متن درس
جلسات دورهمی: عفاف و حجاب در آیینه دین و جامعه
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵۴)
دیباچه
این نوشتار، بازنویسی و تدوینی از درسگفتاری است که در تاریخ نهم دی ۱۳۸۹ ارائه شده و به بررسی مفاهیم عفاف، پوشش، و حجاب در بستر دینی و اجتماعی میپردازد. این گفتار، مانند نوری که در تاریکی راه را روشن میکند، با نگاهی عمیق و نقادانه به تحلیل این مفاهیم پرداخته و چالشهای موجود در تدوین آثار علمی و ترویج ارزشهای دینی در جامعه مدرن را بررسی میکند. محتوای این اثر، با زبانی روشن و متین، تلاش دارد تا تأملات عمیق استاد فرزانه قدسسره را در قالبی منسجم و علمی ارائه دهد، بهگونهای که هم معارف دینی را منتقل کند و هم راه را برای فهمی نوین از عفاف و حجاب در پرتو نیازهای جامعه معاصر هموار سازد.
بخش نخست: نقد منابع موجود در حوزه عفاف و حجاب
نقد کتابهای موجود
استاد فرزانه قدسسره با اشاره به کتابهای موجود در حوزه عفاف و حجاب، از کیفیت علمی پایین برخی از این آثار انتقاد میکنند. بهطور خاص، کتابی از محسن حمید احمدی، از محققان دارالحدیث، به دلیل فقدان جامعیت در استنادات و محدود شدن به منابع اندک مورد نقد قرار گرفته است، مانند بنایی که پایههای آن با مصالح ناکافی ساخته شده است.
این نقد، ضرورت رعایت استانداردهای علمی در تدوین آثار دینی را برجسته میکند. منابع روایی باید با دقت و جامعیت بررسی شوند تا از تحریف یا تفسیر نادرست احادیث جلوگیری شود. در حوزه مطالعات دینی، استفاده از منابع متعدد و معتبر، مانند کتب حدیثی شیعه و سنی، ضروری است. فقدان کتابنامه جامع و استنادات دقیق، مانند نقشهای ناقص، میتواند اعتبار علمی یک اثر را مخدوش کند.
| درنگ: آثار علمی در حوزه عفاف و حجاب باید با استنادات دقیق و جامعیت منابع تدوین شوند. |
ضرورت گزینش روایات معتبر
استاد تأکید دارند که روایات مشکلدار نباید در بحثهای علمی مورد استفاده قرار گیرند، مانند گزینش دانههای سالم از میان دانههای معیوب. روایات باید برای مخاطبان، بهویژه نسل جوان، قابل فهم و پذیرش باشند تا اعتماد آنها به معارف دینی حفظ شود.
در روششناسی علوم حدیث، بررسی سند و محتوای روایات از اهمیت بسزایی برخوردار است. استفاده از روایات ضعیف یا مشکلدار در محافل علمی، مانند ساختن بنایی با مصالح شکننده، میتواند به کاهش اعتبار استدلالها منجر شود. این دیدگاه، ضرورت آموزش روشهای نقد حدیث را به پژوهشگران دینی گوشزد میکند.
بخش دوم: پیچیدگیهای جامعه مدرن و چالشهای تربیتی
پیچیدگیهای جامعه معاصر
استاد جامعه مدرن را پیچیده و چندوجهی توصیف میکنند، مانند اقیانوسی که امواج متلاطم آن نیازمند شناخت دقیق است. این پیچیدگی، چالشهای تربیتی جدیدی را در ترویج عفاف و حجاب ایجاد کرده است.
استاد با اشاره به نمونهای از گفتوگو با یک مادر و دختر تحصیلکرده، به تنشهای تربیتی در خانوادههای مدرن اشاره میکنند. این نمونه نشان میدهد که نصایح سنتی و تکراری، مانند آبی که بر سنگ میریزد، نمیتوانند نسل جدید را جذب کنند. این دیدگاه با نیازهای روانشناختی و جامعهشناختی نسل جوان همخوانی دارد، که بر ضرورت گفتوگوی منطقی و همدلانه تأکید دارد.
| درنگ: پیچیدگیهای جامعه مدرن نیازمند رویکردهای تربیتی جدید و منطبق با نیازهای نسل جوان است. |
نقد روشهای سنتی تربیت
استاد از روشهای سنتی تربیت که بر نصایح تکراری و بدون توجه به نیازهای مخاطب استوار است، انتقاد میکنند، مانند باغبانی که بدون شناخت خاک، بذر میکارد.
این نقد، ضرورت بازنگری در روشهای تربیتی را نشان میدهد. علوم روانشناسی و جامعهشناسی بر اهمیت همدلی و شناخت مخاطب در فرایند تربیت تأکید دارند.
بخش سوم: تمایز مفاهیم عفاف، پوشش، و حجاب
تعریف عفاف
استاد عفاف را صفتی درونی و اخلاقی میدانند که در قلب انسان ریشه دارد، مانند گوهری که در صدف وجود آدمی میدرخشد. این صفت، مقدم بر پوشش و حجاب است و به خودداری از گناه و حفظ پاکدامنی اشاره دارد.
این تعریف با آیه وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ (نور: ۳۳) همخوانی دارد: «و کسانی که [وسیله] زناشویی نمییابند، باید پاکدامنی ورزند تا خدا از فضل خویش آنان را بینیاز کند.»
تمایز پوشش و حجاب
استاد پوشش را به معنای عام لباس و حجاب را به معنای خاص پوشش شرعی تعریف میکنند، مانند جامهای که جسم را میپوشاند و حجابی که به دستور شرع، حریم انسان را حفظ میکند.
این تمایز، نشاندهنده تفاوت میان رفتارهای اجتماعی و احکام شرعی است. پوشش ممکن است در فرهنگهای مختلف متفاوت باشد، اما حجاب در چارچوب شرع، معیارهای خاصی دارد.
نقد خلط مفاهیم
استاد از خلط مفاهیم عفاف، پوشش، و حجاب در برخی آثار انتقاد میکنند، مانند نقشهای که مسیرها را به اشتباه نشان میدهد. این خلط، به سردرگمی مخاطبان منجر میشود.
در مطالعات دینی، دقت در استفاده از واژگان، مانند انتخاب ابزار دقیق برای ساختن یک اثر هنری، ضروری است.
| درنگ: عفاف صفتی درونی است، در حالی که پوشش و حجاب رفتارهای بیرونی و متأثر از فرهنگ و شرع هستند. |
بخش چهارم: ریشههای تاریخی و اجتماعی پوشش
پوشش در ایران باستان
استاد با اشاره به شواهد تاریخی، مانند نقشبرجستههای تخت جمشید، تأکید دارند که پوشش در ایران باستان نشانه نجابت و احترام به عرف اجتماعی بوده است، مانند جامهای که هویت و وقار را نشان میدهد.
مطالعات باستانشناسی نشان میدهند که پوشش در تمدنهای باستانی، بخشی از هویت فرهنگی و اجتماعی بوده است. با این حال، این پوشش لزوماً با الزامات شرعی همخوانی نداشته است.
نقد بدپوششی و بدحجابی
استاد بدپوششی و بدحجابی را نتیجه تربیت ناسالم و تأثیرات استعماری میدانند، مانند علفهای هرزی که در باغ فرهنگ رشد کردهاند. ایشان با اشاره به تلاشهای تاریخی، مانند اقدامات دوره پهلوی، این پدیدهها را نتیجه تبلیغات و تربیت نادرست میدانند.
در جامعهشناسی تاریخی، تأثیر عوامل خارجی، مانند استعمار، بر فرهنگ و رفتارهای اجتماعی مطالعه شده است. تلاشهای دوره پهلوی برای تغییر الگوهای پوشش، نمونهای از این تأثیرات است.
بخش پنجم: روشهای علمی در بحث عفاف و حجاب
روش پیشنهادی برای بحث علمی
استاد روشی منظم برای بحثهای علمی پیشنهاد میدهند که شامل مطالعه دقیق، نقد مستدل، و ارائه اشکالات بهصورت مکتوب پیش از جلسه است، مانند نقشهای که پیش از سفر ترسیم میشود.
این روش، نشاندهنده تأکید بر رعایت اصول علمی و منطقی در مباحث دینی است. در روششناسی علمی، نقد و بررسی دقیق منابع و ارائه استدلالهای مستند از ارکان اصلی پژوهش به شمار میروند.
| درنگ: بحثهای علمی باید با استدلالهای قوی و مستند انجام شوند و از حاشیهروی پرهیز شود. |
ضرورت کار علمی و دقیق
استاد از آثار سطحی و غیرمستند در حوزه عفاف و حجاب انتقاد کرده و بر لزوم تولید آثار علمی با کیفیت بالا تأکید دارند، مانند بنایی که با مصالح مرغوب ساخته میشود.
تولید آثار علمی با کیفیت بالا، مانند جویباری که زمین دانش را سیراب میکند، نیازمند رعایت استانداردهای آکادمیک، از جمله استنادات دقیق و ساختار منسجم است.
بخش ششم: ضرورت همراهی با جامعه
همراهی با جامعه به جای تحمیل
استاد تأکید دارند که ترویج عفاف و حجاب باید با همراهی و همدلی با جامعه انجام شود، مانند راهنمایی که با مسافران همقدم میشود، نه با تحمیل و اجبار.
این دیدگاه با اصول روانشناسی اجتماعی که بر اهمیت همدلی و گفتوگو در تغییر رفتارها تأکید دارد، همخوانی دارد. تحمیل، مانند بذری که در خاک نامناسب کاشته شود، نتیجهای جز مقاومت به بار نمیآورد.
نقد علم دینی در ترویج عفاف و حجاب
استاد معتقدند که علم دینی در ترویج عفاف و حجاب به دلیل فقدان روشهای علمی و منطبق با نیازهای جامعه، کارایی لازم را نداشته است، مانند چراغی که نورش به همه گوشهها نمیرسد.
علم دینی باید با علوم مدرن، مانند روانشناسی و جامعهشناسی، تلفیق شود تا به نیازهای روز پاسخ دهد.
بخش هفتم: نتیجهگیری
این درسگفتار، با محوریت مفاهیم عفاف، پوشش، و حجاب، مانند آیینهای است که ارزشهای دینی را در پرتو نیازهای جامعه مدرن منعکس میکند. استاد فرزانه قدسسره با تأکید بر تمایز میان این مفاهیم، نشان میدهند که عفاف، بهعنوان صفتی درونی، مقدم بر پوشش و حجاب است. نقد منابع موجود، ضرورت رعایت استانداردهای علمی در تدوین آثار دینی را برجسته میکند. تأکید بر همراهی با جامعه و پرهیز از تحمیل، رویکردی عقلانی و اجتماعی را در ترویج ارزشهای دینی نشان میدهد. شواهد تاریخی، مانند نقشبرجستههای تخت جمشید، و تفسیر آیات قرآنی، مانند آیه سوءات، ابزارهایی برای استدلال هستند. پیشنهاد روشهای علمی برای بحث و نقد، مانند نقشهای دقیق، راه را برای ارتقای پژوهشهای دینی هموار میسازد.
| با نظارت صادق خادمی |