متن درس
جلسات دورهمی: نظم، بنیان موفقیت
برگرفته از درسگفتارهای آیت الله نکونام قدس سره (جلسه سی و ششم)
دیباچه
نظم، چونان جریانی پویا و هماهنگ در بطن خلقت، عنصری است که حیات و پیشرفت را در تمامی ابعاد وجودی انسان و طبیعت رقم میزند. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای آیت الله نکونام قدس سره، به بررسی نقش محوری نظم در دستیابی به موفقیتهای مادی و معنوی پرداخته و با نگاهی عمیق به شواهد طبیعی، اجتماعی و دینی، این اصل بنیادین را بهعنوان کلید پیروزی انسان معرفی میکند. هدف این اثر، تبیین نظم بهمثابه قانونی جهانشمول است که نهتنها در طبیعت و خلقت، بلکه در زندگی فردی و جمعی انسان، نقشی تعیینکننده دارد. با بهرهگیری از زبانی روشن و متین، این متن درصدد است تا مفاهیم عمیق نظم را با نگاهی علمی و معنوی برای خوانندگان روشن سازد.
بخش نخست: نظم، رمز پیروزی انسان
نظم بهمثابه اصل بنیادین موفقیت
نظم، چونان چراغی هدایتگر، مسیر انسان را بهسوی پیروزی روشن میسازد. این اصل، فراتر از استعدادها و تواناییهای ذاتی، تعیینکننده سرنوشت افراد است. انسانی که نظم را در زندگی خود جاری سازد، حتی با استعدادی متوسط، به موفقیتهایی چشمگیر دست خواهد یافت، درحالیکه فقدان نظم، حتی نوابغ را به سوی ناکامی سوق میدهد. این حقیقت، در تمامی شئون خلقت قابلمشاهده است؛ از حرکت منظم سیارات در آسمان تا جریان خون در رگهای انسان، همهچیز بر پایه نظم استوار است.
نظم در طبیعت و خلقت
جهان هستی، چونان ساعتی دقیق، بر مدار نظم میچرخد. از حرکت سیارات در کهکشانها تا زندگی مورچهها و زنبورها، همهچیز در چارچوبی منظم جریان دارد. این نظم، امکان پیشبینی و محاسبه دقیق را فراهم میآورد؛ منجمان با محاسبه حرکت ستارگان، آینده آسمان را پیشبینی میکنند و هواشناسان با تحلیل جریان باد و ابر، تغییرات جوی را پیشبینی مینمایند. این هماهنگی، نشان از قانونی جهانشمول دارد که بینظمی را در طبیعت برنمیتابد.
مثال جریان خون در بدن انسان، گواهی دیگر بر این نظم است. هر لحظه از حرکت خون، با دقتی شگفتانگیز، در مسیری مشخص جریان دارد. اگر بتوان یک ثانیه از این جریان را محاسبه کرد، میتوان میلیاردها سال از آن را پیشبینی نمود. این نظم، نهتنها در طبیعت، بلکه در تمامی جنبههای خلقت، از گیاهان تا حیوانات، جاری است.
نقش اراده انسانی در نظم
انسان، بهواسطه برخورداری از اراده، از سایر موجودات متمایز است. اما این اراده، بدون نظم، چونان کفی بر روی آب، بیثمر و ناپایدار است. اراده، مانند کفشی است که باید با پای انسان هماهنگ باشد؛ اگر نظم در زندگی انسان جاری نباشد، این اراده به هدر میرود و انسان را به حاشیه میراند. نظم، اراده را در مسیری هدفمند هدایت میکند و از پراکندگی و اتلاف انرژی جلوگیری مینماید.
تشبیه انسان بینظم به زبالهای در حاشیه رودخانه، تصویری گویا از این حقیقت است. همانگونه که زباله از جریان پویای آب جدا میافتد و در باتلاقی ساکن میماند، انسان بینظم نیز از جریان زندگی جدا شده و در حاشیه میماند. در مقابل، انسانی که نظم را در وجود خود نهادینه کند، مانند رودخانهای زلال، بهسوی مقصد خویش جاری میشود.
بخش دوم: نظم در زندگی روزمره و معنوی
نظم در عبادات و شرع مقدس
شرع مقدس، با تأکید بر نظم در عبادات، راه کمال را به انسان نشان میدهد. در قرآن کریم آمده است: إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَوْقُوتًا (نماز بر مؤمنان فرضی معین و بهموقع است). این آیه، بر اهمیت زمانبندی دقیق در عبادات تأکید دارد. کوچکترین انحراف در وقت نماز یا روزه، عبادت را باطل میکند، که نشان از اهمیت نظم در شریعت دارد.
پیامبران، بهعنوان الگوهای کمال، با هماهنگی با نظم الهی، به مراتب والای انسانی دست یافتهاند. نظم در رفتار و عبادات آنها، آنها را به جایگاهی رسانده که تمامی معلومات و قدرت عالم در وجودشان متجلی شده است. این هماهنگی، انسان را به سوی کمال معنوی سوق میدهد و او را از حاشیهنشینی در جریان خلقت نجات میدهد.
نظم در جزئیات زندگی روزمره
نظم، حتی در جزئیترین جنبههای زندگی، مانند تنفس یا قدم زدن، تأثیرات عمیقی بر جای میگذارد. برای مثال، فردی که قدمهای خود را برای رسیدن به کلاس درس میشمارد، با نظم در جزئیات، از بیبرنامگی نجات مییابد. این نظم، انسان را بهسوی هدفمندی سوق میدهد و از پراکندگی ذهن جلوگیری میکند.
انسان منظم، حتی در برابر مشکلات، مانند بیماری یا شرایط نامساعد، مقاومت بیشتری نشان میدهد. برای نمونه، فردی که نظم را در زندگی خود جاری ساخته، حتی در مواجهه با سرماخوردگی، برنامه خود را حفظ میکند و اجازه نمیدهد اختلالی در جریان زندگیاش ایجاد شود.
نظم و کاهش پرگویی
پرگویی، یکی از نشانههای بینظمی است که زمان و انرژی انسان را به هدر میدهد. انسان منظم، زمان مشخصی برای گفتوگو تعیین میکند و از صحبتهای بیهوده پرهیز میکند. این اصل، نهتنها کارایی را افزایش میدهد، بلکه از بیماریهای روانی ناشی از پرگویی، مانند غیبت و اتلاف وقت، جلوگیری میکند.
در روایتی آمده است: «کثرة الکلام تدل على ضعف العقل» (پرگویی نشانه ضعف عقل است). این سخن، بر اهمیت کنترل گفتار و پایبندی به نظم در ارتباطات تأکید دارد. انسان منظم، مانند ساعتی دقیق، هر لحظه از زندگی خود را با برنامهریزی سپری میکند.
بخش سوم: تمرین و نهادینهسازی نظم
تمرین تدریجی برای کسب نظم
نظم، چونان عادتی ارزشمند، نیازمند تمرین و برنامهریزی تدریجی است. انسانهایی که سالها در بینظمی زیستهاند، نمیتوانند یکشبه منظم شوند. این فرآیند، مانند تربیت یک گیاه، نیازمند صبر و استمرار است. با برنامهریزی دقیق و گامبهگام، انسان میتواند نظم را در وجود خود نهادینه کند.
برای مثال، فردی که عادت به بیداری در زمان مشخص دارد، حتی در شرایط دشوار، از برنامه خود خارج نمیشود. این پایبندی، نتیجه تمرین مداوم و ارادهای است که در مدار نظم قرار گرفته است.
نظم و افزایش سرعت پیشرفت
نظم، مانند موتوری قدرتمند، سرعت پیشرفت انسان را افزایش میدهد. انسانی که برنامهای منظم برای زندگی خود تدوین کند، از هدررفت زمان و انرژی جلوگیری میکند و به سرعت به اهداف خود دست مییابد. این اصل، در تمامی جنبههای زندگی، از مطالعه تا کار و عبادت، کارایی را چندبرابر میکند.
برای نمونه، فردی که برای مطالعه یا عبادت خود زمان مشخصی تعیین کرده، حتی در شرایط دشوار، به برنامه خود پایبند میماند. این پایبندی، نهتنها کارایی را افزایش میدهد، بلکه انسان را از حاشیهنشینی در جریان زندگی نجات میدهد.
تشخیص نظم از بینظمی
نظم، با بررسی برآوردهای زندگی قابلتشخیص است. اگر برنامههای انسان بهطور منظم اجرا شوند، نشانهای از نظم است؛ اما اگر وظایف بهصورت پراکنده و بدون برنامه پیش روند، بینظمی در وجود او ریشه دارد. انسان منظم، مانند چرخدندههای یک ساعت، با دقتی بینظیر عمل میکند و از انعطافپذیری کاذب پرهیز مینماید.
انعطافپذیری در برنامهریزی، نشانهای از بینظمی است. انسانی که وظایف خود را بهصورت اتفاقی جابهجا میکند، راندمان خود را کاهش میدهد و از مسیر هدفمندی دور میشود.
جمعبندی
نظم، چونان جریانی زلال و پویا، در تمامی ابعاد خلقت جاری است و انسان را به سوی کمال هدایت میکند. این اصل، نهتنها در طبیعت و شرع مقدس، بلکه در زندگی روزمره و معنوی انسان، نقشی محوری دارد. انسانی که نظم را در وجود خود نهادینه کند، مانند رودی خروشان، از موانع عبور کرده و به مقصد میرسد. در مقابل، بینظمی، انسان را به حاشیه رانده و از جریان پویای زندگی جدا میسازد. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای آیت الله نکونام قدس سره، نظم را بهعنوان کلیدی برای موفقیت مادی و معنوی معرفی کرده و با بهرهگیری از شواهد طبیعی، اجتماعی و دینی، راههای نهادینهسازی آن را تبیین نمود. انسان با تمرین تدریجی و برنامهریزی دقیق، میتواند نظم را در تمامی جنبههای زندگی خود جاری سازد و به مراتب والای انسانی دست یابد.