در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 73

متن درس





جایگاه و اعتبار سنت در معرفت دینی

جایگاه و اعتبار سنت در معرفت دینی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۷۳)

دیباچه

این نوشتار به بررسی جایگاه و اعتبار سنت در نظام معرفت دینی می‌پردازد، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه‌ای که در تاریخ ۳۰ آبان ۱۳۸۹ برگزار شد. هدف این اثر، تبیین دقیق و جامع مفاهیم مرتبط با سنت به‌عنوان یکی از ارکان معرفت دینی است، با نگاهی عمیق و روشمند که پاسخگوی نیازهای پژوهشگران و اندیشمندان حوزه دین باشد. این بررسی با رویکردی تحلیلی و انتقادی، تلاش دارد تا با حفظ تمامی معانی و جزییات مطرح‌شده، چارچوبی منسجم و روشن ارائه دهد که هم‌چون دری گران‌بها، معارف دینی را در دسترس جویندگان حقیقت قرار دهد. متن حاضر، با ساختاری منظم و بهره‌گیری از زبانی فصیح، کوشیده است تا مفاهیم را با دقتی علمی و بیانی شیوا به خوانندگان عرضه کند.

بخش نخست: چیستی سنت و جایگاه آن در معرفت دینی

محوریت سنت در نظام معرفتی شیعه

سنت، به‌عنوان یکی از منابع اصلی معرفت دینی در کنار عقل و قرآن کریم، نقشی محوری در فهم و تبیین دین در مکتب شیعه ایفا می‌کند. این منبع، پس از بررسی عقل و قرآن، به‌عنوان رکنی اساسی مورد توجه قرار گرفته است، در حالی که اجماع به دلیل فقدان جایگاه محوری در نظام معرفتی، به‌صورت اجمالی کنار گذاشته شده است. سنت، هم‌چون نگینی در انگشتر معرفت دینی، با کتاب‌الله و عترت پیوندی ناگسستنی دارد و فهم آن نیازمند نگاهی عمیق به چگونگی دسترسی و اعتبار آن است.

درنگ: سنت در کنار عقل و قرآن کریم، یکی از ارکان سه‌گانه معرفت دینی در مکتب شیعه است که با عترت و کتاب‌الله پیوندی استوار دارد.

تعریف سنت

سنت در اصطلاح رایج، شامل قول، فعل و تقریر معصوم علیه‌السلام تعریف می‌شود. این تعریف، چارچوبی مشخص برای تحلیل منابع دینی فراهم می‌آورد و از معنای عام سنت، یعنی سیره و رفتار عقلایی، متمایز است. این تمایز، هم‌چون خطی روشن میان دو مفهوم، بر محوریت عصمت در تعریف سنت تأکید دارد و از گستردگی بی‌حد مباحث جلوگیری می‌کند. قول، فعل و تقریر معصوم، به‌عنوان ستون‌هایی استوار، معرفت دینی را از گزند تحریف و انحراف حفظ می‌کنند.

اقسام سنت و اولویت‌بندی مباحث

اگرچه سنت دارای اقسامی است، اما به دلیل اهمیت مباحث مرتبط با راه‌های دستیابی به آن، از بررسی تفصیلی اقسام صرف‌نظر شده و تمرکز بر روش‌های عملی دسترسی به سنت قرار گرفته است. این اولویت‌بندی، هم‌چون انتخاب مسیری کوتاه‌تر در سفری پرپیچ‌وخم، نشان‌دهنده اهتمام به کاربردی بودن مباحث معرفتی است که به جای غرق شدن در تقسیم‌بندی‌های نظری، راه‌های عملی را در پیش می‌گیرد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، به تبیین جایگاه سنت در نظام معرفتی شیعه و تعریف آن پرداخت. سنت، به‌عنوان یکی از ارکان معرفت دینی، با عقل و قرآن کریم هم‌نشین است و با تعریف مشخص خود، یعنی قول، فعل و تقریر معصوم، چارچوبی روشن برای فهم دین ارائه می‌دهد. این بخش، با تأکید بر اولویت روش‌های دستیابی به سنت، زمینه را برای بررسی عمیق‌تر در بخش‌های بعدی فراهم می‌کند.

بخش دوم: راه‌های دستیابی به سنت

خبر متواتر و خبر واحد

دو راه اصلی برای دستیابی به سنت معرفی شده‌اند: خبر متواتر و خبر واحد. خبر متواتر، به‌عنوان منبعی قطعی‌الصدور، و خبر واحد، به‌عنوان منبعی غیرقطعی، در علوم حدیثی و اصولی جایگاه ویژه‌ای دارند. خبر متواتر، هم‌چون چشمه‌ای زلال، معرفتی یقینی به ارمغان می‌آورد، در حالی که خبر واحد، به دلیل فقدان ویژگی‌های تواتر، نیازمند بررسی دقیق‌تر است.

تعریف خبر واحد در نسبت با خبر متواتر

خبر واحد، به آنچه فاقد ویژگی‌های خبر متواتر است، تعریف می‌شود. این تمایز، مانند خطی میان نور و سایه، نشان‌دهنده تفاوت معرفت‌شناختی میان قطعیت و عدم قطعیت است. خبر متواتر، با اطمینان کامل، معرفتی بی‌خدشه ارائه می‌دهد، در حالی که خبر واحد، به دلیل محدودیت‌های اسنادی، در مرتبه‌ای پایین‌تر قرار می‌گیرد.

محورهای بررسی خبر متواتر

بررسی خبر متواتر در چهار محور اصلی صورت می‌گیرد: جایگاه، تعریف، امکان تحقق، و فایده معرفتی. این محورها، هم‌چون ستون‌هایی استوار، چارچوبی علمی برای ارزیابی خبر متواتر فراهم می‌کنند. جایگاه خبر متواتر در علوم مختلف، از منطق گرفته تا اصول فقه و درایه‌الحدیث، نشان‌دهنده اهمیت چندوجهی آن در نظام معرفتی اسلام است.

درنگ: خبر متواتر، به‌عنوان منبعی قطعی‌الصدور، در علوم منطق، اصول فقه و درایه‌الحدیث جایگاه ویژه‌ای دارد و معرفتی یقینی ارائه می‌دهد.

جایگاه خبر متواتر در علوم اسلامی

خبر متواتر در سه علم مورد بحث قرار می‌گیرد: در منطق، به‌عنوان یکی از مبادی برهان در منطق مادی؛ در اصول فقه، در بخش حجت ذاتی؛ و در درایه‌الحدیث، در تقسیم‌بندی اخبار به متواتر و واحد. این جایگاه چندگانه، هم‌چون شاخه‌های درختی تنومند، نشان‌دهنده گستردگی تأثیر خبر متواتر در علوم اسلامی است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش به بررسی راه‌های دستیابی به سنت، یعنی خبر متواتر و خبر واحد، پرداخت. خبر متواتر، به دلیل قطعیت صدور، منبعی بی‌بدیل برای معرفت دینی است، در حالی که خبر واحد، به دلیل محدودیت‌های خود، نیازمند ارزیابی دقیق‌تر است. محورهای چهارگانه بررسی خبر متواتر، چارچوبی جامع برای فهم جایگاه و ارزش معرفتی آن ارائه می‌دهند.

بخش سوم: نقد سنت در برابر عترت

عترت به‌عنوان مرجع اصلی

سنت، به‌عنوان مفهومی برساخته، در برابر عترت قرار می‌گیرد که همراه با کتاب‌الله، دو منبع اصلی معرفت دینی را تشکیل می‌دهند. بر اساس حدیث ثقلین:
«إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَعِتْرَتِي» (من در میان شما دو چیز گران‌بها می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم)، عترت به‌عنوان مرجعی عصمت‌محور، از سنت متمایز است. این تمایز، هم‌چون جدایی نور از سایه، بر اهمیت بازگشت به عترت تأکید دارد.

محدودیت دسترسی به عترت

دسترسی مستقیم به عترت در زمان حاضر ممکن نیست، اما روایات، به‌عنوان حاکی از عترت، راهی برای دستیابی به معارف دینی فراهم می‌کنند. این روایات، مانند پلی بر فراز رودخانه‌ای خروشان، معارف عترت را به ما منتقل می‌کنند، هرچند با چالش‌هایی در اسناد و محتوا همراه‌اند.

برتری فرهنگ شیعه

فرهنگ شیعه، با تأکید بر قانون و مجری عصمت‌محور، از سایر ادیان و مکاتب متمایز است. این فرهنگ، هم‌چون گوهری یکتا، قانون الهی مبتنی بر وحی و اجرای معصومانه را در هم می‌آمیزد و از این‌رو، در مرتبه‌ای والا قرار می‌گیرد.

درنگ: فرهنگ شیعه، با پیوند قانون و مجری عصمت‌محور، مکتبی بی‌همتا در میان ادیان و مکاتب ارائه می‌دهد.

نقد قوانین بشری

قوانین بشری، به دلیل محدودیت‌های انسانی مانند فساد و نارسایی، از دستیابی به سطح قوانین الهی ناتوان‌اند. این قوانین، اغلب به نفع قانون‌گذاران تدوین می‌شوند، مانند کاسه‌ای که ابتدا سیراب‌کننده خود را سیر می‌کند و سپس به دیگران می‌رسد.

انواع قوانین در جهان

قوانین جهان به سه دسته تقسیم می‌شوند: قانون جنگل، که طبیعی و بدون اعتراض است؛ قانون بشری، که محدود به ظرفیت‌های انسانی است؛ و قانون الهی، که عصمت‌محور و والا است. این تقسیم‌بندی، مانند سلسله‌مراتبی از مراتب وجود، قانون الهی را در اوج قرار می‌دهد.

ضرورت عصمت در قانون و اجرا

قانون الهی، به دلیل عصمت‌محور بودن، نیازمند مجری معصوم است. شیعه، تنها مکتبی است که هم قانون و هم مجری را معصوم می‌داند، مانند دو بال پرنده‌ای که در آسمان حقیقت پرواز می‌کند.

اطاعت مطلقه و عصمت

آیه اطاعت، «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» (ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولی‌الامر از میان خودتان را اطاعت کنید)، بر اطاعت مطلقه از معصومین دلالت دارد. اطاعت مطلقه از غیرمعصوم ممکن نیست، مانند تلاش برای ریختن آب در سبدی سوراخ.

عصمت به‌عنوان صفت ذاتی

عصمت معصومین، صفتی ذاتی و لاینفک است، نه عرضی و قابل زوال. این صفت، در منطق برهانی به‌عنوان ویژگی ذاتی در باب کلیات خمس تحلیل می‌شود، مانند نوری که از ذات خورشید جدا نمی‌شود.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با نقد مفهوم سنت در برابر عترت، بر اهمیت عترت به‌عنوان مرجع اصلی معرفت دینی تأکید کرد. فرهنگ شیعه، با تکیه بر قانون و مجری عصمت‌محور، از سایر مکاتب متمایز است و اطاعت مطلقه را تنها در سایه عصمت ممکن می‌داند. محدودیت‌های دسترسی به عترت، روایات را به‌عنوان واسطه‌ای برای انتقال معارف معرفی می‌کند، هرچند با چالش‌هایی همراه است.

بخش چهارم: چالش‌های اثباتی در برابر ثبوتی

تمایز ثبوت و اثبات

از منظر ثبوتی، فرهنگ شیعه به دلیل تأکید بر عصمت، برترین مرام دینی است. اما از منظر اثباتی، به دلیل فقدان دسترسی مستقیم به عترت و مشکلات اسنادی روایات، چالش‌هایی وجود دارد. این تمایز، مانند تفاوت میان نقشه گنج و یافتن آن در زمین است.

درنگ: تمایز میان ثبوت و اثبات، نشان‌دهنده چالش‌های معرفت‌شناختی در دسترسی به سنت و عترت است که نیازمند بررسی دقیق اسنادی و عقلی است.

مشکلات روایات شیعه و سنی

روایات شیعه و سنی، هر دو با مشکلات اسنادی و محتوایی مواجه‌اند و نمی‌توان به‌طور کامل به آنها اعتماد کرد. این مشکلات، مانند غباری بر آینه حقیقت، نیازمند زدایش با معیارهای عقلی و درایتی است.

تفاوت عترت و سنت

عترت، به‌عنوان منبعی معصوم، از سنت، که به دلیل نقل به معنا و مشکلات اسنادی کاملاً نماینده عترت نیست، متمایز است. این تفاوت، مانند جدایی سرچشمه از جویبار است که ممکن است در مسیر خود گل‌آلود شود.

شواهد تاریخی و غیرقابل‌انکار

برخی شخصیت‌ها، مانند حضرت عباس علیه‌السلام و حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام، از نظر تاریخی غیرقابل‌انکارند، اما وجود برخی دیگر، مانند امام زمان علیه‌السلام، با شبهات تاریخی مواجه است. این تفاوت، مانند تمایز میان ستارگان درخشان و سایه‌هایی در مه است.

چالش‌های کمی و کیفی عترت

از نظر کمی، تعداد معصومین (خمسه طیبه یا تسعه ثانیه) محل اختلاف است. از نظر کیفی، اثبات معصومیت و نسبت روایات به معصومین نیز چالش‌برانگیز است. این چالش‌ها، مانند معماهایی پیچیده، نیازمند حل با ابزارهای تاریخی و معرفتی است.

نقد روایات منسوب به معصومین

برخی روایات، مانند روایت «من کان من الفقهاء صائناً لنفسه…» به دلیل محتوای متناقض، مانند مقایسه علم دینی با لشکر یزید، مورد نقد قرار گرفته‌اند. این نقد، مانند تمییز سره از ناسره، بر لزوم درایت در بررسی روایات تأکید دارد.

نقش عقل در ارزیابی روایات

عقل، به‌عنوان معیاری برای ارزیابی روایات، مانع از پذیرش روایات غیرمنطقی و متناقض می‌شود. این نقش، مانند چراغی در تاریکی، راهنمای پژوهشگران در مسیر حقیقت است.

درنگ: عقل، به‌عنوان معیاری بنیادین، در کنار نقل، نقشی محوری در ارزیابی روایات و تثبیت معرفت دینی ایفا می‌کند.

نقد تعدیل‌شده علم دینی

برخی انتقادات از علم دینی، مانند مقایسه آن با شخصیت‌های منفی تاریخی، به دلیل عدم تناسب، وجاهت ندارند و باید با معیارهای عقلی و منطقی ارزیابی شوند. این تعدیل، مانند پالایش آبی گل‌آلود، از افراط در نقد جلوگیری می‌کند.

تلاش علمای شیعه در حفظ روایات

علمای شیعه، با وجود مظلومیت و محدودیت‌ها، تلاش‌های بسیاری برای حفظ و انتقال روایات انجام داده‌اند. این تلاش‌ها، مانند کوشش باغبانی در حفظ نهالی در طوفان، ستودنی است.

نقل به معنا و محدودیت‌های آن

اکثر روایات به‌صورت نقل به معنا هستند، نه نقل حاکی، که این امر اعتبار آنها را کاهش می‌دهد. این محدودیت، مانند سایه‌ای بر آفتاب حقیقت، دقت معرفتی روایات را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

فقدان روایات متواتر

روایات متواتر در شیعه به ندرت یافت می‌شوند و اکثر روایات از نوع خبر واحد یا مستفیض هستند. این فقدان، مانند کمبود چشمه‌های زلال در بیابانی خشک، چالش‌هایی در مسیر معرفت دینی ایجاد می‌کند.

اثبات عترت از طریق اسناد تاریخی

برای اثبات عترت، باید به اسناد تاریخی، از جمله منابع شیعه، سنی، یهود و نصارا، مراجعه کرد. این رویکرد، مانند کاوش در گنجینه‌های تاریخی، به تأیید وجود عترت کمک می‌کند.

کفایت اطمینان عقلی

برای اثبات معارف دینی، نیازی به یقین قطعی نیست و اطمینان عقلی کافی است. این دیدگاه، مانند پلی استوار، راه را برای پذیرش معارف دینی هموار می‌کند.

تواتر معنوی در برابر تواتر لفظی

تواتر معنوی، مانند شجاعت امیرالمؤمنین علیه‌السلام، از تواتر لفظی متمایز است و در اثبات ویژگی‌های معصومین کاربرد دارد. این تواتر، مانند نسیمی که رایحه گلی را منتقل می‌کند، معرفتی کلی ارائه می‌دهد.

لزوم کدگذاری و مستندسازی فتاوا

فتاوای علمای دینی باید کدگذاری و مستند شوند تا مالکیت فکری آنها مشخص گردد. این پیشنهاد، مانند ثبت گنجینه‌ای در خزانه‌ای امن، به نظام‌مند کردن اجتهاد کمک می‌کند.

درنگ: کدگذاری و مستندسازی فتاوا، گامی در جهت نظام‌مند کردن اجتهاد و حفظ مالکیت فکری علمای دینی است.

نقد فرهنگ عامه‌پسند در شیعه

فرهنگ شیعه باید از رویکرد عامه‌پسند به‌سوی درایت و معرفت عقلانی حرکت کند. این نقد، مانند دعوتی به ترک کوچه‌های تنگ و ورود به دشتی وسیع، بر ارتقای سطح معرفتی شیعه تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، چالش‌های اثباتی در برابر ثبوتی را بررسی کرد و بر تمایز میان عترت و سنت، مشکلات روایات، و نقش عقل در ارزیابی آنها تأکید نمود. اطمینان عقلی، تواتر معنوی، و لزوم مستندسازی فتاوا، راهکارهایی برای غلبه بر این چالش‌ها ارائه می‌دهند.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با رویکردی انتقادی و معرفت‌شناختی، به بررسی جایگاه و اعتبار سنت در معرفت دینی پرداخت. از منظر ثبوتی، فرهنگ شیعه به دلیل تأکید بر عصمت در قانون و اجرا، برترین مرام دینی است، مانند گوهری که در میان سنگ‌ها می‌درخشد. اما از منظر اثباتی، مشکلات اسنادی و محتوایی روایات، مانند موانعی در مسیر رودخانه حقیقت، چالش‌هایی ایجاد کرده‌اند. راهکار پیشنهادی، بازگشت به اسناد تاریخی معتبر و بهره‌گیری از معیارهای عقلی و درایتی برای ارزیابی روایات است. اطمینان عقلی، به‌عنوان جایگزینی برای یقین قطعی، و کدگذاری فتاوا، به‌عنوان گامی برای نظام‌مند کردن اجتهاد، پیشنهاد شده است. این اثر، با ارائه چارچوبی علمی، دعوتی است به سوی عقلانیت و درایت در فهم معرفت دینی، تا فرهنگ شیعه از عامه‌پسندی به سوی قله‌های معرفتی صعود کند.

با نظارت صادق خادمی