: نبوت، موهبتی الهی و متمایز از نبوغ است. برخی مدعیان نبوت، در واقع نوابغی بودند که به دلیل استعدادهایشان به اشتباه پیامبر خوانده شدند. |
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، به نقش نوابغ در پیشرفت علمی و دینی پرداخته و آنها را به رگههای ارزشمند معدنی تشبیه میکند. این استعدادها، در همه اقشار ظهور میکنند و نیازمند شناسایی و پرورش هستند. تمایز بین نبوت و نبوغ، و تأثیر جهتگیری اخلاقی بر عملکرد نوابغ، از مفاهیم کلیدی این بخش است.
بخش چهارم: نقد روشهای آموزشی و رفتارهای غیراخلاقی
نقد آموزش غیرنظاممند
استاد با نقد آموزش غیرنظاممند در علم دینی، تأکید دارند که مانند سایر علوم، آموزش بدون قاعده به تولید دانش ناقص و بیکیفیت منجر میشود. تجربه شخصی ایشان در آموزش متون سنتی مانند سیوطی، به اهمیت آموزش دقیق و نظاممند اشاره دارد. استاد با اشاره به روش مباحثه و یادداشتبرداری از ندانستهها، بر تواضع علمی و اقرار به ندانستن تأکید دارند. این اصل، در فلسفه علم و روششناسی آموزش جایگاه ویژهای دارد.
کادر درنگ
|
تواضع علمی: ادعای دانستن همهچیز، نشانه جنون است. علم واقعی با اقرار به ندانستن و آموزش نظاممند همراه است، که در پیشرفت علمی و دینی نقش کلیدی دارد. |
نقد سوءرفتارهای مالی و اخلاقی
استاد با اشاره به تجربههای شخصی، به سوءرفتارهای مالی و اخلاقی برخی عالمان دینی اشاره دارند که از موقعیت خود برای جمعآوری غیرمشروع پول یا رفتارهای ناشایست استفاده میکردند. این رفتارها، به اعتبار علم دینی آسیب میرساند و ضرورت حفظ کرامت و استقلال علمی را برجسته میسازد. استاد با تمثیلی از بازرگانی که از این سوءرفتارها پرده برداشت، به اهمیت نظارت بر رفتارهای مالی و اخلاقی عالمان تأکید دارند.
کادر درنگ
|
حفظ کرامت علمی: سوءرفتارهای مالی و اخلاقی برخی عالمان، به اعتبار علم دینی آسیب میرساند. حفظ کرامت و استقلال علمی، برای احیای علم دینی ضروری است. |
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با نقد آموزش غیرنظاممند و سوءرفتارهای مالی و اخلاقی، بر ضرورت اصلاح روشهای آموزشی و حفظ کرامت علمی تأکید دارد. تواضع علمی و نظارت بر رفتارهای عالمان، از اصول کلیدی برای احیای علم دینی است.
بخش پنجم: کاوش در زمین و اسرار الهی
دشواری کاوش در زمین
استاد با اشاره به آیه أَنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ (سوره الرحمن، آیه ۳۳، ترجمه: «ای گروه جن و انس، اگر میتوانید از کرانههای آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید، جز با نیرویی [الهی] نخواهید گذشت.»)، به دشواری کاوش در زمین در مقایسه با آسمان اشاره دارند. زمین، به دلیل پیچیدگیهای طبیعی، چالشهای بیشتری برای کاوش دارد. استاد با تجربهای شخصی از کاوش در اقیانوس، به مواجهه با ناشناختهها و تفاوت زمین و آسمان اشاره میکنند.
اسرار الهی، بهویژه در زمین نهفته است، و فهم آنها نیازمند ابزارهای پیشرفته و تخصص است. این نکته، در فلسفه طبیعی و زمینشناسی جایگاه ویژهای دارد.
کادر درنگ
|
اسرار الهی در زمین: زمین، برخلاف آسمان، بستری پیچیده برای اسرار الهی است. کاوش در آن، نیازمند تخصص و ابزارهای پیشرفته است. |
نقد ادعای علم کامل معصومان
استاد با بررسی احادیث، به محدودیتهای علمی معصومان به دلیل شرایط زمانی و تقیه اشاره دارند. برخی احادیث، مانند توحید مفضل، به دلیل محدودیتهای علمی عصر خود، حاوی اشکالات هستند. معصومان، با وجود صداقت، به دلیل تقیه از بیان برخی حقایق علمی خودداری کردند تا از واکنشهای منفی جامعه جلوگیری کنند.
کادر درنگ
|
تقیه و محدودیتهای علمی: معصومان، به دلیل تقیه و محدودیتهای زمانی، از بیان برخی حقایق علمی خودداری کردند، که در فهم احادیث باید مدنظر قرار گیرد. |
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، به دشواری کاوش در زمین و اسرار الهی نهفته در آن پرداخته و با نقد ادعای علم کامل معصومان، بر تأثیر تقیه و محدودیتهای زمانی تأکید دارد. این مفاهیم، در فلسفه طبیعی و علم حدیث جایگاه کلیدی دارند.
نتیجهگیری و جمعبندی
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به بررسی مبادی علوم دینی، ضرورت فهم عمیق قرآن کریم، نقش نوابغ در پیشرفت علمی و دینی، و نقد روشهای آموزشی و رفتارهای غیراخلاقی پرداخته است. قرآن کریم، بهعنوان کتابی پیچیده، نیازمند آموزش نظاممند و تسلط بر علوم مکمل است. نوابغ، مانند رگههای ارزشمند در کوه، در همه اقشار ظهور میکنند و نیازمند شناسایی و پرورش هستند. نقد روشهای آموزشی و سوءرفتارهای برخی عالمان، بر ضرورت حفظ کرامت و استقلال علمی تأکید دارد. کاوش در زمین، بهعنوان بستری برای اسرار الهی، و محدودیتهای علمی معصومان، از دیگر مفاهیم کلیدی این نوشتار است. این مباحث، راهکارهایی برای احیای علم دینی در دنیای مدرن ارائه میدهند که با تکیه بر تخصص، تواضع علمی و رزق حلال، به کمالات معنوی و علمی منجر میشود.
|
با نظارت صادق خادمی |