در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 15

متن درس





جلسات دورهمی: تأملاتی در پیوند علم و دین

جلسات دورهمی: تأملاتی در پیوند علم و دین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 15)

دیباچه

این نوشتار، با هدف بازآفرینی درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به بازخوانی و تبیین محتوای جلسه‌ای ارزشمند پرداخته است که در تاریخ دوازدهم تیرماه 1391 برگزار شده است. محور این جلسه، کاوش در پیوند میان علوم طبیعی، به‌ویژه فیزیک، و معارف دینی، با نگاهی عمیق به مفاهیمی چون تبدیل ماده به انرژی، تجرد نسبی، و نقش آیات قرآن کریم در فهم حقایق متافیزیکی است. این اثر، با ساختاری منظم و با بهره‌گیری از پیوندهای معنایی، تلاش دارد تا گفتمانی منسجم و روشن را در راستای فهم حقیقت و تقویت ارتباط میان علم و دین ارائه دهد. هدف، نه‌تنها بازنمایی محتوای اصلی، بلکه پرورش آن در قالبی است که پاسخگوی پرسش‌های عمیق علمی و معنوی باشد، مانند چراغی که در تاریکی معرفت، راه را روشن می‌سازد.

بخش نخست: پیوند علم فیزیک و معارف قرآنی

تلاش برای تطبیق آیات قرآنی با مفاهیم فیزیکی

استاد فرزانه قدس‌سره به تلاش برخی دانشمندان برای هم‌سنجی آیات قرآن کریم با مفاهیم علمی، به‌ویژه قانون تبدیل ماده به انرژی، اشاره دارند. این دانشمندان، با بهره‌گیری از قرائح فیزیکی، کوشیده‌اند تا آیات قرآنی را با مفاهیم علمی محک بزنند و از این رهگذر، به کشف حقیقت نائل آیند. این رویکرد، مانند پلی است که میان دو ساحل علم و دین کشیده شده و امکان گفت‌وگویی سازنده را فراهم می‌آورد.

این تلاش‌ها نشان‌دهنده وجود حقیقتی مشترک در عالم است که از طریق ابزارهای علمی و معارف دینی قابل دسترسی است. برای نمونه، قرآن کریم با دعوت به تأمل در آفاق و انفس، بر این پیوند تأکید دارد:

سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ

«به‌زودی نشانه‌های خود را در آفاق و در وجود خودشان به آن‌ها نشان می‌دهیم تا برایشان روشن شود که آن حق است» (سوره فصلت، آیه ۵۳).

درنگ: پیوند میان علوم طبیعی و معارف قرآنی، مسیری است برای کشف حقیقت که از طریق تأمل در آیات و بهره‌گیری از ابزارهای علمی میسر می‌گردد.

این دیدگاه، نه‌تنها بر ارزش تلفیق علم و دین تأکید دارد، بلکه بر ضرورت بازنگری در روش‌های سنتی فهم دین نیز اصرار می‌ورزد. دانشمندان با این رویکرد، مانند کاوشگرانی هستند که در جست‌وجوی گنجینه‌ای مشترک، از ابزارهای گوناگون بهره می‌گیرند.

بررسی مسائل متافیزیکی از منظر علمی

استاد به مقالاتی اشاره دارند که به بررسی موضوعاتی چون اتحاد نفوس پس از مرگ، رابطه نفس و بدن، تجرد روح، عالم برزخ، و زنده شدن مردگان در قیامت پرداخته‌اند. این مقالات، با بهره‌گیری از قانون تبدیل ماده به انرژی، کوشیده‌اند تا مفاهیم متافیزیکی را در چارچوبی علمی تبیین کنند. این تلاش، مانند تلاش برای گشودن دریچه‌ای نو به سوی فهم معارف عمیق دینی است.

برای نمونه، موضوع زنده شدن مردگان در قیامت، که در قرآن کریم به آن اشاره شده، از منظر علمی مورد توجه قرار گرفته است:

كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

«چگونه به خدا کفر می‌ورزید، حال آن‌که مردگان بودید و شما را زنده کرد، سپس شما را می‌میراند و باز شما را زنده می‌کند و آن‌گاه به سوی او بازگردانده می‌شوید» (سوره بقره، آیه ۲۸).

این آیه، مانند نوری است که بر چرخه حیات و ممات می‌تابد و امکان تطبیق آن با قوانین علمی را فراهم می‌آورد. استاد با تأیید این تلاش‌ها، بر ضرورت تحلیل دقیق‌تر این موضوعات تأکید دارند تا از سطحی‌نگری پرهیز شود.

نقد مفهوم اعاده معدوم در فلسفه سنتی

یکی از موضوعات محوری در این درس‌گفتار، نقد مفهوم اعاده معدوم در فلسفه سنتی است. استاد معتقدند که این مفهوم، که در فلسفه سنتی نادرست شمرده می‌شود، از سوی برخی دانشمندان نیز مورد نقد قرار گرفته است. خلق اشیاء از عدم، به‌عنوان یکی از صفات الهی، در برخی متون دینی مطرح شده، اما استاد این تفسیر را ناکافی می‌دانند و بر نسبیت در تبدیلات تأکید دارند.

برای مثال، در آیات پایانی سوره یس، برخی به اشتباه مفهوم خلق از عدم را مطرح کرده‌اند، حال آن‌که استاد این آیات را به معنای تبدیل و ظهور تفسیر می‌کنند:

أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَىٰ أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ ۚ بَلَىٰ وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ

«آیا کسی که آسمان‌ها و زمین را آفرید، قادر نیست همانند آن‌ها را بیافریند؟ آری، و او آفریننده داناست» (سوره یس، آیه ۸۱).

این تفسیر، مانند کلیدی است که قفل سوءتفاهمات فلسفی را می‌گشاید و بر پیوستگی خلقت تأکید دارد. استاد با رد تفسیر عدم به معنای مطلق، بر این نکته اصرار می‌ورزند که خلقت، فرآیندی پویا و متصل است، نه گسستی از عدم به وجود.

درنگ: مفهوم خلق از عدم، به معنای تبدیل و ظهور است، نه ایجاد از هیچ، و این دیدگاه، پیوند میان فلسفه و علم را تقویت می‌کند.

نقد اعتبار جزئی دعای جوشن کبیر

استاد به نقل از دعای جوشن کبیر اشاره دارند که خداوند را خالق اشیاء از عدم می‌داند، اما تأکید می‌کنند که این دعا اعتبار کلی دارد، نه جزئی. به عبارت دیگر، مفهوم عدم در این دعا به معنای عدم خارجی نیست، بلکه به معنای نبود در عالم مادی و سپس ظهور است. این تفسیر، مانند بازسازی بنایی کهن است که با حفظ اصالت، به زبانی نوین عرضه می‌شود.

برای نمونه، در دعای جوشن کبیر آمده است: «ای آن‌که اشیاء را از عدم آفرید.» این عبارت، به معنای خلق از نیستی مطلق نیست، بلکه به ظهور اشیاء از مرتبه‌ای غیرمادی اشاره دارد. استاد با این دیدگاه، از تفسیرهای سطحی پرهیز کرده و بر ضرورت توجیه دقیق متون دینی تأکید دارند.

برتری رویکرد تجربی بر مفهومی

استاد معتقدند که دانشمندانی که با رویکرد تجربی به بررسی ماده و انرژی می‌پردازند، فهم دقیق‌تری ارائه می‌دهند، زیرا از ابزارهای ملموس و قابل‌لمس بهره می‌گیرند. این رویکرد، در برابر روش‌های صرفاً مفهومی در فلسفه، مانند چشمه‌ای زلال است که حقیقت را شفاف‌تر نمایان می‌سازد.

این دیدگاه با دعوت قرآن کریم به مشاهده و تجربه هم‌سوست:

قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ

«بگو: در زمین سیر کنید و ببینید چگونه آفرینش را آغاز کرد» (سوره عنکبوت، آیه ۲۰).

استاد با تأکید بر این اصل، از رویکردهای صرفاً نظری انتقاد کرده و بر لزوم استفاده از ابزارهای علمی برای فهم حقیقت اصرار می‌ورزند.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با کاوش در پیوند میان علوم طبیعی و معارف قرآنی، بر ضرورت تلفیق علم و دین تأکید کرد. استاد با نقد مفاهیم سنتی مانند اعاده معدوم و تفسیرهای نادرست از عدم، بر نسبیت در خلقت و اهمیت رویکرد تجربی اصرار ورزیدند. آیات قرآن کریم، به‌عنوان چراغی راهنما، مسیر این تلفیق را روشن می‌سازند و پژوهشگران را به سوی فهمی عمیق‌تر از حقیقت هدایت می‌کنند.

بخش دوم: روش‌شناسی در فهم حقایق متافیزیکی

ساختارمند کردن مباحث فلسفی و علمی

استاد پیشنهاد می‌دهند که مباحث فلسفی و علمی، مانند اشتقاق، قالب‌بندی شوند تا از پراکندگی پرهیز گردد. این ساختارمندی، شامل بررسی مفاهیمی چون عدم، وجود، و اعاده معدوم است و مانند نقشه‌ای است که مسیر پژوهش را هموار می‌سازد.

این دیدگاه با اصل قرآنی نظم در علم هم‌راستاست:

صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ

«صنعت الهی که هر چیزی را استوار کرده است» (سوره نمل، آیه ۸۸).

استاد با این رویکرد، بر لزوم سازمان‌دهی مباحث برای دستیابی به نتایج دقیق‌تر تأکید دارند و پژوهشگران را به بررسی نظام‌مند منابع تجربی و فلسفی تشویق می‌کنند.

درنگ: ساختارمندی در پژوهش‌های فلسفی و علمی، مانند نقشه‌ای است که از پراکندگی جلوگیری کرده و به کشف حقیقت یاری می‌رساند.

نسبیت تجرد و ماده

استاد تأکید دارند که تجرد و ماده نسبی‌اند و بسیاری از چیزهایی که به نظر مجرد می‌آیند، در واقع ماده‌اند یا ترکیبی از هر دو. این دیدگاه، مانند کلیدی است که گره‌های فلسفی را می‌گشاید و بر پیوستگی ماده و تجرد در عالم تأکید دارد.

این نظریه با آیه قرآنی پیوستگی خلقت هم‌سوست:

ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ

«سپس نسل او را از چکیده‌ای از آب ناچیز قرار داد» (سوره سجده، آیه ۸).

استاد با این دیدگاه، از تعریف مطلق تجرد در فلسفه سنتی انتقاد کرده و بر نسبیت در تبدیلات تأکید دارند.

سه مسیر شناخت حقایق متافیزیکی

استاد سه مسیر برای شناخت حقایق متافیزیکی معرفی می‌کنند: نخست، تجربه مستقیم افرادی که این حقایق را درک کرده‌اند؛ دوم، استناد به آیات و احادیث؛ و سوم، مشاهدات طبیعی و اتفاقی. این سه مسیر، مانند سه راه به سوی قله حقیقت‌اند که هر یک به نحوی مکمل دیگری است.

این دیدگاه با اصل قرآنی هدایت الهی هم‌راستاست:

إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ

«بی‌گمان این قرآن به‌سوی آنچه استوارتر است هدایت می‌کند» (سوره إسراء، آیه ۹).

استاد با این نظریه، بر تنوع روش‌های معرفت‌شناختی و ضرورت تلفیق تجربه، وحی، و علم تأکید دارند.

نقش صنعت در فهم حقایق

استاد تأکید دارند که توسعه صنعت و ابزارهای علمی برای فهم حقایق متافیزیکی ضروری است، زیرا علم بدون صنعت به مفاهیم انتزاعی محدود می‌شود. این دیدگاه، مانند دعوتی است به بهره‌گیری از ابزارهای نوین برای گشودن درهای معرفت.

وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ

«و برایشان هر چه در توان دارید از نیرو آماده کنید» (سوره انفال، آیه ۶۰).

استاد با این نظریه، از رویکردهای صرفاً نظری انتقاد کرده و بر ضرورت استفاده از فناوری در پیشرفت علم تأکید دارند.

درنگ: توسعه صنعت و ابزارهای علمی، مانند کلیدی است که درهای معرفت متافیزیکی را می‌گشاید و علم را از محدودیت‌های مفهومی رها می‌سازد.

نقد کاستی اقتصادی بدون صنعت

استاد به کاستی فعالیت‌های اقتصادی بدون پشتوانه صنعتی اشاره دارند، مانند کشاورزی که بدون فناوری، منابع را هدر می‌دهد. این نقد، مانند هشداری است به ضرورت بهره‌وری مبتنی بر دانش و فناوری.

وَلَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ

«و اسراف نکنید، زیرا او اسراف‌کنندگان را دوست ندارد» (سوره انعام، آیه ۱۴۱).

استاد با این دیدگاه، از رویکردهای سنتی و غیرعلمی انتقاد کرده و بر ضرورت توسعه صنعتی برای بهره‌وری اقتصادی و علمی تأکید دارند.

تشویق به پژوهش نظام‌مند

استاد پژوهشگران را به بررسی نظام‌مند منابع تجربی و فلسفی تشویق می‌کنند، با تمرکز بر نقاط قوت و ضعف آن‌ها. این رویکرد، مانند کاشت بذری است که با مراقبت، به درختی تناور تبدیل می‌شود.

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ

«بخوان به نام پروردگارت که آفرید» (سوره علق، آیه ۱).

استاد با این دیدگاه، بر لزوم پویایی در علم و استفاده از فناوری‌های مدرن برای کشف حقیقت تأکید دارند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تأکید بر روش‌شناسی نظام‌مند در پژوهش‌های علمی و فلسفی، بر ضرورت تلفیق تجربه، وحی، و علم اصرار ورزید. استاد با معرفی سه مسیر شناخت حقایق متافیزیکی و تأکید بر نقش صنعت در فهم حقیقت، چارچوبی نوین برای پژوهش ارائه دادند. آیات قرآن کریم، به‌عنوان راهنمایی الهی، مسیر این کاوش را روشن می‌سازند.

بخش سوم: محدودیت‌های دانش بشری و پیوند روح و ماده

ناشناخته بودن ماده و محدودیت‌های علمی

استاد تأکید دارند که ماده به‌طور کامل شناخته نشده و دانشمندان نمی‌توانند ادعا کنند که ماده صرفاً ماده است. این ناشناختگی، مانند دریای ژرفی است که هنوز کرانه‌هایش کشف نشده است. استاد با این دیدگاه، از قضاوت‌های شتاب‌زده در علم انتقاد کرده و بر ضرورت صبر و تحمل در کشف حقیقت تأکید دارند.

وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا

«و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است» (سوره إسراء، آیه ۸۵).

این آیه، مانند هشداری است به محدودیت‌های دانش بشری و دعوتی به فروتنی در برابر عظمت خلقت.

درنگ: ناشناخته بودن ماده، دعوتی است به صبر و کاوش عمیق‌تر در علم، تا از قضاوت‌های شتاب‌زده پرهیز شود.

ظهور تجرد از ماده در خلقت

استاد با استناد به آیات قرآن کریم، معتقدند که تجرد می‌تواند از ماده ظاهر شود، مانند مراحل خلقت انسان که از ماده به تجرد می‌رسد. این دیدگاه، مانند نوری است که بر پیوستگی خلقت می‌تابد و نسبیت ماده و تجرد را آشکار می‌سازد.

ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ ۚ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ

«سپس او را آفرینشی دیگر بخشیدیم، پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است» (سوره مؤمنون، آیه ۱۴).

استاد با این نظریه، بر پیوستگی ماده و تجرد در خلقت تأکید دارند و از تعریف مطلق تجرد انتقاد می‌کنند.

پیوند روح و ماده در خلقت انسان

استاد معتقدند که روح و ماده در خلقت انسان به‌صورت هماهنگ جفت می‌شوند، چه از عوالم علوی و چه از طبیعت. این پیوند، تحت تدبیر الهی انجام می‌شود و مانند رقصی هماهنگ است که در آن روح و جسم به هم می‌رسند.

ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ

«سپس او را سامان داد و از روح خود در او دمید» (سوره سجده، آیه ۹).

این آیه، مانند آینه‌ای است که نظم دقیق خلقت را بازتاب می‌دهد و بر هماهنگی روح و ماده تأکید دارد.

ضرورت قرائت‌های متعدد قرآن کریم

استاد تأکید دارند که قرآن کریم باید با قرائت‌های متعدد و عمیق مطالعه شود تا از محدودیت‌های تفسیرهای سنتی و سطحی رها گردد. این دیدگاه، مانند دعوتی است به گشودن دریچه‌های نو به سوی فهم حقیقت.

كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ

«کتابی است که آن را به‌سوی تو نازل کردیم، مبارک است تا در آیاتش تدبر کنند» (سوره ص، آیه ۲۹).

استاد با این نظریه، بر لزوم تدبر عمیق در قرآن کریم و بازنگری در روش‌های تفسیر تأکید دارند.

درنگ: قرائت‌های متعدد و عمیق قرآن کریم، مانند کلیدهایی هستند که درهای معرفت را می‌گشایند و از محدودیت‌های تفسیرهای سنتی رهایی می‌بخشند.

برتری منابع تجربی در فهم حقیقت

استاد منابع تجربی را به دلیل ملموس بودن و ارتباط با ابزارهای علمی، بر منابع صرفاً مفهومی ترجیح می‌دهند. این دیدگاه، مانند انتخاب مسیری هموار در برابر راهی سنگلاخ است.

وَفِي أَنْفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ

«و در وجود خودتان، آیا نمی‌بینید؟» (سوره ذاریات، آیه ۲۱).

استاد با این نظریه، از رویکردهای انتزاعی انتقاد کرده و بر اهمیت روش‌شناسی تجربی در فهم حقیقت تأکید دارند.

تشویق به ادامه پژوهش و استفاده بهینه از زمان

استاد پژوهشگران را به ادامه بررسی منابع تجربی و فلسفی و استفاده بهینه از زمان تشویق می‌کنند تا حقایق عالم روشن‌تر شود. این تشویق، مانند نسیمی است که پژوهشگران را به سوی قله‌های معرفت هدایت می‌کند.

وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ

«و این‌که برای انسان جز آنچه کوشیده است، نیست» (سوره نجم، آیه ۳۹).

استاد با این دیدگاه، بر لزوم پویایی در علم و استفاده از فرصت‌ها برای پیشرفت تأکید دارند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با کاوش در محدودیت‌های دانش بشری و پیوند روح و ماده، بر ضرورت صبر در کشف حقیقت و فهم عمیق‌تر خلقت تأکید کرد. استاد با تأکید بر نسبیت تجرد و ماده، قرائت‌های متعدد قرآن کریم، و برتری منابع تجربی، چارچوبی نوین برای پژوهش ارائه دادند. آیات قرآن کریم، به‌عنوان راهنمایی الهی، مسیر این کاوش را روشن می‌سازند.

نتیجه‌گیری

این مجموعه، با بازخوانی درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوش در پیوند میان علم فیزیک، فلسفه، و معارف دینی پرداخت. استاد با نقد مفاهیم سنتی مانند اعاده معدوم، تأکید بر نسبیت تجرد و ماده، و تشویق به پژوهش نظام‌مند، چارچوبی نوین برای فهم حقیقت ارائه دادند. آیات قرآن کریم، به‌عنوان چراغی راهنما، مسیر این کاوش را روشن می‌سازند و پژوهشگران را به سوی تلفیق علم و دین هدایت می‌کنند. این اثر، مانند بذری است که در خاک معرفت کاشته شده و با مراقبت، به درختی تناور از دانش و حکمت تبدیل خواهد شد.

با نظارت صادق خادمی