در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

بدایات 121

متن درس

کتاب مبادی: عرفان عملی در حکمت متعالیه با تأکید بر صفات کمالی

کتاب مبادی: عرفان عملی در حکمت متعالیه با تأکید بر صفات کمالی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه یکصد و بیست و یک)

بخش نخست: خاستگاه صفات کمالی در عرفان عملی و حکمت متعالیه

مقدمه

عرفان عملی، به‌سان دریایی ژرف، راهی است برای سلوک فی‌النفس و نیل به کمالات انسانی که در حکمت متعالیه به‌عنوان یکی از ارکان بنیادین معرفت دینی تبلور یافته است. این بخش، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین مبادی عرفان عملی با تأکید بر صفات کمالی می‌پردازد. صفاتی چون یل‌الربی، یل‌الخلقی، سرعت انتقال، صبوری، کتمان، کنترل زبان، و ترک صفات منفی نظیر ترس، طمع، شهوت، و خشونت، به‌مثابه ستون‌های استواری هستند که سالک را در مسیر کمال هدایت می‌کنند. این صفات، نه‌تنها برای سالکان طریق عرفان، بلکه برای آحاد مردم در راستای زیست متعالی و اخلاقی، ضروری‌اند. این گفتار، با نگاهی نظام‌مند و با بهره‌گیری از تمثیلات معنوی و تحلیل‌های عمیق، چارچوبی علمی و جامع برای فهم و به‌کارگیری این صفات در سلوک فردی و اجتماعی ارائه می‌دهد.

معرفی صفات کمالی ایجابی

صفات یل‌الربی، یل‌الخلقی، و سرعت انتقال، به‌عنوان سه صفت کمالی ایجابی، در زمره مبادی اولیه سلوک عرفانی قرار دارند. این صفات، چونان گوهرهایی درخشان، نفس و جان انسان را تقویت کرده و او را به سوی قله‌های معرفت و کمال رهنمون می‌سازند. یل‌الربی، به‌معنای شجاعت در برابر حقایق الهی، سالک را از تردید و ضعف در برابر معارف متعالی بازمی‌دارد. یل‌الخلقی، نمود فضایل اخلاقی و انسانی است که در تعاملات اجتماعی و معنوی، سالک را به الگویی والا تبدیل می‌کند. سرعت انتقال، چونان نسیمی راهگشا، به توانایی درک سریع و عمیق حقایق اشاره دارد که سالک را در فهم معارف الهی یاری می‌رساند.

درنگ: صفات یل‌الربی، یل‌الخلقی، و سرعت انتقال، به‌سان ستون‌های استوار سلوک، نفس و جان سالک را برای نیل به کمالات معنوی تقویت می‌کنند.

اهمیت صفات کمالی برای سالک

این سه صفت، به دلیل ماهیت ایجابی و تأثیر عمیق بر ساختار وجودی انسان، به‌ویژه برای سالکان طریق عرفان، اهمیتی ویژه دارند. برخلاف صفات بعدی که برای عموم مردم نیز کاربرد دارند، این صفات به‌طور خاص سالک را در مسیر دشوار سلوک فی‌النفس یاری می‌رسانند. یل‌الربی، سالک را از تزلزل در برابر حقایق الهی مصون می‌دارد؛ یل‌الخلقی، او را به زیور اخلاق آراسته می‌سازد؛ و سرعت انتقال، ذهن و قلب او را برای دریافت معارف متعالی آماده می‌کند. این صفات، چونان مشعل‌هایی فروزان، مسیر سلوک را روشن می‌سازند.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با تبیین خاستگاه صفات کمالی در عرفان عملی و حکمت متعالیه، نشان داد که صفات یل‌الربی، یل‌الخلقی، و سرعت انتقال، به‌عنوان مبادی اولیه سلوک، نقشی بنیادین در تقویت نفس و جان انسان ایفا می‌کنند. این صفات، با ماهیت ایجابی خود، سالک را در مسیر کمال یاری می‌رسانند و چارچوبی نظام‌مند برای فهم عرفان عملی ارائه می‌دهند. در ادامه، به بررسی صفات بعدی و نقش آن‌ها در سلوک و زندگی اجتماعی پرداخته خواهد شد.

بخش دوم: صبوری، کتمان، و کنترل زبان: ارکان فضیلت در سلوک و زندگی

مقدمه

صبوری، کتمان، و کنترل زبان، به‌سان سه گوهر هم‌افزا، از صفات کمالی‌اند که نه‌تنها سالک را در مسیر سلوک یاری می‌کنند، بلکه برای آحاد مردم در زیست متعالی و اخلاقی ضروری‌اند. این صفات، چونان ستون‌هایی استوار، شخصیت انسانی را از هرزگی و آشفتگی مصون می‌دارند و به نظم وجودی و اجتماعی منجر می‌شوند. این بخش، با تحلیل این سه صفت و ارتباط تنگاتنگ آن‌ها، به تبیین نقش آن‌ها در حکمت عملی و عرفان می‌پردازد.

صبوری: فضیلت آرامش و طمأنینه

صبوری، به‌معنای تحمل و آرامش در برابر عجله و عصبانیت، چونان نسیمی خنک، وجود انسان را از تندبادهای شتاب‌زدگی مصون می‌دارد. این صفت، سالک و حتی افراد عادی را به انجام امور با طمأنینه و دقت دعوت می‌کند. شتاب در مطالعه، تغذیه، یا رانندگی، چونان تیغی تیز، به نتایج زیان‌بار منجر می‌شود. صبوری، امکان مدیریت زمان و منابع را فراهم می‌آورد و از خطاها و ناکامی‌های ناشی از عجله جلوگیری می‌کند.

درنگ: صبوری، چونان سپری استوار، انسان را از شتاب‌زدگی و خطا مصون می‌دارد و به انجام امور با طمأنینه و دقت رهنمون می‌سازد.

کتمان: حفظ اسرار و حریم

کتمان، به‌معنای حفظ اسرار و پرهیز از افشای بی‌مورد اطلاعات، چونان صندوقچه‌ای گران‌قدر، سرمایه‌های وجودی انسان را محافظت می‌کند. در روزگار کنونی، که حساسیت‌های اجتماعی و امنیتی فزونی یافته، این صفت اهمیتی مضاعف دارد. کتمان، از آشوب و آسیب به فرد و جامعه جلوگیری می‌کند و با تقویت اعتماد و حفظ حریم شخصی، به استحکام روابط انسانی یاری می‌رساند.

درنگ: کتمان، چونان نگهبانی امین، اسرار انسان را حفظ کرده و از آشفتگی اجتماعی و شخصی جلوگیری می‌کند.

کنترل زبان: مدیریت کلام و پرهیز از هرزگی

کنترل زبان، به‌معنای مدیریت کلام و پرهیز از سخنان بیهوده، چونان ترمزی است که ماشین وجود انسان را از سقوط در پرتگاه هرزگی بازمی‌دارد. فقدان این صفت، به هرزگی زبان منجر می‌شود که چونان آبی بر آسفالت، پراکنده و بی‌حاصل است. این صفت، به دلیل تأثیر مستقیم بر روابط اجتماعی و معنوی، از اهمیت بسزایی برخوردار است.

درنگ: کنترل زبان، چونان ترمزی استوار، انسان را از هرزگی کلام و آشفتگی وجودی مصون می‌دارد.

ارتباط تنگاتنگ صبوری، کتمان، و کنترل زبان

این سه صفت، چونان سه شاخه از یک درخت تنومند، به یکدیگر پیوند خورده‌اند. فقدان هر یک، به بی‌ارزشی و هرزگی وجودی انسان منجر می‌شود. صبوری، زمینه‌ساز کتمان است، زیرا تحمل و آرامش، فرد را از شتاب در افشای اسرار بازمی‌دارد. کتمان، به نوبه خود، به کنترل زبان وابسته است، زیرا حفظ اسرار بدون مدیریت کلام ممکن نیست. این پیوند، نظامی منسجم از فضایل اخلاقی را شکل می‌دهد که به تقویت شخصیت انسانی یاری می‌رساند.

تمثیل صندوق امانات

انسان فاقد صبوری، کتمان، و کنترل زبان، چونان آبی است که بر آسفالت ریخته شده و به هدر می‌رود. این تمثیل، سرمایه وجودی انسان را به گوهری گران‌قدر تشبیه می‌کند که بدون این سه صفت، پراکنده و تباه می‌شود. صندوق امانات، نمادی از حفظ این سرمایه‌هاست که با صبوری، کتمان، و کنترل زبان، از گزند آسیب‌ها مصون می‌ماند.

پیامدهای فقدان این صفات

فردی که از صبوری، کتمان، و کنترل زبان بی‌بهره است، نه به مقام عرفان می‌رسد و نه به کمال انسانی دست می‌یابد. چنین فردی، چونان موجودی سبک‌مغز، در گرداب بیهودگی گرفتار می‌شود. این صفات، به‌سان شروطی لازم، سالک را از پرتگاه‌های اخلاقی و اجتماعی نجات می‌دهند.

درنگ: فقدان صبوری، کتمان، و کنترل زبان، انسان را از نیل به کمال انسانی و عرفانی بازمی‌دارد و به هرزگی وجودی منجر می‌شود.

تفسیر عبارت «کلما جاوز الاثنین شاع»

عبارت «کلما جاوز الاثنین شاع»، چونان هشداری حکیمانه، بر اهمیت حفظ اسرار تأکید دارد. این عبارت، به معنای شیوع راز پس از افشای آن از زبان فرد است، نه لزوماً انتقال به بیش از دو نفر. «اثنین» در اینجا به ثنایا، یعنی دندان‌ها، اشاره دارد که نشان‌دهنده خروج کلام از دهان است. هر کلامی که از زبان خارج شود، دیگر راز نیست و می‌تواند به آشفتگی و آسیب منجر گردد.

درنگ: هر کلامی که از زبان خارج شود، چونان رازی فاش‌شده، به شیوع و آشفتگی منجر می‌گردد.

مثال عملی از کتمان

یکی از عالمان دینی، در سفری به لبنان، به دلیل شرایط حساس امنیتی، حتی در برابر نزدیکان خود کتمان را رعایت می‌کرد. این عالم، با آگاهی از مخاطرات افشای اسرار، حتی در برابر همسر خود از بیان برخی امور پرهیز داشت تا از آسیب‌های احتمالی جلوگیری کند. این نمونه، چونان آیینه‌ای روشن، کاربرد عملی کتمان را در حفظ امنیت و آرامش نشان می‌دهد.

استر ذهابک و ذهبک و مذهبک

این اصل حکیمانه، چونان مشعلی راهنما، بر لزوم پنهان نگه‌داشتن امور شخصی، مالی، و اعتقادی تأکید دارد. حفظ این سه حوزه، از افشای بی‌مورد اطلاعات جلوگیری کرده و حریم خصوصی انسان را مصون می‌دارد.

درنگ: پنهان نگه‌داشتن امور شخصی، مالی، و اعتقادی، چونان سپری است که انسان را از آسیب‌های اجتماعی و معنوی حفظ می‌کند.

پیامدهای افشاگری بی‌مورد

فردی که کتمان را رعایت نکند، چونان میکروبی زیان‌بار، به خود و دیگران آسیب می‌رساند. افشاگری بی‌مورد، به آشفتگی زندگی فردی و اجتماعی منجر می‌شود و هستی انسان را به خطر می‌اندازد.

تمثیل ماشین بدون ترمز

انسان بدون کنترل زبان، چونان ماشینی بدون ترمز است که به سوی فاجعه می‌تازد. این تمثیل، بر اهمیت مدیریت کلام و تأثیر آن بر حفظ نظم وجودی و اجتماعی تأکید دارد.

درنگ: کنترل زبان، چونان ترمزی است که انسان را از سقوط در پرتگاه آشفتگی و فاجعه بازمی‌دارد.

ناموس کلام و اسرار الهی

فردی که اسرار دیگران را حفظ نمی‌کند، نمی‌تواند حافظ اسرار الهی باشد. امانت‌داری در امور انسانی، چونان پلی است که سالک را به امانت‌داری در برابر معارف الهی رهنمون می‌سازد.

درنگ: امانت‌داری در اسرار انسانی، شرط لازم برای نیل به امانت‌داری در اسرار الهی است.

تقیه و ارتباط آن با کتمان

تقیه، به‌معنای کنترل زبان و حفظ اسرار در شرایط حساس، چونان شاخه‌ای از درخت کتمان، از افشای بی‌مورد اطلاعات جلوگیری می‌کند. این استراتژی دینی، با کتمان و کنترل زبان هم‌راستا بوده و به حفظ امنیت و آرامش یاری می‌رساند.

نقش بیکاری در هرزگی زبان

افراد بیکار، به دلیل فقدان مشغله هدفمند، بیشتر به هرزگی زبان و افشاگری بی‌مورد دچار می‌شوند. اشتغال و فعالیت سازنده، چونان سپری محافظ، انسان را از این آسیب مصون می‌دارد.

درنگ: اشتغال هدفمند، انسان را از هرزگی زبان و افشاگری بی‌مورد مصون می‌دارد.

رفتارهای ناپسند در روابط شخصی

افرادی که در روابط شخصی ضعیف‌اند، با افشاگری و سخنان بی‌مورد، در پی جبران کمبودهای خود برمی‌آیند. این رفتار، ناشی از ضعف‌های روان‌شناختی و اخلاقی است که با صبوری و کتمان قابل اصلاح است.

اهمیت صبوری در تکمیل امور

فقدان صبوری، به انجام ناقص کارها و عدم تمرکز منجر می‌شود. صبوری، چونان کلیدی طلایی، امکان تمرکز و تکمیل امور را فراهم می‌آورد.

پیامدهای فقدان کتمان

عدم کتمان، چونان طوفانی ویرانگر، به آشفتگی زندگی فرد و دیگران منجر می‌شود. این صفت، به دلیل تأثیر مستقیم بر نظم اجتماعی و شخصی، از اهمیت بسزایی برخوردار است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تبیین صبوری، کتمان، و کنترل زبان، نشان داد که این سه صفت، چونان ستون‌های استوار، انسان را از هرزگی و آشفتگی مصون می‌دارند. ارتباط تنگاتنگ این صفات، نظامی منسجم از فضایل اخلاقی را شکل می‌دهد که نه‌تنها برای سالکان، بلکه برای عموم مردم ضروری است. تمثیلات صندوق امانات و ماشین بدون ترمز، اهمیت حفظ اسرار و مدیریت کلام را برجسته می‌سازند. علم دینی، با تأکید بر این صفات، به تقویت معرفت و نظم وجودی یاری می‌رساند.

بخش سوم: ترک صفات منفی: موانع سلوک و کمال انسانی

مقدمه

ترک صفات منفی، چونان زدودن غبار از آیینه وجود، شرط لازم برای نیل به کمالات انسانی و عرفانی است. صفاتی نظیر ترس، طمع، شهوت، و خشونت، به‌سان موانعی سترگ، مسیر سلوک را ناهموار می‌سازند. این بخش، با تحلیل این صفات و نقش آن‌ها در سلوک، به تبیین ضرورت ترک آن‌ها می‌پردازد.

ترک ترس: شجاعت در برابر موانع

ترس، به‌ویژه بزدلی، چونان سایه‌ای تاریک، بسیاری از گناهان را رقم می‌زند. این صفت، سالک را از تصمیم‌گیری‌های شجاعانه و حرکت در مسیر کمال بازمی‌دارد. ترک ترس، چونان گامی استوار، سالک را به سوی آزادی وجودی رهنمون می‌سازد.

درنگ: ترک ترس، چونان کلیدی برای گشودن قفل‌های وجودی، سالک را به شجاعت و کمال رهنمون می‌سازد.

ترک طمع: رهایی از وابستگی‌ها

طمع، چونان زنجیری سنگین، انسان را به دنیا، دیگران، و حتی حق تعالی وابسته می‌سازد. ترک طمع، به‌معنای رهایی از حرص به مال، مقام، و حتی معارف الهی، سالک را به سوی بی‌نیازی و قناعت هدایت می‌کند.

درنگ: ترک طمع، چونان بال‌هایی سبک، سالک را از وابستگی‌های مادی و معنوی رها می‌سازد.

ترک شهوت و حب نفس

شهوت و حب نفس، چونان دام‌هایی فریبنده، نفس اماره را تقویت کرده و سالک را از مسیر کمال دور می‌کنند. ترک این صفات، به‌سان زدودن حجاب از قلب، امکان دریافت نور الهی را فراهم می‌آورد.

درنگ: ترک شهوت و حب نفس، چونان کلیدی برای گشودن درهای قلب، سالک را به سوی نور الهی هدایت می‌کند.

ترک خشونت: پرهیز از کفر وجودی

خشونت، چونان آتشی سوزان، از ترس، طمع، و شهوت سرچشمه می‌گیرد و انسان را از کمال انسانی دور می‌سازد. این صفت، به کفر نزدیک است و با عقل و دین ناسازگار است. ترک خشونت، با تمرین و خودسازی، سالک را به سوی آرامش و حکمت رهنمون می‌سازد.

درنگ: خشونت، چونان آتشی ویرانگر، از کمال انسانی دور می‌کند و ترک آن، سالک را به سوی حکمت و آرامش هدایت می‌سازد.

تفاوت بیماری و گناه

بیماری، چونان ضعف اعصاب، از گناه متمایز است و نیازمند درمان است. این تمایز، بر لزوم توجه به جنبه‌های روانی و اخلاقی در فرآیند سلوک تأکید دارد.

تفاوت خشونت و بیماری

خشونت، از بیماری متمایز است و با خودسازی و تمرین قابل کنترل است. انسان باید با آگاهی و تلاش، این صفت را از وجود خود حذف کند.

لزوم خودسازی در سلوک

خودسازی، چونان سفری درونی، سالک را به سوی کنترل خویشتن و حذف صفات منفی هدایت می‌کند. این فرآیند، نیازمند تمرین مداوم و خودآگاهی است.

درنگ: خودسازی، چونان سفری درونی، سالک را به سوی کنترل خویشتن و حذف صفات منفی رهنمون می‌سازد.

انتقاد از خشونت در برخی جوامع

برخی جوامع، به دلیل تعصب و جهل، به خشونت گرایش دارند که با حکمت و عرفان ناسازگار است. علم دینی باید با تأکید بر عقلانیت و حکمت، این انحرافات را اصلاح کند.

تمرین و ارزیابی صفات

سالک باید این صفات را در خود تمرین کرده و میزان برخورداری از آن‌ها را ارزیابی کند. این تمرین، چونان آیینه‌ای روشن، نقاط ضعف و قوت او را نمایان می‌سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین ضرورت ترک صفات منفی نظیر ترس، طمع، شهوت، و خشونت، نشان داد که این صفات، چونان موانعی سترگ، مسیر سلوک را ناهموار می‌سازند. ترک این صفات، با خودسازی و تمرین، سالک را به سوی کمال انسانی و عرفانی هدایت می‌کند. تمایز میان بیماری و گناه، و همچنین خشونت و بیماری، بر لزوم توجه به جنبه‌های مختلف وجودی انسان تأکید دارد. علم دینی، با نقد عقلانی و تأکید بر حکمت، به اصلاح انحرافات و تقویت معرفت دینی یاری می‌رساند.

نتیجه‌گیری کلی

این کتاب، با بازنمایی درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین مبادی عرفان عملی در حکمت متعالیه با تأکید بر ده صفت کمالی پرداخت. صفات یل‌الربی، یل‌الخلقی، و سرعت انتقال، چونان ستون‌های اولیه سلوک، سالک را در مسیر معرفت الهی تقویت می‌کنند. صبوری، کتمان، و کنترل زبان، به‌سان گوهرهایی هم‌افزا، انسان را از هرزگی و آشفتگی مصون می‌دارند و برای عموم مردم نیز ضروری‌اند. ترک ترس، طمع، شهوت، و خشونت، چونان زدودن غبار از آیینه وجود، مسیر کمال را هموار می‌سازد. تمثیلات صندوق امانات و ماشین بدون ترمز، اهمیت حفظ اسرار و مدیریت کلام را برجسته می‌کنند. علم دینی، با تأکید بر عقلانیت و حکمت، باید به تقویت این صفات و اصلاح انحرافات بپردازد. این گفتار، سالک و افراد عادی را به تمرین مداوم و خودآگاهی در مسیر کمال دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی