متن درس
جلسات دورهمی: کاوش در پیوند فیزیک، فلسفه و علوم دینی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه چهاردهم)
دیباچه
این نوشتار، بازتابی از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره است که در جلسهای در تاریخ سوم تیرماه 1391، به کاوش در مفاهیم عمیق پیوند میان فیزیک، فلسفه و علوم دینی پرداخته است. محتوای این جلسه، با نگاهی نوین به نسبیت مفاهیم ماده و مجرد، نقد فلسفه سنتی، و تأکید بر نقش ابزارهای صنعتی در فهم حقایق متافیزیکی، دریچهای نو به سوی درک همافزای علم و دین میگشاید. این متن، با حفظ تمامی جزئیات و نکات اصلی، به زبانی فصیح و متین بازنویسی شده تا برای پژوهشگران و جویندگان حقیقت، راهنمایی جامع و روشنگر باشد. با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و تبیینهای عالمانه، این نوشتار میکوشد تا پلی میان علوم تجربی و معارف الهی برقرار سازد.
بخش نخست: نسبیت در شناخت موجودیتها
عدم ادعای حصر در علوم تجربی
استاد فرزانه قدسسره در این درسگفتار، با ژرفنگری به این حقیقت اشاره دارند که هیچ دانشمندی در عصر حاضر ادعای شناخت کامل و حصری از موجودیتهایی چون ماده، انرژی یا عملکرد آنها ندارد. دانشمندان در چارچوبی نسبی عمل میکنند، یافتههای خود را بهعنوان بخشی از حقیقت میپذیرند و از ادعای قطعیت و جامعیت پرهیز دارند. این دیدگاه، همانند نسیمی که شاخسار درختان را به رقص میآورد، نشان از پویایی و انعطاف علم تجربی دارد که در برابر کشفیات جدید، درهای خود را گشوده نگه میدارد.
درنگ: علم تجربی در چارچوب نسبیت عمل میکند و هیچ دانشمندی ادعای حصر در شناخت ماده یا انرژی ندارد. این انعطاف، دریچهای به سوی پذیرش حقایق جدید میگشاید.
این رویکرد با کلام الهی در قرآن کریم همسو است:
وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا
«و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است» (سوره إسراء، آیه ۸۵).
این آیه، چون چراغی در تاریکی، محدودیت دانش بشری را نمایان میسازد و بر ضرورت فروتنی در برابر عظمت آفرینش تأکید میورزد.
نسبیت در تعریف موجودات
استاد با تمثیلی از ذرات بنیادی چون الکترون و نوترون، بر نسبیت در تعریف مفاهیمی چون ماده، انرژی، سلول، میکروب و ویروس تأکید میورزند. هیچ دانشمندی ادعا نمیکند که این تعاریف، تنها حقیقت موجودند؛ بلکه این مفاهیم، چون قطراتی از اقیانوس بیکران حقیقت، بخشی از واقعیت را نشان میدهند. این دیدگاه، از جزمگرایی در علم پرهیز کرده و راه را برای اکتشافات نوین هموار میسازد.
درنگ: مفاهیم ماده و انرژی نسبیاند و هیچ تعریف قطعی و نهایی از آنها وجود ندارد، که این امر به پویایی علم و پذیرش نوآوریها میانجامد.
این نگاه با کلام نورانی قرآن کریم همراستاست:
قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ
«بگو: در زمین سیر کنید و ببینید چگونه آفرینش را آغاز کرد» (سوره عنکبوت، آیه ۲۰).
این آیه، دعوتی است به سیر در آفاق و تأمل در چگونگی خلقت، که پویایی علم را تأیید میکند.
بخش دوم: پویایی علم و ابعاد جدید
توسعه ابعاد در فیزیک
استاد به تکامل مفهوم ابعاد در فیزیک اشاره دارند؛ از سه بعد سنتی که زمانی تنها حقیقت پنداشته میشد، تا بعد چهارم (زمان) که با تلاشهای دانشمندانی چون انیشتین به رسمیت شناخته شد. احتمال وجود ابعاد پنجم و ششم نیز، در صورت اثبات، پذیرفته خواهد شد. این پویایی، چون رودی خروشان، نشان از جریان مداوم علم به سوی افقهای نو دارد.
درنگ: علم فیزیک با پذیرش ابعاد جدید، انعطاف خود را در برابر کشفیات نوین نشان میدهد و از حصر در مفاهیم پیشین پرهیز میکند.
این دیدگاه با آیهای از قرآن کریم همسو است:
وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ
«و آسمان را با قدرت خود بنا کردیم و ما گسترشدهندهایم» (سوره ذاریات، آیه ۴۷).
این کلام الهی، چون ستارهای در آسمان معرفت، بر گسترش مداوم خلقت و علم اشاره دارد.
تمایز حصر عقلانی و استقراء
استاد بین حصر عقلانی، مانند تقسیم کلمات به اسم، فعل و حرف، و استقراء، مانند انواع فاعلها (طبیعی، بالاراده، بالاختیار، بالجبر، بالرضا، بالتجلی، بالعنایه، و بالعشق)، تمایز قائل میشوند. در حصر عقلانی، امکان افزودن مفهوم جدید وجود ندارد، اما در استقراء، درهای نوآوری گشوده است. این تمایز، چون پلی میان فلسفه و علم تجربی، امکان گسترش مفاهیم را فراهم میآورد.
درنگ: استقراء در علم، برخلاف حصر عقلانی، امکان افزودن مفاهیم جدید را فراهم میسازد و انعطاف علم را نشان میدهد.
این دیدگاه با کلام الهی همراستاست:
يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا
«حکمت را به هر که بخواهد میدهد و هر که حکمت یابد، خیری فراوان یافته است» (سوره بقره، آیه ۲۶۹).
این آیه، چون مشعلی در مسیر حکمت، بر ارزش جستوجوی حقیقت و انعطاف در علم تأکید میورزد.
بخش سوم: حقیقت مشترک و ابزارهای صنعتی
وجود حقیقت مشترک در اشیاء
استاد با نگاهی عمیق، به وجود حقیقتی مشترک در همه اشیاء اشاره دارند که ماده و انرژی، ظهورات آن هستند. این حقیقت، چون گوهر نهان در صدف خلقت، نیازمند ابزارهای پیشرفته برای شناسایی است. تا زمانی که این ابزارها توسعه نیابند، پذیرش این حقیقت بهصورت تعبدی خواهد بود.
درنگ: حقیقتی مشترک در همه اشیاء وجود دارد که ماده و انرژی، ظهورات آناند و شناسایی آن به ابزارهای پیشرفته نیاز دارد.
این دیدگاه با کلام الهی همسو است:
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ
«خداوندی که جز او خدایی نیست، زنده و پاینده است» (سوره بقره، آیه ۲۵۵).
این آیه، چون آیینهای، وحدت خلقت و وجود حقیقتی یگانه را بازتاب میدهد.
نقش ابزارهای صنعتی در کشف حقیقت
استاد تأکید دارند که شناسایی حقیقت مشترک، به ابزارهای صنعتی پیشرفته نیاز دارد، مانند میکروسکوپ برای مشاهده میکروبها. بدون این ابزارها، شناخت حقیقت بهصورت رویتی ممکن نیست و تعبدی باقی میماند. این دیدگاه، چون کلیدی برای گشودن درهای معرفت، بر اهمیت فناوری در علم تأکید میورزد.
درنگ: ابزارهای صنعتی، کلید کشف حقایق متافیزیکیاند و تا توسعه نیابند، شناخت حقیقت تعبدی خواهد بود.
این نگاه با آیهای از قرآن کریم همراستاست:
وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ
«و برایشان هر چه در توان دارید از نیرو آماده کنید» (سوره انفال، آیه ۶۰).
این کلام، چون فرمانی الهی، بر استفاده از امکانات برای پیشرفت علم و معرفت تأکید دارد.
بخش چهارم: نقد تعصب و پویایی علم
نقد تعصب در علم
استاد از تعصب و جزمگرایی در علم انتقاد میکنند و معتقدند که دانشمندان در چارچوب استقراء عمل کرده و نمیتوانند حقیقت را انکار کنند، بلکه تنها میتوانند طلب دلیل کنند. این دیدگاه، چون نسیمی که غبار تعصب را میزداید، بر اهمیت پرسشگری و انعطاف در علم تأکید دارد.
درنگ: دانشمندان در چارچوب استقراء عمل میکنند و نمیتوانند حقیقت را انکار کنند، بلکه تنها طلب دلیل میکنند.
این نگاه با کلام الهی همسو است:
فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
«پس اگر نمیدانید، از اهل ذکر بپرسید» (سوره نحل، آیه ۴۳).
این آیه، چون راهنمایی حکیمانه، بر ارزش پرسشگری در مسیر حقیقتجویی تأکید میورزد.
تأیید کشفیات علمی
استاد اشاره دارند که کشفیات علمی جدید، مانند کشف عناصر یا رنگها، مؤید وجود حقیقتی مشترک است. این آثار، چون ستارگان در آسمان خلقت، بهمرور ظاهر میشوند و بر وجود گوهر نهان حقیقت دلالت دارند.
درنگ: کشفیات علمی جدید، مؤید وجود حقیقتی مشترکاند که آثار آن بهمرور ظاهر میشود.
این دیدگاه با آیهای از قرآن کریم همراستاست:
سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ
«بهزودی نشانههای خود را در آفاق و در وجود خودشان به آنها نشان میدهیم تا برایشان روشن شود که آن حق است» (سوره فصلت، آیه ۵۳).
این کلام، چون مشعلی در مسیر معرفت، بر تدریجی بودن کشف حقایق تأکید دارد.
بخش پنجم: تبدیل ماده و مجرد
نسبیت در تبدیل ماده و مجرد
استاد با تمثیلی از تبدیل غذا در بدن به اشکال مختلف، بر نسبیت در تبدیل ماده و مجرد تأکید میورزند. بخشی از غذا بهعنوان فضولات دفع میشود و بخشی به انرژی و مادهای دیگر تبدیل میگردد. این تبدیلات، چون رقص ذرات در عالم خلقت، نشان از پیوستگی و نسبیت ماده و مجرد دارد.
درنگ: ماده و مجرد بهصورت نسبی به یکدیگر تبدیل میشوند و این تبدیلات، پیوستگی عالم خلقت را نشان میدهند.
این دیدگاه با کلام الهی همسو است:
ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ
«سپس نسل او را از چکیدهای از آب ناچیز قرار داد» (سوره سجده، آیه ۸).
این آیه، چون آیینهای، پیوستگی خلقت و تبدیلات مادی را بازتاب میدهد.
نقد تعریف سنتی مجردات
استاد تعریف سنتی مجردات را که صرفاً به معنای جدایی از ماده است، ناکافی میدانند. مجردات، نهتنها از ماده، بلکه از فضولات و ثقل نیز جدا میشوند. این دیدگاه، چون کلیدی برای بازنگری مفاهیم فلسفی، بر نسبیت مجردات تأکید دارد.
درنگ: مجردات، نهتنها از ماده، بلکه از فضولات و ثقل نیز جدا میشوند و تعریف سنتی آنها ناکافی است.
این نگاه با آیهای از قرآن کریم همراستاست:
صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ
«صنعت الهی که هر چیزی را استوار کرده است» (سوره نمل، آیه ۸۸).
این کلام، چون گواهی بر دقت و پیچیدگی خلقت، بر نسبیت در مفاهیم تأکید دارد.
تفاوت ماده ثقیل و خفیف
استاد به تفاوت میان ماده ثقیل (سنگین) و خفیف (سبک) اشاره دارند. برای نمونه، تبدیل درخت به خاکستر، نوعی تجرد نسبی است که از ثقل و ماده سنگین رها میشود. این تبدیل، چون پرندهای که از قفس رها میگردد، نشان از حرکت به سوی مراتب بالاتر دارد.
درنگ: تبدیل ماده ثقیل به خفیف، چون خاکستر شدن درخت، نوعی تجرد نسبی است که از ثقل رها میشود.
این دیدگاه با کلام الهی همسو است:
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ
«و بهراستی انسان را از چکیدهای از گل آفریدیم» (سوره مؤمنون، آیه ۱۲).
این آیه، چون نقشهای از خلقت، تحولات مادی و مجرد را نشان میدهد.
بخش ششم: ترفیع در عالم خلقت
ترفیع در تبدیلات
استاد با قاطعیت تأکید دارند که همه تبدیلات در عالم، ترفیع و ارتقا هستند و هیچچیز تنزل نمییابد. حتی سوختن درخت و تبدیل به خاکستر، نوعی ترفیع است که به مرتبهای دیگر میرسد. این دیدگاه، چون خورشیدی که تاریکی را میزداید، بر پویایی و پیشرفت مداوم عالم دلالت دارد.
درنگ: همه تبدیلات در عالم، ترفیعاند و هیچچیز تنزل نمییابد، حتی سوختن درخت به خاکستر، ارتقایی به مرتبهای دیگر است.
این نگاه با آیهای از قرآن کریم همراستاست:
إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ
«بهسوی او سخن پاکیزه بالا میرود و عمل صالح آن را برمیافرازد» (سوره فاطر، آیه ۱۰).
این کلام، چون پرچمی بر قله معرفت، بر صعود مداوم خلقت گواهی میدهد.
نقد تناسخ و پیوند روح و بدن
استاد تناسخ را محال میدانند و معتقدند که روح و بدن بهصورت نسبی در هم تنیدهاند. بدن، روح مجسم و روح، بدن مجرد است. این پیوند، چون دو رشته درهمتنیده، نشان از وحدت و نسبیت در خلقت دارد.
درنگ: روح و بدن بهصورت نسبی در هم تنیدهاند؛ بدن، روح مجسم و روح، بدن مجرد است، و تناسخ محال است.
این دیدگاه با کلام الهی همسو است:
ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ ۚ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ
«سپس او را آفرینشی دیگر بخشیدیم، پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است» (سوره مؤمنون، آیه ۱۴).
این آیه، چون گواهی بر پیچیدگی خلقت انسان، پیوند روح و ماده را نشان میدهد.
بخش هفتم: وجود و نقد ماهیت
رد ماهیت و تأکید بر وجود
استاد با نگاهی نوین، مفهوم ماهیت را رد کرده و معتقدند که همهچیز وجود است. تبدیلات در عالم، از وجود به وجود است و انقلاب ذاتی محال نیست. این دیدگاه، چون نسیمی که پردههای کهنه را کنار میزند، امکان تبدیلات نامحدود را مطرح میسازد.
درنگ: ماهیت وجود ندارد و همهچیز وجود است؛ تبدیلات از وجود به وجود است و انقلاب ذاتی ممکن است.
این نگاه با آیهای از قرآن کریم همراستاست:
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ
«خداوندی که جز او خدایی نیست، زنده و پاینده است» (سوره بقره، آیه ۲۵۵).
این کلام، چون ستونی استوار، وحدت وجود را تأیید میکند.
نسبیت در تبدیلات مجرد و مادی
استاد تأکید دارند که مجردات و مادیتها نسبیاند و تبدیلات بین آنها در مراتب مختلف رخ میدهد. مجردات، از آثار، زمان، مکان یا ثقل آزاد میشوند. این دیدگاه، چون پلی میان مراتب خلقت، پیوستگی عالم را نشان میدهد.
درنگ: مجردات و مادیتها نسبیاند و تبدیلات بین آنها در مراتب مختلف رخ میدهد.
این نگاه با کلام الهی همسو است:
وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَىٰ كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ
«و بهراستی تکتک نزد ما آمدید، همانگونه که شما را نخستین بار آفریدیم» (سوره انعام، آیه ۹۴).
این آیه، چون گواهی بر تحولات خلقت، نسبیت در تبدیلات را تأیید میکند.
بخش هشتم: صعود مداوم عالم
نقد افول و تأکید بر صعود
استاد با قاطعیت معتقدند که هیچچیز در عالم افول نمیکند و همهچیز در حال صعود است. حتی گندیدن سیب، نوعی ترفیع است که به مرتبهای دیگر تبدیل میشود. این دیدگاه، چون پرندهای که به سوی آسمان پرواز میکند، بر پیشرفت مداوم عالم تأکید دارد.
درنگ: هیچچیز در عالم افول نمیکند و همهچیز در حال صعود است، حتی گندیدن سیب، ترفیعی به مرتبهای دیگر است.
این نگاه با آیهای از قرآن کریم همراستاست:
إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ
«بهسوی او سخن پاکیزه بالا میرود و عمل صالح آن را برمیافرازد» (سوره فاطر، آیه ۱۰).
این کلام، چون مشعلی در مسیر صعود، بر حرکت رو به بالا در خلقت گواهی میدهد.
ترکیب روح و ماده در خلقت انسان
استاد با استناد به کلام الهی، به ترکیب حقیقت مادی (از غذا و گیاه) و حقیقت مجرد (از عوالم علوی) در خلقت انسان اشاره دارند. این دو حقیقت، چون دو رود که در نطفه به هم میپیوندند، خلقتی نو میآفرینند.
درنگ: خلقت انسان از ترکیب حقیقت مادی و مجرد شکل میگیرد که در نطفه به هم میپیوندند.
این دیدگاه با آیهای از قرآن کریم همسو است:
ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ ۚ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ
«سپس او را آفرینشی دیگر بخشیدیم، پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است» (سوره مؤمنون، آیه ۱۴).
این آیه، چون گواهی بر شگفتی خلقت انسان، پیوند روح و ماده را نشان میدهد.
بخش نهم: نقد علم دینی و تجربه شهودی
نقد غرور و غفلت در علم دینی
استاد از غرور و غفلت در علم دینی انتقاد دارند و معتقدند که دانش بشری، حتی در علوم دینی، محدود است. این محدودیت، چون سایهای بر آفتاب معرفت، ضرورت تواضع علمی را گوشزد میکند.
درنگ: علم دینی نیز از محدودیتهای دانش بشری مصون نیست و تواضع علمی، ضرورتی انکارناپذیر است.
این نگاه با کلام الهی همسو است:
إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ
«بیگمان کسانی که از پروردگارشان در نهان میترسند، برایشان آمرزش و پاداشی بزرگ است» (سوره ملک، آیه ۱۲).
این آیه، چون آیینهای، فروتنی در برابر عظمت الهی را نشان میدهد.
تجربه شهودی در متافیزیک
استاد به تجربه شهودی در فهم عوالم متافیزیکی اشاره دارند و معتقدند که برخی افراد بدون ابزار، این حقایق را درک میکنند، اما اثبات علمی آنها نیازمند ابزار است. این تجربه، چون چشمهای زلال، معرفتی ناب به ارمغان میآورد.
درنگ: تجربه شهودی، دریچهای به فهم متافیزیک است، اما اثبات علمی آن نیازمند ابزارهای صنعتی است.
این دیدگاه با آیهای از قرآن کریم همراستاست:
وَفِي أَنْفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ
«و در وجود خودتان، آیا نمیبینید؟» (سوره ذاریات، آیه ۲۱).
این کلام، چون دعوتی به تأمل در وجود، بر ارزش شهود در معرفت تأکید دارد.
بخش دهم: نقد عرفان و آینده علم
نقد عرفانهای غیرعلمی
استاد از عرفانهای سطحی و غیرعلمی انتقاد دارند و معتقدند که عرفان واقعی باید مبتنی بر تجربه و علم باشد، نه زبانبازی. این دیدگاه، چون تیغی بر پردههای توهم، عرفان اصیل را از غیراصیل جدا میسازد.
درنگ: عرفان واقعی باید بر تجربه و علم استوار باشد، نه بر زبانبازی و مطالب غیرمستند.
این نگاه با کلام الهی همسو است:
يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا
«حکمت را به هر که بخواهد میدهد و هر که حکمت یابد، خیری فراوان یافته است» (سوره بقره، آیه ۲۶۹).
این آیه، چون مشعلی در مسیر حکمت، بر ارزش عرفان مبتنی بر معرفت تأکید دارد.
نقد محدودیتهای علم دینی
استاد از محدودیتهای علم دینی در فهم حقایق متافیزیکی انتقاد دارند و معتقدند که این محدودیتها به دلیل فقدان ابزارهای صنعتی و ذهنیت بسته است. این نقد، چون آینهای، کاستیهای علم دینی را نمایان میسازد.
درنگ: محدودیتهای علم دینی، ناشی از فقدان ابزارهای صنعتی و ذهنیت بسته است.
این دیدگاه با آیهای از قرآن کریم همراستاست:
فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ
«پس چرا از هر فرقهای از آنان گروهی کوچ نمیکنند تا در دین تفقّه کنند» (سوره توبه، آیه ۱۲۲).
این کلام، چون فرمانی برای تفقّه، بر ضرورت پویایی در علوم دینی تأکید دارد.
نقد محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی
استاد از محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی در بیان حقایق عرفانی و علمی انتقاد دارند و معتقدند که این محدودیتها مانع پیشرفت است. این نقد، چون نسیمی که ابرهای تیره را پراکنده میکند، بر ضرورت آزادی در بیان عقاید تأکید دارد.
درنگ: محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی، مانعی در برابر بیان حقایق عرفانی و علمیاند.
این نگاه با کلام الهی همسو است:
ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ
«به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو دعوت کن» (سوره نحل، آیه ۱۲۵).
این آیه، چون راهنمایی حکیمانه، بر آزادی در دعوت به حقیقت تأکید دارد.
بخش یازدهم: آینده علم و بشر
خوشبینی به آینده علم
استاد به آینده علم و بشر خوشبیناند و معتقدند که کشفیات جدید، علم را از محدودیتهای کنونی فراتر خواهد برد. این خوشبینی، چون خورشیدی که افقهای نو را روشن میکند، بر پویایی علم و ضرورت نوآوری تأکید دارد.
درنگ: آینده علم با کشفیات جدید، از محدودیتهای کنونی فراتر خواهد رفت و افقهای نوینی خواهد گشود.
این دیدگاه با آیهای از قرآن کریم همراستاست:
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا
«بهراستی با دشواری، آسانی است» (سوره شرح، آیه ۶).
این کلام، چون امیدی در دل سختیها، بر آیندهای روشن گواهی میدهد.
نقش صنعت در پیشرفت علم
استاد تأکید دارند که پیشرفت علم به توسعه صنعت وابسته است، همانگونه که در فقه، اقتصاد به صنعت وابسته است. بدون ابزارهای صنعتی، حقایق علمی کشف نمیشوند. این دیدگاه، چون کلیدی برای گشودن درهای علم، بر اهمیت فناوری تأکید دارد.
درنگ: پیشرفت علم به توسعه صنعت وابسته است و بدون ابزارهای صنعتی، حقایق کشف نمیشوند.
این نگاه با کلام الهی همسو است:
وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ
«و برایشان هر چه در توان دارید از نیرو آماده کنید» (سوره انفال، آیه ۶۰).
این آیه، چون فرمانی الهی، بر استفاده از امکانات برای پیشرفت علم تأکید دارد.
امکان تحقق مراتب بالای وجود
استاد معتقدند که انسان میتواند به مراتب بالای وجود، مانند مظهر احدیت یا اسماء و صفات الهی، دست یابد، اما ذات الهی قابل دسترسی نیست. این دیدگاه، چون نردبانی به سوی آسمان معرفت، امکان صعود معنوی را نشان میدهد.
درنگ: انسان میتواند به مراتب بالای وجود دست یابد، اما ذات الهی قابل دسترسی نیست.
این نگاه با آیهای از قرآن کریم همراستاست:
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
«ما از آن خدا هستیم و بهسوی او بازمیگردیم» (سوره بقره، آیه ۱۵۶).
این کلام، چون دعوتی به بازگشت، بر امکان صعود به سوی حق تأکید دارد.
نقد ذاتگرایی در فلسفه
استاد از مفهوم ذات در فلسفه سنتی انتقاد دارند و معتقدند که ذات الهی نه متعین است و نه قابل تبدیل. همهچیز در ظرف ظهورات و اسماء و صفات است. این دیدگاه، چون نسیمی که غبارهای کهنه را میزداید، بر وجود بهجای ذات تأکید دارد.
درنگ: ذات الهی نه متعین است و نه قابل تبدیل؛ همهچیز در ظرف ظهورات و اسماء و صفات است.
این نگاه با کلام الهی همسو است:
سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ
«پاک است پروردگار تو، پروردگار عزت، از آنچه وصف میکنند» (سوره صافات، آیه ۱۸۰).
این آیه، چون گواهی بر تنزیه ذات الهی، محدودیتهای توصیف بشری را نشان میدهد.
تجلیات الهی و تجربه عرفانی
استاد به تجلیات الهی و تجربه عرفانی اشاره دارند که در آن، عارف از شدت تجلی به شمشیرها پناه میبرد تا از سنگینی آن رهایی یابد. این تجربه، چون آتشی که دل را روشن میکند، شدت و عمق عرفان واقعی را نشان میدهد.
درنگ: تجربه عرفانی از شدت تجلیات الهی، عارف را به پناه بردن به شمشیرها وا میدارد.
این دیدگاه با آیهای از قرآن کریم همراستاست:
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ
«بگو: پناه میبرم به پروردگار سپیدهدم» (سوره فلق، آیه ۱).
این کلام، چون پناهگاهی در طوفان، بر ضرورت پناه بردن به حق تأکید دارد.
بخش دوازدهم: پیشنهادهای علمی و جمعبندی
پیشنهاد توسعه جلسات علمی
استاد به پیشنهاد برگزاری جلسات علمی با حضور پژوهشگران مسلط به فیزیک و ریاضیات پاسخ مثبت میدهند، اما یافتن افراد مناسب را دشوار میدانند. این پیشنهاد، چون بذری در زمین معرفت، ضرورت تربیت پژوهشگرانی با دانش ترکیبی را نشان میدهد.
درنگ: توسعه جلسات علمی با حضور پژوهشگران مسلط به علوم تجربی، گامی در جهت پیوند علم و دین است.
این نگاه با کلام الهی همسو است:
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ
«بخوان به نام پروردگارت که آفرید» (سوره علق، آیه ۱).
این آیه، چون فرمانی برای تعلیم، بر ارزش دانشاندوزی تأکید دارد.
جمعبندی بخش دوازدهم
این بخش، با تأکید بر ضرورت توسعه جلسات علمی و تربیت پژوهشگرانی با دانش ترکیبی، راهی برای پیوند علم و دین میگشاید. استاد با این پیشنهاد، چون باغبانی که بذرهای نو میکارد، آیندهای روشن برای علوم دینی ترسیم میکنند.
جمعبندی نهایی
این نوشتار، چون نقشهای از خلقت، به کاوش در پیوند میان فیزیک، فلسفه و علوم دینی پرداخته است. استاد فرزانه قدسسره با نگاهی نوین، بر نسبیت مفاهیم ماده و مجرد، نقد فلسفه سنتی، و ضرورت ابزارهای صنعتی در فهم حقایق متافیزیکی تأکید ورزیدهاند. نکات کلیدی این درسگفتار، از رد ماهیت و تأکید بر وجود گرفته تا نسبیت در تبدیلات و صعود مداوم عالم، دریچهای نو به سوی معرفت گشودهاند. با استناد به آیات قرآن کریم، این متن پلی میان علم مدرن و معارف الهی برقرار ساخته و از محدودیتهای علم دینی کنونی انتقاد کرده است. تأکید بر نقش صنعت در پیشرفت علم و خوشبینی به آینده، این نوشتار را به منبعی ارزشمند برای پژوهشگران تبدیل کرده است. این اثر، چون چراغی در مسیر حقیقت، راه را برای نوآوریهای علمی و دینی هموار میسازد.
با نظارت صادق خادمی