متن درس
جلسات دورهمی: نظامهای حاکم بر تاریخ بشری و چالشهای علم دینی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه پنجاه و هفتم)
دیباچه
این نوشتار، بازتاب درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در جلسهای است که در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۸۹ برگزار شده و به بررسی دو نظام اصلی حاکم بر تاریخ بشری، یعنی نظام بشری و نظام الهی، و چالشهای علم دینی در اجرای احکام پرداخته است. محور این گفتار، تبیین تفاوتهای بنیادین میان این دو نظام، نقد رویکردهای غیراجرایی در علم دینی، و تأکید بر ضرورت محبت و عملگرایی در اجرای احکام است. متن پیش رو، با ساختاری منظم و با پیوندی عمیق به آیات قرآن کریم و تجربیات عملی، به دنبال ارائه دیدگاهی جامع از نقش دین در هدایت جامعه و رفع چالشهای آن است. گویی این نوشتar، مشعلی است که مسیر شناخت و اجرای دین را در پرتو حکمت و عمل روشن میسازد.
بخش نخست: دو نظام حاکم بر تاریخ بشری
تقسیمبندی نظامهای بشری و الهی
استاد فرزانه قدسسره، سیر طبیعی انسان در جامعه بشری را به دو نظام اصلی تقسیم میکنند: نظام بشری و نظام الهی. نظام بشری بر خودکفایی انسانها و عقلانیت جمعی استوار است، در حالی که نظام الهی بر محوریت وحی و حاکمیت خداوند قرار دارد.
از منظر فلسفی، این تقسیمبندی بازتاب تقابل میان عقل خودبنیاد و وحی الهی است. نظام بشری، با تکیه بر عقل جمعی و توافق اکثریت، به دنبال مدیریت اختلافات است، در حالی که نظام الهی، با محوریت خداوند و وحی، مسیری متعالی اما دشوار را پیش روی انسان قرار میدهد.
ویژگیهای نظام بشری
استاد، نظام بشری را به دلیل انعطافپذیری در پذیرش تکثر و نسبیت، موفقتر در کاهش نزاعها و مدیریت اختلافات معرفی میکنند. این نظام، با تکیه بر گفتوگو و احترام به نظرات مختلف، توانسته است نظم اجتماعی را تا حدی حفظ کند.
از منظر جامعهشناختی، این ویژگی نظام بشری به پلورالیسم و دموکراسی مدرن اشاره دارد. با این حال، استاد بر فقدان عمق معنوی در این نظام تأکید دارند که میتواند به بیثباتی معنوی منجر شود.
ویژگیهای نظام الهی
استاد، نظام الهی را مسیری دشوار و دقیق توصیف میکنند که بر محوریت حاکمیت الهی استوار است، چنانکه در آیه شریفه قُلْ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ ۚ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ ۚ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ ۖ يَقُصُّ الْحَقَّ ۖ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ (بگو: من از سوی پروردگارم بر دلیل روشنی هستم و شما آن را دروغ شمردید. آنچه را که به شتاب از من میخواهید نزد من نیست. حکم جز برای خدا نیست. او حق را بیان میکند و او بهترین داوران است) آمده است.
از منظر کلامی، این نظام بر التزام کامل به قانون الهی، کتاب، ولایت و مجاری اجرای آن تأکید دارد. این مسیر، به دلیل محوریت خداوند، از انسان التزامی عمیق به ارزشهای متعالی طلب میکند.
پشتوانه فلسفی نظامهای بشری و الهی
استاد، پشتوانه فلسفی نظام بشری را در دیدگاه پدیدهانگاری عالم و نظام الهی را در باور به آفریده بودن عالم میدانند. نظام بشری، عالم را پدیدهای خودکفا میبیند، در حالی که نظام الهی بر آفرینش عالم توسط خداوند تأکید دارد.
از منظر فلسفی، این تقابل به بحثهای بنیادین در فلسفه وجود، مانند اثبات وجود خدا، اشاره دارد. استاد با تأکید بر چالشهای اثبات وجود خدا در نظام بشری، بر ضرورت ایمان به وحی در نظام الهی تأکید میکنند.
بخش دوم: نقد علم دینی و ضرورت اجتهاد پویا
نقد رویکردهای غیراجرایی در علم دینی
استاد، علم دینی را به دلیل عدم کارایی عملی در بسیاری از احکام و فتاوا نقد میکنند و معتقدند که این احکام گاه به نسخههای غیرکاربردی محدود شدهاند.
از منظر فقهی، این نقد به ضرورت اجتهاد پویا و متناسب با نیازهای روز اشاره دارد. استاد با تمثیل نسخههای پزشکی منسوخ، بر لزوم تطبیق احکام با شرایط معاصر تأکید میکنند.
ضرورت شناخت عمیق دین
استاد، فقدان شناخت واقعی دین و اجتهاد غیرمستند را از موانع اصلی اجرای احکام دینی میدانند. اجتهاد واقعی، نیازمند درک عمیق و عملی از نیازهای جامعه است.
از منظر کلامی، این دیدگاه بر اهمیت معرفت دینی در اجرای احکام تأکید دارد. استاد با تمثیل شاعری و رانندگی، بر ضرورت عملگرایی در اجتهاد و پرهیز از رویکردهای سطحی تأکید میکنند.
نقد خشونت و تحجر در اجرای دین
استاد با انتقاد از خشونت و تحجر در اجرای احکام، بر لزوم محبت و مهربانی در پیادهسازی دین تأکید دارند، چنانکه در آیه شریفه وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ (و یکدیگر را به شکیبایی و مهربانی سفارش کردند) آمده است.
از منظر اخلاقی، این نقد بر ضرورت جذب قلبها از طریق محبت و پرهیز از روشهای خشن تأکید دارد. دین، با رویکردی رحمانی، میتواند به ابزاری برای هدایت و وحدت تبدیل شود.
بخش سوم: تجربیات عملی در اجرای دین
تجربه عملی در بندر امام
استاد با روایت تجربهای عملی در بندر امام، به موفقیت اجرای احکام دینی در شرایط دشوار اشاره میکنند. این تجربه، با تکیه بر محبت و عدالت، نتایج مثبتی به همراه داشته است.
از منظر جامعهشناختی، این تجربه نشاندهنده کارآمدی دین در حل مشکلات اجتماعی است. استاد با تأکید بر انعطاف و درک نیازهای مردم، بر اهمیت عملگرایی در اجرای دین تأکید دارند.
تجربه عملی در نیریز
استاد با ذکر تجربهای در نیریز، به موفقیت در احیای دین در جامعهای با سابقه منفی اشاره میکنند. این موفقیت، نتیجه ارتباط صمیمی با مردم و کار جمعی بوده است.
از منظر جامعهشناختی، این روایت بر اهمیت حضور عملی و عینی در میان مردم تأکید دارد. دین، با تکیه بر محبت و عملگرایی، میتواند حتی در شرایط دشوار تأثیرگذار باشد.
بخش چهارم: صیانت نفس و نقش آن در سلوک دینی
اهمیت صیانت نفس
استاد، صیانت نفس را کلید سلوک دینی و ارتباط معنوی با معصومین میدانند. این صیانت، گویی سپری است که انسان را از آفات نفسانی حفظ میکند.
از منظر عرفانی، صیانت نفس بهعنوان شرط لازم برای سلوک معنوی، انسان را از آلودگیهای نفسانی دور نگه میدارد و او را به سوی کمال هدایت میکند.
پیوند صیانت نفس با اجرای دین
استاد، اجرای صحیح احکام دینی را وابسته به صیانت نفس میدانند. بدون این صیانت، اجرای دین به انحراف کشیده میشود.
از منظر اخلاقی، این دیدگاه بر ضرورت خودسازی در مسیر اجرای دین تأکید دارد. صیانت نفس، انسان را به سوی اخلاص و عمل صالح هدایت میکند.
بخش پنجم: نقد عرفان غیرمستند و نقش معرفت دینی
نقد عرفان غیرمستند
استاد، عرفان غیرمستند را به دلیل فقدان پشتوانه وحیانی و انحراف از مسیر حق نقد میکنند. این عرفان، گویی گمراهی است که در لباس معنویت ظاهر میشود.
از منظر عرفانی، این نقد بر ضرورت التزام به وحی و سنت معصومین در سلوک معنوی تأکید دارد. عرفان حقیقی، تنها در پرتو وحی و معرفت دینی محقق میشود.
نقش معرفت دینی در اجرای احکام
استاد، معرفت دینی را کلید اجرای صحیح احکام و پرهیز از انحراف میدانند. بدون معرفت، اجرای دین به سطحینگری و تحجر منجر میشود.
از منظر کلامی، این دیدگاه بر ضرورت شناخت عمیق دین در اجرای احکام تأکید دارد. معرفت، بهعنوان نوری هدایتگر، انسان را از گمراهی و تحجر حفظ میکند.
جمعبندی
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به بررسی دو نظام حاکم بر تاریخ بشری، یعنی نظام بشری و نظام الهی، و چالشهای علم دینی در اجرای احکام پرداخته است. نظام بشری، با تکیه بر عقل خودبنیاد و نسبیتگرایی، موفقیت نسبی در مدیریت اختلافات داشته، اما فاقد عمق معنوی است. در مقابل، نظام الهی، با محوریت وحی و حاکمیت خداوند، مسیری دشوار اما متعالی را ارائه میدهد. استاد با نقد رویکردهای غیراجرایی در علم دینی و عرفان غیرمستند، بر ضرورت اجتهاد پویا، صیانت نفس، و اجرای احکام با محبت و عدالت تأکید دارند. تجربیات عملی در بندر امام و نیریز، کارآمدی دین در حل مشکلات اجتماعی را نشان میدهد. آیات قرآن کریم، مانند إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ و وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ، چارچوبی الهی برای این گفتار فراهم میکنند. این نوشتار، انسان را به سوی شناخت عمیق دین، اجتهاد پویا، و اجرای احکام با محبت و عدالت دعوت میکند.