متن درس
مبادی حکمت عملی و نظری در بستر جامعهشناسی دین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه یکصد و بیست و نهم)
مقدمه
این نوشتار، با تأمل در مبادی حکمت عملی و نظری در بستر جامعهشناسی دین، به کاوش در مفاهیم بنیادین دین، جایگاه آن در زندگی فردی و اجتماعی، و چالشهای پیشروی آن میپردازد. دین، بهمثابه روشی برای زیستن، نهتنها در ساحت فردی، بلکه در عرصه اجتماعی و عرفی نیز نقشی محوری دارد. این بررسی، با تأکید بر آزادی، عقلانیت، و پالایش دین از خرافات، چارچوبی معرفتی برای فهم دقیقتر دین در پرتو حکمت نظری و عملی ارائه میدهد. متن حاضر، با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و تحلیلهای عمیق، تلاش دارد تا دین را بهعنوان یک نظام جامع برای سلامت و سعادت بشری معرفی کند، در حالی که از تحمیلات غیرعقلانی و خشونتآمیز پرهیز مینماید. ساختار این نوشتار، با تقسیمبندی موضوعات به بخشهای منسجم، مفاهیم را بهگونهای روشن و علمی برای مخاطبان متخصص ارائه میدهد.
بخش نخست: مفاهیم بنیادین در جامعهشناسی دین
پنج واژه عام بشری
خدا، جهان، حیوان، انسان، و دین، چونان ستونهای استوار معرفت بشری، مفاهیمی جهانشمولاند که چارچوب فهم هستی و جایگاه انسان در آن را شکل میدهند. دین، در این میان، بهمثابه پلی میان انسان و حقیقت هستی، نقشی کلیدی در هویتبخشی به فرد و جامعه ایفا میکند. این واژگان، چونان کلیدهایی برای گشودن درهای معرفت، در تمامی فرهنگها و تمدنها حضوری پررنگ دارند.
| درنگ: خدا، جهان، حیوان، انسان، و دین، مفاهیم بنیادینیاند که چارچوب معرفت بشری را تشکیل میدهند و دین، نقشی محوری در هویتبخشی به انسان دارد. |
این تقسیمبندی، نشاندهنده جامعیت دین در کنار سایر عناصر بنیادین است. دین، بهعنوان روش زندگی، نهتنها به ساحت معنوی، بلکه به ابعاد اجتماعی و عقلانی زندگی نیز مرتبط است.
آلودگی دین به خرافات
دین، چونان میوهای رسیده بر شاخسار معرفت، گاه به خرافات آلوده شده و بخش عمده آن از جوهره اصلی خود تهی گشته است. جداسازی این گندیدگیها، نیازمند شناخت دقیق جوهره دین است، گویی که باغبانی ماهر، شاخههای خشکیده را از درخت جدا میکند تا حیات آن را حفظ نماید. خرافات، چونان علفهای هرز، رشد معرفت دینی را مختل کرده و نیازمند پالایشی عقلانی و علمی است.
برخی باورها، مانند بخشش گناهان بزرگ با گریهای اندک، چونان سایهای گمراهکننده، با عدالت الهی ناسازگارند. این باورها، که گاه به عالمان بزرگ نسبت داده شدهاند، از حقیقت دین دورند و به تحریف آن منجر شدهاند. برای مثال، این باور که گناهانی به بزرگی گناهان تاریخی با اشکی ناچیز بخشیده میشود، با عدل الهی و حکمت دینی ناسازگار است و بهمثابه ظلمی به علم و معرفت دینی است.
| درنگ: خرافات، چونان علفهای هرز، جوهره دین را مخدوش کرده و پالایش آن، نیازمند شناخت دقیق و عقلانی حقیقت دین است. |
جمعبندی بخش نخست
این بخش، با معرفی پنج واژه عام بشری، بر جایگاه دین بهعنوان یکی از مفاهیم بنیادین تأکید کرد. دین، بهمثابه روشی برای زیستن، از خرافات آسیب دیده و نیازمند پالایش است. این پالایش، با شناخت دقیق جوهره دین و پرهیز از تحریفات، راه را برای فهمی عقلانی و عمیق از دین هموار میسازد.
بخش دوم: دین بهمثابه روش زندگی
تعریف دین و ابعاد آن
دین، چونان راهنمایی در مسیر زندگی، روش و منشی است که هم در ساحت فردی و هم در عرصه اجتماعی تجلی مییابد. این روش، گاه ریشه در وحی الهی دارد و گاه از عقل بشری سرچشمه میگیرد. دین، چه الهی باشد و چه انسانی، چونان جویباری زلال، انسان را به سوی سلامت و سعادت هدایت میکند. این تعریف، دین را بهعنوان یک نظام جامع معرفی میکند که فراتر از احکام شرعی، تمامی ابعاد زندگی را در بر میگیرد.
قرآن کریم، در آیهای روشن، دین را بهمثابه تعهدی معنوی و عملی معرفی میکند:
إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَىٰٓ أَجَلٍ مُّسَمًّى فَٱكْتُبُوهُ
و هرگاه به یکدیگر وامی تا سررسید معین دادید، آن را بنویسید (سوره البقره، آیه ۲۸۲).
این آیه، دین را به تعهدی تشبیه میکند که انسان نسبت به اعتقادات و اعمال خود دارد و باید به آن پایبند باشد. واژه «الدِّین» در قرآن کریم، در ۶۲ مورد به کار رفته و گاه به معنای تعهد الهی و گاه به معنای روش زندگی است، که نشاندهنده جامعیت این مفهوم است.
| درنگ: دین، روش و منشی برای زندگی است که در ساحت فردی و اجتماعی، با تعهد به اعتقادات و اعمال، انسان را به سوی سلامت هدایت میکند. |
الهی یا انسانی بودن دین
آیا انسان ملزم است دینی الهی را برگزیند یا میتواند به هر دینی که سالم تشخیص دهد پایبند باشد؟ این پرسش، چونان چراغی در تاریکی، به بحثهای عمیق فلسفی و کلامی درباره الزام دینی راه میبرد. قرآن کریم، در این باره میفرماید:
إِنَّ ٱللَّهَ ٱصْطَفَىٰ لَكُمُ ٱلدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ
خداوند دین را برای شما برگزیده است، پس نمیرید مگر اینکه مسلمان باشید (سوره البقره، آیه ۱۳۲).
این آیه، بر گزینش الهی دین و ضرورت پایبندی به اسلام تأکید دارد، گویی که انسان را به سوی مسیری الهی دعوت میکند که سلامت و سعادت او را تضمین مینماید. با این حال، پرسش از آزادی در انتخاب دین همچنان باقی است.
آزادی در انتخاب دین
قرآن کریم، در آیهای دیگر، بر آزادی انسان در انتخاب دین تأکید میورزد:
لَآ إِكْرَاهَ فِى ٱلدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ ٱلرُّشْدُ مِنَ ٱلْغَىِّ
در دین هیچ اکراهی نیست، زیرا راه رشد از گمراهی آشکار شده است (سوره البقره، آیه ۲۵۶).
این آیه، چونان دری باز به سوی آزادی، نشان میدهد که انسان در انتخاب دین آزاد است. تفسیر واژه «آل» در این آیه، دو معنا را در بر میگیرد: نخست، به معنای جنس، که آزادی در انتخاب هر دین سالم را تأیید میکند؛ و دوم، به معنای عهد، که بر آزادی در عمل به دین الهی تأکید دارد. این آزادی، چونان بالی برای پرواز انسان، او را از اجبار و تحمیل رها میسازد.
| درنگ: آزادی در انتخاب دین، اصلی بنیادین است که انسان را از اجبار و تحمیل در دینداری رها میسازد. |
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تبیین دین بهمثابه روش زندگی، بر جامعیت آن در ساحت فردی و اجتماعی تأکید کرد. دین، چه الهی باشد و چه انسانی، تعهدی است که انسان را به سوی سلامت و سعادت هدایت میکند. آیات قرآن کریم، با تأکید بر آزادی در انتخاب دین و پرهیز از اجبار، چارچوبی عقلانی و انسانی برای دینداری ارائه میدهند.
بخش سوم: حکمت نظری و عملی در دین
حکمت نظری: رشد و گمراهی
حکمت نظری، چونان چراغی در مسیر معرفت، رشد را از گمراهی متمایز میسازد. آیه لَآ إِكْرَاهَ فِى ٱلدِّينِ، با تأکید بر اینکه «راه رشد از گمراهی آشکار شده است»، نشاندهنده بُعد نظری دین است که انسان را به سوی شناخت حقیقت دعوت میکند. این حکمت، چونان نقشهای دقیق، انسان را در مسیر فهم حقیقت هدایت میکند.
حکمت عملی: پرهیز از اجبار
حکمت عملی، که در فقدان اکراه در دین متجلی است، انسان را از تحمیل و زورگویی در دینداری بازمیدارد. قرآن کریم میفرماید:
وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى ٱلدِّينِ مِنْ حَرَجٍ
و [خدا] در دین برای شما هیچ سختی قرار نداده است (سوره الحج، آیه ۷۸).
این آیه، چونان نسیمی ملایم، بر آسانی و عدم اجبار در دین تأکید دارد. اجبار، چونان قفسی تنگ، با روح دین که مبتنی بر آزادی و محبت است ناسازگار است.
| درنگ: حکمت عملی در دین، با پرهیز از اجبار و تأکید بر آسانی، انسان را به سوی دینداری آزادانه هدایت میکند. |
اخلاص در دینداری
اخلاص، چونان گوهری درخشان در دل دین، آن را از آلودگیها پاک میسازد. قرآن کریم میفرماید:
وَٱدْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ
و او را با اخلاص در دین بخوانید (سوره غافر، آیه ۶۵).
اخلاص، جوهره دینداری است که انسان را به سوی نیت پاک و عمل صالح هدایت میکند. دینداری خالص، از خرافات و تحریفات به دور است و به سعادت حقیقی میانجامد.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تبیین حکمت نظری و عملی در دین، نشان داد که دین، با تأکید بر رشد، آزادی، و اخلاص، انسان را به سوی معرفت و سعادت هدایت میکند. آیات قرآن کریم، با پرهیز از اجبار و تأکید بر آسانی، چارچوبی عقلانی و انسانی برای دینداری ارائه میدهند.
بخش چهارم: معروف و منکر در بستر اجتماعی
ماهیت اجتماعی معروف و منکر
معروف و منکر، چونان دو سوی یک ترازوی اجتماعی، اموری عرفی و وابسته به فرهنگ و زماناند. این مفاهیم، به دین وابسته نیستند، بلکه در بستر عرف جمعی معنا مییابند. برای مثال، برهنه شدن در خیابان منکر است، اما در استخر معروف. این نسبیت، چونان جویباری که به فراخور زمین شکل میگیرد، نشاندهنده وابستگی معروف و منکر به عرف اجتماعی است.
| درنگ: معروف و منکر، اموری عرفی و اجتماعیاند که وابسته به زمان و مکاناند و نباید با تحمیلات دینی خلط شوند. |
امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر، چونان تذکری ملایم، باید با نرمی و بدون خشونت انجام شود. قرآن کریم، با تأکید بر عدم اجبار در دین، هرگونه تحمیل و خشونت را نفی میکند. برای مثال، تذکر به فردی که دیوار مسجد را آلوده میکند، کافی است و پیگیری بیش از حد، به درگیری و خشونت میانجامد. این اصل، بر ضرورت مهربانی و پرهیز از زورگویی در دینداری تأکید دارد.
نقد تحمیلات فقهی
برخی برداشتهای فقهی که به اجبار و خشونت منجر میشوند، چونان زنجیرهایی بر پای دین، با روح آن ناسازگارند. تحمیل احکام، مانند اجبار به خواندن نماز، نهتنها ایمان را تقویت نمیکند، بلکه به مقاومت و دوری از دین میانجامد. تشویق، چونان بذری در خاک حاصلخیز، مؤثرتر از اجبار است و به تقویت ایمان کمک میکند.
| درنگ: امر به معروف و نهی از منکر، باید با نرمی و بدون خشونت انجام شود و تحمیلات فقهی، با روح دین ناسازگار است. |
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تبیین ماهیت اجتماعی معروف و منکر، بر ضرورت پرهیز از تحمیلات دینی و خشونت در امر به معروف تأکید کرد. معروف و منکر، اموری عرفیاند که باید با نرمی و مهربانی تذکر داده شوند تا به تقویت ایمان و انسجام اجتماعی منجر گردند.
بخش پنجم: نقد علم دینی و چالشهای آن
آلودگی علم دینی به خرافات
علم دینی، چونان درختی که گاه به آفات گرفتار شده، در گذشته به دلیل محدودیتهای علمی و اجتماعی، به خرافات آلوده گشته است. این آلودگی، چونان سایهای سنگین، بر جوهره دین اثر گذاشته و نیازمند نقدی عقلانی است. با این حال، این نقد باید با احترام به عالمان پیشین انجام شود، گویی که باغبانی با دقت، شاخههای بیمار را اصلاح میکند بدون آنکه به ریشه درخت آسیب رساند.
| درنگ: علم دینی، به دلیل آلودگی به خرافات، نیازمند نقد عقلانی است، اما این نقد باید با احترام به عالمان پیشین انجام شود. |
مهربانی در دینداری
دینداری، چونان جویباری زلال، باید با مهربانی و محبت همراه باشد، نه با دیکتاتوری و زورگویی. تجربههای عملی، مانند رفتار مهربانانه با زندانیان و گوش دادن به مشکلاتشان، نشاندهنده تأثیر مثبت محبت در دینداری است. این رویکرد، با اصل قرآنی عدم وجود سختی در دین همخوانی دارد و به جلب قلوب و تقویت ایمان منجر میشود.
نقد تاریخی علم دینی
علم دینی در گذشته، به دلیل محدودیتهای زمانی و اجتماعی، گاه به خطا رفته است. با این حال، عالمان پیشین، با وجود محدودیتها، چونان ستارگانی در آسمان معرفت درخشیدهاند. نقد این خطاها، با حفظ احترام به جایگاه آنها، راه را برای اصلاح علم دینی هموار میسازد.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با نقد آلودگی علم دینی به خرافات و تأکید بر مهربانی در دینداری، بر ضرورت اصلاح عقلانی علم دینی تأکید کرد. این اصلاح، با احترام به عالمان پیشین و بهرهگیری از محبت و همدلی، به تقویت ایمان و انسجام اجتماعی کمک میکند.
بخش ششم: دین و سلامت
اسلام به معنای سلامت
اسلام، چونان گوهری درخشان، به معنای سلامت و سعادت است، نه تسلیم محض. قرآن کریم میفرماید:
إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلْإِسْلَٰمُ
همانا دین نزد خدا اسلام است (سوره آلعمران، آیه ۱۹).
این آیه، اسلام را بهعنوان روشی برای زندگی سالم و سعادتمند معرفی میکند. سلامت، چونان ریشهای استوار، جوهره دین را تشکیل میدهد و انسان را به سوی سعادت هدایت میکند.
| درنگ: اسلام، به معنای سلامت و سعادت است و دین را بهعنوان روشی برای زندگی سالم معرفی میکند. |
دین حنیف
دین حنیف، چونان جویباری زلال، از خشونت و اجبار به دور است. قرآن کریم میفرماید:
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا
پس روی خود را به سوی دین حنیف کن (سوره الروم، آیه ۳۰).
این آیه، بر خلوص و سلامت در دینداری تأکید دارد و هرگونه اکراه و خشونت را نفی میکند.
نقد مبارزه با فتنه
ایده مبارزه با همه ادیان برای حذف فتنه، چونان طرحی غیرواقعی، با عقل و واقعیتهای اجتماعی ناسازگار است. قرآن کریم میفرماید:
وَقَٰتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ ٱلدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ
و با آنها بجنگید تا فتنهای باقی نماند و دین همه برای خدا باشد (سوره الأنفال، آیه ۳۹).
این آیه، بر حفظ دین از فتنهها تأکید دارد، اما تحقق کامل آن در زمین، به دلیل تنوع ادیان، دشوار است. ایده حذف همه برای یکسانسازی دین، غیرعملی و ناسازگار با حکمت الهی است.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، با تبیین اسلام بهمثابه سلامت و دین حنیف، بر خلوص و پرهیز از خشونت در دینداری تأکید کرد. نقد ایدههای افراطی، مانند مبارزه برای یکسانسازی دین، نشاندهنده ضرورت هماهنگی دین با عقلانیت و واقعیتهای اجتماعی است.
بخش هفتم: نقد خشونت و ترویج مهربانی
پرهیز از خشونت در امر به معروف
امر به معروف و نهی از منکر، چونان نسیمی ملایم، باید با تذکر ساده و بدون خشونت انجام شود. پیگیری بیش از حد، به درگیری و خونریزی میانجامد و با روح دین ناسازگار است. تجربههای عملی، مانند تذکر به فردی که دیوار مسجد را آلوده میکند، نشان میدهد که نرمی و مهربانی، مؤثرتر از خشونت است.
| درنگ: امر به معروف و نهی از منکر، باید با نرمی و بدون خشونت انجام شود تا با روح دین همخوانی داشته باشد. |
تشویق به جای اجبار
تشویق به دینداری، چونان بذری در خاک حاصلخیز، مؤثرتر از اجبار است. برای مثال، تشویق کودکان به انجام واجبات دینی با محبت، به جای تحمیل، به تقویت ایمان آنها کمک میکند. این روش، با اصل قرآنی عدم وجود سختی در دین همخوانی دارد.
تجربه عملی در زندان
رفتار مهربانانه با زندانیان، مانند نشستن کنار آنها و گوش دادن به مشکلاتشان، نمونهای از دینداری عملی و انسانی است. این تجربه، نشاندهنده تأثیر مثبت محبت و همدلی در تقویت ایمان و اصلاح جامعه است. چنین رویکردی، با اصل قرآنی وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى ٱلدِّينِ مِنْ حَرَجٍ همخوان است.
جمعبندی بخش هفتم
این بخش، با تأکید بر پرهیز از خشونت و ترویج مهربانی در دینداری، نشان داد که امر به معروف و نهی از منکر باید با نرمی و محبت انجام شود. تشویق و همدلی، بهعنوان روشهای مؤثر دینداری، به تقویت ایمان و انسجام اجتماعی کمک میکنند.
جمعبندی
این نوشتار، با کاوش در مبادی حکمت عملی و نظری در بستر جامعهشناسی دین، نشان داد که دین، بهمثابه روشی برای زیستن، نقشی محوری در هدایت انسان به سوی سلامت و سعادت دارد. پنج واژه عام بشری، چارچوبی مفهومی برای فهم جایگاه دین ارائه میدهند، در حالی که پالایش دین از خرافات، ضرورت شناخت دقیق جوهره آن را برجسته میسازد. آیات قرآن کریم، با تأکید بر آزادی، عقلانیت، و پرهیز از اجبار، چارچوبی عقلانی و انسانی برای دینداری ارائه میدهند. معروف و منکر، بهعنوان اموری عرفی و اجتماعی، باید با نرمی و بدون خشونت تذکر داده شوند. علم دینی، با وجود آلودگی به خرافات در گذشته، نیازمند نقد عقلانی است، اما این نقد باید با احترام به عالمان پیشین انجام شود. دینداری مهربانانه و تشویقی، به جای اجبار و خشونت، به تقویت ایمان و خلق جامعهای عادل و سالم کمک میکند. این بررسی، با پیوند به اصول حکمت نظری و عملی، راهنمایی برای توسعه معرفت دینی پویا و عقلانی ارائه میدهد.
| با نظارت صادق خادمی |