در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 59

متن درس





جلسات دورهمی: بازنمایی معرفت دینی در روش‌شناسی انبیاء

جلسات دورهمی: بازنمایی معرفت دینی در روش‌شناسی انبیاء

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۹)

دیباچه

این نوشتار، بازنمایی و تحلیلی است از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه پنجاه و نهم از مجموعه جلسات دورهمی، که با محوریت تبیین ماهیت معرفت دینی و روش‌شناسی انبیاء در فهم و اجرای دین ارائه شده است. محتوای این جلسه، گفت‌وگویی عمیق و پویا میان استاد و شاگردان است که به نقد نظام‌های علمی دینی موجود، تفاوت میان دانش و معلومات، و ضرورت هماهنگی منش، بینش، دانش و کنش در فرآیند معرفت دینی می‌پردازد. این بازنویسی، با حفظ تمامی جزئیات و محتوای اصلی، تلاش دارد تا با زبانی فصیح و متین، چارچوبی علمی و منسجم برای مخاطبان فرهیخته فراهم آورد. مطالب با ساختاری روشن و هدفمند ارائه شده‌اند تا ضمن انتقال دقیق مفاهیم، پیوندی معنایی میان نکات کلیدی برقرار سازد.

بخش نخست: تبیین ماهیت معرفت دینی و روش‌شناسی انبیاء

تمایز بنیادین علم دینی و علم پزشکی

استاد فرزانه قدس‌سره بر تمایز بنیادین میان علم دینی و علم پزشکی تأکید دارند. علم پزشکی، به جراحی جسم دیگران معطوف است و پزشکان به دلیل عواطف انسانی، از جراحی نزدیکان خود اجتناب می‌ورزند. در مقابل، علم دینی به جراحی وجودی و درونی خود عالم معطوف است. این تمایز، به ماهیت وجودی علم دینی اشاره دارد که عالم را به تجربه‌ای زنده و عملی در فرآیند معرفتی ملزم می‌سازد. همان‌گونه که طبیب با جسم بیمار درگیر است، عالم دینی باید با نفس خویش در ستیز باشد تا به فهمی ژرف و اصیل از دین دست یابد.

درنگ: علم دینی، برخلاف علم پزشکی، جراحی نفس عالم را طلب می‌کند و تجربه زیسته را به محور معرفت تبدیل می‌سازد.

نقد رویکردهای صوری در علم دینی

بسیاری از نظام‌های علمی دینی، به دلیل فقدان تجربه زیسته و درگیری عملی، به بحث‌های صوری و بی‌روح محدود شده‌اند. استاد با اشاره به مسائل فقهی مانند دماء ثلاثه، بر عدم درک عمیق و حسی این موضوعات توسط برخی عالمان تأکید می‌کنند. این رویکرد، به تولید دانشی صوری و فاقد تأثیر واقعی منجر می‌شود، گویی عالمان به تراشیدن سر دیگران مشغول‌اند، بی‌آنکه خود در فرآیند معرفتی درگیر شوند.

درنگ: علم دینی صوری، فاقد تجربه عملی، به معلوماتی بی‌اثر و غیرمؤثر تبدیل می‌شود که از حل مسائل واقعی عاجز است.

کاستی شبیه‌سازی در فهم دین

استاد تأکید دارند که حتی شبیه‌سازی (جعل مماثل) نمی‌تواند جایگزین تجربه زیسته در فهم دین شود. این روش، به دلیل فقدان درگیری عملی، از دستیابی به حالات واقعی دینی ناتوان است. برای مثال، عالمی که مسائل زنان را بدون تجربه حسی تحلیل می‌کند، نمی‌تواند به فهمی عمیق از این موضوعات دست یابد، گویی در پی تراشیدن سر دیگران است بدون آنکه خود در معرض تحول درونی قرار گیرد.

استناد به آیات قرآن کریم

استاد با استناد به آیه‌ای از قرآن کریم، بر مسئولیت سنگین انسان در قبال امانت الهی تأکید می‌ورزند:

إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا

(ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، پس آن‌ها از حمل آن سر باز زدند و از آن ترسیدند، ولی انسان آن را بر دوش گرفت، که او ستمگر و نادان بود) [سوره احزاب، آیه ۷۲].

این آیه، به مسئولیت عظیم انسان در قبال امانت الهی اشاره دارد. استاد این مسئولیت را به مثابه جراحی وجودی عالم دینی تفسیر می‌کنند که باید در نفس خویش متبلور شود، نه در بحث‌های صوری و بی‌اثر.

تأثیر وحی بر پیامبر و ضرورت خودسازی

استاد با اشاره به آیات قرآن کریم، مانند:

يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ ۝ قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا

(ای جامه به خود پیچیده، شب را جز اندکی به پا خیز) [سوره مزمل، آیات ۱-۲]،

و آیه:

فَصِيَابَكَ فَطَهِّرْ

(لباست را پاکیزه دار) [سوره مدثر، آیه ۴]،

تأکید دارند که وحی، پیامبر را به خودسازی و تحول درونی ملزم می‌کرد. این آیات، به تأثیر عمیق وحی بر وجود پیامبر اشاره دارند که نه تنها به هدایت دیگران، بلکه به جراحی درونی خود ایشان معطوف بود. استاد این روش را الگویی برای عالمان دینی می‌دانند که باید خود را در معرض تحول وجودی قرار دهند.

درنگ: روش انبیاء در معرفت دینی، خودسازی و جراحی وجودی است که عالم را به تجربه‌ای زنده و عملی ملزم می‌سازد.

نقد تفسیرهای نادرست آیات

استاد تفسیرهایی مانند «فَطَهِّرْ» به معنای «پیراهنت را کوتاه کن» را به دلیل فقدان درک عمیق از وحی نقد می‌کنند. این تفسیرهای صوری، به دلیل عدم انطباق با ماهیت وحی، از ارزش علمی و دینی برخوردار نیستند. فهم دقیق آیات، نیازمند درگیری عمیق و عملی با متن وحیانی است، نه تعابیر سطحی و غیرمستند.

بخش دوم: نقد نظام‌های علمی دینی و ضرورت اصالت

کاستی نظام‌های علمی دینی

استاد بر این باورند که بسیاری از نظام‌های علمی دینی، به دلیل فقدان درگیری عملی و تمرکز بر معلومات به جای دانش، ناکارآمد هستند. این نظام‌ها، به جای پرورش دانش اصیل، به انتقال معلومات صوری بسنده می‌کنند، گویی عالمان به تراشیدن سر دیگران مشغول‌اند بدون آنکه خود در فرآیند معرفتی درگیر شوند.

لزوم اصالت در تولید دانش دینی

اصالت در تولید دانش دینی، به معنای درگیری عملی عالم با موضوعات دینی و پرهیز از تقلید و تکرار معلومات دیگران است. دانشی که صرفاً تکرار گفته‌های پیشینیان باشد، فاقد ارزش واقعی است و نمی‌تواند به حل مسائل معاصر کمک کند. استاد تأکید دارند که عالم دینی باید خود را در فرآیند تولید دانش درگیر سازد، مانند چشمه‌ای که از دل سنگ می‌جوشد و حیات می‌بخشد.

درنگ: دانش دینی اصیل، از تجربه عملی و درگیری وجودی عالم سرچشمه می‌گیرد و از تقلید و تکرار معلومات به دور است.

نقد انگیزه‌های مادی در تولید علم دینی

برخی از عالمان، به دلیل انگیزه‌های مادی مانند کسب شهرت یا درآمد، به جای تولید دانش اصیل، به تقلید و تکرار معلومات روی می‌آورند. این رویکرد، مانع از تحقق اهداف والای دینی می‌شود، گویی عالمی که در پی نان است، به جای چشمه زلال، به جمع‌آوری آب‌های راکد بسنده می‌کند.

تفاوت دانش و معلومات

استاد میان دانش و معلومات تمایز قائل می‌شوند. دانش، به ابداع و خلاقیت معطوف است، مانند شعری که از جان شاعر می‌جوشد، در حالی که معلومات، صرفاً تکرار و حفظ اطلاعات دیگران است، مانند مشاعره‌ای که تنها به حفظ اشعار دیگران بسنده می‌کند. این تمایز، بر اهمیت خلاقیت و اصالت در تولید دانش دینی تأکید دارد.

درنگ: دانش دینی، ابداعی است که از جان عالم می‌جوشد، در حالی که معلومات، تکرار گفته‌های دیگران است که فاقد تأثیر واقعی است.

نقد نظام‌های آموزشی مبتنی بر معلومات

نظام‌های آموزشی دینی که به انتقال معلومات محدود می‌شوند، نمی‌توانند به تولید دانش اصیل منجر شوند. این نظام‌ها، به جای پرورش خلاقیت و اجتهاد، به حفظ و تکرار بسنده می‌کنند، گویی دانش‌آموزان را به جای چشمه‌های جوشان، به حوضچه‌های راکد هدایت می‌کنند.

اهمیت تجربه عملی در تولید دانش دینی

دانش دینی باید از تجربه عملی و درگیری وجودی عالم سرچشمه بگیرد. استاد این فرآیند را به جراحی نفس تشبیه می‌کنند که عالم را ملزم به تجربه‌ای زنده و عمیق می‌سازد. دانشی که از این تجربه نشأت نگیرد، مانند گیاهی است که ریشه در خاک ندارد و از حیات واقعی بی‌بهره است.

نقد شعارزدگی در علم دینی

بسیاری از فعالیت‌های علمی دینی، به دلیل شعارزدگی و فقدان محتوای عمیق، ناکارآمد هستند. این رویکرد، به جای حل مسائل واقعی، به تولید دانشی صوری و بی‌اثر منجر می‌شود، گویی عالمان به جای بنای عمارتی استوار، به ساختن کاخی از کاغذ مشغول‌اند.

روش انبیاء در تربیت دینی

انبیاء با روشی عملیاتی و زنده، خود و دیگران را همزمان تربیت می‌کردند. استاد این روش را به جراحی نفس تشبیه می‌کنند که در آن، عالم دینی خود را در فرآیند معرفتی و عملیاتی درگیر می‌سازد. برای مثال، پیامبر اکرم (ص) با گفتن «قولوا لا اله الا الله» خود نیز این ذکر را بر زبان می‌آورد و دیگران را به همان عمل دعوت می‌کرد.

لزوم هماهنگی منش و دانش

منش دینی، به عنوان پایه و اساس، مقدم بر بینش و دانش است. استاد تأکید دارند که عالم دینی باید منش خود را با ارزش‌های دینی هماهنگ سازد تا دین در وجود او متبلور گردد، مانند رودی که با بستر خویش هم‌آهنگ می‌شود و به دریا می‌رسد.

درنگ: منش دینی، زیربنای دانش و عمل دینی است و بدون آن، علم دینی به معلوماتی صوری فروکاسته می‌شود.

تمایز منش شخصی و منش دینی

منش دینی باید با منش شخصی عالم هماهنگ شود تا دین در وجود او جاری گردد. این هماهنگی، مانند پیوند شاخه‌ای با ریشه‌ای است که حیات را به کل درخت می‌رساند. عالم دینی باید منش خود را با ارزش‌های دینی هم‌سو سازد تا دانشی اصیل تولید نماید.

نقد تقلید در علم دینی

بسیاری از فعالیت‌های علمی دینی، به دلیل تقلید و فقدان اصالت، به معلومات محدود می‌شوند. استاد بر ضرورت اجتهاد و خلاقیت در علم دینی تأکید دارند، گویی عالم باید به جای تکرار آوای دیگران، نغمه‌ای نو از جان خویش سر دهد.

بخش سوم: مستندسازی و اعتبارسنجی در علم دینی

لزوم مستندسازی در علم دینی

استاد تأکید دارند که هر ادعای علمی دینی باید مستند و مبتنی بر دلایل معتبر باشد. مستندسازی، مانند بنای عمارتی است که بر شالوده‌ای استوار از عقل، وحی و تجربه بنا می‌شود. ادعاهای بدون سند، به دانشی صوری و بی‌اثر منجر می‌شوند.

درنگ: مستندسازی علمی، با تکیه بر عقل، وحی و تجربه، اعتبار و کارآمدی علم دینی را تضمین می‌کند.

نقد فقدان سند در علم دینی

بخش قابل‌توجهی از علم دینی، به دلیل فقدان سند معتبر، از کارآمدی لازم برخوردار نیست. استاد این نقص را به عمارتی بدون پی تشبیه می‌کنند که در برابر طوفان‌های زمان فرو می‌ریزد. بازنگری در منابع و روش‌های تولید علم دینی، برای رفع این کاستی ضروری است.

اهمیت عوامل اثبات در علم دینی

استاد بر لزوم شناسایی عوامل اثبات و استفاده از روش صبر و تقسیم برای اعتبارسنجی دانش دینی تأکید دارند. این روش، مانند ترازویی است که وزن هر ادعا را با دقت می‌سنجد و میان حقیقت و توهم تمایز قائل می‌شود.

نقد شتابزدگی در تولید علم دینی

شتابزدگی در تولید علم دینی، به جای دانش اصیل، به معلومات صوری منجر می‌شود. استاد این رویکرد را به کشاورزی تشبیه می‌کنند که پیش از موعد، محصول نارس را برداشت می‌کند و از ثمره واقعی محروم می‌ماند.

نقد نظام‌های علمی غیراستاندارد

نظام‌های علمی دینی که فاقد استانداردهای دقیق برای اعتبارسنجی هستند، به معلومات صوری محدود می‌شوند. استاد بر لزوم استانداردسازی روش‌های علمی تأکید دارند، گویی علم دینی باید مانند بنایی باشد که با معیارهای دقیق و استوار ساخته می‌شود.

اهمیت تجربه وجودی در تولید دانش دینی

دانش دینی باید از تجربه وجودی و درگیری عملی عالم سرچشمه بگیرد. استاد این فرآیند را به چشمه‌ای تشبیه می‌کنند که از دل سنگ می‌جوشد و حیات را به اطراف خود می‌بخشد. دانشی که از این تجربه نشأت نگیرد، مانند برکه‌ای است که از جریان حیات محروم است.

نقد تقلید در فتاوای دینی

بسیاری از فتاوای دینی، به دلیل تقلید و فقدان اجتهاد، به معلومات محدود می‌شوند. استاد بر ضرورت اجتهاد و خلاقیت در فقه تأکید دارند، گویی فقیه باید به جای تکرار فتاوای پیشینیان، به جست‌وجوی حقیقت در پرتو عقل و وحی بپردازد.

تمایز دانش و معلومات در فقه

استاد بر تفاوت میان دانش فقهی اصیل و معلومات فقهی تأکید دارند. دانش فقهی، از اجتهاد و تجربه عملی سرچشمه می‌گیرد، در حالی که معلومات فقهی، به تکرار گفته‌های دیگران محدود است، مانند نقشی که بر سنگ حک می‌شود اما از روح حقیقت بی‌بهره است.

نقد رویکردهای غیرواقعی در تحلیل مسائل دینی

برخی تحلیل‌های دینی، مانند بحث در مورد حقیقت وضع، به دلیل فقدان عوامل اثبات، غیرواقعی و صوری هستند. استاد این رویکردها را به خیالبافی‌هایی تشبیه می‌کنند که از واقعیت عالم دورند و نمی‌توانند به فهمی اصیل منجر شوند.

روش صبر و تقسیم در اعتبارسنجی دانش

استاد تأکید دارند که روش صبر و تقسیم، امکان اعتبارسنجی دقیق دانش دینی را فراهم می‌کند. این روش، مانند کاوشگری است که با صبر و دقت، گوهر حقیقت را از میان سنگ‌های بی‌ارزش جدا می‌سازد.

درنگ: روش صبر و تقسیم، ابزار علمی برای تمایز میان دانش اصیل و معلومات صوری است که به تولید دانش معتبر کمک می‌کند.

نقد فقدان سیستم علمی در علم دینی

نظام‌های علمی دینی، به دلیل فقدان سیستم منسجم برای تولید و اعتبارسنجی دانش، به معلومات صوری محدود می‌شوند. استاد این نقص را به بنایی تشبیه می‌کنند که بدون نقشه و ساختار، به فروپاشی محکوم است.

اهمیت خودشناسی در علم دینی

استاد بر لزوم خودشناسی و اعتراف به محدودیت‌های شخصی در تولید علم دینی تأکید دارند. خودشناسی، مانند آینه‌ای است که عالم را به شناخت کاستی‌های خویش وامی‌دارد و او را از تقلید و شعارزدگی بازمی‌دارد.

نقد نظام‌های آموزشی مبتنی بر تقلید

نظام‌های آموزشی دینی که به تقلید و حفظ معلومات محدود می‌شوند، نمی‌توانند به تولید دانش اصیل منجر شوند. استاد این نظام‌ها را به کارگاهی تشبیه می‌کنند که به جای خلق اثر نو، به بازتولید آثار دیگران بسنده می‌کند.

لزوم مباشرت علمی در حوزه دین

استاد بر اهمیت مباشرت علمی، به جای مباحثات صوری، در تولید علم دینی تأکید دارند. مباشرت علمی، مانند کاشتن بذری است که با مراقبت و تجربه، به درختی تنومند تبدیل می‌شود.

درنگ: مباشرت علمی، درگیری عملی و عمیق با موضوعات دینی را طلب می‌کند و به تولید دانشی اصیل و تأثیرگذار منجر می‌شود.

جمع‌بندی

این درس‌گفتار، چارچوبی عمیق و انتقادی برای بازنگری در نظام‌های علمی دینی ارائه می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر تفاوت میان دانش و معلومات، ضرورت تجربه عملی و درگیری وجودی در فهم دین، و اهمیت هماهنگی منش، بینش، دانش و کنش، رویکردی عملیاتی و زنده برای علم دینی پیشنهاد می‌کنند. نقدهای مطرح‌شده، به ضعف‌های ساختاری در نظام‌های علمی دینی، از جمله شعارزدگی، فقدان سند، تقلید و نبود سیستم علمی منسجم، اشاره دارند. روش پیشنهادی، مبتنی بر الگوی انبیاء، بر خودسازی و جراحی وجودی عالم دینی تأکید دارد که باید با روش‌های علمی مانند صبر و تقسیم و مستندسازی همراه شود. این دیدگاه، علم دینی را به عنوان فرآیندی پویا و اصیل معرفی می‌کند که باید از تجربه زیسته و تعهد عمیق به دین سرچشمه بگیرد تا پاسخ‌گوی نیازهای معاصر و جهانی باشد.

با نظارت صادق خادمی