متن درس
جلسات دورهمی: بازاندیشی در مسائل کلامی و اصولی با رویکرد معرفتشناختی و تاریخی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۷۷)
دیباچه
این نوشتار، برگرفته از گفتاری است که در تاریخ سیویکم اردیبهشتماه ۱۳۹۰، با محوریت بررسی مسائل کلامی و اصولی، از جمله امامت، خلافت، عصمت و رابطه حقیقت و واقعیت در تاریخ اسلام، ارائه شده است. گفتوگو، در قالب پرسش و پاسخ، با نگاهی معرفتشناختی و تاریخی به تحلیل این موضوعات پرداخته و راهکارهایی برای بازنگری در روششناسی کلامی و تاریخی ارائه میدهد. این اثر، همانند مشعلی است که مسیر حقیقتجویی را در تاریکیهای تاریخ روشن میسازد.
بخش نخست: تحولات تاریخی مقدمات اجتهاد
گفتار با بررسی تاریخی دیدگاههای علمای شیعه، از شیخ طوسی تا متأخرین، درباره مقدمات اجتهاد آغاز میشود. در آثار شیخ طوسی، مباحث کلامی جایگاه برجستهای دارند، اما در دورههای متأخر، این مباحث کمرنگ شده و برخی آن را بیاهمیت تلقی کردهاند. این تحول، همانند جریانی است که از سرچشمه زلال کلام به سوی شاخههای عملی فقه منحرف شده است.
قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ (سوره زمر، آیه ۹): بگو آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند؟
این آیه از قرآن کریم، بر اهمیت دانش و معرفت تأکید دارد. جدایی کلام از اصول فقه، بنیانهای استنباط فقهی را تضعیف کرده است.
| درنگ: کاهش توجه به مباحث کلامی در مقدمات اجتهاد، نیازمند بازنگری برای تقویت استنباط فقهی است. |
جمعبندی بخش نخست
این بخش، با بررسی تحولات تاریخی مقدمات اجتهاد، بر ضرورت احیای پیوند کلام و اصول برای استحکام فقه تأکید دارد.
بخش دوم: نقد اجتهاد مبتنی بر تقلید
اجتهادهای مبتنی بر تقلید، که فاقد عمق علمی و استدلال منطقیاند، مورد نقد قرار گرفتهاند. برخی مدعیان اجتهاد، به دلیل عوامل غیرمعرفتی مانند جنجالآفرینی، موفق ظاهر شدهاند، اما این موفقیت ظاهری است. این وضعیت، همانند بنایی است که بر پایههای سست استوار شده است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ (سوره مائده، آیه ۸): ای کسانی که ایمان آوردهاید، برای خدا به عدالت قیام کنید.
این آیه از قرآن کریم، بر ضرورت عدالت و استدلال در قضاوت تأکید دارد. اجتهاد واقعی نیازمند تسلط علمی و استقلال فکری است.
| درنگ: اجتهاد واقعی نیازمند عمق علمی و استقلال فکری است، نه تقلید و جنجال. |
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با نقد اجتهادهای تقلیدی، بر ضرورت استدلال و محتوا در فرآیند اجتهاد تأکید دارد.
بخش سوم: تفکیک شئون امامت
شئون امامت به سه بخش نص، عصمت و علم تقسیم شده و تأکید شده است که هر یک باید بهصورت جداگانه بررسی شود. این تفکیک، همانند جداسازی رنگهای نور در منشور است که هر یک جنبهای از حقیقت را آشکار میکند.
إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا (سوره احزاب، آیه ۳۳): خدا فقط میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک و پاکیزه کند.
این آیه از قرآن کریم، بر عصمت اهل بیت تأکید دارد. تفکیک شئون امامت، تحلیل دقیقتری از این مقام ارائه میدهد.
| درنگ: تفکیک شئون امامت به نص، عصمت و علم، تحلیل روشمند این مقام را ممکن میسازد. |
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تأکید بر تفکیک شئون امامت، بر اهمیت روششناسی در بررسی مسائل کلامی تأکید دارد.
بخش چهارم: عبودیت بهعنوان مبنای کمالات
عبودیت، بهعنوان اصل همه کمالات، مبنای رسالت، امامت و خلافت معرفی شده است. این عبودیت، که مظهر ربوبیت الهی است، به عصمت و سپس به مقامات نبوت، رسالت، امامت و خلافت مرتبهبندی میشود. این چارچوب، همانند نردبانی است که انسان را به قلههای کمال هدایت میکند.
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (سوره ذاریات، آیه ۵۶): و جن و انس را جز برای پرستش نیافریدم.
این آیه از قرآن کریم، بر عبودیت بهعنوان هدف خلقت تأکید دارد. عبودیت، مبنای همه مقامات معنوی است.
| درنگ: عبودیت، بهعنوان مبنای کمالات، شالوده مقامات معنوی مانند امامت و رسالت است. |
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با معرفی عبودیت بهعنوان مبنای کمالات، بر نقش آن در شکلگیری مقامات معنوی تأکید دارد.
بخش پنجم: تفاوت نبوت، رسالت، امامت و خلافت
نبوت و رسالت، بهعنوان علل محدثه، با کتاب و وحی مرتبطاند، درحالیکه امامت، علت مبقیه است که تداوم هدایت را تضمین میکند. خلافت، ظرف ظاهری این مقامات است. این تمایز، همانند شاخههای درختی است که هر یک میوهای خاص به بار میآورد.
وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا (سوره انبیاء، آیه ۷۳): و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت میکنند.
این آیه از قرآن کریم، بر نقش هدایتی امامت تأکید دارد. تمایز این مقامات، تحلیل کلامی را دقیقتر میکند.
| درنگ: نبوت و رسالت علل محدثه، و امامت علت مبقیه است که هدایت را تداوم میبخشد. |
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با تمایز بین مقامات معنوی، بر نقش هر یک در نظام هدایت الهی تأکید دارد.
بخش ششم: استفاضه معنوی در اثبات نص
نص بر امامت، از طریق استفاضه معنوی اثبات میشود، نه صرفاً روایات کلامی. این استفاضه، همانند جویباری است که از منابع متعدد سرچشمه گرفته و حقیقت را آشکار میکند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا (سوره انفال، آیه ۲۹): ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از خدا بترسید، برای شما جدایی حق از باطل قرار میدهد.
این آیه از قرآن کریم، بر اهمیت تمییز حق از باطل تأکید دارد. استفاضه معنوی، مبنای محکمی برای اثبات نص است.
| درنگ: استفاضه معنوی، مبنای محکمی برای اثبات نص بر امامت است. |
جمعبندی بخش ششم
این بخش، با تأکید بر استفاضه معنوی، بر نقش آن در اثبات نص بر امامت تأکید دارد.
بخش هفتم: نقد ایدهآلیسم کلامی
ایدهآلیسم کلامی، که حقیقت را از واقعیت جدا میکند، مورد نقد قرار گرفته است. این ایدهآلیسم، همانند رویایی است که از واقعیت زمینی فاصله گرفته و به عمل نمیانجامد.
وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره بقره، آیه ۴۲): و حق را با باطل درنیامیزید و حقیقت را با اینکه میدانید پنهان نکنید.
این آیه از قرآن کریم، بر ضرورت حفظ حقیقت تأکید دارد. نقد ایدهآلیسم، پیوند حقیقت و واقعیت را تقویت میکند.
| درنگ: ایدهآلیسم کلامی، با جدایی حقیقت از واقعیت، نیازمند نقد و اصلاح است. |
جمعبندی بخش هفتم
این بخش، با نقد ایدهآلیسم کلامی، بر ضرورت پیوند حقیقت و واقعیت تأکید دارد.
بخش هشتم: استراتژی ائمه در مواجهه با واقعیت
ائمه، با پذیرش واقعیتهای تاریخی، استراتژیهایی برای حفظ حقیقت به کار بردند. این رویکرد، همانند ناخدایی است که در طوفان، کشتی حقیقت را به سلامت هدایت میکند.
وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا (سوره عنکبوت، آیه ۶۹): و کسانی که در راه ما کوشیدند، بهیقین آنها را به راههای خود هدایت میکنیم.
این آیه از قرآن کریم، بر هدایت در مسیر تلاش تأکید دارد. استراتژی ائمه، حفظ حقیقت در بستر واقعیت بود.
| درنگ: ائمه با پذیرش واقعیتهای تاریخی، حقیقت را حفظ و هدایت کردند. |
جمعبندی بخش هشتم
این بخش، با بررسی استراتژی ائمه، بر نقش آنها در حفظ حقیقت در بستر واقعیت تأکید دارد.
بخش نهم: نقد حب و بغض در تاریخنگاری
حب و بغض در تاریخنگاری، به تحریف حقیقت منجر شده و از تحلیل بیطرفانه جلوگیری میکند. این وضعیت، همانند غباری است که چهره حقیقت را میپوشاند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ (سوره نساء، آیه ۱۳۵): ای کسانی که ایمان آوردهاید، به عدالت قیام کنید و برای خدا گواهی دهید.
این آیه از قرآن کریم، بر ضرورت عدالت در قضاوت تأکید دارد. کنار گذاشتن حب و بغض، تحلیل تاریخی را دقیقتر میکند.
| درنگ: کنار گذاشتن حب و بغض در تاریخنگاری، تحلیل بیطرفانه را ممکن میسازد. |
جمعبندی بخش نهم
این بخش، با نقد حب و بغض، بر ضرورت تحلیل بیطرفانه در تاریخنگاری تأکید دارد.
بخش دهم: بازخوانی روایات تاریخی
بازخوانی روایات تاریخی، با کنار گذاشتن پیشفرضهای فرقهای، به درک بهتر حقیقت کمک میکند. این بازخوانی، همانند باز کردن گرههای کور تاریخ است که حقیقت را نمایان میسازد.
فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (سوره نحل، آیه ۴۳): پس اگر نمیدانید، از اهل دانش بپرسید.
این آیه از قرآن کریم، بر اهمیت رجوع به منابع معتبر تأکید دارد. بازخوانی روایات، تحریفات را کاهش میدهد.
| درنگ: بازخوانی روایات تاریخی با رویکرد بیطرفانه، تحریفات را کاهش میدهد. |
جمعبندی بخش دهم
این بخش، با تأکید بر بازخوانی روایات، بر نقش آن در کشف حقیقت تاریخی تأکید دارد.
بخش یازدهم: مراتب حقیقت و واقعیت
حقیقت و واقعیت، دارای مراتباند و نباید آنها را بهصورت صفر و صدی تحلیل کرد. این دیدگاه، همانند نقاشی است که با رنگهای خاکستری، عمق بیشتری به تصویر میبخشد.
وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا (سوره بقره، آیه ۱۴۳): و اینگونه شما را امتی میانه قرار دادیم.
این آیه از قرآن کریم، بر اعتدال تأکید دارد. تحلیل مرتبهای حقیقت و واقعیت، از افراط و تفریط جلوگیری میکند.
| درنگ: تحلیل مرتبهای حقیقت و واقعیت، از نگاه صفر و صدی جلوگیری میکند. |
جمعبندی بخش یازدهم
این بخش، با تأکید بر مراتب حقیقت و واقعیت، بر ضرورت تحلیل خاکستری در تاریخ تأکید دارد.
بخش دوازدهم: ضرورت ناظر بیطرف
تحلیل تاریخ نیازمند ناظری بیطرف است که از جانبداری فرقهای اجتناب کند. این بیطرفی، همانند آینهای است که حقیقت را بدون تحریف بازتاب میدهد.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ (سوره توبه، آیه ۱۱۹): ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا بترسید و با راستگویان باشید.
این آیه از قرآن کریم، بر ضرورت صداقت و بیطرفی تأکید دارد. ناظر بیطرف، امکان کشف حقیقت را فراهم میکند.
| درنگ: ناظر بیطرف بودن، امکان کشف حقیقت تاریخی را فراهم میکند. |
جمعبندی بخش دوازدهم
این بخش، با تأکید بر بیطرفی در تحلیل تاریخ، بر نقش آن در کشف حقیقت تأکید دارد.
بخش سیزدهم: حقیقت بهعنوان آب کر
حقیقت، به آب کر تشبیه شده که بدون آن، تطهیر جامعه ممکن نیست. ائمه، با حفظ حقیقت، جامعه را از نجاست باطل پاک کردند. این تشبیه، همانند چشمهای است که حیات جامعه را تضمین میکند.
وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا (سوره فرقان، آیه ۴۸): و از آسمان آبی پاککننده فرو فرستادیم.
این آیه از قرآن کریم، بر نقش پاککنندگی حقیقت تأکید دارد. حفظ حقیقت، مبنای اصلاح جامعه است.
| درنگ: حقیقت، مانند آب کر، مبنای تطهیر و اصلاح جامعه است. |
جمعبندی بخش سیزدهم
این بخش، با تشبیه حقیقت به آب کر، بر نقش آن در اصلاح جامعه تأکید دارد.
بخش چهاردهم: نقد داستانسرایی در تاریخ
داستانهای غیرمستند در مقاتل شیعه، مانند تعداد تیرهای اصابتشده به امام حسین (ع)، مورد نقد قرار گرفته و تأکید شده که این متون باید با نگاهی محققانه بررسی شوند. این نقد، همانند پاک کردن غبار از آینه تاریخ است.
وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ (سوره إسراء، آیه ۳۶): و چیزی را که به آن علم نداری دنبال نکن.
این آیه از قرآن کریم، بر پرهیز از مطالب غیرمستند تأکید دارد. بررسی محققانه مقاتل، تحریفات را کاهش میدهد.
| درنگ: بررسی محققانه مقاتل، از داستانسرایی غیرمستند و تحریف حقیقت جلوگیری میکند. |
جمعبندی بخش چهاردهم
این بخش، با نقد داستانسرایی، بر ضرورت بررسی انتقادی متون تاریخی تأکید دارد.
بخش پانزدهم: ضرورت جامعه کارآمد
هدف از تحلیل تاریخ، ساختن جامعهای کارآمد و عملیاتی است که نیازمند کنار گذاشتن حب و بغض و پذیرش مراتب حقیقت و واقعیت است. این هدف، همانند بنایی است که بر پایههای استوار حقیقت و عمل استوار شده است.
وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ (سوره آلعمران، آیه ۱۰۴): و باید از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند.
این آیه از قرآن کریم، بر دعوت به خیر و اصلاح تأکید دارد. جامعه کارآمد، نتیجه تعادل بین حقیقت و واقعیت است.
| درنگ: ساختن جامعه کارآمد، نیازمند تعادل بین حقیقت و واقعیت است. |
جمعبندی بخش پانزدهم
این بخش، با تأکید بر جامعه کارآمد، بر ضرورت تعادل در تحلیلهای تاریخی و کلامی تأکید دارد.
بخش شانزدهم: بازنگری در روششناسی کلامی
روششناسی کلامی باید بازنگری شود تا از ذهنیتگرایی و حب و بغض رها گردد. این بازنگری، همانند بازسازی پلی است که گفتوگوی علمی بین فرق اسلامی را ممکن میسازد.
ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ (سوره نحل، آیه ۱۲۵): به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو دعوت کن.
این آیه از قرآن کریم، بر ضرورت حکمت در تبلیغ تأکید دارد. بازنگری روششناسی، گفتوگوی علمی را تقویت میکند.
| درنگ: بازنگری روششناسی کلامی، گفتوگوی علمی و بیطرفانه را ممکن میسازد. |
جمعبندی بخش شانزدهم
این بخش، با تأکید بر بازنگری روششناسی کلامی، بر نقش آن در تقویت گفتوگوی علمی تأکید دارد.
بخش هفدهم: تجربه عملی در تبلیغ
تجربه عملی در تبلیغ، مانند پذیرش تفاوتهای مذهبی در جلسات جمعی، به کاهش تنشهای فرقهای و تقویت وحدت کمک کرده است. این تجربه، همانند پلی است که قلبهای مختلف را به هم متصل میکند.
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا (سوره آلعمران، آیه ۱۰۳): و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید.
این آیه از قرآن کریم، بر وحدت تأکید دارد. تجربه عملی در تبلیغ، وحدت را تقویت میکند.
| درنگ: تجربه عملی در تبلیغ، با پذیرش تفاوتها، وحدت را تقویت میکند. |
جمعبندی بخش هفدهم
این بخش، با تأکید بر تجربه عملی در تبلیغ، بر نقش آن در کاهش تنشهای فرقهای تأکید دارد.
بخش هجدهم: نقد التقاط در علم دینی
التقاط در علم دینی، که به ترکیب ناسازگار دیدگاههای مختلف منجر میشود، مورد نقد قرار گرفته است. این التقاط، همانند آمیختن آب زلال با گل است که شفافیت را از بین میبرد.
وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ (سوره بقره، آیه ۴۲): و حق را با باطل درنیامیزید.
این آیه از قرآن کریم، بر پرهیز از آمیختن حق و باطل تأکید دارد. نقد التقاط، شفافیت علم دینی را حفظ میکند.
| درنگ: نقد التقاط، شفافیت و اصالت علم دینی را حفظ میکند. |
جمعبندی بخش هجدهم
این بخش، با نقد التقاط، بر ضرورت حفظ اصالت علم دینی تأکید دارد.
جمعبندی
این نوشتار، با بررسی عمیق مسائل کلامی و اصولی، از جمله امامت، خلافت، عصمت و رابطه حقیقت و واقعیت، راهکارهایی برای بازنگری در روششناسی کلامی و تاریخی ارائه میدهد. نقد ایدهآلیسم کلامی، حب و بغض در تاریخنگاری، و داستانسرایی غیرمستند، بر ضرورت تحلیل بیطرفانه و محققانه تأکید دارد. تجربه عملی در تبلیغ و پذیرش تفاوتها، وحدت را تقویت میکند، درحالیکه بازنگری در روششناسی کلامی، گفتوگوی علمی را ممکن میسازد. این اثر، همانند چشمهای زلال، حقیقت را در بستر واقعیت جاری میسازد و مسیر اصلاح جامعه را هموار میکند.
| با نظارت صادق خادمی |