در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

بدایات 119

متن درس

یل الحقی و یل الخلقی: کاوش در هویت انسانی و معرفت رب

یل الحقی و یل الخلقی: کاوش در هویت انسانی و معرفت رب

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۱۹)

مقدمه: هویت انسانی در پرتو یل الحقی و یل الخلقی

هویت انسان، چون آینه‌ای دوسویه، در دو جهت یل الحقی و یل الخلقی بازتاب می‌یابد. یل الحقی، که چون مشعلی در شب معرفت می‌درخشد، انسان را به سوی حق واحد و الهی رهنمون می‌شود، در حالی که یل الخلقی، چون بالی برای پرواز در آسمان وجدان، به بروز صفات انسانی در وجود او می‌انجامد. این دو جهت، که در درس‌گفتار جلسه صد و نوزدهم استاد فرزانه قدس‌سره مورد کاوش قرار گرفته، چارچوبی نظام‌مند برای فهم معرفت رب و دستیابی به سلامت و سعادت ارائه می‌دهند. این نوشتار، با تکیه بر محتوای اصلی و تحلیل‌های تبیینی، به بررسی این دو جهت، نقش مهربانی به‌عنوان جوهره دین، نقد خشونت و خرافات، و اهمیت وجدان در سلوک معنوی می‌پردازد. با بهره‌گیری از تمثیلات و استعارات فاخر، این متن به گونه‌ای سامان یافته که ضمن حفظ تمامی جزئیات درس‌گفتار، پیوندی عمیق با روش‌شناسی فلسفه اسلامی، عرفان عملی، و علوم دینی برقرار کند.

بخش نخست: چیستی یل الحقی و یل الخلقی

دو جهت هویت انسانی

هویت انسان، چون درختی دو شاخه، در دو جهت یل الحقی و یل الخلقی نمود می‌یابد. یل الحقی، که به ارتباط با حق واحد و الهی اشاره دارد، انسان را به سوی معرفتی متعالی هدایت می‌کند. یل الخلقی، که در وجدان و صفات انسانی متجلی است، به بروز رفتارهای اخلاقی در زندگی روزمره می‌انجامد. این تقسیم‌بندی، که چون خطی روشن میان حقیقت الهی و خلقت انسانی کشیده شده، با روش‌شناسی فلسفه اسلامی و عرفان عملی هم‌خوانی دارد.

درنگ: هویت انسان در دو جهت یل الحقی (ارتباط با حق الهی) و یل الخلقی (ظهور وجدان انسانی) تعریف می‌شود.

یل الحقی و یل الربی: پیوند با رب

یل الحقی، که چون ستاره‌ای در آسمان معرفت می‌درخشد، به ارتباط با خدای حقیقی اشاره دارد، در حالی که یل الربی، که چون مربی مهربانی در دل انسان جای می‌گیرد، به ربوبیت الهی و نقش تربیتی آن مرتبط است. یل الربی، که در هر فرد به شکلی متفاوت ظهور می‌کند، مظاهر گوناگونی دارد، اما یل الحقی، که سنگین‌تر و متعلق به حق واحد است، به اولیا و انبیا اختصاص دارد. این تمایز، با مفهوم توحید و ربوبیت در کلام اسلامی پیوندی عمیق دارد.

وحدت و تنوع در مظاهر الهی

خداوند، که در ذات، صفات، و افعال واحد است، در مظاهر گوناگون چون بت‌ها، ائمه، یا دیگر نمادها ظهور می‌یابد. آیه شریفه لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَىٰ (الزمر: ۳، تا ما را به خدا نزدیک‌تر کنند) نشان می‌دهد که بت‌ها در ادیان دیگر، مانند ائمه در تشیع، به‌عنوان واسطه‌های تقرب به خدا عمل می‌کنند. این تنوع، که چون رنگین‌کمانی در آسمان ادیان می‌درخشد، با وحدت ذاتی خدا سازگار است.

بخش دوم: نقش مظاهر در تقرب به خدا

بت‌ها و ائمه: واسطه‌های تقرب

در ادیان گوناگون، مظاهر الهی، از بت‌های سنگی در هند و چین تا ائمه در تشیع، چون پلی به سوی خدا عمل می‌کنند. حدیث شریف «إِنَّ الْحُسَيْنَ مِصْبَاحُ الْهُدَى وَسَفِينَةُ النَّجَاةِ» (حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) بر نقش هدایتی ائمه تأکید دارد. بت‌پرستان، با صداقت و اخلاص، از بت‌های خود برای کشف غیب و تقرب به خدا بهره می‌گیرند، در حالی که برخی مدعیان دین‌داری، با سوءاستفاده از نام ائمه، به خشونت و جنایت روی می‌آورند. این مقایسه، که چون آینه‌ای حقیقت را بازتاب می‌دهد، ضرورت اخلاص در دین‌داری را برجسته می‌سازد.

درنگ: بت‌ها و ائمه، به‌عنوان مظاهر الهی، واسطه‌های تقرب به خدا هستند، اما صداقت در استفاده از آن‌ها شرط است.

مهربانی در بت‌پرستی و دین‌داری

در بت‌خانه‌ها، مهربانی، تواضع، و صداقت چون گلی در باغ دین می‌شکفد، در حالی که برخی دین‌داران، با خشونت و عربده‌کشی، به جوهره دین که مهربانی است، آسیب می‌زنند. این تفاوت، که چون سایه و روشن در یک تابلوی نقاشی است، نشان‌دهنده برتری اخلاق بر شعارهای دینی است. بت‌پرستان، با احترام به مظاهر خود، به خدا نزدیک می‌شوند، در حالی که خشونت به نام دین، کفر و گمراهی است.

اشتباه در تمییز مظهر و مُظهر

مشکل اصلی بت‌پرستان، قاطی کردن مظهر (بت) و مُظهر (خدا) است، که ناشی از فقدان تمییز علمی است. این خطا، که چون ابری بر آفتاب حقیقت سایه می‌افکند، در برخی دین‌داران نیز دیده می‌شود که ائمه را به جای خدا می‌پرستند. شعر «دستم نمی‌رسد به بی‌بی / دریاب کنیز مطبخی را» به تلاش برای تقرب به خدا از طریق مظاهر اشاره دارد، اما تأکید می‌کند که این تقرب باید با تمییز علمی همراه باشد.

بخش سوم: نقد خشونت و خرافات در دین

نقد خشونت به نام دین

خشونت به نام دین، مانند قمه‌زنی یا عربده‌کشی، چون خاری در باغ دین است که با جوهره مهربانی آن ناسازگار است. این اعمال، که گاه با سوءاستفاده از نام ائمه انجام می‌شوند، فاقد ارزش دینی‌اند و به گمراهی می‌انجامند. علم دینی، که باید چون مشعلی راه را روشن کند، در تبیین مهربانی به‌عنوان جوهره دین ناکام مانده و نیازمند بازسازی روش‌شناختی است.

درنگ: خشونت به نام دین، مانند قمه‌زنی، با جوهره مهربانی دین ناسازگار است و به گمراهی می‌انجامد.

نقد خدعه و حیله‌گری

خدعه و حیله‌گری در جنگ، که چون سایه‌ای تاریک بر جوانمردی می‌افتد، نشانه ضعف و ناسازگار با دین است. مثال گرگین میلاد در شاهنامه، که با حیله‌گری به پیروزی رسید، فاقد ارزش اخلاقی است، در حالی که جوانمردی امیرالمؤمنین (ع) در جنگ با عبدود، که از کشتن او به دلیل غضب شخصی پرهیز کرد، نمونه‌ای از اخلاص و اخلاق دینی است. این جوانمردی، که چون گوهری در سیره اهل‌بیت می‌درخشد، برتری ایمان بر خدعه را نشان می‌دهد.

نقد روایات غیرمعتبر

بسیاری از روایات، مانند ادعای بی‌احترامی به حضرت زهرا (س) یا احادیثی که خشونت را به اهل‌بیت نسبت می‌دهند، فاقد سند معتبرند و برای تحریک عواطف ساخته شده‌اند. زیارت عاشورا نیز، به دلیل اشکالات سندی و محتوایی، باید با احتیاط خوانده شود. لعن در این زیارت، که باید به دل سیاه شیطان محدود شود، با آیه شریفه أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ (المؤمنون: ۹۷، پناه می‌برم به خدا از وسوسه‌های شیطان‌ها) هم‌خوانی دارد. این نقد، که چون تیغی بر خرافات می‌زند، ضرورت بررسی سندی و تاریخی متون دینی را برجسته می‌سازد.

درنگ: روایات غیرمعتبر و لعن‌های غیراخلاقی در متون دینی، مانند زیارت عاشورا، باید نقد و اصلاح شوند.

نقد دگمی در علم دینی

علم دینی، به دلیل دگمی و خودمحوری، در تبیین صراط مستقیم ناکام مانده است. این نقد، که چون آینه‌ای حقیقت را بازتاب می‌دهد، بر ضرورت بازسازی روش‌شناختی علوم دینی تأکید دارد. آیه شریفه اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (الفاتحة: ۶، ما را به راه راست هدایت کن) بر هدایت عام الهی دلالت دارد که هیچ‌کس را از صراط مستقیم محروم نمی‌سازد.

بخش چهارم: رب و مهربانی

رب: مربی مهربان

رب، که به معنای مربی مهربان است، چون نسیمی لطیف در دل انسان می‌وزد و با خشونت و خدعه ناسازگار است. این مفهوم، که در همه ادیان به‌عنوان مربی حضور دارد، در مظاهر گوناگون چون بت‌ها یا ائمه ظهور می‌یابد. امام حسین (ع)، که با نرمی و مهربانی رفتار می‌کرد، نمونه‌ای از این ربوبیت است که با قلدری و خشونت بیگانه است.

درنگ: رب، به‌عنوان مربی مهربان، با خشونت و خدعه ناسازگار است و در همه ادیان حضور دارد.

هدایت عام الهی

هدایت الهی، که چون جویباری زلال در صراط مستقیم جاری است، همه انسان‌ها را در بر می‌گیرد. آیه شریفه مَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ (الأنفال: ۱۷، چون تیر انداختی، تو نینداختی، بلکه خدا انداخت) بر توحید افعالی و نقش الهی در هدایت تأکید دارد. ائمه، که مبشر و نذیرند، در این هدایت نقش واسطه‌ای دارند.

بخش پنجم: یل الخلقی و وجدان

وجدان: جلودار اخلاق

یل الخلقی، که در وجدان انسانی متجلی است، چون نگهبانی در دروازه نفس، مانع از گناه و خطا می‌شود. وجدان، که صفت فعلی در جان انسان است، انسان را از دروغ و آزار بازمی‌دارد و نشانه سلامت نفس است. این مفهوم، که چون مشعلی در مسیر عرفان عملی می‌درخشد، با خودکنترلی و خودسازی پیوند دارد.

درنگ: وجدان، به‌عنوان جلودار اخلاق در یل الخلقی، انسان را از گناه و خطا بازمی‌دارد.

نقش لقمه حلال در وجدان

لقمه حلال، که چون آبی زلال وجدان را شست‌وشو می‌دهد، به سلامت نفس و تربیت صحیح یاری می‌رساند. مثال شیر مادر بدون وضو، که به سلامت وجدان فرزند کمک می‌کند، نشان‌دهنده پیوند تغذیه و اخلاق است. در مقابل، لقمه حرام، وجدان را کدر کرده و به رفتار غیراخلاقی می‌انجامد.

فقدان وجدان و پیامدهای آن

فقدان وجدان، که چون خاموشی چراغ در شب تاریک است، نشانه نبود یل الخلقی و یل الربی است. انسانی که وجدانش کدر یا مرده است، به سوی گناه و الواتی سوق می‌یابد. این نقد، ضرورت خودسازی و حفظ وجدان را در عرفان عملی برجسته می‌سازد.

بخش ششم: یل الربی و یل الخلقی: دو بال معنوی

دو بال برای پرواز معنوی

یل الربی و یل الخلقی، چون دو بال کبوتری برای پرواز در آسمان معرفت، انسان را به سوی سعادت رهنمون می‌کنند. وجدان، که با لقمه حلال و تربیت صحیح تقویت می‌شود، همراه با معرفت رب، انسان را به کمال می‌رساند. این تعادل، که چون ترازویی دقیق در سلوک معنوی عمل می‌کند، نشانه‌ای از سلامت نفس و ایمان است.

درنگ: یل الربی و یل الخلقی، چون دو بال، انسان را به سوی معرفت و سعادت هدایت می‌کنند.

آزاده بودن و وجدان

آزاده بودن، حتی بدون دین، به معنای داشتن وجدان است که در عرفان عملی ارزشمند است. انسانی که وجدانش او را از بدی بازمی‌دارد، مانند مؤمنی است که با خدا خلوت می‌کند. این اصل، که چون گوهری در فلسفه اخلاق می‌درخشد، بر اهمیت وجدان در همه انسان‌ها تأکید دارد.

بخش هفتم: گفت‌وگوی بین‌ادیانی

تدریس در بت‌خانه: دیالوگ ادیان

تدریس دین در بت‌خانه، که چون پلی میان ادیان است، امکان گفت‌وگوی بین‌ادیانی را با حفظ احترام فراهم می‌کند. این تجربه، که نشان‌دهنده مهربانی و تواضع بت‌پرستان است، بر اهمیت دیالوگ و فهم متقابل در علوم دینی تأکید دارد.

نتیجه‌گیری: بازسازی علم دینی با تأکید بر مهربانی و وجدان

درس‌گفتار جلسه صد و نوزدهم استاد فرزانه قدس‌سره، با کاوش در یل الحقی و یل الخلقی، چارچوبی جامع برای فهم هویت انسانی و معرفت رب ارائه می‌دهد. تأکید بر مهربانی به‌عنوان جوهره دین، نقد خشونت و خرافات، و نقش وجدان به‌عنوان جلودار اخلاق، این درس‌گفتار را به منبعی ارزشمند برای پژوهش در فلسفه اسلامی، عرفان عملی، و علوم دینی بدل می‌سازد. یل الربی و یل الخلقی، چون دو بال معنوی، همراه با لقمه حلال و جوانمردی، راهکارهایی عملی برای دستیابی به سلامت و سعادت ارائه می‌دهند. بازسازی روش‌شناسی علوم دینی، با تکیه بر هدایت عام الهی و نقد روایات غیرمعتبر، گامی ضروری برای احیای حقیقت دین است.

با نظارت صادق خادمی