متن درس
جلسات دورهمی: تفسیر قرآن کریم و پیشنیازهای آن
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۷)
دیباچه
این نوشتار، بازنویسی درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در جلسهای است که در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۸۹ برگزار شده و به موضوع تفسیر قرآن کریم و چالشهای مرتبط با آن پرداخته است. این گفتار، با نگاهی عمیق به ضرورتهای علمی و معنوی تفسیر، از جمله لغتشناسی دقیق و صفاى باطن، چارچوبی جامع برای فهم این فرآیند ارائه میدهد. متن حاضر، با زبانی روان و وزین، تمامی جزئیات و معانی اصلی را حفظ کرده و با تحلیلهای تفصیلی و پیوندهای معنایی غنی شده است. هدف این نوشتار، تبیین تفسیر بهعنوان فعالیتی علمی و معنوی است که با بهرهگیری از تمثیلات و اشارات، مفاهیم را به گونهای روشن و جذاب منتقل میکند.
بخش نخست: روششناسی تفسیر قرآن کریم
ضرورت نقد و بررسی منابع تفسیری
استاد فرزانه قدسسره، بر ضرورت نقد و بررسی دقیق منابع تفسیری، اعم از روایات، بیانات عالمان اصولی، و تفاسیر تأکید دارند. این نقد، چونان صیقلی بر آینه علم، به شناسایی کاستیها و تقویت اعتبار تفاسیر کمک میکند. منابع تفسیری باید با روشهای علمی ارزیابی شوند تا از خطاها و تحریفات مصون بمانند.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ
(کتابی است که آن را بهسوی تو نازل کردیم، مبارک است تا در آیاتش تدبر کنند) (ص: ۲۹). این آیه، بر اهمیت تدبر و نقد در فهم کلام الهی تأکید دارد.
تقسیم کار در پژوهش تفسیری
استاد، تقسیم کار میان پژوهشگران را برای مطالعه منابع تفسیری پیشنهاد میکنند. منابعی مانند منتخب اصول، به دلیل جامعیت، محور مطالعه قرار میگیرند، در حالی که منابع دیگر بهصورت تخصصی توسط افراد بررسی میشوند. این رویکرد، چونان سازماندهی جریانی منظم، کارایی پژوهش را افزایش داده و از پراکندگی جلوگیری میکند.
این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:
وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ
(و در نیکی و تقوا با یکدیگر همکاری کنید) (مائده: ۲). این آیه، بر اهمیت همکاری و تقسیم کار در امور علمی تأکید دارد.
اهمیت منابع جامع در تفسیر
استاد، منابعی مانند منتخب اصول را که دیدگاههای متعدد را در بر دارند، بهعنوان مرجع اصلی برای مطالعه پیشنهاد میکنند. این منابع، چونان دریایی ژرف، امکان مقایسه و تحلیل دیدگاههای مختلف را فراهم ساخته و به انسجام علمی در تفسیر منجر میشوند.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ
(بیگمان این قرآن بهسوی آنچه استوارتر است هدایت میکند) (إسراء: ۹). این آیه، بر نقش منابع جامع در هدایت به سوی حقیقت تأکید دارد.
بخش دوم: تعریف و مؤلفههای تفسیر
تعریف لغوی تفسیر
استاد، به تعریف لغوی «تفسیر» در منابع لغوی مانند لسان العرب و مجمع البحرین اشاره میکنند که به معنای امعان نظر، کشف مراد، و اظهار معنا تعریف شده است. این تعریف، چونان کلیدی طلایی، سه مؤلفه اساسی تفسیر را روشن میسازد: دقت در بررسی، کشف معنای پنهان، و بیان روشن معنا.
این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:
وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ
(و ما این ذکر را بر تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه را که به سویشان نازل شده بیان کنی) (نحل: ۴۴). این آیه، بر نقش بیان روشن در تفسیر تأکید دارد.
امعان نظر در تفسیر
استاد، امعان نظر را یکی از ارکان اصلی تفسیر میدانند. این فرآیند، چونان نگریستن با دقت به گوهری گرانبها، نیازمند تمرکز و ژرفنگری است تا مفسر به تحلیل دقیق معنای کلام بپردازد.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ
(آیا در قرآن تدبر نمیکنند؟) (نساء: ۸۲). این آیه، بر ضرورت تدبر و دقت در فهم قرآن کریم تأکید دارد.
کشف مراد و اظهار معنا
استاد، کشف مراد را مرحلهای کلیدی در تفسیر میدانند که نیازمند پردهبرداری از معنای باطنی کلام است. اظهار معنا نیز، چونان به اشتراک گذاشتن گنجی گرانبها، مرحله نهایی است که معنا را به شکلی روشن و قابلفهم ارائه میدهد.
این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:
لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ
(تا برای مردم آنچه را که به سویشان نازل شده بیان کنی) (نحل: ۴۴). این آیه، بر اهمیت اظهار معنا در تفسیر تأکید دارد.
بخش سوم: پیشنیازهای معنوی تفسیر
صفاى باطن در تفسیر
استاد، صفاى باطن را پیشنیازی اساسی برای تفسیر میدانند. این صفا، چونان آینهای پاک، قلب مفسر را برای دریافت حقایق قرآنی آماده میسازد و او را از موانع درونی مصون میدارد.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ
(بیگمان خدا توبهکنندگان و پاکیزگان را دوست دارد) (بقره: ۲۲۲). این آیه، بر نقش پاکیزگی باطن در دریافت معارف الهی تأکید دارد.
انس دوطرفه با قرآن کریم
استاد، انس با قرآن کریم را رابطهای دوطرفه میدانند که چونان گفتوگویی عاشقانه، مفسر را به سوی حقایق قرآنی جذب میکند. این انس، فراتر از مطالعه ظاهری، به درک عمیق معانی منجر میشود.
این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:
الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
(کسانی که ایمان آوردند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد) (رعد: ۲۸). این آیه، بر نقش انس با قرآن در آرامش و فهم عمیق تأکید دارد.
نقش تقوا در تفسیر
استاد، تقوا را پیشنیازی معنوی برای تفسیر میدانند که به مفسر کمک میکند تا معانی عمیقتر قرآن کریم را درک کند. تقوا، چونان نوری هدایتگر، راه را برای دریافت معارف الهی هموار میسازد.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
اتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ
(از خدا پروا کنید و خدا به شما تعلیم میدهد) (بقره: ۲۸۲). این آیه، بر نقش تقوا در کسب علم الهی تأکید دارد.
بخش چهارم: چالشهای تفسیر در علوم دینی
نقد منابع لغوی کنونی
استاد، منابع لغوی کنونی را به دلیل تمرکز بر استعمالات و نه معنای حقیقی واژگان، ناکارآمد میدانند. این منابع، چونان نقشهای ناقص، نمیتوانند مبنای علمی معتبری برای تفسیر فراهم کنند.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
(ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم تا شاید تعقل کنید) (یوسف: ۲). این آیه، بر ضرورت فهم دقیق زبان عربی در تفسیر تأکید دارد.
نقد تفاسیر موجود
استاد، تفاسیر موجود را به دلیل فقدان مادهشناسی و صفاى باطن، ناکارآمد میدانند. این تفاسیر، چونان بنایی بدون پی استوار، به حقایق قرآنی دست نیافتهاند و نیازمند بازنگری هستند.
این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
(آیا در قرآن تدبر نمیکنند یا بر دلهایشان قفلهایی است؟) (محمد: ۲۴). این آیه، بر ضرورت تدبر و گشودن قفلهای باطن در تفسیر تأکید دارد.
نقد عامگرایی در علوم دینی
استاد، از افتادن دین به دست عوام و فاصله گرفتن از حقایق معنوی انتقاد دارند. این عامگرایی، چونان غباری بر آینه حقیقت، علوم دینی را به شکلگرایی و ظاهرگرایی محدود کرده است.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:
وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ
(و آن را جز دانایان درنمییابند) (عنکبوت: ۴۳). این آیه، بر نقش عالمان در فهم حقایق دینی تأکید دارد.
بخش پنجم: تمایز تفسیر و تأویل
تفاوت تفسیر و تأویل
استاد، تأویل را به معنای برگرداندن کلام به معنایی دیگر تعریف میکنند، در حالی که تفسیر به کشف آثار و خصوصیات معنا میپردازد. تأویل، چونان عبوری از ظاهری به باطنی دیگر، با تفسیر که نگریستن دقیق به معنای کلام است، متفاوت است.
استاد، به مثالهایی مانند تعبیر خواب اشاره میکنند که در آن، معبر از نشانههای ظاهری به معنایی باطنی میرسد، در حالی که تفسیر، معنا را از خود کلام استخراج میکند.
نقش معارف در تفسیر
استاد، معارف را فراتر از تفسیر میدانند که به فهم حقایقی میپردازد که ممکن است مستقل از استناد مستقیم به قرآن کریم باشند. معارف، چونان گنجی مستقل، از تفسیر قانونمند متمایز است.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا
(حکمت را به هر که بخواهد میدهد و هر که حکمت یابد، خیری فراوان یافته است) (بقره: ۲۶۹). این آیه، بر نقش حکمت در فهم معارف الهی تأکید دارد.
بخش ششم: نقش مادهشناسی و هئیت در تفسیر
اهمیت مادهشناسی در تفسیر
استاد، مادهشناسی را یکی از ارکان اصلی تفسیر میدانند. فهم معنای حقیقی واژگان، چونان کلیدی برای گشودن درهای معنا، به کشف حقایق قرآنی کمک میکند. منابع لغوی کنونی، به دلیل تمرکز بر استعمالات، از این مهم بازماندهاند.
این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
(ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم تا شاید تعقل کنید) (یوسف: ۲). این آیه، بر اهمیت فهم دقیق زبان عربی در تفسیر تأکید دارد.
نقش هئیت در تفسیر
استاد، هئیت واژگان، مانند قیود حال یا تممیز، را عاملی مؤثر در تفسیر میدانند. این هئیت، چونان لباسی بر تن معنا، به تبیین دقیقتر معانی قرآنی کمک میکند.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ
(و ما در این قرآن برای مردم از هر گونه مثلی آوردیم) (کهف: ۵۴). این آیه، بر تنوع و دقت در ساختارهای قرآنی تأکید دارد.
بخش هفتم: تجربه شخصی و انس با قرآن
نقش تجربه شخصی در تفسیر
استاد، تجربههای شخصی، مانند فهم قرآن در کودکی، را عاملی برای درک عمیقتر معانی قرآنی میدانند. این تجارب، چونان بذری در خاک دل، به انس با قرآن و فهم معانی آن کمک میکنند.
این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:
الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ
(کسانی که ایمان آوردند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد) (رعد: ۲۸). این آیه، بر نقش تجارب شخصی در انس با قرآن تأکید دارد.
نقد جامعه دینی و ظاهرگرایی
استاد، از تمرکز جامعه دینی بر ظاهر و ماده و فاصله گرفتن از حقایق معنوی انتقاد دارند. این ظاهرگرایی، چونان سایهای بر نور حقیقت، علوم دینی را از معارف عمیق محروم ساخته است.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ
(و آن را جز دانایان درنمییابند) (عنکبوت: ۴۳). این آیه، بر ضرورت فهم عمیق و پرهیز از ظاهرگرایی تأکید دارد.
بخش هشتم: دعا و معارف قرآنی
نقش دعا در فهم معارف
استاد، به دعاهایی مانند «خدایا خودت را به من بشناسان» اشاره میکنند که نشاندهنده عمق معارف قرآنی است. این دعاها، چونان پلی به سوی معرفت الهی، به مفسر کمک میکنند تا به حقایق عمیقتر دست یابد.
این اصل، با دعای شریف همخوانی دارد: «خدایا خودت را به من بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت» (اللهم عرفنی نفسک، فإن لم تعرفنی نفسک لم أعرف نبیک).
نقد فاصلهگیری از معارف ائمه
استاد، از فاصلهگیری علوم دینی از معارف ائمه به دلیل عامگرایی انتقاد دارند. این فاصلهگیری، چونان گسستن از ریشههای حقیقت، علوم دینی را از عمق معنوی محروم کرده است.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همراستاست:
وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ
(و راه کسی را که به سوی من بازگشت کرده پیروی کن) (لقمان: ۱۵). این آیه، بر ضرورت پیروی از معارف اولیای الهی تأکید دارد.
جمعبندی
این درسگفتار، چونان نقشهای جامع، تفسیر قرآن کریم را بهعنوان فعالیتی علمی و معنوی تبیین میکند. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر لغتشناسی دقیق و صفاى باطن، پیشنیازهای تفسیر را روشن ساخته و از کاستی تفاسیر موجود به دلیل فقدان این عناصر انتقاد دارند. انس دوطرفه با قرآن، تقوا، و مادهشناسی، چونان ستونهایی استوار، تفسیر را به سوی حقایق الهی هدایت میکنند. نقد عامگرایی و ظاهرگرایی در علوم دینی، دعوت به بازگشت به معارف عمیق و بازنگری در روشهای تفسیری است. این گفتار، با تحلیلهای علمی و معنوی، راهنمایی ارزشمند برای پژوهشگرانی است که به دنبال تولید تفاسیر معتبر و کارآمد هستند. حرکت به سوی تفسیرهای مبتنی بر علم و معنویت، علوم دینی را به جایگاه شایسته خود بازمیگرداند.