متن درس
جلسات دورهمی: بازاندیشی در آموزش و تربیت دینی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۲)
دیباچه
حوزههای علمیه، چونان چشمهسارهای معرفت، از دیرباز خاستگاه تربیت عالمان دین و پاسداری از گوهرهای حکمت اسلامی بودهاند. این نهادهای کهن، در گذر زمان، با چالشهای نوپدیدی روبهرو شدهاند که بازاندیشی در روشها و محتوای آموزشی را به ضرورتی اجتنابناپذیر بدل کرده است. این نوشتار، برآمده از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به کاوش در موانع پیش روی تربیت عالمان دینی و ارائه راهکارهایی برای پاسخگویی به نیازهای زمانه میپردازد. با تکیه بر اصول معرفتی شیعه و بهرهگیری از آیات قرآن کریم، تلاش شده است تا دیدگاهی ژرف و جامع برای بازسازی نظام آموزشی حوزهها ارائه گردد، تا طلاب چون ستارگان درخشانی در آسمان علم و عمل بدرخشند.
بخش یکم: ضرورت بازاندیشی در رویکرد به علوم دینی
تربیت عالمان دینی در روزگار کنونی نیازمند نگرشی باز و نقادانه است که از تعصبات و پیشداوریهای غیرمنطقی به دور باشد. طلاب باید با ذهنی باز و قلبی پذیرا به مسائل دینی و علمی بنگرند تا بتوانند معارف الهی را بهگونهای پویا و کارآمد در خدمت جامعه قرار دهند. این نگرش، که ریشه در تأکید قرآن کریم بر تدبر و تعقل دارد، طلاب را از سطحینگری و تقلید کورکورانه بازمیدارد و به سوی تولید علمی ژرف و پاسخگو به نیازهای زمانه هدایت میکند.
كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ
کتابی است که آن را به سوی تو نازل کردیم، مبارک است، تا در آیات آن تدبر کنند و خردمندان پند گیرند. (سوره ص، آیه ۲۹)
درنگ: نگرش باز و نقادانه، چون کلیدی گشاینده، قفلهای جهل را میگشاید و طلاب را به سوی تولید علمی پویا و پاسخگویی به نیازهای جامعه رهنمون میسازد.
این رویکرد، طلاب را به سوی استدلال منطقی و تعمق در معارف دینی سوق میدهد و از انفعال فکری جلوگیری میکند. برای نمونه، عالمان دینی باید بتوانند با تحلیل دقیق مسائل، راهحلهایی نوآورانه برای چالشهای اجتماعی ارائه دهند، نه آنکه در دام تکرار و تقلید گرفتار آیند.
جمعبندی بخش یکم
بازاندیشی در رویکرد به علوم دینی، ضرورتی است که حوزههای علمیه را از حاشیهنشینی در جهان علم به کانون تولید فکر و معرفت رهنمون میسازد. این تحول، با تکیه بر تدبر قرآنی و نگرش نقادانه، طلاب را به عالمانی تبدیل میکند که چون مشعلدارانی در تاریکیهای جهل، راهنمای جامعه باشند.
بخش دوم: چالشهای معیشتی و تأثیر آن بر تربیت علمی
یکی از موانع اصلی در مسیر تربیت عالمان فاضل، مسائل معیشتی طلاب است. دشواریهای اقتصادی، مانند تأمین نیازهای اولیه و تشکیل خانواده، ذهن طلاب را از تمرکز بر تحصیلات عمیق بازمیدارد و گاه آنان را به سوی فعالیتهای غیرعلمی سوق میدهد. این چالش، چون خاری در پای راهروندگان معرفت، مانع از پیشرفت علمی و معنوی طلاب میشود.
برای رفع این مانع، حوزههای علمیه باید نظامهای حمایتی کارآمدی طراحی کنند که طلاب را از دغدغههای معیشتی رها ساخته و امکان تمرکز بر علمآموزی و اجتهاد را فراهم آورد. این حمایت، نهتنها به ارتقای کیفیت علمی حوزهها کمک میکند، بلکه طلاب را به سوی خدمت خالصانه به دین هدایت مینماید.
جمعبندی بخش دوم
چالشهای معیشتی، چون سایهای سنگین بر مسیر علمآموزی طلاب افتاده است. با ایجاد نظامهای حمایتی، میتوان این سایه را کنار زد و طلاب را به سوی قلههای دانش و تقوا رهنمون ساخت.
بخش سوم: نقد حفظ صوری قرآن کریم و تأکید بر فهم عمیق
حفظ صوری قرآن کریم، بدون تعمق در معانی و مفاهیم آن، کاری است که در روزگار کنونی، با وجود فناوریهای دیجیتال و دسترسی آسان به متون دینی، ضرورتی ندارد. در گذشته، حفظ قرآن به دلیل شرایط خاص، مانند فقدان ابزارهای ثبت و ضبط، اهمیتی حیاتی داشت، اما امروز این نیاز کمرنگ شده است. شیعه، که به درایت و عمق در معارف دینی شناخته میشود، باید بر فهم و تفسیر قرآن کریم تمرکز کند، نه صرف حفظ لفظی آن.
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
آیا در قرآن تدبر نمیکنند یا بر دلهایشان قفلهایی است؟ (سوره محمد، آیه ۲۴)
درنگ: فهم عمیق قرآن کریم، چون چشمهای زلال، معارف دینی را در جان طلاب جاری میسازد و آنان را به سوی تولید علم و پاسخگویی به نیازهای جامعه هدایت میکند.
این تأکید بر فهم عمیق، طلاب را قادر میسازد تا معارف قرآنی را بهصورت کاربردی در زندگی و جامعه پیاده کنند. برای نمونه، تفسیر آیات با توجه به مسائل مستحدثه، میتواند راهحلهایی برای چالشهای اجتماعی و فرهنگی ارائه دهد.
جمعبندی بخش سوم
حفظ صوری قرآن کریم، بدون فهم و تعمق، چون ظرفی تهی از محتواست. حوزههای علمیه باید با تمرکز بر تدبر و تفسیر، طلاب را به سوی تولید علم عمیق و کارآمد هدایت کنند.
بخش چهارم: تفاوت رویکرد شیعه و دیگر جریانها در مواجهه با قرآن کریم
رویکرد شیعه به قرآن کریم، بر عمق و تفکر متمرکز است، در حالی که برخی جریانهای دیگر به حفظ صوری و پر کردن اوقات فراغت بسنده کردهاند. این تفاوت، ریشه در مبانی معرفتی شیعه دارد که بر درایت و استنباط عمیق تأکید میورزد. این رویکرد، طلاب را به سوی تولید علم و پاسخگویی به نیازهای روز هدایت میکند، در حالی که حفظ صوری، گاه به سطحینگری و انفعال فکری منجر میشود.
برای نمونه، شیعه با تکیه بر روایات اهل بیت علیهمالسلام، به دنبال استخراج معانی ژرف از آیات قرآن کریم است، در حالی که برخی جریانها، با تأکید بر حفظ، از محتوا و عمق غافل ماندهاند. این تفاوت، حوزههای علمیه را به سوی تولید علمی پویا و پاسخگو به نیازهای جهانی سوق میدهد.
جمعبندی بخش چهارم
رویکرد شیعه به قرآن کریم، چون گوهری درخشان، بر عمق و درایت متمرکز است. این ویژگی، حوزههای علمیه را به کانونی برای تولید علم و هدایت جامعه تبدیل میکند.
بخش پنجم: نقد آموزشهای سطحی و نیاز به محتوای عمیق
آموزشهای سطحی و تکراری در علوم دینی، که بر شکل ظاهری متون تمرکز دارند، نمیتوانند نیازهای جامعه را برآورده کنند. این آموزشها، به جای تولید علم پویا، طلاب را به سوی حفظمحوری و انفعال فکری سوق میدهند. برای نمونه، تدریس کتب سنتی بدون نوآوری، مانع از پیشرفت علمی طلاب میشود و جایگاه علم دینی را در محافل علمی تضعیف میکند.
درنگ: آموزشهای سطحی، چون خاکستری بر آتش معرفت، از درخشش علم دینی میکاهند و طلاب را از تولید فکر نوآورانه بازمیدارند.
حوزههای علمیه باید با بازسازی محتوای آموزشی، به سوی تولید علم کاربردی و متناسب با مسائل روز حرکت کنند. این بازسازی، نیازمند توجه به نیازهای جامعه و تقویت تحقیقات میانرشتهای است.
جمعبندی بخش پنجم
آموزشهای سطحی، چون سدی در برابر جریان معرفت، از پیشرفت علمی حوزهها جلوگیری میکنند. بازسازی نظام آموزشی، طلاب را به سوی قلههای دانش و نوآوری هدایت خواهد کرد.
بخش ششم: ضرورت تولید مدلهای علمی از قرآن کریم
قرآن کریم، چون دریایی ژرف، ظرفیت تولید مدلهای علمی برای پاسخگویی به نیازهای جهانی را داراست. این ظرفیت، نیازمند استخراج نظاممند معارف قرآنی و ارائه آنها بهصورتی نوآورانه است. برای نمونه، استخراج مدلهای اجتماعی و اخلاقی از آیات قرآن کریم، میتواند راهحلهایی برای چالشهای معاصر ارائه دهد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودهاند: «قرآن، دریایی عمیق است.» این سخن، به ظرفیت بیکران قرآن کریم در تولید علم و معرفت اشاره دارد. حوزههای علمیه باید با تقویت تحقیقات میانرشتهای، این ظرفیت را به فعلیت برسانند.
جمعبندی بخش ششم
قرآن کریم، چون گنجینهای بیپایان، منبعی برای تولید علم و پاسخگویی به نیازهای بشری است. حوزهها باید با استخراج نظاممند معارف قرآنی، جایگاه علم دینی را در جهان ارتقا دهند.
بخش هفتم: اهمیت بستهبندی علمی و جذاب معارف دینی
در دنیای امروز، ارائه معارف دینی بهصورتی علمی و جذاب، نقشی کلیدی در تأثیرگذاری آنها دارد. این بستهبندی، چون لباسی فاخر بر قامت معرفت، اقبال عمومی به دین را افزایش میدهد و از سطحینگری جلوگیری میکند. برای نمونه، استفاده از روشهای نوین ارائه محتوا، مانند فناوریهای دیجیتال، میتواند معارف دینی را به شکلی اثرگذار به جهانیان عرضه کند.
درنگ: بستهبندی علمی و جذاب معارف دینی، چون مشعلی فروزان، راه هدایت را برای جهانیان روشن میسازد.
حوزههای علمیه باید با تسلط بر روشهای نوین ارائه محتوا، معارف دینی را بهصورتی اثرگذار و متناسب با نیازهای روز ارائه دهند.
جمعبندی بخش هفتم
ارائه معارف دینی بهصورتی علمی و جذاب، چون کلیدی برای گشودن قلبهای جهانیان، جایگاه علم دینی را در جامعه تقویت میکند.
بخش هشتم: ضرورت تربیت عالمان متفکر و نوآور
حوزههای علمیه باید به جای تربیت طلاب حفظمحور، عالمانی متفکر و نوآور پرورش دهند که قادر به پاسخگویی به چالشهای علمی و فرهنگی جهان معاصر باشند. این تربیت، چون بذری در خاک حاصلخیز، به تولید علم پویا و کارآمد منجر میشود.
برای نمونه، طلابی که با تسلط بر علوم روز و استدلال منطقی، در محافل علمی جهانی حضور یابند، میتوانند جایگاه علم دینی را تقویت کنند. این امر، نیازمند آموزشهای میانرشتهای و تقویت مهارتهای تحلیلی و خلاقیت است.
جمعبندی بخش هشتم
تربیت عالمان متفکر، چون ستارگانی در آسمان معرفت، حوزهها را به کانونی برای تولید علم و هدایت جامعه تبدیل میکند.
بخش نهم: اهمیت صفا و محبت در زندگی طلاب
طلاب باید با صفا و محبت، روابط خانوادگی خود را تقویت کنند تا از دلزدگی خانواده جلوگیری شود. این صفا، چون نسیمی روحبخش، روحیه معنوی و تعهد دینی طلاب را حفظ میکند و آنان را به الگویی برای جامعه تبدیل مینماید.
برای نمونه، توجه به روانشناسی خانواده و تقویت روابط عاطفی، میتواند طلاب را از آسیبهای اجتماعی و خانوادگی مصون دارد. این امر، نیازمند تربیت طلابی است که علم و عمل را درهم آمیزند.
جمعبندی بخش نهم
صفا و محبت در زندگی طلاب، چون گلی خوشبو، فضای معنوی خانواده و جامعه را عطرآگین میسازد و از دلزدگی جلوگیری میکند.
بخش دهم: ضرورت آموزش منطق و فلسفه
منطق و فلسفه، چون ستونهای استوار علوم دینی، زیرساخت فهم عمیق و استدلال منطقی را فراهم میکنند. بدون تسلط بر این علوم، فقه و اصول نیز سطحی باقی میمانند و نمیتوانند به نیازهای جامعه پاسخ دهند.
درنگ: منطق و فلسفه، چون چشمهسارهایی زلال، ذهن طلاب را برای فهم عمیق علوم دینی سیراب میسازند.
آموزش این علوم باید بهصورتی کاربردی و متناسب با نیازهای روز طراحی شود تا طلاب بتوانند با استدلال منطقی، به چالشهای علمی پاسخ دهند.
جمعبندی بخش دهم
منطق و فلسفه، چون ریشههای درخت معرفت، علوم دینی را استوار میسازند و طلاب را به سوی اجتهاد و نوآوری هدایت میکنند.
بخش یازدهم: نقد آموزشهای ادبی و ضرورت مادهشناسی
آموزشهای ادبی در حوزهها، به دلیل تمرکز بر شکل و عدم توجه به محتوا، نمیتوانند به فهم عمیق متون دینی کمک کنند. مادهشناسی و اشتقاق، بهعنوان ابزارهایی برای فهم دقیق متون، مورد غفلت قرار گرفتهاند. این غفلت، چون سدی در برابر جریان معرفت، توانایی طلاب در تحلیل متون دینی را کاهش داده است.
برای نمونه، فهم دقیق واژههایی چون «ضرب» یا «اسلام»، نیازمند تحلیل ریشهای و مادهشناسی است که طلاب را به سوی معانی ژرف هدایت میکند. حوزهها باید با تقویت آموزش اشتقاق، این کمبود را جبران کنند.
جمعبندی بخش یازدهم
مادهشناسی، چون کلیدی برای گشودن گنجینههای متون دینی، طلاب را به سوی فهم عمیق و تولید علم هدایت میکند.
بخش دوازدهم: نقد مفهوم ترادف و ضرورت تحلیل دقیق معانی
مفهوم ترادف در علوم دینی، به دلیل فقدان دقت علمی، مورد نقد است. هر واژه در متون دینی، دارای معانی خاص خود است و نباید با سادهانگاری، آنها را مترادف پنداشت. برای نمونه، واژههای «سیف» و «سارم» یا «انسان» و «بشر»، هر یک بار معنایی متفاوتی دارند که نیازمند تحلیل دقیق است.
درنگ: تحلیل دقیق معانی واژهها، چون نوری در تاریکی، معارف دینی را روشن میسازد و از سطحینگری در علوم دینی جلوگیری میکند.
این بازنگری، به فهم دقیقتر متون دینی و تولید علم نظاممند کمک میکند و از سوءتفاهمهای زبانی جلوگیری مینماید.
جمعبندی بخش دوازدهم
نقد مفهوم ترادف، چون جراحی دقیقی بر پیکر علوم دینی، به فهم عمیقتر متون و تولید علم کارآمد منجر میشود.
بخش سیزدهم: ضرورت آموزشهای عملی و کارگاهی
آموزشهای کارگاهی و عملی، مانند تحلیل روایات بر اساس قواعد اصولی، به تولید علم واقعی منجر میشود. این روش، طلاب را از حفظمحوری به سوی تحقیقمحوری هدایت میکند و به فهم عمیق متون دینی کمک مینماید.
برای نمونه، کارگاههای تحلیل روایات، میتوانند طلاب را در استخراج احکام و معارف دینی یاری دهند و به تولید محتوای علمی و کاربردی منجر شوند.
جمعبندی بخش سیزدهم
آموزشهای کارگاهی، چون آزمایشگاههایی برای تولید علم، طلاب را به سوی تحقیق و نوآوری هدایت میکنند.
بخش چهاردهم: ضرورت آموزشهای جهشی و متمرکز
آموزش طلاب باید بهصورتی جهشی و متمرکز طراحی شود تا از اتلاف وقت جلوگیری گردد. آموزشهای تکراری و غیرهدفمند، چون باتلاقی در مسیر معرفت، طلاب را به سوی انفعال و سطحینگری سوق میدهند.
درنگ: آموزشهای جهشی، چون پرشی به سوی قلههای معرفت، طلاب را از انفعال فکری نجات میدهند.
این روش، با تمرکز بر مسائل کلیدی، به بهرهوری آموزشی کمک میکند و طلاب را به سوی اجتهاد و نوآوری هدایت مینماید.
جمعبندی بخش چهاردهم
آموزشهای جهشی و متمرکز، چون بادی موافق، کشتی علمآموزی طلاب را به سوی ساحل اجتهاد میراند.
بخش پانزدهم: اهمیت تسلط بر بیان و ارائه علمی
طلاب باید با بیان قوی و علمی، مطالب را بهصورتی ساده و قابل فهم ارائه کنند. این بیان، چون پلی میان علم و جامعه، تأثیرگذاری سخنان طلاب را افزایش میدهد و آنان را در محافل علمی و اجتماعی برجسته میسازد.
برای نمونه، عالمان دینی که با بیانی روان و اثرگذار سخن میگویند، میتوانند معارف دینی را به قلبهای مردم رسانده و از سوءتفاهمها جلوگیری کنند.
جمعبندی بخش پانزدهم
بیان قوی و علمی، چون جویباری زلال، معارف دینی را به قلبهای تشنه جامعه جاری میسازد.
بخش شانزدهم: اهمیت ورزش و سلامت جسمانی
طلاب باید با ورزش و حفظ سلامت جسمانی، تواناییهای خود را برای خدمت به دین تقویت کنند. سلامت جسمانی، چون بدنی استوار، به طلاب امکان میدهد تا با انرژی و توان بیشتری به تحصیل و تبلیغ دین بپردازند.
درنگ: سلامت جسمانی، چون سپری استوار، طلاب را در برابر خستگی و فرسودگی محافظت میکند.
ایجاد فرهنگ ورزش در حوزهها، میتواند طلاب را به عالمانی پرانرژی و اثرگذار تبدیل کند.
جمعبندی بخش شانزدهم
سلامت جسمانی، چون بالی برای پرواز، طلاب را به سوی خدمت پویا و اثرگذار به دین رهنمون میسازد.
بخش هفدهم: ضرورت استقلال و آزادمنشی طلاب
طلاب باید از وابستگی به نهادهای غیرعلمی آزاد باشند و با تکیه بر علم و تعهد دینی، به خدمت جامعه بپردازند. این استقلال، چون گوهری گرانبها، اعتبار علمی و معنوی طلاب را حفظ میکند.
برای نمونه، طلابی که از وسوسههای مادی و سیاسی به دور باشند، میتوانند با خلوص نیت، به دفاع از دین و اصلاح جامعه بپردازند.
جمعبندی بخش هفدهم
استقلال و آزادمنشی، چون مشعلی فروزان، طلاب را به سوی خدمت خالصانه به دین و جامعه هدایت میکند.
بخش هجدهم: نقد جذب طلاب توسط نهادهای غیرعلمی
نهادهای غیرعلمی، با جذب طلاب مستعد، آنان را از مسیر علمآموزی و اجتهاد دور میکنند. این انحراف، چون جریانی گمراهکننده، نتیجه فقدان برنامهریزی منسجم در حوزههاست.
حوزهها باید با ایجاد ساختارهای حمایتی، از خروج طلاب مستعد جلوگیری کنند و آنان را به سوی تولید علم هدایت نمایند.
جمعبندی بخش هجدهم
جذب طلاب توسط نهادهای غیرعلمی، چون دامی در مسیر معرفت، از تربیت عالمان فاضل جلوگیری میکند. حوزهها باید با برنامهریزی دقیق، این خطر را دفع کنند.
بخش نوزدهم: اهمیت قلم و نگارش علمی
طلاب باید توانایی نگارش علمی و نقد متون را داشته باشند تا بتوانند محتوای علمی تولید کنند. این توانایی، چون قلمی زرین، معارف دینی را بهصورتی نظاممند به جهانیان عرضه میکند.
درنگ: نگارش علمی، چون پلی استوار، معارف دینی را به محافل علمی جهانی متصل میسازد.
آموزش مهارتهای نگارش و ویرایش علمی، طلاب را به سوی تولید محتوای اثرگذار هدایت میکند.
جمعبندی بخش نوزدهم
قلم علمی، چون ابزاری برای حکاکی معرفت، طلاب را به سوی تولید علم نظاممند و اثرگذار رهنمون میسازد.
بخش بیستم: ضرورت تربیت عالمان متعهد و فاضل
طلاب باید با تعهد و علم، به دفاع از دین و خدمت به جامعه بپردازند. این تعهد، چون گوهری درخشان، طلاب را به عالمانی تأثیرگذار و پاسخگو به نیازهای جامعه تبدیل میکند.
برای نمونه، عالمانی که با خلوص نیت و تسلط علمی به خدمت جامعه میپردازند، میتوانند الگویی برای نسلهای آینده باشند.
جمعبندی بخش بیستم
تربیت عالمان متعهد، چون کاشتن بذری در خاک حاصلخیز، آیندهای روشن برای علم دینی و جامعه رقم میزند.
بخش بیستویکم: اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه
وحدت حوزه و دانشگاه، به دلیل ضعفهای علمی در آموزشهای حوزوی، بهصورت کامل محقق نشده است. این ضعف، نتیجه فقدان آموزشهای میانرشتهای و عدم تسلط طلاب بر علوم روز است.
حوزهها باید با تقویت آموزشهای میانرشتهای، به وحدت واقعی با دانشگاهها دست یابند و جایگاه علم دینی را در محافل علمی جهانی تقویت کنند.
جمعبندی بخش بیستویکم
وحدت حوزه و دانشگاه، چون پلی میان دو ساحل معرفت، علم دینی را به محافل جهانی متصل میسازد.
بخش بیستودوم: ضرورت تربیت طلاب بهروز و مدرن
طلاب باید با تسلط بر علوم روز و روشهای مدرن، در محافل جهانی حضور یابند. این رویکرد، چون بالی برای پرواز، جایگاه علم دینی را در جهان تقویت میکند.
درنگ: تسلط بر علوم روز، چون مشعلی در دست طلاب، راه هدایت جهانیان را روشن میسازد.
آموزشهای میانرشتهای و تسلط بر علوم عقلی و نقلی، طلاب را به عالمانی مدرن و اثرگذار تبدیل میکند.
جمعبندی بخش بیستودوم
تربیت طلاب بهروز، چون گامی بلند در مسیر جهانیسازی معارف دینی، حوزهها را به کانونی اثرگذار تبدیل میکند.
بخش بیستوسوم: اهمیت کیفیت در تربیت طلاب
حوزهها باید به جای کمیت، بر کیفیت تربیت طلاب تمرکز کنند تا عالمانی متفکر و فاضل پرورش یابند. کیفیتمحوری، چون چشمهای زلال، علم دینی را از آلودگیهای سطحینگری پاک میسازد.
گزینش دقیق و برنامهریزی آموزشی نظاممند، از ورود افراد غیرمستعد جلوگیری کرده و کیفیت علمی حوزهها را ارتقا میدهد.
جمعبندی بخش بیستوسوم
کیفیت در تربیت طلاب، چون گوهری گرانبها، آینده علم دینی را درخشانی و اثرگذاری میبخشد.
بخش بیستوچهارم: نقش طلاب در اصلاح جامعه
طلاب باید با علم و عمل، به اصلاح جامعه و کاهش شرور اجتماعی کمک کنند. این نقش، چون مشعلی در تاریکی، راه هدایت جامعه را روشن میسازد.
برای نمونه، عالمانی که با تسلط بر معارف دینی و علوم روز، به حل مسائل اجتماعی میپردازند، میتوانند الگویی برای اصلاح جامعه باشند.
جمعبندی بخش بیستوچهارم
اصلاح جامعه، چون وظیفهای خطیر بر دوش طلاب، علم دینی را به ابزاری برای بهبود زندگی بشری تبدیل میکند.
بخش بیستوپنجم: ضرورت تسلط بر فناوریهای نوین
طلاب باید با تسلط بر فناوریهای نوین، مانند کامپیوتر، به تولید و ارائه محتوای علمی بپردازند. این تسلط، چون ابزاری کارآمد، معارف دینی را بهصورتی مدرن و جذاب به جهانیان عرضه میکند.
درنگ: تسلط بر فناوریهای نوین، چون بالی برای پرواز، معارف دینی را به آسمانهای جهانی میرساند.
آموزش مهارتهای فناوری در حوزهها، طلاب را به سوی تولید محتوای اثرگذار هدایت میکند.
جمعبندی بخش بیستوپنجم
فناوریهای نوین، چون ابزارهایی کارآمد، طلاب را به سوی ارائه معارف دینی بهصورتی مدرن و اثرگذار رهنمون میسازد.
بخش بیستوششم: اهمیت نیت خالص در طلبگی
طلاب باید با نیت خالص و وقف برای دین، به خدمت جامعه و دفاع از معارف دینی بپردازند. این نیت، چون گوهری درخشان، طلاب را از وسوسههای مادی و سیاسی مصون میدارد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودهاند: «از هر چیزی بهترینش را برگیر، زیرا تو نمیتوانی همه چیز را فراگیری.» این سخن، به ضرورت انتخاب مسیر خالصانه در طلبگی اشاره دارد.
جمعبندی بخش بیستوششم
نیت خالص، چون مشعلی در مسیر طلبگی، طلاب را به سوی خدمت خالصانه و اثرگذار هدایت میکند.
نتیجهگیری و جمعبندی
حوزههای علمیه، چون باغهایی پربار، باید بذر علم و تقوا را در جان طلاب بکارند تا عالمانی فاضل و متعهد پرورش یابند. چالشهایی مانند آموزشهای سطحی، مسائل معیشتی، و فقدان برنامهریزی دقیق، چون خارهایی در این باغ، مانع از شکوفایی معرفت دینی شدهاند. برای رفع این موانع، حوزهها باید با بازسازی نظام آموزشی، تمرکز بر کیفیت، و تقویت آموزشهای میانرشتهای، به سوی تولید علم پویا و پاسخگو به نیازهای روز حرکت کنند. طلاب، چون ورثه انبیا، باید با علم، عمل، و نیت خالص، به اصلاح جامعه و ارتقای جایگاه علم دینی بپردازند. این تحول، نهتنها حوزهها را به کانونی اثرگذار در جهان تبدیل میکند، بلکه معارف شیعی را چون نوری درخشان، به جهانیان عرضه مینماید.
با نظارت صادق خادمی